فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۲۱ تا ۲٬۵۴۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
251 - 264
حوزههای تخصصی:
مطالعات مختلف تایید می کنند که ارزیابی شاخص های کیفیت محیطی داخلی، در کاربری های حساسی مانند ساختمان های درمانی، نقش مهمی را در حفظ سلامت، رضایت و بهبود بیماران ایفا می کند. تنوع نیازهای مختلف بهره برداران(بیمار، همراه بیمار و کارمندان)، شرایط فیزیولوژیکی و حساسیت های ذهنی ایشان، اهمیت انتخاب روش مناسب مطالعه این کاربری را افزایش می دهد. هدف اصلی این پژوهش بررسی کیفیت محیط داخلی اتاق استراحت بیمار به منظور شناخت مهمترین شاخص کیفیت محیط داخلی تاثیرگذار بر رضایت کاربر و مقایسه شرایط محیطی با استانداردهای موجود در این زمینه است. در پژوهش حاضر از دو روش اندازه گیری میدانی داده های فیزیکی و پرسشنامه رضایتمندی کاربر، برای سنجش کیفیت محیط داخلی بیمارستان استفاده شده است. سنجش کیفیت محیط داخلی عموما با استفاده از 4 شاخصه ی اصلی حرارت، نور، صوت و کیفیت هوای داخلی مورد پژوهش قرار می گیرد. به این منظور در پنج بیمارستان واقع در شهر تهران 482 پرسشنامه از بیماران و همراهان بیمار، جمع آوری شد. اندازه گیری متغیرهای محیطی مانند دمای هوای خشک، رطوبت نسبی، شدت روشنایی، تراز شدت صوت، غلظت ذرات معلق، در فضای اتاق استراحت بیمار، به صورت همزمان با تکمیل پرسشنامه توسط کاربران مطابق با پروتکل های مشخص، توسط پژوهشگر انجام می شود. بر اساس نتایج، بیشترین مطابقت با استاندارد در کیفیت هوای داخلی و کمترین در کیفیت صوتی بر اساس استاندارد سازمان جهانی بهداشت مشاهده شده است. نتایج نشان داده اند که همبستگی قابل توجهی بین دو شاخص حرارتی و نوری با کیفیت محیط داخلی به ترتیب به میزان 0/59 و 0/42 وجود دارد. این در حالی است که دو شاخص صوتی و کیفیت هوای داخل، باوجود میزان همبستگی بالا با کیفیت محیط داخلی (به ترتیب 0/62 و 0/67)، منبع داخلی دارند. مقایسه ی فراوانی نمونه های موردی که در داخل محدوده ی استاندارد دمایی (23-26 درجه سانتی گراد ) با سایر موارد، نشان دهنده ی افزایش 11 درصدی نارضایتی کاربران به واسطه عدم رعایت این بازه است. با توجه به اینکه کیفیت صوتیِ غالب نمونه های موردی خارج از حد استاندارد است، لیکن 30 تا 40 درصد از کاربران، رضایت نسبی از وضعیت صوتی را گزارش کرده اند. کیفیت روشنایی نیز، با توجه به روشنایی بیش ازحد استاندارد در غالب نمونه های موردی، میزان رضایت کاربران را به طور میانگین در بالاترین محدوده رضایت ثبت کرده است.
ارزیابی توزیع فضایی شاخص های خلاقیت در نظام سکونتگاهی استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی وضعیت ابعاد شاخص هایی خلاقیت در نظام سکونتگاهی استان هرمزگان پرداخته است. روش این پژوهش توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر روش های کتابخانه ای و اسنادی است. به طورکلی این پژوهش بر اساس دو هدف اصلی بنیان نهاده شده است هدف اول پژوهش استخراج عوامل و شاخص های اثرگذار و کلیدی در خلاقیت شهرهای استان هرمزگان و هدف دوم دستیابی به یک رتبه بندی از شهرهای استان هرمزگان بر اساس میزان خلاقیت بوده است. برای هدف اول پژوهش از معادلات ساختاری و نرم افزار میک مک (MICMAC) استفاده شده است و نتایج آن نشان داد که عواملی همچون درصد تکنسین ها و متخصصان و درصد هنرمندان به عنوان اثرگذارترین شاخص ها در تحقق شهر خلاق در استان هرمزگان و شاخص های تعداد چاپخانه، تعداد کتابخانه و تعداد نمایشگاه های فرهنگی و هنری به عنوان کم اثرترین شاخص ها در تحقق شهر خلاق شناخته شده اند. در راستای هدف دوم از مدل تاپسیس (TOPSIS) استفاده گردید و نتایج آن نشان داد که شهر بندرعباس بالاترین میزان خلاقیت را به خود اختصاص داده است و در مراتب بندر لنگه در رتبه دوم، میناب در رتبه سوم، قشم در رتبه چهارم، رودان در رتبه پنجم، بستک در رتبه ششم، پارسیان در رتبه هفتم، حاجی آباد در رتبه هشتم، جاسک در رتبه نهم، خمیر در رتبه دهم، سیریک در رتبه یازدهم، ابوموسی در رتبه دوازدهم و بشاگرد در رتبه آخر قرار گرفته است.
ارائه روشی برای تولید یا بومی کردن علم شهرسازی ایرانی با استفاده از متون اخلاق عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
65 - 78
حوزههای تخصصی:
ورود و گسترش مبانی دانش شهرسازی در این دوران از خارج ایران و به کار بستن آن بدون ملاحظات، منجر به آشفتگی شهرهای معاصر ایران شده است. این موضوع انگیزه شده تا تلاش هایی برای بومی سازی دانش شهرسازی و معماری و به ویژه مبانی این دانش آغاز شود. برخی از این تلاش ها با رجوع به متون ارزشمند ایرانی و با برگرفتن بخش هایی از آن ها، وجهه ی بومی به نوشتارهای شهرسازی یا معماری ایرانی بخشیدند. این مقاله نیز بر این روش برای بومی سازی دانش و نوشتارهای شهرسازی تأکید کرده و در میان مراحل تولید علم، مرحله ی «نظریه» را که مرحله آسیب پذیرتر علم شهرسازی ایران در برابر دانش وارداتی بوده، موردتوجه قرار داد. سپس با انتخاب متون کهن با موضوع اخلاق عرفانی، «روشی عام» برای نظریه پردازی و یا بومی سازی نظریات در حوزه شهرسازی پیشنهاد کرد. این روش تلفیقی از دو شیوه «نظریه پردازی» و «هرمنوتیک» البته نوع موردقبول آن نزد عالمان مسلمان است.
بازنمایی تأثیر معماری وارداتی روسیه بر معماری ایران در دوره قاجار (بر پایه سفرنامه های ایرانیان سفرکرده به روسیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
59 - 83
حوزههای تخصصی:
اقدامات مؤثر پطرکبیر، نقطه عطف معماری روسیه به حساب می آید. وی با سفر به کشورهای اروپایی، علاوه بر مشاهده پیشرفت آنان، با جذب هنرمندان و معماران مختلف کشورهای اروپای غربی، شروع به تقلید از آنها در حیطه های مختلف ازجمله معماری کرد. در این بین، معماری وارداتی روسیه، خود بر تاریخ ساخت وسازهای ایران به روش های مختلف تأثیر گذاشته است. ازاین رو، پژوهش حاضر درصدد بازنمایی تأثیر معماری وارداتی روسیه بر معماری معاصر ایران است تا به این پرسش پاسخ دهد که معماری روسیه چگونه در ایران موردتوجه و استفاده قرار گرفته است؟ بدین منظور، این پژوهش به کمک تحلیل محتوای یکی از اسناد تاریخی معتبر، یعنی سفرنامه های ایرانیان سفرکرده به روسیه که به کمک نمونه گیری هدف دار انتخاب گشته اند، با روش تحقیق توصیفی-تحلیلی به بررسی این موضوع خواهد پرداخت. هدف اصلی پژوهش، تبیین تأثیر معماری روسیه بر معماری ایران در دوره قاجار است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که به واسطه مسائل سیاسی و تاریخی متعددِ مابین دو کشور، سفرهای مختلفی نیز به تبع آن صورت گرفته است که با مطالعه پژواک سفرها تحت عنوان «سفرنامه» می توان با معماری روسیه آن دوران که به نحوی قدرت برتر اروپا بود، آشنایی پیدا کرد. از نتایج دیگر این پژوهش، می توان به مؤلفه های معماری کالبدی و عملکردی متعدد روسی که با روش های مختلف در دوره قاجارِ ایران عیناً به اجرا درآمده است، اشاره کرد.
بررسی فرایند موقعیتی تولید معنا در فضاهای شهری از منظر نظریه ادراکات اعتباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای شهری به عنوان یک بستر فرهنگی، فضایی شامل جنبه های فضایی و ذهنی است و حضور انسان و کنش های وی در آن فضا، در معنابخشی آن بسیار اهمیت دارد. اهمیت تحقیق در مقوله معنا، صرف نظر از اهمیت آن به عنوان مقوله ای کلی در اغلب حوزه های معرفت بشری، از اهمیت معنای فضای شهری به عنوان مهم ترین جنبه های کیفی در مباحث انسان- محیط ناشی می شود. در واکاوی این فرایند، بهره گیری از علوم مرتبط با ساختارهای شناختی و ادراکی فرد برای تبیین فرایند تولید معنا در فضای شهری ضروری به نظر می رسد و امکان مطالعه فرایندهای موقعیتی دخیل در شکل گیری ادراک معنا را فراهم می کند. از طرفی فرایند شناختی-موقعیتی ادراک معنا در فرهنگ اسلامی ذیل نظریه اعتباریات قابل مطالعه بوده و در سطح فلسفی گامی برای بومی سازی و شناخت فرایند شناختی- فرهنگی تولید مفاهیم محیطی به شمار آید. این مطالعه به دنبال تببین جایگاه اعتباریات در معنای موقعیتی فضای شهری است و بدین منظور با مطالعه تطبیقی مفاهیم و فرایند ادراک معنا از منظر نظریه شناخت موقعیتی و نظریه ادراکات اعتباری علامه، از دو حوزه دانش علوم شناختی و فلسفه اسلامی بهره می گیرد. با بررسی عوامل تولید معنای اعتباری در فضای شهری در تطبیق با نظریه شناخت موقعیتی، فرایند موقعیتی تولید معنا در فضای شهری از منظر ادراکات اعتباری ارائه می شود. طبق یافته های پژوهش فرایند موقعیتی تولید معنا طبق نظریه اعتباریات در دو فرایند زمینه ساز و فرایند ارادی قابل تبیین است. فرایند زمینه ساز تولید معنا مبتنی بر حقایق عینی و فرایند ارادی تولید معنا مبتنی بر معانی اعتباری از محیط می باشد.
The Assessment of some Contextual Architecture Factors with an Approach to Culture and Identity in the State and Public Buildings of Pahlavi Era (Case Study: Oil Cinema, Oil Industry College and National Bank)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۲ - Serial Number ۴۰, Spring ۲۰۲۱
21 - 30
حوزههای تخصصی:
Important subjects in architecture is the design of buildings according to their contexts. This context can include his torical, physical, cultural- social, or climate aspects. Abadan is a city that its basic s tructure has been formed in the Pahlavi era. This city has been attracted to the local architecture in this period. Also, it has been influenced by the modern s tyle. The method of this research is applied and a survey one with an emphasis on the ques tionnaire. The main purpose of the present s tudy is to es timate the relationship between culture and identity factors of the contextual architecture of three important buildings of the Pahlavi era such as oil cinema(Taj), oil indus try college, national bank building in Abadan, and modern architecture of Europe. The research data has been gathered according to the ques tionnaire. Cronbach has been used to get the validity of the research. The number and the type of sampling are through the snowball method. SPSS, K.S, and the single tes t have been used for the research analysis in the present s tudy. The research results show that the amount of tes t level in all cases is less than 0/05. Therefore, the normal trend of data has been rejected. Moreover, there is no relationship between the building indicator with 3.87 and level of 0/000 and the plan indicator with 3.82 and the level of 0/000 in the aforementioned buildings. In this case, the use of the indicators of building and plan in the architecture of the Pahlavi era in comparison to European modernism has been less important.
بررسی تأثیر طراحی داخلی بیمارستان ها بر بهبود سلامت روان بیماران
حوزههای تخصصی:
طراحی و معماری مراکز درمانی به عنوان یک ضرورت در روند درمان مطرح می شود. همچنین بر اساس چنین پژوهش هایی می توان الگویی مناسب جهت طراحی مراکز درمانی بر مبنای انعطاف پذیری بالا، صمیمیت و آرامش ارائه نمود که تضمین کننده تسریع روند درمان بیماران و ارتقای سلامتی افراد جامعه خواهد بود. عناصر کالبدی محیط بر رفتار انسان در محیط تأثیرگذار می باشند که این عناصر در محیط های بیمارستانی اهمیت بیشتری دارند. عناصری از محیط ساخته شده که می تواند حس کنترل و رفاه بیمار را بهبود بخشد، تمرکز مطالعه خواهد بود. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر نور، صدا، رنگ، مبلمان و دیگر عناصر تأثیرگذار در طراحی داخلی بیمارستان ها بر سلامت روان بیماران بود. روش تحقیق بکار گرفته در این نوشتار مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است و رویکردی توصیفی دارد. نتایج نشان می دهد با بهره گیری از معماری داخلی فضاهای درمانی و توجه به محیط کالبدی می توان به خلق فضاهایی مناسب و واجد ارزش فضایی پرداخت تا استرس و اضطراب بیماران را که ناشی از حضور در مراکز درمانی و یا بیماری است؛ کاهش داد و بر سلامت روان افراد تأثیر مثبت گذاشت و در جهت ارتقای سلامتی افراد که مهم ترین هدف بیمارستان ها است گام برداشت.
بررسی نقوش شاخص سفال گناباد و معنای نمادین آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سفال گناباد و نقاشی های سرشار از حس و مفهوم زندگی منقوش بر پیکره آن، اینک در دالان زمان و در طی سپری شدن سال ها، معنا و مفهوم اولیه خود را از دست داده و به چند نقش نگاره تزیینی و خالی از مفهوم برای غالب سفالگران منطقه خلاصه و تفسیر می شود. این امر برای نگارندگان بیان مسئله نمود تا غبار نشسته بر هویت نگاره های موجود بر این سفالینه ها را که حاصل انتقال شفاهی و گذر تاریخ است، زدوده و بار دیگر به معرفی و شناساندن آن ها بپردازند. ازاین رو هدف متون پیش رو معرفی و اشاعه و بازگویی فلسفه پنهان نقوش بر دل سفالینه هایی است که هزاران سال آن ها را بر سینه خود حک کرده اند. این پژوهش از نوع تحلیلی توصیفی بوده و روش جمع آوری اطلاعات و داده های آن به صورت کتابخانه ای اسنادی می باشد و در این زمینه غالب منابع مهم و مرتبط با نقوش گناباد در قالب کتاب و مقالات منتشرشده در پایگاه های داده های علمی مطالعه شده اند. نتایج بخش یافته های این پژوهش نشان می دهد که در سفالینه های گناباد به طور کلی سه دسته نقوش حیوانی، گیاهی و هندسی حضوری پررنگ دارند که در نقوش حیوانی، نقش طاووس، گنجشک (مرغی ریز) و کبوتر (مرغی درشت) اهمیت بسزایی دارند که نقوش گنجشک و طاووس در سردر مسجدجامع گناباد به کار رفته است. در نقوش گیاهی، نقش درخت و در نقوش هندسی، نقش خورشید پررنگ تر است. از سوی دیگر نقوش فوق از حیث مضمونی، ریشه های معنایی شان در داستان ها و باورهای عامیانه قرار دارد که به صورت نمادین و در غالب تک نگاره در هنر سفال گری منطقه تجلی یافته است. علاوه بر این، نقوش فوق با وجوه معرفتی تنیده به الهیات دوره های خود و دوره های پیشین خود پیوند نزدیکی دارد، چنان که نقش طاووس از سویی در دوره هنر اسلامی پررنگ می شود و از سوی دیگر با محتوای درونی آیین زرتشت پیوند می خورد.
تاثیر صفحات فتوولتاییک تلفیق شونده با نمای ساختمان در بهبود مصرف انرژی ساختمان
حوزههای تخصصی:
استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر می تواند راه حل مناسبی برای کاهش مشکلات ناشی از استفاده از منابع انرژی تجدیدناپذیر باشد. منابع انرژی تجدیدناپذیر محدود هستند و آلودگی های زیست محیطی فراوانی را به جا می گذارند. از طرفی، منابع انرژی تجدیدپذیر پاک هستند و استفاده از آنها مزایای فراوانی به همراه دارد. انرژی خورشیدی یکی از منابع تجدیدپذیر است که استفاده از آن در ساختمان مزایای فراوانی را می تواند به همراه داشته باشد. صفحات فتوولتاییک یکی از تکنولوژی هایی است که انرژی خورشیدی را جذب و الکتریسیته تولید می کند. این صفحات به شکل های مختلفی در ساختمان استفاده می شوند و حتی می توانند با پنجره های ساختمان ترکیب شوند. صفحات فتوولتاییک تلفیق شونده با نمای ساختمان نوعی از صفحات فتوولتاییک است که با نمای ساختمان ترکیب شده و هم زمان می تواند الکتریسیته تولید کند و دید به بیرون مناسبی را نیز فراهم کند. این تحقیق به بررسی تاثیر استفاده از صفحات فتوولتاییک در پنجره ساختمان ها می پردازد که در منابع علمی با نام صفحات فتوولتاییک تلفیق شونده با نمای ساختمان ها شناخته می شوند. این تحقیق تلاش می کند به این سئوال پاسخ دهد که تاثیر استفاده از این صفحات بر مصرف انرژی ساختمان ها چگونه است؟ در ابتدا، عوامل موثر بر عملکرد این صفحات شرح داده می شود. سپس، برخی پژوهش های صورت گرفته در زمینه صفحات فتوولتاییک یکپارچه با نمای ساختمان ذکر می شود. این تحقیقات نشان می دهند که استفاده از این صفحات در ساختمان های با کاربری های مختلف می تواند در کاهش مصرف انرژی موثر واقع شود. میزان کاهش مصرف انرژی در هر تحقیق به تفکیک بیان می شود و هزینه های ناشی از استفاده از این صفحات نیز با توجه به تحقیقات پیشین بررسی می-شود. نتایج این تحقیقات نشان می دهد که این صفحات علاوه بر قابلیت کاهش مصرف انرژی از لحاظ اقتصادی نیز مقرون به صرفه هستند.
بررسی تکنیک های بافندگی درمحوطه ی باستانی شهر سوخته
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
45 - 59
حوزههای تخصصی:
در طول دوران باستان بافندگی به عنوان یکی از مهمترین مشاغل و به عنوان یک صنعت بزرگ فرهنگی و اجتماعی پر اهمیت، مطرح بوده است. این نوشتار که پژوهشی توصیفی و تحلیلی است و داده های کیفی آن به شیوه تحقیق کتابخانه ای جمع آوری شده، با هدف ارائه نمایی کلی از شیوه ی بافندگی عصر مفرغ در جنوب شرقی فلات ایران سامان یافته و تلاشی است در جهت پاسخ گویی به این پرسش که چه شیوه ها و تکنیک هایی در بافندگی شهر سوخته کاربرد داشته است؟ برای نیل به این مقصود داده ها و اطلاعات مورد نیاز از میان منابع و پژوهش های صورت گرفته قبلی استخراج گردیده و تا حصول نتایج علمی مورد تجزیه - تحلیل کیفی قرار گرفته اند. نتایج مطالعات نشان میدهد دسته بندی های پیشین در ارتباط با انواع شیوهها و تکنیک های بافندگی در شهر سوخته، دارای ایرادات اساسی است و با توجه به شواهد موجود، احتمال وجود کارگاه های عظیم تولیدی در محوطه باستانی شهر سوخته تقویت می شود. دسته بندی پیشنهادی برای انواع پارچه های شهر سوخته بر اساس روش بافت به سه دسته کلی بافندگی تاری- پودی، بافندگی حلقوی و بی بافت تغییر خواهد کرد. در پارچه های شهر سوخته که به روش بافندگی تاری- پودی تولید شده اند در هم تنیدگی رشته های تار و پود به کمک تکنیک های مختلف و با طرح هایی متنوع صورت پذیرفته است.
بررسی میزان رضایت از بازسازی پس از جنگ از دریچه میزان ایجاد حس تعلق در بازماندگان (نمونه موردی: رفیع، استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۷۳
۳۲-۱۹
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و مستندسازی بازسازی پس از جنگ (به عنوان یکی از پیچیده ترین انواع در فرایندهای بازسازی) به منظور درس آموزی در سوانح احتمالی آتی نقشی حیاتی دارد. با وقوع جنگ 8 ساله تحمیلی، شهر رفیع پس از اشغال با تخریب 100% مواجه شد. فرایند بازسازی این شهر پس از آزادسازی با رویکردی متفاوت نسبت به سایر تجارب (تأکید دست اندرکاران بر ارتقای نقش بازماندگان و توجه به نیازها و خواسته های آنان) آغاز گردید. این پژوهش با هدف ارزیابی میزان موفقیت بازسازی شهر رفیع از دریچه میزان ایجاد حس تعلق در ساکنین، به عنوان یکی از مهم ترین فاکتورهای تعیین کننده رضایتمندی سکونتی با رویکرد تلفیقی کمی و کیفی، با هدف کاربرد تجارب در فعالیت های آتی و به روش توصیفی انجام شده است. سه فرضیه اصلی پژوهش بر تأثیر گرفتن میزان رضایتمندی و حس تعلق در بازسازی پس از جنگ از احیا سنت های اجتماعی و اقتصادی و همچنین درجاسازی و حفظ مالکیت اراضی، استوار است. نمونه مطالعاتی به روش تصادفی- خوشه ای انتخاب و داده های لازم جهت آزمون فرضیه های تحقیق از طریق پرسشنامه، مطالعات میدانی، مصاحبه با مطلعین و مسئولین گردآوری شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون t-test گروه های وابسته استفاده شده است. میانگین به دست آمده برای فرایند بازسازی و ایجاد حس تعلق از طریق احیاء سنت های اجتماعی و اقتصادی مردم (فرضیه یک) 2.43 از 5؛ همچنین ایجاد حس تعلق به محل سکونت از طریق درجاسازی و حفظ مالکیت اراضی (فرضیه دوم) 3.45 از 5 و میزان مطلوبیت این فرایند برای مردم (فرضیه سه) 2.87 از 5 در مقیاس طیف لیکرت می باشد که نشان دهنده رد فرضیه نخست و سوم و قبول فرضیه دو می باشد. در پایان، با توجه به ویژگی های منحصربه فرد فرایند بازسازی رفیع، مجموعه ای از نکات و پیشنهادات جهت کاربست در تجارب آتی به تفکیک شاخص های اولویت دار پژوهش ارائه شده است.
بررسی و تبیین چگونگی تأثیر ساماندهی فضایی بر شکل گیری الگوهای معماری مسجد مدرسه های دوره قاجار در تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بناهایی که پس از اسلام اهمیت ویژه ای پیدا کرد، مدارس می باشد. این گونه فضایی از دوره سلجوقی با نظامیه ها آغاز و پس از طی مراحل تکامل خود، در دوره قاجار به شکل مسجد مدرسه ها گسترش یافت. با ورود مدرنیته به ایران و تحول نوع آموزش، کاربرد این گونه فضایی محدودتر شده و مدارس مدرن، شکل دیگری به خود گرفتند.با توجه به ویژگیهای مسجد مدرسه ها و اهمیت کالبدی کارکردی و مفهومی آنها در ایران اسلامی، در این مقاله تلاش شده با بررسی مهمترین مسجد مدرسه های دوره قاجار، به تحلیل نمونه های شهر تبریز پرداخته شود. در این تحقیق که به روش توصیفی - تحلیلی و تاریخی و با مطالعات کتابخانه ای و میدانی به انجام رسیده است، بررسی ویژگیهای فضایی مسجد مدرسه های شهر تبریز در دوره قاجار و مقایسه آن با خصوصیات سایر مسجد مدرسه ها، به عنوان الگوهای معماری مدارس این دوران، انجام شده تا به پرسش درباره ساختار و ویژگیهای فضایی و تأثیرات نوع ساماندهی فضاها در پیدایش الگوها، پاسخ داده شود. نتایج نشان داد که علیرغم وجود شباهت در خصوصیات فضایی اصلی، نمونه های مطالعاتی، تفاوتهای ماهوی با الگوهای مسجد مدرسه های این دوران دارد و معماران این بناها تلاش نموده اند با بهره گیری از ساختارهای اصلی، با انجام تغییراتی مناسب ترین پاسخ را به شرایط محیطی منطقه دهند.
ارزیابی مولفه های تاب آوری محلات شهری امن در مناطق کویری با بهره گیری از مدل دلفی (مورد پژوهی : محله نعیم آباد یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
37 - 54
حوزههای تخصصی:
امروزه اکثر مناطق شهری و سکونتگاه ها در موقعیتهای جغرافیایی ساخته و بنا شده اند که از نظر خطرات طبیعی در معرض انواع تهدیدات و سوانح طبیعی و مصنوع توسط انسانها هستند. دیدگاهی که تا امروز در مدیریت شهری سانحه به آن توجه می شده است بیشتر دیدگاهی مقابله گرایانه و کم کردن خطرات بوده است. در این میان تاب آوری مفهومی است که اخیرا و در رویا رویی با عدم قطعیتها و ناشناخته ها بکار برده می شود . انگیزه و هدف از این مطالعه ، ارزیابی مولفه های تاب آوری محلات شهری امن در مناطق کویری با بهره گیری از مدل دلفی در محله نعیم آباد یزد بدون در نظر گرفتن تهدید مخاطره خاصی می باشد. بنابراین، ابتدا مؤلفه ها و ابعاد مطرح در تاب آوری شهری از بررسی تعداد زیادی از مقالات و پایان نامه های داخلی و خارجی مرتبط استخراج و تدقیق گردید. سپس با استفاده از مدل دلفی، نظرات خبرگان و مدیران ارشد شهرداری یزد، اساتید شهرسازی دانشگاهی یزد و نیز مطالعات مقایسه ای ، بعدها و مؤلفه های پایانی نگارندگان مقاله ارایه شد و با بررسی و مورد تحلیل قرار دادن پرسشنامه ها و مطالعه و ارزیابی دقیق مولفه های تاب آوری محلات شهری امن در مناطق کویری در ابعاد و مؤلفه های مختلف مورد اعتبار سنجی و سنجش قرار گرفت. مطابق تحلیل و محاسبات آماری و مطالعات انجام شده در مدل دلفی، شاخصهایی همچون میزان مشارکت شهروندان ، تمایل به حفظ معیارهای فرهنگی و پس اندازها و سرمایه خانوارها از عوامل موثر بر مولفه های تاب آوری محلات شهری امن در متاطق کویری می باشند.
شهرسازی مبتنی بر محیط زیست، چالشهای بهداشتی شهرهای تالابی
حوزههای تخصصی:
افزایش سرسام آور جمعیت جهان طی چند دهه گذشته و روند توسعه ناپایدار جوامع شهری باعث تجاوزات آشکار به زمین ها و اکوسیستم های ارزشمند حاشیه شهرها شده است. تالابها مهمترین این اکوسیستم ها هستند که طی صده های اخیر با توسعه نامتوازن شهرها به کلی بلعید شده و نابود یا تخریب شده اند. تغییر دیدگاه در فرایند توسعه شهرها از شکل ها و الگوهای نامطلوب سازه ای به سوی توسعه ی دوست دار محیط زیست، باعث شکل گیری مفهوم جدیدی تحت عنوان شهرهای اکولوژیک شده است. در این شهرها سعی می شود تا ارزش های ذاتی محیط زیست در تصمیمات مدیریت شهری و برنامه ریزی های توسعه منعکس شده و بروز یابد. به این ترتیب، با ایجاد تعامل سازنده میان محیط زیست، اقتصاد، سیاست و فاکتورهای فرهنگی-اجتماعی، شهرها در هماهنگی با طبیعت به شکوفایی رسیده و توسعه خواهد یافت. توجه به نقش تالاب در بهبود فضاهای شهری، به دلیل واهمه همیشگی انسان از تاثیرات ناآشنای این محیط ها بر امنیت و سلامت انسان با تاخیری تاریخی همراه بوده است. تنها در سال های اخیر و آن هم از منظر محیط زیستی، کنوانسیون جهانی حفاظت از تالابها معروف به کنوانسیون رامسر ایده شهرهای تالابی را جهت حفاظت از تالابهای داخل و پیرامون شهرها پیشنهاد کرده است. در این تحقیق با تشریح مفهوم شهرهای تالابی، بهداشت آب که مهمترین چالش در بهره برداری مستقیم از تالابها است، با بررسی یک نمونه موردی در شهر بابل مورد بررسی و آزمون قرار می گیرد.
Sense of Satisfaction: How Physical Elements of His torical Texture Walls Could Affect Residents’ Satisfaction in the Neighborhoods?(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۲ - Serial Number ۴۰, Spring ۲۰۲۱
41 - 52
حوزههای تخصصی:
The s tudy endeavors to identify and analyze the relationship between physical elements in his torical texture walls in the Qajar, Pahlavi, and contemporary periods; and classify the factors affecting the resident's sense of satisfaction in these neighborhoods. The research method is consis ts of both correlation in the firs t part and descriptive-analytical technique in the second part. In this regard, the criteria and indicators of physical factors in the context and neighborhood wall include the scale of proportions and height, entrances and portals, windows, and context and ornoments in the walls of residential, commercial, and cultural facades have specified. This Physical indicators consis t of relationships and organization, specific locations, and local services. In continue, a significant relationship and correlation between the desired variables were identified. Indicators were evaluated in three different textures in the his torical periods. The positive and negative points of each period were dis tinguished, and the privilege parameters of each neighborhood were examined. Then the general s tructure was explained and drawn to develop the context and body of the neighborhood walls. The results show that people are more inclined to live in neighborhoods with the same height scale and proportions and similar ornoments and appropriate to their specific use. People also tend to live in residential buildings with high-end entrances amids t large windows covered with curtains and wrought iron.
ارزیابی تأثیر توسعه معماری میان افزا بر مشارکت اجتماعی شهروندان در بافت های تاریخی (مطالعه موردی: گذر تاریخی محمدیه شهر قزوین)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
83 - 102
حوزههای تخصصی:
توسعه معماری میان افزا با پرداختن به توسعه در درون و بازتوسعه محدوده، بااستفاده از پتانسیل های آن (مانند تاریخی بودن) سعی در بهره برداری از زمین های بلااستفاده و فرسوده در بافت شهری، از طریق خلق و یا بازسازی فضا، جهت جلوگیری از خزش شهری و بهبود شرایط بافت داشته و در شهرهایی نظیر قزوین که دائما در حال افزایش جمعیت بوده و موانع طبیعی و مصنوعی سبب محدودیت جهات گسترش آن شده، مهم تر می نماید. چون توسعه معماری میان افزا، میان بافت و در ارتباط مستقیم با جامعه شکل می گیرد، مشارکت اجتماعی به معنای فعالیت های ارادی افراد جهت ارتقاء حیات اجتماعی خود، به عنوان پتانسیلی در تمامی مراحل توسعه مدنظر قرار می گیرد. هدف اصلی این پژوهش پرداختن به بیان چگونگی رابطه میان دو متغیر فوق بااستفاده از روش تحقیق همبستگی می باشد. پس از مطالعات کتابخانه ای و تحقیقات میدانی، شاخص ها، مؤلفه ها و گویه هایی برای متغیرها تبیین، مدلی مفهومی جهت توجیه همبستگی آن ها ارائه و مطابق آن پرسشنامه ای تدوین و توزیع شد که با استفاده ازضریب آلفای کرونباخ، میزان پایایی آن تعیین و با استفاده از روش SPSS، ضریب پیرسون معادل 0.830 (نشان از همبستگی بالا و مثبت متغیرها) و ضریب معناداری معادل 0.000 (نشان از رابطه ای معنادار میان متغیرها)، محاسبه شد. نتیجه این پژوهش بیان می دارد که مفهوم توسعه معماری میان افزا با هدف تأمین نیازهای همه جانبه کاربران و با توجه به پتانسیل های موجود در محل، سبب ایجاد اعتماد و ارتقاء حس رضایت در افراد و نتیجتا منجر به گسترش همکاری و استفاده از توانایی های بالقوه آنان شده و افزایش مشارکت اجتماعی را در تمامی مراحل سبب می شود.
تأثیر حس تعلق به مکان ساکنان بر نمای بناهای مسکونی محلات مجاور مادی های اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
119 - 136
حوزههای تخصصی:
حاشیه مادی ها، مرز رویارویی انسان و طبیعت، قابل ترکیب با عناصر معماری و موثر بر طراحی سیما و منظر محلات شهری است. امروزه توسعه جوامع انسانی بر سکونت مردم بی تاثیر نبوده، چنانچه تغییر شیوه زندگی و آپارتمان نشینی، باعث ایجاد فاصله بین طبیعت مادی ها و ساکنان گشته است. ساکنان به عنوان گروه های جمعیتی جدید به محلات وارد شدند. استقرار در منازل آپارتمانی باعث قطع ارتباط با طبیعت شد و این عدم ارتباط بر ضعف حس تعلق مکان آنان افزود. به این ترتیب بناهای مسکونی جدید بدون توجه به بناهای پیرامون خود و بر اساس سلیقه های شخصی شکل گرفت و سیمای محلات از آشفتگی و نابسامانی ناشی از عدم هماهنگی در ترکیب عناصر نما متأثرشد. این پژوهش با هدف بررسی نحوه و چگونگی تأثیر حس تعلق بر مؤلفه های نمای محلات مسکونی، در مجاورت طبیعت مادی ها از دیدگاه ساکنان، به دنبال پاسخگویی به این سوال است که تأثیر حس تعلق مکان بر ویژگی های نمای محلات مسکونی مجاور مادی های اصفهان از دید ساکنان چیست؟ پژوهش از نظر جمع آوری اطلاعات، پژوهش میدانی و از نظر مسیر اجرا از نوع پژوهش های ترکیبی متوالی با پارادایم پراگماتیسم است. داده های کیفی با استفاده از مشاهدات مستقیم، مطالعه اسنادی و مصاحبه با متخصصین، گردآوری و تحلیل محتوای مضمون (تماتیک) انجام شد، سپس داده های کمی در بستری پیمایشی به روش تهیه پرسشنامه از ساکنان محلات مسکونی مجاور مادی ها گردآوری و توسط نرم افزار Spss و Amos تحلیل شد و تحلیل ها یکجا مورد تفسیر قرارگرفت. نتایج مطالعات نشان داد که حس تعلق و مادی ها بر نما تأثیر معنادار دارند. از دیدگاه ساکنان، حس تعلق بیشترین تأثیر را به ترتیب بر مؤلفه ی فرم و اندازه ، سپس بر اجزای نما و در درجه سوم بر مؤلفه مصالح دارد و مولفه های مادی ، به ترتیب با خاطره انگیزی، خوانایی، آرامش و آسایش اقلیمی و منحصر به فرد بودن باعث افزایش تأثیر طبیعت موجود بر نما شده اند. بنابراین توجه به زیر ساخت سبز مادی های اصفهان و جلب مشارکت ساکنان تحت تأثیر حس تعلق آن ها، ارتقای شاخص های کالبدی نمای بناهای مسکونی مجاور مادی ها را به همراه خواهد داشت.محاسبه گردید.
اصالت مندی مبتنی بر زمان در آثار صنایع دستی براساس نظریه زیبایی شناسی تکاملی داتن (مطالعه موردی آثار خراطی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمان یکی از عوامل تعیین و تبیین اصالت در حوزه های هنری و فرهنگی است. آثار صنایع دستی با گسترده وسیع خود در بافت تاریخی، اجتماعی، زیبایی شناسی، بخشی از اصالت خود را مرهون عوامل مرتبط با زمان هستند که داتن آن را از الزامات اصالت یک اثر هنری به شمار می آورد. هدف پژوهش حاضر، تبیین نقش زمان و تأثیرگذاری این مؤلفه در اصالت مندی آثار صنایع دستی با توجه به نظریه ی «زیبایی شناسی تکاملی داتن» و مطالعه موردی هنر خراطی در منطقه دزفول است. پرسش های این پژوهش عبارتند از؛ 1- نقش زمان در تعیین اصالت صنایع دستی چیست و چگونه تبیین می شود؟ 2- این عنصر در هنر خراطی چگونه مرزبندی می شود؟ روش تحقیق این پژوهش کیفی و مسئله محور است که به شیوه ی توصیفی تحلیلی به انجام رسیده است. در این فرایند نخست داده ها از طریق، منابع کتابخانه ای و پایگاه های استنادی و همچنین روش میدانی گردآوری شد، سپس با تدقیق مفاهیم «اصالت» و «زمان» از دیدگاه داتن، به تحلیل داده ها در خصوص سه مقوله «روح زمان»، «زمان صرف شده برای خلق اثر» و «تاریخ اثر» نتایج آن ارائه شد. نتایج این پژوهش حاکی از این است که عناصر زمانی اصالت از نظر داتن در برگیرنده روح زمان، تاریخ ساخت اثر و زمان صرف شده برای خلق اثر است که تطبیق این سه عنصر در آثار چوبی بدین شرح است: مقوله روح زمانه در آثار خراطی، به رسم و رسوم، تکنیک های خاص زمان تولید و نیز سنت شکنی های خلاقانه دلالت دارد. همچنین موضوع صرف زمان در تولیدات چوبی بر اساس نظریه داتن، ناظر بر میزان زمان صرف شده در خلق اثر هنری است . مقوله دیگر از دیدگاه داتن، تاریخ اثر است که در خراطی گواهی دهنده ی تأثیر و تأثر اثر از دوره پیش از خود یا معاصرین است.
بازخوانی مفاهیم مسکن مهر از بعد کالبدی- اجتماعی در شهر جدید سهند (مورد مطالعه: مجتمع آفتاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
165 - 200
حوزههای تخصصی:
مسکن مهر یکی از راه حل های کمبود مسکن برای تأمین مسکن افراد کم درآمد جامعه می باشد؛ اما به لحاظ معماری از همه ابعاد فضایی، کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و رضایتمندی ساکنین دچار مشکلات بی شماری است. هدف پژوهش حاضر بررسی مسکن مهر از بعد عوامل کالبدی و اجتماعی می باشد. نتایج مطالعات نشان داد که آسایش و امنیت بیشترین تأثیر را در معماری مسکن مهر شهر جدید سهند دارد. بین مؤلفه های کالبدی از قبیل از قبیل فرم فضا، اندازه فضا، آسایش بصری و محیطی، سازمان فضایی و مکان یابی و احساس امنیت رابطه معناداری قائل شده اند که متأسفانه در طراحی مسکن مهر به این موضوع توجه نشده است. زیبایی منظر به عنوان معیار تأثیرگذار بر کیفیت اجتماعی زندگی ساکنین تا به امروز نتیجه ای جز تولید فضاهای بی هوی ت، بی شکل، فاقد قلمرو، بی روح، یکنواخت و فاقد سازمان مشخص فضایی، دربر نداشته است. همچنین عوامل استحکام بنا در مسکن مهر یکی از چالش هایی بوده است که در تحقیقات مختلف با بحث های اجتماعی پیوند خورده است چنانکه با توجه به عدم اعتماد ساکنین مسکن مهر نسبت به این مجتمع ها و با توجه به زلزله های اخیر و نقشی که این مجتمع ها در تلفات جانی و مالی شهروندان در پی داشته است، شهروندان مسکن مهر نیز اعتماد عمومی خود را نسبت به این مجتمع ها سلب نمودند.
بازشناسی مفهوم تاب آوری در حفاظت و توسعه یکپارچه روستایی؛ مطالعه موردی: روستای تاریخی مزار خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷۵
۳۴-۱۹
حوزههای تخصصی:
فعالیت های انسانی طی پنجاه سال گذشته اکوسیستم های موجود در سرتاسر جهان را سریع تر و گسترده تر از هر زمان دیگری در تاریخ تغییر داده اند. این تغییرات ضرورت درک بهتر از نحوه مدیریت و سازگاری با تغییرات را نشان می دهند. بسیاری از چالش های مدیریت اکوسیستم های اجتماعی زیست محیطی که امروزه با آن مواجه شده ایم، با فرآیندهای پویا مرتبط اند. روستاها نمونه ای بارز از این اکوسیستم ها هستند که پیوسته دستخوش تغییرات می شوند. این شرایط نه تنها ضرورت بازنگری در تعاملات انسان و محیط را در سطح وسیع مطرح می نمایند، بلکه ضرورت نحوه مداخله و چگونگی مدیریت اکوسیستم هایی را که به رفاه انسان بستگی دارد نیز مدنظر قرار می دهند. روستای مزار به عنوان یک اکوسیستم فعال در زمان حاضر شناخته می شود؛ چراکه نشانه های پیوند جامعه روستایی با محیط طبیعی تا حدودی در آن مشاهده می شود و خدمات اکوسیستم نیز کم وبیش به این چرخه وابسته اند. این تحقیق به منظور کمک به شناسایی تغییرات و هدایت تحول مطلوب سیستم روستای مزار، بدون به خطرانداختن یکپارچگی سیستم، با استفاده از رویکرد تاب آوری طراحی شده است. در واقع چگونگی دستیابی به نحوه مداخله و مدیریت روستای مزار به عنوان یک اکوسیستم پویا در این تحقیق مدنظر است. در اینجا با استفاده از روش کیفی مفاهیم و مؤلفه های تاب آوری روستا ارزیابی و تحلیل شده اند تا روشی جایگزین برای تفکر و شیوه مدیریت آن فراهم شود. در این تحقیق، داده های آماری از سازمان های مربوطه به جهت شناسایی وضعیت کنونی روستا بررسی و تحلیل شده اند و مصاحبه های عمیق از افراد بومی جهت ارزیابی مؤلفه های تاب آوری انجام شده اند. ابزار پژوهش شامل داده های آماری موجود و مصاحبه بر اساس مؤلفه های تاب آوری بوده اند که میزان تغییرات و نحوه گذار سیستم را مبنی بر میزان اهمیت مؤلفه هایی، همچون تنوع، مدولار، ذخایر، بازخوردها، پیچیدگی، نظارت، اعتماد و رهبری تعیین می نمایند. در بررسی های انجام شده با استفاده از ساختار و سرمایه انساتی موجود در روستا می توان برخی از مؤلفه های تاب آوری را که مغفول مانده اند، تقویت نمود و در نهایت به جامعه ا ی تاب آوری در روستای مزار دست پیدا کرد.