فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۹٬۸۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
قالی بافی ، هنری اجتماعی است که در اقتصاد ملی کشورهایی چون ایران و ترکیه نقش مهمی را از گذشته تا کنون ایفا نموده و با توجه به تقاضای زیاد این کالای هنری ، اشتغال فراوانی را در زندگی روزمره ی مردم این دو کشور ایجاد نموده است . علی رغم وجوه مشترک و فراوان بین قالی دو کشور ، وجه تمایز گوناگونی نیز وجود دارد که با توجه به رقابت ترکیه با ایران در این زمینه ، می تواند برای شناسایی این تفاوت ها کمک کرده و احیانا زمینه های این رقابت را فراهم سازد . لذا در این مقاله سعی شده با روش اسنادی و تاریخی و همچنین با استفاده از شیوه ی تحقیقی - کتابخانه ای به مطالعه و کنکاش در وجوه اشتراک و افتراق هنر صناعی قالی بافی ایران و ترکیه پرداخته شود ...
بررسی سازه هدف و کاربست آن در ایجاد انگیزش در نوآموز معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش روابط ایران و غرب از اوایل سده چهاردهم هجری شمسی، تغییرات گسترده ای در ساختار اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و آموزشی به وجود آمد. همگام با این تحولات، روند آموزش معماری نیز تحت تأثیر قرار گرفت، و آموزش سنتی و شیوه استاد ـ شاگردی، جای خود را به آموزش امروزی و شیوه دانشگاهی (آکادمیک) داد. از سال 1378، اعمال بازنگری ها و تصمیمات شورای عالی برنامه ریزی وزارت علوم، سطح رشته معماری را ازکارشناسی ارشد پیوسته به کارشناسی پیوسته تغییر داد و کنکور اختصاصی ورود به رشته معماری برداشته شد. کاهش شناخت نسبی داوطلبان از این رشته، بروز بی انگیزگی و یا کاهش انگیزه دانشجویان و به خصوص نوآموزان معماری نسبت به رشته و کار خود، از پیامدهای این بازنگری است؛ از آنجا که بی انگیزگی نوآموزان معماری در حال تبدیل شدن به یکی از دغدغه های آموزش معماری است، ضرورت پرداختن به دلایل پیدایش، و روش های کاهش بی انگیزگی و برطرف کردن آن احساس می شود. این نوشتار بر این باور است که توجه مربی به اهدافی که وی برای دانشجویان تعریف می کند و همچنین آنچه ایشان به عنوان هدف برای خود برمی گزینند، در ایجاد انگیزش در دانشجوی معماری، نقش ویژه ای ایفا می کند. هدف این پژوهش، آن است که بر پایه «سازه هدف» (به عنوان یکی از سازه های انگیزشی در علم روان شناسی تربیتی) و بررسی متون موجود در این حوزه، کاربست های آموزشی معمارانه ای را در راستای ایجاد انگیزش در نوآموزان معماری به همراه برخی مصادیق آموزشی آن ارائه کند. در این پژوهش، از روش تحقیق پیمایشی استفاده شده است. کاربست ها و مصادیق ارائه شده (به عنوان یافته های اصلی این پژوهش) در قالب یک پرسش نامه با استفاده از روش دلفی، به نظرخواهی از دوازده نفر از خبرگان آموزش معماری گذاشته شد، که کلیه کاربست ها با اتفاق نظر پذیرفته شدند (برای تحلیل پرسش نامه ها و رسیدن به نتیجه اتفاق نظر، از آزمون فریدمن استفاده شد). نتایج این پژوهش شامل 18 کاربست است که این کاربست ها بر اساس «نظریه تعیین هدف»، «نظریه گرایش به هدف»، و «نظریه انگیزش تسلط» به دست آمده است.
چیدمان کتیبه نگاری: تعامل عناصر بصری در کتیبه ی محراب ها (مورد پژوهشی سه محراب سنگی از ایران پیش از حمله مغول)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی مجسمه سازی و برجسته کاری ایران و اسلام
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی خوشنویسی و کتابت ایران و اسلام
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی هنرهای صناعی تزئینی وغیره ایران و اسلام
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی ایران و اسلام
کتیبه در محراب مسجدها دارای جایگاه ویژه ای از منظر معنایی و شکلی می باشد. در تزئینات محراب –ها، اغلب از نوشتار و نقشِ توامان استفاده می شد ه که تعامل این دو موجب غنای تصویری محراب ها شده است. گاهی نقوش از نظر بصری هم-ارزش با نوشتار بکار می رفته تا جایی که اگر حتی قسمتی از آن نقش حذف می شد به ساختار کتیبه خلل جدی وارد می شده است. نقش و خط در هماهنگی با هم، سطح کتیبه دار محراب را کامل می نمودند . آنچه که موجب اتحاد میان این دو می-شده، پیروی از ساختاری واحد بوده که بِسان زبان مشترکی، گفتگو را میان خط و نقش فراهم می نماید.
در میان شیوه های نقد و تحلیل اثر، تحلیل ساختاری تاکید خود را بر چگونگی چیدمان عناصر تشکیل دهنده در اثر دارد. این مقاله نیز با هدف تاکید بر همین شیوه تهیه گردیده که پس از توضیح مختصر از جنبه های تاریخیِ کتیبه های انتخابی و در بخش ساختاری این مقاله، به چگونگی انتخاب نقش در کنار خط و خوش نویسی پرداخته می شود. در تشریح اصول بصری کتیبه ی محراب ها، موارد از جزء به کل مورد بررسی قرارگرفته اند. نکته های خُردتر و بنیادی تر چون انتخاب الگوی حرکتی برای خط و نقش مورد کنکاش قرار می گیرد، سپس به اصل هم شکلی و هم گون سازی شکل ها پرداخته می شود، هم-چنین در اصل سوم، به یکی از راه های گسترش عوامل بصری در سطح محراب ها توجه خواهد شد.
مورد انتخابی جهت این مقاله، محراب های مسجد فرط یزد، میمه اصفهان و محرابی از عهد سلجوقی می باشد. در برابر پرسش اصلی این مقاله که چگونگی انتخاب عناصر بصری در کتیبه های محراب های سنگی است و متناسب با نمونه های ارائه و تحلیل شده به عنوان پاسخ و نتیجه آن، می توان عنوان داشت که اصول بصری رعایت شده در اجزای کتیبه ی محراب ها، چون قاعده و قانونی بوده تا کلیت طرح را سامان دهی نماید. این سامان دهی که منجر به هم گون شدن شکلی خط و نقش می شود، نظریه ی وجود یک طراح ( دیزاینر) را در چیدمان کتیبه ی محراب ها تقویت می نماید. به استناد وجود عوامل غنی بصری در کتیبه ها، می توان به این نتیجه رسید که این طراح یا طراح ها می بایست کسی یا کسانی بوده باشند که به جز آگاهی صرف از خط و نقش، از دانش و مبانی بصری در صفحه نیز بهره برده باشند.
تطبیق نقش الگو و مفاهیم مبتنی بر تجربه در فضای معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه «الگو» امروزه کاربرد وسیعی در زبان فارسی داشته و حوزههای مختلف علوم هریک به فراخور حال و نیاز، تعابیر و تعاریف خود را از الگو دارند. معنای عمومی و عامیانه آن برابر و مترادف با کلماتی چون «نمونه»، «سرمشق» و «مدل» بوده اما واقعیت این است که هم معنای الگو و هم معنای واژگان و مفاهیم مترادف با آن در ادبیات رشتههای مختلف علوم روز بسیار عمیقتر و دقیقتر از معنای عمومی آن است.
توجه به مفهوم الگو و مفاهیم مرتبط با آن به این خاطر است که دغدغه ایجاد کیفیت مطلوب در فضای معماری به عنوان یکی از اصلیترین اهداف معماران و پژوهشگران این عرصه، توجه آنان را به مفاهیم و شیوههایی جلب کرده که اصل آنها با اتکا بر تجربیات بشری و تسلسل هویتی دستاورد های انسان با نسلهای پیشین و پیشدانستههای انسان بنیان نهاده شده است.
لذا پژوهش حاضر در پی آن است مفهومِ الگو را در مقایسه با مفاهیم مرتبط با آن، که گاه دارای مشابهت و همپوشانی نیز است مورد مطالعه قرار داده و نقش متمایز آن را نسبت به دیگر مفاهیم مطروحه در حوزة معماری مشخص سازد.
اگرچه میان الگو و برخی دیگر از مفاهیم و تعابیر در فضای معماری تشابهات شکلی و محتوایی به چشم میخورد، لیکن تنها الگو است که میتواند با پرهیز از تقلید یا تکرار کار گذشتگان، تجربیات آنان را در قالب آثار متنوع معماری نمایان سازد. دیگر مفاهیم از این دست یا به بازتولید محصولات گذشته پرداخته، یا اصولاً قابلیت تولید فضا را ندارند. نمود برخی مفاهیم مشابه نیز در حوزههای فرامادی است و نه در فضای معماری. در این فرایند ابتدا تعابیری که از مفاهیم مرتبط به صورت کلی و به خصوص در حوزة معماری وجود دارد، مورد بررسی قرار گرفته و سپس ارتباط آنها با مفهوم الگو مورد کنکاش و مداقه قرار میگیرد.
نگرشی در لباس عصر قاجار
حوزههای تخصصی:
پیوند فضا و جنسیت بر بستر مدرنیته در شهر و معماری ایران
منبع:
هویت محیط دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
90-103
حوزههای تخصصی:
این نوشتار چکیده ی پژوهشی است جامع که برای بررسی چگونگی پیوند میان فضای کالبدی و ساختار جنسیت در دوره ی مدرنیته در ایران انجام شده است. نگرش انتقادی به دگرگونی های فضایی مدرنیته در شهر و معماری ایران پیوسته به پدیده ی گسست میان فرم و محتوی اشاره کرده است. معماران و پژوهش گران شهری از این پدیده به عنوان یک مسئله در روند پویای دگرگونی های فضای کالبدی/اجتماعی یاد کرده اند. روند تحولات مدرن جامعه که از اواخر قرن نوزدهم در ایران چشمگیر می شود، با کمیت و کیفیت های گوناگون تا به امروز هم چنان ادامه دارد. اگرچه مناسبات اجتماعی/جنسیتی و سازمان فضای کالبدی هریک در روند تحولات تاریخی خود در عصر معاصر دچار گسست شده اند، اما به نظر رسیده و چنین ادعا شده است که این دو پیوند دیرینه ی خود را نیز از دست داده اند. این پژوهش با رویکردی جامعه شناختی به روند دگرگونی های فضای معماری و شهر، بار دیگر پدیده ی گسست این دو منظومه، اجتماعی/جنسیتی از یک سو و فضایی/کالبدی از سوی دیگر را به پرسش می کشد. پاسخ این پرسش با تکیه بر نظریه ی "هویت اجتماعی" گیدنز و "تمایز" بوردیو در چرایی و چگونگی هویت مدرن نهفته است، پاسخی که پیوند تاریخی میان فرم و عملکرد یا فضا و متن را تایید می کند، هویت اجتماعی مدرن در حین تحول و در کنشی متقابل مناسبات اجتماعی/جنسیتی و همچنین اشکال فضایی را، آگاهانه یا ناآگاهانه، دگرگون می کند.
معماری زمین پناه مسیری به سمت معماری پایدار به ویژه در اقلیم گرم و خشک
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به وجود مسائلی همچون بحران انرژی، آلودگی های زیست محیطی و نیز افزایش تقاضای مسکن ناشی از رشد مداوم جمعیت در جهان، راه حل های نوآورانه مانند ساختمان های زیرزمینی یا زمین پناه می تواند به عنوان جایگزینی مناسب برای ساختمان های رو زمینی در راستای کاهش نیاز ساختمان به انرژی، کاهش استفاده از زمین و مسائل اقلیمی مورد توجه قرار گیرد. پناه بردن به دل زمین و استفاده از خاصیت حرارتی خاک، یکی از راهبردهایی است که در گذشته نیز مورد استفاده قرار می گرفته است. پژوهش حاضر بر آن است ضمن معرفی بناهای زمین پناه و چگونگی عملکرد انواع مختلف آن، به بیان مزایای اکولوژیکی و نیز امکان پیش ساخته سازی این ساختمان ها به ویژه در اقلیم گرم و خشک بپردازد. سؤالاتی که در این پژوهش مطرح است: وجود گیاهان یا به عبارتی کاشت گیاه در این ساختمان ها چه تأثیراتی می تواند داشته باشد؟ چگونه می توان به بهره وری هر چه بیشتر این ساختمان ها افزود؟ روش تحقیق در این پژوهش کیفی بوده و برای به دست آوردن نتایج مطلوب در این مقاله و ارائه پاسخ مناسب به سؤال های فوق از تحقیق کتابخانه ای اعم از کتاب، رساله، مقالات و سایت ها استفاده شده است.
خوانش گفتمان کاشی نگاره روایتگر سردر ورودی باغ ارم شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به خوانش روایت های کاشی نگاره ضلع شرقی عمارت اصلی باغ ارم (یکی از زیباترین باغ های ایران واقع در شیراز) پرداخته است. کاشی نگاره سردر ورودی باغ ارم، شامل سه هلالی با فرم خورشیدی است که چهار مجلس ""رستم در بارگاه حضرت سلیمان(ع) (هلالی بالا)""، ""مدهوش شدن ندیمگان از دیدن جمال حضرت یوسف (ع) (هلالی چپ)""، ""آبتنی شیرین و نظاره خسرو (هلالی راست)"" و نگاره ای از ناصرالدین شاه سوار بر اسب در مرکز خورشیدی مصور شده است. بدین منظور ابتدا روایت هر مجلس مورد خوانش قرار گرفته، سپس نگاهی دقیق و مضمون شناختی به ترکیب بندی و ترتیب چیدمان آنان انداخته می شود، آنگاه در ترتیب چیدمان آنها، عناصر تصویری مشترک در نگاره های این چهار مجلس بازگو می شود.
آنچه در این پژوهش حایز اهمیت است مجاورت هر تصویر با تصاویر همنشین خود و عناصر مشترکی در یک گفتمان تصویری است که موجب تشدید یا تعویض معانی نشانه های تصویری می شود. در توضیح چینش و گزینش و کارکرد و خوانش مجموعه سردر یا هر کدام از این سه نگاره نظرات «رولان بارت» پیرامون معانی صریح و ضمنی به کار گرفته شد.
با توجه به یافته های تحقیق و جنبه های نظری آن توصیف قدرت نزد «میشل فوکو» به گونه ای در این بحث روایت شناسانه مصداق دارد، یعنی در هر سه مجلس، عناصر تصویری در یک مضمون اشتراک دارند و آن ""قدرت پادشاه"" است. یعنی حضرت سلیمان و حضرت یوسف به رغم آنکه شخصیت های مذهبی هستند و رستم و خسرو با آنکه مضمونی حماسی و تغزلی دارند اما مظهر ""پادشاه قدرتمند"" هستند و حضرت یوسف و زلیخا و خسرو و شیرین با آنکه سمبل ""عاشقان خیالی"" بوده و مضمونی بزمی و تغزلی دارند، اما این مضامین بزمی، تغزلی، مذهبی و حماسی در کاشی نگاره موردنظر در اطراف تصویر ناصرالدین شاه، از منظری که ما می نگریم نگاهدار و نگهبان قدرت او و سازنده گفتاری دال بر مشروعیت جایگاه او در قلب (مرکز) مردم ایران و حتی جهان هستی اند.
تقدم معماری بر سازه در معماری معاصر
حوزههای تخصصی:
پوشاک ایرانیان- از چهارده قرن پیش تا آغاز دوره پهلوی
حوزههای تخصصی:
نوآوریها و تجارب معماری در گنج دره، ایران
منبع:
اثر بهار ۱۳۷۶ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
زیبایی شناسی و خاستگاه آن در نقد معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیبایی جاذبه ای است ازلی که هنر پل ارتباط بین آن و انسان است. درک زیبایی موهبتی است الهی و پایگاهی ذهنی که به عینیت می انجامد و هنر بدون آن کالبدی است بی روح و خالی از جاذبه. در اینجا از چنین منظری به معماری نگریسته می شود که آمیزه ای است از تمام هنرها. بدین ترتیب تجلی روح زیبایی آن که فرایند معنوی و جلوه ای ظاهری دارد در قالب هرگونه گرایشی (از سنت گرایی گرفته تا واقع گرایی و نوگرایی) تبیین می گردد و به شیوه های نقد و ارزیابی آن - بر پایه مولفه های شناخته شده - اشاره می شود در خاتمه نیز نتیجه گیری به دست داده می شود.
تحلیل گفتمان نقاشی دفاع مقدس در دوران جنگ (در مقایسه با نقاشی جنگ در شوروی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم تیر ۱۳۹۸ شماره ۷۳
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: <span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;"><span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;">هنر «دفاع مقدس» برای حدود یک دهه مهم ترین جریان هنر رسمی در ایران بود. این هنر، یکی از روشن ترین تجلی های گفتمانی است که حول اتفاقات جنگ ایران و عراق ایجاد و با نام گفتمان دفاع مقدس شناخته شد. گفتمانی که اگرچه حول یک جنگ خاص شکل گرفت، اما به هیچ وجه محدود به آن نبود و تجلی اندیشه ای بود که از کشمکش های نظامی آن دوره خاص فراتر می رفت.</span></span><br /> هدف: <span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;"><span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;">این پژوهش به دنبال پرسش از عناصر اساسی این گفتمان و چگونگی صورت بندی این عناصر گفتمانی در کنار یکدیگر در نقاشی دفاع مقدس در دوران جنگ است. </span></span><br /> روش تحقیق: <span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;"><span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;">روش انجام این تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده است و برای جمع آوری آثار مورد بررسی از منابع مختلفی از جمله کتاب ها، کاتالوگ ها، مجلات و سایت ها استفاده شده است. پس از معرفی کلیاتِ نظریه گفتمان و تشریح اصطلاحات اساسی این نظریه، تلاش شده است که شش عنصر مهم در این گفتمان (جبهه خودی، جبهه دشمن، مبارزه، پیروزی، شکست و زن) که عناصر تکرارشونده در گفتمان های هنری مربوط به جنگ هستند، در این نقاشی ها به تفصیل بررسی شوند. </span></span><br /> نتیجه گیری: <span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;"><span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;">با بررسی عناصر گفتمانی این هنر و قیاس آنها با شکل دیگری از صورت بندی گفتمانی جنگ در نقاشی (هنر شوروی)، مفصل بندی خاص این عناصر به یکدیگر در گفتمان نقاشی دفاع مقدس به بحث گذاشته شده است. در این پژوهش با شناسایی نقش تعیین کننده معنویت در شکل بندی این گفتمان، مشخص شده است که گفتمان دفاع مقدس نه صرفاً معطوف به جنگ ایران و عراق، بلکه عملاً در کار بازنمایی منازعات بزرگ تری بود که محدود به جبهه ها و کشمکش های نظامی نبوده است. </span></span>
نوارهای تزیینی منسوج ایرانی
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۴ شماره ۲
حوزههای تخصصی: