فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۸۱ تا ۳٬۲۰۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
نقش جهان سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
213-221
حوزههای تخصصی:
کاشی و صنعت ظروف سفالی
مستندسازی و ارزیابی بازسازی باغ های تاریخی همدان براساس منشور فلورانس (مطالعه موردی : باغ نظری و باغ خانه آمریکایی ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همدان با اقلیمی مناسب دارای باغ های بسیاری بوده است. متاسفانه با تغییرات زیادی که در ساختار شهر صورت گرفته بسیاری از باغ ها برای ساخت و ساز به بافت شهری افزوده شده و تعداد محدودی از آنها بازسازی شده اند. شناخت عناصر، بازسازی و احیا باغ ها باید براساس اصول علمی و مطالعات منسجم از لایه های مختلف تاریخی ، فرهنگی و ... باغ صورت پذیرد ، از آنجا که مطالعات مدون و منسجمی پیرامون باغ های همدان انجام نشده و از طرفی وضعیت گذشته و کنونی آنها مستند نیست مطالعه و ارزیابی بازسازی عناصر آنها ضرورت دارد. این نوشتار براساس منشور فلورانس و روش فهرست برداری به مطالعه دو باغ نظری و آمریکایی ها می پردازد که با هدف ارزیابی کالبدی و فضایی ساختار آنها در گذشته و حال با روش تحقیق توصیفی و تحلیلی با شیوه مقایسه و رویکرد کیفی با جمع آوری اسناد، مدارک و برداشت های میدانی به این پرسش ها پاسخ دهد. مستندات باغ های تاریخی همدان جهت بازسازی آنها کدام است؟ ساختار باغ های بازسازی شده همدان براساس منشور فلورانس چگونه ارزیابی می شود؟ چگونه می شود به ویژگی های مشترک و متفاوت در بازسازی و حفاظت باغ های همدان دست یافت؟ کلیت باغ ، شاخصه های باغ، تاریخچه باغ، ساختار فیزیکی باغ و... فیش های مستنداتی از باغ ها هستند که باید در بازسازی و احیای باغ های تاریخی مورد توجه قرار گیرد. مطالعات باغ نظری و خانه آمریکایی ها نشان می دهد که بازسازی هر دو باغ بر وضع موجود صورت گرفته و براساس منشور فلورانس نیست ، باغ خانه آمریکایی ها در گذر زمان بیشتر دستخوش تغییرات شده است و بیشترین تغییراتی که در هر دو باغ براساس اطلاعات روش فهرست برداری متوجه آن شده است در انتظام باغ، کاربری بنا در گذر زمان و ساختار فیزیکی دیده می شود .
نقش مهندسان آلمانی در معماری معاصر ایران (با تأکید بر دوره پهلوی اول بین سال های 1304 تا 1320)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم شهریور ۱۳۹۸ شماره ۷۵
53 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: آلمان همواره یکی از شرکای مهم اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران بوده است. در دوران حکومت پهلوی اول کشور آلمان نقش ملموسی در شکل گیری برخی مراکز دانشگاهی، اقتصادی و صنعتی در ایران داشت. از این رو عده ای متخصص و صاحب نظر آلمانی در حوزه های مختلف نظیر صنعت، اقتصاد و اساتید برجسته دانشگاه، زمینه را برای بنیان کردن کشوری مدرن فراهم کردند، بالطبع معماری نیز در کنار سایر پدیده های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دستخوش تغییرات اساسی شد و معماران آلمانی در این جریان نقش ویژه ای ایفا کرده اند.هدف: پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش متخصصان آلمانی در معماری معاصر ایران است تا در نهایت به تبیین دستاوردها و ویژگی های آثار معماران و متخصصان آلمانی ای بپردازد که در ایران حضور داشته اند.چارچوب نظری تحقیق: با قدرت گرفتن رضاشاه روابط ایران و آلمان به تدریج از مرحله سردی که جنگ جهانی اول موجبات آن را فراهم کرده بود خارج شد، و از طرف دیگر در سال های دهه سوم قرن بیستم آلمان دوباره درصدد برآمد تا روابط خود را با ایران گسترش دهد، از همین رو مراوده بین دو کشور، زمینه حضور متخصصان و مهندسان آلمانی را در ایران فراهم کرد.روش تحقیق: در این پژوهش از روش تحقیق تاریخی تفسیری و همچنین روش توصیفی و تحلیلی به صورت آمیخته استفاده شده است. بر این اساس با بهره گیری از منابع تاریخی و منابع اسنادی به شناسایی و معرفی متخصصان آلمانی و نقش آنها در ایران و بازتاب آن بر جنبه های مختلف معماری معاصر پرداخته خواهد شد.نتایج تحقیق: تأثیر مهندسان آلمانی بر معماری ایران را می توان در سه بخش دسته بندی کرد:1. افزایش کیفیت ساخت و تحول در روند معماری سنتی ایران از طریق به کارگیری مصالح نوین؛2. زمینه طراحی عملکردهای جدید؛ و 3. بخش زیبایی شناسی و نمادپردازی.
تحلیل اصول فضایی و الگوگزینی بهینه در معماری الگوگرای معاصر ایران، بررسی موردی: سازمان میراث فرهنگی کشور، حسین امانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طراحی معماری الگوگرا گرایشی با تأکید بر شناخت، تداوم و الهام از الگو ها در ساختار های نوین، جایگاه بالایی داشته و معماران برجسته ای همچون اردلان، امانت و سیحون تجربیاتی در آن دارند. این معماری با تأکید بر الگو های معماری می کوشد لایه های کالبدی و معنایی را در معماری جدید تداوم بخشد. شناخت این رویکرد از ابعاد گوناگونِ ضرورتِ تحقیق حاضر است؛ شناختی باتوجه به صحت و اصالت مضامین و تجلی آن در کالبد. نگارندگان این تحقیق در صددند با روش تحقیق تفسیری تاریخی، به شناخت پیوند معماری الگوگرا و معماری ایرانی نائل آیند و زمینه طراحی این گونه معماری و نقد نظری آن را فراهم آورند. بدین منظور، موجودیت فضایی معماری ایران و اهمّ اصول آن در حوزه فضایی با مراجعه به آرای صاحب نظران، مطالعه شده است. با بررسی معماری معاصر ایران، جریان های هویت گرایی در معماری معاصر شناخته شده است. سپس تعدادی از آثار الگوگرا با هدف شناخت پیوند الگو، منتخب و عملکرد کنونی موردتحلیل قرار گرفته و چگونگی تجلی شاخص ها در الگو های منتخب بررسی شده است. به منظور دقت در پژوهش، بنای سازمان میراث فرهنگی کشور از این منظر موردارزیابی قرار گرفته است. نتایج مقاله نشان می دهد اول، دو گونه معماری با هویت شکلی و الگویی در معماری معاصر ایران در جریان است؛ دوم، طراح بنای میراث فرهنگی کشور، با نگاهی دوگانه در فرایند طراحی شکلی و الگویی، دو نظام فضایی (شهری و تک بنا) را با معماری نوگرا تلفیق کرده است. در کنار ظواهر قوی سنتی بنا، ارزش های اصیل معماری ایرانی در تلفیقی با معماری نوگرا قرار گرفته و گسست هایی در روابط فضایی آن مشهود است. گسست هایی درنتیجه تلاش در ادغام درون و بیرون و ترکیب دو نظام فضایی مختلف که یکی ابهام و پویایی و دیگری وضوح و تمرکز را القا می کند.
تاریخچه «بارفتن»
حوزههای تخصصی:
نمادهای عرفانی در نگاره های دوزخ معراج نامه میرحیدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم خرداد ۱۳۹۷ شماره ۶۰
63 - 74
حوزههای تخصصی:
دوزخ بنابر ادیان، جایی است در جهان دیگر که گناهکاران را در آنجا به انواع عقوبت کیفر دهند. شرح این موضوع در قرآن کریم و روایات مربوط به معراج در اندیشه های اسلامی به تفصیل آمده است و بازنمود آن را نیز می توان در نقاشی اسلامی و به ویژه در نسخ خطی مصور ایرانی مشاهده کرد. یکی از نسخ مصوری که موضوع دوزخ به صورت گسترده در آن مورد تصویرسازی قرار گرفته است نسخه ای از معراج نامه ، معروف به معراج نامه میرحیدر است که در عصر تیموری در هرات تهیه شده است. با توجه به ماهیت معنوی موضوع از یک سو و بافتار عرفانی عصر تیموری از سوی دیگر، نگارگران این نسخه در آفرینش تصاویر به دفعات از نمادهای عرفانی بهره برده اند. هدف از این مقاله دستیابی به نحوه ترجمان بصری دوزخ و روایت قرآنی آن توسط نقاشان تیموری است که شامل قرآن و احادیث است. مقاله حاضر می کوشد تا ضمن شناسایی و مطالعه نمادهای عرفانی در این نگاره ها با روش توصیفی تحلیلی به بررسی 16 نگاره دوزخی از نسخه مذکور بپردازد که به روش کتابخانه ای به دست آمده اند. در همین راستا سؤال پژوهش حاضر این است که تصویرگران تیموری معراج نامه میرحیدر از کدام نمادهای عرفانی در بیان تصویری دوزخ بهره گرفته اند؟ نتایج حاصل شده نشان می دهد که نگارگران علاوه بر مصور کردن روایت ادبی به بیان مفاهیم نمادین مورد نظر خود نیز پرداخته اند. این بیان با رویکردهای بصری متنوع در اثر دیده می شود که با نمادهای عرفانی همگام است. نمادهایی همچون آتش، تاریکی، خار، غل و زنجیر و ... در نگاره های این نسخه مشاهده می شوند. دو عنصر آتش و تاریکی که به عنوان نشانه تصویری دوزخ هستند و در تمامی نگاره ها دیده می شوند؛ آتش، که مفاهیمی همچون عشق، حرص، ریاضت، شهوت، شیطان، و... را مصداقی برای آن می دانند و تاریکی نیز سرچشمه نفس در عالم روحانی است پیوند نفس به جسم، در واقع نزولی است از عالم روشنایی به عالم ظلمانی، ظلمانی به آن جهت که از اصل خود دور شده است. این مفاهیم عرفانی در نگاره های این نسخه اشاراتی است از دیدگاه عارفانه مصور این نگاره ها، به این طریق از معنای ظاهری که بیانگر داستان است، به معنای باطنی که همان معارف آموزه های دینی است رهنمون شده اند.
نقش مفهوم حس مکان در ارتقای کیفیت حفاظت معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علیرغم آنکه از چند دهه پیش با توسعه علوم محیطی، جنبه های ذهنی فضاهای معماری در محافل علمی مورد توجه قرار گرفت، بیشتر تجارب کنونی در زمینه حفاظت میراث معماری ایران گویای کم توجهی به این مقوله و توجه زیاد به کالبد و عملکرد در برنامه ریزی های مربوطه است. مفهوم حس مکان به عنوان یکی از مفاهیم علوم محیطی، متخصصان و طراحان را در شناخت ویژگی های ذهنی فضاهای طبیعی و مصنوع یاری کرده است. مقاله حاضر معتقد است جنبه های فضایی حفاظت می تواند با در نظر گرفتن مفهوم حس مکان، شناخته شده و راهکارهای عملی برای آفرینش رابطه ای همه جانبه بین فضا و انسان را پایه ریزی کند. از آنجایی که حس مکان رابطه انسان – فضا را از طریق شناساندن معانی فضا شکل می دهد، بنیان مناسبی برای شناخت معانی فضاهای میراثی و تبیین نگرشی مناسب نسبت به اقدامات حفاظتی خواهد بود. براساس این دیدگاه، فرضیه های زیر تدوین شده است : آ. حفاظت معنایی مبنای اصلی حفاظت معماری است، ب. توجه به حس مکان بخش مهمی از حفاظت معنایی است و پ. حفاظت براساس حس مکان الگوی حفاظت های کالبدی و عملکردی را تبیین می کند. بررسی نسبت بین حفاظت معماری و مفهوم حس مکان نشان می دهد که شناخت مفهوم حس مکان فضاهای میراثی سبب شناخت ساختار و کاراکتر آنها شده، حفاظت معماری را به سوی خط مشی هایی در مورد اقدامات کالبدی – عملکردی سوق می دهد که در نهایت به حفظ حس تعلق مردم نسبت به آن فضاها منجر شود. این پژوهش با اتکا به روش تحلیلی- توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و تفسیر و طبقه بندی آنها انجام شده است.
محیط مطلوب بصری و معماری
حوزههای تخصصی:
تحلیل انتقادی گرایش های غالب بازار هنر معاصر ایران در رویکرد به هویت فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم فروردین ۱۳۹۸ شماره ۷۰
31 - 48
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله :در عرصه جهانی هنر معاصر، که رویدادهای به هم پیوسته ای از دوسالانه ها، داکومنتا، نمایش های سراسری1 و بازار هنر را دربرمی گیرد، حضور هنرمندان ایرانی در «بازار» برجسته تر است. بازار هنر معاصر ایران که از سال 2006 با همکاری گالری های خصوصی و شعب خاورمیانه ایِ چند حراج خانه بزرگ به شکوفایی رسید، مهم ترین عرصه ای بود که هنر معاصر «ایرانی» را به مخاطب جهانی می شناساند. بازار هنر اما با قواعد اقتصادی خود که هنر ایران را بخشی از هنر منطقه معرفی می کرد، به تنهایی نمی توانست نماینده قابل اطمینانی برای شناخت هنر ایران باشد. آثاری که در بازار، عرضه و مبادله می شدند به نشانه های فرهنگ «ایرانی» ارجاع داشتند، اما این مؤلفه های فرهنگی در آنها چگونه بروز یافته بود؟ هدف :هدف این مقاله تبیین و نقد رویکرد هنرمندان معاصر ایرانی به هویت فرهنگی در بازار جهانی است. نویسندگان مقاله در صدد پاسخگویی به این پرسش برآمده اند که گرایش های بازاری در هنر معاصر ایران چه رویکردی به هویت فرهنگی داشته است؟ به نظر می رسد بهره برداری هنرمندان ایرانی از مؤلفه های هویت فرهنگی، بیش از آنکه بازتعریف معنادار آنها در نگرشی نقادانه یا ستایش آمیز باشد، در راستای بی اثرساختن و در نهایت کالایی کردن آنهاست. روش تحقیق:این پژوهش با بهره گیری از «نقد مارکسیستی» روش «توصیفی- تحلیلی»را مبنا قرار داده است. نتیجه گیری:هویت فرهنگی در آثار ایرانی، با ازدست دادن معنای تاریخی ، بی آنکه پیوندی واقعی با مسائل دوران معاصر پیدا کند، تنها به کالایی برای فروش تبدیل شده است.
چیدمان معماری داخلی: معماری داخلی نهال ریشه داری است که دوباره جوانه زده!؛ در گفتگویی با دکتر عبدالرضا محسنی
حوزههای تخصصی:
میراث فرهنگی حمایت نمی کند
حوزههای تخصصی:
زیباشناسی فضای عمومی؛ هنر به مثابه ابزار یا ابزاری شدن هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۰
حوزههای تخصصی:
امروزه، خروج هنر از حوزه زیباشناسی، همگانی و حتی جهانی شده است. هنر، به هر صورتی که باشد، «ابزار» نمایش پروژه های توسعه شهری و سرزمینی شده و از طریق واردکردن هنرمندان در عرصه فرهنگ، به اجتماع نظم داده است. اگرچه هنر نقشی جذاب در جهت جلب خیل مردم و سرمایه گذاران ایفا می کند، اما در مقابل، سرزمین، شهر و فضای عمومی توسط هنر تغییر شکل می یابند، در ارتباط ملموس با هنر عمومی، زمینه ای یا «در محل»، حامل پیام زیباشناسانه می شوند و به این واسطه، ارتباط مخاطب را با فضای عمومی تغییر داده و با اعطای ابعادی فراتر از عملکرد صرف به آن، غنا می بخشند. همان گونه که هنر می تواند تغییر شکل دهد و اَشکال یا فضاسازی های جدید تولید کند، برگشت پذیری این فرآیند نیز می تواند این اطمینان را ایجاد می کند که هر حوزه ای در ارتباط ملموس با هنر قرار گیرد، حامل پیام زیباشناسانه خواهد بود. این اصل تعامل که به فضای عمومی هم بسط داده می شود، مولد نمودهایی نو از شهر است که گسترش کارکردها و کاربری هایی محسوس تر را در سطح شهر به دنبال دارد.
طرحها و برنامههای شهرسازی-مفاهیم، روندها و الزامات
حوزههای تخصصی:
آمایش منظر و مدیریت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری، ابزار تعامل و تبادل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی
بین جوامع گوناگون بوده و تعامل بین «انسان » ،«محیط » ،«تاریخ » و «فرهنگ »
در آن به عینی ترین شکل ممکن تبلور یافته است. رویکرد همپیوند و یکپارچه
مدیریتی به منظور بهره برداری از منابع و رفع نیازهای موجود با دیدگاه حفاظتی
وآینده نگر و همچنین تنظیم فعالیت ها درجهت بهبود زندگی، حفظ یکپارچگی،
تعادل اکولوژیکی و هویت فرهنگی گردشگری با عملکرد آمایش منظر میتواند به
عنوان پارادیم جدیدی در حوزه گردشگری مطرح شود. منظرگردشگری ترکیبی
از فضای جغرافیایی، معماری، تاریخی و فرهنگی جاذبه های گردشگری است
که پیوند عمیقی با ادراک حسی و هویتی انسان دارد. در این نوشتار ضمن تبیین
ضرورتهای آمایش منظر به عنوان رویکردی نوین در توسعه گردشگری پایدار،
نقش مدیریت گردشگری کشور و روند این حوزه، طی پنج سال اخیر( 1393 -
1343 ) با تأ کید بر بایستگی آمایش منظر در مسیر دست یابی به هدف گردشگری
پایدار مورد بررسی قرار می گیرد.
بازشناسی معبد مهر مراغه
حوزههای تخصصی:
راکو-هنر، پیشینه، تکنیک
حوزههای تخصصی:
روح ایران و انسانیت
حوزههای تخصصی: