فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۰۱ تا ۳٬۹۲۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
منظر دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۸
6 - 13
حوزههای تخصصی:
شهرهای تاریخی عموماً محصول نوعی مشارکت بین عامه مردم و دستگاه حکومت بوده اند. در دوران تاریخی به دلیل همخوانی جهان بینی بخش عامه و طبقه قدرتمند جامعه، تفاوت چشمگیری در بین سلیقه و نگاه آنها وجود نداشته است و درنتیجه، تصمیمات و اقدامات این دو گروه نسبت به شهر به نوعی هماهنگی پایدار منتهی می شد. اما با ظهور مدرنیته در جامعه ایرانی، میان دستگاه قدرت و طبقه عامه نوعی شکاف در دیدگاه ها پدید می آید که به شکل گیری رویکردهای یک جانبه گرایانه در ارتباط با سیاست های شهرسازی منتهی می شود. در دوره قاجار این سیاست ها عمدتاً به فضاهای حکومتی محدود است اما از دوره پهلوی این سیاست ها به تغییرات در بافت های مسکونی شهری منجر می شود بدون آن که به نقش مردم در این فرایند توجه شود. این نوشتار به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که چه رابطه ای بین ظهور مدرنیته و یک جانبه گرایی در جامعه ایرانی و تأثیر آن بر سیاست های شهرسازی در برنامه های عمرانی و توسعه ای کشور وجود دارد؟ این پژوهش توصیفی- تبیینی تلاش خواهد نمود که با تحلیل اطلاعات به دست آمده به روش کتابخانه ای، رابطه حکومت به عنوان بخش نخبه جامعه را در ارتباط با عامه مردم، قبل و بعد از ظهور مدرنیته بررسی کرده و از این طریق چرایی شکل گیری رویکردهای یک جانبه گرایانه نسبت به سیاست های توسعه شهری را بحث نماید. در ادامه، این نوشته سیاست های اتخاذ شده در زمینه توسعه بافت های مسکونی را در دوره های تاریخی بعد از ظهور مدرنیته بررسی خواهد کرد تا این فرضیه را اثبات نماید که سیاست های پیگیری شده در بحث توسعه شهری در دوره های مختلف به دلیل فقدان ساختارها و نهادهای دموکراتیک به نوعی متکی بر یک نگاه یک جانبه گرایانه و بدون مشارکت مردم بوده اند.
تاریخ نویسی معماری ایران در خلال تجربه های مرمتیِ نیمه نخست سده چهاردهم شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۴
95 - 109
حوزههای تخصصی:
تاریخ نویسی معماری در ایران از راه های گوناگونی که امکان تقرب به آثار و اسناد معماری وجود داشته، فراهم آمده است. در این تحقیق مرمت یکی از این راه ها فرض شده است. زیرا در سیر تجربه های حفاظت و مرمت ایرانیان با پیشینه نزدیک به یک سده، به سبب سروکار داشتن با آثار معماری و اقدامات اجرایی، اسناد و داده هایی فراهم آمده که از نگاه تاریخ نگاری معماری قابل تأمل است. نیمه نخست سده چهاردهم شمسی به سبب نخستین توجهات و اقدامات سازمان یافته به آثار معماری مورد توجه این تحقیق است. تحقیق با این پرسش طرح ریزی شده است که از تجربه های مرمت نیمه نخست سده چهاردهم شمسی ایران چه منابع و اسنادی در ارتباط با مطالعه آثار معماری برجای مانده و جایگاه این مکتوبات در تاریخ نویسی معماری چیست؟ به سبب اینکه موضوع مربوط گذشته است، روش تحقیق توصیفی تاریخی و با اتکا به مطالعات کتابخانه ای پی گیری می شود. با این هدف که جایگاه مرمت در پیوند با تاریخ نویسی در مقطع یادشده تبیین شود. تحقیقاتی که از راه مرمت در مقطع زمانی مورد نظر فراهم شده، یا در تدوین تاریخ نامه های معماری همچون آثار ایران به کار آمده، یا خود تحقیقات مستقلی بوده که در قالب مقاله هایی انتشار می یافت. نحوه دوم تاریخ نویسی را محققان ایرانی که سرپرستان مرمت بوده اند، به سرانجام می رساندند. نتیجه اینکه گوشه هایی از کار مرمت در نیمه نخست سده چهاردهم شمسی نه فقط اقدامی اجرایی که در خدمت مطالعه بناهای تاریخی و گاه تاریخ نویسی معماری ایران بود.
تحلیل ویژگی های شکلی خانه های چهارصفه و نفوذ آن در کالبد شکلی خانه های درون گرای شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم خرداد ۱۳۹۸ شماره ۷۲
5 - 20
حوزههای تخصصی:
خانه های چهارصفه یکی از بناهای ارزشمند معماری ایران محسوب می شوند، به گونه ای که برخی از محققین، طراحی بعضی از بناهای تاریخی با عملکردهای متفاوت در دوران اسلامی را نشأت گرفته از خانه های چهارصفه قلمداد می کنند. شناخت ویژگی های شکلی خانه های چهارصفه، سبب نگهداری و مرمت این بناهای ارزشمند خواهد شد و در شناسایی خصوصیات تأثیرگذار در شکل گیری فضاهای خانه های تاریخی، نقش مؤثری خواهد داشت. این پژوهش بر آن استوار است که ویژگی های شکلی خانه های چهارصفه، در ساختارهای خرد و کلانِ خانه های تاریخی درون گرا، نقش مؤثری داشته است. این پژوهش بر آن است تا به شناخت ویژگی های شکلی تهرنگ خانه های چهارصفه بپردازد و با استناد به آنها، خصوصیات شکلی تهرنگ خانه های تاریخی ساخته شده در شهر اصفهان را تحلیل کند. در این راستا این تحقیق به استخراج ویژگی های شکلی تکرارشونده در تهرنگ خانه های چهارصفه و تأثیر آنها در پیدایش پلان فضاهای خانه های درون گرا می پردازد. به طور کلی این پژوهش در جهت گونه شناسی اجزای خانه های چهارصفه و چگونگی استفاده از آنها در تهرنگ بناهای مسکونی که در دوره های بعد ساخته شده اند، انجام خواهد گرفت. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، تطبیقی، تاریخی و تفسیری بوده که تفسیر آنها به صورت استنتاجی انجام شده است. ابزارهای مورد استفاده شامل جمع آوری اطلاعات به روش مطالعه کتابخانه ای، میدانی و بهره گیری از مصاحبه های ساختاریافته با صاحب نظران و استادکاران است. پژوهش پیش رو، به دنبال آشکارسازی ویژگی های شکلی تکرارشونده خانه های چهارصفه در ایجاد تهرنگ فضاهای خانه های درون گرای شهر اصفهان است . نتایج به دست آمده بیانگر آن است که ویژگی های شکلی خانه های چهارصفه در مقیاس خرد و کلان، در شکل گیری تهرنگ فضاهای خانه های درون گرا نقش به سزایی داشته است.
مناسبت سنجی رهیافت نظری پویش مختلط به عنوان رهیافت جایگزین در برنامه ریزی شهرها
حوزههای تخصصی:
استراتژی مورد استفاده در برنامه ریزی شهری تاثیر مستقیمی بر کارایی طرح و دستیابی هرچه بیشتر به اهداف دارد و اگر عدم کفایت برنامه های شهری به دلیل انتخاب نادرست رهیافت در مرحله تصمیم سازی باشد، با وجود دقت کافی در مراحل اجرای طرح، ناگزیر به تغییر رویکرد برای رسیدن به کارایی لازم هستیم. تحقق پذیری پائین برنامه های شهری مبتنی بر رهیافت های سنتی جامع و روی آوردن تصمیم گیرندگان به رهیافت عملیاتی اندک افزا ضرورت سنجش دیدگاه های نظری برنامه ریزی با نیت رفع نقایص این دو رهیافت را آشکار ساخته است. به عقیده بسیاری از صاحب نظران مبن ی ب ر کامل نبودن هیچ یک از رهیافت های برنامه ریزی به تنهایی، در دنی ای واقعی بیشتر از ترکیب شیوه های مختلف برنامه ریزی، ش امل عناصری از برنامه ریزی جام ع_عقلانی، اندک افزا و وکالتی استفاده می شود تا تنها یک شیوه. اختلاط متوازن میان رهیافت اندک افزا و عقل گرا حاصلی به نام پویش مختلط دارد، اختلاطی که در حیقت مصالحه ای بین دو رویکرد قبلی است که با ترکیب عناصری از آن دو رهیافت در پی همپوشانی نقایص است. در این پژوهش با بهره جویی از شیوه توصیفی تحلیلی و هدف آشکار ساختن ضرورت بازنگری در رهیافت های پیشین و همچنین پاسخ به مناسبت رهیافت پویش مختلط به عنوان رهیافتی جایگزین برای برنامه ریزی توسعه شهرها به شرح ابعاد مختلف این رویکردها پرداخته شده است. در انتها بررسی الزامات و امکانات اجرای صحیح رهیافت پویش مختلط، گویای مناسبت این رهیافت جهت جایگزینی و استفاده در برنامه ریزی شهرهاست.
فراتحلیل رابطه فرم شهر و انرژی: مروری بررویکردها، روش ها، مقیاس ها و متغیرها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
85 - 107
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، با توجه به بحران های موجود در زمینه تغییر اقلیم، مصرف انرژی و آلودگی های زیست محیطی از طریق انتشارات کربن، موضوع رابطه فرم شهری و انرژی در شهرها توجه پژوهشگران زیادی را در رشته های مختلف به خود جلب کرده است.گستردگی این حوزه ناگزیر منجر به تعدد تفاسیر و انجام پژوهش های متنوع در خصوص دامنه مشکل و نیز سنجش رابطه بین فرم شهری و انرژی با استفاده از انواع متغیرها و روش ها در مقیاس ها و رویکردهای مختلف شده است. این مقاله در پی آن است با مرور مطالعات انجام شده درخصوص رابطه فرم شهری و انرژی (119 مقاله)، به مقایسه و تحلیل متغیرها و روش ها در مقیاس ها و رویکردهای به کار گرفته شده بپردازد. تحلیل مقالاتی که بین سال های 1974 تا 2019 در این حوزه انتشار یافته اند، نشان داد مطالعات صورت گرفته عمدتاً در قالب 7 دسته کلی به موضوع "رابطه فرم شهری و انرژی" پرداخته اند: 1- فرم شهری (با تأکید بر بخش ساختمان و یا یکی از شاخص های مربوطه به ویژه تراکم) و انرژی 2- فرم شهری (با تأکید بر کاربری زمین) و انرژی 3-فرم شهری (با تأکید بر بخش حمل و نقل) و انرژی 4- فرم شهری (ترکیبی از بخش ساختمان و حمل ونقل) و انرژی 5- فرم شهری و رابطه آن با تغییر اقلیم، جزایر حرارتی، آسایش اقلیمی و پایداری 6- فرم شهری و بارهای حرارتی 7- فرم شهری و مدیریت انرژی، یا برنامه ریزی و سیاست های انرژی. در نهایت علیرغم متنوع بودن رویکردها، روش ها، مقیاس ها و متغیرهای استفاده شده، چالش ها و فرصت های مشترک و قابل استنتاج ارائه شده است. نتایج این مقاله حاکی از آن است که موضوع رابطه فرم شهری و انرژی امکان آن را دارد که فراتر از رویکردها، مقیاس ها و روش های تک رشته ای به دیدگاهی یکپارچه و پویا دست یابد.
مقایسه تطبیقی روش صنعتی سازی ساختمان با روش سنتی با تأکید بر زمان، هزینه و کیفیت
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مقایسه ی تطبیقی روش صنعتی سازی ساختمان با روش سنتی با تاکید بر زمان، هزینه و کیفیت می پردازد. اهمیت ساخت و ساز ساختمان از یک سو و کاربرد روزافزون صنعتی سازی در این حوزه و مقابله روش صنعتی سازی ساختمان با روش متداول در مهندسی معماری، به موضوعی بسیار مهم و بحث انگیز تبدیل شده است که رویکردی تحلیلی در تطبیق آنها را می طلبد.این پژوهش تلاش دارد تا با هدف بازنگری چیستی روش صنعتی ساختمان سازی به مقایسه ی آن با روش سنتی ساختمان سازی بپردازد. روش تحقیق مقاله پیش رو از نوع توصیفی – تحلیلی است و با تکیه بر مطالعه تطبیقی قصد دارد ضمن مطالعه روش سنتی سازی ساختمان و روش صنعتی سازی ساختمان، جایگاه آن را در مراحل فرآیند دوره ی ساخت و بهره برداری بررسی نماید؛ و از این قرار در انتها روش سنتی سازی ساختمان با روش صنعتی سازی ساختمان در فرآیند ساخت و ساز و بهره برداری ساختمان به طور تحلیلی مقایسه می شود.از این قیاس تحلیلی چنین می توان نتیجه گرفت که سیستم های ساختمانی متداول بر مبنای مؤلفه های زمان، هزینه و کیفیت به علت عدم حصول نتایج رضایت بخش در صنعت ساختمان پاسخگوی نیازهای کشور نیست؛ و بکارگیری صنعت در ساختمان سازی با معیارهای فوق ضمن دستیابی به ساخت و سازهای سبک، تولید انبوه (یا تولید صنعتی) توجیه اقتصادی پیدا خواهد کرد.نتیجه ی این مقاله زمینه ای کاربردی برای مواجهه با موضوع روش صنعتی سازی در حوزه ی ساختمانی معمارانه و نظارت و هدایت آن در جهت تلفیق با مهارت های ساخت و ساز سنتی برای حصول به اهداف غایی ساخت و ساز ساختمان فراهم می کند. به نظر می رسد صنعت ساختمان به روش صنعتی سازی از مثلث مؤلفه های زمان، هزینه و کیفیت رضایت خیلی بیشتری نسبت به روش ساخت و ساز متعارف دارد.
تاثیر فضاهای سبز شهری در بهبود سلامت روانی شهروندان
حوزههای تخصصی:
حضور در طبیعت از بدو شروع عالم هستی تا کنون نیازی است بالفطره که در ذات آدمی نهادینه شده است. انسان برای تکامل روح و جسمش با حضور درطبیعت همواره به دنبال آرامشی است که دنیای امروزی و دغدغه هایش آن را از وی سلب کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تماس با فضاهای سبز شهری در راستای بازیابی روانی و بهبود عملکرد ذهنی انجام گرفته است. برای حضور موفق در مسائل زندگی و دوام آوردن در این سبک زندگی شهری جهت کسب آرامش و رهایی از دغدغه های روزمره و بهبود عملکرد و تصمیم گیری های ذهنی نیاز به کاربری هایی است که این فرصت را برای انسان ها فراهم کند. پس از تحقیقات متوالی، فضاهای سبز شهری و پارک های محلی می توانند تا حدودی تداعی کننده طبیعت خداوند برای انسان ها باشد و آن ها را توسط حظ بصری، اصوات طبیعی (صدای پرندگان، پیچیدن صدای باد بین درختان) و پارامترهایی از این قبیل برای مدتی از درگیری ذهنی با مسائل زندگی رها کنند. در واقع این فضاهای سبز شهری بجز موارد ذکر شده سبب افزایش تعاملات اجتماعی و افزایش سطح کیفی زندگی می شوند که در ادامه مفصلا به آن ها خواهیم پرداخت. این پژوهش یک مطالعه توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و به منظور دست یابی به نتایج قابل قبول در فرآیند مطالعه تطبیقی آزمایش های متفاوتی در میان قشرهای مختلف ساکنین هلندی انجام شده است که نتایج آن ما را به شاخص هایی جهت تاکید بر تاثیر فضای سبز در کاهش سطح استرس روزمره و بهبود و سلامت روانی سوق میدهد.
The Dispute between Physicalism and Culture: Cultural Implications in the View of Tehran’s Comprehensive Development Plan
حوزههای تخصصی:
The present study has been conducted with the objective of elaborating the cultural implications in the view of Tehran’s comprehensive development plan based on content analysis method. The study seeks finding an answer to the question as to how much does Tehran’s development vision plan include the cultural issues in the metropolitan setting? The realm of the current research is the entire contents of the second five-year development plan of Tehran’s municipality (2014-2018). The explicit and implicit themes indicating the culture-related issues have been separated and, considering their interrelationships, the explicit themes have been explored. The information gathering instrument was the content analysis checklist and its reliability was confirmed by external auditors based on convergence coefficient in the course of coding. The results indicated that a considerable part of Tehran’s development plan is directed at modern morphological and structural elements, urban requirements, civil development and urban control and supervision policies and supervision and a lower deal of attention has been paid to the cultural, hypothetical and soft topics. These findings show that Tehran is still trapped in physicalist development and expanding culture decline.
بازشناسی پلان باغ ایرانی در مجموعه شیخ احمد جام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۶
6 - 13
حوزههای تخصصی:
باغ، بخش مهمی از زندگی و معماری ایرانیان بوده و در ساختار معماری و موجودیت آنها سهم شگرفی داشته است. باغ ایرانی، از زمان سومریان، معبد، قصر و آتشکده را احاطه می کرده است. برای ایرانیان هم آب و هم درخت قابل تکریم بوده اند، به همین دلیل درختان در کنار جوی های روان کاشته می شدند. تکریم آب و درخت باغ ایرانی را می سازد. باغ ایرانی نه تنها جای امن و آرام؛ که در عین حال مکانی است برای تفکر یا مذاکرات فلسفی. باغ ایرانی فضایی مقدس است و لذا در فضاهایی که باید مورد تقدیس و تکریم قرار بگیرند از الگوی باغ ایرانی استفاده می شده است. باغ مزارها گونه ای از باغ های ایرانی هستند که در آنها، پیرامون یک مزار یا آرامگاه یا یک بنای یادمان، با الگوی باغ ایرانی آراسته شده است. در ایران و بسیاری از کشورهایی که فرهنگ ایرانی دارند، نمونه های بسیاری از این گونه باغ ها وجود دارد. آرامگاه شیخ احمد واقع در شهرستان تربت جام در میان باغی واقع شده است که با قدمتی نزدیک به 800 سال، آرامگاه مدفن عارف نامی خراسان شیخ الاسلام احمد جامی است. بازشناسی درختان و مسیرهای موجود در اطراف این آرامگاه، حاکی از وجود پلان باغ ایرانی در این مکان است.
معماری نویافته دوره ساسانی در منطقه دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های 1385 تا ۱۳۸۶ طی دو فصل کاوش باستان شناختی در محوطه تاریخی ولیران دماوند، بقایای سازه ای مربوط به دوره ساسانی شناسایی شد. این سازه شامل یک برج و بارو و نیز اتاق های متعددی است که در دو سوی یک معبر سازمان دهی شده اند. آثار معماری مکشوف از ولیران، به شناخت دوره ساسانی منطقه دماوند و در افقی وسیع تر به درک ما از گونه معماری دفاعی نظامی و نیز ساختارهای سیاسی و اجتماعی دوره ساسانی کمک شایانی می کند. اهمیت این موضوع در این است که به طور کلی، کاوش ها و بررسی های محدودی درباره قلعه های دوره ساسانی انجام شده و اطلاعات بسیار اندکی درباره ساختار معماری و نظام شکل گیری آن ها در دست است. منطقه دماوند به لحاظ موقعیت جغرافیایی و ارتباطی در طول تاریخ و به ویژه در دوران اشکانی و ساسانی، از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است. این منطقه در تلاقی طبرستان، ری و قومس قرار داشته و همواره از کانون های مهم فرهنگی به شمار می رفته است. با توجه به آگاهی اندک ما از معماری دوره ساسانی در قلمرو شمالی دولت ساسانی، معماری محوطه تاریخی ولیران می تواند خلأ علمی را در این خصوص تا حدودی جبران کند. نگارندگان مقاله حاضر بر آن اند که با روش توص یفی تحلیل ی، ضمن معرفی معماری محوطه تاریخی ولیران و بیان ویژگی های معماری آن، کاربری و زمان ساخت این مجموعه را مشخص کنند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد معماری مکشوف از محوطه ولیران دماوند، قلعه ای مربوط به اواخر دوره ساسانی است که از آن به عنوان انبار کالا و ذخیره مواد غذایی استفاده می شد و احتمالاً در اوایل دوره اسلامی به طور کامل تخریب شده است.
بررسی شیوه های مختلف نقد در آتلیه های معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۴
47 - 62
حوزههای تخصصی:
طراحی معماری چالش اصلی دانشجویان رشته معماری است که در طول دوره آموزشی با آن مواجه هستند. هدف این پژوهش، بررسی روش های مؤثر شیوه های نقد در آتلیه های معماری و میزان اثرگذاری آن بر فرآیند یادگیری، با توجه به روش های مختلف نقد است. عوامل اصلی در نقد که توسط استادان انجام می شود عبارت اند از: تبیین طرح، توصیف، تجزیه، تحلیل و قضاوت طرح. در این پژوهش به انواع مختلف نقد مانند نقد بر سر میز، نقد گروهی، تعاملات غیررسمی، تحویل موقت، تحویل نهایی و روش های ارزیابی جدید مانند نقد هم تراز، نقد عمومی، کنفرانس، نقد مکتوب، پنل بحث، نمایشگاه و کرکسیون پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش 57 نفر از دانشجویان دروس طراحی معماری دانشگاه ارومیه است که به سه گروه تقسیم شده اند. از هر گروه سؤال شده است که؛ مؤثرترین روش برای انتقال دانسته ها، تجربیات، دانش و یادگیری دروس کارگاهی چیست؟ با مقایسه جواب های سه گروه، نتایج متفاوتی به دست آمده است: دانشجویان دروس مقدمات طراحی (1) و (2)، کرکسیون های فردی و نقد بر سر میز را روشی مناسب دانستند. دانشجویان دروس طرح معماری (1) و (2)، روش کرکسیون فردی را چندان مناسب ندانستند و معتقد بودند که نقد و کرکسیون گروهی نقش مؤثرتری در یادگیری ایفا می کند. دانشجویان دروس طراحی (3) و (4) و (5) ضمن تأکید بر کارایی نقد گروهی، تحویل موقت را یکی از روش های مؤثر در یادگیری می دانند.
نمای خورشیدی مدولار با مقاومت حرارتی بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشگیری از اتلاف حرارت و استفاده از پتانسیلهای محیط، دو راهبرد اصولی در طراحی ساختمان با رویکرد صرفه جویی در مصرف انرژیهای تجدیدناپذیر است. با افزایش تراکم ساختمانی و کاهش نسبت سطوح بام و محوطه به سطح زیربنای ساختمان، امکان استحصال انرژی خورشیدی با روشهای متداول محدود شده است. درحالیکه مساحت نما، متناسب با سطح زیربنا و به تبع آن تقاضای انرژی میباشد. ضمن آنکه نصب تجهیزات خورشیدی روی سطوح افقی با پتانسیل عملکردی بالا، مداخله ای نامطلوب در معماری محسوب میشود. در پژوهش حاضر، تعبیه تیغه های آلومینیومی جاذب پرتوهای خورشید، به شکل یک سایبان کرکره ای، درون یک محفظه شفافِ تحت خلأ با پوسته ی موجدار پیشنهاد میشود. خلأ، مقاومت حرارتی را تامین میکند. پوسته موجدار، تحمل نیروهای ناشی از خلأ را ممکن میسازد و برخلاف فرم مسطح، وابستگی بازدهی گردآور را به زاویه ارتفاع خورشید میکاهد. انتقال حرارت با فناوری لوله گرمایی، از عبور سیال از نما جلوگیری و نیاز به مراقبتهای تأسیساتی را برطرف میکند. جدار حاصل عایق حرارت بوده، امکان استحصال انرژی خورشیدی را در تمام سال برای گرمایش و سرمایش جذبی فراهم آورده و ضمن تأمین شفافیت و روشنایی ، سایه اندازی کامل دارد. شبیه سازی نرم افزاری حاکی از کارایی مطلوب جدار پیشنهادی میباشد.
تحلیل نشانه های سازگاری در آسایش حرارتی فضاهای باز (نمونه مورد مطالعه: محلات مسکونی منتخب شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
17 - 28
حوزههای تخصصی:
سازگاری در آسایش حرارتی، شامل تمامی فرایندهایی ست که افراد برای تطبیق و متناسب کردن محیط و نیازهایشان انجام می دهند. به عبارت دیگر، انسان ها خود به نحو ممکن در محیط حرارتی تغییر ایجاد می کنند تا به آسایش حرارتی برسند. بر این اساس، در مقاله حاضر تلاش می شود تا با تحلیل نشانه های سازگاری در آسایش حرارتی فضاهای باز محلات مسکونی، به اثبات نظریه سازگاری در شهر اصفهان پرداخته و نهایتاً معادله حرارتی جهت تعیین دمای راحتی کاربران در فضای باز محلات مسکونی ارائه شود. این مطالعه با بهره گیری از روش های پژوهش موردی و مطالعه میدانی، به برداشت متغیرهای اقلیمی و تکمیل پرسشنامه در چهار محله منتخب در دو فصل زمستان و تابستان پرداخته است. در این راستا چهار محله علی قلی آقا، جلفا، مرداویج و دشتستان مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند. این انتخاب بر اساس معیارهای اولیه، ثانویه و نهایتاً تمایز در ساختار فضایی- کالبدی و الگوی ریخت گونه شناسی محلات صورت گرفته است. نشانه های نظریه سازگاری جهت تحلیل و اثبات، شامل تحلیل دمای خنثی، رابطه دمای خارج و دمای خنثی، متوسط دمای ماهیانه و دمای خنثی و نهایتاً مقایسه معادله به دست آمده با سایر معادله ها است. نتایج حاصل از تحلیل نشانه های فوق در محلات مورد مطالعه نشان می دهد که نظریه مذکور در شهر اصفهان اثبات شده و قابل تعمیم است.
جستاری در چگونگی آموزش تاریخ معماری از رهگذر توجه به «تفکر تاریخی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله نگاهی به چرایی و چگونگی آموزش تاریخ معماری و پیشنهاد چارچوبی کاربردی در زمینه آموزش تاریخ معماری است. روش تحقیق دراین مقاله روش استدلال منطقی است که نهایتا با رویکردی مصداقی، نتایج تحقیق را تبیین می نماید. در زمینه تدریس تاریخ، این مقاله ایجاد «بینش» را فراتر از انتقال «دانش» تلقی می کند. در رویارویی با بازخوردهای منفی در اثر اشتباه رایج نگاه «دانشی» به این درس، اهمیت موضوع «تفکر تاریخی» روشن می گردد که تفحص در آن از رهگذر توجه به «چیستی تفکر تاریخی» و «دستیابی به تفکر تاریخی» صورت می گیرد. با اتکا به تعاریف و برداشت های مطروحه از این مباحث، انواع برداشت های تاریخی با توجه به «شناخت سیر تکامل» و «شناخت جوهر تجارب تکرارشونده» اهمیت می یابند. بر این مبنا، کیفیت مطلوب در تدریس تاریخ باتوجه به سه مقوله «برانگیزش قوه کشف، تفسیر و تحلیل روابط وقایع تاریخی»، «انتزاع و ساده سازی وقایع تاریخی» و «استخراج قواعد و سنتهای تاریخی» قابل دستیابی می گردد. این مولفه ها موجد درک ویژگی «تداوم» در تاریخ است. باتوجه به چنین فرایندی، تکثر اطلاعات تاریخی بصورت قواعدی هم گرا و بینشی کل نگر ساده سازی می شوند. در اینصورت فراگیری تاریخ آسان می شود، تصمیم گیری در زمینه مسائل معاصر و پیش بینی پیامدهای این تصمیمات میسر می گردد و مفهومی به نام «تاریخ زنده» قابلیت ارائه دارد.
A Study on the Role of the Landscape Design with the Approach of Solving the Limitations of Using the Coas tal Area for Women in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The coastal landscape is relatively new and complex category that offers the potential of sharing the sciences of architecture, perspective, nature and the environment, tourism and hospitality, beyond their physical effects on one another, their widespread effects in enhancing identity and the quality of the architectural atmosphere cannot be ignored. Approaches to greeting with beaches in Islamic countries have impressive impact on the interaction of the people in the statistical societies of those countries with coastal landscape architecture. The shores in Islamic countries are controversial textures that according to the formulated policy of each country, how to dealing with are changed. The purpose of this study is analyzing coastal landscape architecture and its position in Islamic countries Like Iran, spatial organization of coastal landscape and the equal use of men and women on the coasts of Iran by analytical-descriptive research method. One of the most important issues is the lack of gender-balanced psychological and spatial use of these coastlines. In many beachfronts, women are ignored and no location, zoning or privacy have been considered for them. In some parts of the coastline, some projects called ‘Salem Sazi’ have created for women which unfortunately pay little attention to elements of architecture, landscaping, aesthetics and the performance is very limited and in no way is it in the dignity of the Iranian lady and Iranian family.
نگرش مفهومی به جایگاه دسترسی در باغ ژاپنی
حوزههای تخصصی:
دستیابی به درکی عمیق نسبت به مفهوم دسترسی مستلزم بررسی وجوه پیوند خورده آن با معانی مکانی است که انسان در معرض تجربه اش قرار دارد. تجربه مداوم مکان در بستر دسترسی عاملی است که در ارتقای حس دلبستگی به مکان تأثیری بنیادین داراست. بررسی ها نشان می دهند که معماری ژاپن نگرش مفهومی متفاوتی نسبت به موضوع دسترسی ارائه می نماید. دسترسی به عنوان عاملی واسط در ایجاد ارتباط عینی-ذهنی انسان با باغ ژاپنی در مقیاس های مختلفی فرد را با مکان در تعامل قرار می دهد. در واقع دسترسی در معماری باغ ژاپنی چنان غیرقابل تفکیک از مکان است که از طریق آن می توان ابعاد مکان را بی واسطه دریافت. از اینرو شناخت عمیق مفهوم دسترسی و مؤلفه های آن از یک سو و ابعاد دلبستگی به مکان از سوی دیگر در باغ ژاپنی می تواند موجب افزایش درک معماران نسبت به طراحی مبتنی بر دسترسی- مکان گردد. این مقاله با طرح فرضیه های مطرح شده زیر سعی بر آن دارد تا به بررسی رابطه دسترسی و مکان در معماری باغ ژاپنی بپردازد. الف. دسترسی عاملی بنیادین در تجربه و کشف مکان است و ب. دسترسی به عنوان واسطی در ایجاد ارتباط انسان و مکان عامل اصلی در درک ابعاد مختلف مکان و عمق یابی سطوح آن می باشد. در این راستا ابتدا از طریق روش توصیفی-تحلیلی وجوه مختلف دسترسی در پژوهش های اخیر بررسی شده و سپس به تشریح ماهیت دسترسی پرداخته می شود. درنهایت این پژوهش نشان می دهد که سه مؤلفه "چشم انداز"، "کیفیت لبه راه" و "نحوه تقرب انسان" به عنوان مفاهیم اصلی تعریف کننده دسترسی در باغ ژاپنی لایه لایه موجب آشکار شدن مناظر بر بیننده می گردد که در اثر تعامل مداوم انسان با مکان سبب عمق یابی حس او به مکان شده و مفهوم دسترسی و مکان را بر او یکپارچه می سازد.
بازتعریف ضوابط شهرسازی استقرار بنا با رویکرد حفاظت از بافت های تاریخی شهرها (نمونه موردی شهر لاهیجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
65 - 82
حوزههای تخصصی:
بر خلاف ضابطه فعلی نحوه استقرار ساختمانی مورد استفاده در شهرهای حاشیه جنوبی دریای خزر که به صورت درصدی از عمق زمین (معمولاً 60 درصد) به صورت برساز یا عقب ساز تعریف می شود و در اصل بر الگوهای گونه شناختی-ریخت شناختی رایج در شهرسازی غربی مبتنی است، پژوهش حاضر به دنبال آن است که به کارگیری الگوهای متناظر بومی را به عنوان مبنای تدوین ضوابط جدید پیشنهاد نماید؛ چرا که بررسی عملکرد ضابطه فعلی حاکی از ناکارآمدی آن در ایجاد پیوستگی بین ساخت و سازهای جدید و قدیم در بافت های تاریخی مورد نظر می باشد. در پژوهش حاضر بر مبنای مرور تجربیات جهانی مرتبط تلاش می شود تا نخست ویژگی های یک رویکرد اصولی نسبت به موضوع شناسایی گردد که در این زمینه رویکرد تدوین ضوابط بر اساس مطالعات گونه-ریخت شناسی مورد نظر قرار می گیرد. به دنبال آن جهت رسیدن به نتایج دقیق و کاربردی در این زمینه لاهیجان، یکی از شهرهای کهن حاشیه جنوبی دریای خزر، به عنوان نمونه موردی بررسی می شود و بر اساس بررسی عکس های هوایی موجود، برای این شهر جدول اولویت بندی الگوهای بومی نحوه استقرار ساختمانی در پلاک های شهری تدوین می گردد. این جدول شامل معرفی و اولویت بندی 20 الگوی بومی استقرار ساختمانی است که در دو دسته کلی الگوهای دور-ساز و وسط-ساز (یا کوشکی) طبقه بندی می شوند. پژوهش حاضر را می توان یک گام اولیه مهم و ضروری در تدوین ضوابط مبتنی بر بوم و به دنبال آن حفاظت از بافت های تاریخی شهرهای حاشیه جنوبی دریای خزر محسوب نمود.
صورت بندی جدید از مفهوم گفتمان عدالت فضایی چارچوبی برای تحلیل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
21 - 44
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: موضوع عدالت و پیوند آن با فضا در قالب گفتمان عدالت فضایی در دو دهه اخیر به یکی از مباحث اصلی در موضوعات شهری تبدیل شده است. در شهر تهران به دلیل دگرگونی و تغییرات گسترده به ویژه در سال های اخیر، حساسیت فضایی به مقوله عدالت و شناخت فرایندها و قانونمندی های منجر به آن مسئله ای بسیار مهم به شمار می رود. هدف: در این راستا هدف پژوهش، ارائه تحلیل متفاوتی از گفتمان عدالت فضایی بر پایه صورت بندی دیالکتیکی از این مفهوم و سنجش آن در شهر تهران بوده است. روش:روش شناسی پژوهش از نوع ترکیبی با تأکید بر روش کیفی بوده به طوری که رهیافت کمی به دنبال رهیافت کیفی و به عنوان مکمل اجرا شده است. در این زمینه پس از انتخاب نهایی معیارهای گفتمان عدالت فضایی و مؤلفه های آن بر اساس چارچوب های نظری، با توجه به ابعاد در نظر گرفته شده برای پژوهش؛ در ابتدا سند سیاست گذاری مدیریت شهری بر اساس این معیارها با استفاده از روش کیفی و تحلیل تممورد ارزیابی قرار گرفته و در گام بعدی نتایج سیاست گذاری مدیریت شهری در فضای شهری از طریق روش کمی و تحلیل ثانویه و تحلیل نتایج آمارهای موجود مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش در قالب دو مفهوم «عدالت/ نا عدالتی حالت فضایی» و «حالت فضایی نا عدالتی/ عدالت» تبیین شده است. نتیجه: در چارچوب مفهوم نخست که بر ظرفیت ساختارهای موجود در تولید نا عدالتی از طریق فضا دلالت دارد؛ در سند سیاست گذاری مدیریت شهری، برخی زمینه ها و ابعاد عدالت فضایی به صورت نسبی مورد توجه قرار گرفته است. در چارچوب مفهوم دوم که می توان با تحلیل الگو های توزیعی به تشخیص نا عدالتی در فضا پی برد؛ نتیجه به دست آمده نشان می دهد که در بستر اجرا در شهر تهران حالت فضایی ناعدالتی نمود عینی دارد و اهداف مورد نظر سیاست گذاری مدیریت شهری در بسیاری از زمینه ها محقق نشده است.
تعیین زاویه بهینه استقرار سطوح قائم ساختمان بر اساس دریافت انرژی خورشیدی در اقلیم گرم و مرطوب(مطالعه موردی: شهرهای بندرعباس، بوشهر و اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
99 - 112
حوزههای تخصصی:
افزایش نرخ شهرنشینی در دهه های اخیر و استفاده بی رویه از سوخت های فسیلی و انرژی های تجدیدناپذیر، موجب شده که طراحان و برنامه ریزان شهری، موضوع کنترل و بهینه سازی مصرف انرژی و استفاده از انرژی های تجدیدپذیر را در ساخت و سازها بیشتر از گذشته مورد توجه قرار دهند. با توجه به ویژگی های خاص اقلیمی نوار سواحل جنوبی کشور ایران، جهت گیری ساختمان ها در این مناطق لازم است بر مبنای استفاده بهینه از تابش خورشیدی و جریان باد تعیین شود. هدف این پژوهش تعیین بهترین جهت استقرار ساختمان ها بر اساس کسب حداقل انرژی در دوره گرم سال در شهرهای بندرعباس، بوشهر و اهواز است. برای دست یابی به این هدف، میزان انرژی تابشی دریافتی بر روی سطوح قائم به صورت نظری و واقعی با استفاده از روش محاسباتی قانون کسینوس و نقاله تابش اولگی، برای ماه های مختلف و در 24 جهت جغرافیایی محاسبه شده و در نهایت بهترین جهت استقرار ساختمان ها متناسب با اقلیم برای شهرهای مورد مطالعه تعیین گردیده است. مطابق با نتایج به دست آمده، جهت استقرار بهینه با استفاده از روش های قانون کسینوس و نقاله تابش اولگی در شهرهای مورد مطالعه، برای ساختمان های یک، دو و چهارطرفه یکسان می باشد. مناسب ترین جهت استقرار به منظور دریافت بهینه میزان انرژی خورشیدی برای ساختمان های یک طرفه در شهرهای بندرعباس، بوشهر و اهواز جهت 180 درجه جنوب و بعد از آن جهت 165 درجه جنوب شرقی و غربی است. جهت استقرار مناسب برای ساختمان های دوطرفه در شهرهای مورد مطالعه جهت شمال- جنوب و بهترین جهت گیری برای ساختمان های چهارطرفه جهات (75 ،105- ،15- ،165) و (105 ،75- ،15 ،165-) درجه است.
باز زنده سازی منظر رودهای شهری با رویکرد تعامل سازنده بین انسان و محیط طبیعی؛ (مورد واکاوی نهر "شهررود" آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
139 - 157
حوزههای تخصصی:
باز زنده سازی فضای شهری و استخوان بندی اصلی آن فراهم کننده زمینه رشد و به مثابه اهرمی برای توسعه شهر است. عناصر طبیعی بخشی از منظر طبیعی هستند که در نتیجه ی همپوشانی و تعامل میان انسان و طبیعت پدید می آیند. از آنجایی که عناصر طبیعی کارکردی چندگانه از جمله ایجاد فضاهای جمعی، غنای بصری و زیست محیطی، ایجاد حس تعلق به مکان، مطبوعیت محیطی و نظایر این را دارند، لذا احیاء و باز زنده سازی مناظر طبیعی در شهر از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. اهمیت این موضوع در خصوص رودهای شهری واقع در مناطق شمالی کشور به دلیل نقش و کارکردهای ویژه آن دوچندان می باشد. نهر شهررود آمل که از دل محلات تاریخی شهر آمل می گذرد یکی از بارزترین منابع طبیعی شهر تاریخی آمل است که نقش مؤثری بر شکل گیری شهر تاریخی آمل و محلات ایفا می کند. هدف اصلی این تحقیق دستیابی به اصول، راهبردها و راهکارهایی جهت باز زنده سازی منظر طبیعی رودهای شهری به ویژه در خصوص مورد مطالعاتی یعنی نهر شهررود آمل است، به گونه ای که بتواند در ابعاد کالبدی، عملکردی و محیط زیستی تعاملی سازنده را بین استفاده کنندگان و محیط طبیعی برقرار سازد. تحقیق حاضر با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی به انجام رسیده است که در آن برای جمع آوری اطلاعات از اسناد کتابخانه ای و برداشت از محدوده به روش میدانی (بهره برداری از عکس ها و تصاویر ماهواره ای و غیره) شده و ارزیابی و بهره گیری از تجارب موفق داخلی و خارجی نیز در روند پژوهش مورد توجه بوده است. نتایج حاصل نشان می دهد در صورتی که بتوان با باز زنده سازی فضاهای غیرقابل استفاده مسیر و جداره های نهر شهررود آمل را به عنوان کمیتی مؤثر بر کیفیت منظر شهری بدان نقش داد، می توان از این محوری که از شمال به جنوب شهر گسترده است برای پاسخگویی به فعالیت ها و نیازهای مردم شهر بهره مند گردید.