فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۰۱ تا ۲٬۶۲۰ مورد از کل ۹٬۷۲۲ مورد.
منبع:
منظر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
42 - 53
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مفهوم طراحی شهری حساس به آب به عنوان رویکردی مؤثر در رفع مشکلات ناشی از روش های متداول مدیریت آب های سطحی در استرالیا مورد توجه قرار گرفته است و به بازیابی چرخه طبیعی آب در توسعه شهری کمک می کند. به کارگیری تکنیک های تبیین شده در این رویکرد جهت مدیریت و برنامه ریزی بهینه، از سویی موجب بهبود کیفیت و کاهش حجم روان آب شده و از سوی دیگر فضای سبز را افزایش داده و فرایندهای طبیعی را با منظر شهر تلفیق می کند. از آنجا که رویکرد طراحی حساس به آب غالباً بر حوزه های فنی و تکنیک-محورِ مداخلات محیطی متمرکز است، به نظر می رسد به تنهایی نمی تواند یک راه حل جامع نگر برای مداخلات محیطی باشد. بنابراین این فرضیه مطرح می شود که طراحی حساس به آب با به کارگرفتن اصول طراحی زیبایی اکولوژی، می تواند منجر به مدلی منظرین جهت مداخله محیطی شود. این مقاله با استفاده از مرور ادبیات تحقیق، خلأهای موجود در این رویکرد فنی را شناسایی کرده و با استدلال منطقی و با توجه به جایگاه رویکرد حساس به آب در توسعه و ضرورت زیبایی اکولوژی برای ایجاد منظر پایدار، به تحلیل و انطباق مؤلفه های به دست آمده از ادبیات پژوهش می پردازد. از آنجا که تکنیک های حساس به آب برای سازگاری با شرایط متغیر محیط از فرایندهای طبیعی الگو می گیرند، بنابراین از زیبایی طبیعت برخوردار بوده (لازم به ذکر است که زیبایی طبیعت اثبات شده است) ولی چگونگی ارتباط آن با فرهنگ تعریف نشده است. زیبایی اکولوژی به عنوان عنصر ارتباط دهنده اکولوژی و فرهنگ در طراحی منظر می تواند مسیر رسیدن به طراحی منظر را با اقدامات و راهکارهای طراحی شهری حساس به آب مشخص کرده و بُعد ذهنی و انسانی منظر را ارتقا بخشد.
تحلیل فضای شهری بر حسب منظر ذهنی لایه هایی از اقشار متوسط جدید شهری (مورد مطالعاتی: میدان انقلاب تهران در دوران پهلوی دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
83 - 96
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: فضای شهری در ذهن کنشگران اجتماعی بازتاب می یابد و چون دست به عمل می زنند فضا را شکل می دهند. اما فاعلان فضایی الزاماً مشابه هم نمی اندیشند. لذا ضرورت دارد که تولید و دگرگونی فضای شهری را بیش از هر چیز از منظر ذهنیت اقشار و گروه های اجتماعی مطالعه کرد. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که آیا می توان به روش روایت پژوهی، تحلیلی از منظر ذهنی اقشار اجتماعی از یک فضای شهری مشخص ارائه داد؟ هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر تحلیل منظر ذهنی اقشار متوسط جدید شهری از میدان انقلاب شهر تهران در دوران پهلوی دوم، از طریق روش روایت پژوهی است. روش پژوهش: برای آزمون، روایت اقشار متوسط جدید شهری از میدان انقلاب تهران طی سال های 1330 تا 1357 به عنوان مورد مطالعاتی انتخاب شد. نتیجه گیری: یافته تحقیق حاکی از آن است که در درون قشرهای متوسط جدید روایت های مشابه و قابل مقوله بندی وجود دارد که منظر ذهنی اقشار متوسط از فضای شهری معینی را آشکار می سازد. به علاوه، مشخص شد که ذهنیت افراد از محدوده میدان انقلاب، قابل تقسیم به دو بازه زمانی است. به نظر می رسد که دوره زمانی چنین تغییراتی در ذهن ایشان، مطابق با تغییرات مادی و معنوی در زمینه و بستر تاریخی است؛ چرا که این امور سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هستند که مکان مناسب خود را در شهر می یابند و تغییر در این امور به دلیل تغییر در شرایط مادی و معنوی زندگی انسان است. مکان ها به وساطت امکاناتی که برای انواع کنش در خود دارند، می توانند محلی برای تبلور آنها باشند.
تبیین چارچوب مولفه های پایداری شهری بر اساس مدل مفهومی شهر تعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
109-127
حوزههای تخصصی:
اهداف: «شهر تعالی» با هدف رشد شهروندان، شهر و توسعه پایدار معرفی شده است. پرسش آن است که شهر و شهروند چگونه می توانند در یک رابطه دوطرفه، موجب تعالی یکدیگر شوند. هدف این پژوهش آن است تا به تبیین مؤلفه های شهر تعالی در سه بعد پایداری زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی از منظر قرآن کریم بپردازد. روش ها: روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی، بر اساس رویکرد برنامه ریزی راهبردی به شهر و شهروندان است. چارچوب مفهومی به نظریه معماری سرآمد وابسته است و در آن با رویکرد تفسیری، محتوای قرآن کریم در تفاسیر معتبر مورد کدگذاری قرار می گیرد. سپس نسبت به طبقه بندی و مقوله بندی متون انتخابی توسط نرم افزار ATLAS.ti اقدام شده است. یافته ها: در مجموع از میان گزاره های مرتبط با موضوع پژوهش، 315 کد استخراج گردید که در 53 مؤلفه و 18مقوله دسته بندی شدند و در نهایت در سه بعد جهان بینی، گرایش و اعمال و رفتار، مدل نهایی منتج شده، در سه بعد پایداری زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی ارائه گردید. نتیجه گیری: نتایج پژوهش سه بعد اساسی مانند 1- جهان بینی الهی شهروندان، 2- رایش به سمت کمال در انسان ها، و 3- اعمال و رفتار شهروندان در چارچوب قوانین الهی مورد تأکید بوده و انتظار می رود که این نگرش منجر به «تعالی»، و توسعه پایدار شهری و دست یابی به آرمانشهر پایدار شود. در مدل نظری توضیح داده شده، شهروندان نقشی کلیدی در ایجاد «شهر تعالی» بر عهده دارند.
بررسی مفهوم دلبستگی به مکان در دو پارادایم پدیدارشناسی و روان سنجی: شناسایی ظرفیت های تعامل بازتابی به منظور پیشرفت نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
1 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مطالعات دلبستگی به مکان برحسب رویکرد روش شناختی عمدتاً در قالب دو پارادایم پدیدارشناسی (کیفی) و روان سنجی (کمی) انجام شده اند. تکثر مفاهیم مکانی و عدم وجود توافق بر سر تعاریف و نحوه ارتباط آن ها باهم، منجر به افزایش انتقادات در مورد عدم وضوح مفهومی در مطالعات مکان شده است. این انتقادات پیشرفت نظری در حوزه دلبستگی به مکان را وابسته به توافق بر سر تعاریف کرده اند. هدف: تحقیق حاضر به بررسی نحوه تعریف مفهوم دلبستگی به مکان در دو پارادایم پدیدارشناسی و روان سنجی و نحوه ارتباط آن با سایر مفاهیم مکانی می پردازد. هدف از این کار بررسی نحوه تعریف دلبستگی به مکان در دو زمینه پارادایمی فوق و همچنین اختلاف برداشت ها و دلایل آن ها میان دو پارادایم است. روش: برای بررسی نحوه تعریف مکان در دو زمینه پارادایمی از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. برای این منظور، نحوه عملیاتی سازی و به کارگیری این ساخت مفهومی در تحقیقات تجربی واکاوی شده و تنها به تعاریف مستقیم ارائه شده از محققین اکتفا نشده است. نتایج این تحلیل ها در قالب نمودارها و مدل های مفهومی ارائه شده است. یافته ها : علیرغم وجود برداشت ها و تعاریف مختلف از این مفهوم واحد، هر یک از دو رویکرد پارادایمی فوق ابعاد مختلفی از این مفهوم را روشن می کنند. در این میان بررسی ویژگی های فردی یا مکانی بیشتر در حوزه کار روان سنجان قرار می گیرد درحالی که بررسی و مطالعه فرایند دلبستگی به مکان نیازمند مطالعات کیفی پارادایم پدیدارشناسی است. نتیجه گیری: در عین وجود اختلافات عمیق فلسفی میان این دو پارادایم باید تعامل بازتابی آن ها به منظور پیشرفت نظری در دستور کار باشد. تعامل بازتابی به معنای نگاهی بازتر به نقش مکمل دو پارادایم در تولید دانشی است که در عرصه عمل شهرسازان را قادر به ساخت مکان هایی دوست داشتنی تر سازد.
تأثیر مشاهده کوتاه مدت عناصر طبیعی در فضاهای داخلی ساختمان به کمک واقعیت مجازی بر بازیابی توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۰
5 - 21
حوزههای تخصصی:
عمده زمان روزانه فرد در شهرهای بزرگ، در محل کار یا سکونت و رفت وآمد میان آنها سپری می شود که باعث کاهش و گاهی حذف تماس روزانه فرد با طبیعت می گردد. تماس با طبیعت تأثیرات مثبت جسمی و روانی بر فرد دارد، مانند درک مثبت از محیط زندگی و افزایش سطح توجه پایدار. افزایش ارتباط با طبیعت در محیطی که فرد روزانه با آن سروکار دارد برای بهره گیری از آن تأثیرات ضروری است. این پژوهش بر محل سکونت تمرکز دارد و در پی پاسخ به این سؤال است که آیا تماس کوتاه مدت با عناصر طبیعی در طول شبانه روز می تواند تأثیراتی مشابه با گذراندن وقت در طبیعت بر فرد داشته باشد؟ لابی یک برج مسکونی، یک بار همراه و یک بار بدون عناصر طبیعی در واقعیت مجازی بازسازی و تأثیر آنها بر سطح توجه پایدار و ادراک افراد از قابلیت بازیابی توجه محیط ارزیابی شد. 157 شرکت کننده به صورت تصادفی یکی از لابی ها را تجربه کردند. هر فرد آزمون شناختی SART را یک بار پیش و یک بار پس از عبور از لابی انجام داد و پرسشنامه ادراکی PRS را تکمیل نمود. داده ها توسط نرم افزار آماری SAS تحلیل شدند. ارزیابی ها نشان داد شرکت کنندگانی که عناصر طبیعی را تجربه کردند به صورت معنادار عملکرد بهتری در آزمون داشتند. همچنین شرکت کنندگان تنها از توان بازیابی توجه لابی دارای عناصر طبیعی، ادراکی مثبت داشتند. نتایج تصدیقی است بر تأثیر مثبت تماس با عناصر طبیعی در فضای داخلی ساختمان بر ادراک فرد از محیط و بازیابی توجه افراد حتی در مدت زمان اندک.
دستیابی به الگوی طراحی مسکن روستایی؛ مطالعه موردی: روستای طزره دامغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری روستایی ایران به لحاظ ماهیت کارکردی و پاسخ گو بودن به نیازهای انسانی، مجموعه ای همگن را با هویت کالبدی خاص تشکیل می دهد که هویت آن از مفهوم سکونت و شیوه زیست در روستا نشئت می گیرد. با ورود تکنولوژی به عرصه زندگی روستایی و تغییرات ساختار اجتماعی و اقتصادی، الگوی معماری مسکن روستایی دستخوش دگرگونی و تحول گردیده است و امروزه اکثر خانه های روستایی با شرایط اقلیمی و زیستی و سبک زندگی روستایی متناسب نیستند. در این میان، معماری بومی و اصیل روستایی ارزش های پایداری دارد که می تواند پس از شناسایی و تحلیل، به عنوان الگویی مناسب در طراحی مسکن امروزی روستا استفاده شوند. از این رو، هدف اصلی پژوهش حاضر، دستیابی به الگوی طراحی مسکن روستایی است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی تحلیلی است. برای این منظور، پس از مطالعه منابع کتابخانه ای در حوزه مسکن روستایی، ابتدا عوامل مؤثر در شکل گیری مسکن روستایی مشخص شده اند و سپس به وسیله مطالعات میدانی، در روستای طزره دامغان بررسی شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند در روستای طزره، عوامل اقتصادی و نوع معیشت خانواده در مساحت و تعداد ریزفضاهای توده و حیاط و ورودی تأثیرگذارند و وجود فضای معیشتی طویله، امکان انعطاف پذیری مسکن روستایی را در گذر زمان فراهم کرده است. همچنین عوامل اجتماعی و فرهنگی در فرم نما، سلسله مراتب ورودی، نحوه قرارگیری توده نسبت به حیاط و تعداد خانوارهای ساکن یک خانه مؤثرند. عوامل محیطی حاکم بر روستای طزره نیز در جهت گیری توده، شکل گیری پلکانی توده و حیاط، تعداد و وسعت بازشوها، تعداد طبقات، حوزه بندی فضاها و نوع مصالح تأثیرگذارند. در ادامه، پنج الگوی شاخص مسکن روستای طزره معرفی شده اند و سپس مشخصه های کالبدی عملکردی در ریزفضاها و اجزای معماری این الگوها تحلیل گردیده اند. در نهایت، با تحلیل الگوهای شاخص معماری قدیم روستای طزره، استخراج الگو در قالب چهارچوبی کالبدی عملکردی ارائه شده است که با توجه به محیط اقلیمی روستا و نظام اجتماعی و اقتصادی روستاییان است و می تواند برای طراحی مسکن معاصر روستا استفاده شود.
سقاخانه اردبیل - مسجد سلیمان شاه در گذر زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
41 - 48
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مکان های آیینی ایران در اثر تغییر و تحولات سیاسی-اجتماعی، اقدامات تجددگرایانه و بازسازی های حساب نشده، دچار تحریف در بیان هویت و نیز انحراف در راستای فکری تأثیرگذارنده برای ساخت بنا شده اند. به طوری که در برخی نمونه های مطالعاتی حتی با ظهور بازتعریفی جدید، اصل موضوع دچار آلودگی مفاهیم شده و به مرور زمان آن مفاهیم تغییریافته جایگزین بنیان های اعتقادی اصیل شده اند. شهر اردبیل به لحاظ تجربه تاریخی، سیاسی و آیینی کهن نشانه هایی از این هویت های تغییریافته را به صورت نهان و آشکار در خود دارد. عبادتگاه سقاخانه در این شهر به علت هم عصری زمان احداث آن با پایه گذاری حکومت شاه اسماعیل صفوی که دوره عطف و تغییر اعتقادی در سرزمین ایران محسوب می شود و نیز به لحاظ جایگاه مکانی بنا که با مجموعه تاریخی بقعه شیخ صفی الدین هم جوار انتخاب شده، قابلیت بالقوه ای برای بررسی چگونگی احداث و مطالعه ویژگی های محیطی پیرامون بنا را داشت.هدف پژوهش: پژوهش حاضر، با هدف بررسی میزان تأثیر آیین ها و کهن الگوهای تاریخی جهت تصمیم گیری برای انتخاب موقعیت بنای عبادتگاه ها، اقدام به مطالعه موضوع کرد.روش پژوهش: رویکرد مطالعه در این پژوهش از نوع کیفی و چهارچوب آن در قالب توصیفی- تحلیلی نگاشته شده و جمع آوری اطلاعات با شیوه کتابخانه ای به همراه تحقیق میدانی انجام شده است. این تحقیقات به صورت انجام مصاحبه های حضوری از افراد محلی که مطلع به تاریخ و گذشته مکان موردنظر بودند، صورت گرفت. در این پژوهش، فرضیه بر این مبنا استوار بود که انتخاب محل احداث معابد تحت تأثیرات اعتقادات کهن یعنی باورها و آیین های پیش از زرتشت که به حضور عناصر طبیعی مانند آب و درخت در جوار پرستشگاه ها تأکید و تکیه دارد.نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داد که الگوهای مفروض برای احداث بناهای عبادی در آیین مهر و آناهیتا، انطباق با معیارهای محیطی و ظاهری بنای عبادتگاه سقاخانه را داراست.
بررسی عوامل مؤثر در رشد شهری با استفاده از مدل F’ANP (مطالعه موردی: شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
5 - 16
حوزههای تخصصی:
وقوع رشد شهری و پیامدهایش بسیار گسترده است، در این راستا، با مروری بر مفاهیم نظری، مولفه های موثر بر رشد شهری تدوین شد، تا به عنوان چارچوب مناسب برای بررسی عوامل موثر بر رشد شهر بجنورد مورد استفاده قرار گیرد. سپس به کمکGIS و توابع مربوطه لایه های قابل سنجش به صورت کمی ارزش گذاری شد. که می توان ازمهمترین این عوامل، تراکم جمعیت، تراکم راهها و ... اشاره داشت. در ادامه از میان روش های مختلف، با توجه به اینکه روش F’ANP به دلیل استفاده از قابلیت های تحلیل عاملی در تبدیل موضوع به ابعاد مشخص و معین کردن رابطه بین ابعاد و شاخص ها، کلیه قابلیت های روش تحلیل عاملی را حفظ می نماید. نتایج بررسی نشان داد که تمایل به خانه های تک خانواری و زمین بزرگ مقیاس، تراکم راهها، تراکم خالص جمعیت و ... به ترتیب مهمترین عوامل موثر در رشد شهر بجنورد بوده اند.
Muqarnas, Fold, and the Parametric Transition from Body to Soul(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۳ - Serial Number ۴۱, Summer ۲۰۲۱
39 - 48
حوزههای تخصصی:
More than eight hundred years ago, before the invention of digital tools, Muslim builders had achieved the creative vision and aes thetic complexity required for the production of Muqarnas: an architectural device that connects surface ornament to divine concepts. This research adopts a qualitative, comparative, and critical use of architectural source material to cons truct an alternative unders tanding of Muqarnas within a documented his tory of architectural allegories and theories. The paper follows the argument that in the absence of figurative depiction in Islamic art, geometry assumes greater symbolic power, which manifes ts itself in ornament, s tructure, and space. In this sys tem, Muqarnas uses complex geometry to connect wall surfaces to spacious volumes. In the metamorphosis of two-dimensional planes to three-dimensional space, Muqarnas occupies the in-between space that connects the two worlds in a smooth and parametric process of transition. Thus, Muqarnas operates similarly to the folds of Baroque architecture and expresses, in a manneris t, yet geometric manner, the connection between the two realms of body and soul. However, unlike the Deleuzian model of Baroque sacris ty, light does not enter from below; from the realm of the body and the senses, but rather it shines from above; from the realm of the soul and divine concepts. From this point of view, Muqarnas becomes a significant phenomenon in architecture being a symbolic, ornamental, and parametric architectural device that simultaneously alludes to the allegories of the Platonic tradition, the Deleuzian concept of fold/unfold, and to recent theories of Parametricism.
ارتباط مؤلفه های سرمایه اجتماعی با کیفیت زندگی در زنان سرپرست خانوار شهر دوگنبدان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
67 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین رابطه مولفه های سرمایه اجتماعی با کیفیت زندگی در زنان سرپرست خانوار شهر دوگنبدان می باشد. این مطالعه مقطعی بر روی زنان سرپرست خانوار شهردوگنبدان (200 نفر) در مدت 6 ماه انجام شد. ابزار مطالعه شامل: پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (WHOQOL)- گونه ایرانی و پرسشنامه سرمایه اجتماعی بانک جهانی (SC-IQ) بود. آنالیز نتایج به کمک نرم افزار آماری SPSS با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و تحلیلی انجام شد. یافته های این مطالعه نشان داد کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی زنان سرپرست خانوار کاملا به هم وابسته بوده و روی همدیگر اثر مثبت دارند و کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار شهر دوگنبدان در سطح پایین تری از کیفیت زندگی عموم مردم این شهر قرار دارد و از طرفی دیگر سرمایه اجتماعی در این زنان نسبتا پایین است و نیاز به توجه جدی و برنامه ریزی درازمدت مسئولین امر بر اساس رویکردهای پژوهشی مبتنی بر جامعه، در راستای بهبود کیفیت زندگی و تغییرات اساسی در جهت افزایش سرمایه اجتماعی و مشارکت جمعی این قشر آسیب پذیر است.
بررسی تأثیر و ارتباط دلبستگی به مکان و هویت مکانی در افراد بومی و غیر بومی در سه مقیاس: شهر، محله و خانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
45 - 62
حوزههای تخصصی:
دلبستگی مکانی، نوعی پیوند عاطفی است که مردم با مکان های خاص برقرارمی کنند که ترجیح می دهند در آن بمانند و در ان احساس امنیت و آرامش می کنند. با این حال، هویت مکانی،به عنوان جزیی از هویت شخصی تعریف شده و فرایندی ست که توسط آن مردم از طریق تعامل با مکان ها خود را به لحاظ تعلق به مکانی خاص توصیف می کنند. بسیاری از تحقیقات، ارتباط مثبتی را بین این متغیرها در جمعیت هایی که تعاملات مداومی را در مدت زمان طولانی حفظ کرده اند، مشاهده کرده اند. این مقاله مطالعه ای را ارائه خواهد کرد که در آن ها ما به مقایسه دلبستگی مکان و هویت مکان در نمونه هایی پرداخته ایم که بر اساس مکان تولد و طول اقامت و اندازه این پیوندها با مکان های مختلف متفاوت می باشند. با وجود این واقعیت که شدت دلبستگی و هویت که با محل بنا شده فرضا تحت تاثیر اندازه محیط قرار دارد. به منظور کشف تفاوت های رابطه بین این دو پیوستگی و اندازه ی محیط، ما یک مطالعه در محله ها و شهرها و خانه ها انجام داده ایم. نتایج مطالعه تفاوت های ممکن در دلبستگی مکان و هویت مکان بین ساکنانی که در شهر به دنیا آمدن و ساکنانی که در اصل از شهرهای دیگر هستند را نشان می دهد. همچنین اینکه هویت و دلبستگی مکان برای بومی ها همزمان می باشد در حالیکه افراد مکان های دیگر نمره بالاتری را برای دلبستگی بجای هویت در نظر میگیرند. نمونه ها شامل 208 نفر ( 54.8% بومی و 45.2% از دیگر شهرها ) . نتایج مطالعه ما را قادر می سازد تا در نظر بگیریم که دلبستگی مکانی قبل از هویت مکانی، توسعه میابد و پیوند با خانه قویتر از پیوند با محله می باشد اما دلبستگی و هویت با شهر قوی تر از هرکدام از آنها می باشد. که سطح بیشتری از دلبستگی و هویت در شهر وجود دارد تا در خانه و کمتر در محله.
تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر احیای بافت های فرسوده ی شهر قائمشهر (با رویکرد ارزیابی سیاست های حمایتی دولت)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
29 - 40
حوزههای تخصصی:
بافت مرکزی و قدیمی شهرها که روزگاری مهم ترین و بهترین محله های مسکونی شهرها ب وده ان د و ب ه دلی ل حض ور اجتماعات انسانی امروز دارای عناصر تاریخی و به یادم انی ب اارزش متع ددی هس تند، در ح ال حاض ر دچ ار فرس ودگی ناکارآمدی شده است. احیای بافت های فرسوده می تواند ارزش کالبدی را ارتقا داده و رغبت شهروندان به س کونت در آن را اف زایش دهد. هدف اصلی این تحقیق، بررسی تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر احیای بافت فرسوده شهر قائمشهر (با رویکرد ارزیابی سیاست های حمایتی) می باشد. در این تحقیق که به صورت پیمایشی که به عنوان شاخه ای از تحقیقات توصیفی صورت می گیرد، برای جمع آوری اطلاعات از ابزار بلوک های آماری و مقاله ها و کتب های فرسودگی که از معتبرترین ابزار گردآوری اطلاعات می باشد، استفاده گردیده است. در نتیجه با بررسی سیستم محیطی و شاخص های متناسب برای شناسایی بافت های فرسوده شهری با استفاده از مدل های برنامه ریزی (ahp) محله هایی به عنوان بافت فرسوده معرفی گردیده است. این شاخص ها اعم از ریزدانگی و ناپایداری و نفوذناپذیری در بافت های سطح شهر قائم شهر مورد پالایش و بررسی قرار گرفته و هریک معیاری برای نزدیک شدن به بافت های فرسوده شهری تلقی گردیده است که لذا با بررسی این شاخص ها بافت های فرسوده در عنوان بلوک های فرسوده شناسایی و معرفی شده اند و در نتیجه با بررسی شاخص های حمایتی برای بهسازی و نوسازی این بافت ها و پیشنهادات لازم برای برطرف کردن و جلوگیری از تولید نشدن بافت های فرسوده بیان شده است.
مطالعه تطبیقی محراب های مساجد جامع تبریز و مرند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محراب مساجد اهمیت نمادین و کالبدی در معماری اسلامی دارد. محراب های قرن هفتم تا اواسط قرن هشتم هجری مقارن با دوره ایلخانی از ارزش و اعتبار خاصی برخوردار بوده و زیباترین و نفیس ترین آرایه ها و کتیبه ها را در خود جای داده اند. مساجد جامع تبریز و مرند از مهم ترین بناهای مذهبی تاریخ معماری و در زمره ی بهترین نمونه های برجای مانده در زمینه تزئینات ایلخانی در منطقه آذربایجان هستند. این مقاله با هدف شناخت بخشی از هنر ایرانی اسلامی، سعی در بررسی آرایه های تزئینی محراب مساجد جامع تبریز و مرند دارد. شیوه ی پژوهش در این مقاله روش تحقیق تطبیقی بوده و شامل بررسی ترکیب بندی کالبدی و تزئینات محراب در هر دو مسجد می باشد. در نمونه های مورد بررسی مفهوم تداوم در نقوش اسلیمی و هندسی گچبری ها از دوره سلجوقی تا دوره ایلخانی به صورت آژده کاری های شش ضلعی و استفاده از گل رزت نمودار است. وجود یک فرم تزئینی قرینه در گچبری دو گوشه کتیبه نوشتاری محراب مسجد جامع تبریز باعث انقطاع متن شده و با نوشتار یکپارچه و زاویه دار متن در محراب مسجد جامع مرند تفاوت محسوسی دارد. انتخاب و نمود هنرمندانه ی آموزه های اسلامی مبتنی بر خلوص نیت در کتیبه ها نمایشی از محوریت دین در دوره ایلخانی است. پارادایم وحدت در کثرت، علی رغم تفاوت تناسبات در تعریف کالبدی محراب ها، تنوع موتیف های مورد استفاده در کتیبه ها، ساختار متفاوت تدوین و طرح محراب ها با توجه به ابعاد پهنه پیشانی، فرم طاق نماها و ستون نماها، به شکل حسی واحد در ادراک مکان محراب در هر دو مسجد مشهود است. مهم ترین دلیل دریافت حسی فضای محراب به صورت یکسان و متشابه در هر دو مسجد به تاثیرگذاری شاخص بصری مصالح گچی، شاخص معنوی مفاهیم قرآنی و شاخص فرامرزی خط کوفی عربی معطوف می شود.
مطالعه تطبیقی نقوش تزیینی مساجد قرن سوم با رویکرد زمینه گرایی (مطالعه موردی: مسجد جامع عتیق شیراز و مسجد جامع قرطبه کوردوبا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
81 - 92
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در این پژوهش به مطالعه نقوش تزیینی مساجد موجود در قرن سوم ه. ق. در ایران و اسپانیا (مسجد عتیق در شیراز و مسجد قرطبه در کوردوبا) پرداخته می شود. این نقوش تزیینی متناسب با عقاید و باورهای مردم منطقه است که با تمامی تفاوت هایشان در گستره جهان اسلام دارای اهداف مشترک هستند و از این رهگذر سعی در انتقال مفاهیم معنوی و روحی دارند و با تبیین و تطبیق نقوش تزیینی که نمادهایی از عناصر طبیعت هستند، ریشه در هنر ایرانی-ساسانی و بیزانسی داشته و در هنر دوران اسلامی به صورت نقش مایه، تکرار شده و تداوم یافته اند. هدف پژوهش: مطالعه تطبیقی نقوش تزیینی مسجد جامع عتیق شیراز و مسجد جامع قرطبه کوردوبا با رویکرد زمینه گرایی. روش پژوهش: این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی و مطالعه تزیینات مسجد عتیق شیراز و مسجد قرطبه در اسپانیا پرداخته تا موارد مشابه معرفی و نمادشناسی شود. نتیجه گیری: نقوش تزیینی در هنر اسلامی برگرفته از باورها و عقاید مردم در طی قرون و اعصار است که تداوم آن در هنر اسلامی از ایران به جهان اسلام راه یافته است. مساجد عتیق و قرطبه هیچ یک زمینه گرا نیستند، زیرا با الگوی مسجد پیامبر (مسجد شبستانی ستون دار) بنا شده اند، اما به جهت تزیینات هر دو مسجد زمینه گرا و از هنر ساسانی در ایران و بیزانس در اندلس الهام گرفته اند.
آینده پژوهی هنر گیوه بافی شهرستان دهاقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنرهای سنتی، مجموعه هنرهای اصیل، بومی و مردمی هر کشور است که ریشه های عمیقی در فرهنگ و تمدن آن ملت دارد. یکی از هنرهای ارزشمند ایرانی که متناسب با اقلیم هر منطقه به وجود آمده، گیوه بافی است. گیوه ملکی از جمله گیوه های سنتی است که در شهرستان دهاقان از توابع استان اصفهان تولید می شود و از کیفیت خوبی برخوردار است. متأسفانه کم توجهی به این هنر و پیشه به سبب ناآگاهی از تولیدات صنعتی، تولید و استفاده از این پاپوش سنتی را در بین مردم معاصر کم رنگ کرده است به گونه ای که شاید تا سالیان نه چندان دور، جز نامی از آن در کتاب ها و مقالات مردم شناسی نتوان یافت. بنابراین این پژوهش، با هدف واکاوی عمیق در زمینه هنر گیوه بافی شهرستان دهاقان، شناسایی عوامل اثرگذار و ارائه راهکارهای مناسب برای توسعه، تداوم و آینده بهتر این هنر صورت گرفته است و به این سؤال پاسخ می دهد که چگونه می توان افراد را برای یادگیری و تولید این هنر جذب کرد؟ این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی از نوع مطالعات مردم نگاری از لحاظ ماهیت، کیفی و تحلیل داده ها با رویکرد آینده پژوهی انجام گرفته است. نمونه گیری به صورت غیراحتمالی و بر پایه اشباع اطلاعاتی با مشارکت 20 نفر از هنرمندان، صاحب نظران و مصرف کنندگان صورت گرفته و به دو روش اسنادی و میدانی جمع آوری شده است. نتایج حاصل از این پژوهش گویا آن بوده که بر اساس 6 عامل پیشران کلیدی، 4 سناریوی درنای امید، سیمرغ، ای کیو سان و شازده کوچولو ارائه شده است؛ ایجاد این عوامل باعث جذب، تقویت و توانمندسازی تخصصی هنرجویان و همچنین تدوام، رونق و توسعه (فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی) هنر گیوه بافی می شود و می توان آینده مطلوبی برای این هنر انتظار داشت.
بررسی ویژگی های ساختاری قالی بشرویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بشرویه یکی از مناطق بافت قالی در استان خراسان جنوبی است. نزدیک به یک قرن است که مردم این ناحیه به بافت قالی هایی با سبک خاص خود اشتغال دارند، اما طی دهه های اخیر بر اثر عوامل مختلفی مانند تغییر سبک زندگی مردم محلی، رواج استفاده از قالی های ماشینی و بافت قالی هایی با سبک شهری (مانند نایین)، بافت این نوع قالی ها نیز به دست فراموشی سپرده شده است. از سویی دیگر قالی بشرویه همیشه با نام قالی فردوس (شهرستان همجوار بشرویه) در بازار عرضه می شده که این امر خود باعث ناشناخته ماندن این دست بافته شده است. بر این اساس بررسی و شناخت ویژگی های قالی بشرویه از نظر طرح و نقش، رنگ بندی و ویژگی های فنی آن لازم و ضروری است که از اهداف اصلی مقاله حاضر بوده است. این پژوهش از نوع پژوهش های بنیادی و روش آن توصیفی تحلیلی است که با تکیه بر مطالعات میدانی صورت گرفته است. قلمرو پژوهش شامل شهر بشرویه و جامعه آماری آن شامل قالی های اصیل بشرویه و همچنین افرادی بودند که در زمینه بافت و عرضه قالی بشرویه (بافندگان، تولیدکنندگان و دلالان و واسطه های محلی) فعالیت داشتند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد قالی اصیل بشرویه از نوع قالی هایی با سبک روستایی بوده که به صورت باریک و بلند بافته می شدند. معمولاً تمام مراحل تولید اعم از تهیه مواد اولیه و ابزار، رنگرزی و چله کشی تا بافت توسط شخص بافنده صورت می گرفته است. با توجه به آنکه بافت قالی در بشرویه قدمت بسیار طولانی ندارد و از حدود سال های 1310 شمسی با رکود برک بافی در منطقه رواج پیدا کرده، طرح و نقش قالی ها نیز اقتباسی و رهاورد سایر مناطق بافت بوده است. از طرح های رایج در منطقه می توان به انواع طرح های ترنجی، ترکمنی، عربی و طرح های معروف به اِرِسک اشاره کرد. در این میان طرح های ترنجی نسبت به سایر طرح ها از فراوانی بیشتری برخوردارند.
تبیین نقش قدرت در بافت جوامع قرون وسطی و اثر آن بر تحولات کارکردی باغ های قرن 6-15 م.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۹۹
43 - 52
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در باغسازی قرون وسطی عامل مذهب و تسلط آموزه های کلیسا دلیل اصلی رشدنیافتگی باغسازی سده های میانه خوانده می شود که براساس آن انسان عصر مسیحیت به دلیل دیدگاه های ایدئولوژیک و افراطی از طبیعت و مظاهر آن چشم پوشی می کرده است. در واقع قدرت اندیشه های مذهبی سبب عدم شکل گیری باغ های منسجم در اوایل قرون وسطی و کاهش این قدرت در اواخر دوره، باعث شکل گیری باغ ها در وجه زیباشناسانه شده است. در مطالعات باغسازی قرون وسطی مذهب به عنوان پدیده ای همه گیر به تمام ابعاد جامعه بسط داده شده و تأثیر عواملی چون وضعیت اجتماعی و معیشتی مردم، تحولات سیاسی قدرت های حاکم و شرایط اقتصادی، کمتر مورد بررسی قرار گرفته است.اهداف پژوهش: این پژوهش با هدف بررسی علل مغفول ماندن و رشدنیافتگی باغسازی سده میانه، به این پرسش پاسخ می دهد که آیا دگماتیزم مذهبی و باورهای کلیسا درباره طبیعت علت اصلی اثرگذار بر ماهیت و کارکرد باغ های قرون وسطی بوده است؟ به جز عامل مذهب چه عوامل دیگری در تحولات کارکردی باغ های این دوره دخالت دارند؟روش پژوهش: این پژوهش با بهره گیری از رویکرد تبیینی به بررسی کارکردهای باغ های قرون وسطی با روش تحلیلی از دریچه تحولات رویدادهای تاریخی و بافت اجتماعی می پردازد و بر مبنای تحلیل داده های نوشتاری و تصویری نقش عوامل مذهبی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را مورد بررسی قرار می دهد.نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد مجموعه عوامل مذهبی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعیِ شهرهای قرون وسطی در طی 9 قرن، باغسازی این دوران را تحت تأثیر قرار داده و عامل قدرت و گروه های صاحب قدرت در هر دوره تعیین کننده ماهیت، کالبد و کارکرد باغ بوده اند. در قرن 12- 6 م. قدرت حاکم (نظام کلیسا-فئودال) گونه باغ های مذهبی و معیشتی-کارکردی را پدید آورده و در قرن 15-12م. اشراف شهرنشین (اصناف تجاری) باغ های لذت را شکل داده اند.
تبیین مدل خلاق طراحی معماری برای نوآموزان، مبتنی بر یادگیری از طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مهر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
91 - 108
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در فرایند طراحی معماری، خلاقیت در پردازش ایده نقش اساسی ایفا می کند. همانطور که ایده های خلاقانه بدون پشتوانه ذهنی بروز نمی کند، ایده های گذشته نیز تبار و پشتوانه خلاقیت های آینده اند. طبیعت با سال ها کارآمدی و تنوع، متعاقب اصل انتخاب طبیعی، می تواند در فرایند خلاقانه طراحی معماری به عنوان تبار و الگو قرار گیرد. این پژوهش بر محوریت هم زمان فرایند خلاقیت، فرایند طراحی و علم بیونیک، در پی فرایند بهره گیری خلاقانه از بیونیک است، که در پژوهش های پیشین، هم پوشانی این سه مؤلفه لحاظ نشده است.هدف پژوهش: از آنجا که معماری از اساس، ماهیتی بین رشته ای دارد، با توجه به نقش نظام های فرایند طراحی، فرایند خلاقیت و علم بیونیک، هدف این پژوهش نتیجه گیری در قالب سامانه مفهومی و منطقی، و برقراری ارتباطی معنادار و هدفمند بین عناصر و مفاهیم ذکرشده است تا بنیانی برای فرایند طراحی معماری خلاقانه با یادگیری از طبیعت قرار گیرد.روش پژوهش: روش این پژوهش استدلال منطقی با استفاده از تدابیر تحلیلی-توصیفی در زمره رویکرد کیفی، در پی تدوین رابطه بین گزاره های خلاقیت، طراحی معماری و الگوهای برگرفته از طبیعت است. ماهیت تحقیق از حیث هدف، کاربردی و نوع تحقیق نیز مروری است.نتیجه گیری: یافته های پژوهش مؤید آن است که طبیعت بستر مناسبی برای غنای بصری نوآموزان در جهت ایده یابی طراحی است و بهره گیری از عملگرهای بصری به عنوان یک راهبرد شناختی بازیابی های بصریِ زمان نهفتگی ذهن را در مرحله خلق ایده در پی دارد که به تنوعِ طرح نهایی منجر خواهد شد.دانشِ مبتنی بر شناخت اجزای طبیعت روش هایی از تجربه ساختارها و سیستم ها را پیش روی ما قرار داده که شانس بیشتر برای فهم مسئله معماری و تنوع راه حل و در نتیجه افزایش توانایی خلاقیت طراحان مبتدی را فراهم می کند. همچنین مراحل فرایند طراحی و خلاقیت برگرفته از بیونیک هم پوشانی دارند. قاب بندی بیونیکی مسئله طراحی معماری، گزینش صحیحِ فهرستِ وارسی از طبیعت بر اساس مسئله و درستی مقیاس درجه بندی ارتباط این فهرست با مسئله طرح از گام های اساسی مدل فرایند طراحی خلاق معماری بیونیکی محسوب می شود.
بررسی مطلوبیت کارکرد فضاهای نیمه باز خصوصی از نظر ساکنین (نمونه موردی: آپارتمان های مسکونی شهر سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
195 - 216
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، افزایش جمعیت شهرنشین، سیر صعودی قیمت مسکن و تبدیل آن به کالایی اقتصادی و نیز تغییر الگوی ساخت از سنتی به مدرن موجب تقلیل کیفیت و مساحت فضاهای نیمه باز نسبت به گذشته شده است. این امر که باعث به خطر افتادن امنیت روانی، سلامت و کیفیت زندگی شهروندان می شود، در شهرستان سبزوار نیز مشاهده می شود. بنابراین به دلیل اهمیت ریشه یابی مشکلات و شناخت وضع موجود فضا های نیمه باز، هدف این پژوهش بررسی مطلوبیت کارکرد این فضا ها بوده و در پی پاسخ به این سوال است که کارکرد بالکن به عنوان فضای نیمه باز، تحت تاثی ر چه عواملی اس ت؟ و میزان مطلوبیت و اهمیت هر یک از این عوامل چقدر است؟ با توجه به پیشینه نظری، چهار مولفه کالبدی، اجتماعی، عملکردی، ادراکی و معیار های هر کدام برای بررسی رابطه انسان و فضای نیمه باز استخراج گردید و برای بررسی آن ها، بالکن به عنوان فضای نیمه باز خصوصی مورد بررسی قرار گرفت. روش این تحقیق کیفی و رویه های آن مطالعه اسنادی، مشاهده میدانی و تکمیل پرسشنامه است. برای مطالعه موردی، ۵۰ پرسشنامه به صورت هدفمند بین ساکنین آپارتمان های مسکونی بالکن دار شهر سبزوار توزیع شد و با تحلیل داده ها (با استفاده از نرم افزار SPSS.26) این نتیجه به دست آمد که بالکن ها بیشتر برای خشک کردن لباس و پرورش و نگهداری گیاه مورد استفاده قرار می گیرند. مولفه کالبدی، ادراکی، عملکردی و اجتماعی به ترتیب دارای بیشترین تا کمترین میزان مطلوبیت هستند که در این میان مولفه عملکردی دارای بیشترین و مولفه اجتماعی دارای کمترین اهمیت از نظر ساکنین است. معیار ایمنی و امنیت از مطلوبیت بیشتر و امکان تعامل با افراد خانواده و افراد در فضای عمومی از مطلوبیت کمتری در بین معیار ها برخوردارند. اختلاف میزان مطلوبیت و اهمیت هر معیار از نظر ساکنین که بیشترین آن در معیارهای تعامل با افراد خانواده و انعطاف پذیری مشاهده شد، بیان کننده عدم پاسخگویی مناسب این فضا به نیاز های مذکور و لزوم توجه طراحان به کاستی های موجود و رفع آنها است.
الگوی توزیع فضایی جزایر حرارتی در بستر ویژگی های اجتماعی و اقتصادی (مورد کاوی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند توسعه طی 50 سال گذشته دارای اثرات مثبت و منفی زیادی روی جوامع شهری سراسر جهان داشته است. یکی از نگرانی های قابل توجه افزایش مداوم درجه حرارت شهری تحت عنوان جزیره حرارتی شهری می باشد. جزیره حرارتی همانند چتری از هوا می باشد که اغلب روی مناطق ساخت وساز شده شهر قرار داشته و دمای درون آن گرم تر از هوای اطرافش می باشد. در دهه های اخیر، جزایر حرارتی، چالش های فراوانی برای شهرها ایجاد کردند ازجمله مواردی که می توان نام برد سلامت جامعه، رفاه اجتماعی و زیرساخت های شهری می باشد. این پژوهش درصدد آن است که با بررسی آب وهوایی و تصاویر ماهواره LandSat-8 و سنجنده MODIS جهت تشخیص محل دقیق جزایر حرارتی در کلان شهر تهران، به همپوشانی این تصاویر با نقشه های GIS مرتبط با ویژگی های اجتماعی و اقتصادی شهری (تراکم جمعیت، کیفیت زندگی، قیمت مسکن)، بپردازد تا شکل گیری جزایر حرارتی و تحولات اقتصادی اجتماعی زمینه را تشریح کند. در نتایج حاصل از پژوهش این موضوع مشاهده می شود که مناطق ده و یازده و دوازده کلان شهر تهران جزو حوزه اصلی جزایر حرارتی شهر هستند و به نظر می رسد به دلیل وجود ویژگی های اجتماعی و اقتصادی خاص این مناطق، الگوی توزیع جزایر حرارتی، مشهودتر است.