فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۷٬۴۰۱ تا ۴۷٬۴۲۰ مورد از کل ۴۹۷٬۸۸۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مدلانگیزش خواندن بر کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن در دانش آ ّموزان دارای مشکلات خواندن بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان (دختر و پسر) پایه های چهارم و پنجم دوره ابتدایی دارای مشکلات خواندن شهر الیگودرز بود که در سال تحصیلی 1398-1399 مشغول به تحصیل بودند که از میان آنها به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) به عنوان حجم نمونه و به روش تصادفی انتخاب شد. ابزار استفاده شده در پژوهش شامل کارکردهای اجرایی کولیج و همکاران (2002) و آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) کرمی نوری و مرادی (1384) بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر مدل انگیزش خواندن باعث افزایش کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن در دانش آموزان دارای مشکلات خواندن شد (001/0>P). بحث نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت از آن جایی که خواندن یکی از مهارت های اصلی است، شناسایی دانش آموزان پایه های پایین تر دوره ابتدایی که مشکل خواندن دارند، برای حل مشکل آنها بسیار ضروری است.
معرفت فطری توحیدی ولهیِ خداوند متعال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۰ «ویژه باورشناخت»
۱۱۸-۸۶
حوزههای تخصصی:
در نوشتار معرفت فطری توحیدی خداوند متعال از دیدگاه تبیین " عدم عینیّت اسماء و صفات با ذات" بر مبنای تذکر به واقعیّت " غیریّت "و نیز اشاره به جایگاه اسماء و صفات دراین نوع از معرفت بالآیه ، به معرفتی توحیدی با ویژگی " ولهی " اشاره گردید . در آنجا اشاره شد که نتیجه این معرفت توحیدی با این ویژگی خاص" ولهی " از طریق آیات و اسماء و صفات علی رغم لحاظ واقعیّت مخلوقات و از جمله صفات و اسماء بعنوان " اغیار" ، تسبیح و تنزیه صرف و نفی تشبیه می باشد . در این نوشتار به این ویژگی خاص معرفت توحیدی یعنی " ولهی " بودن آن از طریق تحلیل لغوی لفظ جلاله " الله " و نیز از دیدگاه هماهنگی این تحلیل لغوی با مستندات روائی در تعریف " توحید " اشاره می گردد . ضمن این تبیین به مغایرت " توحید اطلاقی " یا " توحید ذاتی " با "توحید حقیقی" از طریق تمایز آن با این ویژگی " ولهی " تذکر داده می شود . در نهایت آشکار می گردد که نظریه " تنزیه بهمراه تشبیه " در معرفت توحیدی از دیدگاه شاخه عرفان علوم بشری اولاً یک تناقض آشکار است که این تناقض آشکار شهادتی بر ابطال " توحید اطلاقی " محسوب می گردد . دوّم آنکه این نظریه تنها " تشبیه صرف " است که با " نفی تشبیه " و " تنزیه صرف " در " توحید حقیقی " شرع کاملاً مغایرت دارد .
بررسی تأثیر آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینانه با نقش میانجی ذهنیت کارآفرینانه (مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
79 - 96
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، موضوع آموزش کارآفرینی مورد توجه بسیاری از پژوهشگران در سراسر جهان قرار گرفته است. عمده ترین دلیل این موضوع، افزایش تعداد کارآفرینان در جوامع مختلف است که باعث کاهش مشکلاتی از قبیل بیکاری، فقر و توزیع نامناسب ثروت شده و نیز منجر به ارتقاء سطح کیفیت زندگی و در نهایت توسعه منطقه ای می شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینانه با توجه به نقش میانجی ذهنیت کارآفرینانه بود. جامعه آماری پژوهش شامل 247 نفر دانشجویان شرکت کننده در کلاس های درس کارآفرینی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس درترم پاییز سال 1401 بود که از میان آن ها تعداد 150 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و Smart PLS نسخه 3 در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام شد. یافته های حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری، بیانگر این است که آموزش کارآفرینی از راه متغیر میانجی ذهنیت کارآفرینانه بر قصد کارآفرینانه تأثیر غیر مستقیم و معنادار داشته و آموزش کارآفرینی، 35% از تغییرات متغیر قصد کارآفرینانه را به طور غیر مستقیم تبیین می نماید. همچنین متغیر آموزش کارآفرینی به طور مستقیم بر قصد کارآفرینانه تأثیر معناداری نداشت. نتایج پژوهش بیانگر آن است که آموزش کارآفرینی می تواند زمینه توسعه اقدامات کارآفرینانه را فراهم کند. پژوهش حاضر پیشنهادهای کاربردی برای سیاست گذاران و برنامه ریزان این حوزه را به همراه دارد.
واکاوی مؤلفه های توسعه نگرش کارآفرینی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه نظری؛ کاربست رویکرد آمیخته (مورد مطالعه: خبرگان درس کارآفرینی در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
90 - 75
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور مطالعه مؤلفه های توسعه نگرش کارآفرینی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه نظری انجام شد. پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ رویکرد، آمیخته ی کیفی- کمی و به لحاظ روش گردآوری داده ها، توصیفی بود. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی صاحب نظران، برنامه ریزان و دبیران با سابقه درس کارآفرینی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند. فرایند نمونه گیری تا زمانی ادامه پیدا کرد که اشباع داده حاصل شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با استفاده از فرایند کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. در بخش کمی، جامعه آماری شامل دبیران درس کارآفرینی در مدارس دوره دوم متوسطه در مناطق 1، 4، 5، 6 و 18 شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1400 بودند. تعداد 250 دبیر درس کارآفرینی به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و پرسش نامه محقق ساخته را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار Amos 24 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مؤلفه های توسعه نگرش کارآفرینی دانش آموزان رشته های نظری دارای یک پدیده محوری توسعه ویژگی های شناختی، شخصیتی و مهارتی کارآفرینانه و هفت مقوله داشتن مهارت حل مسئله، نگرش مثبت معلم و دانش آموز به کارآفرینی، قدرت تخیل، انگیزه درونی، ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه، دیدگاه شغلی دانش آموزان و آموزش کاربردی درس کارآفرینی بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که این مقوله ها می توانند ویژگی های شناختی، شخصیتی و مهارتی کارآفرینانه دانش آموزان را تبیین کنند. بنابراین برای توسعه نگرش کارآفرینی در دانش آموزان رشته های نظری بایستی کلیه جوامع ذی ربط به مقوله های مرتبط با ویژگی های شناختی، شخصیتی و مهارتی کارآفرینانه توجه نمایند. برای تحقق توسعه نگرش کارآفرینی در میان دانش آموزان، پیشنهاد می گردد که معلمان به موازات فرایند آموزش و یادگیری به تقویت این مقوله ها بپردازند.
تحلیل زبان شناختی مشکلات (نارسایی های) ترجمه در متون بانکی: یک بررسی تطبیقی از دیدگاه زبان شناختی معنی شناسی ساختارگرا و معادل یابی در ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش سعی در تحلیل ترجمه های فارسی متون بانکی در بخش اعتبار اسنادی از بانکداری بین الملل با انتخاب پنج کتاب ترجمه شده با نگاهی زبان شناختی داشته و ازآنجاکه معنی شناسی یکی از اصول اصلی مورد مطالعه در زبان شناسی است و از سوی دیگر نیز انتقال معنا و مفهوم از اصلی ترین موضوعات مطرح در ترجمه است، لذا با استفاده از دیدگاه معنی شناسی ساختارگرا و استفاده از نگرش های تحلیل مؤلفه ای، واحدهای هم حوزه و روابط مفهومی و از سوی دیگر معادل یابی در ترجمه و با روشی توصیفی تحلیلی و تکیه بر منابع کتابخانه ای، برخی معادل یابی (سازی) های موجود در ترجمه های این متون مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد که به کارگیری این سه نگرش با مشخص ساختن روابط مفهومی و همچنین تفاوت های ظریف مؤلفه ای در میان واحدهای هم حوزه سبب معادل گزینی (سازی) های مناسب و دقیق برای انواع اعتبار اسنادی (با توجه به مؤلفه های با ماهیت قراردادی یا نامه ای، اسنادی، ضمانتی و تجاری)؛ انواع سند بیمه (با توجه به مؤلفه های با ماهیت گواهی و سند استدلالی، قراردادنامه ای، بدون محدودیت زمانی و مبلغ و اظهارگونه)؛ انواع کارمزدهای بانکی (با توجه به ماهیت های کارمزد با محاسبه درصدی، ارائه امکانات و مشاوره، تمامی هزینه های در جریان اجرای یک دستور و مخارج تحمیلی)؛ انواع ارسال )با توجه به مؤلفه های ارسال با استفاده از وسایل غیرالکترونیکی و غیراینترنتی و ارسال با استفاده از آن ها)؛ انواع شیوه های پرداخت و حمل (با توجه به مؤلفه های با جدول زمان بندی ازپیش تعیین شده و بدون آن)؛ و انواع دریافت (با توجه به مؤلفه های دریافت در محل شرکت پیک و در محل فرستنده) در ترجمه های این متون می گردند. به طور کلی این نگرش ها با کمک به تشخیص معنا، سبب گزینش (ساخت) معادل های مناسب و دقیق در ترجمه ها و در برخی موارد نیز سبب حفظ زبان فارسی از ورود و تأثیر زبان های بیگانه در این گونه از متون می شوند.
سنجش میزان تاب آوری مدیریتی – نهادی سکونتگاه های شهری جدید در برابر خطر زلزله (موردپژوهی: منطقه شهری اصفهان بزرگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
227 - 251
حوزههای تخصصی:
تاب آوری مدیریتی – نهادی که به عنوان ظرفیت نهادی و اجرایی جوامع برای کاهش خطر و ایجاد پیوندهای سازمانی در درون جامعه تعریف می شود، به نوعی ویژگی های مرتبط با تقلیل خطر، برنامه ریزی و تجربه سوانح قبلی را در بر می گیرد. در این بعد، ویژگی های فیزیکی سازمان ها ازجمله تعداد نهادهای محلی، دسترسی به اطلاعات، پایبندی به دستورالعمل های مدیریت بحران، به هنگام بودن قوانین و مقررات، قوانین و مقررات بازدارنده و تشویقی به ویژه در امر ساخت وساز مسکن، تعامل نهادهای محلی با مردم و نهادهای دولتی، رضایت از عملکرد نهادها، مسؤولیت پذیری نهادهای محلی با مردم و نهادهای دولتی، رضایت از عملکرد نهادها، مسؤولیت پذیری نهادها و نحوه مدیریت یا پاسخگویی به سوانح نظیر ساختار سازمانی ارزیابی می شود. هدف از انجام این پژوهش، رتبه بندی میزان تاب آوری مدیریتی – نهادی سکونتگاه های شهری جدید منطقه شهری اصفهان در برابر خطر زلزله با استفاده از روش آراس است. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی و ماهیت موضوع، رویکرد حاکم بر این پژوهش، «توصیفی- تحلیلی» است. جامعه آماری این پژوهش شامل 6 سکونتگاه شهری جدید شاهین شهر، مجلسی، سپاهان شهر، فولادشهر، بهارستان و شهید کشوری هستند. این تحقیق ازنظر هدف، کاربردی بوده و در بخش ادبیات تحقیق برای جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی اقدام شده است. براساس نتایج حاصل از این پژوهش، سکونتگاه های جدید شهید کشوری، مجلسی، سپاهان شهر، بهارستان، فولادشهر و شاهین شهر به ترتیب رتبه های اول تا ششم را ازنظر تاب آوری مدیریتی – نهادی در برابر خطر زلزله را دارا هستند. ازآنجاکه تمام برنامه ریزی ها، راهبردها و اهدافی که برای تاب آوری سکونتگاه های مورد مطالعه ترسیم می شود، تحت تأثیر عوامل مدیریتی – نهادی است. بنابراین توجه به مسأله تاب آوری مدیریتی – نهادی در سطح سکونتگاه های مورد مطالعه اهمیت بسیار زیادی دارد.
تأثیر درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر حافظه خودزندگی نامه ای، تفکر آینده نگر رویدادی و افسردگی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال افسردگی اساسی علاوه بر مشکلات خلقی به همراه نقایص شناختی متعددی از جمله ضعف در حافظه خودزندگی نامه ای و تفکر آینده نگر رویدادی است که روش های درمانی متعددی برای بهبود آنها به کار گرفته شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش برحافظه خودزندگی نامه ای، تفکرآینده نگر رویدادی و افسردگی در بیماران دارای اختلال افسردگی اساسی است. روش کار: این پژوهش یک طرح شبه آزمایشی تصادفی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با فاصله سه ماهه بود. تعداد 30 نفر با دامنه سنی 18 تا 60 سال (22 زن و 8 مرد) با روش نمونه گیری در دسترس از میان مراجعان درمانگاه روان پزشکی انیستیتو تهران در سال های 1400 و 1401، با رعایت معیارهای ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار مطالعه شامل مصاحبه ساختاریافته SCID برای تشخیص افسردگی، آزمون حافظه خودزندگی نامه ای، آزمون تفکرآینده نگر رویدادی و پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) بود. گروه آزمایش درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش برای 8 جلسه دریافت کرد که جلسات به صورت فردی هفته ای یک نوبت 30 دقیقه ای برگزار شد و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس درون گروهی_بین گروهی مختلط توسط نرم افزار SPSS-26 استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس درون گروهی_بین گروهی مختلط نشان داد، درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش تأثیر معناداری بر ارتقای حافظه خودزندگی نامه ای و تفکرآینده نگر رویدادی و کاهش علائم افسردگی در مرحله پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل داشته است (0/05>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه با توجه به اثربخش بودن درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و ماندگاری اثر آن در پیگیری سه ماهه، این روش درمانی برای بهبود نقایص شناختی مانند بیش کلی گرایی حافظه خودزندگی نامه ای و تفکرآینده نگر رویدادی و کاهش علایم افسردگی اساسی توصیه می شود.
موانع پیش رویِ فلسفه دین در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش و پژوهش فلسفه دین در ایران، به عنوان شاخه ای اساسی از مطالعات فلسفی درباب دین، در سه دهه گذشته تاکنون با چالش ها و موانع متعددی مواجه بوده است که برخی از آنها عبارتند از: 1. بستر نسبتا الحادی و غربی- مسیحی فلسفه دین، که موجب بدبینی نسبت به آن در جامعه دینی ایران شده است. 2. عدم تقید فلسفه دین به پیش فرض های کلامی سنت اسلامی، که بعضا موجب رویکرد انتقادی به آموزه های سنت دینی اسلامی شده است. ضمن اینکه نگرانی علمای دینی از گسترش بی دینی در نتیجه رشد فلسفه دین به علت نقش مباحث عقلانی آن در اتخاذ رویکرد انتقادی یا فرادینی به دین و اعتقادات دینی دارای اهمیت خاص خود است. 3. سطح پایین معرفت دینی مردم و غلبه وجه تقلیدی اعتقادات دینی، که موجب آسیب پذیری بیشتر دینداری آنها در نتیجه گسترش رویکرد فلسفی به دین می گردد. 4. پیش فرض های کلامی علمای دینی، که مانع اقبال به رویکرد فلسفی به دین شده است. 5. غلبه نگرش انحصارگرایانه نسبت به سنت دینی خودی، که موجب نادیده گرفتن مزایای دیگر سنت های دینی است که در نتیجه رویکرد فلسفی به دین ممکن است حاصل شود. 6. غلبه تاریخی رویکرد فقهی در سنت دینی و دینداری اسلامی، که موجب دوری از نگرش فلسفی و عقلانی و تقویت رویکرد تقلیدی به دین شده است. نتیجه حاصل از این موانع، رشد کُند فلسفه دین و مواجهه اندیشمندان طرفدار آن با مشکلات و چالش های فراوان در مقام آموزش و پژوهش آن است. به همه این موانع بایستی خطرات ناشی از بدفهمی برخی موضوعات و مسائل فلسفه دین را افزود که موجب انحرافات دینی و ضربه زدن به دینداری مردم می گردد.
شناسایی پیشران های تأثیرگذار بر کاهش آسیب ها و پیامدهای منفی زلزله با تأکید بر رویکرد مدیریت بحران (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۸
135 - 154
حوزههای تخصصی:
با توجه به غیرمترقبه بودن حوادث طبیعی به ویژه زلزله و نیاز به اتخاذ تصمیمهای راهبردی، دانشی تحت عنوان مدیریت بحران در راستای کاهش میزان خسارت ها و تلفات انسانی در زمان بروز بلایای طبیعی مطرح شده است. با توجه به نقش مدیریت بحران در کاهش اثرات مخاطرات، تحقیق حاضر با هدف شناسایی پیشران های تأثیرگذار بر کاهش آسیب ها و پیامدهای منفی زلزله با تأکید بر رویکرد مدیریت بحران در شهر اردبیل نگارش شده است. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر کاربردی با ماهیت آینده پژوهی بوده که به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع در نرم افزار MICMAC استفاده شده است. همچنین اطلاعات تحقیق حاضر با بهره گیری از روش دلفی نخبگان و مدیران شهری (15 نفر متخصص حوزه ی مدیریت بحران) گردآوری گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بیشترین تأثیرگذاری در بین مؤلفه های (پیشران های) اصلی مورد بررسی بر سایر مؤلفه ها در راستای کاهش آسیب ها و پیامدهای ناشی از زلزله با تأکید بر مدیریت بحران در شهر اردبیل مربوط به مؤلفه های مدیریتی و بیشترین تأثیرپذیری نیز مربوط به مؤلفه های اجتماعی می باشد. همچنین در بین مؤلفه های فرعی بیشترین تأثیرگذاری مربوط به مؤلفه های وجود انسجام و یکپارچگی در نظام مدیریتی شهر برای مواجهه با مخاطرات طبیعی همچون زلزله، وجود نظام های اطلاعاتی پویا در مورد انواع مخاطرات به ویژه زلزله و حمایت از فرهنگ نوآوری و خلاقیت در راستای مدیریت بحران شهری در ابعاد پیشگیری، آمادگی، مواجهه و توانمندسازی بوده است. نتایج تحقیق نیز حاکی از آن است که با توجه به وضعیت موجود سیستم مدیریت بحران شهر اردبیل در راستای کاهش آسیب ها و پیامدهای ناشی از زلزله و کمبود مؤلفه های کلیدی و استراتژیک تأثیرگذار در راستای توسعه ی سیستم، آینده ی مدیریت مدیریت بحران در شهر اردبیل ناپایدار خواهد بود.
پیامدهای ژئوپلیتک خروج امریکا از افغانستان در فضا سیاسی غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۸
157 - 180
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین جنبه های سیاست های خارجی ایالات متحده پیرامون خاورمیانه و منطقه غرب آسیا بوده و کلیه استراتژ ی ها و سیاست های اعلامی و عملی آمریکا در خصوص تحولات منطقه و افغانستان با توجه به تحولات اخیر یعنی روی کار آمدن طالبان در این کشور اهمیتی وافر برای وضعیت منطقه خاورمیانه دارد. پس از دو دهه حضور آمریکا در افغانستان، انتقادات زیادی را در آمریکا به دنبال دارد. شعار «پایان جنگ های بی پایان» معطوف به افغانستان و عراق، در کمپین های تبلیغاتی اوباما و ترامپ، برآمده از همین خواست عمومی بود. اکنون دولت آمریکا در دوران بایدن اراده نموده تا به حضور نظامی در افغانستان پایان بخشد، این پرسش مطرح است که خروج امریکا از افغانستان چه پیامدهایی بر ژئوپلتیک منطقه ای غرب آسیا دارد؟در این راستا با استفاده از چارچوب نظری موازنه سازی استفن والت و روش توصیفی - تحلیلی به این نتیجه رسیدیم که بازتعریف اتحادها و ائتلاف های منطقه ای با حضور بازیگر جدید در منطقه و تلاش چین و روسیه برای پر کردن خلاء قدرت آمریکا در افغانستان از مهم ترین پیامدهای ژئوپلتیکی خروج آمریکا از افغانستان خواهد بود که دراین راستا، جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از همسایگان افغانستان رویکرد همزمان مثبت و منفی به خروج آمریکا از افغانستان داشته است که در مسیر همراهی با چین و روسیه بر ژئوپلیتیک غرب آسیا تأثیرات زیادی نهاده است. این پژوهش کمکی است به سایر پژوهش ها در حوزه های مطالعات ژئوپلتیکی در منطقه غرب آسیا که توسط سایر پژوهشگران در آینده صورت می گیرد.
دگرگونی بافت قدیمی شهر اصفهان: تولید فضای گردشگری و فراغت با میانجیگری شبکه های مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
221 - 247
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری ازجمله فضاهای سازمان د هی شده هستند. در این میان، منطقه قدیمی شهر اصفهان به منزله منطقه ای گردشگرپذیر فضایی با حال وهوای متفاوت است. پژوهش حاضر کوشیده است تا این تولید فضای شهری را با تکیه بر دستگاه مفهومی لوفور، تأثیرات شبکه های مجازی و به کارگیری روش مردم نگاری تحلیل کند. هدف از این پژوهش بررسی تغییرات و روندهای تولید فضای شهر به دنبال رواج گردشگری و با واسطه گری فضای مجازی است. این پژوهش سه بعد تولید فضا را که لوفور معرفی کرده در کنار فضای مجازی قرار می دهد و تلاش می کند تا مفهوم تولید فضا را در نظریه پردازی های خود توسعه دهد. برای جمع آوری داده های پژوهش، پژوهشگر اول با استفاده از روش مردم نگاری و با زندگی در شهر اصفهان به مدت ده ماه داده های خود را با روش مشاهده مشارکتی جمع آوری کرده و با استفاده از سیستم کدگذاری سه گانه تجزیه وتحلیل می کند. یافته های این پژوهش نشان دهنده آن است که محرک های فضایی جدیدی مانند وابستگی به اطلاعات آنلاین، دگرگونی نگرش به سفر و تغییر در منطق اقتصادی و فرهنگی به واسطه شبکه مجازی اینستاگرام، منطق تولید فضا در بافت قدیمی شهر اصفهان را تغییر می دهد و آن را به سمت تجاری سازی پیش می برد، منطقی که مبتنی بر درک آنلاین و انتخابی فضا شکل می گیرد.
شناسایی عوامل و شاخص های مؤثر بر توسعه مدیریت شهری بر مبنای فناوری های نوین هوشمند ارتباطی مبتنی بر رویکرد کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
212 - 223
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رشد فزاینده جمعیت شهرنشین و اسکان بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها نه تنها سیاست های شهرسازی را به طور وسیعی تحت الشعاع قرار داده، بلکه تبعات حاصل از آن در تشدید مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، مدیریتی و محیط زیستی جوامع نقش اساسی داشته است. این موارد ضرورت استفاده از فناوری های نوین هوشمند ارتباطی به عنوان راهکار بی بدیل حل معضلات شهری مورد توجه مدیران واقع شده است. پیشرفت فناورانه و گسترش به کارگیری آن در جوامع شهری، تحولات گسترده ای را در ابعاد مفهومی، اهمیت راهبردی و تمرکز جغرافیایی خدمات شهری در پی داشته است. به منظور گریز از توسعه ناموزون و ناپایدار شهری بسیج همه عوامل و امکانات در عرصه های مختلف علمی و پژوهشی امری ضروری است. امروزه طراحان، معماران و کارشناسان شهرسازی که وظیفه طراحی فضاهای شهری و فرم کالبدی شهرها را به عهده دارند، برای تحقق اهداف مد نظر فرایند دگرگونی فرم شهر بر مبنای دو فضایی شدن شهر و تغییر در ساختار فعالیت های شهری با خلق فضاهای مجازی را مطرح کرده اند. از این منظر دو فضایی شدن شهرها به عنوان یک نوع توسعه کلان فضایی شهری، به این معناست که شهر مجازی منهای شهر واقعی و شهر واقعی منهای شهر مجازی شهری ناکارآمد است. توسعه و پیشرفت سریع فناوری های نوین و استفاده گسترده از آن ها در زندگی روزمره سبب شده تا اطلاعات به عنوان اساسی ترین مفهوم شکل دهی شهرهای امروزی مطرح شود.فناوری نوین هوشمند اطلاعاتی و ارتباطی مرزهای فکری و عملی را در جامعه های سنتی شکسته است و زمینه مناسبی را برای رشد فکر و خلاقیت و پویایی بخشیدن به کسب و کار فراهم کرده است. تلاش های بشر برای بهینه کردن امور کسب و کار در همه شغل ها و فعالیت های جاری و درازمدت بدون بهره برداری از فناوری نوین هوشمند اطلاعاتی تقریباً غیرممکن شده است. گذر از عصر صنعتی و ورود به عصر ارتباطات و اطلاعات نتایج جالب توجه و عمیقی در سازمان ها به جای گذاشته است.ماهیت این تغییرات اعم از فیزیکی و مجازی، عینی و ذهنی بوده و تمام ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی را در بر دارد. بنابراین، تبدیل شهرهای سنتی به شهرهای مدرن که تمام فعالیت ها در آن ها به صورت الکترونیکی و هوشمند انجام می شود، اصلی ترین هدف مدیران شهری است. در همین راستا، به منظور استفاده از ابزار ارتباط الکترونیکی و فناوری اطلاعات برای رفع مشکلات شهری، نظریه شهر هوشمند بر اساس انگاره های شهرالکترونیک مطرح شد.
مواد و روش هااین پژوهش بر اساس هدف، کاربردی توسعه ای است، زیرا درصدد شناسایی عوامل و شاخص های مؤثر بر توسعه مدیریت شهری بر مبنای فناوری های نوین هوشمند ارتباطی مبتنی بر رویکرد کمی است. از سوی دیگر، بر اساس روش و بازه زمانی گردآوری داده ها یک پژوهش توصیفی (غیرآزمایشی) است که با روش پیمایشی مقطعی انجام شده است. همچنین، این مطالعه از منظر ماهیت داده ها، مبتنی بر رویکرد کمی است. در این بخش براساس مطالعات کتابخانه ای و سپس مصاحبه های تخصصی به شناسایی عوامل و شاخص های مؤثر بر توسعه مدیریت شهری بر مبنای فناوری های نوین هوشمند ارتباطی مبتنی بر رویکرد کمی مبادرت شده است. سپس، به توزیع پرسشنامه و گردآوری داده ها از فعالان حوزه های مدیریت شهری و مدیریت رسانه پرداخته شده است. با توجه به این مطالب، تعیین بخشیدن و محدود کردن پژوهش از سه بعد زمانی، مکانی و موضوعی، در اولویت قرار می گیرد. در روش تحقیق نوین، قلمروی هر تحقیق در سه بعد زمانی، مکانی و موضوعی محدود می شود تا به این وسیله تمرکز لازم بر موضوعات وجود داشته باشد و محقق بتواند با طرح سؤالاتی به پاسخ مورد نظرخود برسد. با توجه به موارد یادشده قلمروی زمانی، مکانی و موضوعی این پژوهش عبارت اند از: قلمروی موضوعی؛ شناسایی عوامل و شاخص های مؤثر بر توسعه مدیریت شهری بر مبنای فناوری های نوین هوشمند ارتباطی مبتنی بر رویکرد کمی، قلمروی مکانی؛ مدیریت شهری و مدیریت رسانه؛ و قلمروی زمانی پژوهش؛ نیمه دوم سال 1401 و نیمه اول سال 1402. همچنین در نمونه گیری در بخش کمی برای اعتبارسنجی و ارائه الگوی نهایی از دیدگاه فعالان حوزه مدیریت شهری استفاده شده است. در این پژوهش، کلیه پرسنل و مدیران ارشد، میانی و عملیاتی شهرداری تهران به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده اند که بر اساس استعلام از اداره کل سرمایه انسانی شهرداری تهران تعداد آن ها 72879 نفر بوده و حجم نمونه با توجه به فرمول کوکران 370 نفر انتخاب شده است.
یافته هابا توجه به مدل به دست آمده از روش کیفی، در این پژوهش با استفاده از رویکرد کمی به توزیع پرسشنامه و گردآوری داده ها از فعالان حوزه های مدیریت شهری و مدیریت رسانه پرداخته شده است. در پرسشنامه توزیع شده با توجه به 12 سازه با عناوین دنیای دیجیتال، تکنولوژی، جهان مجازی، فناوری های نوین، دولت ها، شهروندان، مدیریت شهری، هوشمند سازی شهر، حمل ونقل و محیط زیست هوشمند، شهر هوشمند، حکومت و اقتصاد هوشمند، مردم و زندگی هوشمند و تعداد 41 سؤال مطرح و در اختیار افراد یادشده قرار داده شد. سپس، با توجه به خروجی های به دست آمده برای ارزیابی اعتبار مدل بیرونی (اندازه گیری) از سه شاخص روایی همگرا، پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ استفاده شده است.نتیجه گیریبا توجه به موارد یادشده می توان به معنادار بودن روابط شهر هوشمند با حمل ونقل و محیط زیست هوشمند، حکومت و اقتصاد هوشمند، مردم و زندگی هوشمند اشاره کرد. در حوزه توسعه مدیریت شهری، حمل ونقل و محیط زیست با به کارگیری از تکنولوژی متفاوت خواهند بود. می توان با توجه به توانمندسازی، پایش و مشارکت های محیط زیستی بستر مناسب برای جلب مشارکت سازمان های مردم نهاد و کانون های اجتماع محور محلی را فراهم کرده و با توجه به سیستم های حمل ونقل هوشمند نیز از مواردی همچون پارکینگ هوشمند، پرداخت عوارض به صورت الکترونیکی بهره جست که به کاهش ترافیک و آلودگی های زیست محیطی کمک شایانی می کند. همچنین، می توان با استفاده از سامانه های هوشمندی همچون کنترل چراغ قرمز، ثبت تخلفات، مشخص کرد محدوده طرح ترافیک و نیز نرم افزار مسیریابی هوشمند به کاهش ترافیک و صرفه جویی در زمان کمک کرد. از دیگر رویکرد های حمل ونقل هوشمند می توان به پلتفرم کارپولینگ (هم افزایی) به منظور کاهش مصرف سوخت و هزینه های جانبی خودرو اشاره کرد.دلیل وجود ندارد که با توجه به فناوری های نوین هوشمند دیگر نیازی به حضور فیزیکی برای انجام بسیاری از امور شهروندان وجود داشته باشد. ارائه خدمات عمومی و اجتماعی به صورت الکترونیک و غیرحضوری نه تنها باعث بهبود دسترسی شهروندان به خدمات می شود، بلکه فارغ از هر مکانی، امکان استفاده از خدمات را نیز فراهم می کند. از جمله این موارد می توان به بانکداری الکترونیک (پرداخت قبوض و...) اشاره کرد که علاوه بر صرفه جویی در زمان شهروندان باعث کاهش روند مبتنی بر کاغذ نیز می شود. از دیگر رویکردهای فناوری های نوین، می توان به ایجاد کسب وکارهای جدید، توانایی خوداشتغالی شهروندان و نیز ایجاد پارک های علمی و فناوری اشاره کرد. در اقتصاد جدید جهانی استارت آپ ها به عنوان بازیگران کلیدی توسعه اقتصادی در نظر گرفته می شوند. موفقیت کشورها در آینده به میزان و چگونگی رشد و تأثیر آن ها در مناسبات علمی، پژوهشی و محصولات راهبردی آن ها بستگی خواهد داشت. کشورها با پیشرفت مستمر در علم، فناوری و فرهنگ توانسته اند سطح استانداردها را پیوسته ارتقا دهند، تا جایی که در عرصه های ملی و فراملی، بازارهای گسترده جهانی را تحت تسلط خود و دانش و فناوری های نوین خود قرار داده اند.
ارزیابی تاب آوری محیط شهری در برابر مخاطرات طبیعی با تأکید بر زلزله با استفاده از تحلیل های مکانی GIS و روش فازی AHP مطالعه موردی: شهرستان مسجدسلیمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
63 - 87
حوزههای تخصصی:
امروزه مکان های شهری بستر بلایای طبیعی زیادی شده اند، لذا وظیفه اصلی مدیران و برنامه ریزان شهری این است که از مردم در برابر این بلایای طبیعی محافظت نمایند. مناطق شهری در برابر بلایای طبیعی بسیار آسیب پذیر هستند. امروزه مفهوم تاب آوری به طور گسترده ای درزمینه مدیریت بلایای طبیعی به کار برده می شود. براساس این مفهوم، جوامع مختلف راهکارهای تقویت و ارتقای توان خود را در برابر بلایای طبیعی بررسی می کنند. در نتیجه مطالعه جنبه های مختلف تاب آوری در نواحی شهری امری ضروری است. هدف این مطالعه ارزیابی تاب آوری محیط شهری در برابر مخاطرات طبیعی با تأکید بر زلزله در شهر مسجدسلیمان بود. این پژوهش به عنوان یک مطالعه نظری کاربردی بر مبنای شیوه توصیفی – تحلیلی به انجام رسیده است. شیوه جمع آوری اطلاعات، تلفیق دو روش کتابخانه ای و میدانی است. با استفاده از یک پرسش نامه محقق ساخته و بهره گیری از روش وزن دهی سلسله مراتبی فازی (FAHP) و استفاده از تکنیک میانگین هندسی باکلی، اوزان نسبی معیارها محاسبه گردید. بر اساس نتایج به دست آمده، متغیر های مؤثر بر تاب آوری محیط شهری در برابر مخاطرات طبیعی با تأکید بر زلزله در شهر مسجدسلیمان عبارت اند از: اسکلت ساختمان، جنس مصالح، تعداد طبقات، قدمت ساختمان، کیفیت ابنیه، تعداد واحد و عرض معابر. اغلب نواحی شهر مسجدسلیمان در برابر زلزله غیرتاب آور و یا با تاب آوری کم هستند و بر اساس شاخص های 7 گانه مورد مطالعه، شهر مسجدسلیمان ازلحاظ تاب آوری نسبت به زلزله در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. درواقع می توان گفت که بیش از نیمی از شهر مسجدسلیمان (56.25 درصد)، دارای تاب آوری نامطلوبی است. ترتیب تأثیر مؤلفه های تاب آوری محیط شهری مسجدسلیمان در برابر زلزله، بر اساس اوزان آن ها، به ترتیب از کم به زیاد عبارت است از: تعداد واحد، تعداد طبقات، عرض معابر، قدمت ساختمان، کیفیت ابنیه، اسکلت ساختمان و جنس مصالح.
جایگاه مطالعات محیطی در برنامه ریزی فضایی ایران، مطالعه موردی: طرح کالبدی منطقه ای و برنامه آمایش استانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲۸
159 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف از برنامه ریزی فضایی، تنظیم کنش متقابل بین عوامل انسانی و عوامل محیطی، برای ایجاد سازمان سرزمینی مبتنی بر بهره گیری بهینه از استعدادهای انسانی و محیطی و مدیریت خردمندانه فضاست. یکی از گام های اولیه و اساسی در این فرایند مطالعات محیط طبیعی به منظور شناخت محیط و انطباق برنامه ها با مکانیزم های طبیعت و ارائه یک چارچوب در مورد چگونگی ارتباط انسان با محیط طبیعی است، تا تقابل عمکردهای بشری با کنش های محیطی به حداقل خود برسد و از امکانات و پتانسیل های محیط در جهت رفع نیازهای جامعه و دستیابی به توسعه پایدار استفاده بهینه و مطلوب شود. مفهوم برنامه ریزی محیطی به یک نیاز کاربردی در دستیابی به محیط ساخته شده پایدار تبدیل شده است. برنامه ریزی محیطی ابزاری مؤثر است که هدف آن شکل دهی توسعه شهری و منطقه ای هماهنگ با ارزش های اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به ضرورت مطالعات محیط طبیعی در برنامه ریزی فضایی و نحوه انجام آن در طرح های کالبدی منطقه ای و آمایش استانی به صورت مقایسه ای پرداخته شده است. یافته های پژوهش حاکی از وجود همپوشانی و تشابهات زیاد در محتوا و مباحث مورد مطالعه طرح های مذکور و تفاوت در اهداف، فرایند مطالعات و نحوه تلفیق آن ها است. ضرورت دارد که طرح های کالبدی و آمایش سرزمین با یکدیگر تلفیق و ارزیابی راهبردی زیست محیطی در فرایند برنامه ریزی فضایی ادغام شود. همچنین در برنامه های پنج ساله توسعه کشور به ویژه در برنامه های دوم، س وم، چهارم، پنجم و ششم توس عه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، به لحاظ قانونی بر انجام مطالعات ارزیابی قبل از اجرا، صرفاً تأکید ش ده است، ولی این رویکرد کافی نبوده و به منظور تحق ق توس عه پای دار، ضروری است فرایند ارزیابی اثرات زیست محیطی پروژه ها و طرح ها، قانون خاص، مستقل و جامعی در کشور داشته باشد. به عبارت دیگر، در حال حاضر قانون مستقلی مختص به فرایند ارزیابی زیست محیطی در کشور وجود ندارد.
نسبت امنیت و مشارکت سیاسی در عرصه های پیراشهری(مورد مطالعه: شیرآباد زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی و واکاوی تأثیر امنیت در مشارکت سیاسی عرصه پیراشهری شیرآباد زاهدان است. این پژوهش ازنظر نوع توصیفی و تحلیلی، از دید هدف کاربردی، از منظر روش کمی است و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و مدل ایداس استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش پیشِ رو شامل دو بخش است. بخش نخست: کارشناسان صاحب نظر در حوزه مطالعاتی هستند که بر پایه نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. بخش دوم جامعه آماری نیز 50 نفر از ساکنان عرصه پیراشهری شیرآباد زاهدان است که روش نمونه گیری به صورت گزینشی و معیار گزینش نیز، فرد دارای تحصیلات دانشگاهی بود. نتایج پژوهش نشان داد که بین امنیت سیاسی و مشارکت سیاسی ساکنان عرصه پیراشهری شیرآباد، ارتباط معنادار و مثبت برقرار است. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که سهم شاخص (ثبات مدیریت با مقدار بتا 804/0 و مقدار t: 612/22)، در پیش بینی تغییرات مثبت متغیر وابسته (مشارکت سیاسی) بیشتر از دیگر شاخص های امنیت سیاسی است و نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که شاخص (وجود روحیه مشارکت و کار جمعی با مقدار 199/0)، بیشترین اثر مستقیم را بر مشارکت سیاسی داشته است، و شاخص حق برگزاری راهپیمایی و اعلام موضع در عمل با مقدار 112/0، کمترین تأثیرات مستقیم را بر مشارکت سیاسی ساکنان شیرآباد دارد. سرانجام، نتایج مدل ایداس نشان داد که مقدار SPI شاخص های (مشارکت در انتخابات، برخورداری از حقوق شهروندی، ارتباط و تعامل مستمر کارگزاران با مردم) با مقدار (1)، بیشترین و شاخص وجود رسانه های مختلف حزبی و آزاد با سهم (01/0) کمترین میزان تأثیرپذیری را از امنیت سیاسی به خود اختصاص داده اند.
مدل سازی نقش عوامل جغرافیایی در پراکنش سرطان دستگاه گوارش در استان لرستان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سرطان یکی از شایع ترین علل مرگ ومیر در سراسر جهان است. همواره نقش عوامل طبیعی و جغرافیایی در نحوه و چگونگی توزیع و اثرات آن بر کانون های بیماری و نقش فرآیندهای طبیعی در تغییرات بنیادی و انسان ها و نیز بیماری های مرتبط با انسان، حتی در مکان هایی که این تأثیرات به وضوح در مرگ ومیر یا نابودی زیستگاه ها و خود استان مشخص باشد، نمود کمرنگی دارد.روش بررسی: این پژوهش از نظر ماهیت هدف کاربردی و از لحاظ روش تحقیق توصیفی تحلیلی مبتنی بر مطالعات میدانی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلابه سرطان دستگاه گوارش که بین سال های 1396-1393 تشخیص و در سامانه سیما سرطان (سامانه یکپارچه سازی مدیریت الکترونیک) ثبت شده و در استان لرستان اقامت دائم داشته اند به صورت سرشماری وارد مطالعه شده اند در ادامه برای دستیابی به اهداف پژوهش شاخص های مرتبط با نقش عوامل جغرافیایی در پراکنش سرطان دستگاه گوارش شاخص های (متوسط بارش سالانه، پوشش گیاهی، میانگین دمای سالانه، میانگین ساعات آفتابی و مناطق اقلیمی) استخراج گردید جهت بررسی و نقش عوامل جغرافیایی در طبقه بندی و توزیع این شاخص های از آزمون های تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون، و آزمون فریدمن استفاده گردید. در ادامه نیز جهت تبیین مدل از طریق رگرسیون وزن دار جغرافیایی استفاده و سطح و وضعیت این اثرات در نرم افزار Arc GIS استفاده شد.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مهم ترین مؤلفه تأثیرگذار بر متغیر پراکنش سرطان، مؤلفه پوشش گیاهی با ضریب 91/0 درصد بود که این متغیر به خوبی وضعیت اثرگذاری را تبیین می کند. همچنین نتایج اثرگذاری عوامل جغرافیایی به گونه ای بود که شهرستان خرم آباد و بروجرد بیشترین اثر، شهرستان های کوهدشت، دلفان و الیگودرز و دورود اثر متوسط و شهرستان های سلسله، پل دختر و ازنا کمترین اثرگذاری را از عوامل جغرافیایی پذیرفته بودند.
ارزیابی تأثیرات سیلاب های شدید بر تحولات مورفولوژی خطوط ساحلی دلتای سدیج (شرق جاسک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سواحل جاسک و مناطق شرقی آن به دلیل ویژگی های راهبردی ازجمله، استقرار مراکز نظامی، طرح لوله انتقال نفت گوره به جاسک و توسعه مناطق آزاد در توسعه مناطق جنوبی کشور از اهمیت زیادی برخوردار است. پایش و ارزیابی میزان تغییرات خطوط ساحلی به خصوص در اثر رویدادهای طبیعی همانند سیلاب در این مناطق که محل استقرار سازه های ساحلی است، می تواند اطلاعات ارزشمندی را در اختیار برنامه ریزان محیطی جهت اجرای بهینه طرح های عمرانی قرار دهد. هدف این تحقیق ارزیابی تغییرات ژئومورفولوژی خط ساحلی در اثر رخداد سیلاب ها در یک دوره 6 ساله و درنتیجه 4 سیلاب شاخص در سال های 1392، 1395، 1397 و 1398 در قاعده دلتای سدیج است. به منظور استخراج واحدهای ژئومورفولوژی و همچنین استخراج خطوط ساحلی از داده های ماهواره ای لندست و شاخص NDWI استفاده شد. تغییرات خطوط ساحلی نیز با بهره گیری از افزونه سامانه تحلیل خطوط ساحلی (DSAS) در دو واحد ژئومورفولوژی ساحل ماسه ای و دهانه خور دلتای سدیج و در سه بازه مطالعاتی محاسبه گردید. نتایج این تحقیق نشان می دهد در طی وقوع این سیلاب ها، با توجه به شاخص NSM تغییرات خطوط ساحلی در دهانه خورها دارای روندی همراه با رسوب گذاری بوده است. همچنین جابجایی طولی، در امتداد خط ساحلی صورت گرفته و بیشترین میزان پیشروی خط ساحل پس از وقوع این سیلاب ها، 503 متر است. برخلاف آن ها، واحد ژئومورفولوژی سواحل ماسه ای دارای روندی فرسایشی و بیشترین میزان پسروی خط ساحل 256 متر ثبت شده است. بررسی تغییرات مساحت سدهای ساحلی در طی دوره موردمطالعه نشان می دهد که این سیلاب ها منجر به فرسایش شدید آن ها شده است، به طوری که سدها در حدود 171 هکتار از وسعت خود را در قاعده دلتای سدیج از دست داده اند. این تحقیق نشان داد که علاوه بر فرایندهای رودخانه ای، تشدید فرایندهای دریایی همانند افزایش ارتفاع امواج هم زمان با وقوع سیلاب به خصوص در سواحل ماسه ای می تواند تأثیر زیادی بر فرسایش خطوط ساحلی در منطقه موردمطالعه داشته باشد.
واکاوی عوامل مؤثر بر آسیب پذیری کالبدی سکونتگاه های غیر رسمی، مطالعه موردی: محله اسدآبادی شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های غیر رسمی، نماد ناپایداری در نظام های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه شهری است که پیامد آن، افزایش میزان آسیب پذیری در ابعاد مختلف، ازجمله در زمینه کالبدی است. این مناطق با انبوهی از مشکلات، کیفیت زندگی شهروندان را تحت تاثیر قرار داده و از طرفی مدیریت بر این بخش از شهر با سایر مناطق شهری متفاوت و دشوار است. بنا بر اهمیت تهدیدات سکونتگاه های غیر رسمی در مقابل مخاطرات محیطی، هدف این مقاله شناخت عوامل مؤثر در آسیب پذیری کالبدی و مدل سازی آن در محله اسدآبادی شهر خرم آباد است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت و روش، تحلیلی توصیفی و به لحاظ هدف، کاربردی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از مدل رگرسیون چند متغیره، مدل ماشینبردار پشتیبان (SVM-ԑ) و الگوریتم جنگل تصادفی (RF) استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که محله اسدآبادی، در تمام شاخص های کالبدی در وضعیت نامناسبی قرار دارد و از منظر ساکنان محله اسدآبادی، شاخص خدمات عمومی با ضریب رگرسیونی 429/0 بیشترین اثر گذاری را بر آسیب پذیری کالبدی دارد. بر اساس معیارهای ارزیابی، مدل کرنل سیگموئید ماشین بردار از سایر روش ها نتایج بهتری را ارائه می دهد و این مدل، توانایی پیش بینی آسیب پذیری کالبدی مجتمع های سکونتی غیر رسمی در برابر مخاطرات را تا بیش از 60 درصد موارد، صحیح پیش بینی می کند.
ارزیابی قابلیت های ژئوتوریستی ژئومورفوسایت های شهرستان اسکو دراستان آذربایجان شرقی با استفاده از روش پریرا وپرالونگ
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
560 - 589
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم(زمین گردشگری) از دو واژه زمین و توریسم تشکیل شده و به توریسمی اطلاق می شود که دارای جاذبه های زمین شناسی، مورفولوژیکی و فرهنگی باشند.استفاده صحیح و بهینه از این جاذبه ها در مناطق مختلف، مستلزم شناخت از جنبه های مختلف است.در این مقاله با استفاده از مقایسه ی دو روش پرالونگ و پریرا، قابلیت های ژئوتوریستی برخی ژئومورفوسایت های شهرستان اسکو مورد بررسی قرار گرفته است.نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که هر دو روش ابعاد متنوعی از توانمندی های ژئومورفوسایت ها را مورد ارزیابی و بهره وری غالب قرارمی دهد. در روش پریرا عیار ژئومورفولوژیکی و مدیریتی،و در روش پرالونگ عیار گردشگری و کیفیت بهره وری مورد ارزیابی قرار گرفته است.در روش پرپرا که از میان 6 ژئومورفوسایت منتخب در منطقه مورد مطالعه، ژئوسایت کندوان بالاترین امتیاز (95/14) و قلغه آق گنبد پایین ترین امتیاز را(60/10)کسب کردند. بیشترین امتیاز در عیار مدیریتی و عیار ژئومورفولوژیکی متعلق به کندوان می باشد. علت اصلی پایین بودن امتیاز برخی از لندفرم ها طبق روش پرپرا، مناسب نبودن زیرساخت ها و نبود تجهیزات و سرویس های پشتیبانی و عدم دسترسی مناسب آن ها می باشد. و مطابق نتایج حاصل از روش پرالونگ، لندفرم کندوان با داشتن امتیاز (57/0)در عیار گردشگری و امتیاز(75/0) درکیفیت بهره وری می باشد و به عنوان با اهمیت ترین ژئوسایت شهرستان شناخته می شود. و دریاچه برکه گوگلی وقلعه اق گنبد دارای کمترین عیار گردشگری و کیفیت بهره وری می باشند.به طور کلی و بر اساس دو روش پریرا و پرالونگ که علاوه بر تفاوت های موجود از نظر شاخص ها اشتراکاتی نیز با هم دارند، ژئومورفوسایت هایی که بالاترین امتیاز را کسب نموده اند برای سرمایه گذاری و برنامه ریزی جهت گردشگری مناسب ترند و ژئوسایت های با امتیاز پایین نیز باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند.
بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی بر مطالبات سیاسی کاربران (مطالعه مقایسه شبکه تلگرام و اینستاگرام)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
441 - 459
حوزههای تخصصی:
طرح مساله:پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین فعالیت کاربران در شبکه های اجتماعی تلگرام و اینستاگرام و مطالبات سیاسی آنان در شهرهای تهران و قم به عنوان پایتخت های سیاسی- اقتصادی و فرهنگی-مذهبی کشور انجام شده است.روش: این مطالعه با استفاده از روش ترکیبی شامل مطالعه کتابخانه ای و پیمایش با استفاده از ابزار پرسشنامه،انجام شده است. اعتبار پرسشنامه با روش اعتبار صوری و پایایی آن به وسیله آلفای کرنباخ محاسبه شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کاربران عضو شبکه های اجتماعی تلگرام و اینستاگرام بالای 15 سال ساکن شهرهای تهران و قم می باشند که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 768 نفر به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند.یافته ها: نتایج این تحقیق نشان دهنده ارتباط معناداری بین دو متغیر میزان فعالیت در شبکه های اجتماعی و مطالبات سیاسی کاربران و میزان آماره اسپیرمن در سطح معناداری 95 درصد 0.59 می باشد که نمایانگر رابطه مستقیم و در حد متوسط می باشد.نتایج:کاربران بر اساس خاصیت دوران مدرن دائماً در حال بازاندیشی مطالبات سیاسی خود و سطح مورد انتظار آنها می باشند و به منظور حفظ تعادل سیاسی لازم است نظام سیاسی، دائماً این مطالبات را رصد نماید و پاسخ مناسبی را به آنها ارائه دهد.