مطالب مرتبط با کلیدواژه

ارزیابی انتقادی


۱.

آموزش دین در دورة کودکی:ارزیابی انتقادی رویکرد روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رویکرد شناختی کودکی آموزش دین ارزیابی انتقادی تفکر انتزاعی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
تعداد بازدید : ۱۹۳۳ تعداد دانلود : ۸۷۶
دیدگاه عمدة روان شناسانی که با رویکرد شناختی مراحل فهم کودکان از مفاهیم دینی را بررسی کرده اند، این است که آموزش دین به کودکان بایستی تا زمان دستیابی کودک به تفکر انتزاعی به تأخیر انداخته شود. در این مقاله دیدگاه مذکور گزارش، نقد و ارزیابی شود. داده ها از راه مراجعه به اسناد و مدارک مربوطه گردآوری شده و به روش توصیفی ‐ تحلیلی و توصیفی ‐ انتقادی تجزیه و تحلیل شده است. یافته های تحقیق حاکی از این است که نظریة تأخیر آموزشِ دین با این پنج ایراد اساسی مواجه است: 1. چارچوب نظری که رشد دینی در آن چارچوب بررسی شده و نیز ابزار به کارگرفته شده برای سنجش دینداری نامناسب است؛ 2. از پیچیدگی و منحصربه فرد بودن رشد دینی غفلت شده است؛ 3. تفسیری نارسا از مفاهیم دینی ارائه شده است؛ 4. با دیدگاه مستفاد از روایات ناهماهنگ است و اینکه 5. تأخیر آموزش دین هم امکان پذیر نیست و هم آثار نامطلوب تربیتی در پی دارد.
۲.

ارزیابی انتقادی مبانی معرفتی تبارشناسی فوکو از منظر حکمت صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: میشل فوکو مبانی معرفتی تبارشناسی حکمت صدرایی ارزیابی انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۵ تعداد دانلود : ۴۶۱
تبارشناسی میشل فوکو، با تکیه بر مبانی معرفتی ویژة خود، نظریه است که هدفمندی و جهت دار بودن ذاتی را نفی می کند. مهم ترین مبانی معرفتی آن را نام انگاری، قدرت محوری، باور به تصادف، برساخت گرایی، تاریخی نگری، نسبی دانستن فهم و حقیقت، انسجام گرایی در توجیه شناخت تشکیل می دهد. این مبانی معرفتی، بر پایة اصول حکمت صدرایی قابل ارزیابی انتقادی است؛ اصولی مانند اصل واقعیت، تقسیم وجود به مستقل و رابط، اصل علیت، وحدت نظام هستی و هدفمندی آن، وجود سنت های الهی در تدبیر جوامع و تاریخ، وجود حقایقی ثابت، امکان شناخت مطلق و یقینی، مبناگرایی در توجیه شناخت، واقع نمایی شناخت، دو ساحتی بودن انسان، اصالت روح انسان، آگاهی، اراده و هدف مندی انسان، فطرت مشترک انسان ها، معتبر بودن روش های تجربی، عقلی و شهودی.
۳.

مفهوم «جامعه بین المللی» از نگاه مکتب انگلیسی: تحلیلی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جامعه بین المللی مکتب انگلیسی نظام بین المللی ارزیابی انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶۷ تعداد دانلود : ۶۹۱
از زمانِ آغاز نظریه پردازی درباره روابط بین الملل به مثابه یک رشته دانشگاهی، مهمترین بحث هستی شناختی در نظریه روابط بین الملل همانا نحوه استدلال پردازی دانش پژوهان درزمینه عرصه دانش پژوهیِ آن بوده است، عرصه ای که  در مکتب انگلیسی  از آن تحت عنوان «جامعه بین المللی» یاد شده است. در این چارچوب، با توجه به اهمیت این مفهوم و ابهامات رایج درباره آن، مقاله حاضر در ابتدا می کوشد جایگاه این مفهوم را در نظریه مکتب انگلیسی بازشناسد. سپس، نقدها بر آن مفهوم را می کاود؛ در وهله سوم، نسبت آن را با مفهوم نظام بین المللی توضیح  می دهد. در پایان نیز برپایه نقدها در یک ارزیابی، استدلال می شود که جامعه بین المللی به شدت اروپامحور است و اروپازدایی از آن را ضروری می داند، که دو محور پژوهشیِ فراروی دانش پژو.هان روابط بین الملل خواهد گشود: نخست، تبارشناسی تاریخی که تامل انتقادی غیاروپایی محور درباره نحوه گسترش جامعه بین المللی را ایجاب می کند؛ و دوم که نیازمند نوعی آینده پژوهیِ نظری، با امکان تحول جامعه بین المللی کنونی سروکار دارد.. این دو محور چه بسا می تواند به بازسازی مفهوم جامعه بین المللی بیانجامد
۴.

ارزیابی انتقادی عمده ترین الگوها و نظریه های کاربردی سازی علوم انسانی موجود(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۴۹۶ تعداد دانلود : ۳۱۴
با توجه به نقش تمدن سازی و اعتبار سرمایه ای علوم انسانی موجود در جوامع غربی، گروهی از دانش پژوهان ذیل پارادایم دانش شناسی سکولار، نظریه ها و الگوهایی را برای کاربردی سازی علوم انسانی موجود ارائه کرده اند. در همین راستا، با مطالعه ای روشمند می توان به دوازده نظریه و الگوی زیر دست یافت که علاوه بر ادعاهایی در عرصه تولید دانش، کاربردی سازی دانش از دغدغه های اصلی آن ها به شمار می رود. این الگوها را به جهت فصل مشترک، می توان ذیل سه الگوی اول، دوم و سوم تولید دانش صورت بندی و تحلیل کرد. در این پژوهش با روش تحقیق توصیفی تحلیلی و بهره مندی از دو راهبرد پژوهشی «خلاصه اسناد و مدارک (فیش برداری)» و «تفکر پایان تا آغاز»، پس از مفهوم شناسی حوزه کاربردی سازی و مفاهیم هم پیوند با آن همانند تجاری سازی، سودمندسازی، کارآمدی و کارکردگرایی، الگوها و نظریه های پیش گفته با توجه به ارزش های پارادایم دانش شناسی اسلامی و برخی دانش پژوهان منتقد غربی همانند ژان فرانسوا لیوتار موردارزیابی انتقادی قرار گرفته اند. سیطره نگاه های ماتریالیستی، کالایی و بنگاهی و تقویت منفعت گرایی و نسبیت گرایی به دانش و انکار حقیقت گرایی و ضعف اخلاق و معنویت و نگاه اومانیستی و ابزاری به عالَم، آدم و علم و دانش ازجمله اشتراکات و نتایج نظریه ها و الگوهای کاربردی سازی در علوم انسانی موجود است.
۵.

ارزیابی انتقادی مفهوم تجاری سازی در علوم انسانی موجود(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۳۶۶ تعداد دانلود : ۲۱۹
در « مدیریت دانش»، چهار خروجی برای علوم انسانی موجود برشمرده شده است: ۱. دانش افزایی؛ ۲. کارکرد داشتن؛ ۳. کاربردی سازی؛ ۴. تجاری سازی. مفهوم متأخر تجاری سازی با مسئله بنیادینِ «نگاه مادی و کالایی به دانش» و تأثیرپذیری مستقیم از «نئولیبرالیسم»، «نظریه اقتصاد دانش» و «مفهوم صنعت دانش»، زلزله های عمیقی را در دانش جهانی ایجاد کرده است. در منطق تجاری سازی، دانش و دانشگاه خدمتگزار بازارهای آزاد اقتصادی و شرکت های تجاری توصیف شده است؛ به طوری که مرکز ثقل آن دو غالباً «انتفاع» و «سود مادی» برشمرده شده تا «فهم» و «صدق». پژوهش پیش رو با رویکرد کیفی و با «روش توصیفی تحلیلی» انجام شده و نویسندگان برای دستیابی به نتایج پژوهش، از دو راهبرد تحقیقاتی «خلاصه اسناد و مدارک» (فیش برداری) و «تفکر پایان تا آغاز» استفاده کرده اند. این پژوهش با توجه به «اصل تقدم فهم بر نقد» و با بهره مندی از «روش شناسی بنیادین تکوین نظریه های علمی»، مبادی معرفتی و عوامل غیرمعرفتی تجاری سازی علوم انسانی را مورد ارزیابی قرار داده و درصدد آن است که فواید و آفات تجاری سازی را در عرصه علوم انسانی شناسایی و تبیین کند. در مبادی معرفتی شش گانه تجاری سازی علوم انسانی، ردپای مسئله بنیادین تجاری سازی یعنی نگاه ماتریالیستی به دانش قابل مشاهده است. بر همین مبنا نمی توان با نگاه تحویلی نگری، «کاربردی سازی علوم انسانی» و مفاهیم هم پیوند با آن را به «تجاری سازی علوم انسانی» فروکاست. همچنین، از میان عوامل غیرمعرفتی و زمینه ای تجاری سازی علوم انسانی، سه عرصه «دانش»، «دانشگاه» و «آموزش و پژوهش»، که به طور جدی در شعاع تجاری سازی قرار دارند، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. در این عرصه ها هم، نگاه کالایی، شئ واره و ابزاری به دانش قابل مشاهده است.
۶.

ارزیابی انتقادی برنامه درسی بازنگری شده دوره کارشناسی ارشد رشتۀ آموزش زبان انگلیسی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۴۷
رشته آموزش زبان انگلیسی در مقطع کارشناسی ارشد، به عنوان یکی از رشته های پرطرفدار در جامعه دانشگاهی ایران که عمری حدود پنج دهه را سپری نموده، تاکنون سه برنامه را تجربه نموده است. جدیدترین برنامه درسی این رشته که مصوب سال 1396 در شورای تحول و ارتقا علوم انسانی است، از آغاز سال تحصیلی 97-1396 و پس از گذشت سه دهه از اجرای برنامه دوم عملیاتی شد که قرار است پس از گذشت پنج سال، مورد بازنگری قرار گیرد. با توجه به اهمیت این تغییر دیرهنگام در برنامه، در این مقاله تلاش شده تا با نگاهی انتقادی و با بهره گیری از الگوی موسوم به مشارکتی، دیدگاه های دوازده تن از اعضای هیئت علمی شاغل در دانشگاه های دولتی مجری این رشته به نحوی کیفی و در قالب شیوه مصاحبه بررسی و تحلیل گردد تا به این پرسش، پاسخ داده شود که از منظر این دسته مهم از ذی نفعان در برنامه درسی، برنامه جدید چه مزیت ها و کاستی هایی دارد. یافته های این پژوهش که ذیل سه مقوله الف) عناوین دروس، ب) سرفصل و ج) منابع درسی بررسی شده بیانگر آن است که در کنار امتیازهای قابل توجه برنامه جدید از حیث توجه به عناوین درسی جدید، بازنگری در اهداف و سرفصل ها، توجه بیشتر به بافت ایران و ... شاهد کاستی هایی قابل تأمل در قبال برخی از عناوین درسی، گزینش و نحوه ارائه سرفصل ها و نیز ماهیت برخی منابع پیشنهادی و نحوه ارائه آن هستیم که با وجود چنین ضعف هایی، نیل به اهداف خرد و کلان برنامه به نحوی مقبول میسر نخواهد بود. بر پایه یافته های حاصل از این پژوهش، پیشنهادهایی در راستای بازنگری برنامه ارائه شده است.
۷.

موانع پیش رویِ فلسفه دین در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه دین آموزش پژوهش ارزیابی انتقادی پیش فرض های کلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۶۲
آموزش و پژوهش فلسفه دین در ایران، به عنوان شاخه ای اساسی از مطالعات فلسفی درباب دین، در سه دهه گذشته تاکنون با چالش ها و موانع متعددی مواجه بوده است که برخی از آنها عبارتند از: 1. بستر نسبتا الحادی و غربی- مسیحی فلسفه دین، که موجب بدبینی نسبت به آن در جامعه دینی ایران شده است. 2. عدم تقید فلسفه دین به پیش فرض های کلامی سنت اسلامی، که بعضا موجب رویکرد انتقادی به آموزه های سنت دینی اسلامی شده است. ضمن اینکه نگرانی علمای دینی از گسترش بی دینی در نتیجه رشد فلسفه دین به علت نقش مباحث عقلانی آن در اتخاذ رویکرد انتقادی یا فرادینی به دین و اعتقادات دینی دارای اهمیت خاص خود است. 3. سطح پایین معرفت دینی مردم و غلبه وجه تقلیدی اعتقادات دینی، که موجب آسیب پذیری بیشتر دینداری آنها در نتیجه گسترش رویکرد فلسفی به دین می گردد. 4. پیش فرض های کلامی علمای دینی، که مانع اقبال به رویکرد فلسفی به دین شده است. 5. غلبه نگرش انحصارگرایانه نسبت به سنت دینی خودی، که موجب نادیده گرفتن مزایای دیگر سنت های دینی است که در نتیجه رویکرد فلسفی به دین ممکن است حاصل شود. 6. غلبه تاریخی رویکرد فقهی در سنت دینی و دینداری اسلامی، که موجب دوری از نگرش فلسفی و عقلانی و تقویت رویکرد تقلیدی به دین شده است. نتیجه حاصل از این موانع، رشد کُند فلسفه دین و مواجهه اندیشمندان طرفدار آن با مشکلات و چالش های فراوان در مقام آموزش و پژوهش آن است. به همه این موانع بایستی خطرات ناشی از بدفهمی برخی موضوعات و مسائل فلسفه دین را افزود که موجب انحرافات دینی و ضربه زدن به دینداری مردم می گردد.