فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۴٬۴۶۷ مورد.
بررسی تطبیقی هنرهای تزیینی داخل کاخ صاحبقرانیه و بناهای روسیه قرن 18 و19میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
1 - 13
حوزههای تخصصی:
بشر اولیه دیواره های غارها را با توجه به حس زیبایی شناسی خود؛ برای برآوردن نیاز شکار و تأمین غذا نقاشی کرد. به تدریج رنگ آمیزی و تزیینات، جزیی از فضای داخلی خانه شد و البته به محل سکونت پادشاهان نیز وارد شد. تزیینات داخلی کاخ ها با توجه به فرهنگ، هنر و آداب و رسوم هر تمدن متفاوت است. با روابط سیاسی بین کشورها تغییرات بیشتری در فضای داخلی کاخ ها دیده می شود. مولفه های بسیاری مانند ترکیب بندی داخلی، گچبری، نقاشی، آیینه کاری، تزیینات سنگی و چوبی در کاخ صاحبقرانیه وجود دارد که قابل مقایسه با تزیینات داخلی معماری روسیه است. هدف این پژوهش یافتن شباهت ها و تفاوت های هنرهای تزیینی معماری داخلی روسیه با هنرهای تزیینی داخل کاخ صاحبقرانیه تهران است. شیوه تحلیلی، توصیفی با استفاده از جمع آوری اطلاعات و تحقیق میدانی از کاخ صاحبقرانیه؛ انجام شد که با توجه به مدارک و اسناد موجود تاکنون پژوهشی در این زمینه صورت نگرفته و تنها اشاره های کوتاهی به کاخ صاحبقرانیه شده است. هنرهای تزیینی معماری داخلی روسیه تحت تأثیر کشورهای اروپایی قرار داشت. معمار ایرانی با ذوق و سلیقه خود و الهاماتی که از نقاشی و ترکیب بندی کاخ های اروپایی و روسی گرفته بود، صاحبقرانیه را بازسازی کرد. بنابراین تأثیر هنر روسی در کنار هنرهای اروپایی در این کاخ را نمی توان نادیده گرفت
زمینه مندی اجتماعی- فرهنگی موضوعات و آثار در پژوهش های تطبیقی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و بستر فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که آثار هنری بدان تعلق دارند، از عوامل و وجوه مهمی است که اگر در مطالعات تطبیقی هنرها وارد شود و به دقت مورد بررسی قرار گیرد، بر غنای تبیین ها و دستاوردهای نظری این نوع پژوهش ها خواهد افزود. این دست مطالعات تطبیقی نیز می تواند با توجه به خصوصیات نشانه گذارانه آثار هنری، به حصول درک بهتر و عمیق تری از هنر و فرهنگ ملی، منطقه ای، قومی و محلی منجر شود. در این مقاله، زمینه مندی آثار و موضوعات هنری از حیث نظری مطالعه گردیده و سپس مهم ترین زمینه های تولید خلاقانه هنر، در سه حوزه زمینه های اقتصادی، زمینه های سیاسی و زمینه های فرهنگی، تحقیق خواهدشد. ارزش ها و زمینه های اقتصادی فعالیت هنری، حوزه هنر را به دنیای سرمایه و مبادلات تجاری وارد می سازند؛ اثر هنری و هنرمند نقش بزرگی در بازتولید و حفظ فرهنگ های ملی و منطقه ای و خرده فرهنگ های محلی و قومی و نشان دادن خواست ها، عواطف و رفتارهای گروه های مختلف اجتماعی دارند؛ همین طور هنرها می توانند در خدمت برآورده ساختن مقاصد سیاسی ساخت قدرت قرار گیرند. در پایان مقاله، با پیش کشیدن مبحثی در باب روابط زمینه و شکل (فرم) در آثار هنری، اهمیت توجه به مقوله شکل در مطالعات تطبیقی هنر توضیح داده می شود. شایان ذکر است در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی استفاده شده و اطلاعات به صورت کتابخانه ای جمع آوری گردیده است.
سبک شناسی نگاره های طوطی نامه با رویکرد نقد سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ضمن مروری اجمالی بر مؤلفه های نقد سنتی، هفت نگاره یکی از نسخه های کمتر شناخته شده مصور دربار گورکانیان هند با نام طوطی نامه، محفوظ در موزه کلیولند نقد و بررسی می شود. جامعه آماری مورد بررسی از میان هفت نگاره، از نسخه مذکور انتخاب شده است. روش تحقیق، توصیف و تحلیل نگاره ها با رویکرد نقد سنتی است. هدف از این مقاله، شناسایی سبک های به کار گرفته شده در طوطی نامه، در موزه کلیولند و پاسخ به این سؤال است که نگارگری مغولی هند تحت تأثیر چه سبک هایی بوده و چگونه شکل گرفته است؟ فرضیه بیانگر آن است که در آثار مشاهده شده، شکل گیری سبک مغولی از چهار سبک دیگر کاملاً مشهود است. نتیجه حاصل از این تحقیق نشان می دهد، با توجه به وجود تنوع سبکی در هر یک از نگاره ها، به نظر می رسد، پنج سبک اصلی در مصورسازی این کتاب نقش داشته اند. این پنج سبک، حاصل تلفیق سه سبک بومی هند و یک سبک ایرانی بوده اند که در این اثر منجر به انسجام سبکی یک دست با عنوان سبک مغولی هند شده است و نقطه اوج آن را می توان در حمزه نامه دید. درواقع، طوطی نامه کلیولند در کتابخانه سلطنتی گورکانی، بستری تأثیرگذار در شکل گیری و تحول سبک مغولی هند بوده است.
مطالعه سیرتحول نقوش چلیپایی در تزیینات معماری دوره اسلامی ایران و زیبایی شناسی و نمادشناسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
1 - 14
حوزههای تخصصی:
نقوش چلیپایی در ادوار پیش از اسلام برای تزیین هنرهای مختلف بکار رفته است و این نقوش در تزیینات معماری دوره اسلامی نیز از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در این مقاله به بررسی مفاهیم، زیبایی شناسی و سیر تحول این نقوش در تزیینات معماری دوره اسلامی ایران از آغاز تا پایان دوره زند و قاجار پرداخته شده است. هنرمندان متفکر دوران اسلامی از همان ابتدا به اهمیت نمادگرایی و زیبایی شناسی این نقوش پی بردند و بر همین اساس با کاربرد آنها، این نقوش را به یکی از عناصر اصلی تزیینی دوره ی اسلامی تبدیل کردند. در این راستا آنها را به صورت جداگانه و یا با تلفیق با سایر نقوش هندسی و کتیبه ای، در زمینه های مختلف هنری به کار بستند. بررسی جنبه های پیدایش، چگونگی و علل ظهور آن در بناهای مختلف و همچنین ترکیب آن به لحاظ زیبایی شناسی با نقوش دیگر، از دیگر اهداف این نوشته است. این نقش به طور بارز خود را در بناهای آرامگاهی اسلامی نشان می دهد و در سیر تحول خود از یک نقش ساده در اوایل اسلام، به یک نقش زیبا و نمادین در قرون میانی تبدیل شده و در دوران متأخر به یک نقش صرف تزیینی تبدیل می شود.
بررسی تزیینات معماری سنتی ایران از منظر دیوار نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیوارنگاری در این مقاله صرفاً به نقاشی های فیگوراتیو با تکنیک فرسک یا تمپرا اطلاق نمی شود؛ بلکه بررسی رابطه بین اثردیواری با محیط، معماری و مخاطب بعنوان سه عامل ارزش گذار در دیوارنگاری مورد نظر بوده است. ارتباط دیوارنگاره های اسلامی با معماری، محیط، مخاطب و چیستی عوامل موثر در ارتقائ یک اثر، از مرتبه تزیین به اثری دارای اصالت های هنری سوال اصلی این پژوهش بوده است. در این مقاله، به جایگاه دیوارنگاری در معماری سنتی ایران (دوره اسلامی) و نقش آن در ساماندهی بصری فضاهای معماری پرداخته شده است. با توجه به اینکه در اغلب منابع و تحقیقات انجام شده توسط محققین، دیوارنگاره های این دوره تحت عنوان تزیینات معماری مطرح گردیده است، ویژگی ها ،محدودیت ها و اشکالات این نام گذاری نیز بررسی گردیده است. در ادامه دیوارنگاره های دوره اسلامی ایران به دو دسته کلی مذهبی و غیرمذهبی تقسیم بندی شده و ارتباط های فرمی، معنایی و مفهومی این آثار با محیط پیرامون و معماری حاکم و مخاطب مورد بررسی قرارگرفته و مقایسه ای بین دیوارنگاره های مسجد شیخ لطف الله و کاخ عالی قاپو به عنوان دو شاخص دیوارنگاری مذهبی و غیر مذهبی صورت گرفته است.
سیر تحّول مجسـمه سازی بودایی در چین با تأکید بر خصلت اندام وارگی پیکره ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میان حوزه های هنری مربوط با آئین بودایی در چین، شاخه ای که به شدت از این کیش و ویژگی های خاص آن تأثیر پذیرفت، مجسمه سازی بود؛ گرایشی که با پشت سر گذاشتن چند قرن از زمان ورود بودیسم به این سرزمین مسیر تکامل خود را طی کرد و به هنری مستقل و تمام عیار تبدیل شد. پیکرتراشی بودایی چین در آغاز متأثر از فرهنگ هندوستان بود که این روند به زودی جای خود را به روح حاکم بر هنر چینی سپرد و به حالتی غیر اندام وار و طبیعتاً غیرجسمانی تبدیل شد؛ روندی در جهت بومی سازی که با روی کار آمدن سلسله خاندان های شش گانه شدت گرفت و به مرور، از نوعی خصلت خطی موزون و آرام بهره مند شد که حاکی از روح هنری چین بود. این حوزه در عصر تانگ با تأثیرپذیری از سبک گوپتای هند، ظاهری ناتورالیستی با پیکره ای بدن نما و منعطف به خود گرفت؛ درحالی که در دوره سونگ، مادینگی، نشستن غیر رسمی و استفاده از چوب را سه مبنای عمده برای خود قرار داد. در دوران سلطنت های یوآن، مینگ و چینگ پیکره سازی بودایی به حاشیه رفت و با آغاز قرن بیستم و گرایش به رئالیسم سوسیالیست، موضوع های اجتماعی و سیاسی در مجسمه سازی چین وارد شد و بهره گیری از دستاورد های هنری غرب نیز به امری ناگزیر بدل شد. هدف این پژوهش، بررسی تاریخی و تکامل این پیکره ها از دیدگاه فیگوراتیو (آناتومی، فرم، رنگ، بافت و...) و تطبیق کیفی آثار هر دوره (با ویژگی های خاص خود) با دیگر دوران است؛ از این رو، این روند تاریخی از اواسط امپراتوری هان، یعنی قرن اول میلادی - مصادف با ورود بودیسم به چین - آغاز شده و تا دوران اخیر تداوم یافته است.
رویکردی متفاوت به دیگری در هنر: با یک رویکرد لومانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رویکرد لومانی، هنر به مثابه سیستمی اجتماعی از جنس ارتباطاتِ غیرمستقیم و فرازبانی است که با ابتنا بر عملکردهای خود-ارجاع، فروبسته عمل می کند. سیستم با رجوع به عملکردهای پیشین در افق زمانی گذشته، افق زمانی آینده را به روی خود گشوده نگه می دارد. حاصل این امر، پدید آمدن سبک های هنری یکی پس از دیگری است که برخی عناصر یکدیگر را نقد، تأیید، یا تعدیل کرده اند. برای نمونه، سبک «امپرسیونیسم»، حاصل فعالیت سیستم هنر در واکنش به سبک «رئالیسم» بوده و از پیامدهای خود-ارتباطی سیستم هنر به شمار می آید. تمایز هدایتگر میان سیستم/محیط، نشان می دهد که خود-ارتباطی هرگز به معنای نفیِ نقش دیگری در هنر نیست. هنر برای اعلام موجودیت و به پایان نرسیدن باید از غیر هنر، یا دیگری تفکیک شود. اما انکار سودمندی، لذت بی غرض، غایت در خود، یا بی غایتی در «هنر برای هنر» به معنای حذف دیگری نیست. هیچ یک از جنبش های هنری مدرن نوآور نمی توانند به صِرف داشتن خود-ارتباطیِ محض ادعا کنند. در سیستم هنر، سیستم های روانی (انسان ها) و اجتماعی مشارکت کنترل شده دارند. فقدان کنترل مصادف با تحلیل رفتن پویاییِ سیستم هنر است. در این پژوهش تلاش شده با ابتنا بر مطالعه (ترجمه و تحلیل) آثار اصلی لومان، ضرورت وجود دیگری در هنر از منظری متفاوت بیان شود.
مطالعه تطبیقی تصاویر نسخ چاپ سنگی و کاشی های مصور دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
1 - 14
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش می شود با مطالعه تطبیقی تصاویر منقوش بر کاشی های دوره قاجار، به چگونگی تاثیر پذیری آنها از آثار چاپ سنگی پرداخته شود. هدف از انجام این مطالعه، شناسایی یکی از منابع الهام کاشی نگاران دوره قاجار در تولید کاشی های مصور است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که رواج و کثرت نسخ چاپ سنگی از جمله عواملی است که موجب گسترش هنرهای تصویری و رواج واقع گرایی به شیوه اروپایی در نیمه حکومت قاجار شده است. زیرا آثار چاپ سنگی به سهولت در اختیار سایر هنرمندان قرار می گرفت؛ لذا بسیاری از هنرها از جمله هنر کاشی کاری را تحت تاثیر خود قرار داد. از مقایسه میان تصاویر نسخ چاپ سنگی و کاشی های این دوره، نمونه های بارزی شناسایی شدند که آشکارا تاثیرپذیری نقاشی روی کاشی را از فنون و روش های تصویرسازی آثار چاپ سنگی اثبات می کند. این تصاویر در آغاز با سلایق هنر هندی، در هندوستان شکل گرفتند و پس از ورود به ایران، توسط کاشی نگاران ایرانی تقلید شده اند. نمونه های کاشی نگاری موجود در عمارت کاخ گلستان و نیز نمونه های موجود در مجموعه های خصوصی منسوب به شهر اصفهان، گواه بر این ادعا هستند. این پژوهش از لحاظ ماهیت و روش توصیفی_ تحلیلی است و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و مشاهده ای بوده است
چیدمان چاپ دستی: جست و جو و کشف با چاپ دستی
حوزههای تخصصی:
ظرفیت های پنهان در شیوه های متنوع چاپ دستی برای بیان احساسات و ذهنیت هنرمند و ایجاد تصویر منحصربه فرد بسیار وسیع است. با توجه به وسعت این شیوه ها شناخت و چگونگی به کار بردن آن ها بنابر موضوعاتی که هنرمند در نظر دارد اجرا کند باعث خلاقیت و پیدایش آثار هنری متفاوتی می شود.
تجربه باترکیبیازچندروشچاپ دستی،جستجوو کاوشدربارهامکانات، ابزار، مواد و حتی محدودیت های به کاربردن آن ها بیان تازه ای خواهد داشت و مخاطب را هم جذب خواهد کرد. به مرور زمان تنوع زیادی در مواد و ابزار به وجود آمده است، شناخت و چگونگی استفاده از آن ها احتیاج به آگاهی داشتن از خواص، ماهیت و همین طور جستجو و تجربه دارد.
ظرفیت های موجود در چاپ های دستی هنرمندان را نه فقط به دلیل تکثیر آثار خود بلکه برای نوآوری و بیان قوی تر افکار و آثارشان ترغیب می کند. بدین جهت هم چنان بر تعداد هنرمندانی که علاقمند به این شیوه ها می شوند، افزوده می شود.
تحلیل کارکرد پوشاک فوق مدرن در زندگی دانشجویان درکلان شهر تهران
منبع:
دانش هنرهای تجسمی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱
87 - 98
حوزههای تخصصی:
ز نیمه دوم قرن بیستم، با گسترش شهرها و روند روز افزون تردد در فضاهای بین شهری، فضاهای گذری یا مکان های بین شهری، به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. مکان هایی که هرچند به نظر بی اهمیت می آیند ولی امکان مشخص کردن جایگاه حساس و مهم آنان در زندگی شهریامکان پذیر می باشد. مکان هایی نظیر ایستگاه های مترو و ترمینال ها که در طول شبانه روز محل تردد افراد زیادی از جمله دانشجویان و افرادی است که درصدد استفاده بهینه از زمان خود به صورت مطالعه، انجام پروژه های کاری و یا شنیدن فایل های صوتی می باشند. در عین حال، حمل تمامی ابزار و وسایل مورد نیاز آنان در فضاهای گذری، امری دشوار و یا حتی در مواردی غیر ممکن می باشد. از این رو نیاز به داشتن پوشاک و وسایل مجهز به تکنولوژی هوشمند روز به روز افزایش می یابد. در سال های اخیر، طراحان مد که در زمینه طراحی لباس های فوق مدرن و هوشمند فعالیت دارند،سعی دارند که تا حد امکان باعث رفع مشکلاتی نظیر حمل وسایل ضروری و کاربردی در فضاهای گذری گردند و از احساس نگرانی و اضطراب صاحبان آنان جلوگیری نمایند. تهران نیز با توجه به جمعیت وتردد شهروندان خاصه دانشجویان در اماکن عمومی آن، نیازمند توجه طراحان لباس های فوق مدرن و هوشمند می باشد. این تحقیق سعی دارد به این مسئله با تمرکز بر نیاز دانشجویان به حفاظت و حمل راحت تر و سبک تر وسایل مورد نیاز و هوشمند آنان بپردازد. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی، واز نظر روش، توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای ومیدانی، و به صورت تهیه پرسشنامه می باشد. تعداد نمونه تحقیق 150 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شده است. این تحقیق نشان می دهد با توجه به پیشرفت تکنولوژی و مهاجرت جوانان به کلان شهر ها وتردد در مکان های بین شهری از جمله ترمینال ها وایستگاه ها، نیاز به وسایل وپوشاکی مجهز بهتجهیزات و تکنولوژی هوشمند که آن ها را در برابر حوادث احتمالی محافظت نماید امری ضروری است و شهروند تهرانی که در یکی از بزرگترین کلان شهر های دنیا زندگی می کند بدون پوشاک فوق مدرن و مجهز به امکانات رفاهی و محافظتی در برابر آسیب های احتمالی، دیگر قادر به ادامه زندگی امن و راحت نمی باشد.
سیر تحوّل زیبایی شناسی طبیعت در تک نگاره های مکتب اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبیعت در فرهنگ و هنر و به ویژه نگارگری ایرانی نقش و جایگاه مهمّی دارد. به همین دلیل، این پژوهش با مطالعه منابع مکتوب و تاریخی، به تحلیل و بررسی جایگاه و چگونگی تغییر سیر زیبایی شناختی طبیعت، به منزله یکی از ارکان نگاره های ایرانی در مکتب اصفهان می پردازد. پیش فرض این پژوهش نیز این بوده است که طبیعت در تک نگاره های مکتب اصفهان، تا حدّ زیادی کارکرد سابق خود را ازدست می دهد و در بسیاری از نگاره ها از اهمیت نقش آن در ساختار اصلی نگاره کاسته می شود. طبیعت به منزله یکی از مهم ترین نمودهای نگارگری ایران، همواره نزد نگارگر ایرانی جایگاه مهمّی داشته است و جلوه شورانگیز آن را تقریباً در همه نگاره های ایرانی می توان دید. ولی نمود عینی و زیبایی شناختی طبیعت در نگارگری و به ویژه تک نگاره های مکتب اصفهان، جلوه ای متفاوت با سنّت نگارگری پیش از آن دارد و از آن جایگاه آرمانی و بهشتی پیشین برخوردار نیست؛ حتی نقش آن گاهی تا حدّ پس زمینه فرو کاسته می شود یا به کلّی از نگاره ها حذف می شود. در مجموع، طبیعت در این مکتب مانند گذشته از تناسب مکمّلی با دیگر عناصر نگاره ها (مثل انسان و معماری) برخوردار نیست. علت چنین چیزی را می توان در تحولات تاریخی، شرایط فرهنگی و اجتماعی، رواج نیافتن کتاب آرایی درباری، ارتباط ایران با فرهنگ غرب، سنّت نقاشی متأخر گورکانیان هند و ارمنیان ساکن اصفهان، همچنین تغییر الگوهای زیبایی شناختی نگارگر ایرانی جستجو کرد. در واقع، از این به بعد، نگارگر ایرانی سیر تحوّل نگاره های خود را به سوی نوعی انسان گرایی در نقاشی و در ابعاد کلّی، در اندیشه و فرهنگ ایرانی سوق می دهد
مطالعه ی نمادشناسانه و تطبیقی عناصر نقوش منسوجات ساسانی و صفوی
منبع:
دانش هنرهای تجسمی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱
21 - 42
حوزههای تخصصی:
هنر دوران ساسانی به عنوان چکیده ای از هنر تمامی اعصار ایران به شمار می رود. بیشترین مشخصه ی هنر ساسانی نقوش تزئینی آن است و یکی از تجلیات این نقوش در منسوجات ساسانی است که تاثیر عمیقی بر هنر ادوار و ملل مختلف تاریخ گذاشت. در دوره صفویه نیز به علت حمایت حاکمان وقت صنعت نساجی به ویژه قالی بافی از پیشرفت چشمگیری برخوردار بوده است. قالی های سده دهم هجری در زمره باشکوه ترین نمونه های باقی مانده آن دوره است. بیشتر شهرهای صفوی پیشرفت قابل توجهی در پارچه بافی داشته اند. شماری از مستشرقان بهترین منسوجات را متعلق به کاشان دانسته اند.در تحقیق حاضر به رمز و ماهیت نمادشناسانه نقوش خواهد پرداخت. رمز یا نماد بیان ادراکی و ً مشهود است که باید جایگزین چیزی مخفی و مکتوم شود و این ماهیت در نقوش هر دو دوره کامال قابل مشاهده است.در این مقاله، با استفاده از روش های تاریخی، توصیفی و تطبیقی، سعی در ردیابی عناصر نقوش منسوجات ساسانی با توجه به کیفیات فرمی و محتوایی آنها، در منسوجات دیگر دوره ی درخشان فرهنگ و هنر ایران، یعنی دوران طالیی صفوی شده است که به عنوان دوره ی اوج درخشش هنر پارچه بافی ایران به شمار می رود. در انتها این پژوهش به بررسی علمی و نمادشناسانه و تطبیقی نقوش منسوجات در دوره پرداخته و با ذکر مقایسه ای عناصر با یکدیگر تاثیر پذیری عصر صفوی از این نقوش اشاره کرده است.نتیجه ای که در این نوشته حاصل شده آن است که بیشتر نقوشی که به عنوان نقوش تزیینی در پارچههای صفوی مورد استفاده قرار گرفتهاند همان اشکال ساسانی است که با کیفیت فرمی و محتوایی متفاوتی به کار رفته اند.
نقوش"حیوان-گیاه" در هنر ساسانی و تاثیر آن بر هنر اسلامی و هنر رومی وار فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، موجود ترکیبی ای مورد بررسی قرار می گیرد که ترکیبی از بدن یک حیوان واقعی یا تخیلی و اجزای گیاهی است، گروهی بزرگ از موجودات افسانه ای و ترکیبی به نام " حیوان- گیاه" . هنر ساسانی گونه های مختلفی از این موجود ترکیبی را با شیوه هایی متفاوت خلق کرده که در هنر کشورهای اسلامی، کشورهای کرانه دریای مدیترانه و بویژه هنر رومی وار فرانسه نیز ظهور پیدا کرده است. ساختار این موجود بر چه مبنایی شکل گرفته است؟ تاثیر آن بر روی هنر دوران اسلامی و اروپای غربی بویژه هنر رومی وار چگونه بوده است؟ این موجود از ترکیب فرم های حیوانی به هیبت واقعی و تخیلی با گونه های مختلف اشکال گیاهی طبیعی و تجریدی بوجود آمده و از ترکیبات ساده شروع و به اشکال پیچیده ختم می گردد. این نقش از طریق مبادلات تجاری و هدایای سلطنتی به کشورهای اسلامی، بیزانس و اروپای غربی راه یافت و هنر آنها را تحت تاثیر خود قرار داد. در خصوص موضوع "حیوان- گیاه" ساسانی به صورت خاص تاکنون پژوهشی صورت نگرفته است. این پژوهش از نوع نظری بوده و روش تحقیق بر اساس توصیفی و تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است.
تاثیر مفهوم لذت گراییِ زیباشناختی در بستر تاریخی مرمت تابلوهای نقاشی در سده نوزدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه های زیباشناختی و معیارهای فلسفی از جمله مبانی تاثیرگذار بر رویکردهای هنری در اعصار مختلف تاریخی ا ست که می توانند به نوعی این گرایش ها را هدایت کنند. در میان مفاهیم مطروحه در حوزه هنر، می توان رد پای نوعی بینش زیباشناختی مبتنی بر لذت گرایی را که ریشه های آن تا یونان کلاسیک قابل بازکاوی است، جستجو کرد. با توجه به تمرکز بندتو کروچه فیلسوف و زیباشناس سده بیستم بر مفاهیم و تعاریف لذت گراییِ زیباشناختی، می توان این دیدگاه را در بستر تاریخی سده نوزدهم میلادی بررسی کرد. از سوی دیگر، رویکردهای فلسفی از جمله مبانی تاثیرگذار در حوزه هایی همچون نگاهداشت و مرمت آثار تاریخی نیز هستند. این پژوهش سعی دارد تاثیر زمینه فکری مورد اشاره بر مرمت های صورت گرفته روی تابلوهای نقاشی در سده نوزدهم میلادی را مورد بررسی قرار داده و نمونه های شاخص آن را معرفی کند. در واقع پرسش این است که آیا دیدگاه مذکور بر مرمت تابلوهای نقاشی در سده نوزدهم اثر مستقیم و چشمگیر داشته است؟ پژوهش پس از تبیین نظریه و ارائه مثال های ملموس، به بیان دیدگاه های مطروحه در این حوزه می پردازد و صحه بر تاثیر این نگره بر روند مرمت نقاشی این سده می گذارد.
چیدمان چاپ دستی: چگونه تا این حد چاپ دستی از زندگی ایرانی جدا شد و به کنار رفت؟!
حوزههای تخصصی:
چیدمان چاپ دستی: به نسل جوان هنرمند باید اعتماد کرد
حوزههای تخصصی:
علل اجتماعی گسترش و انحطاط دیوار نگاره های عاشورایی در اواخر دوره قاجار
حوزههای تخصصی:
دیوار بعضی از بقاع وامامزاده های ایران منقش به تصاویری از صحنه های به شهادت رسیدن امام حسین(ع) ویارانش در واقعه کربلا است . این نقاشی دیواری ها که به دیوار نگاره های عاشورایی معروف است، بیشتر، از دوره قاجار به جای مانده اند. نقاشی روی دیوار از گذشته های دور در ایران مرسوم بوده ودر طول ادوار مختلف، عوامل اجتماعی موجب فراز وفرود هایی در تحولات آن گردیده است.
پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی ، واز نظر روش توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات ضروری تحقیق، به صورت اسنادی وکتابخانه ای جمع آوری شده است. محدوده پژوهش از نظر زمانی، اواخر دوره قاجار واز نظر مکانی، سرزمین ایران، خاصه شمال کشور می باشد. یافته های تحقیق از منظر جامعه شناسی هنر نشان می دهد در اوایل دوره قاجار، به سبب نیاز حکومت به مردم برای تحکیم قدرت، مناسک و مراسم مذهبی ازجمله دیوار نگاره های عاشورایی رامورد پشتیبانی قرارداد.
اگر چه نقاشی از سوی فقه اسلامی مورد ملامت قرار گرفته بود، ولی صدور فتاوی بعضی از علمای مذهبی در مورد رفع منع شبیه خوانی وشبیه سازی در مراسم مذهبی، باعث رونق وگسترش دیوار نگارها ی عاشورایی گردید.
اواخر دوره قاجار با ورود صنعت چاپ و گسترش مطبوعات و آشنایی با فرهنگ غرب از یک سو ، و تغییر معادلات اقتصادی و سیاسی از سوی دیگر، مهاجرت مردم از روستاها به شهرهای بزرگ را موجب می شود؛ در نتیجه، ذائقه مردم، تحت تأثیر شرایط اجتماعی تغییر پیدا می کند و خود را با مظاهر دنیای جدید وفق می دهد وکم کم دیوار نگاره های عاشورایی که به صورت یک سنت و عادت واره در بین توده مردم رواج پیداکرده بود از رونق می افتد.