فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۴٬۴۶۷ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
1 - 14
حوزههای تخصصی:
از دوران ساسانی، به عنوان آخرین دوره شکوفایی فرهنگ و تمدن ایران قبل از اسلام، بخش قابل توجهی آثار زرین و سیمین به یادگار مانده است که می توان آنها را یکی از پر مایه ترین هنرهای فرهنگ و تمدن ایران زمین به حساب آورد. از آنجایی که هنر ساسانی عمدتاً درباری و نمایانگر فرّ و شکوه ایزدیِ پادشاهان ساسانی است، بنابراین اغلب آثار زرین و سیمین بجای مانده از این دوران، دربردارنده موضوعات و مضامینی مرتبط با پادشاه از جمله شکار شاهانه است. هنرمند ساسانی در اجرای این مضامین باید نهایت ذوق و هنر خود را برای طراحیِ این شکوه و جلال بکار می گرفت. در این پژوهش، ظروف سیمینِ شکار از منظر ترکیب بندی مورد واکاوی بصری قرار گرفته اند که منجر به دستیابی و کشف الگوهای رایج تناسباتی و ترکیبی در ظروف شکارِ ساسانی شده است. طبق پژوهش حاضر، ظروف شکار دارای ترکیب بندی های مختلف و متنوعی می باشند که از این میان به نظر می رسد چهار الگوی سامانمند با ساختاری معنی دار، مخصوص ظروف ساختِ کارگاه های درباری یا شاهی می باشد. این چهار الگو یا ترکیب بندیِ رایج، طی آنچه در پژوهش معرفی می شود شاملترکیب بندی عمودی و افقی، ترکیب بندی منتشر، ترکیب بندی متقارن و ترکیب بندی متقاطع می شود.
زمینه مندی اجتماعی- فرهنگی موضوعات و آثار در پژوهش های تطبیقی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و بستر فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که آثار هنری بدان تعلق دارند، از عوامل و وجوه مهمی است که اگر در مطالعات تطبیقی هنرها وارد شود و به دقت مورد بررسی قرار گیرد، بر غنای تبیین ها و دستاوردهای نظری این نوع پژوهش ها خواهد افزود. این دست مطالعات تطبیقی نیز می تواند با توجه به خصوصیات نشانه گذارانه آثار هنری، به حصول درک بهتر و عمیق تری از هنر و فرهنگ ملی، منطقه ای، قومی و محلی منجر شود. در این مقاله، زمینه مندی آثار و موضوعات هنری از حیث نظری مطالعه گردیده و سپس مهم ترین زمینه های تولید خلاقانه هنر، در سه حوزه زمینه های اقتصادی، زمینه های سیاسی و زمینه های فرهنگی، تحقیق خواهدشد. ارزش ها و زمینه های اقتصادی فعالیت هنری، حوزه هنر را به دنیای سرمایه و مبادلات تجاری وارد می سازند؛ اثر هنری و هنرمند نقش بزرگی در بازتولید و حفظ فرهنگ های ملی و منطقه ای و خرده فرهنگ های محلی و قومی و نشان دادن خواست ها، عواطف و رفتارهای گروه های مختلف اجتماعی دارند؛ همین طور هنرها می توانند در خدمت برآورده ساختن مقاصد سیاسی ساخت قدرت قرار گیرند. در پایان مقاله، با پیش کشیدن مبحثی در باب روابط زمینه و شکل (فرم) در آثار هنری، اهمیت توجه به مقوله شکل در مطالعات تطبیقی هنر توضیح داده می شود. شایان ذکر است در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی استفاده شده و اطلاعات به صورت کتابخانه ای جمع آوری گردیده است.
نقش مایه های گرافیکی و مذهبی خیمه ها در حسینیه و تکایای یزد
حوزههای تخصصی:
حسینیه محلی برای عزاداری و گردهمایی هیئت های محلی برای و مراسم روضه خوانی در ماه محرم است. این مکان بار فرهنگی و معنوی جداگانه ای از سایر مکانها دارد . این فضا در ایام محرم با تزئینات موقتی که با پوش و یا پارچه های دیگرایجاد می شود، چهره ای متفاوت پیدا می کند. این تزیینات شامل پوش که سقف موقت برای اجتماعی از مردم است که از نظر سمبلیک اشاره به خیمه های حضرت سیدالشهداء(ع) دارد. جداره ها و پایین پوش نیز با کتیبه هایی از پارچه های ساده مزین به اشعار محتشم کاشانی، سیاه پوش می شود. این مقاله تلاش دارد با روش مطالعه ی کتابخانه ای و میدانی به معرفی پوش حسینیه ها و بررسی نقوش اجرا شده در سطح خیمه گاه و مفاهیم نمادین آن بپردازد.
در مجموع می توان گفت: نقش مایه های موجود در سطح پوش و خیمه ی حسینیه ها در یزد، دارای ارزشهای نمادین و آیینی هستند که ریشه در فرهنگ و باورهای مذهبی در ایام محرم دارد. این تداخل شکل و رنگ و هماهنگی آن در بنای، تکایا و حسینیه ها و نقوش نصب شده در سقف خیمه و حاشیه ها، حالتی معنوی را بیان می کند.
مناسبات اسطوره و هنر در تفکر ارنست کاسیرر، والتربنیامین و تئودورآدورنو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
1 - 15
حوزههای تخصصی:
هنگامی که در نیمه نخست قرن بیستم بحث از لغزش عقل مدرن شد، اسطوره شناسی به شکلی جدّی مورد توجه قرار گرفت. تعاریف متنوعی برای اسطوره از سوی اسطوره شناسان و حتی برخی فلاسفه مطرح شد. دامنه ی این اسطوره شناسی ها در سال های پس از آن، به گستره ی نقد ادبی نیز کشیده شد و ترجیحات کارکردگرایانه ی متفاوتی در هنرها پدیدار شدند که از همین جریانات نشأت می گرفتند. ازجمله برخی از اعضای مکتب «فرانکفورت» همچون تئودور آدورنو، رویکردشان به نقد خردگراییِ پدید آمده در عصر روشنگری بود. در سوی دیگر، ارنست کاسیرر از طریق «فلسفه ی انتقادی» به ویژه تلاش کرد جایگاه اسطوره را از سایر صورت های سمبلیک همچون زبان و هنر، خودبسنده و مستقل تعریف کند. در بررسی آرای کاسیرر، آدورنو و نیز والتر بنیامین- با وجود تمایزات فکری ایشان در باب مناسبات میان اسطوره و هنر- به نظر می رسد آن چه که می تواند مرور عوالم گوناگون فکری ایشان را در کنار هم توجیه کند، اولاً: تمرکز و عزمی است که این اندیشمندان برای شناساندن و کنترل اسطوره همچون قدرتی تأثیرذار بر افکار بشر به خرج دادند. درثانی، شرایط اجتماعی و سیاسی تقریباً مشترکی است که ایشان در آلمان جنگ های جهانی و سال های پس از آن تجربه نمودند. در این مقاله مناسباتی که متأثر از رویکرد متفکران مورد نظر به اسطوره، میان اسطوره و هنر ترسیم شد، از تطبیق آرای ایشان مورد تحلیل قرار گرفته است.
جایگاه کاندینسکی در نزاع میان صورت و محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد انتزاع در هنر به شیوه های گوناگونی صورت می پذیرد. بدین دلیل که در نقاشی انتزاعی فرم و صورت جایگزین ابژه های ملموسِ این- جهانی می گردند. به طور کلی می توان نقد هنر انتزاعی را به دو دیدگاه اساسی تقسیم نمود: از دیدگاه زیبایی شناسی فرمالیستی و از دیدگاه زیبایی شناسی محتواگرای ذاتی. فرمالیسم از نظریه ی کانت مبنی بر ابژه ی بدون علقه و غاییت بدون غایت سرچشمه گرفته و در آرای نظریه پردازانِ پساکانتی گسترش یافته است. فرمالیست ها معتقد بودند که عاطفه ی زیبایی شناختی تنها از صورت هنر ناشی می شود و خود، محتوای هنر است. در مقابل این نظریه، زیبایی شناسی ذاتی هگلی قرار می گیرد. از منظر هگل، عالی ترین صورت های هنری بیانگر محتوای درونی اند. هگلی ها با تأکید بر ویژگی بیانگر هنر، تغیّرات ناشی از از روح دوران را مسبب تحول سبک و صورت در هنر دانسته اند. با در نظر داشتن این دو دیدگاه این پرسش مطرح می شود که کاندینسکی، که از طلایه داران جریان انتزاع در دوره ی مدرن می باشد به کدام دسته تعلق دارد؟ آیا آثار کاندینسکی در زمره ی آفرینش های معناگرا قرار می گیرد و یا صرفاً بازی های زیبای فرم و رنگ هستند؟ این مقاله حین بررسی زیبایی شناسی فرمالیستی و ذاتی، به تحلیل آرا و اندیشه های کاندینسکی پرداخته و از این رهگذر به تبیین موضع خاص کاندینسکی در نزاع میان صورت و محتوا می پردازد.
بررسی تزیینات معماری سنتی ایران از منظر دیوار نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیوارنگاری در این مقاله صرفاً به نقاشی های فیگوراتیو با تکنیک فرسک یا تمپرا اطلاق نمی شود؛ بلکه بررسی رابطه بین اثردیواری با محیط، معماری و مخاطب بعنوان سه عامل ارزش گذار در دیوارنگاری مورد نظر بوده است. ارتباط دیوارنگاره های اسلامی با معماری، محیط، مخاطب و چیستی عوامل موثر در ارتقائ یک اثر، از مرتبه تزیین به اثری دارای اصالت های هنری سوال اصلی این پژوهش بوده است. در این مقاله، به جایگاه دیوارنگاری در معماری سنتی ایران (دوره اسلامی) و نقش آن در ساماندهی بصری فضاهای معماری پرداخته شده است. با توجه به اینکه در اغلب منابع و تحقیقات انجام شده توسط محققین، دیوارنگاره های این دوره تحت عنوان تزیینات معماری مطرح گردیده است، ویژگی ها ،محدودیت ها و اشکالات این نام گذاری نیز بررسی گردیده است. در ادامه دیوارنگاره های دوره اسلامی ایران به دو دسته کلی مذهبی و غیرمذهبی تقسیم بندی شده و ارتباط های فرمی، معنایی و مفهومی این آثار با محیط پیرامون و معماری حاکم و مخاطب مورد بررسی قرارگرفته و مقایسه ای بین دیوارنگاره های مسجد شیخ لطف الله و کاخ عالی قاپو به عنوان دو شاخص دیوارنگاری مذهبی و غیر مذهبی صورت گرفته است.
تحلیل کارکرد پوشاک فوق مدرن در زندگی دانشجویان درکلان شهر تهران
منبع:
دانش هنرهای تجسمی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱
87 - 98
حوزههای تخصصی:
ز نیمه دوم قرن بیستم، با گسترش شهرها و روند روز افزون تردد در فضاهای بین شهری، فضاهای گذری یا مکان های بین شهری، به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. مکان هایی که هرچند به نظر بی اهمیت می آیند ولی امکان مشخص کردن جایگاه حساس و مهم آنان در زندگی شهریامکان پذیر می باشد. مکان هایی نظیر ایستگاه های مترو و ترمینال ها که در طول شبانه روز محل تردد افراد زیادی از جمله دانشجویان و افرادی است که درصدد استفاده بهینه از زمان خود به صورت مطالعه، انجام پروژه های کاری و یا شنیدن فایل های صوتی می باشند. در عین حال، حمل تمامی ابزار و وسایل مورد نیاز آنان در فضاهای گذری، امری دشوار و یا حتی در مواردی غیر ممکن می باشد. از این رو نیاز به داشتن پوشاک و وسایل مجهز به تکنولوژی هوشمند روز به روز افزایش می یابد. در سال های اخیر، طراحان مد که در زمینه طراحی لباس های فوق مدرن و هوشمند فعالیت دارند،سعی دارند که تا حد امکان باعث رفع مشکلاتی نظیر حمل وسایل ضروری و کاربردی در فضاهای گذری گردند و از احساس نگرانی و اضطراب صاحبان آنان جلوگیری نمایند. تهران نیز با توجه به جمعیت وتردد شهروندان خاصه دانشجویان در اماکن عمومی آن، نیازمند توجه طراحان لباس های فوق مدرن و هوشمند می باشد. این تحقیق سعی دارد به این مسئله با تمرکز بر نیاز دانشجویان به حفاظت و حمل راحت تر و سبک تر وسایل مورد نیاز و هوشمند آنان بپردازد. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی، واز نظر روش، توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای ومیدانی، و به صورت تهیه پرسشنامه می باشد. تعداد نمونه تحقیق 150 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شده است. این تحقیق نشان می دهد با توجه به پیشرفت تکنولوژی و مهاجرت جوانان به کلان شهر ها وتردد در مکان های بین شهری از جمله ترمینال ها وایستگاه ها، نیاز به وسایل وپوشاکی مجهز بهتجهیزات و تکنولوژی هوشمند که آن ها را در برابر حوادث احتمالی محافظت نماید امری ضروری است و شهروند تهرانی که در یکی از بزرگترین کلان شهر های دنیا زندگی می کند بدون پوشاک فوق مدرن و مجهز به امکانات رفاهی و محافظتی در برابر آسیب های احتمالی، دیگر قادر به ادامه زندگی امن و راحت نمی باشد.
تدوین مراحل طراحی تبلیغاتی در اعلان
حوزههای تخصصی:
اعلان یکی از قدیمی ترین ابزارهای تبلیغات به شمار می رود. اما نبود رویکردی نظام یافته در طراحی اعلانرا می توان چالش اصلی رویه ی موجود طراحی اعلان به شمار آورد. این امر به طراحی اعلان هایی سطحی و شکل گرایانه منجر گشته که قادر به تعامل و انتقال صحیح پیام به مخاطبان نیستند. تدوین راهکاری مؤثر و مرحله به مرحله در این زمینه به معنای ارائه ی روشی است که بر اساس آن بتوان با برقراری ارتباطی سه جانبه میان سفارش دهنده، گروه طراحی و مخاطبان، گروه را به سمتی رهنمون ساخت تا از این طریق، امکان پیروی از دستورالعملی یکپارچه در چهارچوب برنامه ای علمی، امکان پذیر گردد.
نظر به کمبود منابع نظری در این گونه زمینه ها، مراحل ارائه شده در این مقاله حاصل مطالعاتی بر نمونه های موجود و نیز تجربیات عملی نگارنده در این زمینه بر پایه ی یک روش تجربی بوده و الگویی پیشنهادی است که در جهت تسهیل و تسریع امور تبلیغاتی، بر اساس اهداف و موقعیت طراح و مخاطبان، قابل دخل و تصرف، ایجاد گزینه های جدید و یا ادغام می باشد.
در مجموع، تدوین این برنامه می تواند در ترتیبی مشتمل بر ۱۳ مرحله مندرج در متن مقاله حاضر، انجام گیرد. عناوین مراحل: ۱.تشکیل گروه ( از جمله: بازاریاب، متصدی پذیرش سفارش، مدیر تحقیقات، طراح پیام نوشتاری (شعار تبلیغاتی)، ایده پرداز، طراح حروف، عکاس تبلیغاتی، تصویرساز، اجرا کار، ناظر چاپ و مدیر هنری) و تقسیم وظایف۲.دریافت سفارش ۳.جمع آوری اطلاعات ۴.تعیین مخاطبان هدف ۵.ایده یابی (مرور مجموعه ی تصاویر، ایده یابی گروهی، جمع آوری اطلاعات و تداعی معانی، ادغام تصاویر، ترکیب حروف و کلمات، مکتوب نمودن و ثبت تفکرات، دیدن و مکاشفه، یافتن استعاره ها، اصلاح و گسترش ایده های اولیه)۶.انتخاب و به تصویر در آوردن ایده ها ۷.طرح پیام نوشتاری ۸.انتخاب موفق ترین و مرتبط ترین ایده و پیام نوشتاری با تصویرگری متناسب ۹.طراحی حروف ۱۰.ترکیب بندی و اجرای نهایی ۱۱.چاپ اعلان (آماده سازی سند، انتخاب نوع چاپ و کاغذ مناسب، ارسال اثر جهت چاپ، نظارت فنی بر فرآیند چاپ)، ۱۲.انتخاب مکان نصب اعلان ها ۱۳.سنجش بازخورد اعلان تبلیغاتی.
تاثیر مفهوم لذت گراییِ زیباشناختی در بستر تاریخی مرمت تابلوهای نقاشی در سده نوزدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه های زیباشناختی و معیارهای فلسفی از جمله مبانی تاثیرگذار بر رویکردهای هنری در اعصار مختلف تاریخی ا ست که می توانند به نوعی این گرایش ها را هدایت کنند. در میان مفاهیم مطروحه در حوزه هنر، می توان رد پای نوعی بینش زیباشناختی مبتنی بر لذت گرایی را که ریشه های آن تا یونان کلاسیک قابل بازکاوی است، جستجو کرد. با توجه به تمرکز بندتو کروچه فیلسوف و زیباشناس سده بیستم بر مفاهیم و تعاریف لذت گراییِ زیباشناختی، می توان این دیدگاه را در بستر تاریخی سده نوزدهم میلادی بررسی کرد. از سوی دیگر، رویکردهای فلسفی از جمله مبانی تاثیرگذار در حوزه هایی همچون نگاهداشت و مرمت آثار تاریخی نیز هستند. این پژوهش سعی دارد تاثیر زمینه فکری مورد اشاره بر مرمت های صورت گرفته روی تابلوهای نقاشی در سده نوزدهم میلادی را مورد بررسی قرار داده و نمونه های شاخص آن را معرفی کند. در واقع پرسش این است که آیا دیدگاه مذکور بر مرمت تابلوهای نقاشی در سده نوزدهم اثر مستقیم و چشمگیر داشته است؟ پژوهش پس از تبیین نظریه و ارائه مثال های ملموس، به بیان دیدگاه های مطروحه در این حوزه می پردازد و صحه بر تاثیر این نگره بر روند مرمت نقاشی این سده می گذارد.
سیر تحوّل زیبایی شناسی طبیعت در تک نگاره های مکتب اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبیعت در فرهنگ و هنر و به ویژه نگارگری ایرانی نقش و جایگاه مهمّی دارد. به همین دلیل، این پژوهش با مطالعه منابع مکتوب و تاریخی، به تحلیل و بررسی جایگاه و چگونگی تغییر سیر زیبایی شناختی طبیعت، به منزله یکی از ارکان نگاره های ایرانی در مکتب اصفهان می پردازد. پیش فرض این پژوهش نیز این بوده است که طبیعت در تک نگاره های مکتب اصفهان، تا حدّ زیادی کارکرد سابق خود را ازدست می دهد و در بسیاری از نگاره ها از اهمیت نقش آن در ساختار اصلی نگاره کاسته می شود. طبیعت به منزله یکی از مهم ترین نمودهای نگارگری ایران، همواره نزد نگارگر ایرانی جایگاه مهمّی داشته است و جلوه شورانگیز آن را تقریباً در همه نگاره های ایرانی می توان دید. ولی نمود عینی و زیبایی شناختی طبیعت در نگارگری و به ویژه تک نگاره های مکتب اصفهان، جلوه ای متفاوت با سنّت نگارگری پیش از آن دارد و از آن جایگاه آرمانی و بهشتی پیشین برخوردار نیست؛ حتی نقش آن گاهی تا حدّ پس زمینه فرو کاسته می شود یا به کلّی از نگاره ها حذف می شود. در مجموع، طبیعت در این مکتب مانند گذشته از تناسب مکمّلی با دیگر عناصر نگاره ها (مثل انسان و معماری) برخوردار نیست. علت چنین چیزی را می توان در تحولات تاریخی، شرایط فرهنگی و اجتماعی، رواج نیافتن کتاب آرایی درباری، ارتباط ایران با فرهنگ غرب، سنّت نقاشی متأخر گورکانیان هند و ارمنیان ساکن اصفهان، همچنین تغییر الگوهای زیبایی شناختی نگارگر ایرانی جستجو کرد. در واقع، از این به بعد، نگارگر ایرانی سیر تحوّل نگاره های خود را به سوی نوعی انسان گرایی در نقاشی و در ابعاد کلّی، در اندیشه و فرهنگ ایرانی سوق می دهد
پنج بازی، پنج نقاشی
حوزههای تخصصی:
پولاروید، عکس هایی برای تمام فصول!
حوزههای تخصصی:
بررسی مجموعه سفالینه های منقوش تپه گیان و گودین تپه موجود در موزه دفینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۸ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
25 - 32
حوزههای تخصصی:
مجموعه ای که در پژوهش حاضر بررسی گردیده، تعداد 100 عدد سفالینه منقوش وابسته به تمدن سفال نخودی هزاره چهارم تا اول ق.م. می باشد. این آثار ارزشمند که طی حفاری از تپه گیان و گودین تپه در مرکز غرب ایران بدست آمده اند، هم اینک به دور از بازدید عموم در مخزن موزه دفینه نگهداری می شوند و تاکنون هیچ گونه پژوهشی بر روی آنها صورت نگرفته است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی عناصر بصری نقشمایه هایی است که بر روی این سفالینه ها وجود دارد. محقق کوشیده است با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکردی فرم گرایانه، به مطالعه طبقه بندی شده نقوش مذکور بپردازد. نتایج نشان می دهند 3/76 درصد نقوش تجریدی و هندسی، و1/16 درصد حیوانی هستند که تنوع و تعدد نقشمایه پرندگان مشهود است. 6/7 درصد نقوش نیزدر دسته گیاهی قرار می گیرند. در نحوه ترسیم نقوش، سادگی و ایجاز حکم فرماست. خط، نقش اصلی را ایفا می کند وخطوط منحنی، مواج، دایره ای و راستای مورب، در غالب نقوش وجود دارد. ویژگی هایی چون تقارن، بافت و ریتم نیز به میزان زیادی بکار رفته و نقوش در 6 محدوده هندسی جای گرفته اند. همچنین محل ترسیم آنها در نقاطی صورت گرفته که از زوایای بیشتری قابل رؤیت باشند.
هنر سلجوقی و شاهنامه "کاما"
منبع:
دانش هنرهای تجسمی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱
9 - 20
حوزههای تخصصی:
یکی از دوره های شکوفایی هنر ایران، دوران سلجوقی است؛ دوره ای که هنرهای گوناگون پس از ظهور اسلام، متناسب با تفکرات و اعتقادات اسلامی شکل گرفته، رشد کردو مراحل تحول و تطور خود را گذراند. در این دوره، علاوه بر تحولات هنری گوناگون، شاهد اوج گیری و گسترش زبان و ادبیات فارسی، همراه با اندیشه های فلسفی و عرفانی هستیم. درباره هنر عصر سلجوقی کتاب های بسیاری می توان یافت. هرچند تا کنون اثری با تمرکز بر مبانی و اصول حاکم بر طرح و نقش عصر سلجوقی نگاشته نشده است. این مقاله، ضمن نگاهی به ادبیات و هنر دوره سلجوقی، ویژگی ها و چگونگی شکل گیری آن، به بررسی یکی از آثار پر اهمیت و قدیمی ترین نسخه شاهنامه فردوسی، معروف به "کاما" می پردازد و این شاهنامه را به عنوان یکی از اولین نمونه های تصویرگری شاهنامه معرفی می کند. تا کنون درباره شاهنامه "کاما" تنها یک مقاله در سال 1352 توسط دکتر غروی نگاشته شده است که گرچه مفید است اما کافی نیست. شاهنامه "کاما" حداقل تا زمان نگارش مقاله دکتر غروی یعنی سال 1352 در مؤسسه کاما در شهر بمبئی نگهداری می شده، اما اکنون با توجه به پی گیری های انجام شده دیگر هیچ مدرک و نشانی از آن در دست نیست. متأسفانه تنها منابع موجود برای بررسی چند تصویر مربوط به کتاب "معرفی نسخه های شاهنامه فردوسی" است.
بررسی میزان انطباق جهت سطوح و حرکت چشم انسان در درک تصویر بر اساس روانشناسی گشتالت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۸ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
75 - 84
حوزههای تخصصی:
کیده محیط پیرامون گونه ای از تصویر می باشد که درک آن بر اساس فرآیندی پیچیده انجام می شود. سیستم بینایی انسان تعداد بیشماری داده را از هم تفکیک و حتی عناصری با شباهت نزدیک به هم را از یکدیگر تشخیص می دهد. در قوانین گشتالت، نقش، جهت، حرکات و خطوط عمده در درک تصویر، مهم و اثرگذار هستند که رابطه مستقیمی نیز با عناصر جلب توجه دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اهمیت و نقش خطوط جهت تصویر و سنجش مساحت بازه های رنگی در تشکیل یک نقش بر اساس عامل جلب توجه در فرآیند ادراکی می باشد. در این خصوص، دو آزمون الف) جهت و ب) نقش-زمینه با شرکت پنجاه دانشجو برگزار گردید. در آزمون اول، رابطه ادراک تصویر بر اساس خطوط جهتی پنهان در یازده تصویر و در آزمون دوم، رابطه عناصر جلب توجه و بازه های رنگی در 33 تصویر، هر دو از طریق پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفتند. بر پایه نتایج ضمن تعریفی از نقش و زمینه، به بررسی مجدد این عوامل و جایگاه و اهمیت آن در طراحی بصری به ویژه طراحی ارتباطات پرداخته شده است. تحقیق حاضر نشان داد که لایه ها، خطوط پنهان و غیرآشکار تصویر می توانند به خوبی در هدایت چشم انسان مؤثر باشند.
چیدمان گالری: آرشیو خانوادگی یغمای جندقی
حوزههای تخصصی: