فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۱۲٬۸۸۳ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
29 - 40
حوزههای تخصصی:
کانون هنری تبریز در سال های ۸۹۶-۸۸۳ ﻫ یعنی سال های سلطنت سلطان یعقوب آق قویونلو، بدیل کانون هنری هرات در زمان سلطان حسین بایقرا (۹۱۱-۸۷۵ ﻫ) بود. پیش از همه، کانون هنری سلطان یعقوب، مجالس و محافل ادبی و هنری و علمی او و هنرپروران و هنرمندان زمان وی پژوهیده شد. تتبع آثار بازمانده از این دوره، نسخه نگاره ها، عمارات، مرقعات و غیره، از ملزومات بود. ویژگی های این آثار و کیفیت تولید آنها که جملگی در رقابت با مکتب هرات صورت می گرفت، فحص شد. نتایج حاصله، بویژه در مورد هنرمندان و تولیدات دو کانون هنری تبریز و هرات حاکی از آن بود که بین این دو کانون، رقابتی پنهان و عیان، در کار بود. ارتباط دوستانه و مودت آمیز سلطان یعقوب با دربار سلطان حسین بایقرا، در نتایج حاصله نقشی در خور داشت. در این بررسی و پژوهش، از روش تجزیه و تحلیل یافته ها و داده ها، با کیفیت چند و چونی و بازیافت جزئیات برآمده از سه فرآیند در هم تافته وصف (چیستی) ارزیابی (چگونگی) و تحلیل (چرایی) استفاده شده است. با این روش استقرایی و رویکرد علمی، تصویری گویا و کل نما از کانون هنری تبریز در دوره سلطان یعقوب آق قویونلو فراز آمد.
جست وجوی استنادی احادیث و روایات خوشنویسی در رسالات خوشنویسان ایران
منبع:
رهپویه هنر/ هنرهای تجسمی دوره اول زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱
23 - 32
حوزههای تخصصی:
از خوشنویسان ایرانی در سده های میانی دوران اسلامی (هفتم تا یازدهم/سیزدهم تا هفدهم) رسالاتی به جا مانده که همگی با نقل احادیثی از زبان پیامبر (ص) و علی (ع) آغاز شده اند. این روایات که گاه تا حد تکرارِ بی تغییر نقل های پیشینیان پیش رفته، بازتابنده سنت های مستمرّ آموزش و انتقال فنون خط در حلقه های حرفه ای خوشنویسان و متّکی به آگاهی ایشان از حضور مؤثرِ نخستین پیشوایان دین در امر کتابت و اظهار سخنانی در این زمینه بوده است. با این حال جست وجو در منابع معتبر حدیث شیعی تفاوت هایی را بین اصل احادیث و روایات خطاطان آشکار می کند که نشان می دهد ایشان چندان در پی صحت و اعتبار روایت ها نبوده و بیشتر بر شنیده ها و خوانده های خود از هم صِنفانشان تکیه کرده اند. این ناهماهنگی حتی در نقل های ایشان از جملات قصار منتسب به مشاهیر نیز عیان است. در این نوشتار پس از سیری گذرا در پیشینه آیات و احادیث مرتبط با خط و خوشنویسی در قرآن و سیره رسول الله (ص) و علی (ع)، رایج ترین احادیث و اقوال مندرج در رسالات خوشنویسی ایرانی با یکدیگر مقایسه و درجه اعتبار هر یک در آثار معتبر و معروف محدثّان شیعه جست وجو و سنجیده خواهد شد.
تحلیلی بر آیین قربانی میترا و نمادهای آن بر اساس آثار هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
51 - 60
حوزههای تخصصی:
قربانی، یکی از معروف ترین مناسک دینی و مذهبی در طول تاریخ است؛ که در اکثر ادیان، به شکلی برگزار می گردد. مناسک قربانی، اعمالی است که انسان با یک سلسله اعمال، هدایایی به پیشگاه خدایان تقدیم می نماید. قربانی گاو، به دست میترا، مهم ترین نکته در آئین میترا است. این صحنه، در تمام عبادتگاه های کشف شده آیین میترا تکرار می شود. قربانی گاو، برای حاصلخیز نمودن زمین، برای اولین بار در تاریخ بشر در مکتب میترا متداول شد و بعدها به ادیان دیگر کشیده شد. پیروزی خیر، موضوع اساسی غالب نقش های مهری است. اصولاً در کشتن گاو، مساله آفرینش است، یعنی مرگ و رستاخیز؛ موضوعی که همه ساله تجدید می شود. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی است که هدف آن تجزیه و تحلیل فلسفه قربانی در آئین میترا که با توجه به آثار هنری به جای مانده در سرزمینهای اروپایی است . و نتیجه می گیرد که نقوش برجسته در صحنه های قربانی میترا بیانگر مفاهیم نجومی ، تجسم کیهان ، نجات و رستگاری انسان و برکت و تداوم حیات می باشد که همه و همه ناشی از تاملی عمیق بر پیچیدگیهای ارتباط میان تمام موجودات است.
بازنمایی مضامین مذهبی در انیمیشن با بررسی الگوهای به کار گرفته شده در آثار ژاپنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارندگان در این مطالعه بر آن اند تا به بررسی ویژگی های در داستان های کمیک و انیمیشن های ژاپنی (مانگا و انیمه) بپردازند؛ آثاری که دارای کیفیت دینی اند و توانسته اند به تولید انیمیشن هایی با مضمون مذهبی منجر شوند؛ انیمیشن هایی که نه تنها آموزنده، بلکه سرگرم کننده و پُرمخاطب نیز بوده اند. از این رو، این آثار در چارچوب نظریه رمزگذاری/ رمزگشایی استوارت هال مطالعه شده اند. در این مطالعه نشان داده می شود که در روند به کارگیری مضامین دینی در تولید انیمیشن، برخی هنرمندان و کارگردانان تلاش می کنند تا جهان بینی و ارزش های مورد قبول خود یا جامعه را به مخاطب منتقل کنند؛ در حالی که این امکان وجود دارد که برداشت مخاطب از پیام اثر متفاوت از آن چیزی باشد که موردنظر تولیدکنندگان بوده است. از سوی دیگر، با توجه به غنای واژگان و مضامین دینی، این امکان نیز فراهم آمده است تا المان های مذهبی در آثار غیردینی صرفاً با هدف سرگرم کننده ساختن اثر به کار روند؛ اما به خوانش دینی آثار منجر شده است. نگارندگان در این تحقیق بر آن اند، با تکیه بر نظریه دریافت مخاطب، به معرفی الگوهایی تازه برای به تصویرکشیدن ایده های مذهبی در انیمیشن بپردازند. بنابراین، این مطالعه می تواند به عنوان مقدمه ای بر به کارگیری روش های جدید در تصویرپردازی مذهبی در صنعت انیمیشن کشور در نظر گرفته شود.
واکاوی بنیان های ادبی و فلسفی در اپراهای واگنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مطالعه جستاری درباره بنیان های ادبی و فلسفی اپراهای واگنر است. اهمیتِ پرداختن به موضوع این مطالعه در این است که اپراهای واگنر شاخص ترین آثار موسیقاییِ وی اند. برای دست یابی به چرایی و چگونگی بهره گیری واگنر از عناصر گوناگون موسیقایی، ناگزیر به مطالعه مواردی هستیم که شالوده های اندیشگی این هنرمند را شکل داده اند. در این مطالعه از الگوهای هم زمانی و درزمانی در زندگی موسیقایی واگنر استفاده شده است. در این الگوها ادبیات و فلسفه از اهم مواردی هستند که به طور خاص در کنار موارد فراوان دیگر، همچون سیاست و مذهب نوعِ نگرش و پایه های جهان بینیِ واگنر را بنیان نهاده اند. همچنین، از این رهگذار است که می توان ابداعات بی بدیل موسیقایی او را نظیر خلق و استفاده از لایت موتیف، خطوط آوازی، هارمونی بدیع، تنوع ارکستراسیون، و حتی اندیشه و ساخت تالار مخصوص برای اجرای اپراهای سترگش را بیشتر درک کرد و دریافت که وی برای رسیدن به آرمان های ذهنی و نمایش دغدغه های فلسفی و زیباشناسانه خویش چگونه به ساختار شکنی در اغلب عناصر موسیقی اپرایی دست زده است. بدون شک، در این راه نقش افراد مهمی همچون شوپنهاور و نیچه در فلسفه، هاینه در ادبیات، و یوهان سباستیان باخ و بتهوون در حوزه موسیقی را نمی توان نادیده انگاشت.
نگاهی گذرا به سیر تحول کارکرد موسیقی در حیات دینی یهود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر، سیر تحولِ موسیقی در حیات دینی یهود از ابتدا تا پایان هزاره اول میلادی مطالعه شده است. هدف از نگارش این مطالعه نمایاندن ارتباط بین شرایط سیاسی- اجتماعی موجود در جامعه یهود و رویکرد آنان به موسیقی بوده است. در این مطالعه، که به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده، نخست قدمت موسیقی و اَشکال اولیه آن در عهد عتیق بررسی شده، سپس، با مراجعه به گزارش های تاریخی، به عصر معبد دوم پرداخته شده و نشان داده شده است که چطور در این عصر، هنر موسیقی در جامعه یهودیِ اورشلیم به اوج شکوفایی اش رسید. با این حال، از اوایل عصر پراکندگی، ملاحظه می شود، به سبب پیدایش نگرشی منفی درباره استفاده از آلات موسیقی در میان عالمان یهودی، استفاده از این آلات در مناسک دینی تحریم شد و موسیقی در فرهنگ دینی یهود در قالب سرودخوانی به حیات خود ادامه داد. بدین ترتیب، در مطالعه حاضر نشان داده شده که چطور در زمان گشایش و رفاه نسبی رویکرد متدینان قوم یهود به موسیقی در مجموع مثبت بوده است و در هر زمان که شرایط زندگی برای این قوم سخت و جانکاه شده توجه آنان به موسیقی کمتر شده و آنان رویکردی بدبینانه به آن اتخاذ کرده اند.
بررسی تطبیقی نمایشنامه شاه لیر ویلیام شکسپیر و شاه لیرادوارد باند با تکیه بر نقش خشونت در شخصیت های ادوارد باند از دیدگاه روانکاوانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به مقایسه ی تطبیقی نمایشنامه شاه لیر شکسپیر و شاه لیر ادوارد باند با تکیه بر خشونت به عنوان عامل شکل گیری نمایشنامه های باند، پرداخته می شود. از نگاه رفتار گرایان، شخصیت فرد محصول کنش و واکنش متقابل میان دو دسته عوامل ارثی و محیطی است؛ خشونت و اخلاق نادرست و ریشه آن در کودکی و نمود آن در اخلاق کودک به بلوغ رسیده، مسئله مهمی است که با پرسش های زیادی روبه روست. هدف از این مقاله، شناخت و واکاوی خشونت وانواع آن در جوامع انسانی و بررسی نقش خشونت در آفرینش شخصیت های باند در نمایشنامه شاه لیر با دیدگاهی روانکاوانه است و با توجه به این که باز آفرینی و اقتباس حوزه ای است که در عصر حاضر بسیار مورد توجه قرار می گیرد، به انگیزه ی باند برای باز آفرینی شاه لیری دیگر می پردازیم .رویکرد روانکاوانه ی باند در خلق شخصیت های نمایشنامه شاه لیر است که مقایسه ی آن را با شاه لیر شکسپیر مهم می کند؛ از این جهت که خشونت موجود در شخصیت های شاه لیر شکسپیر به خصوص دختران شاه لیر، دارای دلیل و منشا روانی مشخص شده ای در نمایشنامه نیست، باند با دریافت این خلا، دست به پرورش و باز آفرینی شخصیت ها می زند.
تصویر، ایماژ (پی انگاره) و ادراک بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویرسازی دارای ویژگی بصری و ساده ترین راه انگاشتن است که فرایند دیداری نمودن تصورات را به کار میبندد. ایماژ همچون رسانه ای است که تأثیر و فرایند بازنمایی توانش های عاطفی را بر الگوهای دیداری و فرهنگی تصویرپردازی می کند؛ شاید بهترین و کوتاه ترین تعریف برای ایماژ جهان نگری تصویری و ذهنی است. در این مقاله آنجا که مقصود از ایماژ چیزی فراتر از تصویر محض است، برابرنهاده ی «پی انگاره» انتخاب شده است. براساس داده های تجربی کنش ما در تصور مشابه کنش ما در دیدن چیزها، شامل تصاویر است؛ اما، پرسش این است که، کدام وجه از پی انگاره در تفسیر ناظران در طول تاریخ تغییر می کند و توسط رسانه های خود انتقال می یابد؟ و چه نسبتی میان پی انگاره دریافت شده و حقیقت وجود دارد؟ این مقاله با طرح پژوهشی معناشناختی با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی درباره ی محتوای دیداری مرتبط با تصویر و با شرح بسیاری از واقعیت های برجسته و کلی در کنش های هنری درباره ی بازنمودهای تصویری در پی پاسخ به پرسش های فوق است؛ تحلیل نتایج نشان می دهد که طبیعت بصری محتوای پی انگاره ها از کیفیتی پویا برخوردار است و این کیفیت، ماهیت ذهن ما را آشکار می کند، هم چنانکه چهارچوب و عینیت اثر حاکی از مضمون پویا است که هریک از شیوه های نگریستن متفاوت به جهان است.
دلایل فقدان منظره نگاری در نقاشی ایرانی با توجّه به اتیمولوژی واژه طبیعت در زبان فارسی
منبع:
رهپویه هنر/ هنرهای تجسمی دوره اول زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱
45 - 56
حوزههای تخصصی:
مسئله مورد توجه در جستار حاضر، بحث پیرامون چرایی فقدان منظره پردازی و نقاشی طبیعت، به عنوان یک موضوع مستقل، در هنر ایران با دقت نظر در اتیمولوژی واژه طبیعت است. در نقاشی ایرانی، بر خلاف نمونه های غربی و آثار خاوردور، هرگز طبیعت و مناظر آن در جایگاه موضوع اصلی اثر قرار ندارند، در مطالعه واژه طبیعت در زبان فارسی نیز در می یابیم که واژه مذکور تا سده اخیر کاربرد معنایی مترادف با (nature) در زبان انگلیسی را نداشته و در معنای فطرت و ذات مورد توجّه ادبا و فلاسفه قرار داشته است. در زبان فارسی، پس از اسلام و اختلاط با زبان عربی، واژه ای کل نگر دال بر جهان پیرامونی، بیرون از انسان که برساخته او نیست، وجود ندارد، و واژه طبیعت با کاربرد امروزی آن در سده اخیر و در پی گسترش روابط با غرب در کلام و افکار ایرانیان وارد شده است. بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت که از آنجا که تفکر زاییده زبان است، لذا یکی از اصلی ترین دلایل عدم وجود نقاشی طبیعت در ایران را می توان ماحصل فقدان مصداق کلامی آن دانست. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل داده ها به شیوه استقرائی انجام پذیرفته است.
ارزیابی اثرگذاری نقاشی های معاصرتهران بر شهروندان با تاکید بر سه رویکرد غالب: یادمانی، انتزاعی، شبیه سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
81 - 90
حوزههای تخصصی:
امروز سیمای کلان شهر تهران مخدوش و به لحاظ هویت مندی و برقراری ارتباط با شهروندان بسیار ضعیف است. منظر شهری ارتباط مستقیم با جدارهای شهری داشته و از این بعد می توان اهمیت دیوارنگاری ها را موردبررسی قرارداد. نقاشی های دیواری می توانند در کنار ارتقا کیفیت محیط، ابزاری برای انتقال مضامین هویتی، مذهبی، فرهنگی، و ... باشند. فرضیه پژوهش آن است که نقاشی های با مضامین انتزاعی و تکنیک های اجرایی جدیدتر نسبت به سایر رویکردهای اعمال شده ، به لحاظ انسجام و هویت مندی و تأثیر بر شهروندان موفق ترند. پژوهش هایی که تاکنون صورت پذیرفته بیشتر جنبه های فنی و قابلیت های تکنیکی را بررسی کرده اند، این پژوهش به صورت تخصصی سه رویکرد غالب نقاشی های دبواری معاصر را مورد ارزیابی قرار داده و سعی نموده به این سؤال بنیادی پاسخ دهد که: کدام یک از رویکردهای سه گانه نقاشی دیواری معاصر تهران از دیدگاه شهروندان موفق تر می باشد؟ ماهیت پژوهش کاربردی و داده اندوزی به روش پیمایش و توزیع پرسشنامه بوده است، لذا تعداد 300 پرسشنامه در مناطق مختلف تهران توزیع شد، نتایج حاصل بیانگر این موضوع بود که نقاشی های دیواری متأخر از دیدگاه شهروندان در سنجه های مورد ارزیابی، وضعیت مطلوبی نسبت به آثار پیش از خود دارد، همچنین اولویت های شهروندان درزمینه موضوع نقاشی دیواری به ترتیب: رویکردهای انتزاعی، شبیه سازی و یادمانی می باشد.
استخراج و طبقه بندی الگوهای تارسازی با هدف تشخیص سازندگان تار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی ساخت ساز در همه جوامع اهمیت زیادی دارد. علاوه بر اینکه باعث شناخت بیشتر بخش های مختلف ساز و تأثیر هر یک از آن ها در صدای نهایی می شود، تأثیر بسیاری در پیشبرد روند نوازندگی در جامعه دارد و حتی به آن جهت می دهد. در پژوهش حاضر به استخراج الگوهای تارسازی پرداخته شده است. هدف اصلی این پروژه یافتنِ الگوهای مخصوص هر سازنده است؛ الگویی که مبنای تشخیص تارهای سازندگان مختلف است. فرضیه اصلی نیز بر این استوار است که، با وجود الگوهای یکسان دیداری، تفاوت هایی وجود دارد که موجب تشخیص تارهای مختلف می شود. در این پژوهش نخست اطلاعات به روش میدانی جمع آوری شد؛ از این قرار که نخست دو نسلِ تارساز انتخاب شدند: یکی، نسل گذشته که دیگر در قید حیات نیستند، اما از سازهایشان استفاده می شود؛ دیگری، نسل تارساز ارجح حاضر. سپس، پروژه با طرح پرسش نامه ای از سازندگانِ تار، که در دسترس بودند، شروع شد. بعد، به عکاسی و اندازه گیری سازهای سازندگان انتخاب شده با معیارهای یکسان پرداخته شد و نتایجی حاصل شد. تفاوت های متمایزِ سازها بدین قرار است: تفاوت در اندازه قله های دو طرف کاسه، شکل، و اندازه اتصال کاسه و نقاره از پشت؛ میخ های روی استخوان سرپنجه؛ میخ های روی سیم گیر؛ اندازه اتصال کاسه و نقاره (مضراب خور)؛ شکل بیرونی کاسه و نقاره؛ و تراز ساز از قسمت بیخ دسته.
بررسی سیر تحول نقش هارپی در هنر ایران (از دوران پیش از تاریخ تا دوران معاصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
53 - 67
حوزههای تخصصی:
هارپی به عنوان مخلوقی ترکیبی، قدمتی طولانی در هنر ایران دارد و باید خاستگاه آن را در هنر پیش از تاریخ جست. این نقش به عنوان موجود ترکیبی انسان- پرنده، با اساطیر کهن گره خورده است و در گذر زمان، در فرم مشخص و مفاهیم متفاوت استمرار یافته است. هارپی را در دوران پیش از تاریخ، حامل مردگان به جهان دیگر تصویر می کردند که در دوران تاریخی با مفاهیم اسطوره ای پیوند خورد و در دوره اسلامی با مفاهیم قدسی متمایز شد. در دوران معاصر نیز جدا از مفاهیم سنتی اش با ذهنیات هنرمندان درآمیخت.
این مقاله بر آن است تا به بررسی نقش هارپی و سیر تحول آن در هنر ایران بپردازد. تحقیق پیش رو به روش اسنادی و مطالعات کتابخانه ای با استفاده از منابع مختلفی صورت گرفته و از سایت های معتبر همچون سایت موزه متروپولیتن در کنار تورق بیش از پنجاه جلد کتاب در باب هنر ایران، برای دستیابی به مجموعه ای از تصاویر هارپی بهره گرفته شده است. از آنجا که نقش مزبور، در هنر معاصر یکی از معرف های هنر سنتی است، نیاز به ریشه یابی و آشنایی با مفاهیم آن احساس می شود. نتیجه مقاله نشان می دهد نقش هارپی با حفظ فرم اصلی اش، در دوره های مختلف مفاهیم متغیر را عرضه می دارد؛ اما به واسطه جوهره وجودی اش (انسان-پرنده) همواره با مفاهیم معنوی و آسمانی در ارتباط است.
تحلیل تجربه طراحان در مواجه با فن آوری هولوگرافیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
125 - 132
حوزههای تخصصی:
با پیچیده تر شدن مسائل طراحی و نیازهای جدید کارفرما، لزوم استفاده از فنآوریهای نو درزمینه ارائه ایده نیز به وجود میآید. یکی از فنآوریهای جدیدی که اخیراً مورداستفاده طراحان قرار میگیرد، هولوگرافی است که طراحان را درزمینه ارائه سه بعدی ایده هایشان یاری میکند. این تحقیق با هدف معرفی فنآوری هولوگرافی، به عنوان یکی از پدیده های مرتبط با واقعیت مجازی، بررسی تجربیات طراحان در رویارویی با هولوگرام های سه بعدی و نظرات کاربران در خصوص این فنآوری جدید انجام گردیده است. به این منظور، ابتدا در خصوص فنآوری هولوگرافی و بعد چاپ سه بعدی تحقیق شد و بعد این دو فنآوری با هم مقایسه شدند. سپس جهت دستیابی به نظرات کاربران، 27 نفر از طراحان و معماران در مواجه با یک نمود عینی از فنآوری هولوگرافی که به وسیله برنامه های مجازی موجود در موبایل تهیه شده بود و یک نمونه اولیه ایجادشده به روش چاپ سه بعدی قرار داده شدند. نتایج مطالعه نشان داد که اگرچه این فنآوری جدید برای طراحان بسیار جذاب است ولی تعداد بیشتری هنوز تمایل به استفاده از چاپ سه بعدی دارند. همچنین عواملی چون هزینه زیاد این فنآوری و میل درونی انسان به مقاومت در برابر تغییر نیز عواملی تأثیرگذار بر نتایج میباشند. البته با گذر زمان، قطعاً این فنآوری کم هزینه تر و فراگیرتر خواهد شد.
مطالعه تطبیقی سفال کوباچه ایران (صفویه) و سفال ایزنیک ترکیه (عثمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
55 - 66
حوزههای تخصصی:
شباهت سفالینه های کوباچه تبریز دوره صفویه با سفالینه ایزنیک ترکیه در دوره عثمانی این سؤال را پدید می آورد که علل تشابه این دو گونه سفالینه چه بوده و کدام یک بر دیگری تأثیر گذاشته است؟ شیوه ساخت این ظروف، تزئینات ظروف سفالی ایران و ایزنیک و رنگ های مشترک، حکایت از تأثیر متقابل آنها در دوره های زمانی خاص دارد. هدف تحقیق، شناسایی نمونه های مشابه در ایران و ترکیه و بررسی علل احتمالی تأثیر پذیری این دو گونه سفالینه از یکدیگر است. ظروف کوباچه که با نقوش ختایی و رنگ های متنوع تزئین شده ، در ایزنیک ترکیه نیز با اشتراکاتی در طرح و رنگ دیده می شود. این مقاله، ابتدا به معرفی دو گونه سفال کوباچه و ایزنیک پرداخته است. سپس با بررسی روابط و مراودات فرهنگی و سیاسی دو کشور، به عوامل احتمالی تأثیر گذار سفال کوباچه بر سفال ایزنیک و تبیین اشتراکات در تزئین و رنگ پرداخته است. یافته های تحقیق نشان داد مهاجرت عده ای از هنرمندان تبریزی به ترکیه و پس از آن، حمله عثمانی ها در چالدران و سپس، دستیابی آنها به خزانه دولت صفوی در تبریز و به غنیمت بردن آثار هنری و هنرمندان آن منطقه به پایتخت عثمانی، باعث تأثیرپذیری سفالینه های ایزنیک از سفال کوباچه شده است.
تحلیل پدیدارشناختی واقعیت افزوده به مثابه رسانه در هنر معاصر (هنر واقعیت افزوده در دوسالانه ونیز و استانبول 2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
21 - 30
حوزههای تخصصی:
حوزه رسانه نوین به گفتمانی اشاره دارد که با تکنولوژی و رسانه های معاصر پوشیده شده است. امروزه بسیاری از هنرمندان با تکنولوژی دیجیتال به مثابه رسانه هنری سروکار دارند. واقعیت افزوده، فنّ روی هم گذاری نگاره های کامپیوتری بر نمای زنده جهان واقعی است. هنر واقعیت افزوده، به آثار هنری نمایش داده شده در محیط واقعی گفته می شود که از واقعیت افزوده به مثابه رسانه هنری استفاده می کنند. به دلیل تعاملی بودنِ هنر واقعیت افزوده، مخاطب آن به کمک کنش بدنی خود به تجربه زیباشناختی می پردازد. هدف از این پژوهش، بررسی نقش بدن در تجربه هنر واقعیت افزوده است. نمونه های مورد مطالعه، برگرفته از آثار هنر واقعیت افزوده در دوسالانه های ونیز و استانبول در سال 2011 است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، استفاده از سنجه های غیرواکنشی شامل عکس و تصاویر ویدئویی برگرفته از اینترنت است. در این پژوهش با تبیین تمایز میان دو مفهوم تصویر بدن و شاکله بدن نزد موریس مرلوپونتی، مشاهده می شود که در هنر واقعیت افزوده با استفاده از شاکله بدنی، عاملیت مخاطب اثر هنری به عنوان هستی تن یافته افزایش یافته است و التفات سوژه متجسد در مقابل رسانه، به شیء افزوده شده معطوف می شود.
رقم مسجع: علل و رویکرد مذهبی- اجتماعی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله مبتنی بر این فرضیه است که ظهور رقم مسجع در نقاشی اواخر دوره صفوی، افشاریه، زندیه و اوایل قاجار، بنا به مصالح مذهبی و لزوم اجتماعی و اقتصادی بوده است. از مکتب اصفهان به بعد که نقاشی تا حدودی از حصار دربار بیرون آمد، در جامعه اصفهان بسط و گسترش یافت و با زندگانی روزمره مردم گره خورد، نقاشان با معضل مقبولیت آن در بین عامه مردم مواجه شدند؛ چون نقاشی از دوره اسلامی بنا به مسائل کلامی و مذهبی همچنان در هاله ای از حرمت قرار گرفته بود و گرچه گذشت ایام، این دیدگاه را تا حدودی تلطیف کرده بود، پیکرنگاری نزد گروه هایی از جامعه همچنان در معرض بی مهری قرار داشت. نقاشان برای حل این معضل به رقم هایی روی آوردند که مفهوم دوپهلو داشت: یکی مفهوم مذهبی و دیگری حرفه ای. شیوه فرنگی سازی هم که از نیمه های سده دهم هجری در نقاشی ایران شروع شده بود، به کمک نقاشان آمد و آنها با گنجاندن پیکره های فرنگی، مناظر و مزایای اروپایی در آثار خود، درواقع به نوعی فرافکنی مفهومی پرداختند و تاحدودی توانستند معضل حرمت در نقاشی های پیکرنگارانه را حل کنند. در این مقاله با روش استقرایی و فرایند وصف و ارزیابی و تحلیل، علل و عوامل موضوع تتبع می شود.
بررسی نقش و آثار گرونوالد در اپرا و سمفونی ماتیاس نقاش اثر هیندمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر جستاری پیرامون اپرای ماتیاس نقاش و بررسی تحلیلی و آنالیتیکال سمفونی با همین نام اثر پل هیندمیت با محور قرار دادن زندگی اجتماعی و هنری ماتیاس گرونوالد به عنوان نقاش و هنرمند دوره رنسانس و همچنین تاثیر تحولات پیرامون او بر پیکره ی آثارش است. این مقاله نشان خواهد داد که تفکر اکسپرسیونیست در حوزه ی هنر نقاشی تنها مختص به اوایل قرن بیستم نبوده و در قرون گذشته نیز ردپای آن را می توان در نقاشی های هنرمندی نظیر گرونوالد یافت و آهنگسازان طرفدار این نهضت همچون هیندمیت با روحیه نوکلاسیک خود سعی در خلق آثاری از این دست برای دستیابی به ارتباط هنرهای نقاشی و موسیقی با ترکیب دو سبک اکسپرسیونیست و نوکلاسیک نموده اند. آهنگساز، در این مجموعه –شامل اپرا و سمفونی- ابتدا بر اساس داستان زندگی گرونوالد، طرح اپرایی را به نام ماتیاس نقاش در سال 1933پی ریزی می کند. همزمان با شروع کار بر روی اپرا، با پیشنهاد ساخت اثری ارکسترال، سوئیتی را در سه موومان با همان نام (بعدها به آن لقب سمفونی می دهند) با الهام از سه تابلوی گرونوالد در سال 1934خلق نموده و یکسال بعد نیز اپرای مورد نظر از جانب وی ساخته می شود. روش تحقیق در این مقاله به صورت مقایسه ای-تطبیقی میان هنرهای نقاشی و موسیقی بر اساس منابع کتابخانه ای موجود انجام شده است.
تحلیل و بازشناسی نمادگرایانه نقوش مشترک منسوجات ساسانی و آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
103 - 116
حوزههای تخصصی:
استفاده از نقوش و نمادها در هنر ایران که پیش از دوره ساسانیان نیز جایگاه والایی داشته است، تا پس از حکومت ساسانیان و در تمدن و هنر اسلامی ایران نیز در بیان هنری کاربرد بسیاری یافت. این نقوش دربردارنده تجارب اجتماعی، فرهنگی و معتقدات مذهبی دوران خود هستند؛ لذا به فهم بهتر سیر تحول اندیشه های مردم دوران خود کمک می کنند. یکی از شاخصه های مهم منسوجات ساسانی، نقوش تزیینی به کاررفته در آن است که تأثیر عمیقی بر هنر دوره های مختلف تاریخی بعد از خود گذاشته است. از این جمله می توان به دوره سامانی، آل بویه و... اشاره کرد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی– تحلیلی است و سعی شده تا علاوه بر معرفی نقوش و عناصر تزیینی مشترک به کاررفته در منسوجات دوره ساسانی و آل بویه، به شناسایی و تحلیل نمادگرایانه نقوش مشترک منسوجات در این دو دوره پرداخته شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بیشترین مضامین و نقوشی که به عنوان نقوش تزیینی در منسوجات دوره آل بویه استفاده شده اند، درواقع همان نقوش دوره ساسانی است که با کیفیات فرمی و محتوایی متفاوتی به کار رفته اند.
بازنمایی قزلباش ها در نگاره های شاهنامه طهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
43 - 52
حوزههای تخصصی:
قزلباش ها از مهم ترین عوامل قدرت در دوره صفوی بوده اند که نزدیک به یک قرن، مهم ترین مناصب نظامی و سیاسی ایران را دراختیار داشتند. آن ها نقش اصلی را در به قدرت رسیدن صفویان ایفا کردند. هم زمان با قدرت قزلباش ها، تصویرسازی شاهنامه طهماسبی به دستور شاه اسماعیل اول (905-930/1499-1523) آغاز شد و در زمان سلطنت شاه طهماسب اول (930-984/1523-1576) پایان پذیرفت و قزلباشان که مشخصه اصلی آن ها، کلاه های موسوم به قزلباش بود، در این نگاره ها تجسم یافتند. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی-تحلیلی و تاریخی و روش گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای، به این سؤال پاسخ داده است که نگارگر تاچه میزان توانسته جایگاه و اهمیت قزلباش ها را در این دوره درخلال نگاره های شاهنامه طهماسبی تصویر کند. این نوشتار با هدف آشنایی با جایگاه و دلایل اهمیت قزلباش ها در اوایل عصر صفوی انجام پذیرفته است. انتظار می رود موقعیت منحصربه فرد قزلباش ها در عرصه سیاسی، دلیل اصلی بازنمایی گسترده آن ها در نگاره های شاهنامه طهماسبی بوده باشد. نتایج این پژوهش ضمن تأیید فرضیه فوق، نشان می دهد که عنوان قزلباش، به جنبه ای فراقبیله ای اشاره دارد؛ به طوری که در دوره صفوی، ایران را با نام کشور قزلباش می شناخته اند. مناصب قزلباش ها هم که در نگاره های شاهنامه طهماسبی درقالب مناصب درباری، نظامی و هنری مشاهده می شود، در بسیاری از موارد، این جنبه از قابلیت آن ها را نشان می دهد.
حضور هخامنشیان در تراکیه و بررسی تأثیرات هنر و معماری آنها با استناد به شواهد باستان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
69 - 80
حوزههای تخصصی:
از دوره هخامنشی آثار و مدارک باستان شناختی فراوانی به دست نیامده است؛ ولی روزبه روز بر دامنه کشفیات مربوط به این دوره افزوده می شود. از نمونه این مدارک می توان به گنجینه ها و آثار به دست آمده در مناطق مختلف شاهنشاهی ازجمله تراکیه در حوزه شبه جزیره بالکان اشاره کرد. این منطقه ازنظر داشتن منابع غنی زیرزمینی و به عنوان منطقه ای واسط در مقابله با سکاها، برای شاهنشاهی هخامنشی اهمیت بسیاری داشته است. با توجه به کمبود اطلاعات مربوط به این حوزه، هدف از مقاله پیش رو، انجام پژوهشی مستقل درزمینه تأثیرات و ارتباطات هخامنشیان با منطقه تراکیه است. لذا در این مقاله سعی بر آن است ازطرفی حضور هخامنشیان در تراکیه و ارتباطات متقابل میان آن ها و از طرف دیگر، ارتباطات و شباهت گنجینه های تراکیه با دیگر گنجینه های منتسب به دوره هخامنشی بررسی شود. نتیجه بررسی ها نشان می دهد تراکیه پس از اینکه جزء ساتراپ های هخامنشی قرار گرفت، درزمینه هنر و معماری، استانداردسازی هخامنشی را پذیرفت. ازجمله این موارد می توان به شباهت قبور تراکیه با قبور هخامنشیان، ظروف فلزی، ریتون ها، نقوش برجسته، استاندارد وزنی پیاله ها و... اشاره کرد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و بر پایه گردآوری اطلاعات، داده های مستند تصویری و مطالعات کتابخانه ای انجام شده است.