مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
لوت
حوزه های تخصصی:
یاردانگ ها لندفرم های منحصر به فردی در مناطق خشک دنیا (و احتمالاً در زهره و کره مریخ) هستند که امروزه با پیشرفت فناوری دورسنجی و دسترسی به تصاویر ماهواره ای با دقت بسیار بالا، امکان استخراج اطلاعات از آنها فراهم آمده است. اطلاعات ماهواره ای موجود نشان می دهند که مگایاردانگ ها در آسیای مرکزی (چین)، بیابان لوت در ایران، شمال عربستان سعودی، بیابان نامیبیا، بیابان لیبی در مصر، صحرای مرکزی، بیابان های پرو و شیلی و آرژانتین وجود دارند. در سال 2003 وزارت ملی هوا و فضای امریکا داده های رادار SRTM با دقت 90 متر را برای تقریباً 80 درصد کره زمین ارائه کرد. آنالیز توپوگرافی به واحدهای همگن اراضی نقش بسیار مهمی در ارائه اطلاعات پایه برای برنامه ریزی ایفا می کند. در ژئومورفومتری ـ روش اندازه گیری کمی و کیفی توپوگرافی ـ پارامترهای مورفومتریک نظیر شیب، منحنی حداکثر، منحنی حداقل یا منحنی مقطع عرضی از مدل رقومی ارتفاعی استخراج می گردد. در این مقاله پهنه بندی یاردانگ های لوت از طریق آنالیز مورفومتریک و استخراج پارامترهای نمای اول (شیب) و نمنای دوم (مثل منحنی مقطع عرضی، منحنی حداکثر و حداقل) با کمک معادلات درجه دوم دومتغیری بر روی مدل رقومی ارتفاعی مستخرج از داده های رادار صورت گرفت. سپس این پارامترها به عنوان ورودی شبکه عصبی مصنوعی ـ الگوریتم شبکه خودسازمانده مورد استفاده قرار گرفتند و با بهره گیری از پتانسیل این الگوریتم یاردانگ های لوت به صورت نیمه اتوماتیک و با سرعت و دقت بالا پهنه بندی گردید. نتایج آنالیز مورفومتریک بیابان لوت نشان داد که لندفرم یاردانگ و راهروها 34 و 43 و اراضی مسطح با درجات شیب مختلف 23 درصد منطقه را شامل می شوند.
مقایسه و تحلیل ویژگی های ژئومورفولوژیکی نبکاهای چهار گونه ی گیاهی در غرب دشت لوت (شرق شهداد دشت تکاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نبکا یکی از اشکال تراکمی ماسه های بادی است که تحت تأثیر پوشش گیاهی و به دام انداختن ماسه های بادی در محیط های بیابانی و نیمه بیابانی به وجود می آید. این پژوهش به بررسی ویژگی های اکوژئومورفولوژیکی نبکاهای گیاهان جنس Tamarix و Prosopis koelziana در غرب دشت لوت پرداخته است. به این گونه که پس از شناسایی محدوده ی مورد مطالعه با استفاده از ترانسکت، نبکاهای مورد نظر انتخاب و ویژگی های مورفومتری نبکاها و نوع گیاه بررسی شده و با نمونه برداری از رسوبات نبکاها، به گرانولومتری نمونه های رسوب در آزمایشگاه پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که در بین 30 نبکای انتخاب شده، 4 گونه ی گیاهی وجود دارند که نبکاها با توجّه به نوع گیاه، ویژگی های مورفومتری متفاوتی دارند. نتایج به دست آمده از تحلیل همبستگی عوامل مورفومتری نبکاها (ارتفاع تپّه ی نبکا، ارتفاع تاج گیاه از سطح زمین، مساحت نبکا، محیط و پهنای نبکا) نشان می دهد که همبستگی در رابطه با گونه های Tamarix aphylla و Prosopis koelziana ، در سطح 99 درصد معنادار هستند. بیشترین میانگین ارتفاع نبکا در گونه ی Tamarix aphylla 8/7 متر و میانگین ارتفاع تاج گیاه 09/11 متر است. در مورد میانگین مساحت، محیط و پهنای نبکا، بیشترین مقدار مربوط به Tamarix aphylla است که به ترتیب 39/322، 3/68 و 24/18 متر است. همچنین نتایج به دست آمده از گرانولومتری نشان می دهد که از دید درشتی رسوبات، درشت دانه ترین رسوبات، مربوط به گونه ی Tamarix aphylla بوده و گونه های دیگر در جایگاه های بعدی قرار می گیرند. تحلیل همبستگی گرانولومتری رسوبات نشان می دهد که نوع گونه ی گیاهی، در اندازه ی رسوبات هر یک از نبکاها تأثیر شایانی دارد، به طوری که در سطح یک منطقه که وزش باد و رسوبات مشترک زیادی دارند، ویژگی های رسوبات نبکاها با توجّه به نوع گونه ی گیاهی با یکدیگر متفاوت است.
تحلیل کمّی ژئومورفومتری کلوت های واقع در غرب بیابان لوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلوت های لوت یکی از شگفت انگیزترین عوارض ژئومورفیک هستند که حاصل عملکرد مشترک فرسایش کاوشی آب و باد غالب تک جهته می باشند. این عوارض در مناطق خشک و نیمه خشک به شکل پشته های خطی طویل که توسط دالان های U شکل از یکدیگر جداشده، به صورت موازی نمایان می شوند و دارای قله های گرد و هموار هستند. شناخت مؤلفه های ژئومورفومتری کلوت در تعریف شاخص های شکل شناسی آن از اهمیت قابل توجهی برخوردار بوده و روابط بین آنها می تواند به عنوان زیرساخت مدل سازی شاخص های مورفولوژی، طبیعی و ناهمواری مدّنظر قرار گیرد. هدف از این پژوهش تحلیل کمّی ژئومورفومتری کلوت های لوت در قالب بررسی روابط و ارائه مدل های موجود بین پارامترهای قابل اندازه گیری کلوت ها و گروه بندی آنها با استفاده از روش های آنالیز رگرسیون، و تحلیل واریانس می باشد. بدین منظور ابتدا مهم ترین پارامترهای ژئومورفومتری ۱۰۸ کلوت به روش نمونه برداری طولی در امتداد سه ترانسکت مستقرشده بر روی مدل رقومی ارتفاع با اندازه پیکسل ۳۰*۳۰ متر مورداندازه گیری قرار گرفت. سپس با استفاده از تکنیک های آنالیز رگرسیون، تحلیل واریانس و آزمون های تعقیبی به بررسی روابط آماری بین پارامترها و گروه بندی آنها مبادرت گردید. نتایج آنالیز رگرسیون تک متغیره حاکی از وجود حداکثر ارتباط معنی دار خطی طول و عرض با ضریب تبیین ۴۱۵/۰ و ارتفاع و شیب دامنه روبه باد برای روابط درجه ۲ و درجه ۳ به ترتیب با ضریب تبیین ۳۸۶/۰ و ۳۹۵/۰ می باشد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه حاکی از حداکثر ارتباط معنی دار ارتفاع با سایر پارامترها با ضریب تبیین ۸۶۲/۰ و حداقل ارتباط معنی دار برای مدل سازی طول با ضریب تبیین ۴۲۳/۰ می باشد. نتایج حاصل از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی نشان می دهد که ازنظر آماری تفاوت معنی داری در سطح احتمال خطای کمتر از ۰۵/۰ در مؤلفه ارتفاع بین کلوت های مطالعاتی وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از همگنی زیرگروه های کلوت ها حاکی از طبقه بندی آنها به زیرگروه های متعدد است.
تحولات شکل زایی چاله لوت در کواترنر ( با تأکید بر بازسازی پادگانه های دریاچه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دشت لوت با وسعتی حدود 54000 کیلومتر مربع به صورت چاله ای بیضی شکل با امتداد شمالی– جنوبی یکی از پدیده های ژئومرفیک منحصر به فرد در جهان است و با تأثیر از تحولات اقلیمی و تکتونیکی دوران چهارم ، تغییرات زیادی را تجربه کرده است. این پدیده ها در منطقه همواره این پرسش را مطرح می کند که علت تفاوت در فرم سازی در این بخش از ایران چیست. پاسخ به این پرسش با اتکا به شواهد عینی و تحلیل های دیداری و رقومی و نقشه های منطقه بر ما روشن می کند که اولاً این منطقه با شرایط متفاوت اقلیمی و تحولات متعددی در دوران کواترنر رو به رو بوده است و ثانیاً شرایط اقلیمی حاکم بر این منطقه بر خلاف مناطق دیگر ایران که اغلب با برودت و فعالیت های یخچالی همراه بوده است، بیشتر متأثر از اقلیم مرطوب و گرم مشابه با اقلیم های موسمی امروز است و از این رو سیستم های شکلزا درآن، نسبت به دیگر مناطق ایران تفاوت های چشمگیر داشته است؛ به طوری که شواهد ژئومرفیک بررسی شده در منطقه شاهدی برحاکمیت دوره های مرطوب است. نتیجه حاکمیت اقلیم موسمی در این بخش از ایران که به مراتب قوی تر و گسترده تر از اقلیم موسمی فعلی حاکم در جنوب شرق ایران بوده است، تشکیل دریاچه بزرگ لوت به عنوان شاهد دریاچه های بارانی در دوران چهارم را توجیه می کند. نتایج بررسی های ژئومرفیک درحاشیه این دریاچه خشک شده که بیشتر متکی به ممیزه های دیداری و تحلیل های تصاویر ماهواره ای بوده است، حکایت از شناسایی هفت سطح فرسایشی و یا به عبارتی پادگانه های دریاچه ای در بخش شرقی و شمالی آن است و بر اساس اصل انطباق [1]این سطوح به خوبی از وقوع دوره های مرطوب با شدت و ضعف های متعدد پرده بر می دارد. نکته قابل ذکر دیگر، فعالیت های تکتونیکی بسیار جدیدی است که بخش غربی این دریاچه را متحول می کند و سبب جا به جایی و از میان رفتن تراس ها شده است. این شواهد خود دالّ بر جوان تر بودن فعالیت های تکتونیکی از دوره های مرطوب قابل ردیابی در لوت است و وجود شکستگی های متعدد در دامنه مخروطه افکنه ها و تغییر کانون های همگرای آنها به خوبی حکایت از تعدد فاز های تکتونیکی در خلال تحولات و تغییرات اقلیمی در این ناحیه دارد. حکایت باد (جهت و سرعت) نیز مسئله مهم و قابل توجهی بوده است و قسمت دشت لوت در قلمرو وزش بادهایی از جهت شمال، جنوب، شرق و غرب مانند امروز قرار داشته با این تفاوت که شدت آن بسیار بیشتر بوده و تأثیر بسیاری بر فرم های منطقه داشته است .
بررسی مخاطرات ژئومورفولوژیک آبی-بادی شمال غرب میراث جهانی لوت(حدفاصل جاده ی نهبندان- شهداد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۱
1 - 18
حوزه های تخصصی:
ایران جزو 10 کشور اول مستعد وقوع مخاطرات طبیعی دنیا است. از جمله راهکارهای اساسی به عنوان ابزاری کار آمد در جهت کاستن از مخاطرات فوق، شناسایی عوامل دخیل در ایجاد مخاطرات و پهنه بندی میزان خطر است. پژوهش حاضر نیز برای دست یافتن به چنین هدفی به بررسی مخاطرات ژئومورفولوژیک آبی - بادی بر روی جاده شهداد- نهبندان واقع در شمال غرب میراث جهانی لوت پرداخته است. در این راستا ابتدا به صورت میدانی نقاط مخاطره آمیز شناسایی و به کمک جی پی اس مارک شد. سپس عوامل موثر در وقوع مخاطرات مورد نظر شناسایی و به کمک مجوعه فازی و اخذ نظر کارشناسان وزن دهی شده و لایه ها با استفاده از مدل تحلیل شبکه ای همپوشانی شد. نتایج حاصل از تحلیل پهنه بندی خطر نشان داد که حدود219 کیلومتر از طول جاده دارای خطر متوسط تا خیلی زیاد از نظر سیلاب و 252 کیلومتر از طول مسیر در پهنه خطر متوسط تا خیلی زیاد حرکت ماسه های روان واقع شده است. که این امر توجه به برنامه ریزی و مطالعات محیطی در محور ارتباطی ذکر شده به عنوان یکی از مهمترین محور های مواصلاتی در جهت دست یابی به میراث جهانی لوت و عوارض چشم نواز ژئومورفولوژیکی آن است را به خوبی آشکار می سازد.
تحلیل مورفومتری پیکان های ماسه ای حاصل از گونه خارشتر (Alhagi maurorum) در غرب دشت لوت (شرق شهداد)
حوزه های تخصصی:
وسعت زیادی از پهنه ایران را سطوح نسبتاً هموار و کم ارتفاعی تشکیل می دهد که به دلیل ارتفاع اندک و سایر عوامل اقلیمی، از شرایط اقلیمی خشک و نیمه خشک برخوردارند. فقر پوششگیاهی و همواری نسبی، موجب غلبه فرآیندهای کندوکاو و تراکم بادی در این مناطق شدهاست. میزان فرسایش بادی و حجم نقل و انتقال مواد، وابسته به ویژگی های باد اعم ازسرعت، جهت و فراوانی آن است. قدرت حمل مستقیم باد محدود به ذراتی می گردد که قطرآن ها کمتر از 2 میلی متر باشد. این پژوهش سعی دارد که به بررسی ویژگی های ژئومورفولوژیکی پیکان های ماسه ای گونه گیاهی خارشتر (Alhagi maurorum) در غرب دشت لوت (شرق شهداد) بپردازد. تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی مبتنی بر روش های میدانی و کتابخانه ای است. بدین صورت که پس از مشخص کردن محدوده مورد مطالعه، با استفاده از ترانسکت، پیکان های ماسه ای مورد نظر مشخص و سپس به بررسی مورفومتری، و گرانولومتری نمونه ها در آزمایشگاه پرداخته شد. نتایج نشان می دهد که همبستگی بسیار تنگاتنگی بین طول پیکان ماسه ای با ارتفاع گیاه و تپه ماسه ای وجود دارد، به طوری که در سطح 99 درصد معناداری می باشند. همچنین نتایج حاصل از گرانولومتری ماسه ها نشان می دهند که در هر سه نمونه گرفته شده از قاعده، وسط و راس پیکان، رسوبات درشت دانه با اندازه های بیشتر از 250 میکرون وجود ندارد. در بین رسوبات با اندازه 250 میکرون ملاحظه می گردد که در قاعده پیکان نسبت به وسط و راس آن، رسوبات درشت دانه بیشتری وجود دارد.
اثر ارتفاعات در ایجاد بیابان های بادپناهی (شبیه سازی اثر کوه های کرمان در ایجاد بیابان لوت)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱
165 - 145
حوزه های تخصصی:
در توزیع مکانی ناهمگون ریزش های جوی و شکل گیری بیابان ها، شرایط جغرافیایی و به خصوص عامل ارتفاعات، نقش مؤثری دارند. بیابان لوت، یکی از خشک ترین مناطق زمین در کمربند بیابانی جهان است که در ایامی از سال تحت سیطره پرفشار جنب حاره ای قرار داشته و علاوه بر آن، در سایه باران کوه های استان کرمان نیز واقع شده است. بر این اساس در این پژوهش تلاش شده است میزان اثرگذاری ارتفاعات در ایجاد بیابان لوت با استفاده از داده های مشاهدات ایستگاهی و شبکه بندی شده (ERA-Interim/ECMWF) بارش و داده های مورد نیاز جهت اجرای مدل اقلیم منطقه ای (RegCM4.1) از ICTP، شناسایی گردد، از این رو به این منظور با حذف توپوگرافی در مدل اقلیمی منطقه ای RegCM4.1، اثرات این سد کوهستانی بر میزان بارش منطقه بررسی گردید. شبیه سازی در دو حالت مرجع و حذف توپوگرافی برای سال آبی 2006- 2007 انجام گرفت.
تحلیل مورفولوژی برخان های غرب لوت با استفاده از خصیصه های مورفومتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
175 - 197
حوزه های تخصصی:
یکی از خصیصه های مهم برخان ها، پویایی و امکان جابجایی آن ها تحت شرایط مختلف است که این ویژگی دارای تبعات و تهدیدهایی برای مراکز انسانی می باشد. در این پژوهش به تحلیل مورفولوژی برخان های غرب لوت با استفاده از خصیصه های مورفومتری اقدام گردید و در این راستا به بررسی مؤلفه های مورفومتری 7 برخان در منطقه پشوئیه در غرب بیابان لوت و میزان استعداد آن ها برای جابجایی پرداخته شد. روش کار بدین گونه بود که طی بازدید میدانی، از نقاط مختلف هر برخان، شامل بازوی راست و چپ، رأس برخان، دامنه ی رو به باد و پشت به باد آن، نمونه های مورد نظر برداشت و با استفاده از ظروف مخصوص به آزمایشگاه منتقل شد. از این رو، ارتفاع، عرض پهلوی راست، عرض پهلوی چپ، طول بازوی راست، طول بازوی چپ، طول دامنه ی رو به باد، طول دامنه ی باد پناه، پهنای برخان، شیب دامنه رو به باد، شیب دامنه پشت به باد و مساحت برخان، اندازه گیری و مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفت و همبستگی آنها محاسبه شد، سپس مولفه های موفومتری که از قسمت های مختلف برخان انجام گرفته بود، در نرم افزار spss مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفت. در نهایت همبستگی آن ها محاسبه شد. به منظور تکمیل مطالعات از نقشه های 1:250000 و 1:50000 توپوگرافی و عکس های هوایی مربوط به منطقه و همچنین تصاویر Google Earth استفاده شد. از مورفومتری برخان ها این نتایج حاصل شد که با کاهش میزان درصد شیب، کاهش ارتفاع پیشانی برخان را خواهیم داشت. مطالعات نشانگر این است که بزرگترین برخان، برخان پنجم است که دلیل آن، قدمت و موقعیت قرارگیری آن بوده و کوچکترین آنها به دلیل انشعاب آن از برخان نامتقارن مجاور و جوان بودنش، برخان ششم می باشد. در بخش اعظم برخان ها، به دلیل وجود ارتفاعات در سمت راست برخان ها و جهت وزش باد از سمت شمال و شمال غرب، موجب رشد کم بازوهای راست و افزایش طول بازوهای چپ شده است. با توجه به محاسبه همبستگی اجزای مختلف برخان ها، اجزای برخان ها دارای همبستگی بالای 95 درصد هستند که خود نشان از رشد هماهنگ اجزای برخان در راستای باد منطقه و همچنین هماهنگی بین بزرگی و کوچکی آن ها و رشد اجزای آن دارد.
بررسی جاذبه های مورفودینامیک و ویژگی های آسایش اقلیمی اکوسیستم های بیابانی جهت توسعه ی اکوتوریسم مطالعه ی موردی: حاشیه ی غربی دشت لوت (شهداد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال دوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۶
203 - 225
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل موثر بر آسایش انسان، شرایط جوی و اقلیمی است. انسان از ابتدابه طور مستقیم و غیر مستقیم متأثر از این شرایط بوده است. امروزه مطالعه ی تاثیر وضعیت جوی و اقلیمی بر روی زندگی و آسایش و رفتار انسان در قالب یکی از شاخه های علمی به نام زیست اقلیم شناسی انسانی مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد. رابطه ی بین هوا، اقلیم و توریسم به اشکال گوناگونی وجود دارد، از یک سو با شرایط آب و هوایی سروکار داریم که از مکانی به مکان دیگر و در مقاطع زمانی، بسیار متغیر است و از سوی دیگر توریسم نیز پدیده ای چند جانبه است. اثرهای متقابل این دو بسیار پیچیده است. علت اصلی فصلی بودن پدیده توریسم آب و هواست. این پژوهش سعی دارد که به بررسی جاذبه های مورفودینامیک و ویژگیهای اقلیم آسایش در غرب دشت لوت، به عنوان یکی از مناطق بیابانی ایران که پتانسیل بسیار بالائی جهت توسعه اکوتوریسم را دارا می باشد، بپردازد. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر روشهای آماری، میدانی و مدل سازی می باشد، بدین صورت که با استفاده از مدل های آسایش اقلیمی ماهانی، گیونی و اوانز، به بررسی اقلیم آسایش در منطقه مورد مطالعه پرداخته شد و سپس با توجه به ماه های دارای آسایش اقلیمی و جاذبه های اکوتوریستی منطقه، پیشنهاداتی در راستای مناسب ترین ماه، جهت فعالیتهای اکوتوریستی در منطقه ارایه گردید. نتایج نشان می دهد که ماه های آبان، آذر و اسفند در محدوده آسایش اقلیمی قرار داشته که این ماه ها پتانسیل بسیار بالائی را در راستای توسعه اکوتوریسم در منطقه دارند و بررسی های میدانی نیز نشان می دهد که بیشترین تعداد اکوتوریسم نیز در این ماه ها به این منطقه سفر می کنند. علاوه بر این، منطقه مورد مطالعه با داشتن جاذبه های اکوتوریستی منحصر به فرد در ایران و حتی در دنیا، از قبیل کلوت های بسیار زیبای لوت، تپه های ماسه ای متنوع، نبکاهای بسیار زیبا و غیره، پتانسیل بسیار بالائی را جهت توسعه اکوتوریسم دارا می باشد.
لوت های نقش شده در پیکرک های سفالین ایلام باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی لوت های تصویر شده در دست پیکرک های ایلامی هزاره دوم پ.م، موضوع نوشتار حاضر است. مطالعه بر روی بیش از 50 مورد از این پیکرک ها، منجر به تفکیک لوت ها به دو گروه لوت های دسته بلند و لوت های دسته کوتاه شد که این دسته بندی، برای نخستین بار در این مقاله صورت گرفته است. انواع لوت های نقش شده در دست نوازندگان از نظر ساختمان ساز، تعداد وترها، علائم موجود بر روی ساز در جهت تشخیص امکان وجود سیم گیر، دستان بندی و خرک بررسی شده است. همچنین ارتباط نوع ساز با پوشیده و برهنه بودن پیکرک ها، ارتباط آنها با خدایان و باورهای مردمان ایلامی و نیز امکان وجود تفکر جنسیت گرایانه در نواختن سازهای خاص در فرهنگ ایلامی، در این مقاله مورد توجه بوده است. از نتایج به دست آمده در این پژوهش، احتمال وجود یک وتر و نقش همراهی کننده آواز برای لوت های دسته کوتاه است. همچنین تقسیم لوت های دسته بلند به دو گروه بر اساس شکل و اندازه کاسه آنها و نیز امکان وجود دستان بندی و انگشت گذاری بر روی این ساز با توجه به شیوه نمایش دست چپ نوازندگان و وجود نشانه هایی مبتنی بر وجود دو وتر، از دیگر نتایج حاصل از این پژوهش است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات به روش میدانی و با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای انجام شده است.