فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱۲٬۸۸۳ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
77 - 88
حوزههای تخصصی:
مسجد جامع گناباد، یکی از سه مسجد باقیمانده ی دو ایوانی خراسان به سبک رازی و از یادگارهای عصر خوارزمشاهی است. تزیینات این مسجد، شامل آجرکاری در تزیینات هندسی، کتیبه و گچ بری در تزیینات گیاهی است. مقاله حاضر به تببین تزیینات آجری و گچ بری و مطالعه آرایه ها و تحلیل بصری کتیبه های ایوان جنوبی مسجد پرداخته است. حروف و کلمات کتیبه های مسجد جامع گناباد در قالب چه ساختار و نظامی و بر چه مبنایی طراحی شده اند؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و در این راستا از منابع میدانی و کتابخانه ای بهره برده شده است. در طراحی این کتیبه ها، یک دستی حروف و آرایه ها در سطح کتیبه نسبت به تزیینات حاشیه وحدت در کتیبه ایجاد نموده است. در این سیر، سادگی عناصر نوشتاری در شکل حروف، حضور عناصر ریزاندام در قسمت بالای کتیبه برای تعادل بهتر در تمام سطوح کتیبه، ضخامت یکنواخت حروف، تناسب حروف با نوار کتیبه، فواصل متناسب حروف در هرسه کتیبه به این وحدت و هماهنگی یاری رسانده است. از سویی دیگر با بررسی کتیبه ها، مجموعه ای از الفبای کوفی مسجد جامع گناباد بدست آمده که هنر معاصر ایران می تواند از این میراث ارزشمند هنری و معنوی، در آثار سنتی و ملی بهره گیرد.
نیازشناسی طراحی برای افراد توانیاب جسمی و حرکتی در پارک های عمومی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
123 - 130
حوزههای تخصصی:
از جمله لازمه های توسعه پایدار جامعه، طراحی فراگیر شهرها به منظور دسترسی و استفاده مطلوب تر و بهینه تر بیشترین گروه های اجتماعی از فضاها و عناصر عمومی شهر، نظیر پارک های شهری است. برمبنای مطالعات میدانی و قیاس وضعیت موجود فضاها و امکانات شهری تهران با شهرهای برتر دنیا از منظر طراحی فراگیر، خلاهای بسیاری در این زمینه قابل ردیابی است؛ این پژوهش با تمرکز بر توانیابان جسمی و حرکتی، تلاشی است در راستای استخراج و مستندسازی بخشی از مهم ترین نیازها و مشکلات آنان در پارک های شهری؛ به منظور تحقق این هدف، نگارندگان از رویکرد طراحی مشارکتی و ابزارهای مطالعات میدانی نظیر مشاهده، مصاحبه عمیق، پرسشنامه و شبیه سازی رفتاری استفاده نمودند. نتایج این مطالعه پس از تحلیل استقرایی محتوای اطلاعاتِ میدانیِ جمع آوری شده، درقالب یک نمودار مفهومی ارائه شده است. این مدل مفهومی که بیانگر چهار دسته عمده مشکلات و نیازهای روحی-روانی، مسیریابی، دسترسی و استفاده است، بیانگر شکافی بزرگ بین نیازهای توانیابان جسمی و حرکتی با وضعیت موجود فضاها و امکانات پارک های شهری است. استفاده از تمهیدات طراحانه با تمرکز بر حل مشکلات شناسایی شده در این مطالعه، می تواند فضاهای پارکی شهر تهران را برای توانیابان جسمی-حرکتی قابل دسترس تر و از نظر استفاده بهینه تر، مطلوب تر و در یک کلام «فراگیر» سازد.
مطالعه موضوع نقاشی های دیواری کاخ کنوسوس
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضرمطالعه نقاشی های دیواری کاخ کنوسوس است. این کاخ واقع درجزیره کرت متعلق به تمدن مینوسی، درعصرمفرغ جدید(1400- 2000 پ.م) دارای زیباترین نقاشی های دیواری است. هدف اصلی مطالعه، بررسی موضوع های نقاشی دیواری دراین کاخ ازدیدگاه هنرنقاشی و مسئله اساسی، مطالعه درباره موضوعات گیاه، حیوان و انسان از منظر هنرنقاشی است. پژوهش به روش توصیفی انجام گرفته است. بررسی سوابق گویای آنست که محل قرارگرفتن نقاشی ها با توجه به موضوع آنها در بخش های مختلف کاخ به این ترتیب بوده است: موضوع گیاهی در بخش غربی کاخ، موضوع حیوانی واسطوره ای درضلع شرقی، موضوع انسانی در قسمت جنوبی و نقاشی های ضلع شمالی کاخ کنوسوس مربوط به جشن ها، مراسم روحانی و عبادت بوده است. نقاشی ها، در پُر رفت وآمدترین محله ای کاخ قرارداشته اند و در معرض دید بینندگان زیادی قرارداشته است. نتایج تحقیق نشان دادکه نقاشی ها ازریتم، وحدت و هماهنگی(کمپوزیسیون، خط، رنگ، بافت) برخوردار بوده اند. نقاشی های مینوسی از اولین مواردی است که در آن رهائی از قوانین و مقررات نقاشی درآن زمان اتفاق افتاده، نخستین مرتبه است که روش امپرسیونیسم بکار رفته و می توان گفت آغاز این سبک، از تمدن مینوسی ها بوده است، که تغییر تاریخ این روش نقاشی، در تاریخ هنر می باشد.
حذف مرزهای مکانی در تئاتر عروسکی با توجه به نظریات ریچارد شکنر و نقش آن در گسترش روابط میان عوامل اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر مکان دارای بار معنایی مختص به خود است. در اجراهای تئاتر، انتخاب مکان و شناخت روابط میان عوامل اجرایی در مکان اجرا، می تواند به انتقال معنای موجود در ذهن کارگردان کمک کند. کارگردانان معاصر دست به تقسیم بندی جدید فضا در اجراهایشان زده اند و فضا را به شکل های متفاوتی به کار گرفته اند و رابطه ی میان بازیگران و تماشاگران را تغییر داده و گونه های جدیدی را به تئاتر معرفی کرده اند. از میان آنها می توان به ریچارد شکنر اشاره کرد. توجه او به مشارکت تماشاگر و تاثیر آن بر اجرا، سبب شده است که گونه ی جدیدی را با عنوان تئاتر محیطی معرفی کند. در تئاتر محیطی، مرز تفکیک کننده ی جایگاه تماشاگر و بازیگر حذف می شود و فعالیت تماشاگران بر اجرا تاثیر می گذارد و روابط جدیدی بین تماشاگر و بازیگر شکل می گیرد. حال با توجه به این که در تئاتر عروسکی به واسطه ی حضور عروسک با روابط بیشتری میان عروسک و عروسک گردان و تماشاگران روبرو هستیم، هدف از این پژوهش این است که، با توجه به ساختار اجراهای شکنر بتوان با روش تحلیلی- تطبیقی، مکان را در تئاتر عروسکی بررسی کرد. نتایج نشان می دهد که حذف مرزهای مکانی در تئاتر عروسکی، می تواند روابط جدیدی را میان عوامل اجرایی در تئاتر عروسکی سبب شود.
خوانشی در باب معاصریت در هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تعریف واژه ی معاصر، برخی تنها وجه امروزی بودن (درزمانی) را مورد نظر قرار داده و گروهی دیگر، با نگاهی فرازمانی، به تعریف آن در نسبت با اجتماع پرداخته اند. هدف از این پژوهش، رسیدن به پاسخی برای این پرسش بنیادی است که آیا دوره معاصر شامل بازه زمانی خاصی از هنر یک سرزمین، با تمامی آثار مربوط به آن دوره است و یا این واژه، تنها بر آثاری که با مصادیق آن همخوانی دارند، قابل اطلاق است؛ مصادیقی که گاه از جنبه نو بودن فراتر رفته و دایره تعلقات این واژه را دگرگون می کند. روش تحقیق در این پژوهش به شیوه توصیفی_تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای انجام شده است. بنا بر نتیجه، آنچه بیش از سایر دیدگاه ها می تواند به عنوان تعریفی نسبتاً دقیق از معاصریت قلمداد شود، دیدگاه بازمانی است. بر مبنای این دیدگاه، آثار هنری با وجود ساکن شدن در ظرف زمانی و مکانی معین، به آن محدود نگردیده و ممکن است با گذر زمان، با زمینه های هنری آینده خود همایند شوند. در نتیجه معاصریت در قطب دوم اثر هنری، یعنی مخاطب، ظرف زمان را می پذیرد ولی در قطب اول آن، که مربوط به تولید اثر هنری است، پذیرای ظرف و محدوده زمانی نیست.
ارزیابی تطبیقی تأثیر لوگو از منظر نشانه شناسی بر نگرش مشتریان به برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
43 - 50
حوزههای تخصصی:
نگرش به برند، یک مفهوم مهم مرتبط با رفتار مصرف کننده است که می تواند به عنوان یک ارزیابیِ نسبتاً پایدار از یک نام تجاری، منجر به تقویت رفتار مصرف کننده بشود. با توجه به اینکه لوگو ازجمله دارایی های ارزشمند یک برند است، در صورت طراحی مناسب، می تواند تاثیری مثبت در نگرش مشتریان به برند ایجاد نماید. هدف این پژوهش، بررسی تطبیقی تأثیر لوگوها از منظر نشانه شناسیِ چارلز سندرس پیرس بر نگرش افراد به برند با تمرکز بر مشتریان سه بانک مسکن، کشاورزی و پست بانک ایران بوده است. روش تحقیق توصیفی پیمایشی و جامعه آماری، مشتریان سه بانک مذکور با تعداد 380 نفر و دسته بندی لوگو بانک ها بر مبنای سه گانه های شمایل، نمایه و نماد بوده است. تحلیل داده ها نشان داد که طرحِ لوگوی بانک ها، بر نگرش مشتریان به برند این سه بانک اثربخش است و لوگوی بانک مسکن، با رابطه شمایلی میان دال و مدلولش، بالاترین رتبه را در ایجاد نگرش مثبت کسب کرد. لوگوهای بانک کشاورزی و پست بانک با رابطه های نمایه ای و نمادین میان دال و مدلول خود در مراتب بعدی قرار گرفتند. به عبارتی؛ کاربست نشانه های شمایلی در لوگوهای تجاری، می تواند نگرش مثبت تری نسبت به یک برند ایجاد نماید که عواملی چون وفاداری مشتری به برند، ایجاد حس تمایل در انتخاب و تداوم در بهره مندی از آن برند و... را درپی خواهد داشت.
مطالعه تأثیرات جنیست در توجه چشمی مخاطبان سینما با استفاده از ابزار ردیابی چشم: مورد مطالعه فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون مطالعات زیادی در حوزه جنسیت و تفاوت های ادراکی تماشاگران سینما انجام شده است؛ اما بررسی های عینی تری برای اثبات تفاوت های ادراکی جنسیت لازم است که مطالعات سینما عصب شناختی، این امکان را برای تحلیل گران سینما مهیا می کند. هدف مقاله حاضر، مطالعه تاثیرات جنسیت بر الگوهای نگاه به هنگام تماشای بخشی از فیلم «جدایی نادر از سیمین» به کمک ابزار ردیابی چشم است. در این پژوهش نیمه تجربی که به روش آزمایشگاهی انجام شده است، شرکت کنندگان، 6 نفر مرد و 6 نفر زن 20 تا 30 سال، در حالی که عینک ردیابی چشم بر چشم داشتند، در معرض 3 دقیقه از سکانس ابتدایی فیلم قرار گرفتند که در آن شخصیت اصلی زن و مرد فیلم، رو به دوربین در حال دیالوگ هستند. نقاط تمرکز نگاه و توجه افراد با استفاده از دستگاه ردیابی چشم ثبت شد. نتایج نشان داد علی رغم آن که هر دو گروه مردان و زنان به فرد دیالوگ کننده بیشتر خیره می شدند؛ اما زمانی که یکی از شخصیت ها در حال دیالوگ بود، تماشاگر هم جنس او توجه بیشتری به وی نشان می داد و تماشاگر جنس مخالف درصدی از نگاه خود را نیز معطوف به شخصیت صامت همجنس خودش می کرد. این یافته ها جنبه هایی از تاثیرات تفاوت های جنسیتی در الگوهای نگاه انسان را آشکار می کند.
لوت های نقش شده در پیکرک های سفالین ایلام باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی لوت های تصویر شده در دست پیکرک های ایلامی هزاره دوم پ.م، موضوع نوشتار حاضر است. مطالعه بر روی بیش از 50 مورد از این پیکرک ها، منجر به تفکیک لوت ها به دو گروه لوت های دسته بلند و لوت های دسته کوتاه شد که این دسته بندی، برای نخستین بار در این مقاله صورت گرفته است. انواع لوت های نقش شده در دست نوازندگان از نظر ساختمان ساز، تعداد وترها، علائم موجود بر روی ساز در جهت تشخیص امکان وجود سیم گیر، دستان بندی و خرک بررسی شده است. همچنین ارتباط نوع ساز با پوشیده و برهنه بودن پیکرک ها، ارتباط آنها با خدایان و باورهای مردمان ایلامی و نیز امکان وجود تفکر جنسیت گرایانه در نواختن سازهای خاص در فرهنگ ایلامی، در این مقاله مورد توجه بوده است. از نتایج به دست آمده در این پژوهش، احتمال وجود یک وتر و نقش همراهی کننده آواز برای لوت های دسته کوتاه است. همچنین تقسیم لوت های دسته بلند به دو گروه بر اساس شکل و اندازه کاسه آنها و نیز امکان وجود دستان بندی و انگشت گذاری بر روی این ساز با توجه به شیوه نمایش دست چپ نوازندگان و وجود نشانه هایی مبتنی بر وجود دو وتر، از دیگر نتایج حاصل از این پژوهش است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات به روش میدانی و با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای انجام شده است.
تحول سنت باغشی گری در ترکمن صحرا: موردی خاص از تغییرات موسیقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و تحلیلِ موسیقی باغشی های ترکمن صحرا و رابطه ی آن ها با این موسیقی در تقابل وضعیت گذشته و حال، علاوه بر آن که آشکارکننده ی تغییرات در این سنت موسیقایی است، صورتی خاص از تغییرات موسیقایی را بر ما عیان می کند. همچون دیگر جمهوری های آسیای مرکزی، سنت باغشی گری در ترکمنستان تحت فشار سیاست های توسعه ی فرهنگی که توسط مراجع فراموسیقایی اعمال شده اند، تغییراتی اساسی کرده است. آنچه در وضعیت کنونی در ترکمن صحرا، در غیاب چنین فشار هایی، به صورت تغییراتِ از پایین یعنی بر اساس میل و انتخاب باغشی های منطقه مشاهده می شود، مجموعه ی پیچیده ای از پاسخ های واگرا و همگرای باغشی های ترکمن صحرا به تغییرات روی داده در ترکمنستان و فرآورده های آن است. در این مطالعه که به روش کیفی و مبتنی بر پژوهش میدانی و مطالعه ی کتابخانه ای انجام شده، نشان داده می شود که واکنش های باغشی ها به تحولات اخیر با در نظر گرفتن دوگانه ی باغشی گری حرفه ای/غیرحرفه ای محصولِ تغییرات اجتماعی اخیرِ ترکمن صحرا، سکونت و یکجا نشینی، معنادار می شوند. در این میان، حرفه ای ها حافظانِ عناصر تداوم بخش سنت بوده و غیرحرفه ای ها مهم ترین تحولات را در این سنت موسیقایی در منطقه رقم زده اند. تحولاتی که به صورت تقلید و اقتباس و از آنِ خود کردنْ تغییرات از پایین، بر اساس میل و انتخاب، به نظر می رسند اما در باطن صورتی ویژه از انتقال فرهنگی به صورت غیرمستقیم را تبیین می کنند.
تحلیل بازنمود زال، کودک اسطوره ای (رها شده) در نگاره ی "گفتار اندر داستان سام نریمان و زادن زال" از شاهنامه طهماسبی با استفاده از رویکرد بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
69 - 78
حوزههای تخصصی:
داستان هایی که دارای قدرت تاثیریِ جهانی هستند، برخوردار از عناصر ساختاری مشترک و جهان شمولی تحت عنوان کهن الگوی سفر قهرمان می باشند که در آنها به مضامینی از جمله مضمون کودکان اسطوره ای (رها شده) پرداخته شده است. مؤید این مطلب کتاب شاهنامه فردوسی است. متنی جامع و سرچشمه ای که بارها و بارها مورد استفاده یِ هنرمندان مختلف از جمله نگارگران قرار گرفته است. بررسی موفقیت نگارگرانِ این نگاره ها در بازنمایی مضمون فوق، هدف محوری این پژوهش می باشد. در همین راستا مقاله ی حاضر، زال را به عنوان نمونه ی مورد مطالعه از کودکان شاهنامه انتخاب و عناصر ساختاری داستان زال را بر اساس مراحل الگوی کمپبل در نگاره ی «گفتار اندر داستان سام نریمان و زادن زال » از شاهنامه طهماسبی، با استفاده از رویکرد بینا متنیت تطبیق می دهد. پژوهش با این روش، به رابطه یِ بین دو متنِ کلامیِ شاهنامه و متنِ تصویریِ (نگاره) می پردازد. فرض اساسی این مقاله بر آن است که شاهنامه طهماسبی، برخلاف بسیاری از نسخه های تصویریِ شاهنامه ها، با توجه به بافت فرهنگی مذهبی صفویه از عناصری نمادین و در جهت تاکید بر معانیِ اسطوره ای باستانی بهره برده و موفق به بازنمایی مضمون کودکان اسطوره ای و همچنین اعتقاد مردم دوره صفویه به متافیزیک و باورهای خرافی گشته است.
طراحی محصول با تکیه بر کارکردهای پروتوتایپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
113 - 122
حوزههای تخصصی:
پروتوتایپ یکی از شناخته شده ترین ابزارهای پیشبرد فرایند طراحی محصول به حساب می آید. با این وجود کارکردهای این ابزار با کج فهمی هایی همراه گردیده که منجر به کاربری ناقص آن شده است. با این همه، مطالعات داخلی اندکی به تبیین چیستی پروتوتایپ پرداخته اند که بسیاری از وجوه این ابزار را مبهم باقی گذارده است. از این دریچه و با هدف تبیین کارکردهای این ابزار، بازاندیشی کاربری های پروتوتایپ به شیوه ترکیبی ارزشیابی- مطالعه موردی از زیر مجموعه روش تحقیق توصیفی و در قالب تحلیل روند انجام یک پروژه بومی، در دستور کار قرار گرفت. پروژه مذکور، طراحی یک محصول پزشکی را از اولین گام ها تا انتها، شامل می شود. پروتوتایپ در گام های گوناگون این پروژه در اشکالی متنوع و با اهدافی متفاوت به کار گرفته شده است. پس از شرح چیستی و چگونگی پیشرفت پروژه در بخش اول، بحث بر کارکردهای متفاوت این ابزار، در بخش دوم مقاله ادامه یافت که به تبیین برخی زوایای پنهان موضوع انجامید. پروتوتایپ در این مسیر به عنوان ابزاری برای خلق زبان مشترک، اتود کردن راه حل، نمایاندن ایده غلط، تجسم راه حل کلی و نمونه سازی و ارزیابی راه حل نهایی، ایفای نقش نمود. نتایج مقاله در انتها، به جمع بندی گذاره های ناشی از کارکردهای پروتوتایپ پرداخت که هریک می توانند موضوع مطالعات آتی باشند.
شیوه شیراز مکتب ترکمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
49 - 56
حوزههای تخصصی:
در این مقاله فرضیه بر این بود که شیوه شیراز مکتب ترکمان از عناصر هنری مکتب شیراز (بویژه تذهیب آن) و مکتب هرات (به ویژه عنصر رنگ بندی و ترکیب بندی آن) و مکتب ترکمان (به خصوص فضابندی امکانات زیستی و طبیعت گرای آن) پدید آمد و با انتقال به تبریز و در آمیختگی آن با شیوه تبریز مکتب ترکمان، زمینه را برای پدیداری مکتب تبریز صفوی فراهم کرد. شیوه شیراز مکتب ترکمان در دو مرحله زمانی شکل گرفت. یکی دوره هفت ساله پیربوداق قراقویونلو بود که از امکانات هنری دوره ابراهیم سلطان و نیز هنرمندان مکتب هرات بهره گرفت. پس از برافتادن حکومت پیربوداق در شیراز، مرحله دوم این شیوه در حکومت هفت ساله سلطان خلیل آق قویونلو شروع شد و وی با بهره گیری از بنیه انسانی هنری دوره پیربوداق قراقویونلو به حمایت هنرها و هنرمندان پرداخت و شیوه شیراز مکتب ترکمان را به اوج کمال هنری خود رساند. در این مقاله، با بهره گیری از روش تحقیق استقرایی مبتنی بر وصف (چیستی) ارزیابی (چگونگی) و تحلیل (چرایی) و نقادی علمی مضمر در مسامات یافته ها و داده ها، شیوه شیراز مکتب ترکمان فحص و تتبع شد و نتیجه حاصله پاسخگوی سوالات برآمده از فرضیه گردید.
از مستند اجتماعی تا مستند شهری (بررسی تطبیقی بین آثار چند عکاس اروپایی که از ایران نیمه قرن 19 تا نیمه قرن20 عکاسی کرده اند)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، گرایش«عکاسان مستند اجتماعی» با ملیت های مختلف اروپایی(روسیه، انگلستان، هلند، آلمان و ...) در بازه زمانی نیمه قرن 19 تا نیمه قرن20 با رویکردی بسترگرایانه به منظور تحلیل نگرش عکاسان مزبور که در پرشیا(ایران کنونی)عکاسی کرده اند، دستمایه تحقیق و بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش، به دست آوردن«نگرش» هرکدام از عکاسان مزبور در محدوده زمانی مورد نظر و همچنین تعیین تفاوت ها و تشابهات آنان در نگرش های بازیابی شده بوده است. در مورد هر عکاسی ابتدا زندگی نامه کاری او آورده و سپس به تحلیل نگرش وی پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نگرش عکاسان منتخب که ماحصل کار آنان است در تولید و مصرف هم خوانی ندارند. عکاسان مورد بررسی بر سوژه های انسانی خویش در سرزمین ایران اعمال قدرت و سلطه گری داشته اند. داعیه اصلاح طلبی که وجه بارز و مشخص عکس های مستند اجتماعی قلمداد می شود فقط در رویه و سطح ظاهری آثار نمود دارد و به فرجام عملی نرسیده است و عمدتاً جلوه های جستجوگری وجهان گردی در کارهایشان بارز و شاخص می باشد. کارکردِ اسنادی و بایگانی که سرنوشت محتوم عکس های آرشیو شده در بایگانی هاست، از خلال آثار آنها قابل دریافت است. سویه چرخش از عکاسی«مستند اجتماعی» به سمت عکاسی«مستند شهری» وجه تمایز مشخص دیگری است که این تحقیق آن را هویدا و آشکار می کند.
تبیین و تطبیق وجوه بی علاقگی در تجربه ی زیباشناختی از نظر کانت، شوپنهاور و نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی علاقگی یکی از ویژگی های اساسی تجربه زیباشناختی قرن هجدهم بریتانیا و آلمان است. در این پژوهش با روش تحلیلی-تطبیقی، چیستی مولفه ها و وجوه بی علاقگی در شاخه آلمانی آن مورد بررسی قرار می گیرد. هدف از شناخت وجوه بی علاقگی، ایجاد تمایز میان تجربه ی زیباشناختی و سایر تجارب شناختی، اخلاقی و نیز ذوقی است. قائل شدن به چنین تفکیکی، از جستجو در آرای کانت حاصل شده است. اما آیا دیدگاهی به این سرسختانه که در مرحله اول به خودمختاری و جدایی تجربه و امر زیباشناختی از سایر تجارب می انجامد، در تفکر شوپنهاور و نیچه هم قابل پیگیری است؟ این پژوهش با تأمل در زیباشناسی سه متفکر یعنی کانت؛ شوپنهاور و نیچه، بی علاقگی را در سه دسته نظری، عملی و حسی قابل تقسیم می بیند و بر این نکته تأکید می کند که کانت در هر سه شاخه با رادیکال ترین نحوه نگاه، زمینه اساسی اندیشه شوپنهاور و نیچه را فراهم آورده است. نتیجه اینکه شوپنهاور با تغییراتی در این رویکرد، همچنان نوکانتی باقی می ماند، اما مسیر حرکت نیچه به منزله یک متفکر پساکانتی در بخش بی علاقگی حسی (به ویژه در تبارشناسی اخلاق)، به جهت رویکرد و تأکیدات متفاوت، از تفکر کانت فاصله می گیرد. از این رو، این پژوهش رویکرد کانت را سرسخت، دید شوپنهاور را منعطف و نگاه نیچه را در بحث بی علاقگی، ضعیف ارزیابی می کند.
آیکونوگرافی موسیقی ایران؛ بررسی خطاهای تفسیر، تبیین روش و ارایه راهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیکونوگرافی موسیقی حوزه ای نسبتاً نوپا در پژوهش های موسیقی جهان و همچنین ایران محسوب می شود. در ارتباط با هنر غربی و بررسی تصاویر موسیقایی، مشکلات چندانی وجود ندارد اگرچه در آن حوزه نیز می بایستی روش های مربوطه کاملاً رعایت شود. اما در ارتباط با هنر نقاشی ایران و بررسی موسیقی در میان تصاویر به دلیل عدم واقع گرایی انسان شرقی، مشکلات بیشتری متوجه این حوزه پژوهشی است. عدم وجود راهکار و روش های صحیح و همچنین خطاهای موجود در پژوهش هایی با این موضوع، نگارنده را واداشت تا راهکارهای مطالعاتی ای برای این حوزه پیشنهاد کند تا برای سایر پژوهشگران راهگشا باشد و از خطاهای احتمالی در تفسیر جلوگیری شود. بنابراین هدف از نگارش این مقاله پس از بررسی نقد تصویر، پیشنهاد راهکار و روشی بهتر برای استفاده از تفسیرهای موسیقایی از تصاویر و نقاشی های ایرانی است. از آنجا که این مقاله در درجه اول به هدف کمک به پژوهشگران موسیقی نوشته شده، کوشش شده است تا نکات اصلی ای که برای تفسیر موسیقایی در ارتباط با نقاشی های ایرانی وجود دارد، بیان شود. بعد از اشاره به نکات اصلی در این حوزه، در انتها 18 مرحله به عنوان مراحل پیشنهادی برای پژوهشگران ارایه شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی، تاریخی و تطبیقی است.
کاربرد خلاقانه ی محصولات بازیافتی فرش براساس مفاهیم توسعه پایدار در طراحی داخلی معاصر
حوزههای تخصصی:
دست بافته ها از با ارزش ترین صنایع دستی کشور محسوب می شوند که برخاسته از فرهنگ جامعه اند. از مهم ترین عرصه های حضور دستبافته ها در زندگی انسان، کاربرد آن در دکوراسیون داخلی است. امروزه به سبب تحول در شیوه ی زندگی نیازهای جدیدی در عرصه طراحی داخلی شکل گرفته است. از این رو خلاقیت و نوآوری در تغییر و هماهنگی این بافته ها با دنیای امروز ضروری است. با علم به اینکه خلاقیت بر نوآوری و کنار گذاشتن اصول جا افتاده تأکید داشت و این خود آسیب هایی را به عرصه صنایع دستی وارد خواهد کرد، لذا مفهوم خلاقیت در این مقاله در چارچوب نظریه ی توسعه پایدار دنبال شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با رویکرد توصیفی– تحلیلی به انجام رسیده است. شیوه جمع آوری اطلاعات براساس مطالعات کتابخانه ای و پژوهش های میدانی است که در روش میدانی از شیوه ی مصاحبه و عکسبرداری استفاده شده است. نتایج مذکور حاکی از آن بود که دستبافته ها قدرت و توانمندی بازگشت به طبیعت را دارا بوده و از همین رو بازیافت آنها حائز اهمیت می باشد. لذا قرابت زیادی با اهداف و مؤلفه های توسعه پایدار دارند و نهایتاً اینکه می توان از طریق ایجاد تولیدات خلاقانه ی حاصل از فرش های بازیافتی محصولات متنوعی از جمله کوسن، پاف، مبلمان، نیمک و غیره را وارد طراحی داخلی معاصر کرد.
تحلیل بازنمایی فضاهای جنسیتی در نگارگری دوره ایلخانی؛ بررسی فضاهای جنسیتی شده بر اساس نگاره های جامع التواریخ و شاهنامه بزرگ ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
57 - 68
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر تلاشی است تا بر اساس نگاره های برجای مانده از دوره ایلخانی، فضاهای جنسیتی بازنمایی شده در آن شناسایی و نسبتِ حضور زنان و مردان مورد مداقه قرار گیرد. در این راستا، نگاره های دو نسخه مهم بر جای مانده از این دوره، جامع التواریخ و شاهنامه بزرگ ایلخانی بررسی شده است. نگاره های جامع التواریخ، گویای تاریخ مغولان و نگاره های شاهنامه بزرگ ایلخانی، به تاریخ اساطیری ایران اشاره دارد. طبقه بندی نگاره ها به مثابه مواد فرهنگی و توجه به فرایند زمانی، از ویژگی های روش شناختی باستان شناسی این پژوهش به شمار می رود. با استناد به این موارد، فضاهای بازنمایی شده در دو ساحت کلی فضای غیریکجانشینی (اردوهای مغول) و فضای شهری، تفکیک و به موضوعات مختلف در فضاهای عمومی و خصوصی در هر یک از نگاره ها پرداخته شده است. حاصل پژوهش اینکه در نگاره هایی که به تاریخ مغولان اشاره دارد، نقش زنان در فضاهای گوناگون بسیار پررنگ تر است و نمی توان فضای طرد شده جنسیتی را در آن بازشناخت. در حالی که زنان در نگاره هایی با موضوع تاریخ ایرانی، عموماً دارای نقشی منفعلانه و تنها در جایگاه نظاره گر در روزنه های معماری بازنمایی شده اند. ایوان، پرده و پنجره های مشبک، از جمله نشان های فضایی است که یادآور حضور زنان است. بنابراین فضاهای شهری و ساختمانی که در نگاره ها بازنمایی شد ه اند، از تفکیک پذیری های جنسیتی بیشتری نسبت به فضاهای اردویی برخوردار است.
گذار از مدلِ فرمان بر به فرمان ده در رخ نگاره های سده نوزدهم میلادی فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
103 - 112
حوزههای تخصصی:
در فرانسه ی سده ی نوزدهم میلادی، افراد برخاسته از طبقه ی متوسّط که خواهان نسخه برداری از شیوه ی زندگی اشراف بودند، رابطه ی سنّتی هنرمند با مدل را دچار دگرگونی ساخته و با استخدام رخ نگاران، به مدل های جدید ایشان بدل شدند؛ مدل هایی فرمان ده و نه فرمان بر. با این حال، واژه نامگان فرانسوی منتشره در این دوره، «مدل» را با همان تعریف قدیمی، مبتنی بر فرمان بردار بودنش، توصیف کرده اند. در متون عکّاسی منتشره در همین سده نیز، شاهد استفاده از واژه ی مدل هستیم؛ امّا این بار برای یاد کردن از «مشتری»های عکاس خانه ها. در این نوشتار منتج از یک پژوهش بنیادی نظری، تلاش شده تا با آزمودن فرضیّه هایی چند برای یافتن دلیل چنین رویکردی، تعریفی جدید برای مدل، متناسب با جایگاهش در عکّاسی، ارائه شود. بر اساس اسناد بررسی شده، در فرآیند ثبت عکس، تعامل میان عکّاس و مدل، منجر به کسب نتیجه ای مطلوب تر نسبت به عمل هر یک از طرفین به تنهایی می شود: بدین معنی که ابتدا رخ نگار مدل را در گرفتن حالت مورد نظر هدایت، و سپس مدل به واسطه ی هوشمندی اش، حالت اکتسابی را به حسّی مناسب آراسته و توفیق اثر نهایی را بیش از پیش تضمین می کند.
بازنمود شبیه سازی فرهنگی متأثر از رسانه ها در هنرهای تجسمی معاصر بر اساس نظریه ژان بودریار (مطالعه ی موردی آثار کاترینا فریچ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژان بودریار معتقد است که فرهنگ در حال تولید شدن و با هدایت رسانه ها دائماً در حال تغییر است. به نظر او، ما وارد عصر «شبیه ها» شده ایم. شبیه ها نشانه هایی هستند که مانند رونوشت یا الگوی اشیاء یا رویدادهای واقعی عمل می کنند. از آنجایی که رسانه ها در شبیه سازی فرهنگی نقش به سزایی داشته و همچنین بر هنر معاصر تأثیرگذار بوده اند، هدف این مقاله با عطف به آرای بودریار، مطالعه بازنمود شبیه سازی فرهنگی متأثر از رسانه ها در آثار هنرمند معاصر آلمانی «کاترینا فریچ» بوده و در پی پاسخگویی به این سؤال است که: «چگونه شبیه سازی فرهنگی در آثار او بازنمود پیدا کرده است؟». این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی و تطبیقی به مطالعه آثار این هنرمند به ویژه اثر ضیافت او می پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که بازنمود این شبیه سازی فرهنگی، وانموده ای است که هم نظریه پرداز و هم هنرمند، هرکدام به سیاق خود به طور تمثیلی بیان کرده اند. وجوه اشتراک اثر کاترینا فریچ و آرای بودریار همچون تکرار و تکثیر، بازتولید، شبیه سازی، مصرف گرایی، تولید نشانه ها و فرا واقعیت نشان می دهد که هنرمند با استفاده از تکرار و تکثیر، بازتولید، شبیه سازی، مصرف گرایی و تولید نشانه ها، بازنمودی از شبیه سازی فرهنگی را با اثر خود ارائه داده است.
اثربخشی مداخلات طراحی کاربرگرا در طراحی محصولات (طراحی بسته بندی نگهدارنده دارو برای سالمندان با استفاده از مهندسی کانسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
111 - 122
حوزههای تخصصی:
امروزه هر فرد در زندگی، نیازهای خود را دخیل کرده و محصولات را براساس سلایق خود انتخاب می کند. به همین دلیل هدف اصلی این پژوهش، طراحی بسته بندی نگهدارنده دارو با استفاده از مهندسی کانسی است. از اهداف دیگر این پژوهش، بررسی تاثیر طراحی کاربرمحور مانند برنامه های سلامت تلفن همراه و وضعیت توسعه آن ها است. طبق روند مهندسی کانسی، ابتدا تمامی محصولات حتی به صورت ایده جمع آوری شدند و در نهایت چهار محصول انتخاب شد. برای ارزیابی این محصولات، پرسش نامه ای به روش افتراق معنایی توسط 24 واژه انتخابی از 75 واژه کانسی به دست آمده؛ تدوین و توسط 21 نفر از اعضا (خانم ) کانون سالمندان سرای محله شهرک غرب به صورت داوطلبانه تکمیل شد. یافته های حاصل از تحلیل اطلاعات توسط نرم افزارSPSS ، کمک شایانی در دستیابی به معیارهای موردنظرکرد. این معیارها می تواند باعث طراحی محصولی مطابق با خواسته کاربران شود. معیارهای طراحی تعریف شده شامل: طراحی فرمی ساده، جنس های متفاوت پلاستیکی برای بدنه و درب محصول، باز شدن درب نگهدارنده دارو از پایین به بالا و قابلیت جدا شدن محفظه های نگهدارنده دارو از بدنه محصول است. همچنین با توجه به نیاز کاربران به محصولی ساده و کاربردی، برنامه های سلامت محور می توانند به طراحی محصولات مرتبط با این مسائل کمک بسیاری نمایند.