مطالب مرتبط با کلیدواژه

مطالعات تطبیقی هنر


۱.

زمینه مندی اجتماعی- فرهنگی موضوعات و آثار در پژوهش های تطبیقی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمینه مطالعات تطبیقی هنر شکل مطالعات بینافرهنگی هنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۱۱۷
زمینه و بستر فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که آثار هنری بدان تعلق دارند، از عوامل و وجوه مهمی است که اگر در مطالعات تطبیقی هنرها وارد شود و به دقت مورد بررسی قرار گیرد، بر غنای تبیین ها و دستاوردهای نظری این نوع پژوهش ها خواهد افزود. این دست مطالعات تطبیقی نیز می تواند با توجه به خصوصیات نشانه گذارانه آثار هنری، به حصول درک بهتر و عمیق تری از هنر و فرهنگ ملی، منطقه ای، قومی و محلی منجر شود. در این مقاله، زمینه مندی آثار و موضوعات هنری از حیث نظری مطالعه گردیده و سپس مهم ترین زمینه های تولید خلاقانه هنر، در سه حوزه زمینه های اقتصادی، زمینه های سیاسی و زمینه های فرهنگی، تحقیق خواهدشد. ارزش ها و زمینه های اقتصادی فعالیت هنری، حوزه هنر را به دنیای سرمایه و مبادلات تجاری وارد می سازند؛ اثر هنری و هنرمند نقش بزرگی در بازتولید و حفظ فرهنگ های ملی و منطقه ای و خرده فرهنگ های محلی و قومی و نشان دادن خواست ها، عواطف و رفتارهای گروه های مختلف اجتماعی دارند؛ همین طور هنرها می توانند در خدمت برآورده ساختن مقاصد سیاسی ساخت قدرت قرار گیرند. در پایان مقاله، با پیش کشیدن مبحثی در باب روابط زمینه و شکل (فرم) در آثار هنری، اهمیت توجه به مقوله شکل در مطالعات تطبیقی هنر توضیح داده می شود. شایان ذکر است در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی استفاده شده و اطلاعات به صورت کتابخانه ای جمع آوری گردیده است.
۲.

نظریه پسااستعماری به مثابه رویکردی برای مطالعات تطبیقی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطالعات تطبیقی هنر چارچوب نظری شرق شناسی مطالعات پسااستعماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۱۵۴
مطالعات تطبیقی هنر، به عنوان یک گونه مطالعاتی سهم زیادی از مطالعات حوزه پژوهش هنر را به خود اختصاص داده است. همین مهم نیز تحقیق و پژوهش در شناسایی چارچوب های نظری آن را، ایجاب می کند. هدف این مقاله معرفی یکی از چارچوب های نظری سودمند در مطالعات تطبیقی هنر است. در این نوشتار با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و داده های برآمده از مطالعات کتابخانه ای، ضمن معرفی نظریه پسااستعماری، نحوه بهره گیری از این رویکرد پژوهشی و نیز ره آوردهای به کار بستن ملاحظات و انگاره های آن در مطالعات تطبیقی هنر تشریح گردیده است. ادوارد سعید با کاربست اصطلاح «شرق شناسی» و تعمیم و توسیع آن، مجموعه بزرگی از آثار هنری و ادبی غربی را در تحکیم ساخت سیاسی مبتنی بر اعمال سلطه مؤثر می شمارد و از این رهگذر از بافت فرهنگی استعمار غرب پرده برمی دارد. در زمینه مطالعاتی نقد هنری و در مواجهه غربیان با آثار هنری مشرق زمین می توان این زاویه نگاه شرق شناسانه را به وضوح دید. در حکم نتیجه بحث، لزوم کاربست چارچوب نظری پسااستعماری در مطالعات تطبیقی هنر، برای برگذشتن از مرزهای تنگ مطالعه شرق شناسانه آثار هنری و فرهنگی آشکار می شود و به این ترتیب امکان گفت وگوی آزاد و برابر میان هنرها و فرهنگ های اقصای عالم، فارغ از پیش انگاشته ها و قضاوت های ایدئولوژیک، نمودار می گردد.