در حالی که انقلاب اسلامی ایران به تولید انبوهی از آثار موسیقی و سرودهای انقلابی منجر شد، جنگ به بروز تجربه مشابهی میدان نداد. در این مقاله با اشاره به عواملی چون محدوده جغرافیایی جنگ که بیشتر به حوزه های جنوب غرب و غرب کشور محدود بود و در نتیجه عدم درگیری مستقیم بخش های وسیعی از جامعه در این امر به علل چنین پیشامدی پرداخته شده است.
شرایط پیچیده زندگی امروز سبب پیچیدگی مسایل شهری شده و مفهوم بسیاری از فضاهای شهری را دگرگون ساخته است. تنها مفهومی که از عرصههای عمومی شهری به جای مانده، مسیرهایی برای ارتباط فضاهای خصوصی است که اهمیت بیش از اندازه سرعت، تکنولوژی و زمان، انسان معاصر را به حرکت سریع ماشینی در بین فضاهای خصوصی ترغیب میکند. نادیدهانگاری ارزشهای اجتماعی، فرهنگی و هویتی نهفته در فضاهای شهری، بیتوجهی به ارتقای کیفیتهای محیطی در فضاهای شهری و کیفیتهای مؤثر در پیوندها و جابجاییهای شهری و تأکید صرف بر ادراکات ذهنی طراحان شهری یا معماران، سبب شکلگیری فضاهایی مردمگریز در ساختار شهری شده است که توانمندی مورد انتظار را نخواهند داشت تا محیطی پاسخگو و منعطف در برابر رفتارهای شهروندی باشد. افزایش کیفیت زندگی شهروندی و حیات اجتماعی در فضاهای شهری یکی از چالشهای حرفه طراحی شهری بوده و نظریات بسیاری بر مبنای شرایط و تجربیات مختلف مطرح شده است. در این راستا، سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از شاخصههای مطرح در علوم اجتماعی اخیراً در حوزه طراحی شهری نیز به عنوان ابزاری هرچند مفهومی جایگاهی ویژه یافته است. در این پژوهش، با توجه به اینکه ارتقای کیفیتهای محیطی به عنوان راهکار ارتقای حیات شهری مدنظر است، سعی بر آن شده که با جستجوی روابطی منطقی میان سطح شاخص سرمایه اجتماعی و کیفیتهای محیطی، بتوان با ارایه رویکردی شهرسازانه از سرمایه اجتماعی، آن را به عنوان ابزاری عملیاتی در طراحی شهری به کاربست. کیفیتهای محیطی انتخاب شده در این پژوهش در راستای پاسخگویی به نیازهای رفتاری کاربران فضا، خلق فضاهای شهری اجتماعپذیر و ارتقای تعاملات اجتماعی در فضاهای شهریست. جهت حصول نتیجه نهایی پژوهش و یافتن رابطه همبستگی میان سطح تعاملات اجتماعی و سطح کیفیتهای محیطی، کمیسازی کیفیتهای محیطی انجام گرفته است تا بتوان نتایج کمیشده کیفیتهای محیطی با سطح شاخص سرمایه اجتماعی که از تحلیل پرسشنامههای برداشتشده در محدوده بدست آمده است را با هم قیاس کرد. در راستای کمیسازی کیفیتهای محیطی، تکنیک تحلیل سلسله مراتبی در دو مرحله، جهت تعیین اوزان هریک از زیرسنجههای کیفیتهای محیطی و هریک از کیفیتها برای محاسبه برآیند نهایی کیفیتهای محیطی اعمال شده است. نتایج پژوهش حاضر مبنی بر وجود رابطه مستقیم بین سطح شاخص سرمایه اجتماعی و برآیند زیرسنجههای کیفیتهای محیطی در محله جلفای اصفهان به عنوان نمونه مطالعاتی است. در عین حال روابط بدست آمده روابطی غیرخطی است که دلیل آن را میتوان در وجود عوامل متعدد دخیل در سرمایه اجتماعی و پیچیدگی روابط بین آنها دانست.
این مقاله از سه بخش تشکیل شده است . در بخش اول به تصویری کلی از تاریخ شیشه گری و تجربه ای که در این راه به دست آمده اشاره شده است . در بخش دوم وضعیت هنر شیشه گری با تکیه بر اطلاعات جمع آوری شده از کارگاههای شیشه گری تهران بررسی شده و وضعیت اقتصادی اجتماعی فنی آنها مورد بحث قرار گرفته است . در بخش سوم اهمیت توجه به این هنر و مشکلات آن از نظر سرمایه گذاری و آموزش و جایگاه آن در کشورهای صنعتی اشاره شده است ...
امروزه با توجه به وجود مسائلی همچون بحران انرژی، آلودگی های زیست محیطی و نیز افزایش تقاضای مسکن ناشی از رشد مداوم جمعیت در جهان، راه حل های نوآورانه مانند ساختمان های زیرزمینی یا زمین پناه می تواند به عنوان جایگزینی مناسب برای ساختمان های رو زمینی در راستای کاهش نیاز ساختمان به انرژی، کاهش استفاده از زمین و مسائل اقلیمی مورد توجه قرار گیرد. پناه بردن به دل زمین و استفاده از خاصیت حرارتی خاک، یکی از راهبردهایی است که در گذشته نیز مورد استفاده قرار می گرفته است. پژوهش حاضر بر آن است ضمن معرفی بناهای زمین پناه و چگونگی عملکرد انواع مختلف آن، به بیان مزایای اکولوژیکی و نیز امکان پیش ساخته سازی این ساختمان ها به ویژه در اقلیم گرم و خشک بپردازد. سؤالاتی که در این پژوهش مطرح است: وجود گیاهان یا به عبارتی کاشت گیاه در این ساختمان ها چه تأثیراتی می تواند داشته باشد؟ چگونه می توان به بهره وری هر چه بیشتر این ساختمان ها افزود؟ روش تحقیق در این پژوهش کیفی بوده و برای به دست آوردن نتایج مطلوب در این مقاله و ارائه پاسخ مناسب به سؤال های فوق از تحقیق کتابخانه ای اعم از کتاب، رساله، مقالات و سایت ها استفاده شده است.
محله عودلاجان به عنوان یکی از پنج محله تشکیل دهنده شهر تهران در دوره صفوی، یک میراث تاریخی ارزشمند به شمار می رود. در دوره قاجار، طبقات مختلف اجتماعی، به ویژه طبقه اعیان و دولت مردان در این محله سکونت داشته اند. از دهه 1340، به دنبال ترک محله توسط ساکنان قدیمی و ورود گروه های مهاجر و طبقات کم درآمد، فرایند فرسودگی این محله تاریخی در تمام ابعاد کالبدی و اجتماعی و اقتصادی آغاز شد. بازار نیز به عنوان یک عنصر قوی اقتصادی و سیاسی، در محله نفوذ کرد و آن را تحت سلطه خود درآورد. از حدود چهل سال پیش تا کنون، طرح های متعددی برای باززنده سازی این محله تهیه شده، اما تاکنون هیچ یک از آن ها اجرا نشده اند. هدف این پژوهش، شناخت موانع باززنده سازی این محله است. روش توصیفی تحلیلی برای این پژوهش استفاده شده و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با شهروندان و ساکنان و کاربران محله عودلاجان و نیز از طریق مشاهده و همچنین بررسی اطلاعات ثانویه (گزارش های موجود، آمارها، کتب، مقالات و...) گردآوری شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که موانع موجود بر سر راه باززنده سازی محله عودلاجان، بیش از آنکه اقتصادی و تکنیکی و سیاسی باشد، فرهنگی و اجتماعی است که عبارت است از بی علاقگی ساکنان و شهروندان نسبت به بافت ها و بناهای قدیمی. به عبارت دیگر، وضعیت کنونی عودلاجان نتیجه طرز تفکر و نوع نگاه جامعه به تاریخ و میراث است. فرایند مدرنیزاسیون که از اواخر دوره قاجار در ایران آغاز شده، همراه با طرد سنت و تاریخ بوده که یکی از نتایج آن، بی علاقگی جامعه به میراث و میل دائمی به نو شدن است. در چنین وضعیتی، اجرای طرح های باززنده سازی محلات تاریخی دشوار است. بنابراین پیش از هر اقدامی برای حفظ و باززنده سازی محله های تاریخی، آموزش و آگاهی دادن به جامعه درخصوص ارزش های تاریخی، سنت و میراث ضروری است.