فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۰۱ تا ۴٬۸۲۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
فقر یکی از مهم ترین چالش های شهرنشینی است. این پژوهش با هدف تحلیل پراکنش فضایی شاخص های فقر در شهر گرگان به نگارش درآمدهاست. داده های خام از بلوک های آماری سال های 1390 و 1395 استخراج شده است. برای بی مقیاس سازی شاخص ها از روش فازی، برای سنجش فقر از روش تحلیل عاملی و برای تحلیل فضایی از روش خودهمبستگی فضایی موران استفاده شد. طبق نتایج وضعیت برخی از شاخص ها ازجمله بار تکفل، بیکاری کل، مساکن استیجاری، میزان سالخوردگی و نسبت طلاق در مقایسه با سال 1390 بدتر شده است. در پهنه بندی سال 1390 حدود 32/52 درصد جمعیت و 26/12 درصد مساحت در پهنه فقر قرار داشتند، درحالی که این مقدار در سال 1395 به 75/44 درصد جمعیت و 48/22 درصد مساحت افزایش یافت. با مقایسه درصد تغییر هر یک از متغیرهای چهارگانه مشخص شد، بیشترین تغییر مربوط به متغیر خانوار و جمعیت واقع در پهنه خیلی فقیر است که به ترتیب 201 و 183 درصد رشد داشت، و سپس مربوط به خانوار و جمعیت واقع در پهنه فقیر است که به ترتیب 163 و 135 درصد رشد داشت. طبق نتایج مدل موران، فقر شهری در هر دو سال 1390 و 1395 در شهر گرگان از همبستگی فضایی برخوردار است و از الگوی توزیع خوشه ای پیروی می کند.
گونه شناسی فرم کلی و تراکم نسبی ساختمان های مسکونی تهران از منظر عملکرد اقلیمی و بهینه سازی مصرف انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
۷۸-۶۰
حوزههای تخصصی:
اهداف: این پژوهش میزان بار گرمایش، سرمایش، نورروز حداکثری و تهویه مطبوع را در گونه های مختلف ساختمانی تهران بررسی و بر مبنای تابع هدف بهینه، گونه ساختمانی را با درنظر گرفتن فرم کلی و تراکم نسبی محاسبه نموده و بر اساس نسبت پنجره به دیوار، نحوه توزیع پنجره به دیوار و جهت گیری معرفی می کند. ابزار و روش ها: ابتدا با بررسی منابع مختلف انواع گونه های ساختمان تهران استخراج گردید. گونه ها به روش مدولار چیدمان شده و پس از محاسبه تراکم نسبی دسته بندی شدند. سپس گونه ها با نرم افزار انرژی برای محاسبه بار گرمایش، سرمایش، نورروز حداکثری و تهویه در حالات مختلف مدل سازی و شبیه سازی شدند. برای هر گونه 60 آنالیز صورت گرفت و در انتها گونه ها مقایسه و گونه بهینه معرفی گردید. یافته ها: در گونه با تراکم نسبی ۰٫۹۵ و 10% WWR= و West 270، کمترین بار گرمایش و سرمایش بدست آمد. این گونه اگرچه دارای بار انرژی حداقل می باشد، اما دارای نور روز و تهویه حداکثر نمی باشد. بدین منظور پس از یکسان سازی واحد و نوشتن تابع هدف گونه ساختمانی با تراکم نسبی 0.54 و 40% WWR= و Uniform 180 کمترین بار مصرفی انرژی و بالاترین مقدار نورروز و تهویه به عنوان فرم بهینه انتخاب شد. نتیجه گیری: در نتایج اولیه پژوهش اگرچه گونه ساختمانی با تراکم نسبی بالا کمترین بار گرمایش و سرمایش داراست اما با درنظرگرفتن سایر متغیرها این گونه از منظر عملکرد اقلیمی حالت بهینه نمی باشد. از این رو میزان اهمیت متغیرها و ضریب وزنی آن ها در تابع هدف برای تصمیم گیری در مورد میزان مصرف انرژی گونه های ساختمانی بسیار حائز اهمیت است.
مدل نظری معاصرسازی مبتنی بر مدیریت تعارض در بافت های تاریخی شهری؛ موردپژوهی: بافت تاریخی شهر ری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
120-136
حوزههای تخصصی:
اهداف: بافت تاریخی شهری به مثابه سند زنده از تاریخ گذشتگان و عامل هویت جمعی، در عمل شاهد تعارض دو مفهوم «توسعه» و «حفاظت» است موضوعی که از چالش های سازمان زیباسازی شهر تهران و شهرداری تهران در اجرای طرح های حفاظت و معاصرسازی شهری است. یکی از چالش های اصلی برنامه ریزی بافت های تاریخی شهری، تقابل حفاظت با نیازهای معاصر ساکنان است. هدف اصلی پژوهش، تحلیل و مدیریت تعارضات فراروی برنامه ریزی بافت های تاریخی شهری است تا بتواند با ارائه یک الگوی مفهومی جدید، بستر تحقق رویکرد معاصرسازی شهری مبتنی بر تحلیل تعارض را فراهم نماید. روش ها: پژوهش در چارچوب پارادایم کیفی تدوین و داده های موردنیاز با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، تحلیل اسنادی و مصاحبه عمیق گردآوری شده است. تحلیل تعارضات فراروی برنامه ریزی بافت های تاریخی شهری در چارچوب نظریه زمینه ای و پیوند دو مفهوم مدیریت تعارض و معاصرسازی بر پایه راهبرد استدلال منطقی صورت گرفته است. یافته ها: ضعف و ناکارآمدی نظام برنامه ریزی حفاظت و مدیریت بافت تاریخی در سطح تصمیم گیری، مهم ترین عوامل بروز تقابل نیروهای حفاظت و توسعه در این نواحی هستند؛ که در سطح عملیاتی منجر به ظهور تعارضات ثانویه می گردند. تحلیل ها حاکی از آن است که در صورت مدیریت این تعارضات، تلفیق دو انگاشت مدیریت تعارض و معاصرسازی در این نواحی امکانپذیر خواهد بود. نتیجه گیری: مدیریت و حل تعارض جریان های توسعه و حفاظت در بافت های شهری تاریخی، بستر تحقق توسعه تعاملی حفاظت گرا را که یکی از مولفه های اصلی معاصرسازی شهری است، فراهم می سازد. بنابراین حفظ ارزش ها در عین تامین نیازهای مدرن ساکنان امکان پذیر خواهد بود.
تبیین روشی جهت سنجش و افزایش میزان تاب آوری شهری به تغییرات اقلیمی بر پایه اصول اکولوژی سیمای سرزمین در مقیاس محله شهری (مطالعه موردی: محله یوسف آباد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
69 - 84
حوزههای تخصصی:
تاب آوری اقلیمی، به تاب آوری شهرها به تغییرات اقلیمی گویند. نقش زیرساخت های سبز شهری به عنوان یکی از عوامل ایجاد سازگاری با تغییرات اقلیمی برای بهبود تاب آوری اقلیمی در شهرها محرز شده است. این سؤال مطرح است که «چگونه و بر اساس کدام ویژگی های زیرساخت های سبز می توان وضعیت تاب آوری اقلیمی را در یک شهر مورد ارزیابی و تحلیل قرار داد؟». درنتیجه، از اصول و تئوری های اکولوژی سیمای سرزمین و برقراری ارتباط بین این اصول با زیرساخت های سبز در شهرها، استفاده شد. ارتباط برقرارشده در محله یوسف آباد شهر تهران با استفاده از عکس هوایی، بازدید میدانی و تهیه نقشه های پایه و تحلیلی با نرم افزار GIS، به صورت کیفی مورد آزمایش قرار گرفتند و فاکتورهای مؤثر در سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری اقلیمی در شهرها با استفاده از زیرساخت های سبز شهری و بر پایه علم اکولوژی منظر به دست آمد.
تأثیر عناصر زیبایی شناسی و تحولات تاریخی خوارزمشاهیان بر ابعاد ادبی نفثه المصدور زیدی نسوی و سفالینه های این دوره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
26 - 42
حوزههای تخصصی:
نفثهالمصدور زیدی نسوی ازجمله آثار مهم و ارزشمند نثر فارسی است که از ابعاد مختلفی همچون نوع نثر، گفتمان های طرح شده در آن، زیبایی شناسی و دوره تاریخی خاصی که اثر در آن پدید آمده، حائز اهمیت فراوان است. مسئله ای که می توان اینجا مطرح کرد، ماهیت تأثیر تحولات تاریخی و زیبایی شناختی معاصر با خلق کتاب نفثهالمصدور و سفال های دوره خوارزمشاهی است. مبنای نظری این پژوهش، تطور فلسفه ادبیات و تعاریف مختلف از ماهیت ادبیات است، تعاریف مختلفی که در نقد و پژوهش به نظریه ها و بینش های متفاوتی منجر می شود. اگر ادبیات و هنر را ابزاری بدانیم که اجتماع را به طور مستقیم بازتاب می دهد و تأثیراتی در اوضاع جامعه دارد، بررسی این آثار حائز اهمیت می شود. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که شرایط نامطمئن سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دوره خوارزمشاهی بر آفرینش یک اثر ادبی چون نفثهالمصدور و سفالینه های این دوره از حیث ساختار و زیبایی شناختی تأثیرگذار بوده است. اهداف پژوهش: بازشناسی تأثیر تحولات زیبایی شناختی و تاریخی دوره خوارزمشاهی بر کتاب نفثهالمصدور نسوی./واکاوی ارتباط تحولات تاریخی دوره خوارزمشاهی بر سفالگری در این دوره. سؤالات پژوهش :تحولات زیبایی شناختی و تاریخی دوره خوارزمشاهی چه بازتابی در کتاب نفثهالمصدور نسوی داشته است؟/تحولات تاریخی دوره خوارزمشاهی چه تأثیر بر سفالگری این دوره داشته است؟
تحلیل سرزندگی در فضاهای مجموعه های مسکونی (مفهوم، مولفه ها و شاخص های تاثیرگذار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
113 - 129
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: سرزندگی محیط های شهری موضوعی است که در برنامه ریزی ها، مطالعات و طراحی های معماری ایران از آن غفلت شده است. امروزه تامین نشاط و سرزندگی در مجتمع های مسکونی به ویژه در فضاهای باز و نیمه باز که ساکنین بخش زیادی از زمان خود را در محل سکونت خود می گذرانند به یکی از دغدغه های اصلی نظام های مدیریت در برنامه ریزی شهری در کشورها، به ویژه در کشورهای توسعه یافته، تبدیل شده است. از آنجایی که میزان سرزندگی افراد با بهبود کیفیت زندگی آن ها رابطه مستقیمی دارد؛ بنابراین پرداختن به این موضوع از اهمیت والایی برخوردار است. هدف: هدف مقاله حاضر شناسایی و دسته بندی مولفه ها و شاخص های موثر بر سرزندگی و در نهایت تدوین مدل نظری سرزندگی در فضاهای باز و نیمه باز می باشد. روش: روش تحقیق در این مقاله به شیوه فراتحلیل کیفی- کمی و ابزار تحقیق، نمونه گیری هدفمند (روش دلفی) با شیوه تحلیل آماری داده ها می باشد. یافته ها: با توجه به مطالعات انجام گرفته بر اساس تحلیل نظرات 15 متخصصین مربوطه، در رابطه با سرزندگی به ترتیب اولویت مولفه های فرمی، عملکردی، زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی مؤثرترین مؤلفه ها محسوب می شوند. نتیجه گیری: نتایج کمی این تحقیق نشان داده است که بهره گیری از عناصر طبیعی،نورپردازی مناسب،تنوع کالبدی در «مولفه فرمی»، تنوع کاربری ها، امنیت در «مولفه عملکردی»،پاکیزگی محیطی،همسازی با طبیعت،آسایش اقلیمی در «مؤلفه زیست محیطی»، فعالیت های تفریحی و قابلیت حضورپذیری در «مؤلفه اجتماعی»، هویت و غنای حسی در «مؤلفه فرهنگی» با بالاترین درصد کمی در تحقق حس سرزندگی مؤثر بوده اند. دستاورد نهایی این تحقیق تبیین مدل نظری ارتباطی میان مؤلفه های عامل تحقق سرزندگی در فضاهای باز و نیمه باز مسکونی است.
بررسی و تبیین چگونگی تأثیر ساماندهی فضایی بر شکل گیری الگوهای معماری مسجد مدرسه های دوره قاجار در تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بناهایی که پس از اسلام اهمیت ویژه ای پیدا کرد، مدارس می باشد. این گونه فضایی از دوره سلجوقی با نظامیه ها آغاز و پس از طی مراحل تکامل خود، در دوره قاجار به شکل مسجد مدرسه ها گسترش یافت. با ورود مدرنیته به ایران و تحول نوع آموزش، کاربرد این گونه فضایی محدودتر شده و مدارس مدرن، شکل دیگری به خود گرفتند.با توجه به ویژگیهای مسجد مدرسه ها و اهمیت کالبدی کارکردی و مفهومی آنها در ایران اسلامی، در این مقاله تلاش شده با بررسی مهمترین مسجد مدرسه های دوره قاجار، به تحلیل نمونه های شهر تبریز پرداخته شود. در این تحقیق که به روش توصیفی - تحلیلی و تاریخی و با مطالعات کتابخانه ای و میدانی به انجام رسیده است، بررسی ویژگیهای فضایی مسجد مدرسه های شهر تبریز در دوره قاجار و مقایسه آن با خصوصیات سایر مسجد مدرسه ها، به عنوان الگوهای معماری مدارس این دوران، انجام شده تا به پرسش درباره ساختار و ویژگیهای فضایی و تأثیرات نوع ساماندهی فضاها در پیدایش الگوها، پاسخ داده شود. نتایج نشان داد که علیرغم وجود شباهت در خصوصیات فضایی اصلی، نمونه های مطالعاتی، تفاوتهای ماهوی با الگوهای مسجد مدرسه های این دوران دارد و معماران این بناها تلاش نموده اند با بهره گیری از ساختارهای اصلی، با انجام تغییراتی مناسب ترین پاسخ را به شرایط محیطی منطقه دهند.
آشنایی با منشأ نقوش و عناصر طبیعی موجود در نگارگری و کاغذ ابری (با تأکید بر مرکب سازی و رنگ سازی نسخه های قرون4 تا 6 هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
27 - 34
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی در این پژوهش شناخت منشأ نقوش کاغذهای ابری و برخی عناصر طبیعی موجود در آثار نگارگری و ارتباط آن ها با مرکب ها و رنگ های قرون اولیه ایران اسلامی است، که منجر به درک شیوه های ساخت برخی عناصر طبیعی موجود در آثار نگارگری و کاغذهای ابری است. اهمیت این موضوع در احیاء شیوه های کهن است، زیرا ما در عرصه نگارگری و آثار قرون اولیه اطلاعات عینی در باب رنگ ها و شیوه های ساخت و ترکیبات مورد استفاده در آن ها نداریم. هدف پژوهش شناسایی منشأ ساخت برخی عناصر و نقوش طبیعی موجود در آثار نگارگری و ارتباط آن با کاغذهای ابری قرون اولیه اسلامی است. سوال اصلی تحقیق این است که شیوه اجرای نقوش کوه ها در نگارگری ایرانی با شیوه ساخت کاغذ ابری چه رابطه ای دارد؟ روش انجام تحقیق به شیوه توصیفی- تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای وآزمایشی بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که منشأ اولیه ساخت برخی عناصر طبیعیِ موجود در آثار نگارگری و کاغذهای ابری درشیوه های خاص مرکب سازی و رنگ سازی قرون اولیه و در نتیجه استفاده از آن ها در هنرهای قرون اولیه بوده است. به بیان دیگر کاغذهای ابری قرون هفتم به بعد الهام گرفته از رنگ های خاص و شیوه های به کار رفته در کوه ها، صخره ها و ابرها در آثار نگارگری بوده است.
تحلیل گفتمان قدرت از منظر نشانه شناسی اجتماعی در شاهنامه ی بایسنقری (مطالعه موردی دو نگاره پادشاهی جمشید و بر تخت نشستن لهراسب)
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
3 - 11
حوزههای تخصصی:
در سنت طولانی کتاب آرایی ایران، شاید هیچ اثری به اندازه ی شاهنامه ی فردوسی مصور نگردیده باشد. نوشتار پیش رو، تلاش دارد تا با مطالعه ی دو نگاره از شاهنامه ی بایسنقری، مشخص کند این اثر ادبی تا چه اندازه ابزار مناسبی جهت مشروعیت بخشیدن به گفتمان مسلط دربار بوده است. بنابراین، تلاش شده با اتکاء به آرای میشل فوکو در نظریه ی گفتمان و با مطالعه ی بافتار و بستر سیاسی و اجتماعی دوره ی تیموری، مشخص شود چگونه از میان صدها داستان در شاهنامه، گزینش داستانی مشخص، می توانسته در جهت همراهی با گفتمان قدرت، کارکردی اساسی ایفا کند. نتایج این تحقیق که به روش تاریخی- تحلیلی انجام شده است نشان می دهد که نگارگر درباری، با یافتن مشابهت هایی در تاریخچه ی تیموریان با داستان های شاهنامه، تیمور -پادشاه غیرایرانی- را به صورت استعاری، جایگزین پادشاهان اسطوره ای ایرانی کرده است. این مطالعه، با بهره گرفتن از رویکرد نشانه شناسی اجتماعی کرس و ون لیوون، نشان می دهد انتخاب صحنه ها و چینش عناصر، گزینشی جهت دار بوده است و عناصر بصری به نوعی سازمان دهی شده اند که مخاطب، پادشاه را به عنوان دال مرکزی و بقیه ی عناصر تصویر را با توجه به موقعیت شان نسبت به این دال، حائز معنا و اهمیت می یابد. این تحقیق نشان می دهد گزینش صحنه و ساختار فرمی اثر، می توانند در تعاملات میان مخاطب و تصویر و معنای دریافتی حاصل از آن نزد بیننده بسیار تأثیرگذار باشند.
بازخوانی مفاهیم مسکن مهر از بعد کالبدی- اجتماعی در شهر جدید سهند (مورد مطالعه: مجتمع آفتاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
165 - 200
حوزههای تخصصی:
مسکن مهر یکی از راه حل های کمبود مسکن برای تأمین مسکن افراد کم درآمد جامعه می باشد؛ اما به لحاظ معماری از همه ابعاد فضایی، کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و رضایتمندی ساکنین دچار مشکلات بی شماری است. هدف پژوهش حاضر بررسی مسکن مهر از بعد عوامل کالبدی و اجتماعی می باشد. نتایج مطالعات نشان داد که آسایش و امنیت بیشترین تأثیر را در معماری مسکن مهر شهر جدید سهند دارد. بین مؤلفه های کالبدی از قبیل از قبیل فرم فضا، اندازه فضا، آسایش بصری و محیطی، سازمان فضایی و مکان یابی و احساس امنیت رابطه معناداری قائل شده اند که متأسفانه در طراحی مسکن مهر به این موضوع توجه نشده است. زیبایی منظر به عنوان معیار تأثیرگذار بر کیفیت اجتماعی زندگی ساکنین تا به امروز نتیجه ای جز تولید فضاهای بی هوی ت، بی شکل، فاقد قلمرو، بی روح، یکنواخت و فاقد سازمان مشخص فضایی، دربر نداشته است. همچنین عوامل استحکام بنا در مسکن مهر یکی از چالش هایی بوده است که در تحقیقات مختلف با بحث های اجتماعی پیوند خورده است چنانکه با توجه به عدم اعتماد ساکنین مسکن مهر نسبت به این مجتمع ها و با توجه به زلزله های اخیر و نقشی که این مجتمع ها در تلفات جانی و مالی شهروندان در پی داشته است، شهروندان مسکن مهر نیز اعتماد عمومی خود را نسبت به این مجتمع ها سلب نمودند.
شهرسازی مبتنی بر محیط زیست، چالشهای بهداشتی شهرهای تالابی
حوزههای تخصصی:
افزایش سرسام آور جمعیت جهان طی چند دهه گذشته و روند توسعه ناپایدار جوامع شهری باعث تجاوزات آشکار به زمین ها و اکوسیستم های ارزشمند حاشیه شهرها شده است. تالابها مهمترین این اکوسیستم ها هستند که طی صده های اخیر با توسعه نامتوازن شهرها به کلی بلعید شده و نابود یا تخریب شده اند. تغییر دیدگاه در فرایند توسعه شهرها از شکل ها و الگوهای نامطلوب سازه ای به سوی توسعه ی دوست دار محیط زیست، باعث شکل گیری مفهوم جدیدی تحت عنوان شهرهای اکولوژیک شده است. در این شهرها سعی می شود تا ارزش های ذاتی محیط زیست در تصمیمات مدیریت شهری و برنامه ریزی های توسعه منعکس شده و بروز یابد. به این ترتیب، با ایجاد تعامل سازنده میان محیط زیست، اقتصاد، سیاست و فاکتورهای فرهنگی-اجتماعی، شهرها در هماهنگی با طبیعت به شکوفایی رسیده و توسعه خواهد یافت. توجه به نقش تالاب در بهبود فضاهای شهری، به دلیل واهمه همیشگی انسان از تاثیرات ناآشنای این محیط ها بر امنیت و سلامت انسان با تاخیری تاریخی همراه بوده است. تنها در سال های اخیر و آن هم از منظر محیط زیستی، کنوانسیون جهانی حفاظت از تالابها معروف به کنوانسیون رامسر ایده شهرهای تالابی را جهت حفاظت از تالابهای داخل و پیرامون شهرها پیشنهاد کرده است. در این تحقیق با تشریح مفهوم شهرهای تالابی، بهداشت آب که مهمترین چالش در بهره برداری مستقیم از تالابها است، با بررسی یک نمونه موردی در شهر بابل مورد بررسی و آزمون قرار می گیرد.
مروری بر تاریخ نگاری رسالات هنری عصر صفوی (مطالعه موردی: گلستان هنر، مناقب هنروران و قانون الصور)
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
23 - 27
حوزههای تخصصی:
سه رساله ی گلستان هنر ، مناقب هنروران و قانون الصور ، از جمله متون هنری ارزشمند عصر صفوی هستند که می توان آنها را به عنوان طلایه داران عرصه ی تاریخ نگاری نقاشی ایرانی به شمار آورد؛ چرا که مؤلفان این رسالات، برای اولین بار، هنرهای دیداری و احوالات هنرمندان آنها را به شکلی مستقل، موضوع و محتوای اثر خود قرار داده و از این طریق، بر اهمیت این دسته از هنرها در گفتمان آن دوران، صحه گذاشته اند. با توجه به ضرورت بررسی و مطالعه ی پیشینه ی تاریخی هنر نقاشی ایرانی، در راستای درک بهتر مفاهیم و شناخت رویکردها و نگرش های بنیادین هنرمندان آن، در این نگاشته به مرور، ابعاد تاریخ نگاری سه رساله ی فوق پرداخته می شود. لازم به ذکر است که این پژوهش، در چهارچوب مطالعات تاریخی، تحت راهبرد کیفی و با روش تفسیری- تاریخی صورت پذیرفته است. در نهایت، علاوه بر مقایسه ی وجوه تاریخ نگارانه ی این متون، اهمیت نقاشی در محتوای نوشتاری این رسالات و به طور خاص در گلستان هنر، بررسی گردیده است.
نابودی هرم (نگاهی اجمالی به مفاهیم اساسی هستی شناسی شئ محور)
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
151 - 153
حوزههای تخصصی:
انعطاف پذیری در مسکن بومی روستایی بلوچستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
103 - 118
حوزههای تخصصی:
بلوچستان، منطقه ی وسیعی در جنوب شرقی ایران و بخشی از استان پهناور سیستان و بلوچستان است که دارای تنوع آب و هوایی، جغرافیایی، گویش، پوشش و حتی تنوع مسکن می باشد. در بلوچستان، گونه های مختلف مسکن متحرک؛ مثل سیاه چادر و کپر تا خانه های ثابت؛ مثل توپ، کاش، اتاق(کوتی یا بان)دیده می شود. این گونه های مختلف، در جوابگویی به نیازهای مردم بومی با توجه به شرایط و امکانات گوناگون زیست بوم، با مصالح بومی متنوع در طول زمان و با تجربه ی مردم بومی شکل گرفته است. که ضمن داشتن نقاط ضعف و کمبودهایی، دارای قابلیت های زیادی می باشند. یکی از این قابلیت ها که در مسکن این خطه دیده می شود، انعطاف پذیری آن است. انعطاف پذیری در انتخاب مصالح و فن آوری ساخت تا جوابگوی به نیازهای متنوع زیستی از جمله: انطباق با شرایط محیطی و اقلیمی، چرخه مداوم حیات، امکان زیست نسل های متعدد در این خانه ها امکان تغییر، رشد و استفاده از فضا در طول زمان و غیره دیده می شود. چنین قابلیت هایی در مسکن تیپ و بسته ی امروزی، کمتر به چشم می آید یا طراحان کمتر به چنین مواردی توجه دارند. چند عملکردی بودن فضاها، وجود فضاهای منعطف و برنامه پذیر با توجه به نیاز ساکنین و فضاهایی با کیفیت های متنوع؛ اعم از باز، بسته و نیمه باز در مسکن روستایی این خطه حکایت از انعطاف پدیری آن دارد. این مقاله در پی جواب دادن به این سوالات است که آیا مسکن بومی روستایی بلوچستان انعطاف پذیر است و معیارهای انعطاف پذیری مسکن بومی آن چه می باشند. جهت انجام این تحقیق از روش کیفی و مبتنی بر مطالعات میدانی و کتابخانه ایی استفاده شده ست. انعطاف پذیری در مسکن این منطقه، حاصل رابطه قوی بین انسان و طبیعت است. با الهام از قابلیت انعطاف پذیری مسکن بومی روستایی بلوچستان می توان مسکن حداقل با کارایی حداکثری را برای مردم این منطقه در نظر گرفت.
کیفیتِ تاثیرپذیری روبرت لپاژ به عنوان کارگردان از مخاطب/تماشاگر در شکل دهی میزانسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«روبرت لپاژ» به عنوان یکی از کارگردان های بنامِ معاصر در تئاتر جهان برای تبیین و شکل دادنِ میزانسن هایش، تعامل با مخاطب/تماشاگر را به منظورِ دریافت و دانستنِ انتظارها و پیشنهادهای آن ها برگزیده است. متدلوژی اصلی او برای دریافت و دسترسی به خواست ها و نیازهای مخاطب/تماشاگر، نیازمندِ مسیر و راه های ارتباطی با آن هاست. لپاژ مستقیم و غیرمستقیم/آگاهانه و ناآگاهانه با مخاطب/تماشاگر در قبل و بعد از اجرا برای دریافتِ نظرهای ایشان ارتباط برقرار می کند. این مقاله، معطوف بر «مکانیسمِ» دریافتِ انتظارها و پیشنهادهای مخاطبان/تماشاگران در قبل و بعد از اجراهای صحنه ای «روبرت لپاژ» مبتنی بر 9 مسیر و راه مستقیم و غیرمستقیم/آگاهانه و ناآگاهانه در تعامل با مخاطب/تماشاگر است. سوال اصلی این پژوهش عبارت است از: چرا و به چه منظور و با چه مکانیسم و از چه راه هایی مخاطب/تماشاگر در شکل گیری میزانسن، مورد توجه «روبرت لپاژ» قرار می گیرد؟
پژوهش پیش رو مبتنی بر روش شناختی، کاربردی و توصیفی است. منطبق بر مشاهده ها (سا مانه ی آثار لپاژ) و نیز ویدئوهای موجود از اجراهای لپاژ (یوتیوپ و چند کانال تلگرامی) و همچنین استفاده از منابع کتابخانه ای، مکانیسمِ تعامل با مخاطب/تماشاگر توسط لپاژ و گروهش به منظور دریافتِ نظرها و انتظارهای مخاطب/تماشاگر مورد بررسی قرار گرفته اند.
تولید نظریه معماری براساس الگوهای رفتاری اسلامی با رجوع به منابع اصلی سنّت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت نظریه کالبدی منطبق با اسلام با تکیه بر الگوهای رفتاری اسلامی در قیاس با محتوای معرفتی، کمتر مورد نظر متخصصان بوده است. با توجه به خطر تأثیرپذیری از نمونه های غیردینی در ضمن رویکردهای نظری جدید، این نوشتار در کنار مطرح کردن یک بحث منطقی و تفسیری در مورد نظریات موجود و متون اسلامی اصیل، سعی دارد قابلیتهای متون اصلی سنّت اسلامی (قرآن و روایات) را بررسی و برای ارایه نظریه، مسیر رسیدن به یک نظریه اسلامی را بازیابی و ترسیم کند و در خلال مدل های ارائه شده، تفاوت ماهوی نظریه پردازی رفتاری - کالبدی منطبق با اسلام را با گونه های پوزیتیویستی به نمایش بگذارد. به این منظور، ساختار نظری دو نمونه از تئوریهای رفتاری - اجتماعی (نحو فضا به عنوان گونه ابژکتیو و مدل رفتار اجتماعی آلتمن به عنوان نمونه سوبژکتیو) با مبانی سنّت اسلامی مقایسه و ناسازی های اساسی بین آنها و مبانی مزبور ارائه شده است. یک ویژگی بنیادی رویکرد اسلام در رابطه رفتار اجتماعی با محیط کالبدی، این است که در این نگاه، نه مانند روانشناسان محیطی، متناسب کردن محیط با الگوهای رفتاری موجود، به عنوان ایدهآل تلقی می شود، نه تحقق هم پیوندی های فضای اجتماعی کشف شده از وضع موجود (در نحو فضا) و نه مانند مدرنیست ها، رویکرد اتوپیایی انسان محور پذیرفته می شود. سپس نیاز به واسطه مکان-رفتاری در متون اسلامی برای امکانپذیری ساخت نظریه، مورد بحث قرار گرفته و براساس آن، مفهوم «موقعیت تکلیفی» به عنوان واسط تئوریسازی رفتار- کالبد در اسلام، معرفی شده است؛ درنهایت مدلی خاص برای نظریه معماری منطبق با تعلیمات رفتاری اسلام بر پایه منابع اصلی سنّت اسلامی، ارائه شده است.
بررسی تاثیر زیبایی شناسی هندسی بر رفتار خرید بازدیدکنندگان مجتمع های تجاری مبتنی بر بازشناسی نقش تیپ های شخصیتی (نمونه موردی: مجتمع های تجاری چابهار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
274 - 284
حوزههای تخصصی:
ارتباط روانشناختی افراد با محیط اطرافشان، در بسیاری از سبک های معماری مقوله ای مهم است. مجتمع های تجاری به عنوان یکی از پربازدیدترین مکان های عمومی دارای طراحی های خاصی هستند. بازشناسی تیپ های شخصیتی و ارتباط آن با زیبایی شناسی هندسی در مجتمع های تجاری می تواند نقش مهمی در رفتار خریداران داشته باشد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی با تکیه بر داده های آماری و کتابخانه ای به روش کمی و کیفی به بررسی موضوع می پردازد. جامعه موردمطالعه در پژوهش حاضر تمامی بازدیدکنندگان از پنج مجتمع تجاری چابهار با نام های صالحیار، پردیس، فردوس، صدف و ابریشم است. پرسشنامه ها شامل چهار قسمت است که در آن به سنجش تیپ های شخصیتی، ادارک از ویژگی های ساختمان، پاسخ به زیبایی شناسی و رفتار خرید پرداخته شد. درنهایت به حجم نمونه ای 50 نفری رسیده شد که تقریباً از هر مجتمع ، ده نفر مصاحبه شونده سنجیده شدند. داده های حاصل بخش جمعیت شناختی توسط نرم افزار SPSS مورد تحلیل آماری قرار گرفته و دیگر تجزیه و تحلیل های سؤالات مصاحبه به وسیله نرم افزار Smart PLS ارائه شده است. در نهایت نشان داده شد زنان قضاوتی در مقایسه با زنان ادراکی زمان بسیار پایین تری به خرید اما دفعات بیشتری به خرید کردن اختصاص می دادند. افراد شمی_حسی با لذت کلی از تأثیر زیبایی شناسی و رفتار خرید مورد تأیید قرار گرفت که بُعد فکری احساسی بر جنبه های زیبایی معماری و تحریک به رفتار خرید موفق تر عمل می کند. آنهایی که شخصیت برون گرایی دارند، بیشتر به صورت هیجانی و بی دلیل اقدام به خرید می کنند. اهداف پژوهش بررسی رابطه معنادار بین زیباشناسی هندسی بر رفتار خرید بازدیدکنندگان مجتمع های تجاری چابهار. بررسی رابطه معنادار بین ادراک از ویژگی های ساختمان بر رفتار خرید بازدیدکنندگان مجتمع های تجاری چابهار. سؤالات پژوهش آیا زیباشناسی هندسی بر رفتار خرید بازدیدکنندگان مجتمع های تجاری چابهار از ارتباط معناداری برخوردار است؟ آیا ادراک ویژگی های ساختمان تأثیری بر رفتار خرید بازدیدکنندگان مجتمع های تجاری چابهار تأثیر دارد؟
مطالعه پیوندهای کتابت مصحف شریف در ایران و عثمانی در سده های 9 و 10 ق.
منبع:
مطالعات نظری هنر سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
61-89
حوزههای تخصصی:
طی سده های نهم و دهم ق.، فضای شکوفایی هنری در ایران و آناتولی با حمایت دربار و ظهور هنرمندان برجسته فراهم شد. در این زمان، دو جریان تأثیرگذار خوش نویسی در جهان اسلام وجود داشت؛ یکی خوش نویسی ایرانی با سابقه ای چندصدساله و دیگری خوش نویسی عثمانی که به تازگی شکل گرفته و درحال رشد بود. هردو جریان افزون براینکه وارث گنجینه های ارزشمند هنری دوره های پیشین بودند، با یکدیگر ارتباط داشتند و شیوه ها و مکاتب جدیدی را در درون خود به وجود آوردند. قرآن، به عنوان کتاب مقدس اسلام، همواره مورد توجه خوش نویسان مسلمان بوده است. خوش نویسان ایرانی صاحب پیشینه ای دیرین و درخشان در کتابت آن بودند و مهارت آنان موجب پرورش و پیدایش شیوه های گوناگون در این زمینه شد که به عنوان الگوهای هنری، مناطق دیگر جهان اسلام ازجمله عثمانی را تحت تأثیر قرار داد. هدف مقاله حاضر، بررسی پیوندهای مصحف نگاری ایرانی و عثمانی در سده های نهم و دهم ق.، با نظری به تحولات خوش نویسی و فنون کتابت مصحف ها و تبادلات فرهنگی هنری دو سرزمین است که براین اساس، این پرسش مطرح می شود: ارتباطات خوش نویسی ایرانی و عثمانی در کتابت قرآن چگونه شکل گرفته است و نمودهای آن با نگاه به شباهت ها و تفاوت ها چیست؟ این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد تطبیقی فراهم آمده است و بر مبنای هدف، به بررسی زمینه های تاریخی، فرهنگی و هنری و تعدادی از مصاحف شاخص خوش نویسان ایرانی و عثمانی می پردازد.
مدل یابی فرآیند ایده پردازی در آموزش طراحی معماری با رویکرد نشانه شناختی (نمونه موردی: طراحی مسکن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از آسیب های معماری معاصر ایران تضعیف هویت و مولفه های آن مانند حس تعلق به مکان است که در نتیجه کم توجهی به ابعاد معناشناختی و خوانش اثر در ایده پردازی طراحی و آموزش ایجاد می شود.نشانه ها به عنوان شاخص ترین عوامل معنایی و موثر بر خوانش، می توانند عاملی تاثیرگذار در ارتقای حس مکان و هویت از طریق ارتباط با مخاطب باشند. این درحالی است که امروزه غالباً کپی برداری از نمونه ها، روش اصلی ایده پردازی در سطوح آموزشی است که به بی هویتی منجر خواهد شد. پیشینه پژوهش عمدتاً بر تحقیقاتی اشاره دارد که بر الگوهای طراحی، ادبیات موضوع نشانه و عوامل موثر بر خوانش و نیز منابع برداشت ایده و بررسی جایگاه آن در فرآیند طراحی تمرکز یافته اند و در این میان خلا رویکرد معنامحوری در ایده پردازی محسوس است. سوالات تحقیق بر چیستی عوامل موثر بر فرآیند ایده پردازی و نیز چگونگی روابط میان آن ها در جریان آموزش معنامحور طراحی از دیدگاه نشانه شناختی اشاره دارد. پژوهش در راستای دست یابی به هدف اصلاح فرآیندهای آموزش طراحی در مرحله ایده پردازی با بهره گیری از اصول نشانه شناسی در ساحت خوانش مخاطب، به تحلیل مسیر، تحلیل عامل و سپس مدل یابی می پردازد. از آن جا که بهره گیری از مبانی نشانه شناسی مستلزم توجه به عوامل «انسانی»، «زمانی» و «مکانی»ِ موثر بر تصورات ذهنی است، بر این اساس و از طریق روش های تحقیق کیفی درکنار روش های پیمایشی و همبستگی، مهم ترین مولفه های موثر بر فرآیند ایده پردازی "تحلیل پژوهش محور"، "ابعاد زیبایی شناختی"، "ابعاد روان شناختی"، "ارزیابی خوانش محور جمعی نشانه ها" شناسایی شد و مدل پیشنهادی، به صورت فرآیند چرخه ای با محوریت ارزیابی ادراک مخاطبان معرفی گردید.
تبیین جایگاه تکنیک های استعاره و قیاس در فرایند طراحی معماری: از فهم تا حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
103 - 118
حوزههای تخصصی:
در حوزه طراحی پژوهی، از مسئله طراحی سخن بسیار گفته شده است. همچنین بخش عمده مطالعات این حوزه، معطوف به یافتن تأثیر دو تکنیک مؤثر بر فهم و یا حل مسئله طراحی بوده است. پرسش اصلی پژوهش این است که «تکنیک های استعاره و قیاس در کدام قسمت از فرایند طراحی معماری نقش مفیدتری را ایفا می کنند و آیا کارایی این تکنیک ها در تمام فعالیت های فرایند طراحی به یک اندازه است؟» هدف از ارائه این مقاله، بررسی پژوهش های مرتبط با قیاس و استعاره از یک سو و پژوهش های مرتبط با فرایند طراحی از سوی دیگر در جهت تبیین جایگاه هرکدام از این دو تکنیک در فرایند طراحی معماری می باشد. مهم ترین نتیجه این پژوهش این است که استعاره در مراحل تحلیل تا ترکیب (فهم مسئله طراحی و تولید کانسپت) و قیاس در مراحل ترکیب تا ارزیابی (پیشبرد مسئله یا توسعه کانسپت، حل مسئله و بازتعریف مجدد مسئله) از مدل فرایند طراحی معماری کارآمدتر و مؤثرتر است.