مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
عناصر ساختاری
حوزههای تخصصی:
مفهوم « شکل اثر ادبی » که در آثار فرمالیست ها اهمیت زیادی پیدا کرده است، به دو پیشنهاد مهم آن ها وابسته است: 1) هر نکته ادبی از واژه تا سخن، باید در پیوندی که با سایر نکته ها می یابد، بررسی گردد و شناخته شود و به این اعتبار شناخت ساختار یا شالوده اصلی اثر، مهمترین جنبه پژوهش ادبی است. 2) پژوهش «همزمانی » ــ که سوسور مطرح کرده است ــ روش اصلی پژوهش ادبی است. این مقاله، بر آن است تا با مبنا قرار دادن این دو اصل و با توجه به علم ریخت شناسی و تحلیل تئوری های فرمالیستی و ساختارگرایی در این باب، نگرشی تازه به عروض شعـری داشته باشد، چرا که ریخت شنـاسی وزن، به ما فرصت می دهد تا شعر را با همه عناصر ساختاری شکل بیرونی و نوای اندرونی اش بسنجیم. امروزه، علم عروض را نمی توان با میزانی معلوم و از پیش تعیین شده، اندازه گیری کرد، بلکه چون همه چیز در اکنون شعر ــ چه اکنونی که مولف خلق می کند و چه اکنونی که خواننده می آفریند ــ خلق می شود، بنابراین وزن را نیز، باید در اکنون آن جستجو کرد. مقاله حاضر، وزن را که اصلی ترین میزان تعیین کننده عروض شعری است، با توجه به رویکرد معناشناسی درون متنی، مورد مطالعه و بررسی قرار داده و در نهایت، با پیشنهاد یک الگوی ساختاری مناسب، نمونه هایی از اشعار شاعران را، مورد نقد و بررسی قرار می دهد.
بررسی ویژگی های بصری نگاره تبریز از کتاب بیان منازل و گونه شناسی عناصر ساختاریِ آن در قرن 10 هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
36 - 55
حوزههای تخصصی:
کتاب بیان منازل سفر عراقین سلطان سلیمان خان نسخه خطی مصوری است که توسط نصوح مطراقچی در قرن10ق/16م به جهت اهداف سیاسی- نظامی تألیف شده و به روایت مسیر لشکرکشی دولت عثمانی از استانبول به شهرهای غربی ایران و بالعکس می پردازد. این ترسیمات توجه محققان زیادی را از حیطه های مختلف هنر، معماری و شهرسازی به خود جلب نموده و اعتقاد برآن است که نگاره های این کتاب را می توان به عنوان مرجعی تصویری جهت شناخت ساختار و سازمان فضائی شهرهای مختلف در 500 سال گذشته به شمار آورد. یکی از ترسیمات مهم این کتاب به سال 944ق/1537م مربوط به شهر تبریز، پایتخت صفوی در زمان شاه طهماسب است. بنابر ادعای نگارندگان، نگارهٔ شهر تبریز به سبب اهمیت آن برای شاه سلیمان عثمانی براساس دقیق ترین اطلاعات وضع موجود ترسیم شده است. بنابراین هدف مقاله حاضر در گام اول بررسی ویژگیهای بصری نگاره های ترسیم شده از کتاب بیان منازل و در گام بعدی تبدیل یافته های بصری به زبان ترسیمی قابل درکی برای شناسایی عناصر ساختاری تبریز در قرن 10 ه.ق است. در این راستا مقاله حاضر در پی پاسخ به این 2 سوال اساسی است که؛ در نگاره های بیان منازل از چه ویژگی های بصری جهت ترسیم عناصر ساختاری شهرها استفاده شده است؟ و اینکه آیا با تحلیل این ویژگی ها می توان اقدام به گونه شناسی عناصر ساختاری شهر تبریز در دوره صفوی نمود؟ روش این تحقیق در گردآوری اطلاعات تاریخی-تفسیری با رویکرد پدیدارشناسانه و تحلیلی– تطبیقی در تجزیه و تحلیل و تفسیر داده هاست. سرانجام بر اساس معیارهایی همچون الهام از مکاتب هنری مختلف، مکمل بودن متن و تصویر، زاویه دید، پایه هندسی ترسیمی، واقعی بودن عناصر، دید سه وجهی، مقیاس و نیز ویژگیهای شکلی، تمامی عناصر مصنوع ترسیم شده در نگاره تبریز به دو دسته عناصر معماری شامل؛ مذهبی، خدماتی، حکومتی و عناصر شهری شامل تجاری، محلات مسکونی و ارتباطی تقسیم گردیدند.
تحولات زیبایی شناختی در نقاشی دهه ۶۰ ایران
منبع:
پیکره دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
1 - 13
حوزههای تخصصی:
پس از گذشت بیش از ۸۰ سال از آغاز جنبش نوگرا در نقاشی ایران که طبق نظر " مجابی" از سال ۱۳۱۵ شروع می شود، نقاشی ایران به تبع تحولات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، شاهد تحولات مهمی بوده است. با رویداد انقلاب اسلامی در انتهای دهه۵۰ تحول دیگری در هنر نقاشی ایران رخ داد. سرعت پرشتابی تحولات مهمی چون "انقلاب اسلامی " و سپس "جنگ ایران و عراق"، باعث شد تا نقاشان ایرانی فرصت کافی برای فرضیه سازی و تئوری پردازی نیابند. با وقوع این دو واقعه در ایران، جنبش های هنری قبل از انقلاب اسلامی برای مدتی متوقف شد. شرایط جدید، ساختارهای زیباشناختی جدیدی را می طلبید که جنبش های قبل از انقلاب اسلامی جواب گوی این نیازها نبودند. در این میان هنرمندانی جدید و جوان قدم به عرصه گذاشتند. شماری از هنرمندان قدیمی نیز با توجه به تحولات و شرایط جدید به تولید آثاری پرداختند، مجموع آثار تولید شده در شرایط جدید نشان از نگرشی نو در ساختار و محتوای نقاشی ایران بود. این نگرش به نام " نقاشی انقلاب" شناخته می شود. با توجه به اینکه چهار دهه از شروع این تحولات می گذرد، اکنون زمان مناسبی برای نقد این نگرش است. این که انقلاب اسلامی و وقایع بارز بعد از آن همچون جنگ ایران و عراق و پایان آن، موجب چه تحولی در نقاشی دهه ۶۰ ایران شده و ساختار زیباشناختی آثار تولید شده در دهه شصت چه تفاوتی با آثار پیش از آن داشت، سوألی است که در این تحقیق به آن پاسخ داده می شود. پژوهش حاضر کیفی و به شیوه توصیف و تحلیل است. اطلاعات به دست آمده از تحلیل نمونه آثار انتخاب شده در سال های ۱۳۵۶ تا ۱۳۷۰ خورشیدی است و آثار هنرمندانی است که در داخل ایران به صورت رسمی فعالیت می کردند. داده های آماری نشان می دهد که نقاشان دهه ۶۰ تمایلات واقع گرایانه با استفاده از خطوط نهفته و منحنی، شکل های عینی، بافت های شبیه سازی شده و پرسپکتیو یک نقطه ای، دونقطه ای یا ترکیبی داشته اند. همچنین تمایلات نمادگرایانه باعث شده در رنگ آمیزی آثار از رنگ های ذهنی که به واقعیت عینی وفادار نیست استفاده کنند.
عناصر ساختاری شعر «دریچه ها» سروده مهدی اخوان ثالث
منبع:
شفای دل سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳
87 - 101
حوزههای تخصصی:
اخوان ثالث (م. امید)، گاه، برای تسکین خاطر آتش خیز خویش، به موضوعات و مضامین عاشقانه روی می آورد. موضوع جهان شمول «عشق» دریچه ای می شود تا برای لحظاتی، از تنفّس در درون مایه های سیاسی–اجتماعی که برای اخوان سرشار از تعفّن و اختناق است، در امان بماند؛ دریغا که این گونه سروده ها نیز یأس آلودند. محبوب و منظور او نیز یا از اهالی «زمستان» است که سرمای سخت و سوزان، عاطفه اش را افسرده و منجمد کرده است یا در سفر و هجران است؛ بدین گونه عشق یأس آلود، دردی بر دردهای ژرف اخوان، افزوده است. مثنوی «دریچه ها» که محتوایی غنایی و غزل گون دارد، چنین است. در این مقاله، عناصر ساختاری شعر «دریچه ها» به روش تحلیل و توصیف متن بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که قالب شعر، تعیین کننده قطعی و نمودار بی چند و چون یک اثر نیست، بلکه معنا، قالب را به دنبال خود می کشاند. شعر دریچه ها که حاصل تجربه های عینی و بیرونی سراینده است و در بحر «هزج مسدّس اخرب مقبوض» سروده شده، از مترنّم ترین و مطبوع ترین وزن و آهنگ ها، برخوردار است که این امر، خلاف نظر پیشنیان درباره این بحر است. در این سروده، معنا، زبان و تصویر هماهنگ جلوه می کنند. شفافیّت و سادگی و صمیمیت معنایی، سبب شفافیّت و سادگی زبان و تصاویر شده است.
مطالعه عناصر ساختاری نقاشی پرده بزرگ درویشی دوره قاجار براساس تاریخ نگاری بخش قدیم و جدید موجود در موزه آستان قدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
43 - 59
حوزههای تخصصی:
پرده درویشی نقاشی است که به وقایع عاشورا می پردازد و با نقاشی قهوه خانه ای متفاوت است. پرده های درویشی در ابعاد بسیار بزرگ بوده و برای عزاداری رسمی شاه و به سفارش دربار تهیه می شده است. یکی از بهترین نمونه های تصویری پرده درویشی در موزه آستان قدس رضوی قرار دارد. این نقاشی دارای دو قسمت است و از آن به عنوان بزرگترین پرده نقاشی ایران یاد می شود و تا به حال مورد پژوهش قرار نگرفته است. قسمت راست نقاشی از ویژگی های رنگ گذاری، ترکیب بندی و طراحی بسیار دقیقی برخوردار است ولی قسمت چپ تابلو بعدها اضافه شده و دارای نقاشی و قلم گذاری و رنگ بندی از ارزش بصری و کیفیت پایین تری برخوردار است. این نقاشی در بخش قدیم براساس معیارهای نقاشی رسمی قاجاری، زاویه دید، زبان نمادین، حرکت محوری پیکره ها، نسبت های هندسی، واقع گرایی تصویر، دید چندوجهی، رنگ گذاری، عناصرانسانی، حیوانی، گیاهی کار شده است که این کیفیات در بخش جدید که در دوره دیگری به اثر اضافه شده دیده نمی شود. مفروض این پژوهش مطالعه عناصر ساختاری و ویژگی های بصری این نقاشی و مقایسه دو بخش قدیم و جدید در نقاشی است. در این راستا پژوهش حاضر در پی پاسخ به این دو سوال اساسی است که در پرده بزرگ درویشی از چه ویژگی های بصری و عناصر ساختاری استفاده شده است؟ تفاوت ویژگی ساختاری و بصری در بخش قدیم و جدید اثر چیست؟ محتوای پژوهش حاضر کیفی و بر مبنای تحلیل عناصر ساختاری در نقاشی است. این نقاشی براساس روش شناسی توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای صورت گرفته است. نتایج یافته ها حاکی از آن است که بخش اصلی و قدیم نقاشی توسط نقاشان درباری کار شده و دارای ویژگی نقاشی پیکره نگاری رسمی قاجار است و قسمت دیگر جدیدتر و بعدها به اثر اضافه شده و از کیفیت تصویری پایین تری نسبت به نقاشی بخش قدیم تر برخوردار است.
بررسی ساختاری انیمیشن تلویزیونی، و ارائه الگوی تحلیل متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تولیدات انیمیشن به سه دسته عمده، انیمیشن تجربی، انیمیشن سینمایی و انیمیشن تلویزیونی تقسیم می شود. با توجه به گستردگی رسانه تلویزیون، انیمیشن تلویزیونی بازار وسیعی را به خود اختصاص داده است. این تحقیق بر این پیش فرض استوار است که عدم شناخت نسبت به "عناصر ساختاری"، تفاوت ها، ویژگی ها و کارکردهای انواع انیمیشن، باعث عدم برقرای ارتباط با مخاطب می گردد. براساس نظریه ساختارگرایی، با برقراری ارتباط بین اجزا (عناصر بیانی)، می توان به یافتن "معنی (پیام)" و دلالت هایی که در یک فیلم وجود دارد، رسید. بنابراین، فیلم و روایت آن را، نوعی ساختار یا به بیان دیگر، شیوه ای خاص برای تلفیق اجزا و پدید آوردن یک کل می توان تلقی کرد. هدف از این تحقیق، ارائه مدل و الگویی جامع، با توجه به نظرات فرنیس، بوردول و دیگران، برای بررسی عناصر ساختاری (نظام های نشانه شناسی) و تحلیل متن انیمیشن تلویزیونی است. بنابراین، شناخت و چگونگی عناصر ساختاری انیمیشن تلویزیونی، مسئله این تحقیق می باشد. این تحقیق برای رسیدن به نتیجه و طراحی الگویی جامع، عناصر ساختاری را، به عناصر ساختاری- بیانی ویژه انیمیشن، عناصر ساختاری متن دراماتیک (فیلمنامه)، عناصر ساختاری طراحی بصری، عناصر ساختاری طراحی صوتی و عناصر ساختاری تدوین تقسیم و با روشِ توصیفی- تحلیلی آنها را بررسی نموده است.