فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۰۱ تا ۲٬۰۲۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
129-149
حوزههای تخصصی:
از نیمه دوم قرن بیستم، در رویکرد به فضای شهری امکان تعامل و ارتباط اجتماعی به عنوان ویژگی اساسی برای فضاهای شهری خوب و عاملی اساسی برای ادامه حیات شهرها شناخته شد. با ظهور و گسترش رسانه های اجتماعی و ارتباطات همراه، حضور جسمانی و تمرکز بر آنچه در فضای کالبدی در جریان است به عنوان پیش شرطی برای مفهوم تعامل به تدریج کمرنگ شده و محتوا و ماهیت شهرها را وارد پارادایم جدیدی نموده است. اگرچه افراد در فضای کالبدی حضور دارند ولی توجه و ارتباط آن ها در فضای دیگری شکل می گیرد و درواقع فضای سایبر به طور مشخص حوزه رفتار تعاملی کاربران را تحت تأثیر خود قرار داده است. با توجه به فراگیر شدن ابعاد فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در تمامی جنبه های زندگی انسان، آنچه کمتر مورد تأمل واقع شده تأثیر این فناوری های نوین بر حضور کنشگرانه انسان و تغییرات بعد رفتار در فضاهای شهری است. در واقع فضاهای شهری در عصر فناوری با مفهوم جدیدی که در پی اضافه شدن کاربر متصل تعریف می شود در تمامی ابعاد ماهوی و کالبدی در حال تغییر است. به طوری که این تغییرات به میزان قابل توجهی متأثر از تغییرات رفتار کاربران در سه حوزه تعاملی، شناختی و فضایی می باشد. از این رو پژوهش حاضر با بهره مندی از روش تحلیل محتوای کیفی و تکنیک کدگذاری تحت نرم افزار تحلیلی اطلس در پی تبیین تغییرات رفتار تعاملی کاربران در دو منطقه 6 و 12 شهر تهران به لحاظ روابط و الگوهای تعاملی است. یافته های پژوهش حاصل از تحلیل نقشه های رفتاری حاکی از آن است که رفتار تعاملی کاربران از سوژه های متکلم و کنشگر به ارتباطاتی دوسویه و غیرمستقیم تغییر شکل داده و بیشتر از نوع غیر متمرکز و متمرکز بر رسانه است و توجه و ادراک فضای پیرامون و نیز ارتباط با سایر افراد در جایگاه درگیری حاشیه ای قرار گرفته است. در نتیجه ماهیت فضاهای عمومی از شاخص های سنتی به سمت قلمروهای موقت سوق پیدا کرده به طوری که کمرنگ شدن اتصال بین کاربر و فضا موجب کشیده شدن کاربر متصل از متن فضاهای رویدادپذیر به حاشیه ی فضا شده و در یک رویکرد تعاملی نقش کانونی کاربر در فضا تضعیف شده است. علاوه بر این، یافته ها بیانگر تأثیر معنادار فناوری در گزینش فضایی، تسهیل دسترسی، مسیریابی و جامعه پذیری می باشد که همگی این زیر معیارها بازنمایی مفهوم وابستگی به فناوری در الگوهای تعامل با فضا است. لازم به ذکر است شناسایی ابعاد گوناگون تغییرات شکل گرفته در رفتار تعاملی کاربران می تواند راهکارها و الگوهای بهینه ای را در جهت هرچه کارآمدتر کردن فضاها در شهرهای عصر حاضر، در اختیار برنامه ریزان و طراحان شهری قرار دهد.
پژوهشی تحلیلی بر سفالینه های موسوم به گمبرون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۰)
۱۴۳-۱۲۸
حوزههای تخصصی:
در طول دوره صفویه، در کنار سایر پیشرفت های هنری مانند فلزکاری، تولید انواع سفال نیز رونق فراوانی داشت. در این عصر سفالینه های متنوعی تولید می شد که نه تنها بخش مهمی از نیازهای داخلی را تأمین می کرد، بلکه گاهی به کشورهای دیگر نیز صادر می شد. در این میان سفال موسوم به گمبرون یکی از نمونه های شاخص سفالگری اواخر این دوره محسوب می شد. امروزه نمونه های متعددی از این گونه سفالین زینتبخش موزه های مختلف داخل و خارج از کشور بوده که در برخی کتب و مقالات اشارات مختصری به آن شده است، اما عملاً می توان این گونه سفالین را یکی از گونه های کمتر شناخته شده سفالی دوران اسلامی به حساب آورد؛ چراکه تاکنون نه تنها شواهد تولید آن در کاوش های باستانشناسی به دست نیامده، بلکه کمتر محوطه باستانی در ایران نیز شناسایی شده که در کاوش های آن نمونه هایی از این ظروف سفالی به دست آمده باشد. با توجه به این موارد ضرورت داشت که در یک پژوهش مستقل دیگر به این گونه سفالین پرداخته شود و مستندات بیشتری درمورد آن ارائه گردد. نتایج این پژوهش نشان داد که سفال گمبرون از اواخر قرن یازدهم هجری به بعد در ایران شناخته شده و با وجود اهمیت صادراتی، در بین مردم ایران هم تا حدودی کاربرد داشته است. احتمالاً این سفال در مراکزی چون قم، نائین، اصفهان و کرمان تولید می شده و فرم و تزئینات آن نیز تا حد زیادی مشابه نمونه های صفوی و برخی سفالینه های چینی بوده است.
مطالعه سه پرده نقاشی بشارت مسیح از مارتینی، داوینچی و روستی با رویکرد آیکونوگرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم دی ۱۴۰۲ شماره ۱۲۷
21 - 32
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: موضوع بشارت تولد حضرت مسیح (ع) به حضرت مریم (س) توسط جبرئیل، در کنار دیگر روایت ها با موضوعات مذهبی از جمله؛ به صلیب کشیدن مسیح و قیامت، همواره مورد توجه هنرمندان و نقاشان در دوره های گذشته بوده است. در این پژوهش سه اثر در سه دوره زمانی متفاوت با موضوع بشارت تولد حضرت مسیح از سه هنرمند، سیمونه مارتینی، لئوناردو داوینچی و دانته گابریل روستی از منظر آیکونوگرافی، مورد بررسی و مطالعه قرار می گیرد. آیکونوگرافی، نوعی روش تحقیق کیفی و هم چنین شاخه ای از تاریخ هنر است، که بنیان گذار آن اروین پانوفسکی، چهره برجسته مکتب واربورگ است. تلاش بر این است تا به این سؤالات پاسخ داده شود: در نمایش داستان بشارت، هنرمندان برمبنای معیارهای آیکونوگرافی، به تببین کدامین ارزش های نمادین آن پرداخته اند؟ با توجه به روایات کتب مذهبی چرا در سه تابلو بشارت مسیح، اثری از حضور یوسف نیست؟
هدف پژوهش: توصیف ساختار تصاویر و شناسایی نقش مایه ها و روابط میان روایت و تصویر بشارت مسیح، هم چنین بررسی موضوع و مضمون آن، با تکیه بر منابع تاریخی در نهایت تببین ارزش های نمادین آن، هدف این پژوهش است.
روش پژوهش: روش تحقیق در این پژوهش به صورت تاریخی و توصیفی مبتنی بر الگوی چارچوب و رویکرد نظری پانوفسکی است.
نتیجه گیری: با توجه به روایت های متفاوتی که در مورد نحوه و چگونگی خبردادن تولد حضرت مسیح توسط فرشته پروردگار، جبرئیل، صورت گرفته است، قواعد و ارزش های نمادین حاکم بر هر دوره در گذر زمان، موجب قرابت ها و دلالت های معنایی و محتوایی در تجسم این داستان در قالب تابلوی نقاشی شده است که زمینه ساز یافته های این پژوهش است.
انگاره نگارگری معاصر ایرانی در مجلات فرهنگی-هنری پساانقلاب اسلامی (1392- 1360)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
124 - 142
حوزههای تخصصی:
با پیروزی انقلاب اسلامی به هنرهای اصیل ایرانی از جمله نگارگری توجه و تاکید شد و به عنوان مبنایی برای ارجاع به هویت ایرانی در هنر معاصر ایران در نظر آورده شد. با هدف بازجست تصویر امروز هنر نگارگری معاصر، سوال این است که انگارهِ نگارگری معاصر ایرانی در مجلات فرهنگی-هنری در سه دهه پس از انقلاب چگونه برساخته شده است؟ بدین منظور با مطالعه اسنادی، موضوع پژوهش، از طریق تحلیل مضامین شکل داده شده در خصوص نگارگری در 12 مجله: فصلنامه هنر، کیهان فرهنگی، سوره، هنر معاصر، هنرهای تجسمی، بیناب، تندیس، گلستان هنر، ادبستان فرهنگ و هنر، کِلک، آدینه و دنیای سخن، در سه دهه پس از انقلاب اسلامی واکاوی شده است. نتایج نشان دادند که، در جریان اندیشه ورزی مجلات مذکور، انگاره های متفاوتی از نگارگری معاصر ایران در میانه سه پارادایم «سنت گرایی، نوسنت گرایی و نوگرایی»، برساخته شده که متاثر از نگاه به زبان جهانی هنر و عصر و زمان، در هر پارادایم متفاوت می نماید.
نقش عناصر معماری در باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۵
6 - 19
حوزههای تخصصی:
باغ ایرانی محصولی برآمده از فرهنگ ایرانی و دارای عناصر مصنوع و طبیعی است و در عین حال که اصولی ثابت و مشخص دارد، دارای تنوع زیادی است. به دنبال این تنوع، طراحی های مختلف برای عناصر باغ ایرانی مشاهده می شود. این پژوهش تنها به عناصر معماری باغ ایرانی می پردازد. اینکه یک عنصر معماری چرا به این شکل درآمده می تواند دلایل مختلفی داشته باشد و این دلایل از فلسفه و مبانی نظری آنها نشأت می گیرد. تاکنون مطالعات زیادی روی عناصر معماری باغ ایرانی انجام شده و به آنها از جوانب مختلف نگریسته شده است. اما عناصر معماری باغ ایرانی چه نقشی در طرح کلی باغ ایرانی ایفا می کنند؟ این عناصر بر اساس دلایل عملکردی، اقلیمی یا شکلی ظهور یافته یا عوامل دیگری در ظهور آنها دخیل بوده اند؟ یافتن پاسخ این قبیل پرسش ها می تواند یاریگر شناخت و چرایی تنوع در ظهور عناصر معماری در باغ ایرانی باشد. برای این منظور ده باغ منتخب در اقلیم های مختلف و با قدمت های متفاوت انتخاب شده تا عناصر معماری آنها بررسی شود. در بررسی دلایل مختلف شکل گیری هر یک از عناصر معماری در باغ های منتخب از ارزش گذاری کیفی و روش تحلیلی- توصیفی استفاده شده است. فراوانی نقش ها در بررسی هر یک از عناصر مشخص می کند که آن عنصر عمدتاً چه نقش غالبی در باغ دارد یا هر باغ عمدتاً دارای چه نقشی از عناصر معماری است. نتایج نشان می دهد که «دیوار» در باغ ایرانی دارای نقش عمدتاً عملکردی- اقلیمی، «ورودی» دارای نقش عمدتاً معناگرا و «کوشک» دارای نقش عمدتاً فضاگراست. به این ترتیب عناصر معماری در باغ ایرانی خیلی خودنمایی نکرده و بیشتر توجه مخاطب را به باغ و طبیعت معطوف می کنند.
تحلیل ساختاری و تطبیق مضامین آثار قلمزنی دوره ها ی صفوی و معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
145 - 166
حوزههای تخصصی:
هنر قلمزنی در دورهٔ اسلامی، مضامین متنوعی را در قالب های گوناگون ارائه داده است. از آن میان، دورهٔ صفوی با اعلام «تشیع» به عنوان مذهب رسمی کشور، هنرمندان قلمزن را به خلق آثاری مُلهم از هویت اسلامی - ایرانی خویش ترغیب نمود. هنر قلمزنی دورهٔ معاصر نیز با بهره گیری از سبک اصیل و سنتیِ فلزکاری ایران، درنهایتِ مهارت و ظرافت در حال اجراست. به دلیل مشابهت های بی شمار بافت فرهنگی و دینی ایران در این دو مقطع تاریخی، نمونه آثار شاخص قلمزنی هردو دوره در یک قاب موردتطبیق قرار گرفته اند. هدف این پژوهش، یافتن وجوه تشابه شکلی و تفاوت های ساختاری این آثار در رویکردی تحلیلی است. پرسش های پژوهش نیز در همین راستا و عبارتند از: با وجود ساختار حکومتیِ مشابه در ادوار صفوی و معاصر، مهم ترین وجوه تمایز و تشابه میان هنر قلمزنی این دوره ها به لحاظ مضمون نقوش به کاررفته در آن ها چیست؟ مطالعهٔ ارتباط معنادارِ میان کاربرد و موضوع سازی آثار قلمزنی دورهٔ صفوی، چه کمکی به رونق قلمزنی دورهٔ معاصر خواهد کرد؟ روش انجام تحقیق به لحاظ ماهیت، ترکیبی از روش های تاریخی، توصیفی، تطبیقی و تحلیلی است و شیوهٔ گردآوری اطلاعات آن مبتنی بر مطالعات اسنادی، منابع کتابخانه ای (بهره گیری از نتایج مدون مقالات علمیِ مرتبط)، مشاهدهٔ منابع موزه ای و مصاحبه است. درنهایت این نتیجه قابل استنباط است که آثار قلمزنی عصر صفوی در استفادهٔ مکرر از خط نستعلیق برای اشعار فارسی، واجدِ اصل ملی گرایی و در استفاده از خط های ثلث و نسخ برای آیات، ادعیه، اسامی ائمه و صلوات کبیره متعهد به اصل تشیع بوده اند. قلمزنان دورهٔ معاصر نیز با طبیعت نگاری، مجلس سازی، صحنه های مربوط به شکارگاه و نبرد، نمایش زندگی روزمرهٔ مردم عادی و طبقهٔ کارگر، آثاری مُلهِم از هنر نگارگری ایران در عصر صفوی و پس از آن را خلق می کنند. مضامین ادبی و عرفانی، اوج اشتراک معنایی قلمزنی این دو دوره است.
تحلیل نقوش و تزئینات کتیبه های دوره قاجار در نشانه شناسی از منظر رولان بارت با تاکید بر مسجد سپهسالار و عمارت مسعودیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
198 - 213
حوزههای تخصصی:
یکی از آثار با ارزش تاریخی و قدیمی عهد قاجار، تزئین، نقوش و کتیبه های نستعلیق است که ریش ه در اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی دارند و بازگوکننده هویت و فرهنگ زمانه حاکمیت در شهر تهران است. این پژوهش پیوندی است میان کتیبه ها و نقش و نگار عرضه شده در سردر بناها که نشان از اصول حاکم بر نقش پردازی دوره قاجار است. روش پژوهش انتخابی، تفسیری-تاریخی است و با مطالعات کتابخانه ای در عرصه معماری مسجد، مدرسه و تحولات فرهنگی دوره قاجار و مطالعات میدانی به طور مستقیم، تلاش شده تا با آرا و دیدگاه رولان بارت ویژگی های نشانه شناسی کتیبه های بناهای مسجد سپهسالار و عمارت مسعودیه دوره قاجار در شهر تهران به عنوان دوره شروع تحولات در معماری را مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرد. نتایج حاکی از آن است که تحول در فرم و اجزای قاب ها، برج ساعت، تلفیق درون گرایی و برون گرایی همه نشانه های تأثیرپذیری مستقیم و غیرمستقیم عناصر این گونه بناها است. ظرافت و ریزه کاری نقوش، کاهش نقوش و شاخه هایی نس بتاً ض خیم گیاهی اسلیمی و ختایی انتزاعی، استفاده از انواع گل واقع گرا و تصویر جدید انسان لباس دار، همه نشانه هایی از تأثیرپذیری مستقیم تحولات فرهنگی و دانش های جدید دوره قاجار است.اهداف پژوهش:همگام سازی هویت نشانه شناسی طراحی معماری با دستاوردهای تاریخی.بازتعریف اهمیت نشانه ها در شناسایی هنر دوره قاجار و ارتقای نقش فرهنگی آموزشی آن در جامعه. سؤالات پژوهش:نشانه های کتیبه های نستعلیق دوره قاجار چیست؟نشانه های کتیبه های نستعلیق دوره قاجار را چگونه می توان از منظر نشانه شناسی رولان بارت بررسی کرد؟
بررسی کیفیت های کالبدی-فضایی در پایداری محله (با رویکرد پیاده مداری) (نمونه موردی: محله ناژوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
491 - 505
حوزههای تخصصی:
پایداری به دو شاخص محیطی و غیرمحیطی تقسیم می شود که شاخص محیطی شامل بُعد کالبدی_فضایی و زیست محیطی است و شاخص غیرمحیطی به بُعد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تقسیم می شوند. هدف این پژوهش سنجش ادراک کیفیت پایداری محله ناژوان شهرستان اصفهان است. شناسایی عوامل و شاخص های مؤثر بر این کیفیت بر این کیفیت و ارتقای پایداری این محله است. تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی–تحلیلی و به لحاظ زمانی از نوع مقطعی آینده نگر و به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ فرآیند جزو روش کیفی محسوب می شود. ابزار گردآوری اولیه در مطالعه حاضر، پرسش نامه مبتنی بر ابعاد مختلف متغیرهای تحقیق جهت ارزیابی نظرات ساکنین محله ناژوان در بافت میانی شهری شهرستان اصفهان در پاییز سال 99 است. در همین راستا، تعداد 100 پرسش نامه محقق ساخته بین شهروندان ساکن در این محله توزیع شد و نتایج به دست آمده براساس آزمون های تی، آنووا و تحلیل رگرسیون تحلیل و تفسیر می شود. تعداد نمونه و پرسش نامه های جمع آوری شده، 100 عدد بوده است که خروجی آن به صورت توصیفی و تبیینی از طریق نرم افزار spss گزارش می شود. نتایج تحقیق، نشان می دهد که شاخص غیرمحیطی بیشترین اثرگذاری را دارد که شامل مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که مؤلفه فرهنگی بیشترین تأثیر را دارد. و عوامل کالبدی_ فضایی نیز بر کیفیت ادراک محیطی تأثیرگذار هستند.اهداف پژوهش:تبیین اصول، مؤلفه ها و شاخص های کیفیت فضایی مؤثر بر پایداری محلات شهری.ارائه روشی در ساختار محلات شهری برای نیل به مفهوم پایداری از طریق راهبردهای طراحی معماری.سؤالات پژوهش:اصول، مؤلفه ها و شاخص های کیفیت فضایی مؤثر بر پایداری محلات شهری چیست؟چگونه و از چه طریق می توان در ساختار محلات شهری به مفهوم پایداری از طریق راهبردهای طراحی معماری دست یافت؟
بررسی مکانیزم های دفاع روانی در نمایشنامه از پشت شیشه ها اثر اکبر رادی، بر اساس آرای زیگموند فروید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹
65 - 78
حوزههای تخصصی:
کشف مفهوم ناهشیار توسط زیگموند فروید از جریان های تاریخ ساز قرن بیستم بود که درک سازوکار آن به یکی از مهم ترین مباحث در باب واکاوی درونیات و ذهن آدمی تبدیل شد. درک ناهشیار همچون سایر مفاهیم انتزاعی به سادگی امکان پذیر نبود و دستیابی به محتوای آن تنها از طریق نمودهای عینی صورت می گرفت. مکانیزم های دفاع روانی یکی از مصادیق عینی وجود ناهشیار در ذهن آدمی است. این مقاله که به شیوه توصیفی – تحلیلی نگارش شده در پاسخ به این پرسش شکل گرفت که شناسایی این مکانیزم ها در نمونه های ساختگی و غیرواقعی چگونه امکان پذیر است. ادبیات نمایشی که منبعی نامتنهی از شخصیت های ساخته ذهن بشر است؛ بستری مناسب برای بررسی حالات و رفتار انسانی با نگاهی روان کاوانه در اختیار قرار می دهد. به همین جهت نمایشنامه از پشت شیشه ها از آثار اکبر رادی به عنوان نمونه مورد بررسی این پژوهش قرار گرفته است و رفتار و دیالوگ های شخصیت های آن در طول نمایشنامه از رهگذار نظریات فروید مورد بررسی واقع شد. آشفتگی های ذهنی متعدد شخصیت های این نمایشنامه داده های قابل تأملی از ناهشیار آنان ارائه می کند و به همین خاطر درک نحوه بروز مکانیزم های دفاع روانی را میسر می سازد. در ادبیات و هنر به خصوص گونه نمایشی آن می توان شخصیت های بسیاری را یافت که با تکیه بر نظریات فروید به جنبه های روان کاوانه و بروز مکانیزم های دفاعی در آنها توجه کرد و آنها را مورد بررسی دقیق قرار داد.
مقایسه دگردیسی نبرد قهرمانان در شاهنامه فردوسی در تطبیق با حماسه قهرمانان جهان: ایلیاد، ادویسه و رامایانا (با تأکید بر شاهنامه طهماسبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
461 - 476
حوزههای تخصصی:
روایات اساطیری همواره با اشارات و دلالت های رمزگونه و رازآلود همراه بوده است. یکی از این امور شگفتی آفرین، دگردیسی موجودات و شخصیت هاست. دگردیسی یکی از مهم ترین عناصر ادبیات حماسی و اسطوره ای محسوب می شود. در ادبیات حماسی در پاره ای از موارد چهره های اسطوره ای دچار تغییر شکل و دگردیسی های چشم گیری شده اند. دگردیسی در شاهنامه و دیگر حماسه های دنیا باتوجه به تفاوت های جغرافیای و فرهنگی ایران و دیگر نقاط جهان، جلوه های گوناگون، و تفاوت ها و شباهت های زیادی دارد. در شاهنامه معمولاً شاهان، دیوان و جادوگران دگرگون می شوند و قدرت دگرگونی دارند؛ در حماسه های یونان و هند نیز خدایان و ایزدان بیشتر دگرگون می شوند. در پژوهش پیش رو تلاش شده است چگونگی، نحوه و انواع دگردیسی در شاهنامه، ایلیاد، ادیسه، و رامایانا بررسی، و با یکدیگر مقایسه شود. نتایج پژوهش نشان می دهد بیشتر دگردیسی های شاهنامه در نبرد قهرمانان در خشکی و اغلب دگردیسی های ایلیاد و ادیسه در آب های بیکران به وقوع می پیوندد. شکل دگردیسی در شاهنامه در هیئت آدمیان، سنگ، ابر و اژدها است، و در حماسه های ایلیاد و ادویسه و رامایانا معمولاً در هیئت پهلوانان و شاهزادگان و پرندگان است. دگردیس کننده ها و شونده ها پس از رسیدن به مقاصد خود، به شکل اصلی خود باز می گردند. هدف از دگردیسی ها در همه حماسه ها بیشتر کمک، فریب، نجات و آزمایش است.اهداف پژوهش:بررسی چگونگی، نحوه و انواع دگردیسی در شاهنامه، ایلیاد، ادیسه و رامایانا.بررسی دگردیسی نبرد قهرمانان در شاهنامه طهماسبی.سؤالات پژوهش:نحوه و انواع دگردیسی در شاهنامه، ایلیاد، ادیسه و رامایانا چگونه است؟مختصات دگردیسی نبرد قهرمانان در شاهنامه طهماسبی چگونه است؟
بررسی فضا-زمان مبنای حفاظت میراث معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
179 - 191
حوزههای تخصصی:
میراث معماری پیوستار فضا-زمانی است که در تعامل انسان و فضا در زمان شکل گرفته و تمایز و تداوم خود را تعریف کرده است. ارزش های وابسته به ابعاد فضا و زمان این پیوستار، منجر به شکل گیری مفهوم و امرِ حفاظت آن در تعامل با مفهوم توسعه و امرِ تغییر شده است. فرایند حفاظت و توسعه بایستی منجر به تداوم این پیوستار فضا-زمانی و ارزش های آن شود. بر این اساس، مقاله پیش رو با هدف اصلی بیان ذهنیت و فعلیت حفاظت و توسعه معماری تاریخی نسبت به عناصر تعریف کننده معماری: فضا و زمان، به سؤال اصلی «آیا فرایند حفاظت و توسعه معماری تاریخی، توانسته است پیوستار فضا-زمانی آن را در زمان تداوم بخشد؟»، با رویکرد کیفی و روش استدلال منطقی و شیوه کتابخانه ای پاسخ می دهد. یافته ها نشان می دهد که در سیر تاریخی حفاظت و توسعه، معماری فضایی سه بعدی که بر آن زمان خطی عارض می شود پنداشته شده است و بر این اساس، دو دیدگاه کلی نسبت به این پیوستار فضا و زمان شکل گرفته است: یکی، جدایی زمان از فضا در طی زمان و محصول زمان گذشته بودن فضا، و دیگری، جدایی زمان گذشته از فضا در طی زمان و محصول زمان حال و آینده بودن پیوستار فضا و زمان. در دیدگاه دوم، پیوستارهای فضا و زمانی به تعداد فرایند های حفاظت و توسعه بازتولید می شود. نتیجه حاکی از آن است که حاکمیت دیدگاه خطی و عینی بر «زمان»، تقدم فضا بر زمان و عدم ورود زمان به جوهره پدیده ها و جدایی زمان از فضا، باعث عدم تداوم پیوستار فضا-زمانی در زمان شده است.
واکاوی مفهوم زنده بودن در اجراهای دیجیتال و بینارسانه ای با تمرکز بر گزیده ای از آثار بلست ثیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۹۳)
29 - 43
حوزههای تخصصی:
زنده بودن یکی از مفاهیم کلیدی در حوزه مطالعات اجراست. به طور سنتی، زنده بودن عمدتاً در تقابل با ضبط شده بودن یا هر نوع رسانش دیگر قرار داده شده و اجرای زنده در قیاس با فیلم یا سایر فرم های هنری دربردارنده نوعی رسانش، واجد ارزش و اعتبار دانسته شده است. در سال های اخیر نظریه پردازان متعددی از جمله فلیپ اسلندر درباره این مفهوم به بحث و تبادل نظر پرداخته اند. بلست ثیری، یک گروه هنری انگلیسی که در آثارش ترکیبی از گیم های آنلاین و جهان های مجازی را به کار می برد تا به نحوی اجرایی و اینتراکتیو مخاطب را درگیر کند، در آثار متأخرش به بهره گیری از تکنولوژی برای واکاوی مسائل متعدد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی روی آورده است. دو اثر بینارسانه ای این گروه با عنوان آدم ربایی و کرن، به طور خاص مسائلی را در خصوص زنده بودن برمی انگیزند و زنده بودن در آن ها به ویژه با در نظر گرفتن تبیین نوین فضا قابل بررسی است. پژوهش توصیفی تحلیلی حاضر با هدف پاسخ به این پرسش انجام شده که با در نظر گرفتن مباحث اسلندر و تعاریف نوین فضا، زنده بودن را چگونه می توان در دو نمونه موردی واکاوی کرد. یافته های پژوهش نشان می دهد این دو اثر بینارسانه ای، زنده بودن را در سطوحی چندگانه و در معنایی کاملاً متفاوت با تبیین های سنتی به نمایش می گذارند. به این معنی که با تعاریف نوین فضا، زنده بودن که پیش تر بر مبنای هم حضوری جسمانی اجراگر و مخاطب در زمان و فضایی مشترک تعریف می شد که مراد از آن مجاورت فیزیکی آن ها بود را اکنون می توان بر مبنای هم حضوری در زمان و فضایی مشترک، اما فضایی که به واسطه تکنولوژی خلق شده، تبیین کرد. به ویژه با فراگیری شبکه های ارتباطی موبایل، در هر لحظه با برقراری ارتباط، فضای نوینی خلق می شود که زنده بودن اثر را به نمایش می گذارد بدون این که لزوماً اجراگر و کاربر در فضای فیزیکی واحدی قرار داشته و هوای مشترکی را تنفس کنند.
بررسی تاثیر مؤلفه های پیکره بندی فضایی بر شاخص های امنیت در بازار ایرانی با استفاده از نظریه چیدمان فضا (مطالعه موردی: سراهای بازار تاریخی بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
19 - 33
حوزههای تخصصی:
امنیت مساله بسیار مهمی در توسعه و پویایی فضاهای شهری می باشد. یکی از حوزه های که امنیت در توسعه آن از موارد بسیار مهم تلقی می شود، بخش اقتصادی است و امنیت بازار به عنوان نمود بارز فعالیت های اقتصادی از ضروریات است. بازار ایرانی یکی از فضاهای مهم شهری و قلب تپنده اقتصادی آن بوده و از فضاهای مختلفی تشکیل شده که یکی از آن فضاها سرا می باشد. سرا در گذشته علاوه بر محل استقرار کاروان های تجاری مکانی برای عرضه و تبادل اجناس نیز بوده که امروزه کارکرد خود را در بازار حفظ کرده است. یکی از مهم ترین عوامل بهبود و ارتقای امنیت فضایی، شناخت ساختار و درک فضایی محیط است. یکی از اصلی ترین روش ها برای سنجش ساختار فضایی محیط، مفهوم پیکره بندی فضایی می باشد. این مفهوم تایید می کند که ساختار فضایی در یک مجموعه فضایی تاثیر قابل توجهی بر امنیت فعالیت های اجتماعی انسان دارد. بر همین اساس این پژوهش بر آن است تا امنیت فضایی در سراهای بازار تاریخی بروجرد را به کمک نظریه چیدمان فضا مورد سنجش قرار دهد. بازار تاریخی بروجرد از تاریخ غنی برخوردار است که عمر تجدید حیات دوباره آن بیش از یک و نیم قرن می باشد. روش انجام پژوهش توصیفی تحلیلی با راهبرد چیدمان فضا می باشد. به این صورت که پس از تدوین چهارچوب نظری تحقیق و تبیین شاخص های امنیت، با استفاده از نرم افزار اسپیس سینتکس به بررسی امنیت فضایی در سراهای بازار تاریخی بروجرد پرداخته می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که عوامل مختلفی از جمله: مساحت یک مجموعه فضایی، تعداد ورودی ها، طول فضاها، امکان گردش و همچنین تناسبات حیاط یک مجموعه در سنجش امنیت در یک مجموعه دخیل می باشند.
ارائه چارچوب برندسازی به منظور توسعه گردشگری در شهرهای خلاق ایرانی (مطالعه موردی: شهرخلاق موسیقی سنندج)
حوزههای تخصصی:
شهرهای خلاق می توانند به وسیله خلاقیتی که دارند، تصویر خود را به جهانیان نمایان کنند. این برندسازی درست و مؤثر است که منجر به ماندگاری شهرهای خلاق در رقابت های جهانی می شود و درعین حال توسعه گردشگری را برای شهر به همراه دارد. شهر سنندج به تازگی در حوزه موسیقی شبکه شهرهای خلاق یونسکو ثبت شده است. بنابراین فرصت مهمی در اختیار ذی نفعان قرارگرفته است که با همکاری هم به نمایان شدن برند شهر سنندج کمک کنند. لذا هدف اصلی پژوهش بررسی این فرآیند و پیشنهاد چارچوب برندسازی برای شهر خلاق موسیقی و کمک به توسعه گردشگری سنندج است. این پژوهش از نوع توصیفی-کمی با ماهیت کاربردی است که باهدف برندسازی شهر خلاق موسیقی به ارزیابی شاخص های شهر خلاق و برندسازی در سنندج پرداخته است. برای جمع آوری اطلاعات تعداد 390 پرسشنامه به صورت آنلاین، توسط ساکنین و شهروندان پر شد. داده های حاصل با استفاده از آزمون های دوجمله ای، فریدمن، تحلیل عاملی و همبستگی اسپیرمن مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که شاخص اجتماعی-فرهنگی بهترین و کیفیت خدمات رسانی بدترین وضعیت را دارد. بنابراین در کنار حفظ کیفیت فرهنگ لازم است که جهت بهبود وضعیت کیفیت خدمات رسانی اقدام به برنامه ریزی راهبردی برای شهر سنندج کرد.
ویژگی های محیطی موثر بر تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان در محله از نگاه آنان؛ نمونه مورد مطالعه: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
3 - 16
حوزههای تخصصی:
باوجود نقش معنادار تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان در سلامت و بهزیستی آنان، این نوع فعالیت ها در همسایگی ها و محلات مسکونی رو به کاهش است. یکی از راه های جبران این مسئله، تقویت آن دسته از ویژگی های محیطی مورد نظر کودکان است که آنان را به تحرک و فعالیت فیزیکی در محله هایشان ترغیب می کنند. بدین منظور، این پژوهش نظرات 450 کودک نُه تا 13 سال (8/43 درصد دختر و 2/56 درصد پسر) را درباره مجموعه ای از این ویژگی ها در شهر مشهد جمع آوری کرده است. در نهایت پاسخ های کودکان به کمک تحلیل عامل اکتشافی دسته بندی و در قالب یک مدل توسعه یافت. این مدل نشان می دهد که تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان در محله هایشان می تواند متأثر از هفت عامل زیر باشد: 1) اجازه والدین برای حضور بیرون از خانه، 2) مسیر پیاده امن و لذت بخش به ویژه از خانه به مدرسه و برعکس، 3) امنیت اجتماعی به کمک فضاهای شاد و اجتماع پذیر، 4) قابلیت های محیطی قابل استفاده در شب و روز، 5) خوانایی به کمک مغازه ها در تراز همکف درکنار ساختمان های نشانه ای، 6) محیط متنوع و طبیعی برای کاوشگری و ماجراجویی و 7) ایمنی هنگام حرکت در فضا و بازی با وسایل. نکته مشترک این هفت عامل، تقاضای مکرر برای انجام فعالیت های بازی وار حین فعالیت فیزیکی (تفریح، شادابی و بازی با دوستان) بود. سیاست گذاران حوزه سلامت و برنامه ریزان و طراحان شهری زمانی می توانند به خلق یک محله حامی تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان نزدیک شوند که شرایط لذت بخشی را برای حضور و فعالیت مستقل آنان در فضاهای باز آن محله فراهم کنند.
تحلیل همبستگی عوامل کلان مقیاس محیط طبیعی و مصنوع با شدت جزایر گرمایی شهری؛ نمونه مورد مطالعه: کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
17 - 32
حوزههای تخصصی:
جزیره گرمایی شهری (UHI) یکی از مهمترین مشکلات شهرها در قرن جدید است که در نتیجه شهرنشینی و صنعتی شدن ایجاد شده است. شکل گیری جزایر گرمایی تحت تأثیر عوامل مختلف محیط طبیعی و مصنوع شهر است که باعث افزایش درجه دمای یک منطقه شهری در مقایسه با محیط اطراف می شود. مهم ترین عوامل شامل پوشش سبز، پوشش آبی، فشردگی ساخت، نوع کاربری زمین و... است. از این رو این مطالعه با هدف یافتن رابطه بین شدت جزایر گرمایی و عوامل کلان مقیاس محیط طبیعی و مصنوع در کلانشهر اصفهان انجام شده است. سئوالات تحقیق در پنج سناریو برای شهر اصفهان مطرح شده اند. این سناریوها بر مبنای دمای سطح زمین در «چهار فصل سال» و یک سناریو برای بررسی «تفاوت دمای سطح زمین در هنگام جاری بودن رودخانه زاینده رود» در بازه زمانی 2011 تا 2020 بوده و همبستگی آنها با متغیرهای «فشردگی ساخت»، «پوشش سبز»، «پوشش آبی» و «آلودگی هوا» ارزیابی شده است. روش تحقیق در بررسی ادبیات موضوع، روش مروری ساده بوده و در راستای ارزیابی متغیرها و بررسی رابطه میان جزایر گرمایی با متغیرهای مستقل پژوهش از روش ضریب همبستگی پیرسون، در محیط نرم افزار SPSS استفاده شده و نوع و میزان ارتباط هر عامل با شکل گیری جزایر گرمایی شهر اصفهان شناسایی گردیده است. نقشه های جزایر گرمایی، بر مبنای نقشه های دمای سطح زمین (LST) بر اساس تصاویر ماهواره ای سنجنده MODIS، نقشه ساختار سبز بر اساس پراکندگی پوشش گیاهی (NDVI) و نقشه پوشش آبی بر اساس شاخص نرمال شده پراکندگی آبی (NDWI)، بر مبنای تصاویر ماهواره ای Landsat 8 با پردازش در محیط نرم افزار ENVI 5.3 تهیه شده است. نتایج نشان می دهد در هنگام شب در محدوده شهر اصفهان در تمامی سناریوها، جزایر گرمایی و در هنگام روز، جزایر سرمایی پدید می آید. اصلی ترین عامل تشدیدکننده جزایر گرمایی در شهر اصفهان، فشردگی ساخت (نسبت توده به فضا) است؛ آلودگی هوا نیز ارتباط اندکی با افزایش دمای سطح در هنگام روز و تابش خورشید دارد. آنچه مشهود است، پوشش گیاهی در شهر اصفهان با توجه به شرایط اقلیمی نقش مؤثرتری به نسبت عوامل دیگر در تعدیل جزایر گرمایی شهر دارد.
واکاوی ساختار دوام و تسری فساد در شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فساد در حوزه عمومی را پدیده ای پیچیده، سیستمی، نظام یافته و جمعی که گاهی اوقات از نظر اجتماعی عادی سازی شده است، تعریف می کنند. با فراگیری فساد در دو دهه گذشته، یک توافق کلی به وجود آمده است که فساد در برابر تلاش برای مهار آن مقاومت می کند. این در حالی است که تأکید عمده پژوهش های انجام شده معطوف بر شناسایی بسترهای شکل گیری فساد بوده است. بنابراین، تلاش پژوهش حاضر بر این است تا در قالب مفاهیم نوین شبکه ای و نظام مند فساد، ساختار دوام پذیری و تسری فساد را شناسایی کند. از آن جایی که حکومت های محلی یکی از محمل های اصلی فساد به لحاظ حجم کاری، میزان تعاملات، نوع فعالیت و منابع در اختیار هستند، هدف پژوهش حاضر، شناسایی ساختار «دوام و تسری فساد» در شهرداری تهران است. این پژوهش در دسته پارادایم تفسیرگرایی قرار می گیرد و در آن از تحلیل محتوای کیفی برای تفسیر داده های متنی منتج از مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شده است. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که «انحصار نظام قدرت» مهم ترین مفهوم شناسایی شده است، به گونه ای که «مرجعیت مراجع قدرت» و «نبود نظام ارزیابی» ناشی از هم پوشانی متقابل اشتراک و تعارض منافع، به ترتیب منجر به «تحکیم و تسری شبکه روابط فاسد» در ساختار شهرداری تهران شده است.
آشتی لوگوس و موتوس بازاندیشی نقد افلاطون به شاعران، بویژه همر، در پرتو گفتگوی پارمنید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضع افلاطون در نسبت با شاعران دوگانه است: گاه به ستایش از ایشان یاد می کند، گاه به نکوهش. هدف این مقاله بازاندیشی این دوگانگی است با نظر به گفتگوی پارمنید . پرسش نخست این است: از چه روی افلاطون نگاه دوگانه ای به شاعران دارد؟ افلاطون، به هنگام نقد شاعران، در اینجا هُمر، دست ِکم، میان دو مرتبه (لایه) از واقعیّت در اشعار وی تمیز می نهد: نخست اشعاری را برمی گزیند که متناسب برای تربیت کودکان، و سازگار با قانون است. دسته ی دیگر، اشعار سروده به استعاره و رمز، را فرومی نهد، زیرا فهم این اشعار برای عموم دشوار است. برای همین می توانند انگیزه ای برای بزهکاری، پایمال کردن قانون، و درنتیجه فروپاشی دولت شهر فراهم آورند. شاعران بدرستی نمی دانند چه چیز مناسب جامعه و سازگار با قانون ست، و چه چیز چنین نیست. برای مثال، زئوس، بگفته همر، علت هر آن چیزیست که برای انسان ها روی می دهد، چه نیک و چه بد: در آستانه زئوس دو خمره قرار دارند، یکی لبالب از سرنوشت های نیک، دیگری لبریز از سرنوشت های شوم. زئوس به یک اندازه از این و از آن بر می دارد. اشعاری از این دست، استعاری و آمیخته به ابهام، می توانند، اگر در جامعه پراکنده شوند، بنیاد قانون را براندازند. خدا، از نظر افلاطون، به عکس، علت چیز های کمی ست که جملگی نیک اند، برای بدی علت دیگری باید یافت. لذا، به گفته ی افلاطون، تنها گروه اندکی شایسته ی شنیدن اشعار شبهه بر انگیز و دریافت معانی آنند. پرسش دوم این است: این اشعار، در کدام گفتگو، برای این جمع اندک، بازگو می شوند؟ خواهیم دید، این اشعار، در گفتگوی پارمنید بیانی فلسفی می یابند. ولی چرا در این گفتگو که موجزترین و انتزاعی ترین( هندسی ترین، به لحاظ سبک) گفتگوی افلاطون است؟ موضوع پارمنید توصیف دیالکتیک، یا بازی یک و بسیار است. به بیان دیگر، افلاطون در اینجا به هستی کل نظر دارد، از آن روی که هرچه هست: از نیک و بد، خیر و شر، مرتبه معقول و مرتبه محسوس، (ونه تنها قلمرو محسوس آنگونه که برخی از شارحان این گفتگو می پندارند) در آن پدیدار می شوند. بنابرین موضوع آن دیگر دولت شهر(مدینه)، ضرورت قانون و در نتیجه تمیز میان نیک و بد، درست و نادرست نیست، بلکه آنچه هست، از آن روی که هست. از این روست که در آن، موتوس و لوگوس، به گونه ای، آشتی دارند. بازاندیشی نقد افلاطون به شاعران، در واقع، طرح این دو پرسش و تلاشی است برای پاسخ به آن.
تاثیر و تحلیل رنگ در طراحی رابط کاربری نرم افزار های اجتماعی و فرهنگی ایرانی (اندروید 1396-1397)
حوزههای تخصصی:
امروزه گستردگی رسانه های دیجیتال در نرم افزار های موبایل، به کاربران این امکان را داده است که تبادلات اطلاعات آسان و در دسترس باشد. با توجه به این مسئله که موفقیت یک مجموعه کسب و کار بستگی به جذابیت رابط کاربری و میزان رضایت مندی کاربر از تجربه کاربری دارد، در دهه اخیر تولیدات نرم افزارهای ایرانی با اقبال کمی روبه رو بوده و بعضا از گردونه رقابت حذف می گردند. هدف این پژوهش، بررسی ساختار رنگ رابط کاربری استاندارد، کاربردی و متناسب با پسند فرهنگ ایرانی می باشد. در این راستا، برای مطالعه آن چه تاکنون در دنیای توسعه دهندگان و طراحان رابط کاربری گذشته است، می بایست با پایش تولیدات دیجیتال و مباحث اصولی در طراحی اختصاصی نرم افزار بررسی و کنکاش انجام داده تا بتوان شاخص مناسبی برای شناسایی و یافتن راهکارهای اصولی مشخص نمود. طراح رابط گرافیکی می کوشد تا هنر را با تکنولوژی درآمیخته و عناصر بصری را نوعی چیدمان کند تا علاوه بر سادگی، زیبا و چشم نواز باشد. هدف از پژوهش حاضر، دست یابی به الگویی نسبی، که بتواند شاخص عملکردی رنگ را در حوزه طراحی رابط کاربری نرم افزارهای تلفن همراه را کامل تر کرده و کاستی ها و بخش های مثبت آن را به نمایش بگذارد. این سوال مطرح خواهد بود که چه طیفی از رنگ ها در نرم افزار های اجتماعی و فرهنگی غالب تر است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی - تحلیلی است. شیوه گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی، مشاهده ای صورت پذیرفته است. در نهایت، با جمع بندی مطالب بررسی شده به رویکرد رنگ شناسانه، مبتنی بر محتوا رسیده و با حفظ هویت ایرانی چه از طریق ارایه رنگ، فونت و نقش مایه های بومی می توان بستری از یک بنیاد ملی ارایه نمود که جدا از مباحث داده و اطلاعات در بحث نمای بصری و محیط کاربری، پرهیز از تکرار مکررات نرم افزاری بروز و کاربرپسند ارایه نمود.
روندها و گرایشات نظری معاصر طراحی شهری (در بازه زمانی 2000 تا 2022)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم توافق صاحب نظران بر دو سویه ماهوی و رویه ای طراحی شهری از یک سو و روند رو به رشد مطالعات نظری در راستای تدقیق مواضعی همسان از سوی دیگر، ضرورت بررسی تئوری های معاصر در پیوستاری چند بعدی را نشان می دهد. این پژوهش با هدف تدقیق چیستی حوزه های مهم معاصر طراحی شهری، با این سؤال که آیا نوعی هم راستایی موضوعی در باب مفاهیم نظری قابل تشخیص است؟ و در صورت وجود، مدل مفهومی، ابعاد و حوزه های هم پوشان آن چیست؟ با روش تحلیل موضوعی، به بررسی 43 مقاله تئوری غربالگری شده از مجموع 717 مقاله چاپ شده در بازه زمانی 2000 تا 2022 میلادی در مجله طراحی شهری1 می پردازد؛ و 6 موضوع و 26 گرایش را تشخیص می دهد؛ شامل: هدف با گرایشات، 1- انسان- اجتماع، 2- فضا- مکان، 3- جغرافیا- حوزه 4- زمان، گستره مداخله با گرایشات 1- بافت، 2- قلمرو عمومی، 3- سطوح کالبدی و حوزه های عمومی و خصوصی، 4- زیرساخت ها، 5- تعاملات اجتماعی، استفاده کنندگان و مدیریت فضا، مقیاس با گرایشات 1- دیتیل، 2- ساختمان شخصی و بلوک، 3- محله، 4- فضاهای شهری، منطقه و شهر، 5- زیرساخت و ساختار، 6- منطقه، منظومه شهری، حومه شهری و 7- جهان، محصول با گرایشات 1- ضابطه – قانون، 2- مدل سازی و سه بعدی، 3- استراتژِی و سیاست و 4- برنامه و گزارش، فرایند و روش با گرایشات 1- فراگیر و کثرت گرا، 2- پویا و دائمی و 3- مختلط و تصمیم گیری و تصمیم سازی با گرایشات 1- متخصصان علمی، 2- سیاست مداران و سرمایه داران و 3- مشارکت عمومی، خصوصی و ذی نفعان و ذی نفوذان هستند.