فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۲۹٬۵۲۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
به دنبال تغییر در شرایط و عوامل موثر در گسترش و توسعه شهری در دوران اخیر، محلههای مسکونی انسان ساخت جایگاه ویژهای در شکلگیری شهرها داشتهاند. در حالی که توسعه شهری پایدار بخش عمدهای از ادبیات شهرسازی سال های اخیر را به خود اختصاص داده است، پرداختن به اصول و معیارهای توسعه محلهای پایدار هنوز نیازمند تحقیق و پژوهش فراوان است. محله نارمک تهران را می توان یک محله پایدار دانست که محصول برنامهریزی و طراحی شهرسازان دوران معاصر است. یافته های تحقیق حاضر نشان میدهد که اصول و معیارهای پایداری محله نظیر هویت، سرزندگی، دسترسی، تنوع، تأمین خدمات و امنیت، درحد بالایی در نارمک تحقق یافته است. با وجود این، آنچه که به عنوان هشدار و دغدغه جدی مطرح است، ظرفیت قابل تحمل محله است. محله نارمک به آستانه ظرفیت های جمعیتی و ساختمانی رسیده، و چنانچه نظارت مستمر به عنوان یک اصل مهم مورد غفلت قرارگیرد، اصول و معیارهایی که پایداری محله را تاکنون تضمین کردهاند، از دست خواهند رفت. بدین ترتیب، علاوه بر اصول معمول در برنامه ریزی و طراحی محله ها، اصل ظرفیت قابل تحمل محله میباید به عنوان یک اصل تعیین کننده و اجتنابناپذیر برای پایداری محلهها مورد توجه جدی قرارگیرد.
تعریف و چیستی هنر
حوزههای تخصصی:
نقش فضای باز، طبیعت و منظر در ارتقا کیفیت آموزشی مدارس(تحلیل کارکردی نظریه بازسازی تمرکز ذهنی در معماری منظر)
حوزههای تخصصی:
در راستای تحقیقات صورت گرفته در رابطه با تأثیرات طبیعت بر بهبود روند آموزشی و نقش آرامبخش ارتباط با طبیعت بر جسم و روان آدمی، بررسی کیفیت تعامل با طبیعت در مکان های آموزشی ضروری به نظر می رسد. در شرایط فعلی کشورمان حیاط مدرسه به عنوان مکانی جدای از بنای مدرسه مدنظر قرار می گیرد و بستری منسجم و هماهنگ با فضاهای بسته در محیط آموزشی را ایجاد نمی کند این در حالی است که در بسیاری از کشورهای دنیا حیاط مدرسه به مثابه عنصری مکمل در برنامه آموزشی و پرورشی مورد توجه قرار می گیرد. در حال حاضر توجه به نقش آموزشی حیاط مدارس و بررسی کیفیت های مرتبط با آن از جایگاه ویژه ای در سیاست های آموزشی کشورها برخوردار است. در این راستا ابتدا به بررسی تأثیرات رابطه انسان با طبیعت، نقش و جایگاه طبیعت و منظر در محیط های آموزشی و سپس به بررسی یکی از نظریه های معماری منظر مرتبط با این موضوع ( نظریه بازسازی تمرکز ذهنی) پرداخته شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که با شناسایی مولفه های نظریه بازسازی تمرکز ذهنی در محیط های آموزشی و تقویت آنها می توان از فضای باز و حیاط مدارس و محیط های آموزشی به عنوان فضایی مکمل و همگام با فضاهای بسته آموزشی و در جهت تقویت قدرت تمرکز و یادگیری دانش آموزان بهره گرفت
تاریخیگری و نسبت آن با بنیادهای نظری تاریخ هنر
حوزههای تخصصی:
نقش محوری مینیمالیسم در پایان دوران مدرن و بکارگیری نور در آثار دن فلاون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرن بیستم تجربیات متفاوتی را در زمینهی هنر و اندیشه به همراه دارد. پس از جنگ جهانی دوم، جهان در رویارویی با تغییرات گسترده ای در زمینه های فلسفی، هنری، سیاسی و اجتماعی قرار میگیرد و تمامی اصول مدرنیسم را به چالش میکشد. در این اثنا مجسمه سازی مینیمالیسم با رویکردی انتزاعی که از مهم ترین دستاورد های هنر مدرن به شمار میآید، با مفاهیمی نو از درون نقاشی سر بر میآورد. این جنبش با تاکید بر نقش مخاطب به جای مولف، نگاه تازه ای را در هنرهای بصری مطرح میکند. آثار هنری مینیمالیسم فاقد نماد گرایی هستند، آثاری که با استفاده از تولیدات کارخانه و با تکیه بر روند آن، زاییدهی عصر تولید انبوه ناشی از انقلاب صنعتی به شــمار میآیند. دن فلاون از تاثیر گذارترین هنرمندان مینیمالیست است که با انتخاب لامپ-های فلورسنت صنعتی آثار منحصر به فردی را به نمایش میگذارد. او با چیدمان های نوری بر فضای معماری تاثیر گذاشته و موجبات هنر نوری را فراهم میآورد. این نوشتار، مینیمالیسم را نقطهی عطفی در روند هنری قرن بیستم معرفی میکند و با نگاهی به مباحث نظری پیرامون آن به تحلیل مفاهیم و مبانی این جنبش در آثار فلاون میپردازد.
بخش دوم: تاریخچه و انواع کنایه: کنایه، ادبیات نمایشی و تئاتر
منبع:
تئاتر ۱۳۸۴ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
شاهنامه سلطان ابوسعید-مهمترین شاهکار نگارگری دوره ایلخانی
حوزههای تخصصی:
عکس های خانم هاویشام با دوربین چارلز دیکنز...!
حوزههای تخصصی:
ادبیات و هنر پیش از عصر رنسانس هنری به شدت مذهبی،استعاری،وابسته به مفاهیم قدسی و دور از واقع گرایی بود.با وقوع عصر نوگرایی در همه وجوه هنر و به خصوص نقاشی زمینی تر و باور پذیر تر گشت . واقعیات و زندگی روزمره کم کم در آثار نقاشان نمود یافت و پرداختن به عنصر طبیعت که به شکلی از هنر بیزانس حذف شده بود ،دوباره احیا شد.ظهور رئالیسم و ناتورالیسم در نقاشی و ادبیات به صورت تقریبا همزمان، راه را هرچه بیشتر برای الگوبرداری دقیق از طبیعت و اجتماع هموار ساخت ودر بستر فلسفه های انسانگرایانه ی عصر جدید، دغدغه های انسان آشنا گشته با گستره های نوین را سر لوحه کار خویش قرار داد . پیدایش معنا دار عکاسی در این دوره ،مهر تاییدی بر دغدغه ی تقلید بی چون و چرای هنر این دوران از واقعیات بود که در جریانی همسو، در نقاشی،ادبیات و فلسفه وعلم دنبال می شد.نظریه پردازان، ظهور عکاسی را همزمان با عصرویکتوریا در انگلستان در آستانه ی انقلاب صنعتی معنا دار و مهم می دانند.عصر ملکه ویکتوریا(تاج گذاری در 1837)برای علم و هنر، دوران توجه به جزئیات و اصل طبیعت بود.ظهور رئالیسم برآمده از اجتماع در انگلستان عصر ویکتوریا- که به بهترین شیوه در آثار چارلز دیکنز نمایان بود- نشان می دهد که تولد عکاسی نیز در این دوران ناگزیر بوده است. آرزو و رویای تمام هنرمندان پس از رنسانس به گفته ی منتقدین رونویسی مستقیم از واقعیت بود و چه چیز بهتر از عکاسی این آرزو را بر آورده می ساخت.قرابت و توالی تاج گذاری ویکتوریا در 1837، انتشار الیور تویست شاهکار دیکنز در 1838 و اختراع دوربین عکاسی در1839 ، بازتاب روشن و پرمفهوم این هماهنگی وتاثیرات متقابل در عرصه سیاست، هنر و فرهنگ نیمه دوم قرن 19 بود. توصیفات دیکنز در آثاری چون آرزوهای بزرگ و الیور تویست از خیابان ها و محله های لندن شباهت عجیبی با عکس های به جا مانده از دوران ویکتوریا در انگلستان دارد . اگر سالها طول کشید تا تاتر از دربارشاهان و سالن های اشراف به مکان های روباز و آمفی تاترهای عمومی منتقل شود و تابلوی نقاشانی که پیوسته قلم مو به دست در حال نقاشی از ملکه ها و شاهزادگان بودند، به نمایش عموم درآید وبه گالری ها راه یابد،به فاصله ای کوتاه پس از ثروتمندان وخواص،خیابان ها و مراکز تفریحی وصنعتی ومحله های پایین شهر وحتی بدنام لندن ،پاریس و.... توسط عکاسان بسیاری از میان مردمان گاه همین محله ها برای مشاهده و تاریخ نگاری آیندگان ثبت شد.و بدین سان عکاسی توانست به نمود عینی غیر انحصاری بودن هنربه شکلی کاملا دموکراتیک برای بشر پایان قرن19 تبدیل گردد.
کارگردان کیست و کارگردانی چیست ؟
حوزههای تخصصی:
بررسی و بازشناسی صفه فرهاد تراش در بیستون: نمونه ای ساسانی از معماری منظر
حوزههای تخصصی:
فرهاد تراش صفحه تراشیده عظیمی در سینه کوه بیستون است که می توان آن را با کتیبه داریوش بزرگ هخامنشی در کوه بیستون مقایسه کرد. به واسطه همین شباهت، شرق شناسانی چون جکسن، تامپسون، اردمان و هرتسفلد این صفحه سنگی را نقش برجسته - کتیبه ای ناتمام از عهد هخامنشی معرفی کرده اند. در دهه 1960م یک هیات باستان شناسی آلمانی به سرپرستی هاینز لوشای و ولفرام کلایس آثار باستانی زیر دهکده بیستون را کاوش کرده و در نتیجه بقایای معماری منسوب به عهد ساسانی از زیر خاک پدیدار شد که آن را یک کاخ معرفی کردند. با این حال باستان شناسان آلمانی نتوانستند رابطه این بقایای معماری را با صفه فرهاد تراش توضیح دهند. فقط بعدها والتر سالزمان پیشنهاد کرد که شاید صفحه فرهاد تراش نیز اثری ساسانی بوده و قصد داشته اند آثاری مشابه طاق بستان کرمانشاه در آنجا حجاری کنند.در این مقاله، نتایج تحقیقات هیئت معماری - باستان شناسی دانشگاه تهران در بررسی و مطالعه ناحیه بیستون و آثار فرهاد تراش در تابستان 1381 هـ.ش. منعکس شده است. بنابر نتایج این تحقیقات، ناحیه بیستون – کنگاور - کرمانشاه برای ییلاق سلاطین ساسانی دارای اهمیت بسیار بوده و آثار معماری یافته از زیر دهکده بیستون در اصل بقایای یک سیستم آب نما و دسکره و شکارگاه سلطنتی از عهد ساسانی است که همراه با صفه فرهاد تراش در مجموع یکی از نمونه های بدیع معماری منظر در عهد ساسانی را شکل می داده است که دیگر نمونه های آن در کنگاور و طاق بستان مشاهده می شود.
مطالعه تطبیقی پیوند مفهومی میان فضای موسیقی و معماری در دوران پیش از مدرن و پس از آن در جهان غرب *(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله جستاری پیرامون مقایسه رابطه مفهوم فضا در موسیقی و معماری جهان غرب، در دو دوره پیش از مدرن (قرنهای14-18 میلادی) و پس از مدرن (قرنهای 18-21 میلادی) است. در بیشتر پژوهشهایی که تا به امروز در مقایسه تطبیقی میان فضای موسیقی و معماری صورت گرفته، به معیارهای ظاهری بسنده شده و پژوهشی در زمینه رابطه مفهومی و محتوایی میان این دو هنر به طور جدی صورت نپذیرفته است. این بررسی در نظر دارد با مقایسة رابطة مفهوم فضا در موسیقی و معماری در دو بازه زمانی پیش گفته، به بررسی پیوندهای مفهومی میان این دو هنر بپردازد. به دلیل تحولاتی که در دوران رنسانس در اثر تغییر نگرش نسبت به تعریف و جایگاه هنرمند و ارتباط او با هنر و اثر هنری پدیدار شد، این دوران به عنوان مبدأ بررسی زمانی در نظر گرفته شده است. هدف از انجام این پژوهش، نزدیک شدن به پاسخ این پرسشها است که چگونه پیوندی میان فضای موسیقی و معماری در این دو دوره وجود دارد؟ چه تغییراتی در ساختار این رابطه ایجاد شده و دلایل آن چیست؟ بدین منظور سه مقوله اصلی مورد بررسی قرار گرفته است :
بخش اول : بررسی مفهوم ""فضای معماری"" در دوران پیش از مدرن (رنسانس تا مدرن) و پس از آن (مدرن تا معاصر)
بخش دوم : بررسی مفهوم ""فضای موسیقی"" در دوران پیش از مدرن (رنسانس تا مدرن) و پس از آن (مدرن تا معاصر)
بخش سوم : بررسی""رابطه فضای موسیقی و معماری"" از دوران پیش از مدرن (رنسانس تا مدرن) تا پس از مدرن (مدرن تا معاصر)
در نهایت دلایلی که باعث تغییر ساختار این پیوند از زمان مدرن به بعد شده است، به اختصار مورد بررسی قرار میگیرد. این مقاله با تکیه بر بررسی تطبیقی، قصد دارد این واقعیت را روشن کند که : نخست، از دوران پیش از مدرن تا به امروز همواره رابطهای مفهومی میان موسیقی و معماری وجود داشته و این دو هنر در تمامی دورانها پیامآور مفاهیمی واحد بودهاند و دیگر آنکه، دوران مدرن به دلیل تحولات متعاقب آن باعث ایجاد تغییراتی در ساختار این پیوند مفهومی شده است.
شاه عباس دوم، فتح قندهار، چهل ستون و دیوارنگاره های آن
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۵ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
تجلی آیین ور در نگاره گذر سیاوش از آتش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک با توجه به آنکه انگاره های شکل گرفته در هر تمدنی ریشه در اعتقادات و تفکرات آن دوران دارد و از طرفی رمزگشایی هنرِ برآمده از این اعتقادات، بدون شناخت این باور ها ممکن نیست، در این مقاله کوشش شد تا با تعمق در یکی از کهن ترین باورهای بشری به نام"" آیین ور""، چگونگیِ نمادپردازیِ این تفکر را در هنر تصویرگری ایرانی بازجست. این باور کهن، گونه ای از داوری و آزمون است که در محاکمات پیچیده صورت میپذیرفت و آن جا که به دلیل کم بودن قراین و مدارک، قضاوت ناممکن مینمود از عناصر طبیعت استعانت جسته میشد. در میان روایاتی که دربردارنده مضامین ور هستند،"" گذر سیاوش از آتش"" یکی از نام آشناترین آنهاست و به همین جهت در این نوشتار یک نگاره با این مضمون مورد تحلیل قرار گرفت و چگونگیِ تجلیِ باور ور در آن بررسی و تلاش شد تا با رمزگشایی اعتقاد به آیین ور و جایگاه آتش در دوران کهن به روش تحقیق کیفی و مقایسه ای به شناختی هرچه عمیق تر از نوع نگرش اداور گذشته و بالخص هنرمندِ نگارگر دست یافت. نتیجه آن که شاید ریشه های باور ور در طول تاریخ رنگ باخته باشد، اما تجلی آن در هنر تصویرگری، همواره به صورت یک سنت باقی مانده است.
عرضه و فروش تابلوهای نقاشی در ایران عوامل اجتماعی موثر بر قیمت تابلوهای نقاشی در نگارخانه های تهران (1387)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی عوامل موثر بر بازار عرضه و فروش نقاشی در ایران است. در تحقیق مذکور، عوامل به چهار دسته تقسیم شده اند که عبارتند از: 1) ویژگیهای فردی و اجتماعی هنرمند 2) ویژگی های بصری و زیباشناختی تابلوهای نقاشی 3) نقش نگارخانه ها و واسطه ها و 4) قیمت گذاری و سازوکار بازار. برای دست یابی به این هدف، به مطالعه میدانی عرضه و فروش تابلوهای نقاشی در نگارخانه ها، گالری ها و نمایشگاه های تهران پرداختیم. با به کارگیری روش پیمایشی، 414 تابلو نقاشی از مراکز فروش فعال در تهران طی چهار ماه اول سال 1387 نمونه گیری شد و تاثیر متغیرهای سن و جنسیت نقاش، ویژگی های کالبدی (اندازه، نوع قاب، بستر و مواد)، ویژگی های زیباشناختی تابلو (سبک، تکنیک و مطلوبیت هنری) و شیوه عرضه آثار به بازار (نگارخانه، مغازه و نمایشگاه) بر قیمت این آثار آزمون شد. نتایج مصاحبه و گفتگو با نقاشان و نگارخانه داران در بعد کیفی تحقیق و انجام تحقیقات پیمایشی در بعد کمی تحقیق نشان داد رابطه پایدار و معناداری میان عوامل زیباشناسانه (سبک، تکنیک، شگردهای بصری و...) و عوامل غیر زیباشناسانه (سن و جنسیت نقاش و ویژگی های کالبدی اثر مانند اندازه و ...) بر قیمت آثار هنری وجود دارد. کشف رابطه میان این متغیرها، نشان دهنده قواعد پایدار و مشترکی میان ارزیابی های هنری و ارزش گذاری های اقتصادی است.
رسالهٔ موسیقی از رسائل اخوان الصفا
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین شهر هوشمند و توسعه پایدار و چالش های دستیابی به شهر هوشمند پایدار
حوزههای تخصصی:
امروزه با توسعه شهرنشینی ، جوامع با چالشهای فراوانی برای ایجاد زیر ساخت ها و تامین نیازهای روز افزون ساکنین روبرو شده اند.پس از گذر از عصر کشاورزی و عصر صنعتی ، وارد عصر دانش و ارتباطات شده ایم و روز به روز فناوری ها و تسهیلاتی که ارتباطات و سایر امور را تسهیل می کنند وارد زندگی مردم می شوند؛ پس می توان از این فناوری ها در جهت کاهش یا حتی حذف مشکلات پیش روی جوامع مختلف استفاده کرد. اینجاست که مفهوم شهرهای هوشمند شکل گرفته که تمام ابعاد زندگی شهری، حمل و نقل،ساخت و ساز،بهداشت و درمان ، انرژی ،ارتباطات و ... را در بر میگیرد و به کاهش یا حذف این مشکلات کمک میکند.در این مقاله برآنیم تا بررسی ادبیات موضوع ؛ ابعاد ،ویژگی ها و چهارچوب های شهر هوشمند را بررسی کنیم و با توجه به رابطه دو طرفه ای که بین شهر هوشمند و پایدار وجود دارد ، نیازمند توجه بیشتر به مفهوم پایداری در دل شهر هوشمند هستیم؛ما نیز به بررسی اجمالی این رابطه پرداخته و تاثیرات متقابل آنها روی هم را بیان می کنیم و در نهایت با بیان مشکلات و چالش های پیاده سازی شهرهای هوشمند در جهان و ایران سعی می کنیم راهنمای سایر محققان و متخصصان برای تحقیقات آتی آنها برای جل این معضلات باشیم.
بررسی عناصر نمادین در نگارگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهرغم گسستهای تاریخی و نفوذ فرهنگهای بیگانه، تحولات نگارگری ایران از پیوستگی و تداوم نسبی برخوردار بوده است و وجوه اشتراکات صوری و مضمونی فراوانی در آثار دورههای مختلف مشاهده میشود. نمادگرایی به عنوان یکی از ابزارهای بیان تصویری و انتقال مفاهیم، آثار زیادی از نگارگری ایرانی را در صورت و معنا به هم نزدیک کرده است. بنابراین، بررسی عناصر نمادین و نمادشناسی در نگارگری ایران، با توجه به جایگاه نمادها و چگونگی کاربرد آنها در دورههای مختلف قابل ملاحظه است. در این نوشتار بررسی انواع عناصر نمادین براساس طبقهبندی نمادهای هندسی، تلفیقی و طبیعی، روند شناخت عمیقتری را از عملکرد عناصر و نمادگرایی در آثار نگارگری ایران فراهم ساخته است. عناصر نمادین به عنوان نمایندههایی از مفاهیم والا و دور از دسترس، در نگارگری ایران جلوههای بارز و چشمگیری دارد و اغلب به صور گوناگون، رشتههای ارتباطی خود را با واقعیت ملموس حفظ کرده است. هنرمند ایرانی در فضایی نمادین به آفرینش میپردازد؛ بر این اساس، گاهی به شیوة کاملاً مجرد و انتزاعی، گاه ملهم از واقعیت و گاهی با اغراق در ویژگیهای واقعی و زمانی با ترکیب ویژگیهای مختلف، نقوش خاصی را با عملکردهای متفاوت به منصة ظهور رسانده است؛ که در فضای نگارهها با چیدمانهای نمادین، پیوند و ارتباط با معناها و مفاهیم نامحسوس را فراهم ساختهاند. در واقع، نگارگر ایرانی با بهرهگرفتن از بستر ارزشمند شعر و ادب فارسی و همچنین مفاهیم عمیق حکمت ایرانی و عرفان اسلامی، نه در پی بازنمایی طبیعت ملموس، بلکه به فرانمایی جلوههای نمادین پرداخته است. با بررسی طبقهبندی نمادها در این نوشتار میتوان به این نتیجه اذعان داشت که ابداع و استفاده از عناصر نمادین در دورههای مختلف نگارگری ایران، صورت مستقلی نداشته بلکه روند تکاملی را در صورت و محتوا طی کرده است.