فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۲۹٬۱۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
محله نوین؛ الگوی جامعه شناسی شهری از توسعه محله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
به دنبال رشد وسیع فیزیکی شهرها و گسترده شدن دامنه مبادلات انسانی موضوع هویت یابی در محله های مسکونی و سازماندهی روابط ساکنین شهری با سکونتگاه های زیستی در شهر، واحد محله شهری به یکی از لوازم ضروری ساماندهی شهر تبدیل شده است. در دهه های اخیر محله، محیط اجتماعی و انسانی آن به ویژه در سطح روابط اجتماعی زمینه را برای برنامه ریزی بهتر بازسازی شهری فراهم کرده است. از لحاظ علمی و نظری موضوع محلات شهری به مسئله ای مهم در ادبیات شهری تحول یافته و توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. مفهوم اجتماع (Community) در این بررسی به واحد کوچک محل در یک شهر نیز اطلاق می شود. مفهوم اجتماع طی دهه 60 تا مدت ها بر اساس مبانی مختلف از حوزه اطلاعات جامعه شناسی حذف شده بود. از این تاریخ به بعد این مفهوم تنها در رشته های مورد ارتباط با سیاست های اجتماعی مورد استفاده قرار گرفت. در چند دهه اخیر نوعی علاقه فزاینده به احیای مفهوم و واقعیت قابل تحقق اجتماع در بین محققان شهری به ظهور رسیده است. محله واحد اجتماعی درون شهر تعریف می شود که ساکنین آن ممکن است بر حسب خصوصیات ویژه جمعیتی گرد هم آمده باشند. موقعیت اقتصادی از قبیل نوع شغل، شرایط عمومی اجتماعی مانند سطح برخورداری و رفاه اقتصادی و نیز تفاوت های فرهنگی و نژادی از جمله خصوصیاتی است که ممکن است محله نشینان را از یکدیگر متمایز کند. به علاوه افراد ساکن در یک محل به لحاظ فضای شهری و نوع تلقیات فرهنگی و شهروندی ممکن است در یک محیط مشترک زندگی و آرمان ها و ارزش های مشترکی را مورد هدف قرار دهند. محلات شهری، از لحاظ سازمان اجتماعی و نیز کارکرد و فعالیت ساکنین آنها از یکدیگر متمایزند. از جمله عوامل مؤثر در تغییر ساختار محلات شهری طرح ها و برنامه ریزی های کنترل شده شهرها در دوران جدید است که به گونه ای غیر مستقیم سازوکار طبیعی شبکه زندگی و فعالیت محله ای را دگرگون کرده است. دگرگونی فوق به دنبال خود تأثیرات فراوانی در شکل گیری ادراک، احساس و رفتار جدید در شهرنشینان همراه داشته است.
بر اساس فرایند توسعه برنامه ریزی شهری، ایجاد شهر بر طبق تنظیم جغرافیایی جدید و یا دخالت در تقسیم بندی فضایی منجر به تجدید ساختار کالبدی شهرهای مدرن در شکل نواحی منفصل و بی ارتباط شهری شده است، در صورتی که محله های سنتی محصول انتخاب طبیعی ساکنین و خانوارها و برخوردار از رشد طبیعی بوده است. به طور کلی، محله های شهری پدیده های بنیادی در نظام تنظیم شهری در گذشته و نیز در حال حاضر در بسیاری از کلان شهرهای جهان از جمله کشور ما تلقی می شوند. با مطالعه سیر پیدایش و توسعه محله های شهری می توان دریافت که محله گزینی در بسیاری از شهرهای بزرگ در سطح کشورهای جهان در ارتباط مستقیم با کارکردهای اقتصادی و اجتماعی موجود در این شهرها قرار دارد. این نوشتار ضمن نقد اجتماعی ساختار فضایی و اجتماعی شهرها در دوران جدید به دلایل و نیز چگونگی بسط و توسعه مفهومی و تحلیلی محله گرایی جدید می پردازد.
درآمدی بر مفاهیم ""بالاشهر"" و ""پایین شهر"" با تأکید بر حوزه های معنایی و تحلیل محتوای نگرش های مردمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به شهر، می توان نمود اختلافات طبقاتی، شکاف های اقشار مختلف جامعه، نابرابری ها و تفاوت های اجتماعی-اقتصادی، فاصله بین دهک های اقتصادی و مسایلی از این دست را در تمام اجزای آن از مردم و فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها گرفته تا کالبد آن مشاهده کرد. مفاهیمی همچون بالا و پایین، شمال و جنوب شهر، این طرف و آن طرف رودخانه و ... هم مولود و هم مولد مسایل یاد شده اند که خود به مشکلاتی بزرگ در شهر و زندگی شهری بدل شده اند. این مفاهیم واژگانی آشنا در ادبیات روزمره مردم و مسئولین است؛ از نشانه ای برای بیان پایگاه اقتصادی-اجتماعی افراد تا موضوعی برای وعده و وعید. با این وجود، تاکنون در ادبیات علمی شهرسازی ایران به مفهوم شناسی این پدیده پرداخته نشده است. این پژوهش تلاشی است برای تحلیل محتوای مفاهیم بالاشهر و پایین شهر از جنبه های مختلف و سازمان دهی چارچوبی نظری و مبنایی برای تحقیقات آینده. بر این مبنا، پرسش های اصلی این پژوهش عبارتند از این که ""مفهوم بالاشهر و پایین شهر در حوزه معنایی زبان فارسی چیست؟"" و ""چه چیزی بالاشهر و پایین شهر را در ذهن مردم می سازد؟"".
برای نیل به اهداف تحقیق، سعی شد تا با دیدی همه جانبه نگر، به واکاوی این مفاهیم پرداخته شده و از پوسته های رویین و سطحی تا لایه های زیرین و عمقی آن شکافته شود. بنابراین با تکیه بر نظریات زبان شناسی پدیدارشناسانه، دو مقوله برای این بررسی در نظر گرفته شد؛ یکی «عناصر مفهومی» سازنده معنا و دیگری «معیارها»ی سازنده آن از دیدگاه مردم. در بررسی مفاهیم، چهار جنبه واژه شناسی، اصطلاح شناسی، استعاره شناسی و اسطوره شناسی، مورد توجه قرار گرفت. به منظور شناسایی عوامل و زمینه های مؤثر بر شکل گیری مفاهیم بالاشهر و پایین شهر از منظر مردم، از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شد. اطلاعات این قسمت، از طریق مصاحبه شفاهی در شهر اصفهان، جمع آوری و از طریق تداعی معنا، تحلیل شدند.
نتایج بررسی بخش «عناصر مفهومی»، نشان داد که مفهوم محوری و درونی واژگان بالا و پایین در زبان فارسی، نوعی ارزش گذاری برای بیان انواع مقام ها و منزلت هاست. همچنین در بخش «معیارها»ی سازنده، با تحلیل محتوای نگرش های مردم، دو دیدگاه کلی تفکیک شد؛ یکی آن که وجه تمایز بالاشهر و پایین شهر را ناشی از عوامل محیطی می داند و دیگری، این تفاوت را از طریق معیارهای غیرمحیطی و مربوط به مردم محیط می داند. نتایج نشان داد که مردم برای تشخیص بالاشهر و پایین شهر، اغلب به معیارهایی اشاره می کنند که آنها را کمتر می توان به محیط نسبت داد.
بنابراین مفهوم بالاشهر و پایین شهر در تناظر با ارزش ها، مفهومی کاملاً نسبی است و یک تعریف ثابت از متغیرها و معیارها، نمی تواند همواره بر آن دلالت کند. این پژوهش، تلاش می کند تا از رهگذر بیان سیستمی و شامل «عناصر مفهومی» و «معیارها»، که در روابط متقابل با هم هستند، پدیده بالاشهر و پایین شهر را تشریح کند.
بررسی ویژگی های نقاشی دیواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی تصاویر شاهنامه بایسنغری با ادبیات حماسی شاهنامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ادبیات حماسی و نگارگری ایران از هنرهای قدیم و پویای ایران زمین بوده اند که از دیرباز به یاری هم شتافته اند. ادبیات حماسی ایران با ظهور نابغه ای به نام فردوسی به نهایت خود رسیده و نمونه کامل حماسه را به تصویر کشید. شاهنامه فردوسی سرشار از صحنه های اسطوره ای، تخیلی، رزمی و در عین حال غنایی و تغزلی است و همچنین بازگوکننده دیدگاه هنرمند ایرانی به دنیا و نگاه فرازمینی او به هستی است که تمام این مفاهیم در اسطوره ها و پهلوانان حماسه آفرین شاهنامه دیده می شوند. نگارگر ایرانی نیز با دیدگاه هماهنگ با تفکراتی که ذکر شد، حرکت کرد و در مکاتبی چون شیراز، تبریز و هرات متبلور شد. نگارگر ایرانی جهان را از دیدگاه واقع گرایانه صرف نمی بیند چرا که با آن دید دیگر تصویر کردن اسطوره ها و پهلوانان و اساطیر غیر ممکن می شود و در حد یک انسان عادی تنزل پیدا می کنند. فضا و زمان و مکان و نگارگری ایرانی از دید معمول نیست و اینها همه همراه و هماهنگ با ادبیات حماسی است و این مفاهیم در هر دو هنر دیده می شوند. تصاویر شاهنامه بایسنغری از بهترین و کاملترین نگاره های مکتب هرات است که در این رساله با ادبیات حماسی شاهنامه قیاس شده اند و نگرشی است بر این گونه کارها و بر اینکه چگونه می توان از قابلیت های ادبیات ایرانی و به ویژه ادبیات حماسی استفاده کرد و هنرمندان بزرگ و اندیشمندان در گذشته چگونه این مهم را انجام داده اند.
پای پوش ایرانیان در نگاره های دوران ایلخانی ، تیموری و صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع بحث این مقاله پیرامون پای پوشهای ایران دوران اسلامی در نگاره های ادوار ایلخانان مغول، تیموری و صفویه می باشد. آثار هنری و تاریخی مربوط به این دوران بهترین گنجینه برای آگاهی یافتن از چگونگی طرح پای پوشها می باشد . کتبی نظیر تاریخ لباس و تاریخ هنر نیز از منابع مناسب جهت مطا لعه و بررسی این مقوله محسوب می شوند . زیرا که با داشتن دقت نظر لازم در آنها می توان به ویژگیها و جزئیات جالب توجهی در خصوص کفشهای هر دوره پی برد. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تاریخی است. در این راستا مطالب به طریق اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده است. به طور حتم پیرامون این موضوع پرسشهایی در ذهن خوانندگان مطرح می شود از قبیل اینکه: 1) آیا پای پوشها در این ادوار دچار تغییر وتحول گشته اند ؟ 2) چه اشتراکات و افتراقاتی میان پای پوشهای ادوار نام برده وجود دارد؟همچنین اهداف مهم این نوشتار عبارتنداز: 1) بررسی سیر تحول پای پوشها از دوره ایلخانان تا آخر صفویه 2) یافتن تاثیر و تاثرات متقابل پای پوشهای این دوران بر یکدیگر نتیجه حاصله از این نوشتار آشنایی و درک بهتر از جایگاه طراحی پای پوش در سرزمین تاریخی ایران است . از جهاتی دیگر با انجام چنین پژوهشهایی می توان به مقوله طراحی لباس با دیدی تخصصی تر نگریست ، زیرا که بخشی از پوشاک را به طور خاص مورد بررسی قرار می دهد . کلیدواژگان: پای پوش ایرانیان ، نگارگری ، ایلخانی ، تیموری ، صفوی ، فرم و ساختار
سینمای رئالیسم شاعرانه در فرانسه
منبع:
هنرنامه ۱۳۸۰ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
مقالهی «رئالیسم شاعرانژه در سینمای فرانسه» به دورهی مهمی از تاریخ سبکهای سینمایی و نگرش خاصی از فیلمسازان فرانسوی در تاریخ سینما میپردازد . این رویداد فرهنگی در تاریخ سینما مقارن 1930 در کشور فرانسه میباشد ؛ در دورهای که فیلمسازان متفکری همچون ؛ ژان ویگو ، رنه کلر ، مارسل کارنه ، ژاک فدر و ژان رنوار آثار بزرگی را در سینما با تأثیر از نوعی ادبیات رئالیستی (واقعیت گرا) که به آن رئالیسم سیاه نیز میگفتند به وجود آوردند. شاید نسبت «سیاه Noir » به رئالیسم این فیلمسازان ناشی از نوعی بدبینی و یأس بود که در درونمایه بعضی از فیلمهای این فیلمسازان مطرح میشد...
بهشت زلیخا ، جهنم یوسف
منبع:
خیال ۱۳۸۴ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، نگارة گریز یوسف (ع) از زلیخا (893ق)، اثر کمال الدین بهزاد، بررسی و تحلیل شده است. در این نگاره، از قصة یوسف و زلیخا، مشهور به «احسن القصص»، صحنه ای خاص تصویر شده است. این قصه شامل مضامین و نکات فراوانی است و به همین سبب، توجه شاعران و نگارگران بسیاری را به خود جلب کرده است؛ اما اینکه چرا بهزاد بخشی خاص از این قصه، گریز یوسف (ع) از زلیخا، را به تصویر کشیده است موضوعی است درخور توجه و تحلیل. بهزاد در خلق این اثر هم از سعدی متأثر بوده است و هم از شاعر همعصرش، جامی: در محتوا، از سعدی و، در قالب، از جامی (البته با رعایت بعضی حدود). نمودنِ هم زمانِ فضای بیرون و درون و حرکتهای فراوان در معماری از ویژگیهای این نگاره است. تحلیل کتیبه ها و رنگهای به کار رفته در این اثر نیز از دیگر بخشهای مقاله است.
آذرگشنسب (شهر شیز)مجموعه ای با عملکرد علمی و دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گنزگ یا گنزا در آذربایجان نام آشنایی برای برخی مکان های مقدس است، این چنین فضاهایی به واسطه ی عملکردهای علمی و مذهبی و داشتن گنجینه های علمی و دینی به ویژه کتاب وکتابخانه، شهرت پیدا کردند. به همین دلیل گنج شیزیکان به محل تخت سلیمان فعلی، اطلاق گشته است؛ با این حال، بیشتر اوقات در اذهان مردم فقط جنبه های عبادتگاهی و مذهبی این مجموعه ها مورد توجه قرار می گرفته است.
با اندک دقتی در مفهوم بیتی از حکیم توس معلوم می شود که: آتشکده ها صرفا محلی برای عبات نبوده است، بلکه در آن مکان ها، آموزه های علمی ای نیز رایج بوده است و ایرانیان از پیشروان تعلیم وتربیت در عرصه های دینی وعلمی بوده اند.
به هر برزنی بر دبستان بدی همان جای آتش پرستان بدی
در این مقاله با استفاده از آخرین مطالعات علمی انجام شده در مورد این مکان بسیار ارزشمند تاریخی، ابعاد ناشناخته ی جدید آن مورد بررسی قرار گرفته که نتایج ارزشمندی را در بر دارد. اثبات نام اصلی این آتشکده بر اساس مهرهای یافته شده در محل تخت سلیمان بسیاری از ابهامات را در مورد اصالت این مکان برطرف نمود وثابت نمود که آتشکده آذر گشنسب همین محل است.
بقایای معماری این مکان که عمدتا از عصر پیش از اسلام و نیز الحاقات دوران اسلامی و تقدس بسیار آن برای پیروان دین زرتشت و اجرای مراسم آیینی سالانه در خرابه های آتشکده ی آذرگشنسب از نکات جالب توجه در مورد این مکان است.
نگاهی اجمالی به رویکرد میان طبیعت و معماری
منبع:
باغ نظر ۱۳۸۶ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
طبیعت دستاورد بهترین معمار یعنی خداوندگار است و اغلب برای معماران بهترین سرچشمه الهام بوده است. بشر در طول تاریخ از هنگامی که سرپناه، مسکن، محل زیست، محل کار و یا هر نوع فضایی را ساخته و مورد بهره برداری قرار داده، همیشه عوامل طبیعی در این ساختار یک اصل مهم و اساسی برای او بوده اند. معماری انسان در این دوران تاریخی آگاهانه دو موضوع فرم و عملکرد را آشکارا دربرداشته است. به کارگیری فرم های طبیعی در معماری، نشانه گرایش انسان به آثار خلقت و تاثیرات آن است. از سوی دیگر فرم های طبیعت در گذشته از نقش مؤثرشان چه در زمینه عملکردی و چه در باب زیبایی، از احترام و تقدس در فرهنگ ها و اقوام ملل مختلف برخوردار بوده اند. به عنوان مثال حیوانات و پرندگان در کشورهای مختلف و در آیین ها و جوامع گوناگون بنا به گذشته فرهنگی آنها، هر یک تقدسی خاص داشته اند. به گفته پل کله نویسنده و نقاش سوییسی (1879-1940)، ارتباط با طبیعت ضروری ترین شرط برای هنرمند است. هنرمند انسان است : او خود طبیعت است، بخشی از طبیعت و در میان فضای طبیعی. طبیعت در بسیاری از راهبردهای منتهی به خلاقیت معماری تاثیر می گذارد. طبیعت همیشه در همه جا حاضر و طبقه بندی ناپذیر و به مثابه ابزاری بسیار قدرتمند برای الهام بخشی، است. حضور آن در استعاره، تقلید، تغییرپذیری فرم و مصالح معماری آشکار است.
سماع در تصوف(2)
حوزههای تخصصی:
درنگی بر دو تئاتر از بهرام بیضایی؛ «کارنامه ی بندار بیدخش» و «بانو آئویی»: گفت و گو با تاریخ
حوزههای تخصصی:
بررسی نماد براق در مکتب های هرات و تبریز (2)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اسطوره، دریچه ای به تجربه های ماورایی است، تجربه هایی که فراسوی استدلال عقلی می نشیند. بنابراین، بهترین بستر برای بیان تجربیات عمیق انسان در برقراری ارتباط با مبدا هستی است، زیرا، تجربیاتی ژرف مانند معراج حضرت پیامبر، به استدلال های منطقی تمکین نمی کنند. حیوانات ترکیبی در دنیای اساطیر نقشی مهم ایفا می کنند و براق – مرکب حضرت پیامبر در شب معراج – در میان حیوانات ترکیبی اساطیری، نمونه ای نادر به عنوان واسطه تحقق تجربه های ماورایی انسان است و مفاهیم نمادین بسیاری را در خود نهفته دارد.
مضمون معراج حضرت پیامبر از دوره ایلخانی مورد اقبال هنرمندان واقع شد و در دوران تیموری و صفوی شاهکارهایی در این زمینه آفریده شدند. در این مقاله نمونه هایی از براق در نگاره های دو مکتب مورد مقایسه قرار گرفته است. هنرمندان با در نظر داشتن روایات و آثار ادبی و بهره گیری از سنت های تصویری مکتب مربوط و خلاقیت خود به ترسیم براق همت گماشته اند. براق در نگارگری هرات گاه زیبایی صرف و گاهی شکوه را به نمایش می گذارد و هنرمند در نگارگری تبریز زیبایی و شکوه را با هم می آمیزد و در وجود براق عرضه می کند.
روش تحلیل آمار هواشناسی برای طراحی معماری همساز با اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی وضعیت اقلیمی یک محل و تحلیل نیازهای اقلیمی از نظر آسایش انسان و کاربرد مصالح ساختمانی یکی از مقدمات طراحی همساز با اقلیم است. امروزه آمار اقلیمی کلیه مناطق ایران که دارای ایستگاه هواشناسی میباشند در سایت اینترنتی سازمان هواشناسی قابل دسترسی است. لذا تحلیل این آمار و شناسایی نیازهای اقلیمی محل برای هر معمار حساس به مسائل زیست انرژی و محیطی که خود را در قبال طرحش مسئول میداند به سادگی امکان پذیر خواهد بود مشروط بر آنکه با روش تحلیل این آمار و تبدیل آن به دستورالعمل های معماری همساز با اقلیم آشنا باشد. در این مقاله روش استخراج آمار اقلیمی و تحلیل آن به صورت کاربردی توضیح داده میشود. در تحلیل آمار از معیار زیست اقلیمی ساختمانی گیونی که یکی از معتبرترین معیارهای آسایش در داخل ساختمان است استفاده میشود. در این معیار برای تشخیص وضعیت محل، از آمار دما و رطوبت نسبی استفاده میشود. در مرحله بعد روش ترسیم تقویم نیاز اقلیمی و تقویم باد به عنوان جمعبندی اطلاعات اقلیمی معرفی میگردد. در خاتمه نحوه استخراج احکام طراحی از این دو تقویم و سایر اطلاعات اقلیمی محل نظیر بارندگی، یخبندان، دمای نقطه شبنم، روز درجه گرمایش و سرمایش، تعداد ساعات آفتابی، وضعیت آسمان و غیره به کمک چند مثال ارائه خواهد شد.
بازشناسی چگونگی محرمیت در خانه سنتی ایرانی با تأکید بر مظاهر حریم خصوصی در عناصر معماری نمونه موردی: خانه رسولیان یزد
حوزههای تخصصی:
از مفاهیم مهم فرهنگ ایرانی اسلامی اثرگذار بر حوزه ی معماری سنتی این سرزمین، عامل درون گرایی با تأکید بر رعایت محرمیت و خلق حریم خصوصی در خانه است. هر کالبدی معماری سکونتی که انسان آن را برگزیند ، خواه ناخواه نیازمند تعریف وپیدایش عرصههای عمومی وخصوصی با ویژگی ایمن ، امن و نهایتاً آرامش بخش است. حریم محدوده ای است که در آن انسان می تواند به آرامش دست یافته و آنگونه که خود و شخصیت او ایجاب میکند، زندگی نماید. احساس امنیت یک ضرورت غریزی در انسان است ، هنگامی که محل زندگی انسان به گونه ای طراحی شود که افراد در آن احساس امنیت کنند به خودی خود زندگی با کیفیت بیشتری در آن جریان داشته و موجب رفتارهای صمیمانه تری بین افراد خانواده می شود. با عنایت به اینکه یکی از مهم ترین اصول ومعیارهای طراحی معماری خانه سنتی ایران وجود محرمیت و حریم در عرصه های فضایی بوده است لذا نمود آن در پیدایش عناصر سازنده معماری این گونه خانه ها، موضوعی اساسی در جهت تعریف جایگاه آن ها و مشخص شدن خصوصیات عناصر سازنده این نوع معماری میباشد. این نوشتار از روش تحقیق توصیفی تحلیلی با استناد به منابع کتابخانه ای و اسناد و منابع معتبر علمی تخصصی بهره خواهد جست. هدف از این پروسه پژوهشی دستیابی به نمود حریم خصوصی در عناصر سازنده معماری خانه سنتی ایران است، که در این راستا، خانه رسولیان یزد مورد واکاوی قرار میگیرد. در نهایت با بررسی این نمودها در این خانه ، این نتیجه حاصل شد که تمام عناصر معماری سنتی ایران از لحظه ورود تا لحظه حضور در بنا در تک تک فضا ها ارتباط بسیار تنگاتنگی با محرمیت و حفظ حریم خانه برقرار کرده است.
شخصیت پردازی در انیمیشن
حوزههای تخصصی: