فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۰۱ تا ۳٬۱۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
81 - 89
حوزههای تخصصی:
در عرفان هنریِ حکیم خیام نیشابوری-که تجربه های هنرمندانه او در فروغ آموزه های عرفانی است- گاه با واژگانی روبرو می شویم که وی به دفعات دراشعار خود تکرار کرده است؛ تکراری که شاید گونه ای تذکارباشد. از جمله این واژگان خاک، گِل، کوزه، کوزه گری ومواردی از این دست است که تبیین آن می تواند به وسعتِ فهم ما از بُن مایه هایِ ارزشی هنر ایرانی اسلامی منجر شود. خیام؛ پیش و بیش از همه اهل حکمت است و شاعری او در ذیلِ اتصاف او به حکمت معنی می یابد. لذا به نظر می رسد که او شعر را - بیانی مخیل و تبیینی می داند- ومَرکبی برای مقصدی خاص برمی شمارد. اما آنچه او انجام می دهد محصول اراده ای هنرمندانه در قالب رباعی-به عنوان ظرفیتی برای بیان موجز، مستحکم و کامل است. او از ظرفیت های نمادین خاک و کوزه برای نهادینه سازی مقصد حِکمی خود نهایت استفاده را می کند. این مقاله بانگاهی پساساختارگرایانه ، به روش مطالعات توصیفی تحلیلی و با هدف تبیینِ عرفانی نمادهایی چون خاک و کوزه دراشعار وی به رشته تحریر درآمده و نگارنده کوشیده تا با رویکردی کیفی به گردآوری شواهد مکتوب آن بپردازد و بکوشد تا از منظر اندیشه ورزی حکمی به تبیین عنصر خاک در رباعیات خیام نیشابوری بپردازد.
مطالعه قوم نگاری حصیربافی مردم عرب خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای مردمی که در طول تاریخ با درخت نخل زیسته اند، به جز ارزش نمادین این درخت و معناهای مشترک آن، محصولات به دست آمده از این گونه گیاهی نیز، همواره ارزشمند و کاربردی بوده است. این همزیستی دیرینه و نیز تقدس برآمده از ارزش ویژه درخت نخل یکی از دلایلی بوده که نخل داران حصیرباف عرب خوزستان، کمتر از بخش مرغوب نخل که به زبان آن مردم «قلب» نام دارد، در دست بافته های حصیری خود بهره ببرند. در نتیجه عمده محصولات حصیری این مردم، اقلامی است که از بخش نامرغوب یا دورریز نخل به نام «سعف» به دست آمده و بر همین اساس در برخی از مناطق زیست مردم عرب خوزستان از حصیربافی به نام «صنعت سعف» یاد می شود. همچنین در میان دست بافته های حصیری این مردم شیوه ای از بافت متفاوت از برخی دیگر مناطق مختلف کشور رایج است که متأثر از ویژگی فیزیکی برگ درخت نخل این منطقه است، بر این اساس در این پژوهش به سؤالاتی از جنس، چیستی شیوه های بافت حصیر و چگونگی تأثیر مواد طبیعی و باورهای مردم عرب بر روش بافت و نوع محصولات تولیدی آن پاسخ داده می شود. هدف این پژوهش، شناخت دست بافته های برآمده از مواد طبیعی نواحی مختلف ایران و به اشتراک گذاری تجربیات مربوط به این حوزه است. رویکرد این تحقیق کیفی است که با تکیه بر مطالعات میدانی و منابع کتابخانه ای به شیوه توصیفی و تحلیلی بیان می شود. بر اساس یافته های این مقاله، محصولات حصیری مردم عرب به دو روش اسفافه و اخرازه بافته می شوند که هریک از این دو روش، خود به دو شیوه مختلف اجرا می شوند. بافت خشکوری و نعمانی زیرمجموعه بافت اسفافه و بافت اخرازه و اخرازه لویی زیرمجموعه بافت اخرازه است. تفاوت مهم شیوه بافت حصیر مردم عرب با سایر نقاط کشور، بافت نواری و سپس دوختن نوارها به یکدیگر در برخی از اقلام است. این در حالی است که بافت محصولات مناطق دیگر به صورت یکپارچه و بدون دوخت است. نتیجه اینکه دلیل رواج این نوع بافت، کوتاهی نسبی برگ های نخل مناطق خوزستان است که شاید خود نشئت گرفته از گرمای بسیار شدید در خوزستان و تاب آوری بهتر گونه های برگ کوتاه در مقابل گرما باشد. درحالی که در مناطق دیگر طول برگ نخل بلندتر است. عنصر واسط دوخت در بافت نواری موجب ظرافت کمتر و در نتیجه به هم خوردن نظم مدولار نقوش می شود، درحالی که ظرافت نقش، در بافت یکپارچه بیشتر و دارای کیفیت بصری بیشتری است.
تأثیر عکاسی بر تحولات بصری آثار لاکی در دورۀ قاجار (با تأکید بر قلمدان نگاری و چهره پردازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۳
125 - 141
حوزههای تخصصی:
عکاسی، اندکی پس از اروپا، به ایرانِ عصر قاجار راه یافت و با وجود آنکه ابتدا در خدمت دربار و ثبت وقایع رسمی بود، به تدریج وجههٔ عمومی و هنری نیز پیدا کرد. این رسانه در آن زمان برای هنرمندانی که با شیوه های نوین نقاشیِ غربی آشنا شده بودند، ابزاری کارآمد در جهت تصویرگری های واقعگرایانه و الگویی مناسب برای ثبت عین به عین عناصر و جزئیات در نقاشی محسوب می شد. با اینکه تأثیرات عکاسی را اغلب بر حوزهٔ رنگ روغن یا آبرنگ می دانند، در این بین سایر رسانه های بصری از جمله لاکی کاری و قلمدان نگاری هم متأثر از این پدیده بوده است. در این پژوهش که با هدفِ شناختِ اثرات عکس و عکاسی بر تحولات تصویریِ آثار لاکی انجام گرفته، سعی شده است به این پرسش ها پاسخ داده شود: 1- دامنهٔ تاثیر عکاسی بر هنرهای بصری و چهره نگاری در عصر قاجار تا چه حد بوده؟ و 2- کیفیت این اثرگذاری بر آثار لاکی، خصوصا قلمدان ها، چگونه است؟ در این نوشتار، روش تحقیق از نوع تاریخی و توصیفی- تحلیلی، و شیوهٔ گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که عکاسی با تأثیر مستقیم بر حیطهٔ تصویرگری و به خصوص چهره نگاری، در وهلهٔ نخست بر نقاشی و به موازات آن بر سایر رسانه های تصویری عصر قاجار، از جمله آثار لاکی و علی الخصوص قلمدان ها، ظاهر شده است. قلمدان نگاران و مصوران مصنوعات لاکی از عکس به دو صورت بهره می گرفتند: نخست به صورت گرته برداری دقیق و ترسیم عین به عین، و دوم به روش ساده تر و مهیّاترِ چسباندن عکس در زیر سطح لاک در قالب عکس برگردان. قلمدان های چهره پرداز قاجاری اغلب حاوی تکچهرهٔ شاهان، رجال، درباریان و صاحب منصبان و زنان بوده اند و در ساختار بصری و ترکیب بندی شان اصولا قاب بیضی شکل مرکزی با الگوی غربی و ابعادی بزرگتر از قاب بندهای مجاور، محل ترسیم پیکرهای واقعگرایانه، آن هم در هیئتی رسمی و با ترکیب عمودی بوده است.
مطالعۀ تحلیلی نقوش تزیینی منبر مسجد مجموعۀ «سلطان محمود شاه بُندرآباد» یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۹
30 - 45
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مجموعه «سلطان محمودشاه بُندرآباد» یزد بنایی تاریخی است که در قرن هفتم ه.ق، توسط عارف دینی آن، شیخ تقی الدین دادا محمّد، در روستای بُندرآباد، پایه گذاری شده است. این مجموعه شامل مسجد، خانقاه، بقعه، آب انبار، برج های حفاظتی و بناهای جانبی دیگر است که درطی چندین سال شکل گرفته و بخش های مختلف آن دارای تزیینات متنوعی هستند. برای مثال، می توان به منبر مسجد جامع این بنا اشاره کرد که دارای نقوش تزیینی بسیار است. بنابراین، اهمیت این بنا به لحاظ تاریخی و نیز نقوش تزیینی به کار رفته در منبر مسجد جامع آن، ضرورت انجام پژوهش حاضر را ایجاب کرده است و درطی آن به پرسش های زیر پاسخ داده می شود: که منبر مسجد جامع مجموعه سلطان محمودشاه بُندرآباد یزد دارای چه نوع نقوش تزیینی است؟ و این نقوش دارای چه معانی و مفاهیمی هستند؟ هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی نقوش تزیینی منبر مسجد جامع مجموعه سلطان محمودشاه بُندرآباد یزد و نیز شناخت معانی و مفاهیم پنهان آن هاست. روش پژوهش: پژوهش حاضر، به روش توصیفی-تحلیلی، منبر مسجد جامع سلطان محمودشاه بُندرآباد یزد را مورد مطالعه قرار داده و اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی را به صورت کیفی تجزیه و تحلیل کرده است. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که منبر مسجد جامع این بنای تاریخی با نقوش تزیینی گیاهی، هندسی، خطی و کتیبه ها تزیین شده است. نقوش گیاهی آن شامل ختایی و اسلیمی و نقوش خطی آن شامل خطوط ثلث و کوفی بنایی است و متون کتیبه ها نیز بیان کننده اصل توحید و نبوت، جاری شدن کلام خدا از جایگاه پیامبر اسلام (ص) و اعتقاد شیعیان دوازده امامی است. همچنین نقوش هندسی آن شامل ستارگان پنج پر و شمسه ده پر است که گره هشتِ دوازدهِ پیلی را تشکیل می دهد.
نقش عکاسی مستند در دوران انقلاب و جنگ با تأکید بر برخی از آرای جورج لوکاچ و آرنولد هاوزر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اسفند ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
33 - 46
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: عکاسی مستند بر ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در بازتاب وقایع دوران انقلابِ 1357 و جنگ در برابر عراق با رویکرد های مستند اجتماعی، خبری و جنگ بسیار تأثیرگذار بوده و این پژوهش به دنبال آن است که چگونگی این تأثیرات را بررسی کرده و تاریخچه ای تحلیلی از موضوع عکاسی این دو دوره در ایران به همراه نقاط قوت و نیز کاستی ها و محدودیت های آن ارائه دهد. هدف پژوهش : این مقاله با هدف مطالعه رابطه عکاسی مستند و رویداد های این دهه، چگونگی نقش عکاسی مستند بر سیاست های قدرت حاکم را با استفاده از برخی آرای لوکاچ و هاوزر بررسی می کند. روش پژوهش : روش تحقیقِ این پژوهشِ کیفی، توصیفی-تحلیلی و جمع آوری اطلاعات از طریق مرورِ ادبیات مکتوب چاپی و الکترونیکی است. نتیجه گیری : بررسی ها نشان می دهد عکاسی مستند در این دهه بر ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مؤثر بود و به نوبه خود تحت تأثیر سیاست ها و ایدئولوژی قدرت حاکم قرارگرفت. با استفاده قدرت حاکم از عکس ها، جهت اهداف تبلیغاتی-سیاسی، عکاسی مستند کارکردی نهادی و ایدئولوژیک پیدا کرد. با انسداد فضای سیاسی و اجتماعی، عکاسان نتوانستند روح زمانه خود را با تمامی ابعادش بازتاب دهند. مؤلفه هایی چون تأسیس انتشاراتی ها، چاپ کتاب های عکاسی، تأسیس رشته عکاسی، انتشار مجله عکس، برگزاری مسابقات، سالانه های عکاسی و نمایشگاه ها در پیشرفت عکاسی مستند مؤثر بودند و عواملی همچون انسداد فضای سیاسی-اجتماعی، سانسور و ممیزی و عدم امنیت مانع پیشرفت آن بودند و عکس هایی که در راستای ایدئولوژی قدرت سیاسی حاکم بود و یا از ایده آلیسم های آن محسوب می شدند مورد حمایت قرار می گرفتند. می توان گفت بر طبق مباحث ارائه شده، جریان عکاسی مستند در دوران انقلاب و جنگ به طور نسبی منطبق بر آرای مطرح شده از لوکاچ و هاوزر می باشد.
بررسی تطبیقی سیستم های کوک در موسیقی ایرانی در آرای نظریه پردازان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشته ابعاد مختلف نظریات کوک در موسیقی دستگاهی ایران را از نگاه پژوهشگران معاصر (پس از سال 1332) جمع بندی و با یکدیگر مقایسه می کند و به دلایل تکثر آرا می پردازد. پرداختن به مقوله کوک در دوران کنونی در تولید سمپل های صوتی، طراحی ساز و نیز بحث های پیرامون چندصدایی ضرورت دارد. پژوهشگران کوک در موسیقی ایرانی دلایل انحراف ها از یک سیستم کوک نظیر کوک درست یا فیثاغوری را سیستماتیک بحث نکرده اند. لذا پرسش اساسی پژوهش بدین شرح است که نحوه اندازه گیری ریزپرده ها و مبنای نظریات چه بوده و با یکدیگر چه اختلافی دارند؟ در گام دوم، چه ملاحظاتی را در زمینه کوک باید در نظر داشت؟ بدین منظور در ابتدا به چالش های کوک در موسیقی ایرانی می پردازیم و در مرحله بعد نظریات را بررسی می کنیم و اختلافات را می سنجیم. روش تحقیق در ابتدا از نوع کتابخانه ای است و در منابع نظریات و فواصل بر مبنای یک معیار عددی سنت طبقه بندی و نقصان های هر یک از مدعیات بررسی می شوند. در انتها جدول مقایسه جهت ورودی نرم افزار و میزان انحراف به دست آمده است. همچنین برخی از مهمترین دلایل انحراف به شرح زیر مشخص شده اند: الف) ملاحظات آکوستیکی و سایکوآکوستیکی ب) عدم کفایت جامعه آماری ج) مکتب های آموزشی د) ملاحظات تاریخی
تحلیل و مقایسه میزان رویدادمداری فضاهای عمومی شهری مورد مطالعه: منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
85 - 98
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در تجربه های معاصر ارتقاء کیفیت فضاهای عمومی شهری با نگاه فرهنگ مبنا، رویدادمداری، به عنوان یک راهبرد کلیدی، مطرح شده است. نگاه به پیشینه تحقیقات این حوزه نمایانگر آن است که ماهیت فضاهای عمومی شهری و عوامل سازنده آن ها در شکل گیری رویدادها کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. سؤالاتی همچون، چه عواملی بر رویدادمداری فضای شهری تأثیر می گذارد؟ و تأثیر گونه های مختلف فضای عمومی بر میزان رویدادمداری چگونه است؟ ازجمله سؤالات کلیدی هستند که مطالعات پیشین پاسخ روشنی به آن ها نمی دهند.هدف پژوهش : هدف این پژوهش، تبیین و تدوین معیارهای رویدادمداری فضاهای شهری و سپس سنجش و مقایسه میزان رویدادمداری انواع فضاهای شهری منطقه 12 تهران است.روش پژوهش : رویکرد روش شناسی در ای ن مقال ه، ترکیبی از روش های کمی و کیفی است. در گام اول به منظور انتخاب موردهای مطالعه به عنوان مکان رویدادهای منطقه 12، از ابزارهایی چون تحلیل محتوای اسناد، بازدیدهای میدانی و مصاحبه های عمیق با متخصصان استفاده شده است. سپس عوامل مؤثر بر رویدادمداری فضاهای عمومی شهری بامطالعه ادبیات جهانی شناسایی شده و درنهایت از طریق تهیه چک لیست ها و تحلیل آن در نرم افزار SOCNETV به سنجش و مقایسه میزان رویدادمداربودن مکان-رویدادهای قلب تاریخی شهر تهران پرداخته شده است.نتیجه گیری : نتایج پژوهش نشان می دهد از میان معیارهای مؤثر بر رویدادمداری، پنج معیار دسترسی، پیوستگی فضایی، تسهیلات فضایی، همه شمولی و امنیت بیشترین تأثیر بر شکل گیری و دوام رویدادها را دارند. همچنین از میان گونه های مختلف فضاهای عمومی، پیاده راه و بوستان در منطقه 12 تهران میزان رویدادمداری بیشتری در مقایسه با دیگر گونه ها داشته اند.
تبیین پایه های برنامه ریزی ارتباطی در حیطه برنامه ریزی شهری
حوزههای تخصصی:
در دیدگاهی کلی و جامع، سنجش میزان تحقق و تناسب برنامه ریزی در جوامع انسانی، ارتباط تنگاتنگی با روش های کاربست اقدامات و میزان همگام سازی مردم در راستای ایجاد تحول و تغییر پیشرو خواهد داشت. در راستای حرکت زیستگاه های اصلی انسانی، یعنی شهر ها، به سمت توسعه و ارتقا، راهکار های پیشین فاقد اعتبار و ارزش شده و می بایست به عنوان برنامه ریزان شهری، به دنبال راه حل های نوین در زمینه ارائه و اجرای موفق طرح ها باشیم. با ظهور مباحثی همچون آزادی در ابراز عقاید توسط انسان ها به عنوان بهره برداران اصلی عناصر و فضاهای شهری، حال توجه به نیاز ها و خواسته ها اولیه، از ارکان اصلی و جدا نشدنی برنامه ریزی شهری گردیده است. مفهوم برنامه ریزی ارتباطی که توسط هابرماس مطرح گردید، به اهمیت مباحثی همچون مشارکت، گفت و گو و همکاری میان تصمیم سازان و حاضرین در جوامع پرداخته و بر این باور است که دلیل ناکامی و کاهش میزان تحقق پذیری طرح ها و برنامه های پیشنهادی، بی توجهی به جایگاه و نیاز های انسانی و ممانعت مسئولان در راس قدرت از مشارکت مردم در ابعاد گوناگون می باشد. پژوهش پیش رو، در نظر دارد تا به تبیین اصول برنامه ریزی ارتباطی و کاربست آن در برنامه ریزی شهری بپردازد.
تأملی بر شهرسازی معاصر در ایران با رویکرد حقوقی _ تاریخی
منبع:
شهرسازی ایران دوره پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
97-112
حوزههای تخصصی:
شهر و شهرسازی پدیده ای حیرت انگیز و برآیند مؤلفه های گونه گون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تاریخی است که در بستری طبیعی و جغرافیایی جلوه گر می شود. مطالعه این محصول شگفت انگیزِ انسان متمدن، نیازمند استمداد از دانش ها و علوم مختلف است. از همین رو، هدف اصلی از این مقاله، تبیین وضعیت شهرسازی یک قرن اخیر در ایران با رویکرد حقوقی _ تاریخی است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهشِ میان رشته ای، کتابخانه ای و تدقیق در اسناد رسمی و قوانین و مقررات و شیوه تجزیه و تحلیل داده ها، از نوع توصیفی _ تحلیلی است. یافته های این پژوهش نشان می دهد ناامنی و هرج و مرج و ناآگاهی شهروندان از حقوق شهری و شهروندی خویش در دوره قاجار، فقدان مشارکت مردم، اتخاذ تدابیر نادرست اقتصادی، غفلت از نقاط محروم و شهرسازی آمرانه در دوره پهلوی و بالأخره جنگ تحمیلی، تحریم اقتصادی، نظام اداری دیوان سالار متکی به نفت و کم اعتناء به مردم، طراحی نظام حقوقی ناکارآمد، غفلت از تخصص گرایی در واگذاری مسئولیت ها و البته مدیریت ناهمگون شهری در دوره جمهوری اسلامی، از مهمترین عوامل اختلال در کارکردهای نظام شهری و شهرسازی در ایران معاصر، متکی بر رویکردی حقوقی _ تاریخی است که تلاش برای حل و فصل آن ها در راستای تقویت حقوق شهری و شهرسازی را ضروری ساخته است.
منطق چیدمان فضایی سکونتگاه های یزد بر اساس قنات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
179 - 196
حوزههای تخصصی:
طرح هویت مکانی و تاثیراتی که در تحلیل الگوهای استقرار سکونتگاهها و چیدمان آن ها دارد با استفاده از حوزههای معرفتی مانند چیدمان فضا و پدیدارشناسی و خلق مفاهیم بدیع، علاوه بر تأکید مضاعفی که بر درهم تنیدگی مسائل طبیعی و انسانی دارد، نقش مکان در رفتار و سبک رخدادهای انسانی و فضایی را برملا می سازد. این پژوهش جهت نشان دادن قابلیت دیدگاه تأویلی، نگاره یزد در متن جغرافیایی ایران مرکزی را محدوده تجربی خود انتخاب کرده است و بر آن است تا هویت مکانی و مدنیت های استوار بر نگاره سرزمینی یزد و ویژگی های لندفرم های آن و سازه های ساخت بشر مانند قنات را بر نهادهای اجتماعی بنیادین یزد مطالعه نماید. به همین منظور، در این پژوهش با اتکاء به چند حوزه معرفتی که در نوع خود رویکردی نوین و خلاقانه به شمار میآید (از جمله مدلهای مفهومی چون تکنیک دادهمبنا، تکنیکهای ترسیمی فهم، تکنیک قواعد چیدمان فضایی هیلییر، رشد ارگانیک شهر و نسبتهای آلومتریک فضایی)، ارتباط بنیان های نظری و معرفتی هویت مکانی و رفتارهای اجتماعی، در مقیاس خاصی تبیین گردید. در این میان ابداع قنات که دستاورد فناورانه مردم این خطه، جهت استمرار رابطه آلومتری طبیعی بین چکاد و چاله ی منطقه در برابر تغییرات عمده ی محیطی است، را می توان جزو هوشمندیهای تجربی این مردمان، با درک و فهمی شناخت شناسانه از محیط تلقی کرد. هدف تحقیق، شناخت رابطه سازه ی دست ساز انسانی قنات با چیدمان فضایی بناهای مسکونی شهر در بافت قدیمی شهر یزد است که بر اثر کشف معنا از دیدگاه پدیدارشناسی، حاصل شده است. نتایج حاصل از پژوهش چنین بیان داشت که منطق چیدمان سازمندی "شهری" منطقه مدیون هویت مکانی "دریاچه یزد در دوره کواترنری" و منطق چیدمان سازمندی "روستایی" و هویت مکانی آن، ناشی از "عملکرد یخرودها و خط تعادل آب و یخ"بوده، در نتیجه قنات و ابداع آن در این ناحیه تنها یک کانال زیرزمینی انتقال آب سفرههای زیرزمینی نبوده، بلکه نشانی هوشمندانه از خوانش منظر، توسط ساکنان منطقه دارد و به عنوان راهبردی مدیریتی جهت حفظ و تقویت تعادل محیطی در برابر تغییرات عمده اقلیمی بشمار میآید. نتایج این مباحث می تواند عامل مؤثری در درک و فهم بهتر محیط و رابطه ساکنین و آمایش آینده ی این مناطق باشد.
واکاوی نقش هندسه معقول و محسوس در معماری گنبد سلطانیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
27 - 49
حوزههای تخصصی:
هندسه، در معماری ایرانی (چه پیش از اسلام و چه پس از اسلام) جایگاه ویژه ای داشته است. اساساً هدف از به کارگیری هندسه در معماری، توسعه و گسترش اشکال و نمودهای برگرفته از طبیعت برای ارتقای ماده و بیان مطلوب اصول و عقایدی بوده که در هر دوره در ذات خود مقدس شمرده می شد که در دوره معماری ایرانی-اسلامی غایت اصلی رسیدن به کمال (یگانه مطلق هستی) می باشد. هندسه می تواند به عنوان ابزاری جهت ارتقاء کیفیت بنا و درک معنا و مفهوم معماری تأثیرگذار باشد. روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی می باشد. مجموعه ای از شاخصه ها براساس مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و همچنین تجزیه و تحلیل ها برای هندسه، در دو بخش معقول، مشتمل بر رمز و نماد و هندسه محسوس، مشتمل بر وجوه کمی و کیفی جهت واکاوی نقش پردازی آن در معماری گنبد سلطانیه در نظر گرفته شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که هندسه معقول در ساختار گنبدخانه با بهره گیری از رموز (اعداد) و نمادها (اشکال) بیشترین بیانگری را در بخش کالبدی-فضایی ایجاد می کند. همچنین وجود قوانین و ویژگی های (وجوه کیفی و کمی (اندازه ها) هندسه محسوس اعم از تقارن، تعادل، هماهنگی و... باعث شده است مواد و مصالح استفاده شده در جنبه های محسوس و مادی ارتقا یافته و شأنیت حمل معانی ، در کالبد آن افزایش یابد. اهداف پژوهش: 1.بررسی و تحلیل جایگاه هندسه در معماری ایرانی. 2.بررسی ویژگی های وجوه کیفی و کمی هندسه محسوس اعم از تقارن، تعادل، هماهنگی در گنبد سلطانیه. سؤالات پژوهش: هدف از به کارگیری هندسه در معماری ایرانی- اسلامی چیست؟ 2.وجوه کیفی و کمی هندسه چه نقشی در معماری گنید سلطانیه دارد؟
وحدت امت اسلامی رویارویی تمدن ها: بررسی موردی تصاویر فرضیه حج در نگارگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
65 - 79
حوزههای تخصصی:
فریضه حج، در فرهنگ اسلامی، نمادی از وحدت امت اسلامی است. با توجه به اهمیت آن در جوامع اسلامی و نزد هنرمندان اسلامی در بسیاری از آثار هنری نمود یافته که بی شک یکی از آنها هنر نگارگری است. وحدت امت اسلامی این است که همه مسلمانان با وجود دیدگاه ها و سلیقه های متفاوت، در برابر دشمنان مشترک یکدست و هماهنگ و منسجم عمل کنند. وحدت به معنای کنار گذاشتن مذاهب و آرای آن و ایجاد مذهب جدید نیست. امروزه دشمنان اسلام، نه تنها مسلمانان، بلکه اسلام و قرآن و آرمان های ارزشمند اسلامی را نشانه گرفته اند. در این میان برخی افراد جاهل و متعصب با استناد به دلایلی بی اساس، همبستگی امت پیامبر(ص) را برهم می زنند و از این طریق اسلام ستیزان را به اهدافشان نزدیک می کنند. امام موسی صدر، یکی از شخصیت هایی است که مبانی وحد اسلامی را بررسی کرده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که فریضه حج یکی از جلوه گاه های وحدت اسلامیست و می تواند نمادی برای معرفی تمدن اسلامی به دیگر تمدن ها باشد. اهداف پژوهش: 1.بررسی مبانی دینی (فقهی،کلامی و اخلاقی) اصل وحدت در امت اسلامی با محوریت اندیشه امام موسی صدر. 2.بررسی وحدت اسلامی در فریضه حج در نگارگری. سؤالات پژوهش: 1.در اندیشه امام موسی صدر، وحدت اسلامی چه جایگاهی دارد؟ 2.مفهوم حج چه بازتابی در هنر نگارگری یافته است؟
تحلیل نقش نمادین گل و مرغ به روش اسطوره شناسی زیلبر و با مصداق های هنری دورره صفویه تا قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
150 - 159
حوزههای تخصصی:
ذات هنرهای اسلامی و به تبع آن نقاشی اسلامی- ایرانی است که گل و مرغ، قسمت کوچکی از آن به حساب می آید. این ویژگی مشتق شده از جهان بینی و ایدلولوژی دین اسلام بوده و منشاء خلاقیت هنری آن دارای یک نظام پیش متنی بازنمودی است. روایت گل و مرغ با روش آیکونولوژی پانوفسکی قابل تحلیل بود. امّا در اینجا با نقش مایه ای مواجهیم که واضحاً به یک داستان یا واقعه ی خاص نمی پردازد. بنابراین تحلیل محتوای اثر در این گام باید به شکلی روشمند و نظام مند انجام شود. در این نوشتار شیوه ای از به کارگیری روش اسطوره شناسی ژیلبر دوران مد نظر نگارنده است. ذات هنرهای اسلامی و به تبع آن نقاشی اسلامی- ایرانی که گل و مرغ قسمت کوچکی از آن به حساب می آید. که مشتق شده از جهان بینی و ایدلولوژی دین اسلام بوده و منشاء خلاقیت هنری آن دارای یک نظام پیش متنی بازنمودی است. و ریشه های آن را می توان در کهن الگوها، اساطیر و ادبیات عارفانه- عاشقانه ایران جست. در مواجهه مکرر پرنده و درخت چرخه ای را بنیان می نهند که پیوسته می آفریند و تعالی می دهد. در پس هر دیدار پرنده و درخت، قوه یا نیرویی نهفته است که به آفرینشی نو منجر می شود. پس، مضمون کهن الگوی پرنده و درخت همانا "آفرینش نو" است. اهداف پژوهش : 1.بررسی تحلیل نقش نمادین گل و مرغ به روش اسطوره شناسی ژیلبر. 2.بررسی نقش نمادین گل و مرغ در دوره صفویه تا قاجار. سؤالات پژوهش : 1.نقش نمادین گل و مرغ به روش اسطوره شناسی ژیلبر چگونه است؟ 2.نقش نمادین گل و مرغ در دوره صفویه تا قاجار چگونه است؟
ارزیابی نقش مسکن در کیفیت زندگی شهروندان( نمونه موردی: منطقه ۱۲کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
176 - 186
حوزههای تخصصی:
مسکن مناسب، جزو اولین نیازهای بشر بوده است و کیفیت آن یکی از مؤلفه های مور نظر انسان در ساخت آن است. مسکن فاقد استاندارد جهت سکونت دائم، به طور مستقیم و غیر مستقیم، پیامدهای اجتماعی، آثار زیا ن آور روانی و نقض قوانین و مقررات را به همراه دارد. جرم خیزی جزو عوامل زیان باری است که حاصل مساکن شلوغ یا منازل ویرانه و محله های دارای میزان پایین استاندارد، است. اطلاعات برگرفته از پرسش نامه ها با روش های تجزیه و تحلیل آماری آزمون های همبستگی اسپیرمن و رگرسیون در محیط نرم افزار SPSS بررسی شدند. جهت بررسی فرضیه تحقیق از تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شد. جامعه آماری ساکنین محلات منطقه 12 شهر تهران هستند. ۵ شاخص عدالت اقتصادی، بهزیستی فردی، رضایت از دسترسی، کیفیت محیط و مسکن وارد الگو شدند. در بین شاخص های کیفیت زندگی، عدالت اقتصادی بیشترین تأثیر را بر تغییرات کیفیت مسکن محلات منطقه 12 داشته است. متغیر کیفیت مسکن در 12 محله آبشار، سنگلج، شهید هرندی، فردوسی، قیام،کوثر، پامنار، امامزاده یحیی، ایران، بازار، بهارستان و تختی، دارای رابطه ای مستقیم با شدت به نسبت قوی با متغیر کیفیت زندگی است. این رابطه در تمام 12 محله یاد شده با میزان معناداری محاسبه شده کمتر از 05/0 معنادار است و رابطه متغیر کیفیت مسکن با متغیر کیفیت زندگی در محله دروازه شمیران با میزان معناداری 0574/0 و بیش تر از 05/0، معنادار نیست. از بین ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیطی متغیر کیفیت زندگی، دور بعد اقتصادی و محیطی با متغیر کیفیت مسکن رابطه مستقیم داشتند؛ از بین ابعاد کالبدی، زیست محیطی، رفاه و آسایش و معیشت و اقتصاد در متغیر کیفیت مسکن رابطه مثبت سه بعد کالبدی، زیست محیطی و رفاه و آسایش با متغیر کیفیت زندگی ثابت شد. اهداف پژوهش: ارزیابی نقش مسکن در کیفیت زندگی و تجدید ساختار منطقه 12 به عنوان مرکز تاریخی کلان شهر تهران. استخراج شاخص های کیفیت زندگی شهری و تحلیل عوامل کاهش دهنده کیفیت زندگی در منطقه 12 تهران. سؤالات پژوهش: نقش مسکن در کیفیت زندگی چیست؟ عوامل مؤثر در کیفیت زیستی و تجدید ساختار منطقه به عنوان مرکز تاریخی کلان شهر تهران چیست؟
تأثیر گرافیک و جذابیت های بصری رسانه های محلی بجنورد بر سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
379 - 393
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی افراد جامعه تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد و در عصر حاضر با توجه به گسترش روزافزون رسانه های محلی، مسئله تأثیرگذاری این عامل نیز مطرح می شود. شهر بجنورد یکی از شهرهایی است که دارای رسانه محلی می باشد. در این پژوهش میزان تأثیرگذاری رسانه های محلی بر سبک زندگی افراد در این شهر بررسی می شود. این تحقیق به روش همبستگی و از نوع کاربردی به بررسی تاثیر گرافیک و جذابیت های بصری رسانه های محلی بر سبک زندگی در شهر بجنورد می پردازد. حجم نمونه تحقیق به روش تصادفی خوشه ای به تعداد 380 نفر بود. برای تحلیلی داده ها از نرم افزار آماری و معادلات ساختاری اسمارت استفاده شد. آزمون فرضیه ها از طریق محاسبه ض ریب همبس تگی پیرس ون و مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی بود. نتایج تحقیق نشان داد؛ میانگین سبک زندگی و رسانه محلی در حد متوسط می باشد. همچنین میزان همبستگی بین رسانه محلی با متغیر سبک زندگی برابر با 0.026 است. مقدار ض رایب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی برای تمامی متغیرهای موجود در پژوهش بیشتر از 0.7 مورد قبول می باشد و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss و pls استفاده شد که طبق نتایج حاصل از پژوهش، رسانه های محلی بر سبک زندگی شهروندان در شهر بجنورد تأثیر دارد. اهداف پژوهش بررسی نقش گرافیک و جذابیت های بصری رسانه های محلی در سبک زندگی. بررسی رسانه های محلی بجنورد بر سبک زندگی افراد این شهر. سؤالات پژوهش گرافیک و جذابیت های بصری رسانه های محلی چه تأثیری می توانند در سبک زندگی افراد جامعه داشته باشند؟ رسانه های محلی بجنورد چه تأثیر می توانند بر سبک زندگی افراد این شهر داشته باشند؟
نشانه شناسی با رویکرد تصویر در نقش مرغ بسم الله (مطالعهٔ موردی: آثار استاد رضا مافی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱
95 - 109
حوزههای تخصصی:
هم زمان با خلق آثار نوگرای نقاشی خط در مکتب سقاخانه، که در آن خط به مثابه یک عنصر تزئینی، از بند بیان مفاهیم رهاشده، هنرمندانی به بازیابی هنری از دوران صفوی و قاجار با عنوان خطوط تفننی پرداختند. هنری که به کمک خط، به آفرینش فرم های معنادار پرداخته و امروزه با نام خط نقاشی شناخته می شود. در این گرایش، تصاویری از حیوانات مقدس در دین اسلام به وسیله ی خطوط تزئینی خلق شده است. از مهم ترین آن تصاویری موسوم به مرغ بسم الله است. در سال های اخیر به دلیل عدم وجود تعاریف بنیادین در این باب، زایش هنری منسجمی شکل نگرفته و تولیدات هنری به دلیل نبودن تسلط بر خوشنویسی تزئینی در دسته بندی هنر نقاشی خط قرار گرفته اند. پژوهش پیش رو با هدف کشف ویژگی های ماهیتی این هنر و بیان تعاریف ریشه ای برای دستیابی به ساختار علمی مستحکم (با تمرکز بر موضوع مرغ بسم الله، رسامی شده توسط استاد رضا مافی) صورت گرفته است. سؤالات مطرح شده بدین شرح است: 1-مفهوم نوشتار و تصویر در مرغ بسم الله، از منظر نشانه شناسی تصویری چیست؟ 2-استفاده از کدام خط و تکنیک خوشنویسی در آثار موسوم به مرغ بسم الله، رایج تر است؟ 3-اشکال و نقوش در خط نقاشی مرغ بسم الله با رویکرد نشانه شناسی تصویری، در کدام دسته بندی قرار می گیرند؟ روش تحقیق مقاله، توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات برمبنای اسناد علمی معتبر در تحقیقات کتابخانه ای، با استفاده از ابزاری چون فیش و جدول جمع آوری و دسته بندی شده است. بعد از ارائه نمونه هایی از مرغ بسم الله، به مطالعه ی نمونه ی آماری، با رویکرد نشانه شناسی تصویر برمبنای دلالت های صریح و ضمنی پرداخته شده است. در نهایت این نتیجه حاصل شد که در تمامی اعصار مرغ بسم الله حاوی مضامین مذهبی با خط ثلث و یا نستعلیق به واسطه ی تکنیک خط مُشَکَّل به تحریر درآمده است. نشانه ها به شکل نمادین و شمایلی به کار گرفته شده اند و در آن برخلاف آثار نقاشی خط، حروف و کلمات به انتقال معنای قراردادی خود می پردازند.
تعیین مشخصات مکانیکی بناهای تاریخی با استفاده از انجام آزمایش های نمیه مخرب( مطالعه موردی خانه های تاریخی نفیسی، سرخه ای و کلانتر شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سالانه تعداد زیادی از آثار تاریخی در اثر رخداد های لرزه ای تخریب می شوند، به منظور حفاظت از این آثار، ارزیابی آسیب پذیری لرزه ای آنها امری ضروری بنظر میرسد . شناخت مشخصات مکانیکی مصالح بکار رفته در بنا یکی از مهمترین مراحل ارزیابی لرزه ای است، که از طریق آزمایش های مخرب و نیمه مخرب تعیین می شود. با توجه به اینکه انجام تست های مخرب بر روی بناهای تاریخی نوعی آسیب تلقی می شود بر این اساس پژوهشگران ایتالیایی یک روش کیفی با عنوان شاخص کیفیت بنایی( MQI ) جهت تخمین مشخصات مکانیکی مصالح بنایی پیشنهاد داده اند. در این مقاله پژوهشی کاربرد روش مذکور جهت تخمین مقاومت فشاری و مدول الاستیسیته مصالح بنایی در خانه تاریخی نفیسی شهر تبریز مورد استفاده قرار گرفته و اعتبار سنجی نتایج حاصل از آن با نتایج تست دابل جک مسطح مقایسه شده است. بر اساس مقایسه نتایج بدست آمده، حداقل و حداکثر مقاومت فشاری حاصل از روش MQI بین بازه 89/3 و 29/2 مگاپاسگال بوده در حالیکه مقاومت فشاری حاصل از جک مسطح بین بازه 13/1 – 81/0 مگاپاسگال بدست آمده است،که اختلاف زیادی را نشان میدهد. همچنین حداقل و حداکثر مقادیر مدول الاستیسیته محاسبه شده از روش شاخص کیفیت بنایی( MQI ) در بازه بین 5/1628 – 26/1137 مگاپاسگال قرار دارد که در مقایسه با نتایج تست دابل جک مسطح که بین بازه 27/1382 – 06/1182 مگاپاسگال بوده است، همخوانی نزدیکی را نشان میدهد. با توجه به مغایرت نتایج حاصل از مقاومت فشاری لازم است، مطالعات بیشتری در خصوص استفاده از روش شاخص کیفیت بنایی بر روی بناهای بومی صورت گیرد. بنظر میرسد در صورت انجام مطالعات بیشتر بتوان روش شاخص کیفیت بنایی را مناسب با بناهای تاریخی بومی تنظیم کرد و به عنوان روشی سریع و ایمن جهت تخمیین مشخصات مکانیکی مصالح بنایی بکار برد.
تأمین حریم در خانه های سنتی ایران با فاصله گذاری زمانی در دستگاه ورودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورودی خانه های سنتی، همانند بسیاری از دیگر بناهای تاریخی ایران، فقط با یک در، بیرون را از درون جدا نمی کند و بیشتر ترکیبی از اجزا و اندام های فضایی است. این که یکی از اهداف این تمهید، تأمین حریم درونی بوده، بارها جویش شده است، ولی این پژوهش، به بررسی عاملی که کمتر در طراحی ورودی به آن پرداخته شده می پردازد: زمان. هدف بررسی فاصله ی زمانی موردنیاز برای ورود بود که چگونه بعدِ چهارم در طراحیِ دستگاه ورودی حضور دارد و چگونه توانسته در تأمین حریم خانه نقش داشته باشد. روش تحقیق، مقایسه ای تطبیقی است؛ ابعاد و تناسبات 37 نمونه از خانه های سنتی به عنوان متغیر مستقل برداشت شده و از طریق روابط کمی و آماری، ارتباط آن ها با متغیر زمان - به عنوان متغیر وابسته - بررسی شده است. یافته ها، وجود رابطه ی معنادار، میان مدت زمان موردنیاز برای ورود با مساحت و زیربنای عملکردی خانه را نشان می دهد که می تواند استفاده از نقش دستگاه ورودی به عنوان عامل تأمینِ امنیت فیزیکی را نشان دهد. همچنین همبستگی موجود بین زمان ورودی، پیچیدگیِ دستگاه ورودی و تزیینات خانه، می تواند نشانگر استفاده از عامل زمان، برای آماده سازی ادراکی و گوشزد تفاوت دنیای بیرون و درون، به واردشونده باشد. هر دو یافته، به طور واضح نشان می دهند فاصله زمانی ایجاد شده در دستگاه ورودی، به عنوان عاملی برای تأمین آمادگی ادراکی و حریم بیشتر درون فضای خانه های سنتی، موردتوجه طراح و معمار بوده است. این گونه می نماید که پتانسیل های استعاری و فضایی - زمانی آستانه ی ورود، به خوبی با زبان طراحی استفاده شده است تا الزامات حریم فیزیکی و معنوی خانه و خانواده تأمین شود.
معماری، عدالت، تاریخ نویسی: چهارچوب مطالعه تاریخ معماری بر پایه پرسش از مفهوم عدالت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به فراخور مفاهیمی که محور پرسش از تاریخ معماری قرار می گیرد، رویکردها و چهارچوب های نظری ای برای تاریخ نویسی شکل گرفته است. «عدالت» یکی از این معانی و مفاهیم است. اگرچه عدالت در سپهر اندیشه اسلام و ایران معنایی رفیع دارد و پیوندهای غیرتاریخیِ آن با معماری و علوم مرتبط با آن مورد توجه بوده، به ندرت در مطالعه تاریخ هنر و معماری ایران و حتی سایر سرزمین های اسلامی مورد توجه قرار گرفته است. هدف این مقاله بیان چندوچون و چهارچوب تاریخ نویسی معماری بر پایه عدالت است؛ اینکه چگونه می توان روایتی درباره عادلانه یا ناعادلانه بودن آثار و افعال معماری در طی ادوار تاریخی مختلف به دست داد؟ پاسخ چنین پرسشی، طرح یک رویکرد یا چهارچوب نظری است. راهبرد یا روش رسیدن به چنین پاسخی راهبرد استدلال منطقی است. برای این منظور لازم است چهار پرسش اصلی درباره مفاهیم کلیدی، پرسش اصلی، شیوه پاسخ به پرسش ها، آورده ها و نتایج آن چهارچوب و رویکرد مدنظر بررسی و پاسخ داده شود. پژوهش تاریخی حول نسبت عدالت و معماری می تواند به دو طریق پیش رود: ۱. بر مبنای انگاره و تعریفی مفروض از این دو؛ ۲. بر پایه شناخت این دو از بستر تاریخی مورد مطالعه. در حالت اول بر مبنای تعریف یا نظریه مفروض باید از داده های تاریخی آن دوره پرسش کرد و در حالت دوم، با کمک روش شناسی تاریخ مفهومی باید نخست انگاره تاریخی هر دو (عدالت و معماری) را به درستی بازشناخت. در مرحله بعد نیز باید میان منظومه مفاهیم این دو پیوند برقرار و پرسش های اصلی را طرح کرد. اگر مفهوم بنیادینِ عدالت را تسهیم و توزیع امور و مفهوم بنیادین معماری را تصرف در عالم برای مکان گزینی بدانیم، پرسش اصلی چنین پژوهشی آن است که آیا تسهیم امور و تصرفات و توزیع مواهب و خیرات مرتبط با مکان و مکان گزینی در فلان دوره تاریخی عادلانه بوده است؟ بنا به گستردگی و فراگیری معنای عدالت و در عین حال دلالتِ هنجاری آن، مواردی همچون منشأ اخذ تعریف آن، اقسام معانیِ آن، معیار و مبنای آن و امکان بررسی انتقادی آثار گذشته بر پایه آن، همچنین مطالعه گسترده اسناد زمینه ای و جست وجوی ذهنیت عامه مورد توجه خواهد بود.
مطالعه آیکونولوژیک صورت فلکی رامی در آثار هنر و معماری ایران دوره اسلامی با تاکید بر نقش برج قوس سردر قیصریه اصفهان
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
55 - 69
حوزههای تخصصی:
برج قوس(رامی) به صورت قنطورسی تیر به چله کمان کشیده و به سوی دم اژدهایی خود نشانه رفته است و به شکل تکرار شونده عوامل متعدد اختربینی، اخترشناسی و اسطوره شناسی را درهم آمیخته و ترکیبی از شوق علمی با ذوق زیبایی شناختی هنرمندان را ایجاد کرده است. این آثار به دو دسته قابل طبقه بندی هستند: دسته اول، نگاره هایی که از رساله های نجومی استخراج شده و آن را از دریچه علم اخترشناسی بازنمایی می کنند؛ دسته دوم از زاویه زیباشناسی و بر پایه احکام اختربینی تحت تاثیر جهان بینی زمان خود ایجاد شده اند. دراین پژوهش با رویکرد آیکونولوژی در سه مرحله «توصیف»، «تحلیل» و «تفسیر»، به مطالعه تصویری صورت قوس پرداخته می شود. همچنین با روش توصیفی- تحلیلی این آیکون، تلاش می شود به این پرسش که «نقش برج قوس به چه صورت هایی در بناهای معماری اصفهان و سایر آثار نجومی ایران دوره اسلامی، با تاکید بر سردر قیصریه وجود دارد؟» پاسخ داده شود. براساس این مطالعه مشخص شد که صورت برج قوس سردربناهای اصفهان بازتابی از نمونه باستانی نجومی آن در سنگ مرزی بابل و دیگر نسخه های نجومی دوران اسلامی است. هرچند اشکال متفاوت صورت رامی در پیوند با اسطوره ها نوعی تلاش هنرمندانه برای گسستن از شباهت های میان منشا علمی آن است. قوس در متون علمی نجوم بر پایه اخترشناسی به صورت نیماسب و در هنرهای صناعی و معماری بیش تر برپایه احکام اختربینی و پیوند با اسطوره ها در ترکیب با اژدها است. شیوه ترسیم نیز به صورت های متفاوت، طراحی خطی درنسخه های نجومی تا شیوه ای نقاشانه در کاشی های بناهای معماری مانند قیصریه، با افزودن رنگ های متنوع و انواع تزیینات است.