فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱٬۰۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر با علائم روحی توأم با سندرم پیش از قاعدگی و ورزش صبح گاهی است. جامعه آماری تحقیق 300 نفر از دانش آموزان دختر راهنمایی مدارس شبانه روزی شهرستان سبزوار در سال تحصیلی 89- 90 بود که در دو مدرسه مشغول به تحصیل بودند. از میان دو مدرسه، یک مدرسه به-طور تصادفی برای نمونه تحقیق انتخاب شد. از 150 دانش آموز این مدرسه، 90 نفر که دارای سندرم پیش از قاعدگی بودند به طور هدفمند برای شرکت در تحقیق انتخاب و پس از همسان سازی بر مبنای قد، وزن و سن به طور تصادفی به دو گروه 45 نفری تجربی و شاهد تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت هشت هفته قبل از ورود به کلاس درس به ورزش صبح-گاهی پرداخت در حالی که گروه شاهد در مدت فوق ورزش صبح گاهی انجام نداد. قبل از شروع دوره تمرینی هشت هفته ای از هر دو گروه در وضعیت عادی و دوره سندرم پیش از قاعدگی پیش آزمونی از درس ریاضی گرفته شد و پس از پایان دوره، مجدداً از هر دو گروه در وضعیت عادی و دوره سندرم پیش از قاعدگی پس آزمونی از درس مذکور گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل نتایج آزمون ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی از جمله کلموگروف - اسمیرنف، t استودنت، ANOVA، آزمون تعقیبی LSD و ضریب هبستگی پیرسون و نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد ورزش صبح گاهی بر پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی تأثیر مثبت دارد. علائم روحی توأم با سندرم پیش از قاعدگی بر پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی تأثیر منفی می گذارد و ورزش صبح گاهی موجب کاهش تأثیر منفی علائم روحی توأم با سندرم پیش از قاعدگی بر پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی می شود.
رابطة وضعیت اقتصادی – اجتماعی با میزان فعالیت بدنی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطة وضعیت اقتصادی اجتماعی با میزان فعالیت بدنی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بود. این تحقیق توصیفی – همبستگی بوده و به روش میدانی انجام گرفته است. جامعة آماری کلیة دانشجویان کارشناسی در سال تحصیلی 90 – 89 به تعداد 9175 بودند که 370 نفر به روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونة آماری تعیین شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامة محقق ساخته در سه بخش مشخصات فردی، وضعیت اقتصادی – اجتماعی و میزان فعالیت بدنی بود (71 /0=α). برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، اسپیرمن و رگرسیون چندگانه) در سطح معناداری 05 /0 P≤ استفاده شد. یافته ها نشان داد از نظر وضعیت اقتصادی – اجتماعی 7 /51 درصد دانشجویان در طبقة متوسط و تنها 4 /1 درصد در طبقة بالا قرار دارند. میانگین فعالیت بدنی دختران 52 /46 و پسران 12 /68 دقیقه در هفته و مکان ورزش 80 درصد دانشجویان در خوابگاه بود. همبستگی ساده بین وضعیت اقتصادی – اجتماعی (277 /0 = r، 001 /0 = P) ، میزان درآمد (245 /0=r، 001 /0=P) ، طبقة اقتصادی (152 /0=r، 028 /0=P) و تحصیلات پدر (300 /0=r، 001 /0=p) با فعالیت بدنی دانشجویان رابطة مثبت معناداری نشان داد. تحلیل رگرسیون چندگانه میزان درآمد خانواده (001 /0=p، 616 /3=t) و سطح تحصیلات پدر (008 /0=p، 70 /2=t) را قوی ترین پیش بینی کنندة فعالیت بدنی دانشجویان نشان داد. در مجموع باتوجه به اینکه بیشتر دانشجویان از طبقة متوسط و مکان ورزش آنان خوابگاه است، به نظر می رسد مسئولان دانشگاه باید از طریق توسعة تسهیلات و فضاهای ورزشی به ویژه در سطح خوابگاه ها به حفظ سلامت و شادابی این آینده سازان میهن اسلامی توجه ویژه کنند
تأثیر تمرین های تعادلی بر افسردگی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر به کارگیری تمرین های تعادلی در جهت کاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی بیمارانی است که حملات پارکینسونی آنها با وجود مصرف دارو کنترل نمی شود. پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل است. 20 مرد مبتلا به پارکینسون به صورت هدفمند و داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه تمرینی علاوه بر درمان های دارویی به مدت 12 هفته، هر هفته سه جلسه 60 دقیقه ای نیز به انجام تمرین های تعادلی پرداختند؛ درحالی که بیماران گروه کنترل در این مدت جز درمان های دارویی، هیچ فعالیت بدنی را تجربه نکردند. در ابتدا و انتهای این دوره، افسردگی و کیفیت زندگی بیماران به ترتیب با پرسش نامه افسردگی بک و پرسش نامه کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پارکینسون ارزیابی شد. نتایج نشان داد، افسردگی در گروه تجربی به شکل معناداری نسبت به پیش از دوره تمرینی کاهش یافت؛ درحالی که در گروه کنترل، تغییر معناداری مشاهده نشد. همچنین کیفیت زندگی در تمامی ابعاد در گروه تجربی بهبود یافت درحالی که در گروه کنترل تغییر معناداری مشاهده نشد. نتایج پژوهش نشان داد که ورزش های تعادلی به عنوان یک روش درمانی مفید و مؤثر می تواند در جهت بهبود افسردگی و به دنبال آن بهبود در عملکرد زندگی روزانه وکیفیت زندگی بیماران پارکینسون مورد استفاده قرار گیرد.
شیوه های مختلف مقابله با استرس در میان کشتی گیران نخبه و ماهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مقایسه شیوه های مختلف مقابله با استرس در میان کشتیگیران نخبه و ماهر بود. بدین منظور از 120 کشتیگیر (در دو گروه 60 نفری) که به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کرده بودند، خواسته شد تا مقیاس سبکهای مقابله با استرس ورزشی را تکمیل کنند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که بین کشتیگیران ماهر و نخبه از نظر سبکهای مقابله با استرس در سبک رویارویی تفاوت معناداری وجود دارد. با استناد به نتایج این پژوهش میتوان عنوان کرد که کشتی گیران نخبه و ماهر در مقابله با استرس ورزشی بهترتیب، بیشتر از سبک مقابلهای اجتنابی و رویارویی استفاده میکنند.
تأثیر آموزش هوش هیجانی بر مهارت های روانی نوجوانان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش هوش هیجانی بر مهارتهای روانی نوجوانان ورزشکار بود. بهاین منظور 80 دانشآموز (40 دختر و 40 پسر) داوطلب با میانگین سنی 53/0±15 سال به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و به دو گروه گواه و آزمایش تقسیم شدند. ابزار اندازهگیری شامل پرسشنامة هوش هیجانی برادبری و گریوز برای سنجش هوش هیجانی و پرسشنامة آمادگی روانی اوتاوا (OMSAT 3) برای سنجش مهارتهای روانی بود. پرسشنامههای مورد استفاده در داخل کشور دارای پایایی و روایی هستند. برنامة آموزش مهارتهای هوش هیجانی به ورزشکاران نوجوان طی 10 جلسه انجام گرفت. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای آماری مانند همسانی واریانسها، آزمون کلوموگروف اسمیرنوف و آزمون t مستقل (مقایسة میانگینهای دو گروه براساس تفاضل میان نمرههای پیشآزمون از پسآزمون) در سطح معناداری 05/0 P< استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگینهای پسآزمون دو گروه در 4 مؤلفة هوش هیجانی (خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت رابطه) و مهارتهای روانی وجود دارد (05/0 P<). بنابراین بهنظر میرسد آموزش مهارتهای هوش هیجانی یکی از بخشهای مهم آمادگی روانی بهشمار میرود که لازمة دستیابی به اجرای بهینة ورزشی است.
تاثیر پوسترها و تابلوهای برانگیزنده در ترویج استفاده از پله بجای پله برقی در ایستگاه های مترو؛ مطالعه موردی: شهر کوالالامپور مالزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از پله بجای پله برقی یا آسانسور یک فعالیت جسمانی رایگان و مفید است که اغلب مردم در اغلب اماکن از قبیل پاساژها، محل کار، کتابخانه ها و مانند اینها می توانند آن را انجام دهند. هدف این تحقیق، بررسی تاثیر استفاده از پوستر در ترغیب مردم به استفاده از پله بجای پله برقی در پنج ایستگاه زیرزمینی متروی کوالالامپور مالزی است. روش کار بدین صورت بود که پوسترهایی در نقطه انتخاب بین پله ها و پله برقی درحال بالا رفتن، در مقابل چشم رهگذران نصب شد و افرادی که هریک را انتخاب می کردند شمارش شدند. شمارش در ساعات و روزهای یکسان و در 5 هفته پیاپی و در پنج مرحله سطح پایه، اولین مداخله، اولین پس مداخله، دومین مداخله و دومین پس مداخله انجام گرفت. تعداد کل 48635 انتخاب بین پله و پله برقی در طول تحقیق مورد شمارش قرار گرفت. افزایش معناداری بین سطح پایه و اولین مداخله (از 5/4 به 3/19 درصد) و بین اولین پس مداخله و دومین مداخله (از 6/6 به 8/22 درصد) که پوسترها برای بار اول و دوم نصب شدند مشاهده شد. افزون براین، کاهش چشمگیری بین اولین مداخله و اولین پس مداخله (از 3/19 به 6/6 درصد) و بین دومین مداخله و دومین پس مداخله (از 8/22 به 7/8 درصد) که پوسترها برای بار اول و دوم برداشته شدند مشاهده شد. با این حال، میزان استفاده از پله در دومین پس مداخله بشکل معناداری از سطح پایه فراتر رفت (از 7/8 به 5/4 درصد). نتایج این تحقیق نشان داد بکارگیری پوستر بشکل معناداری میزان استفاده از پله را افزایش می-دهد. براساس این نتایج پیشنهاد می شود دست اندرکاران و متولیان سلامت با استفاده از ابزارهای ساده و کم هزینه ای چون پوسترها و تابلوها، نسبت به تشویق مردم برای انتخاب پله درجهت ارتقای فعالیت بدنی و بهبود سلامت کمک کنند.
ارتباط بین بهره هوشی، هوش هیجانی و آمادگی حرکتی با یادگیری مهارت های پنجه و سرویس والیبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین بهره هوشی، هوش هیجانی و آمادگی حرکتی با یادگیری مهارت هایپنجه و سرویس والیبال بود. این مطالعه از نوع توصیفی و نیمه تجربی بود. جامعه آماری، دانش آموزان پسر 17-16 ساله دبیرستان های شهر الشتر به تعداد 1445 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای تعداد 60 دانش آموز به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برنامه تمرین 12 هفته ای، هفته ای 3 جلسه به شیوه تمرینات مسدود اجرا شد، تا در نهایت آزمودنی ها با تمرین 1800 کوششی در دو مهارت پنجه و سرویس والیبال به فلات در اجرا رسیدند. ابزار گردآوری اطلاعاتشامل پرسشنامه محقق ساخته اطلاعات فردی، فعالیت بدنی و ورزشی، پرسشنامه بهره هوشی ریون، پرسشنامه هوش هیجانی شاته،آزمون های مهارتی پنجه و سرویس والیبال ایفرد و آزمون های استاندارد آمادگی حرکتی بود. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی در سطح معناداری 50/0p<انجام شد. همبستگی بین بهره هوشی و هوش هیجانی با اجرای مهارت های پنجه و سرویس والیبال در مرحله شناختی یادگیری معنادار و در بالاترین حد خود قرار داشت. این همبستگی در مراحل حرکتی و خودکاری یادگیری کاهش یافت. از طرفی همبستگی بین آمادگی حرکتی با اجرای این مهارت ها در مرحله شناختی و حرکتی یادگیری پائین ولی معنادار بود. این همبستگی در مرحله خودکاری یادگیری به بالاترین حد خود رسید. بهره هوشی و هوش هیجانی در مرحله شناختی و آمادگی حرکتی در مرحله خودکاری یادگیری مهارت های پنجه و سرویس والیبال مهمتر هستند.
تاثیر انواع تمرین ثابت و متغیر بر یادداری و انتقال دقت پرتاب از بالای شانه در کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر تاثیر انواع تمرین ثابت و متغیر بر یادداری و انتقال دقت پرتاب از بالای شانه در کودکان پیش دبستانی است. به این منظور 36 کودک دختر و پسر راست دست به طور داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند و بر اساس نمرات پیش آزمون در سه گروه تمرین ثابت، متغیر قالبی و متغیر تصادفی منتسب شدند. گروه تمرین ثابت با هدفی به ابعاد 60 در60 و گروه های دیگر با اهدافی به ابعاد 30 در30، 60 در60 و 90 در90 سانتی متر پرتاب از بالای شانه را تمرین نمودند. مرحله اکتساب شامل 6 دسته کوشش 6 تایی در طی 2 روز بود. آزمون یادداری پس از24 ساعت اجرا شد و آزمون انتقال 10 دقیقه پس از آزمون یادداری با تغییر در اندازه هدف انجام شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل واریانس عاملی و تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0 > α استفاده شد. در آزمون یادداری تفاوت معنی داری بین گروه های آزمایش مشاهده نشد ولی در آزمون انتقال عملکرد گروه تمرین متغیر تصادفی به طور معنی داری برتر از سایر گروه ها بود.(033/0 > (p . نتایج نشان می دهد استفاده از تمرینات متغیر به ویژه تمرین متغیر تصادفی در کودکان می تواند به طور موثری در انتقال دقت پرتاب از بالای شانه تاثیر داشته باشد.
هنجاریابی آزمون توجه در گروهی از ورزشکاران دختر و پسر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف و زمینه تحقیق: هدف اصلی روانشناسی ورزشی توسعه عملکرد ورزشکاران است و یکی از عوامل روانی که رابطه نزدیکی با عملکرد بهینه ورزشی داردمهارت توجه می باشد. هدف اصلی تحقیق حاضر تدوین هنجار برای آزمون توجه و تعیین پایایی و روایی آن در گروهی از ورزشکاران دختر و پسر استان های منتخب کشور بود. روش شناسی تحقیق: روش تحقیق مورد استفاده از نوع توصیفی برای تدوین نورم می باشد. جامعه آماری تحقیق را کلیه ورزشکاران دختر و پسر استان های خراسان رضوی، اصفهان، تهران، خوزستان و مرکزی تشکیل می دادند. نمونه های آماری شامل 1200 نفر( 600 ورزشکار دختر) و ( 600 ورزشکار پسر) از پنج استان کشور بودند که به روش های نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای متناسب با جمعیت برای انتخاب آزمودنی ها استفاده شد. ابزار اندازه گیری این تحقیق پرسشنامه اطلاعات فردی و آزمون توجه بر اساس جدول سیاه و قرمز بود که برای تدوین و هنجاریابی آن در ورزشکاران ایرانی استفاده شد. در این تحقیق برای تحلیل داده ها ابتدا از آمار توصیفی برای طبقه بندی، تعیین شاخص های مرکزی و پراکندگی استفاده گردید. سپس ازمعادله Z و محاسبه نقاط درصدی در هر آزمون و از روی رتبه های درصدی به تفکیک آزمون های مختلف هنجار آزمون توجه تهیه گردید. یافته های تحقیق: نتایج نشان داد، میانگین امتیاز مهارت توجه در ورزشکاران دختر با حضور محرک مزاحم 26/0±95/27 و بدون محرک مزاحم 24/0± 06/32 و در ورزشکاران پسر با حضور محرک مزاحم 39/5±79/30 و بدون محرک مزاحم 81/4±84/34 می باشد. همچنین تفاوت معنی داری بین میزان توجه ورزشکاران دختر و پسر در هر دو آزمون های توجه بدون محرک مزاحم و با محرک مزاحم مشاهد شد(00/0=P). پایایی آزمون توجه از طریق آزمون – آزمون مجدد مورد بررسی قرار گرفت و همبستگی معنی داری در ورزشکاران دختر با حضور و بدون حضور محرک مزاحم( به ترتیب911/0=r و 951/0=r) و ورزشکاران پسر(به ترتیب932/0=r و 983/0=r) محاسبه گردید(00/0=P). نتیجه گیری: با توجه به پایایی و روایی مناسب آزمون توجه سیاه و قرمز، مربیان ورزشی می توانند از هنجار تدوین شده برای تعیین میزان توجه ورزشکاران دختر و پسر رشته های ورزشی مختلف و توسعه این قابلیت روانی در ورزشکاران از این آزمون استفاده نمایند.
تطابق و عدم تطابق بین تسلط فراانگیزشی و نوع ورزش: رویکرد نظریه بازگشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه نظریه بازگشتی را به کار برد تا به تعیین اولویت-های ورزشی و تمرینی در ورزش های استقامتی و انفجاری بپردازد. در این راستا مقیاس تسلط هدف محور بین 166 ورزشکار رشته های استقامتی (ورزش های دوچرخه سواری، قایق رانی، شنا و دوهای استقامتی) و انفجاری (ژیمناستیک و بسکتبال) توزیع شد. پس از بررسی نرمال بودن داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف، داده ها با آزمون آماری تی مستقل تحلیل شد. یافته ها حاکی از تفاوت معنادار بین ورزش های استقامتی و انفجاری در متغیرهای انگیختگی گریز و جدیت بود. همچنین نتایج نشان داد، انتخاب افراد برای مشارکت واقعی در ورزش های انفجاری با سبک زندگی فعالیت محوری مرتبط است درحالی که انتخاب افراد برای مشارکت واقعی در ورزش های استقامتی با سبک زندگی هدف محوری مرتبط است. این یافته ها به طور کامل اصول موجود در نظریه بازگشتی را تأییدکرد.
بررسی تغییر حالت های هیجانی و عاطفی در یک و دو جلسه فعالیت شبیه سازی شده فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی روند تغییر حالت های هیجانی و عاطفی در یک و دو جلسه فعالیت شبیه سازی شده فوتبال بود. بدین منظور 10 آزمودنی مرد داوطلب که به طور منظم در فعالیت های ورزشی شرکت می کردند پروتکل تمرینی دراست و همکاران (2000) را اجرا کردند. مقیاس خودارزیابی آدمک که سه خرده مقیاس لذت، انگیختگی و تسلط را اندازه گیری می کرد قبل، بعد و در هر 15 دقیقه دوره فعالیت 90 دقیقه ای اندازه گیری شد. نتایج تحقیق نشان داد که با افزایش زمان تمرین میزان لذت (46/18=F و 0001/0=P) و انگیختگی (58/25=F و 0001/0=P) بیشتر و میزان تسلط (37/21=F و 0001/0=P) کاهش می یابد. همچنین تمرین دوم در یک روز با افزایش لذت (06/21=F و 0001/0=P) و انگیختگی (11/10=F و 001/0=P) و کاهش تسلط (33/27=F و 0001/0=P) نسبت به دوره های دیگر همراه بود. نتایج با استناد به رویدادهای درونی بازی فوتبال و ریتم شبانه روزی بدن بحث شد.
نگرش شناختی، عاطفی و رفتاری مردم استان خراسان رضوی به فعالیت های حرکتی و ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق توصیف نگرش شناختی، عاطفی و رفتاری مردم شهرهای استان خراسان رضوی به فعالیت های حرکتی و ورزشی با تاکید بر سلامت بود. بدین منظور، پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی، نگرش و گرایش به فعالیت های بدنی تهیه و به صورت تصادفی بین 2300 مرد و زن بالای 16 سال شهرهای استان خراسان رضوی توزیع شد که 1975 نفر(86 درصد) آن را تکمیل کردند. 31 درصد افراد در فعالیت های بدنی شرکت نمی کردند. عقب ماندن از کارهای روزانه، عدم دسترسی به اماکن ورزشی و عادت نداشتن مهم ترین علل شرکت نکردن؛ کسب نشاط و شادابی، تقویت جسم و جان و حفظ تناسب اندام مهم ترین انگیزه شرکت در فعالیت های بدنی بود. بیشتر افراد به ترتیب به فعالیت های فوتبال، والیبال، بدنسازی و پیاده روی می پرداختند. وضعیت تأهل، تحصیلات، شغل، درآمد ماهانه، هزینه خانوار و هزینه ورزش، بر نگرش به فعالیت های بدنی تاثیر داشت(05/0P<). جنسیت، سن، تعداد خانوار و نیز گرایش داشتن و نداشتن به انجام فعالیت های بدنی تاثیری بر نوع نگرش آنها به ورزش نداشت(05/0P>). تفاوت در جنسیت، سن، وضعیت تأهل، تعداد خانوار، تحصیلات، شغل، هزینه خانوار و هزینه ورزش بر گرایش آنها به انجام فعالیت های بدنی تاثیر داشت(05/0P<). در حالی که درآمد ماهانه تاثیری بر گرایش به انجام فعالیت های بدنی نداشت(05/0P>). نظر به این که برنامه ریزی متناسب با علائق عامل مؤثری در ترغیب مردم به انجام فعالیت های بدنی است؛ مدیریت ورزش و حوزه سلامت نقش مهمی در جلب رضایت مردم و گرایش آنها به انجام فعالیت های بدنی و گسترش سلامت دارد.
مطالعه رابطه هوش معنوی و توانمندسازی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان تهران
حوزههای تخصصی:
گرچه در مورد مفهوم توانمندسازی و رابطه آن با سایر متغیرها، پژوهش های متعددی انجام گرفته است لکن هوش معنوی به عنوان عاملی اثرگذار بر رفتار فردی، اجتماعی و به تبع آن رفتار سازمانی، طی سال های اخیر در ادبیات سازمان و مدیریت مطرح شده است. پژوهش حاضر با هدف مطالعه رابطه هوش معنوی و توانمندسازی در اداره کل ورزش و جوانان استان تهران، انجام گرفته است. روش این پژوهش پیمایشی از نوع همبستگی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد توانمندسازی و هوش معنوی است. نتایج تحلیل داده ها که از طریق آزمون همبستگی پیرسون محاسبه شده است، نشان داد که بین هوش معنوی و توانمندسازی رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین بررسی فرضیه اول مربوط به وضعیت هوش معنوی، نشان داد که فرض صفر مربوط به فرضیه اصلی رد و با توجه به مثبت بودن مقادیر حد پایین و بالا می توان گفت هوش معنوی بالاتر از حد متوسط است. همچنین فرض صفر مربوط به فرضیه دوم رد می شود و با توجه به اینکه مقادیر حد پایین و بالا، بالاتر از صفر می باشد توانمندسازی بالاتر از حد متوسط است.
رابطه بین استحکام روانی و راهبردهای روان شناختی در دانشجویان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر رابطه بین استحکام روانی و راهبردهای روان شناختی در دانشجویان ورزشکار پسر شرکت کننده در مسابقات ورزشی منطقه دو کشور بود. روش پژوهش استفاده شده از نوع توصیفی ـ همبستگی بود. برای این منظور تعداد 100 نفر از دانشجویان ورزشکار (میانگین سنی، 5/22 و انحراف استاندارد، 7/3) رشته های مختلف ورزشی به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. . شرکت کنندگان پرسش نامه استحکام روانی کلاف و همکاران را به منظور اندازه گیری استحکام روانی و آزمون راهبردهای عملکرد توماس و همکاران را برای اندازه گیری راهبردهای روان-شناختی تکمیل کردند. برای تحلیل داده های جمع آوری شده از روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از وجود رابطه مثبت معنادار بین استحکام روانی و خرده مقیاس های فعال سازی، آرام-سازی، خودگفتاری و خودکاری در بعد تمرین و همچنین بین استحکام روانی و خرده مقیاس های فعال سازی، آرام سازی، تصویرسازی و کنترل توجهی در بعد رقابت بود. در ضمن نتایج رگرسیون چندگانه نشان دهنده پیش بینی معنادار راهبردهای روان شناختی در هر دو بعد تمرین و رقابت توسط خرده مقیاس های استحکام روانی بود که از بین متغیرهای پیش بین، خرده مقیاس تعهد در هر دو بعد بیشترین تأثیر و قدرت پیش بینی را دارا بود. این موضوع نشان می دهد که احتمالاً ورزشکاران متعهد به انجام کار و فعالیت خود، بیشتر تمایل به استفاده از مهارت های روانی برای کسب موفقیت در فعالیت مربوطه داشتند.
بهبود کیفیت زندگی مردان سالمند مبتلا به دمانس از طریق تحریک چندحسی و تمرین یوگای دسته جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش استفاده از تحریک چند حسی و تمرین یوگا به عنوان روش هایی غیر دارویی به منظور بهبود کیفیت زندگی مردان سالمند مبتلا به دمانس بود. در این پژوهش نیمه تجربی، 80 مرد سالمند در دامنه سنی 88-60 سال با میانگین سنی 59/5 ± 94/70 سال به طور تصادفی انتخاب شده و در سه گروه آزمایشی (تمرین یوگای دسته جمعی، تحریک چند حسی و ترکیبی ) و یک گروه کنترل قرار گرفتند. نتایج نشان داد، اختلاف نمره کلی کیفیت زندگی و چهار حیطه آن در سه گروه آزمایشی در پیش و پس آزمون معنادار بود. گروه تمرین ترکیبی که از هر دو نوع مداخله سود می برد بیشترین پیشرفت را در نمره های کیفیت زندگی داشت. ازنظر جسمانی، یوگا از تحریک چندحسی مفیدتر بود؛ درحالی که تحریک چندحسی آثار مثبت محیطی بیشتری برای سالمندان مبتلا به دمانس داشت. در مجموع، مشغول کردن سالمندان مبتلا به دمانس در محیط ها و فعالیت هایی که تنوع و میزان محرک ها در آنها بالاست، از نظر روان شناختی، جسمانی و اجتماعی، کمک فراوانی به آنها می کند. یافته های این پژوهش در طراحی و اجرای برنامه های ارتقاء سلامتی سالمندان مبتلا به دمانس می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه انگیزه های ورزشی و اضطراب رقابتی کشتی گیران آزاد و فرنگی یازدهمین المپیاد دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه انگیزههای ورزشی و اضطراب رقابتی کشتیگیران آزاد و فرنگی بود. جامعه آماری را کشتیگیران شرکتکننده در یازدهمین المپیاد دانشجویی سال 1391 تشکیل میدادند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و فرمول تعدیل حجم نمونه، 88 نفر (44 کشتیگیر آزاد و 44 کشتیگیر فرنگی) تعیین شد که بهروش نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه انگیزههای ورزش و آزمون اضطراب رقابت در ورزش پاسخ دادند. نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد، بین انگیزههای ورزشی کشتیگیران آزاد و فرنگی تفاوت معناداری وجود دارد. در پی این یافته، نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه نشان داد، از نظر انگیزههای ورزشی، لذت و اجبار پزشکی بین کشتیگیران آزاد و فرنگی تفاوت معنا داری وجود دارد؛ بهگونهای که میانگین نمره انگیزه ورزشی لذت کشتیگیران فرنگی از آزاد بیشتر است. درحالیکه میانگین نمره انگیزه ورزشی اجبار پزشکی کشتیگیران آزاد از فرنگی بیشتر است. اما در سایر انگیزههای ورزشی بین کشتیگیران آزاد و فرنگی تفاوت معناداری مشاهده نشد. در ضمن نتایج آزمون تی برای گروههای مستقل نشان داد، بین میانگین اضطراب رقابتی کشتیگیران آزاد و فرنگی تفاوت معناداری وجود دارد. بهطوریکه میانگین نمرههای اضطراب رقابتی کشتیگیران فرنگی از آزاد بیشتر است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در انتخاب کشتیگیران برای شرکت در مسابقات ورزشی باید به انگیزههای ورزشی و نوع انگیزهها و نیز سطح اضطراب رقابتی آنها توجه کرد.
شناسایی رابطه مدیریت زمان با خلاقیت مدیران و کارکنان وزارت ورزش و جوانان
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر شناسایی رابطه مدیریت زمان با خلاقیت مدیران و کارکنان وزارت ورزش و جوانان می باشد. روش انجام تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بوده که در آن 307 نفر از کارکنان و مدیران وزارت ورزش و جوانان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. از پرسشنامه های استاندارد مدیریت زمان با(89/0 =α) و پرسشنامه استاندارد خلاقیت شغلی جزنی(76/0 =α) استفاده شد. از آمار توصیفی به منظور طبقه بندی داده ها و آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون کلموگروف اسمیرنف جهت طبیعی بودن توزیع داده ها و آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه برای تعیین ارتباط و پیش بینی متغیرهای پژوهش استفاده گردید. با توجه به نتایج تحقیق، ارتباط مثبت و معناداری بین مدیریت زمان و مؤلفه های آن با خلاقیت مشاهده شد. نتایج رگرسیون نشان داد که 7/44 % از واریانس کل تغییرات میزان خلاقیت به مؤلفه های مدیریت زمان مربوط می شود. بر اساس نتایج، ارتباط تنگاتنگی بین چرخه بهره وری زمان با برنامه ریزی و خلاقیت وجود دارد. همچنین برنامه ریزی یکی از مهم ترین فاکتورهای مدیریت زمان است. برنامه ریزی زمان های کاری و امور شخصی نقشی موثر در تمایل به برنامه ریزی و خلاقیت ایفا می کنند. به علاوه زمان بندی امور شخصی روزانه افراد می تواند اهمیت بسیاری در استفاده از زمان در دسترس در طول روز داشته باشد
بررسی ارتباط بین شاخص توده بدنی(BMI)وتواناییهای ادراکی-حرکتی درکودکان دخترو پسر7تا5/11 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین شاخص توده بدنی (BMI) و توانایی های ادراکی - حرکتی در کودکان دختر و پسر 5/11-7 ساله بود. در این مطالعه مقطعی 592 نفر (294 دختر و 298 پسر) از دانش آموزان 7 تا 5/11 ساله شهر نهاوند با روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. قد و وزن دانش آموزان اندازه گیری شد و شاخص توده بدنی محاسبه گردید. برای کودکان معیار اضافه وزن برابر با (صدک95<BMI>صدک85) وچاقی برابر با( BMI>صدک95) براساس صدک های BMI مرکز کنترل بیماریها (CDC)در نظرگرفته شد. برایبررسیتوانایی هایادراکی - حرکتیدرکودکانازآزمونتواناییحرکتیبرونینکز- اوزرتسکیاستفادهشد. این آزمون شامل 8 خرده مقیاس چابکی وسرعت دویدن،تعادل، هماهنگی دوسویه، قدرت، سرعت پاسخ، کنترل بینایی–حرکتی، هماهنگی اندام فوقانی وسرعت وچالاکی اندام فوقانی است. بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها رابطه بین BMI و توانایی های ادراکی حرکتی این کودکان با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن معنادار بود (05/0(p<. توانایی های ادراکی حرکتی در پسران به طور معناداری بهتر از دختران بود (05/0p<). بر اساس نتایج این مطالعه توانایی های ادراکی - حرکتی کودکان در سنین 5/11 - 7 سال باBMIآنان ارتباط دارد و بر این اساس باید بر لزوم و اهمیت ارتقا روش زندگی فعال بویژه در دوران کودکی تاکید شود.
مقایسه ویژگی های شخصیتی خودپایی و هیجان خواهی ورزشکاران نخبه و غیرنخبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های شخصیتی خودپایی و هیجان خواهی ورزشکاران نخبه و غیرنخبه می باشد. نمونه آماری این پژوهش را 127 نفر از زنان ورزشکار استان سمنان با دامنه سنی 30-16 سال (62 نفر ورزشکار نخبه عضو تیم های ملی و لیگ برتر و 65 نفر ورزشکار غیرنخبه عضو تیم های حاضر در لیگ دسته 2 کشور) تشکیل می دادند که به صورت داوطلبانه در تکمیل پرسش نامه همکاری کردند. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های پس رویدادی با طرح علی ـ مقایسه ای و همچنین روش توصیفی از نوع همبستگی است. ابزار گردآوری این پژوهش شامل فرم جمع آوری اطلاعات فردی و پرسش نامه های خودپایی اشنایدر و هیجان خواهی آرنت بود. برای تلخیص اطلاعات حاصل از پرسش نامه ها از آمار توصیفی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی نظیر تحلیل واریانس یک راهه، آزمون تعقیبی توکی، آزمون تی مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد؛ بین متغیر خودپایی و هیجان خواهی ورزشکاران (نخبه و غیرنخبه) تفاوت مثبت معناداری وجود دارد.
اگرچه بین خودپایی و هیجان خواهی ورزشکاران نخبه تفاوت معنا داری به دست نیامد ولی در مقابل، بین خودپایی و هیجان خواهی ورزشکاران غیرنخبه همبستگی معناداری مشاهده شد. بین متغیر خودپایی ورزشکاران نخبه و غیرنخبه نیز تفاوت معنادار بود. بدین معنا که خودپایی ورزشکاران نخبه بیشتر از ورزشکاران غیرنخبه به دست آمد و در انتها بین متغیر هیجان خواهی ورزشکاران نخبه و غیرنخبه ارتباط معناداری گزارش شد و میزان هیجان خواهی ورزشکاران نخبه فراتر از ورزشکاران غیرنخبه بود.