ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۱٬۷۲۸ مورد.
۱۰۴۱.

ارزیابی سطوح فعالیت بدنی با استفاده از هزینه انرژی روزانه در پسران 8 تا 16 سال مدارس منطقه شمال غرب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پسران پرسش نامه هزینه انرژی روزانه روائی سنجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴۸ تعداد دانلود : ۸۶۹
هدف پژوهش حاضر ارزیابی سطوح فعالیت بدنی با استفاده از هزینه انرژی روزانه در پسران 8 تا 16 سال مدارس منطقه شمال غرب کشور بود. در این پژوهش تعداد 2787 نفر از دانش آموزان 8 تا 16 سال مدارس منطقه شمال غرب کشور شرکت کردند. قد (سانتی-متر)، وزن (کیلوگرم)، درصد چربی (%)، شاخص توده بدن (کیلوگرم/ مترمربع) و هزینه انرژی روزانه (کیلو ژول/ کیلوگرم وزن بدن/ روز) با استفاده از پرسش نامه ارزیابی سطوح فعالیت بدنی بر مبنای هزینه انرژی روزانه (QAPACE) اندازه گیری شدند. تکرارپذیری پرسش نامه با استفاده از روش آزمون– آزمون مجدد انجام گرفت. همچنین از آزمون های آماری تی همبسته برای مقایسه متغیرها در مراحل زمانی مختلف، همبستگی درون خوشه ای (ICC) و ضریب همبستگی پیرسون برای ارزیابی و همچنین تعیین روائی و تکرارپذیری اندازه گیری ها استفاده شد. ضریب همبستگی درون خوشه ای برای درصد چربی بدن در گروه های سنی 10-8، 13-11 و 16-14 سال به ترتیب برابر با 99/0، 99/0 و 99/0، برای هزینه انرژی روزانه در گروه های سنی 10-8، 13-11 و 16-14 سال به ترتیب برابر با 98/0، 98/0 و 99/0 و برای شاخص توده بدنی در گروه های سنی 10-8، 13-11 و 16- 14 سال به ترتیب برابر با 00/1، 00/1 و 00/1 بود. همچنین نتایج مطالعه حاضر نشان داد که میزان متوسط هزینه انرژی روزانه با افزایش دامنه سنی تغییری محسوس دارد (05/0 P≤) به طوری که پسران با دامنه سنی10 – 8 سال فعال تر از پسران با دامنه سنی 13-11 و 16-14 سال بودند. به علاوه، در گروه های سنی 10-8، 13-11 و 16- 14سال، متوسط هزینه انرژی روزانه به ترتیب برابر 131، 4/120 و 85/121 کیلوژول در کیلوگرم وزن بدن در روز بود که از سطح متوسط نرم بین اللملی (در سطح 50 درصد به ترتیب 138، 124 و 136 کیلوژول در کیلوگرم وزن بدن در روز) پایین تر بود. در مجموع، نتایج طرح پژوهشی حاضر نشان می-دهد که دانش آموزان در هر سه گروه سنی، نسبت به مقادیر استاندارد هزینه انرژی روزانه از مقادیر پایین هزینه انرژی روزانه برخوردارند و پرسش نامه استفاده شده در پژوهش حاضر از تکرارپذیری مطلوب برای ارزیابی سطوح فعالیت بدنی با استفاده از هزینه انرژی روزانه در پسران 8 تا 16 سال مدارس منطقه شمال غرب کشور برخوردار می باشد.
۱۰۴۲.

اثر خستگی عضلات اکستنسور زانو و پلانتار فلکسور مچ پا بر تعادل پویا در مردان سالمند فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعادل پویا خستگی سالمندان فعال

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی بیومکانیک ورزشی بیومکانیک بالینی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۱۳۹۲ تعداد دانلود : ۵۹۰
هدف از انجام تحقیق، مقایسه اثر خستگی عضلات اکستنسور زانو و پلانتار فلکسور مچ پا بر تعادل پویا در مردان سالمند فعال بود. 15 نفر از سالمندان بالای 60 سال که هفتهای سه بار در فعالیتهای آمادگی جسمانی 168.4 سانتیمتر و وزن ± 72 سال، قد 4.8 ± شرکت داشتند، با میانگین و انحراف استاندارد سنی 6.57 70.5±7.4 کیلوگرم، بدون سابقه آسیب در اندام تحتانی، در این تحقیق شرکت کردند. برای برآورد تعادل 5 دقیقه کشش و دوی نرم)، از تست تعادل ستاره - پویای آزمودنیها، پس از گرمکردن مختصر ( 10 (SEBT) 1 در هشت جهت استفاده شد. برای ایجاد خستگی در عضلات اکستنسور زانو و پلانتار فلکسور مچ پای آزمودنی ها حرکات بازشدن زانو و پلانتار فلکشن مچ پا در تکرارهای 50 تایی و ستهای نامحدود، با 50 درصد یک تکرار بیشینه و استراحت چهار دقیقهای بین ستها اجرا شد. فرض بر این بود که در هر کدام از تکرارها که آزمودنی قادر به ادامه حرکت نباشد خستگی اتفاق افتاده است. آزمون خستگی در دو گروه عضلانی مورد مطالعه، با فاصله 72 ساعت و تاحد ممکن در شرایط مساوی اجرا شد. پس از اعمال به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی، SEBT برنامه خستگی پس آزمون استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان داد که اعمال p≤ 0/ همبسته و مستقل در سطح معنیداری 05 t آزمون برنامه خستگی در عضلات اکستنسور زانو و پلانتار فلکسور مچ پا باعث کاهش معنیدار فاصله دستیابی در می شود. ضمن اینکه اعمال برنامه خستگی در ناحیه زانو باعث کاهش بیشتر فاصله دستیابی SEBT آزمون آزمودنیها شد. با توجه به یافتههای این تحقیق میتوان توصیه کرد که در طراحی برنامههای تمرینی، که با هدف افزایش تعادل پویا در گروه سالمندان طراحی میشود، افزایش استقامت عضلانی اندام تحتانی در ناحیه زانو مورد توجه قرار گیرد
۱۰۴۳.

تاثیرات کوتاه مدت و طولالانی مدت سه نوع فعالیت ورزشی سرعتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مالون دی آلدئید نوع فعالیت ورزشی آسیب عضلانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶۵ تعداد دانلود : ۹۵۲
با توجه به اینکه عضلات اسکلتی، بافت اصلی درگیر در فعالیت های بدنی اند، بنابراین بررسی تغییرات و آسیب های وارده بر این بافت طی فعالیت های ورزشی گوناگون اهمیت زیادی دارد. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیرات کوتاه مدت (یک جلسه) و طولانی مدت (36 جلسه) فعالیت های ورزشی گوناگون (سرعتی، استقامتی و ترکیبی) بر شاخص های پلاسمایی آسیب عضلانی لاکتات هیدروژناز (LDH) ، کراتین کیناز (CK) و مالون دی آلدوئید (MDA) است. به این منظور 40 سر موش جوان سه ماهه به شکل تصادفی در چهار گروه 10 تایی کنترل، ورزش استقامتی، سرعتی و ترکیبی قرار گرفتند. 24 ساعت پس از اولین و سی و ششمین جلسه تمرینی آزمودنی ها، خونگیری به منظور بررسی تاثیرات کوتاه مدت و طولانی مدت اجرای برنامه های گوناگون ورزشی انجام شد. اندازه گیری شاخص ها با استفاده از کیت های مربوط و به کمک دستگاه اتوآنالایزر انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آنالیز واریانس تکراری (و در صورت لزوم آزمون t مستقل و همبسته)، نشان داد پس از یک جلسه فعالیت، مقادیر CK و LDH (و نه MDA) در بیشتر گروه های تمرینی (نسبت به گروه کنترل) افزایش معنی داری یافت. این افزایش پس از 36 جلسه تمرین بارزتر شد. در کل نتایج این تحقیق نشان داد انجام فعالیت های کوتاه مدت و طولانی مدت ورزشی (هر دو) موجب بروز آسیب های عضلانی می شود و شدت این آسیب ها در گروه فعالیت ورزشی ترکیبی بیش از دو گروه دیگر تمرینی است. همچنین چون شاخص MDA در بیشتر مراحل ارزیابی، بین گروه ها تفاوت معنی داری نداشت، درحالی که شاخص های CK و LDH تفاوت معنی داری داشتند، می توان نتیجه گرفت که پراکسیداسیون چربی، مکانیسم احتمالی راه اندازی آسیب نیست.
۱۰۴۴.

رابطه بین ترکیب بدن و توزیع چربی مرکزی با عملکرد ریوی ایستا و پویا در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترکیب بدنی توزیع چربی عملکرد ریوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۸ تعداد دانلود : ۷۰۲
برای بررسی رابطه ترکیب بدنی و توزیع چربی مرکزی با عملکرد ریوی ایستا و پویا در زنان، 60 دانشجوی داوطلب دختر دانشگاه بیرجند با میانگین قد 30/5±9/159 سانتی متر، وزن 60/9±15/62 کیلوگرم و سن 20/3±42/23 سال در تحقیق شرکت کردند. قد، وزن، شاخص توده بدنی ، محیط کمر و نسبت محیط کمر به محیط لگن با کمک ترازو و متر نواری و ظرفیت حیاتی با فشار ، حجم بازدمی با فشار در ثانیه اول ، نسبت حجم بازدمی با فشار در ثانیه اول به ظرفیت حیاتی و اوج جریان بازدمی ، با استفاده از دستگاه Power Lab و حداکثر اکسیژن مصرفی با پروتکل استورر-دیویس، اندازه گیری شدند. داده ها با روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تحلیل شدند و سطح معنی داری 05/0>p در نظر گرفته شد. بین BMI و FVC، FEV1 و PEF (به ترتیب 000/0=p و 55/0- =r؛ و 001/0>p و 41/0- =r؛ 007/0>p و 34/0- =r) و بین WC و FVC، FEV1 وPEF (به ترتیب 000/0=p و 59/0- =r؛ و 000/0=p و 46/0- =r؛ 005/0>p و 35/0- =r) رابطه معکوس و معنی-داری مشاهده شد. به علاوه، بین WHR و FVC ، FEV1 وPEF (به ترتیب 000/0=p و 56/0- =r؛ و 000/0=p و 50/0-=r؛ 01/0>p و 31/0-=r) رابطه معکوس و معنی داری مشاهده شد. از طرف دیگر، بین BMI و WC با نسبت FVC/FEV1 (به ترتیب 01/0>p و 31/0=r؛ و 01/0>p و 32/0=r)رابطه مستقیم و معنی داری به دست آمد. تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد بین WC، WHR و حداکثر اکسیژن مصرفی با عملکرد ریوی رابطه خطی معنی دار وجود دارد. نتیجه کلی اینکه اضافه وزن، به ویژه تجمع چربی در ناحیه مرکزی بدن می تواند موجب کاهش عملکرد ریوی ایستا و پویا شود.
۱۰۴۵.

مقایسه تاثیر یک جلسه فعالیت حاد مقاومتی و هوازی بر دستگاه دفاعی آنتی اکسیدانی و پراکسیداسیون لیپیدی در مردان جوان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین حاد مقاومتی تمرین حاد هوازی سیستم دفاعی آنتی اکسیدانی مردان جوان سالم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۲۱
مقدمه و هدف: اثر تمرینات حاد هوازی و مقاومتی بر دفاع آنتی اکسیدانی و پراکسیداسیون لیپیدی به خوبی مطالعه نشده است. هدف تحقیق حاضر بررسی ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (TAC)، بیلی روبین، و مالون دی آلدهید (MDA) پلاسما پس از یک جلسه تمرین حاد مقاومتی و هوازی در مردان جوان سالم است. روش شناسی: تحقیق از نوع نیمه تجربی است. شرکت کنندگان 29 نفر از دانشجویان سنین 19 تا 23 سال بودند که به طور تصادفی به سه گروه شامل گروه تمرین حاد مقاومتی (10 نفر)، گروه تمرین حاد هوازی (10 نفر) و گروه کنترل (9 نفر) تقسیم شدند. شرکت کنندگان فاقد هر گونه بیماری و عدم اعتیاد به سیگار یا مصرف مکمل های غذایی بودند. TAC، بیلی روبین و MDA با کیت های استاندارد و ابزارهای دقیق آزمایشگاهی اندازه-گیری گردیدند. برای مقایسه میانگین ها از آزمون های پارامتریک t همبسته و آنالیز واریانس یک راهه استفاده شد. تجزیه و تحلیل های آماری با نرم افزار SPSS نسخه 16 انجام گرفت و سطح معنی داری 05/0p < منظور گردید. یافته ها: بعد از یک جلسه فعالیت حاد مقاومتی و هوازی، میزان بیلی روبین (به ترتیب 006/0 p < و 005/0p < ) و TAC (به ترتیب 001/0p < و 02/0p < )، افزایش معناداری یافت؛ اما در میزان MDA تغییر معنی داری مشاهده نشد (05/0p>). میانگین تغییرات در هیچ کدام از عوامل آنتی اکسیدانی و پراکسیداسیون لیپیدی سرم، بین گروه ها معنادار نبود (05/0p>). بحث و نتیجه گیری: انجام یک جلسه تمرین حاد مقاومتی و هوازی، به یک نسبت باعث پاسخ سیستم دفاعی آنتی اکسیدانی بدن می شود؛ و بر اساس نوع و ماهیت تمرین، نمی توان بین پاسخ های داده شده، تفاوتی قائل شد.
۱۰۴۶.

پاسخ شاخص های هورمونی و خونی زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع 2 به تمرین هوازی در آب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین در آب انسولین هموگلوبین گلیکوزیله رتینول باند شده به پروتئین زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۹۴
مقدمه و هدف: دیابت یکی از شایع ترین بیماری های غدد درون ریز است که مشخصه آن افزایش مزمن قند خون و اختلال در متابولیسم کربوهیدرات، چربی و پروتئین می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر 12 هفته تمرین در آب بر مقادیر HbA1C، RBP4، انسولین، گلوکز و نیمرخ لیپیدهای سرم زنان مبتلا به دیابت نوع 2 می باشد. روش شناسی: 20 نفر از بین زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع 2 شهرستان مرند با دامنه سنی 60-50 سال به روش غیر احتمالی انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه تجربی (10 نفر) و گروه شاهد (10 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 12 هفته (3 جلسه در هفته) تمرینات هوازی در آب را با شدت 60 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه انجام داد. گروه شاهد در طول دوره پژوهش هیچ گونه فعالیت بدنی نداشت. نمونه های خونی در حالت ناشتا قبل و بعد از تمرین برای هر دو گروه بدست آمد. مقادیر HbA1C، RBP4 و انسولین توسط روش الایزا و گلوکز و نیمرخ های لیپیدی با روش کالریمتری آنزیمی اندازه گیری شد. برای محاسبه شاخص مقاومت انسولینی از روش HOMA-IR استفاده شد. تحلیل داده ها در سطح خطای آلفای 5 درصد و توسط نرم افزارSPSS نسخه 18 انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد پس از 12 هفته برنامه تمرینی، سطوح گلوکز، نیمرخ لیپیدی، HbA1C و RBP4 بطور معناداری کاهش یافت؛ همچنین مقاومت انسولینی در گروه تجربی کاهش معناداری را نشان داد (05/0 < P). سطوح انسولین سرم نیز افزایش داشت با این حال این افزایش معنادار نبود (05/0> P). بحث و نتیجه گیری: برطبق نتایج پژوهش حاضر تمرینات هوازی در آب با تغییرات شاخص های خونی و هورمونی اثر شبه انسولینی خود را در زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع 2 نشان داد.
۱۰۴۷.

مقایسه تاثیرات تمرین درمانده ساز غلظت تستوسترون و کورتیزول سرم در دو نوبت صبح(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کورتیزول تستوسترون تمرین درمانده ساز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶۵ تعداد دانلود : ۱۰۶۴
هدف از این پژوهش، مقایسه تاثیر یک جلسه تمرین درمانده ساز بر غلظت تستوسترون و کورتیزول سرم و نسبت کورتیزول به تستوسترون سرمدر دو نوبت صبح و عصر در والیبالیست های دختر بود. به این منظور ?? دختر والیبالیست با میانگین سنی24سال، وزن 8/58 کیلوگرم و میانگین قد 49/166 سانتی متر و با حداقل چهار سال سابقه فعالیت به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. تست مورد نظر تست بروس بود که بر روی دستگاه تریدمیل در دو نوبت صبح و عصر انجام گرفت قبل و بعد از تست بروس نمونه های خونی جمع آوری شد. سطوح این دو هورمون با روش رادیوایمونواسی(الایزا) اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از نرم افزار spss 16، به منظور توصیف داده ها و ویژگی های گروه نمونه مورد بررسی از آمار توصیفی، برای بررسی تفاوت دورن گروهی مقدار این دو هورمون قبل و بعد از تمرین از تی همبسته در سطح خطای 50/0 و از آزمون t برای گروه های وابسته استفاده شد. نتایج نشان داد که مقادیر تستوسترون و نسبت تستوسترون به کورتیزول در دو نوبت صبح و عصر تفاوت معناداری نداشت، اما یک جلسه تمرین درمانده ساز در دو نوبت صبح و عصر بر سطح کورتیزول کاهش معناداری را نشان داد و می توان نتیجه گیری کرد که یک جلسه تمرین وامانده ساز، نمی تواند بر سطح هورمون تستوسترن و نسبت آن با کورتیزول سرم اثر گذار باشد، درحالی که ممکن است بر کاهش مقدار کورتیزول به تنهایی اثر معنی داری داشته باشد و موجب کاهش مقدار کورتیزول شود.
۱۰۴۸.

مدل پیشگوی ظرفیت عملی به شیوة شمارش گام های روزانه در مردان 65-40 ساله با سبک زندگی فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فعالیت بدنی گام شمار مدل های پیشگو آمادگی قلبی- عروقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۲ تعداد دانلود : ۸۱۰
هدف از این پژوهش، ارائة یک مدل غیرورزشی پیشگوی VO2max با استفاده از متغیر فعالیت بدنی اندازه گیری شده به-وسیلة دستگاه گام شمار در مردان 65-40 ساله، سالم با سبک زندگی فعال است. به این منظور از 69 آزمودنی برای توسعه و اعتبارسنجی مدل پیشگو استفاده شد. ظرفیت عملی با استفاده از از تست یک مایل پیاده روی راکپورت اندازه گیری شد. شاخص های ترکیب بدن اندازه گیری شدند. فعالیت بدنی به وسیلة گام شمار (Hj-113 Omron) در طول روز به مدت2 هفتة متوالی اندازه گیری شد. همبستگی معناداری بین VO2max با متغیرهای مستقل ترکیب بدن و گام های روزانه مشاهده شد (05 /0>p) . همچنین گام های روزانه به طور معناداری با VO2max ارتباط داشت (70 /0=R) . آنالیز رگرسیون چندمتغیره نشان داد که VO2max با بهره گیری از متغیرهای سن، وزن، نسبت کمر به لگن و تعداد گام روزانه قابل پیشگویی است (001 /0p<، ml/kg/min4 /1=SEE، 92 /0=R) . هنگام استفاده از مدل پیشگو برای برآورد ظرفیت عملی آزمودنی ها، VO2max پیشگویی شده و اندازه گیری شده همبستگی معناداری با یکدیگر داشتند (005 /0>p، 86 /0=R) . به نظر میرسد که گام های روزانه متغیر مفیدی برای مدل های غیرورزشی ظرفیت عملی در مردان میانسال است. احتمالاً این مدل دقت مدل های رگرسیون را برای پیشگویی دقیق تر VO2max در مطالعات گسترده مرتبط با سلامت افزایش خواهد داد
۱۰۴۹.

اثر فعالیت هوازی بر شاخص های خطر متابولیک و BDNF در مردان میان سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سندروم متابولیک BDNF تمرین هوازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۳۰
  مقدمه و هدف: عامل رشد عصبی مشتق شده از مغز ( BDNF ) علاوه بر نقش نروتروفیکی، دارای آثار متابولیکی ویژه ای است. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر تمرین هوازی بر شاخص های خطر متابولیک و BDNF بود.   روش شناسی: 21 مرد میان سال داوطلب دارای سندروم متابولیک به طور تصادفی در دو گروه شامل تمرین ( ME ) و کنترل ( MC ) تقسیم شدند. ابتدا مقادیر متوسط مصرف قند، چربی، پروتئین وکالری رژیم غذایی در زمان قبل از شروع تحقیق استخراج شدند. گروه ME در شش هفته تمرین هوازی با شدت متوسط شرکت کردند و در پیش آزمون و پایان دوره تمرین، خون گیری انجام شد. مقایسه بین گروهی داده ها در پیش آزمون با استفاده ازآزمون های تی مستقل وتحلیل کوواریانس چند متغیره (برای کنترل ثاثیر تفاوتهای تغذیه ای اولیه) و مقایسه درون گروهی در طول زمان با آزمون های Q کوکران و تی همبسته انجام شد.   یافته ها: تمرین هوازی سبب کاهش امتیاز z کل سندروم متابولیک (001/0= P )، BDNF پایه سرم (004/0= P )، حساسیت به انسولین (038/0= P )، فشار خون میانگین سرخرگی (024/0= P )، دور کمر (02/0= P )، قند خون ناشتا (018/0= P ) و تری گلیسرید (001/0= P ) شد. تمرین هوازی همچنین باعث افزایش لیپوپروتئین پرچگال (003/0= P ) شد، با این حال تغییری در مقدار انسولین وجود نداشت(05/0 < P ).   بحث و نتیجه گیری: تمرین هوازی در افراد سندروم متابولیک دارای فواید چندجانبه ای است، ولی در این افراد پاسخ BDNF به برنامه تمرین مشابه آزمودنی های سالم نیست که بیان می کند افزایش آن همیشه نمایانگر سلامتی نمی باشد.
۱۰۵۰.

اثر تمرینات استقامتی، مقاومتی و ترکیبی بر میزان پپتید مربوط به ژن کلسی تونین در عصب سیاتیک موش صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فشار اکسایشی استات سرب هیپوکمپ ورزش متوسط فاکتور نروتروفیک مشتق از مغز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳۸ تعداد دانلود : ۸۵۵
مطالعات موجود نشان می دهد تمریناتِ با شدت متوسط که باعث کاهش عوامل فشار اکسایشی در هیپوکمپ می شوند، افزایش سطوح فاکتور نروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) را نیز در پی دارند، اما توجه کمتری به بررسی حفاظت عصبی ناشی از فعالیت بدنی پس از القای استات سرب شده است. در این پژوهش اثر 8 هفته تمرین بر مالون دی آلدهید (MDA) و BDNF در هیپوکمپ موش های در معرض استات سرب بررسی شد. موش های صحرایی ویستار به طور تصادفی به چهار گروه شامل گروه های پایه، شم (کنترل)، سرب و تمرین+ سرب دسته بندی شدند. برنامه تمرینی شامل دویدن روی نوار گردان بود که به مدت 8 هفته و هفته ای 5 جلسه با شدت فزاینده اجرا شد. گروه های تمرینی و سرب 20 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن استات سرب را به مدت 8 هفته ( هفته ای سه جلسه) به صورت زیرصفاقی دریافت کردند. 24 ساعت پس از آخرین مرحله تمرین و/یا تزریق، سطوح BDNF و MDA بافت هیپوکمپ به ترتیب با روش های تیوباربیوتوریک اسید و الایزا تعیین شد. داده ها با روش آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح 05/0 p ≤ تحلیل شد. نتایج نشان داد سطوح MDA در گروه تمرینی به طور معنی داری کمتر و در گروه سرب بیشتر از گروه های پایه و شم بود. سطوح BDNF گروه تمرینی به طور معنی داری بالاتر از گروه سرب بود. این نتایج حاکی از اثرات سودمند تمرینات منظم ورزشی در پیشگیری از آسیب نورون های هیپوکمپ است که به فشار اکسایشی نسبت داده می شود. به علاوه، سطوح BDNF و یا فشار اکسایشی احتمالاً در سازوکارهای حفاظت عصبی ناشی از ورزش به دنبال تزریق استات سرب درگیر می باشند.
۱۰۵۱.

تأثیر دو شیوه تمرینی تداومی و تناوبی بر کیفیت زندگی بیماران قلبی پس از جراحی بای پس عروق کرونر (CABG)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی تمرین ورزشی بیماران قلبی Post CABG

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲۳ تعداد دانلود : ۸۷۶
کیفیت زندگی، مفهوم چندبعدی گسترده ای است که با بهداشت و مراقبت های بهداشتی ارتباط دارد. کیفیت زندگی بیماران بعد از بروز بیماری قلبی کاهش می یابد، ازاین رو هدف اغلب مراکز بهداشتی و بازتوانی قلبی، بهبود کیفیت زندگی بیماران قلبی است. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر دو شیوه تمرینی تداومی و تناوبی بر کیفیت زندگی بیماران قلبی پس از جراحی بای پس عروق کرونر (CABG) بود. به این منظور 20 بیمار Post CABG (18 مرد و 2 زن با میانگین سنی 91 /8 ± 05 /57 سال و میانگین شاخص توده بدنی 20 /3 ± 98 /26 کیلوگرم بر مترمربع) در دو گروه تمرین تداومی هوازی (شامل 30 تا 60 دقیقه و شدت 70 تا 85 درصد حداکثر ضربان قلب، 12 = n) و تمرین تناوبی هوازی (شامل 28 تا 44 دقیقه و شدت 75 تا 90 درصد ضربان قلب حداکثر، 12 = n) به مدت 8 هفته و هر هفته 3 مرتبه در این پژوهش شرکت داشتند. کیفیت زندگی با استفاده از نسخه فارسی پرسشنامه 36-SF ارزیابی شد. برای بررسی تغییرات درون گروهی متغیرها از آزمون آماری t جفتی استفاده شد. نرم افزار آماری مورد استفاده نیز SPSS ویرایش 16 بود. نتایج نشان داد هر دو شیوه تمرین تداومی و تناوبی تأثیر مفید معنی داری بر QOL و ابعاد مختلف آن یعنی عملکرد فیزیکی (تداومی 001 /0 > p، تناوبی 001 /0 > p) ، درد بدنی (تداومی 016 /0 = p، تناوبی 003 /0 = p) ، سلامت روانی (تداومی 018 /0 = p، تناوبی 04 /0 = p) ، انرژی و زنده دلی (تداومی 003 /0 = p) ، تناوبی 020 /0 = p) ، عملکرد اجتماعی (تداومی 037 /0 = p، تناوبی 032 /0 = p) و سلامت عمومی (تداومی 020 /0 = p، تناوبی 018 /0 = p) داشتند. باتوجه به نتایج می توان گفت هر دو شیوه تمرین تداومی و تناوبی منتخب به بهبود QOL بیماران CABG بعد که امروزه مهم ترین عامل بازیافت بعد از عمل است، انجامید. ازاین رو هر دو شیوه تمرین منتخب برای بازتوانی بیماران CABG در مراکز بازتوانی فواید مطلوبی در پی دارند.
۱۰۵۲.

تاثیر تمرین استقامتی بر سطوح مولکول های چسبان بین سلولی و عروقی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان میانسال مولکول های چسبان سلولی و عروقی فعالیت هوازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰۳ تعداد دانلود : ۱۲۱۰
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر فعالیت استقامتی بر سطوح مولکول های چسبان بین سلولی و عروقی در زنان میانسال دارای اضافه وزن است. به این منظور 20 زن چاق کم تحرک با میانگین و انحراف استاندارد سن، درصد چربی بدن، وزن و شاخص توده بدنی (88/6 1/49 سال، 18/6 7/36 درصد، 10/9 56/73 کیلوگرم و 15/4 53/25 کیلوگرم بر مترمربع) انتخاب و به صورت تصادفی به گروه فعالیت ورزشی و کنترل تقسیم بندی شدند. برنامه تمرینی گروه تجربی شامل دویدن روی تردمیل به مدت 50 تا 60 دقیقه، هفته ای 5 جلسه با شدت برابر 7 مت به مدت 8 هفته اجرا شد و در شیوه زندگی گروه کنترل تغییری ایجاد نشد. مرحله اول خون گیری پس از 12 ساعت ناشتایی و 48 ساعت پس از خاتمه تمرینات در شرایط تجربی اجرا شد. از آزمون t زوجی برای بررسی اختلاف میانگین تغییرات قبل و بعد بین گروه ها و از آزمونt مستقل در سطح معنی داری (05/0 P< برای تعیین اختلاف معنی دار تغییرات بین گروه ها استفاده شد. نتایج آزمون t مستقل از متغیرهای پیش آزمون عدم تفاوت معنی دار بین گروه ها را نشان داد. (05/0 P>). سطح سرمی ICAM-1 در گروه تجربی پس از 8 هفته تمرین 18 درصد کاهش یافت (05/0P<). VCAM-1 تا 8 درصد کاهش نشان داد، ولی معنی دار نبود (05/0P>). وزن، شاخص توده بدنی و درصد چربی بدن آزمودنی ها به ترتیب 6/4، 2/6 و 10 درصد کاهش یافت (01/0 P<). بین تغییرات درصد چربی بدن با تغییرات ICAM-1 (62/0 = R، 01/0=P) رابطه معنی داری مشاهده شد. براساس نتایج پنج روز دویدن با شدت تقریبی 7 مت به مدت 8 هفته با کاهش وزن موجب افت معنی دار سطوح خونی ICAM-1 در افراد دارای اضافه وزن می شود. در نهایت اجرای فعالیت هوازی منظم علاوه بر کاهش وزن و درصد چربی بدن، افت معنی دار ICAM-1 را در پی خواهد داشت، هر چند ممکن است تغییر معنی دار VCAM-1 مشاهده نشود.
۱۰۵۳.

پاسخ های فیزیولوژیک و ایمونولوژیک متعاقب تغییر وضعیت هیدراسیون و اجرای کارسنج دستی در کشتی گیران فرنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دستگاه ایمنی هومورال مردان جوان سالم هیپرترمی محیط گرم و مرطوب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۸۹
مقدمه: ورزش موجب تغییرات فیزیولوژیکی قابل توجهی در سیستم ایمنی می شود، اما اثر استرس محیطی و فیزیکی در محیط گرم و تغییر وضعیت هیدراسیون ناشی از آن بر برخی شاخص های فیزیولوژیک و دستگاه ایمنی هومورال کاملا روشن نیست. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی پاسخ های فیزیولوژیک و ایمونولوژیک متعاقب تغییر وضعیت هیدراسیون بدن در کشتی گیران فرنگی کار بود. روش شناسی: 14 مرد جوان سالم داوطلب به طور تصادفی به دوگروه تجربی و کنترل تقسیم شدند.گروه تجربی3 تا 4 % وزن بدن خود را با آبزدایی-در سونا خشک با تناوبهای 10 دقیقه ای از دست دادند. نمونه گیری خون و ادرار در سه مرحله قبل، بعد و 18 ساعت بعد سونا انجام شد. آزمون کارسنج دستی به صورت 6 دقیقه تمرین تناوبی شدید (8 تناوب 15 ثانیه ای با شدت بالا و 30 ثانیه بازگشت فعال بدون بار) در سه مرحله اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان دهنده افزایش معنادار شمار لکوسیت ها، لنفوسیت ها، نوترفیل ها و منوسیت ها پس ازآبزدایی است، این تغییرات در مقایسه با وضعیت آبگیری طبیعی و مجدد معنادار است. هموگلوبین گروه تجربی با آبزدایی وآبگیری مجدد به ترتیب 5 تا 7 % افزایش وکاهش داشت. هماتوکریت با آبزدایی74/2% افزایش و با آبگیری مجدد 24/2% کاهش یافت. افزایش فیبرینوژن پس از آبزدایی، همچنین در مقایسه با گروه کنترل معنادار بود. بحث و نتیجه گیری: از دست دادن آب بدن ناشی از سونا و فعالیت در محیط گرم و مرطوب باعث تغییرات نامطلوب فاکتورهای فیزیولوژیک و سیستم ایمنی هومورال شده و می تواند سلامت فرد را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین مصرف مایعات در شرایط محیطی خاص به تمامی افرادی که درپی دستیابی به اهداف سلامتی ورزش می باشند توصیه می شود.
۱۰۵۴.

اثر بازیافت فعال و غیرفعال بر توانایی حفظ تکرار، مقدار لاکتات و درک فشار بین نوبت های فعالیت مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی میزان درک فشار لاکتات خون بازیافت فعال بازیافت غیرفعال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۴ تعداد دانلود : ۷۸۱
هدف از این پژوهش، بررسی اثر بازیافت فعال و غیرفعال بر توانایی حفظ تکرار، مقدار لاکتات و درک فشار بین نوبت های فعالیت مقاومتی است. 18 مرد تمرین کرده در دو جلسة مجزا، حرکات پرس سینه و اسکات پا را چهار نوبت با وزنه ای معادل 75 درصد یک تکرار بیشینه تا سر حد واماندگی اجرا کردند، به گونه ای که 9 آزمودنی بازیافت غیرفعال (نشستن روی صندلی) و 9 آزمودنی بازیافت فعال (تمرین کششی) را بین وهله های تمرین اسکات انجام دادند. بعد از 48 ساعت، آزمودنی ها جلسه ای مشابه را با حرکت پرس سینه اجرا کردند. مدت بازیافت بین نوبت ها سه دقیقه بود و تمرین با مترونوم و زمان سنج دیجیتال کنترل شد. بعد از هر نوبت، تعداد تکرارها، نمونة خونی و میزان درک فشار ثبت شد. برای تحلیل داده ها، از روش آماری آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر و عامل بین گروهی (4×2×2) و آزمون t جفت شده استفاده شد. در حرکت پرس سینه، بین حفظ تکرار پس از بازیافت فعال نسبت به غیرفعال در وهله های دوم، سوم و چهارم تفاوت معنی داری مشاهده شد (05/0p≤) و در حرکت اسکات پا، پس از بازیافت فعال و غیرفعال تفاوت معنی داری در وهلة چهارم مشاهده شد (05/0p≤). بازیافت فعال باعث کاهش معنی دار لاکتات خون و میزان درک فشار نشد (05/0p>). این پژوهش نشان می دهد بازیافت فعال (تمرینات کششی)، در مقایسه با بازیافت غیرفعال باعث بهبود حفظ تکرار، کاهش لاکتات خون و میزان درک فشار بین نوبت های تمرین مقاومتی نمی شود.
۱۰۵۵.

مقایسه تاثیر تمرینات تناوبی و تداومی بر برخی عوامل خطرزای قلبی – عروقی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تناوبی تمرین تداومی زنان چاق لیپوپروتئین ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹۲ تعداد دانلود : ۱۳۶۵
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تمرینات تداومی و تناوبی بر برخی عوامل خطرزای قلبی – عروقی زنان جوان چاق بود. به این منظور 36 آزمودنی چاق غیرفعال با شاخص توده بدنی بالای 30 انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه 12 نفری (گروه تمرین تناوبی با میانگین و انحراف استانداردهای قد، وزن و سن 8/5 +2/163 سانتی متر، 8/11 + 8/86کیلوگرم و 3/1 +7/20 سال؛ گروه تمرین تداومی با میانگین و انحراف استانداردهای قد، وزن و سن 4/6+ 2/160سانتی متر، 5/9 + 8/83 کیلوگرم و 2/2 + 1/22 سال) و گروه کنترل میانگین و انحراف استانداردهای قد، وزن و سن 1/7+ 166 سانتی متر، 5/10 + 6/86 کیلوگرم و 4/2+22 سال تقسیم شدند. گروه تمرین تناوبی مسافت 800 متر را به صورت 4 دوی 200 متری با شدت 80 تا 90 درصد ضربان قلب ذخیره و زمان استراحت 1 به 3 و گروه تمرین تداومی مسافت 800 متر را با شدت 60 تا 70 درصد ضربان قلب ذخیره فعالیت خود را به مدت 8 هفته و هفته ای 3 جلسه آغاز کردند. در گروه تناوبی هر هفته 400 متر به صورت 2 دو 200 متری و در گروه تداومی هم هر هفته 400 متر به مسافت اولیه اضافه می شد. قبل از شروع و پس از پایان پروتکل تمرین، سطوح لیپید و لیپوپروتئین های خون با استفاده از روش آنزیمی و با دستگاه اتوآنالایزر آلفا X اندازه گیری شد. گروه کنترل فقط در پیش آزمون و پس آزمون شرکت کرد. به منظور تعیین تاثیر نوع فعالیت های بدنی از روش های آماری تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون t وابسته و پس آزمون LSD استفاده شد. یافته ها نشان داد در گروه تناوبی TC و HDL به ترتیب به طور معنی داری کاهش و افزایش یافتند. همچنین در گروه تداومی HDL به طور معنی داری افزایش و LDL، TC، VLDL و وزن آزمودنی ها به طور معنی داری کاهش یافت (05/0> P). نتایج بین گروهی نشان داد تغییرات وزن، VDLD، HDL، TC ، در پس آزمون گروه های تداومی، تناوبی و کنترل معنی دار است (05/0 P>). این اختلاف های معنی دار بین گروه کنترل با گروه های تداومی و تناوبی است. تغییرات سطوح TG و LDL در پس آزمون گروه ها معنی دار نیست. در نهایت مشخص شد هر دو روش تمرینات سبب تغییرات مثبت در عوامل خطرزای قلبی – عروقی می شود
۱۰۵۶.

تأثیر تمرین هوازی بر رزیستین، آدیپونکتین و شاخص مقاومت انسولینی مردان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین هوازی آدیپونکتین رزیستین شاخص مقاومت انسولینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۲۶۴
هدف این مطالعه تأثیر تمرین هوازی بر سطوح سرمی رزیستین، آدیپونکتین و شاخص مقاومت انسولینی مردان مبتلا به دیابت نوع 2 و همچنین بررسی ارتباط آن ها با شاخص مقاومت انسولینی بود. 30 مرد مبتلا به دیابت نوع 2 به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر، 65/6±80/58 سال و 75/3±38/26 BMI=) و گروه کنترل (15 نفر، 50/4±50/53 سال و 17/2± 31/26 BMI= ) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته و هر جلسه 40 تا 50 دقیقه به فعالیت هوازی دویدن بر روی نوارگردان با شدت های فزاینده مطابق با شدت های متفاوتی از حداکثر ضربان قلب (% HR max75-35) پرداختند. نمونه-های خون برای اندازه گیری سطوح سرمی آدیپونکتین، رزیستین و انسولین به روش الایزا (ELISA5) قبل از تمرین (پیش آزمون) و هفته هشتم (پس آزمون) از آزمودنی ها در حالت ناشتا بعد از فعالیت تهیه شد. برای آنالیز آماری داده ها از آزمون های t مستقل، t وابسته، یومن- ویتنی و تحلیل همبستگی پیرسون استفاده شد. در مقایسه با گروه کنترل، با کاهش معنی دار وزن و BMI گروه آزمایش (به ترتیب 9 درصد و 10 درصد)، بعد از هفته هشتم، تغییراتی معنی دار در سطوح سرمی آدیپونکتین در جهت افزایش (39% و 001/0< P) و رزیستین در جهت کاهش (49% و001/0< P) مشاهده شد. بین هفته صفر و هفته هشتم اختلافی معنی دار در سطوح سرمی آدیپونکتین و رزیستین مشاهده شد (001/0< P). با کاهش 48% مقاومت انسولینی بعد از هشت هفته تمرین هوازی، بین سطوح سرمی آدیپونکتین بعد از تمرین و شاخص مقاومت انسولینی همبستگی مشاهده نشد (14/0- r=)، در حالی که بین سطوح سرمی رزیستین و شاخص مقاومت انسولینی همبستگی مثبت و قوی (60/0 r=) وجود داشت. نتایج نشان داد که با کاهش BMI و وزن، هشت هفته تمرین هوازی باعث کاهش سطوح سرمی رزیستین و مقاومت انسولین و در راستای آن افزایش سطوح سرمی آدیپونکتین شد. نتایج همچنین نشان داد که بین تغییرات سطوح سرمی آدیپونکتین متعاقب تمرین و شاخص مقاومت انسولینی همبستگی وجود ندارد، اما بین سطوح رزیستین و شاخص مقاومت انسولینی همبستگی وجود دارد.
۱۰۵۷.

رابطه بین غلظت های لاکتات خون و بزاق برای برآورد غیرتهاجمی آستانه لاکتات با استفاده از بازی در زمین های کوچک (SSG) فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لاکتات خون لاکتات بزاقی بازی در زمین های کوچک (SSG)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶۳ تعداد دانلود : ۱۳۹۲
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه غلظت های لاکتات بزاقی با لاکتات خون و ضربان قلب برای برآورد غیرتهاجمی آستانه لاکتات پس از اجرای یک شیوه تمرینی توپی فوتبال (بازی سه در مقابل سه) در مردان فوتبالیست است. به این منظور، 12 مرد فوتبالیست (سن: 1±18 سال، قد: 4/4±6/173 سانتی متر، وزن: 6/4±8/67 کیلو گرم، درصد چربی: 8/3±3/14) در قالب چهار گروه سه نفری در این پژوهش شرکت کردند. هر گروه سه نفره از آزمودنی ها نوعی از تمرینات بازی فوتبال در زمین های کوچک (سه در مقابل سه) بدون دروازه یا درواز ه بان را در محوطه ای به ابعاد 25×25 متر اجرا کردند. فعالیت شامل حفظ توپ و تلاش حریف برای به دست آوردن توپ بود. برای تعیین شدت فعالیت، ضربان قلب آزمودنی ها در هر مرحله پنج دقیقه ای، با استفاده از ضربان سنج پولار ثبت می شد. مراحل نمونه گیری خون و بزاق در شش مرحله عبارت بودند از: حالت استراحت، بعد از 15 دقیقه گرم کردن و بعد از چهار مرحله بازی پنج دقیقه ای با شدت های 60%، 70%، 80% و 90% ضربان قلب ذخیره. بین هر مرحله، پنج دقیقه استراحت غیرفعال بود و نمونه های خون و بزاق در این مرحله جمع آوری می شدند. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر و همبستگی اسپیرمن در سطح معنی داری 05/0 تجزیه و تحلیل شدند. با توجه به نتایج، در مقادیر لاکتات خون و بزاق، بین شش مرحله تفاوت معنی داری مشاهده می شود. از طرف دیگر، بین لاکتات خون و بزاق در مرحله های پنج و شش (شدت های80% و 90%) از قرارداد تمرینی، همبستگی قابل قبولی وجود دارد (79/0=r5 ،05/0P< و 56/0=r6 ،05/0P<). بین ضربان قلب و لاکتات در مرحله های پنج و شش بزاق نیز همبستگی بالایی مشاهده می شود (6/0=r5 ،05/0P< و 68/0=r6 ،05/0P<)؛ بنابراین شاید بتوان از اندازه گیری غلظت لاکتات بزاقی به عنوان روشی غیرتهاجمی برای تحقیقات فیزیولوژیکی استفاده کرد. همچنین، به دلیل شباهت بین نقطه شکست لاکتات خون- ضربان قلب و لاکتات بزاق- ضربان قلب در منحنی های مربوط می توان آستانه بی هوازی چشمی را برای این نوع قراردادهای تمرینی تعیین کرد. (قطعاً تحقیقات بیشتر در این زمینه نیاز است).
۱۰۵۸.

مقایسه تأثیر هشت هفته تمرین زیربیشینه در شرایط هایپوکسی نورموباریک و شرایط طبیعی بر آنژیوژنز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Vo2max شاخص خستگی VEGF تمرینات زیر بیشینه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱۶ تعداد دانلود : ۱۲۵۱
برای بررسی تأثیر هشت هفته تمرین در شرایط هایپوکسی نورموباریک بر غلظت VEGF سرم (به عنوان مهم ترین شاخص آنژیوژنز یا رگ زایی)، 24 نفر از دانشجویان داوطلب مرد غیرورزشکار در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها براساس حداکثر اکسیژن مصرفی در سه گروه هشت نفره شامل: تمرین در شرایط هایپوکسی مطابق با ارتفاع 4200 متر، تمرین در شرایط نورموکسی و گروه کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین ورزشی روی دوچرخه کارسنج برای هر دو گروه تجربی )با شدت Vo2max 75% - 55% به طور فزاینده به مدت 45 دقیقه) یکسان سازی شده بود، فقط گروه هایپوکسی تمرین را در شرایط هایپوکسی 12% انجام دادند. برنامه تمرینی سه جلسه در هفته، به مدت هشت هفته بود. خون گیری در ابتدا و انتهای هفته هشتم در حالت ناشتا انجام شد. شاخص خستگی آزمودنی ها از طریق آزمون وینگیت و VO2max از طریق دستگاه گاز آنالیزر اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد هشت هفته تمرین در شرایط هایپوکسی- نورموباریک تغییر معنی داری در غلظت VEGF سرم (افزایش44 درصد) و VO2max (افزایش 14%) گروه هایپوکسی، در مقایسه با دو گروه دیگر اجاد می کند. غلظت VEGF سرم در گروه نورموکسی، در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافت، در حالی که هشت هفته تمرین در شرایط هایپوکسی یا نورموکسی هیچ تغییری در شاخص خستگی گروه ها ایجاد نکرد. بدین ترتیب، با وجوداینکه تمرینات استقامتی موجب بهبود VO2max وآنژیوژنز می شود، تمرین استقامتی در شرایط هایپوکسی می تواند این بهبود را تسریع کند.
۱۰۵۹.

تأثیر مصرف محلول ساکارز 5 درصد در طول یک فعالیت استقامتی بر میزان قند خون و حداکثر سرعت متعاقب آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعالیت استقامتی مصرف کربوهیدرات عملکرد سرعت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۱۱۹
مقدمه و هدف: در سال های اخیر مصرف مواد قندی در فعالیت های استقامتی رواج بیشتری پیدا کرده است. هدف از انجام این تحقیق تاثیر مصرف ساکارز 5 درصد در طول یک فعالیت استقامتی 90 دقیقه ای، بر میزان گلوکز خون و حداکثر سرعت دویدن متعاقب آن بود. روش شناسی: 30 نفر دانشجویان تربیت بدنی با سن: 43/1± 28/21 سال، قد: 06/6±42/175 سانتی متر، وزن: 32/8±2/62 کیلوگرم آزمودنی های تحقیق حاضر را تشکیل دادند. آزمودنی ها با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت مساوی و تصادفی جایگزین شدند. در مرحله پیش آزمون گلوکز خون و رکورد دوی 200 متر سرعت آزمودنی ها، پیش از شروع دوی استقامتی 90 دقیقه ای اندازه گیری شد و در خلال دوی استقامتی آزمودنی های گروه آزمایش، هر 15 دقیقه محلول ساکارز 5 درصد و گروه کنترل دارونما مصرف کردند و پس آزمون گلوکز خون و رکورد دوی 200 متر سرعت آزمودنی ها بلافاصله پس از پایان دوی استقامتی اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t همبسته و مستقل در سطح معنی داری 05/0>P استفاده شد. یافته ها: در میانگین رکورد دوی سرعت 200 متر مرحله پس آزمون گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی داری وجود داشت. همچنین افزایش معنی داری در میانگین گلوکز خون گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون وجود داشت(05/0≥P). بحث ونتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق مصرف محلول ساکارز 5 درصد به منظور جلوگیری از کاهش قند خون و عملکرد سرعت در طول فعالیت استقامتی توصیه می شود.
۱۰۶۰.

رابطه بین آمادگی جسمانی با درصد چربی بدن و چربی های سرم خون و تفاوت آن متغیرها در دانش آموزان پسر 15-13 ساله شهری و روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آمادگی جسمانی درصد چربی بدن دانش آموزان شهری – روستایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷۸ تعداد دانلود : ۱۱۶۷
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین میزان آمادگی جسمانی، درصد چربی بدن و چربی های سرم خون و تفاوت آن متغیرها در دانش آموزان پسر 13- 15 ساله دوره راهنمایی شهری و روستایی است. به همین منظور 60 دانش آموز پسر از مدارس راهنمایی شهرستان جوانرود از دو گروه شهری (30 نفر) و روستایی (30 نفر) انتخاب شدند. میانگین سن، قد و وزن گروه شهری به ترتیب 778/0±97/13 سال، 579/9 ±20/157 سانتی متر و 159/8±70/44 کیلوگرم و میانگین سنی، قد و وزن گروه روستایی به ترتیب830/0± 14 سال، 803/7±73/153 سانتی متر و 225/9±17/40 کیلوگرم بود. به منظور انجام این تحقیق از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف برای تعیین طبیعی بودن داده ها واز آزمون لوین برای همگنی واریانس ها استفاده شد. از آزمون برتر ایفرد که شامل آزمون های دراز و نشست، بارفیکس اصلاح شده، انعطاف پذیری و دویدن540 متر است، برای سنجش میزان آمادگی جسمانی دو گروه استفاده شد و همچنین برای به دست آوردن درصد چربی بدن از کالیپر و با استفاده از فرمول دونقطه ای (سه سر بازو- ساق پا ) لومان و اسلاتر استفاده شد. میزان چربی های سرم خون نمونه ها بر اساس نمونه خونی به دست آمد که در آزمایشگاه پزشکی از آن ها گرفته شد. ابزار اندازه گیری شامل آزمون برتر ایفرد و دستگاه کا لیپر بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری، از آزمون تی مستقل برای مقایسه متغیرهای بین دو گروه و از آزمون همبستگی پیرسون برای ارتباط بین گروهی متغیرها استفاده و نتایج زیر حاصل شد. بین میانگین نمرات آمادگی جسمانی در دو گروه شهری و روستایی، اختلافی معنی دار به نفع گروه روستایی مشاهده شد. بین میانگین درصد چربی بدن دو گروه شهری و روستایی اختلافی معنی دار به نفع گروه روستایی مشاهده شد(گروه روستایی درصد چربی بدن کمتری داشتند). بین متغیرهای چربی سرم خون (TC, TG , LDL, HDL ) دو گروه شهری و روستایی، فقط در دو فاکتور HDL و TC اختلافی معنی دار به نفع گروه روستایی مشاهده شد (گروه روستایی مقادیر بیشتری HDL و TC نسبت به گروه شهری داشتند). بین سطح آمادگی جسمانی و چربی های سرم خون دو گروه شهری و روستایی فقط بین میانگین آمادگی جسمانی با HDL درگروه شهری (410/0=r ) ارتباط مستقیم معنی داری مشاهده شد. بین درصد چربی بدن و چربی های سرم خون دو گروه شهری و روستایی، فقط بین درصد چربی بدن با TG در گروه شهری (367/0=r ) ارتباط مستقیم معنی داری مشاهده شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان