ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۱٬۷۲۸ مورد.
۱۲۸۱.

شیوع چاقی، اضافه وزن و پرفشاری خون و عوامل خطرزای مرتبط با آنها در مردان بزرگسال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شیوه زندگی فعالیت بدنی چاقی فشارخون بالا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷۶ تعداد دانلود : ۱۳۳۲
شیوع چاقی، پرفشاری خون، سطح فعالیت بدنی، و برخی رفتارها و ویژگی های مرتبط با سبک زندگی در 1218 نفـر از رانندگان حمـل و نقـل عمومی درون شهری (رانندگان تاکسی) تهران (میانگین سن شرکت کنندگان 3/12 ± 5/42 سال و وزن آن ها 6/14 ± 9/78 کیلوگرم) بررسی شد. درجه چاقی به شکل خودگزارش دهی و بر اساس رابطه قد به وزن، رفتارهای سبک زندگی، و عوامل دموگرافیک با پرسش نامه برگرفته از مطالعه آدامی و کوردرا (2003) منطبق با شرایط غذایی و سبک زندگی مدیترانه ای و سازگار با شرایط فرهنگی ایران، و فشار خون با فشارسنج دستی ارزیابی شدند. دامنه سن افراد بین 21 تا 71 سال بود. سن کمتر از 35 سال جوان، 36 تا 50 سال میان سال و بیشتر از 50 سال سالمند تعریف شدند. اضافه وزن با شاخص توده بدن 2 kg/m9/29-25 و چاقی با شاخص توده بدن 2kg/m 30< تعریف شد. پرفشاری خون نیز بر اساس معیار سازمان بهداشت جهانی مشخص شد. برای بررسی اختلاف و روابط معناداری بین متغیرها از آزمون های تحلیل واریانس کروسکال والیس، t استودنت، 2 و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد شیوع چاقی، اضافه وزن، مجموع چاقی و اضافه وزن و پرفشاری خون به ترتیب 6/40، 6/26، 2/67 و 4/35 درصد است. شیوع چاقی، اضافه وزن و پرفشاری خون با افزایش سن، کاهش فعالیت بدنی، سابقه بیماری های مرتبط با قلب و عروق، پایین بودن سطح سواد، افزایش درآمد و بیشتر بودن تعداد اعضای خانواده بیشتر می شد (05/0>p). همچنین، بین چاقی و پرفشاری خون در همه گروه های سنی رابطه معناداری وجود داشت (0001/0>p) و بیشترین شیوع چاقی (3/50 درصد) و پرفشاری خون (1/71 درصد) در گروه سنی بیشتر از 50 سال مشاهده شد (05/0>p). و بالاخره در همه گروه های سنی بیشترین درصد شیوع پرفشاری خون در افراد چاق مشاهده شد. به طورکلی، 2/67 درصد رانندگان تاکسی شهر تهران دارای اضافه وزن و چاق بودند. بین الگوهای غذایی و مقادیر شاخص توده بدن رابطه معناداری وجود نداشت. اما بین چاقی و برخی عادت های غذایی مانند مصرف غذاهای پرچرب و شیرینی جات، میان وعده ها، و دسر بعد از غذا رابطه مثبت (05/0>p) و با انجام فعالیت بدنی منظم و افزایش مراقبت های غذایی بدون توجه به کیفیت آن ها، رابطه منفی وجود داشت. به نظر می رسد پیشگیری از چاقی که یکی از مهم ترین مشکلات تهدیدکننده سلامت عمومی است، همچنین پیشگیری از عواملی که موجب شیوع آن می شوند، مانند عادت های غذایی نامطلوب و کمبود فعالیت بدنی، بیش از پیش در جامعه ایرانی ضرورت دارد تا از بروز بیماری های مرتبط با آن ها جلوگیری شود.
۱۲۸۲.

تاثیر مکمل ال کارنیتین بر IL-6 و CRP طی یک دوره تمرینات شنا در شناگران مرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ال کارنیتین التهاب سایتوکین های التهابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰۸ تعداد دانلود : ۱۳۴۳
هدف پژوهش حاضر عبارت است از مطالعه تاثیر مکمل ال کارنیتین بر سطوح ال کارنیتین آزاد، سایتوکین التهابی (6IL-)، و CRP متعاقب یک دوره تمرینات فزاینده شنا در دانشجویان پسر شناگر. بدین منظور 19 دانشجوی داوطلب شناگر دانشگاه ارومیه با میانگین سن 2/1±12/22 سال، وزن 2/7±1/72 کیلوگرم، و حداکثر اکسیژن مصرفی 1/3±2/50 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی (10نفر) و کنترل (9 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی ها مدت 6 هفته تمرینات فزاینده شنا (2000-3500 متر در روز، سه روز در هفته) انجام دادند؛ گروه تجربی (مکمل) روزانه 1000 میلی گرم مکمل ال کارنیتین خوراکی به مدت 6 هفته و گروه کنترل (دارونما) در مدت مشابه دارونما (نشاسته) مصرف کردند. نمونه های خونی به منظور بررسی سطوح ال کارنیتین آزاد، 6IL-، و CRP سرم قبل از شروع دوره و در پایان هفته ششم بعد از فعالیت جمع آوری شدند. نتایج تجزیه و تحلیل آماری داده ها که با آزمون t مستقل و وابسته انجام گرفت، نشان داد در گروه مکمل در پایان هفته ششم غلظت ال کارنیتین آزاد سرم نسبت به سطوح اولیه 27 درصد افزایش (01/0P≤) یافت که در مقایسه با گروه دارونما معنادار بود (001/0P≤). در گروه مکمل غلظت 6IL- و CRP سرم در پایان دوره نسبت به مقادیر قبل از شروع تمرینات تغییرات معناداری نداشت، ولی در گروه دارونما افزایش معناداری مشاهده شد. افزایش غلظت 6IL- و CRP در پایان هفته ششم در گروه دارونما در مقایسه با گروه مکمل از لحاظ آماری معنادار بود (02/0P≤ و 001/0P≤). به نظر می رسد مصرف مکمل ال کارنیتین باعث کاهش پروتئین های التهابی 6IL- و CRP سرم در شناگران می شود. به طور کلی، می توان نتیجه گرفت که مکمل کارنیتین عملکرد سیستم ایمنی و ضد اکسایشی ورزشکاران را بهبود می بخشد.
۱۲۸۳.

تاثیر تمرینات هوازی منتخب بر زمان بروز خستگی در بیماران موتیپل اسکلروزیس

۱۲۸۴.

تاثیر یک جلسه دویدن استق715امتی فزاینده در دو محیط با دمای طبیعی و گرمای ملالایم بر برخی شاخص های دستگاه انعقادی در دختران فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دو استقامتی فزاینده استرس گرمایی ملایم دستگاه انعقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴۵ تعداد دانلود : ۷۵۵
برای مطالعه تاثیر یک جلسه دویدن استقامتی فزاینده در دو محیط با دمای طبیعی و دمای ملایم بر برخی شاخص های دستگاه انعقادی، 27 دانشجوی دختر رشته تربیت بدنی دانشگاه مازندران انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه، NTG یا تمرین در محیط با دمای طبیعی (2 ± 23 درجه سانتیگراد)، HTG یا تمرین در محیط با دمای ملایم (2 ± 33 درجه سانتیگراد) و گروهی موسوم به HG که بدون انجام تمرین فقط در معرض محیط با دمای ملایم قرار داشتند، تقسیم شدند. رطوبت آزمایشگاه برای هر سه گروه در دامنه 5 ±55 درصد حفظ شد. پروتکل آزمون گیری با شدت 65 تا 75 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی هر فرد روی نوارگردان بدون شیب اجرا شد. خونگیری با شرایط کاملاً مشابه در سه مرحله پایه، میان آزمون و 30 دقیقه پس از فعالیت و به د نبال 12 تا 14 ساعت ناشتایی شبانه انجام شد. برای تعیین مقادیر فیبرینوژن، APTT و PT از روش های انعقادی استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون اندازه گیری های مکرر، آنالیز واریانس و t مستقل در سطح 05/0≤ P تحلیل شد. نتایج حاکی از افزایش غیرمعنادار مقادیر فیبرینوژن سه گروه و افزایش معنادار مقادیر APTT گروه های HTG و NTG در مراحل مختلف تحقیق بود. افزایش زمان PT نیز در گروه NTG در مرحله میان و پس آزمون و هم چنین در گروه های NTG و HTG در مرحله پس آزمون در مقایسه با مقادیر پایه معنادار بود. بررسی تغییرات بین گروهی نیز اختلاف معناداری را به لحاظ آماری در مقادیر PT بین گروه های NTG و HG در مرحله پس آزمون نشان داد. براساس این یافته ها می توان گفت که انجام فعالیت بدنی با شدت متوسط موجب بروز تغییراتی در دستگاه انعقادی شده ولی استرس گرمایی ملایم تاثیر زیادی بر دستگاه انعقاد خون نداشته است.
۱۲۸۵.

تاثیر مصرف داروی ایندوماسین بر علائم بیوشیمیایی، عملکردی و ظاهری کوفتگی عضلانی تاخیری ناشی از انقباضات اکسنتریک در مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایندومتاسین کوفتگی عضلانی تاخیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲۰ تعداد دانلود : ۹۷۹
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر مصرف داروی ایندومتاسین بر نشانه های بیوشیمیایی، عملکردی و ظاهری کوفتگی عضلانی تاخیری متعاقب شرکت در برنامه تمرینات اکسنتریک بود. به این منظور 20 مرد داوطلب سالم و غیرورزشکار با میانگین سنی 9/6± 8/25 سال و درصد چربی 3/9 ± 9/15 درصد، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه دارو (10 = n) و دارونما (10=n) تقسیم شدند. در طرح دوسوکور آزمودنی ها 5 روز قبل و 48 ساعت بعد از اجرای آزمون برونگرا روزانه 75 میلی گرم داروی ایندومتاسین یا دارونما دریافت کردند. پدیده کوفتگی عضلانی با استفاده از حرکت پلانتار فلکشن کنترل شده در عضله درشت نی قدامی ایجاد شد. سطوح پروستو گلاندین های E2، درد ادراک شده، محیط ساق پا، زاویه پلانتار فلکشن و دورسی فلکشن قبل و بلافاصله بعد از برنامه تمرینی اکسنتریک اندازه گیری و در فواصل زمانی 24 و 48 ساعت تکرار شد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که مصرف داروی ایندومتاسین مانع افزایش سطوح پروستوگلاندین های E2، شدت درد ادراک شده، محیط دور ساق و کاهش دامنه حرکتی مفصل مچ پا نشد. با این حال، سطوح پروستاگلاندین های E2 در بازه زمانی 24 ساعت (001/0=P) و 48 ساعت (001/0=P) پس از برنامه تمرینی اکسنتریک کاهش یافت. شدت درد ادراک شده نیز در بازه زمانی 24 ساعت (001/0=P) و 48 ساعت (001/0=P) پس از برنامه تمرینی اکسنتریک کاهش یافت. شدت درد ادراک شده نیز در بازه زمانی 24 ساعت (001/0=P) و 48 ساعت (043/0=P) پس از برنامه تمرینی اکسنتریک کاهش یافت. همچنین داروی ایندومتاسین در بازه زمانی 48 ساعت (05/0P<) پس از تمرین تغییرات معنی داری در دامنه حرکتی مفصل مچ پا و اندازه محیط ساق پا به وجود آورد. در مجموع نتایج تحقیق حاضر نشان داد که در دوره بازگشت به حالت اولیه طولانی مدت که اغلب با کوفتگی عضلانی تاخیری همراه است، مصرف داروی ایندومتاسین ممکن است سودمند باشد.
۱۲۸۶.

بررسی میزان تروپونین قلبی و کراتین کیناز در یک جلسه تمرین استقامتی طولانی مدت در ورزشکاران برتر زن سه گانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خستگی قلبی فعالیت استقامتی نارسایی قلبی CK CTNT

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵
مقدمه: تروپونین قلبیT (cTnT) و تروپونین قلبی I (cTnI) پروتئین های موجود در سیستم انقباضی سلول های قلبی و شاخص های بسیار حساس و ویژه از نکروز سلول های قلبی می باشند. هدف این پژوهش مطالعه تاثیر یک جلسه تمرین شدید استقامتی بر برخی از شاخص های آسیب قلبی مثل تروپونین قلبی (cTnT ،cTnI )و کراتین کیناز( (CKو ایزوآنزیم آن ( CK-MB ) در ورزشکاران زن برتر رشته سه گانه می باشد. روش شناسی: به همین منظور ۱۰ زن برتر رشته سه گانه به صورت هدفدار انتخاب شدند. آزمودنیها مسابقه واقعی شامل ۵ کیلومتردویدن، ۲۰ کیلومتر دوچرخه سواری و ۵/۲ کیلومتر دو را طی نمودند. نمونه های خونی در۳ مرحله قبل، بلافاصله و۳ ساعت بعداز فعالیت انجام گرفت. از آنالیز واریانس با اندازه گیریهای تکراری و آزمونt همبسته برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: افزایش معنی داری در میزان cTnT سرمی مشاهده نشد . افزایش معنی داری در میزان cTnIسرمی (μg/l 025/0) ۳ ساعت بعد از فعالیت مشاهده شد(01/0.>P).ا فزایش معنی دار در میزان CK-MB بلافاصله پس از فعالیت مشاهده شد ( ng/ml۵۱۴/۳ در برابر ng/ml ۵۲۶/۵) (01/0>P). هر چند این افزایش ناپایدار بود و ۳ ساعت بعد از فعالیت به میزان پایه نزدیک شد (ng/ml۸۵۵/۴). رابطه معنی داری بین میزان cTnI و CK-MB با cTnT وجود نداشت. اما بین افزایش cTnIو CK-MB رابطه معنی دار مشاهده شد(۶۶۹/۰=r و۰۳۴/۰=P). افزایش معنی داری نیز در میزان CKبعد از 3 ساعت تمرین در تمام ورزشکاران مشاهده شد (01/0>P). بین افزایش CK و CK-MB بعد از فعالیت رابطه معنی داری وجودداشت(022/0=P و707/0 r =). بحث و نتیجه گیری : افزایش CK احتمالا در پاسخ به آسیب عضله اسکلتی بوجود می آید سطح ناپایدار cTnT نشان داد که چنین فعالیت استقامتی منجر به آسیب ساختار قلبی نمی شود و افزایش ناپایدار CK-MB می تواند در پاسخ به فشارهای فیزیولوژیکی تحمیل شده در نتیجه خستگی قلبی باشد. افزایش معنی دار cTnI می تواند در پاسخ به فشارهای همودینامیکی و فیزیولوژیکی یا خستگی قلبی پس از فعالیت استقامتی باشد.
۱۲۸۷.

تاثیر یک دوره فعالیت بدنی 12 هفته ای بر برخی عوامل آمادگی جسمانی، آنتروپومتریکی و لیپیدهای پلاسمایی

۱۲۸۸.

نیمرخ غرق شدن گردشگران در سواحل دریای خزر در طی سالهای 1385- 1380(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دریای خزر غرق شدن عدم امنیت سواحل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸۴ تعداد دانلود : ۸۰۱
هدف این پژوهش بررسی الگوی رفتاری و دموگرافی غرق شدن در طی سالهای 1380 تا 1385 در سواحل دریای خزر در استان مازندران بوده است. این پژوهش از نوع پژوهشهای کاربردی است. برای دریافت اطلاعات لازم جهت ثبت وضعیت دموگرافی افراد غرق شده از پرسشنامه استفاده شده و تجزیه و تحلیل یافتههای پژوهش نیز با استفاده از آمار توصیفی به وسیله نرم افزارهای آماری Excel 2003 و Spss 13 انجام گرفته است. بر اساس یافتههای این پژوهش تعداد افراد غرق شده در طی سالهای 1380 الی 1385 وضعیت منحنی شکل را نشان میدهد. علیرغم کاهش تعداد افراد غرق شده به میزان 6/75 درصد در سال 1381 این روند در طی سالهای 1382 و 1383 به ترتیب نسبت به سال قبل از آن 2/34 و6/12 افزایش یافته است؛ اما در سالهای 1384 و 1385 این روند سیر نزولی پیدا کرده به نحوی که تعداد غرق شدهها در این دو سال نسبت به سال قبل از آن به ترتیب 1/28 و 5 درصد کاهش یافته است. یافتههای پژوهش نشان می دهد از هر 100000 نفر غرق شده در دنیا 50 نفر در سواحل استان مازندران جان خود را از دست می دهند. بر این اساس به نظر می رسد با آموزش مناسب و بهره گیری از ظرفیتهای طبیعی گردشگری دریای خزر بتوان خطرات آسیبی ناشی از غرق شدن که سلامت شهروندان و گردشگران را تهدید میکند را کاهش داد.
۱۲۹۰.

تاثیر تمرین هوازی بر وزن چربی احشایی موش های صحرایی اوارکتومی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین هوازی قد اوارکتومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱۰ تعداد دانلود : ۳۶۲۵
تغییر الگوی توزیع چربی در زنان یائسه با کاهش عملکرد تخمدان ها ارتباط دارد و این امر منجر به افزایش میزان شیوع بیماری های قلبی- عروقی پس از یائسگی می شود. لذا شناسایی روش های کم خطر برای کاهش چربی احشایی در شرایط فقدان استروژن اهمیت دارد. هدف از این پژوهش عبارت است از بررسی اثر تمرین هوازی بر وزن چربی احشایی موش های صحرایی اوارکتومی شده. برای این منظور، تعداد 32 سرموش صحرایی ماده 11 هفته ای از نژاد ویستار با میانگین وزن 36/13± 56/168 گرم به صورت تصادفی هدفدار در سه گروه (اوارکتومی شده و تمرین، شم، اوارکتومی شده) قرار گرفتند. دو هفته بعد از جراحی، موش ها به مدت 8 هفته ( هر هفته 5 روز و هر روز 60 دقیقه با سرعت 26 متر بر دقیقه و شیب 10 درجه) روی تردمیل جوندگان تمرین کردند. در پایان برنامه، همه حیوانات کشته شدند و چربی احشایی به روش جراحی باز استخراج و توزین گردید. برای آزمون فرضیه ها از تحلیل واریانس یکطرفه با آزمون تعقیبی شفه و آزمون t هم بسته استفاده شد. سطح معناداری آماری05/0 P< تعیین شد. نتایج نشان داد که بعد از 8 هفته، اختلاف در وزن بدن و چربی احشایی گروه های اوارکتومی شده و شم معنادار بود. بین وزن بدن گروه های تجربی و کنترل (اوارکتومی شده) بعد از 8هفته تمرین هوازی تفاوت معناداری مشاهده نشد، درحالی که اختلاف چربی احشایی آن ها معنادار بود. وزن بدن و وزن چربی احشایی گروه اوارکتومی شده و میانگین غذای مصرفی و قد گروه تجربی (اوارکتومی شده و تمرین) نسبت به دو گروه دیگر افزایش معناداری داشت. این یافته ها بیانگر نقش ورزش در کاهش چربی احشایی حتی در شرایط فقدان استروژن است.
۱۲۹۱.

تاثیر دمای محیط بر تغییر ناشی از تمرین برونگرایی مقادیر پروتئین شوک گرمایی در دختران فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس گرمایی فعالیت استقامتی دختران فعال پروتئین شوک گرمایی تمرین برونگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷۹ تعداد دانلود : ۶۹۶
یکی از راه هایی که سلول ها می توانند در قبال آسیب یا مرگ سلولی ناشی از هر گونه استرس از جمله ورزش مقاومت کنند سنتز پروتئین های شوک گرمایی(HSP) است. در حالی که مطالعات قبلی افزایش این پروتئین ها را به دنبال تمرین های استقامتی گزارش کرده اند این مطالعه به بررسی تاثیر دمای محیط بر پاسخ HSP72 دختران فعال به دنبال تمرین برونگرایی با وزنه میپردازد. پس از انجام مقدمات پژوهش 27 دانشجوی دختر رشته تربیت بدنی (سن 63/2±44/20 سال وزن 21/11±1/59 کیلوگرم حداکثر اکسیژن مصرفی21/5±84/36 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن در دقیقه) انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه تمرین برونگرا با وزنه در محیط با گرمای ملایم (WHG) تمرین برونگرا در محیط طبیعی(WNG) و قرارگرفتن در معرض محیط با گرمای ملایم (HG) تقسیم شدند. پروتکل تمرین شامل چهار نوبت تمرین برونگرایی جلو بازو بود که دو نوبت آن با 25 تکرار با 50 درصد و دو نوبت نیز با 20-15 تکرار با 60 درصد یک تکرار بیشینه اجرا شد. خون گیری در شرایط مشابه در سه مرحله (پیش آزمون میان آزمون و 30 دقیقه پس از پایان آزمون) و به دنبال 14-12 ساعت ناشتایی شبانه از ورید پیش بازویی دست غیر برتر انجام شد. نمونه های خونی در چند نوبت به آزمایشگاه منتقل شدند و مقادیر HSP72 سرمی با استفاده از روش ساندویچ الایزا و مقادیر کراتین کیناز و کورتیزول نیز به ترتیب به روش آنزیماتیک و الایزا سنجیده شد. داده ها با استفاده از روش آماری مناسب شامل آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر t مستقل و آزمون های تعقیبی LSD و شفه در سطح 05/0 P≤ تحلیل شد. نتایج نشان داد افزایش مقادیر HSP72 در مرحله میانی در هر دو گروه تمرین برونگرا معنی دار و این افزایش در مرحله پسآزمون تنها در گروه WNG معنی دار بوده است. به علاوه تغییرات بین گروهی مقادیر این شاخص معنی دار نبوده است. بر اساس این یافته ها می توان گفت اعمال گرمای ملایم تاثیر قابل توجهی بر تغییرات ناشی از تمرین برونگرایی مقادیر پروتئین شوک گرمایی نداشته است.
۱۲۹۲.

تاثیر بارگیری مکمل کراتین بر آنزیم های شاخص آسیب سلولی در سرم فوتبالیست های جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بارگیری کراتین فعالیت آنزیم های سرمی شاخص آسیب سلولی و فوتبالیست های جوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱۷ تعداد دانلود : ۱۳۶۵
مصرف مکمل کراتین منوهیدرات در دو دهه اخیر برای بهبود عملکرد ورزشی و افزایش توده عضلانی در بین ورزشکاران جوان شیوع زیادی پیدا کرده است. با توجه به تناقضات موجود در زمینه عوارض ناشی از مصرف این مکمل پژوهش حاضر به منظور تعیین تاثیر بارگیری مکمل کراتین بر آنزیم های شاخص آسیب سلولی (LDH CK و(CKMB) در سرم 18 نفر فوتبالیست جوان (با میانگین سنی 3/0±5/17 سال قد 50/6±33/173 سانتی متر و وزن 8/11 ±61/68 کیلوگرم) در قالب طرح نیمه تجربی دو گروهی دوسویه کور با جایگزینی تصادفی انجام شد. گروه آزمون روزانه 3/0 گرم کراتین به ازای هرکیلو گرم از وزن بدن به مدت یک هفته به شکل محلول قندی سوکروز پنج درصد دریافت کردند. در حالی که گروه کنترل به همان اندازه شبه دارو مصرف نمودند. گروه های مورد مطالعه طی دوره بارگیری در تمرینات دایره ای هشت ایستگاهه با شدت60% یک تکرار بیشینه شرکت کردند. میزان تغییرات فعالیت آنزیم های سرمی قبل از بارگیری و 24 ساعت پس از تمرینات دایره ای در حالت پایه با دستگاه اتوآنالایزر به صورت واحد بین المللی در لیتر اندازه گیری شد. میانگین و دامنه اختلافات فعالیت آنزیمی دو گروه پس از بارگیری با آزمون «تی» مستقل در سطح معنی داری پنج درصد بررسی شد. یافته های تحقیق حاکی است که بارگیری مکمل کراتین به طور معنی داری نمی تواند دامنه تغییرات فعالیت آنزیم 52/0 = t LDH 609/0 ≥ p) افزایش دهد. درحالی که دامنه تغییرات فعالیت آنزیم CK (13/5 = t 0004/0 ≥ p) CKMB(10/2 = t 05/0 ≥ p ) به طور معنی دار افزایش پیدا کرد. از این رو می توان نتیجه گیری کرد که بارگیری کراتین منوهیدرات ممکن است تغییرات نامطلوب آنزیم های سرمی شاخص آسیب های بافتی را موجب شود. اما تا روشن شدن نتایج قطعی در مطالعات آتی لازم است ورزشکاران با احتیاط بیشتری از مکمل کراتین منوهیدرات استفاده کنند.
۱۲۹۴.

بررسی تاثیر دوره های کوتاه مدت و متناوب دو نوع برگشت به حالت اولیه فعال و غیرفعال بر سطح لاکتات خون و آنزی مهای لاکتات دهیدروژناز (LDH) و کراتین فسفوکیناز (CPK) در مردان صخر هنورد شهر بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لاکتات برگشت به حالت اولیه (فعال و غیرفعال) CPK LDH

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰۸ تعداد دانلود : ۱۱۶۴
برتری برگشت به حالت اولیه با فعالیت های تداومی ملایم (continuous) در مقابل برگشت به حالت اولیه غیرفعال به خوبی مشخص شده اما زمانِ این گونه برگشت به حالت اولیه طولانی است (60 – 20 دقیقه) و شدت آن نیز قابل کنترل نیست. از طرفی بعد از اغلب فعالیت های ورزشی کوتاه مدت، به برگشت به حالت اولیه کوتاه مدت نیاز است تا ورزشکار به سرعت به حالت طبیعی برگردد و اجرای مطلوب تری داشته باشد. این نوع برگشت به حالت اولیه، به طور کامل از نظر مدت، شدت و نوع فعالیت شناخته نشده است. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر برگشت به حالت اولیه کوتاه مدت (3 دقیقه) در تکرار فعالیت های صخره نوردی بر روی غلظت لاکتات CPK، LDH خون صخره نوردان نخبه مرد است. به این منظور 10 صخره نورد مرد نخبه (با میانگین سنی 92/2± 24 سال، وزن 19/6 ± 60 کیلوگرم، قد 73/5 ± 173 سانتیمتر و BMI 98/2 ± 19) به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. در این مطالعه، صخره نوردران به صورت جابه جایی یا Cross over به فاصله 5 روز در دو آزمایش شامل چهار مرحله 2 دقیقه ای فعالیت صخره نوردی با 3 دقیقه برگشت به حالت اولیه غیرفعال بعد از هر فعالیت در آزمایش اول و 3 دقیقه برگشت به حالت اولیه فعال بعد از هر فعالیت در آزمایش دوم شرکت کردند. هنگام برگشت به حالت اولیه فعال، آزمودنی با شدت VO2max45 درصد بر روی تردمیل می دوید. قبل از هر صعود 2 دقیقه برای نمونه گیری خون از آزمودنی ها در نظر گرفته شد. برای اندازه گیری لاکتات نمونه خونی از مویر گ های لاله گوش و برای LDH و CPK خون، نمونه خونی از ورید ساعد در هر دوره گرفته شد. نمونه گیری خون قبل از صعود اول و بلافاصله بعد از هر دوره برگشت به حالت اولیه انجام گرفت. نتایج نشان داد بین برگشت به حالت اولیه فعال و غیرفعال در مقدار لاکتات و LDH (005/0P<) و CPK (039/0 P<) اختلاف معنی داری وجود دارد. بنابراین بعد از هر دوره برگشت به حالت اولیه فعال، صخره نوردان صعود بعدی را با مقدار لاکتات، LDH و CPK کم تری نسبت به برگشت به حالت اولیه غیرفعال شروع کردند.
۱۲۹۶.

ارتباط بین سرعت در نقطه چرخش لاکتات و مدت زمان ماندن در VO2max هنگام دویدن با سرعت vVO2max در دوندگان استقامتی و نیمه استقامتی حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حداکثر اکسیژن مصرفی دویدن در vVO2max زمان رسیدن به درماندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۷ تعداد دانلود : ۹۶۸
هدف تحقیق حاضر عبارت است از مطالعه ارتباط بین سرعت دویدن در نقطه چرخش لاکتات ((vLTP و زمان ماندن در max2VO (max2TVO) هنگام فعالیت با max2vVO تا رسیدن به درماندگی در دوندگان استقامتی و نیمه استقامتی. بدین منظور 11 دونده عضو تیم ملی دو و میدانی (9مرد و 2زن) در رشته های استقامت و نیمه استقامت با میانگین سن، قد و وزن- به ترتیب 1/1±36/24 سال، 1/2±36/173 سانتی متر، 21±25/63 کیلوگرم- آزمودنی این تحقیق انتخاب شدند. هر آزمودنی در سه آزمون مجزا تا رسیدن به درماندگی روی نوارگردان با شیب صفر درجه و در 3روز متفاوت به فاصله حداقل 48 ساعت شرکت کردند. آزمون اول به منظور سنجش max2VO و max2vVO با سرعت اولیه 10 کیلومتر در ساعت تا رسیدن به درماندگی انجام شد. در آزمون دوم max2TVO، max2TlimVO و max2TAVO آزمودنی ها سنجیده شد. سرعت اولیه دستگاه متناسب با max2vVO آزمودنی ها تنظیم شد. در آزمون سوم vLTP آزمودنی سنجیده شد. شروع آزمون با سرعت 10کیلومتر در ساعت بود که پس از هر 4 دقیقه 1 کیلومتر در ساعت بر سرعت نوارگردان افزوده می شد، تا غلظت لاکتات آزمودنی به فراتر از 5 میلی مول برسد. اطلاعات مربوط به گازهای تنفسی با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS مدل 12 و روش آماری ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد ارتباط معناداری بین vLTP نسبی (max2vVO%) و max2TVO آزمودنی ها وجود ندارد (48/0 P= و 33/0r =). از سوی دیگر، ارتباط مثبت معناداری بین max2TVO و max2TlimVO (000/0P= و 91/0 r =) مشاهده شد. یافته دیگر این تحقیق که بیانگر max2TVO نیز می تواند باشد، ارتباط مثبت معنادار بین max2TlimVO و max2TAVO (001/0 P= و 80/0 r=) است. بنابراین، شاید بتوان چنین پیش بینی کرد که با توجه به ارتباط مثبت معنادار بین متغیرهای ذکر شده، برای افزایش max2TVO بتوان از تمریناتی با شدت max2vVO استفاده کرد.
۱۲۹۷.

اثر یک دوره مسابقه شبه رسمی کاراته بر شاخص های دستگاه ایمنی (CD4، CD8 و CD4/CD8) مردان نخبه کاراته کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پاسخ های ایمنی مسابقات کاراته CD4؛ CD8؛ نسبت CD4

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۸ تعداد دانلود : ۷۹۸
هدف این پژوهش عبارت است از مطالعه تاثیر یک دوره مسابقه شبه رسمی کاراته و یک دوره زمانی ۲٤ ساعته بازیافت بر پاسخ سلول های دستگاه ایمنی (4CD، 8CD و 8CD/4CD). بدین منظور ١۲ کاراته کار تیم ملی به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و در دو جدول منهای ٧٠ کیلوگرم با قد معادل 2/5 ± 175 سانتی متر و BMI معادل 68/1 ± 7/21 کیلوگرم بر مجذور قد، به علاوه ٧٠ کیلوگرم با قد معادل 9/2 ± 8/181 سانتی متر و BMI معادل 3/2 ± 4/25 کیلوگرم بر مجذور قد، به صورت دوره ای به رقابت پرداختند و هر کدام در یک روز ٥ مسابقه را به روش مسابقات رسمی برگزار کردند. نمونه های خونی قبل از مسابقه اول، بعد از مسابقه اول، سوم، پنجم، و بازیافت (۲٤ ساعت پس از اتمام مسابقات) گرفته شد و در آزمایشگاه تخصصی و با روش های ویژه مورد سنجش قرار گرفت. آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون t وابسته برای مقایسه بین مراحل مسابقه و بازیافت استفاده شد. در این پژوهش سلول های 4CD پس از یک دوره مسابقه، در مقایسه با مرحله پیش آزمون، ٤٦ درصد افزایش و ۲٤ ساعت پس از اتمام مسابقات، ٤٤ درصد کاهش نشان دادند. سلول های 8CD نیز پس از مسابقات، در مقایسه با مرحله پیش آزمون، ١۲ درصد کاهش و ۲٤ ساعت پس از آن ٤ درصد افزایش نشان دادند. نسبت سلول های 8CD/4CD در پایان مسابقات، ٨٩ درصد افزایش و ۲٤ ساعت پس از آن ۲١ درصد کاهش داشت. با وجود این، هیچ کدام از این تغییرات معنادار نبود. به طور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد مقادیر استراحتی سلول های 4CD، 8CD و نسبت 8CD/4CD پس از یک دوره مسابقه شبه رسمی کاراته و یک دوره بازیافت ۲٤ ساعته تغییر معناداری نداشتند.
۱۲۹۹.

تاثیر سه و پنج جلسه تمرین تداومی بر پروتئین واکنش دهنده C موش های ویستار با ژنوم 14848(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: CRP شاخص های التهابی تمرین تداومی هوازی HS

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۵ تعداد دانلود : ۸۷۰
پروتئین واکنش دهنده C با حساسیت HS-CRP، حساس ترین شاخص التهابی پیشگویی کننده بیماری قلبی – عروقی است. برای بررسی تاثیر دوازده هفته تمرین تداومی سه و پنج جلسه ای در هفته بر پروتئین واکنش دهنده C با حساسیت زیاد، 56 موش ها صحرایی ماده نژاد ویستار با ژنوم 14848 (با وزن 93/4± 6/325 گرم، سن 21 ماه که دست کم سه ماه از اتمام دوران باروی آنها گذشته بود) انتخاب و به طور تصادفی به گروه کنترل و گروه تمرینی تقسیم شدند. گروه های تمرینی به گروه های تمرینی تداومی 3 جلسه و 5 جلسه در هفته تقسیم شدند. برنامه تمرینی تداومی سه یا پنج جلسه در هفته به مدت 12 هفته با سرعت و مدت تعیین شده اجرا شد. خونگیری حالت ناشتایی در سه مرحله پیش آزمون و به دنبال شش و دوازده هفته تمرین انجام شد. مقادیر HS-CRP گروه کنترل پس از شش و دوازده هفته، افزایش معناداری داشت، در حالی که در هر دو گروه تمرین تداومی در شش هفته نخست تمرین، کاهش غیرمعناداری مشاهده شد که این کاهش در پایان هفته دوازدهم به لحاظ آماری معنادار بوده است. از سوی دیگر، بررسی تغییرات HS-CRP بین سه گروه نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه تمرینی 3 و 5 جلسه ای در مقایسه با گروه کنترل وجود دارد، در حالی که این تفاوت بین دو گروه تمرینی معنادار نیست. باتوجه به نتایج به دست آمده می توان گفت اگرچه درمجموع اثربخشی تمرینات 5 جلسه ای بیش تر از تمرینات 3 جلسه ای در هفته است، ولی برای مهار پاسخ التهابی، طول دوره تمرینی مهم تر از تعداد جلسات تمرینی در هفته است.
۱۳۰۰.

بررسی اثر تداخلی تمرینات ترکیبی (قدرتی و استقامتی همزمان) بر قدرت و توان هوازی بیشینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قدرت استقامت تمرینات ترکیبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۶۱ تعداد دانلود : ۱۶۳۶
نتایج پژوهش های مختلف درباره اثر تداخلی تمرینات ترکیبی بر قدرت و توان هوازی بیشینه (VO2max) متفاوت است. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر شش هفته تمرینات ترکیبی بر قدرت بیشینه و VO2max مردان غیرورزشکار بود. به این منظور 34 دانشجوی غیرفعال و سالم (با میانگین سن 18/1± 22 سال، قد 48/6 ±54/173 سانتیمتر و وزن 50/8 ± 01/65 کیلوگرم) داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به صورت تصادفی در یکی از چهارگروه استقامتی (10=n)، قدرتی (8 = n)، ترکیبی (8 = n) و کنترل (8 = n) قرار گرفتند.گروه استقامتی، برنامه تمرین استقامتی اینتروال بومپا (3 روز در هفته، 25 – 5/12 دقیقه، 70 – 50 درصد HRR) را به مدت شش هفته انجام دادند. گروه قدرتی، برنامه تمرینی قدرتی (3 روز در هفته، 3 ست / 6 حرکت، 85 – 70 %RM1) و گروه ترکیبی نیز از تمرینات استقامتی و قدرتی (تمرین استقامتی قبل از ظهر و تمرین قدرتی بعد از ظهر) را اجرا کردند. گروه کنترل در هیچ برنامه تمرینی شرکت نکردند. کلیه آزمودنی ها قبل و بعد از برنامه تمرینی آزمون های ارزیابی قدرت (حرکت لیفت با دستگاه) و VO2max (آزمون بروس) را انجام دادند. نتایج تحقیق حاضر با تی وابسته نشان داد، اجرای تمرینات ترکیبی به افزایش معنی دار قدرت (00/0=P) و VO2max (00/0=P) آزمودنی ها منجر شد. به علاوه، با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه بین توسعه VO2max در دو گروه استقامتی (18%) و ترکیبی (16%)، اختلاف معنی داری مشاهده نشد (95/0=P). بین مقدار افزایش قدرت بیشینه در گروه قدرتی (39%) و ترکیبی (31%) به لحاظ آماری اختلاف معنی داری مشاهده نشد (31/0=P). نتیجه این که اجرای تمرینات ترکیبی هیچ اثر تداخلی در افزایش قدرت و توان هوازی بیشینه نسبت به گروه های قدرتی و استقامتی نداشت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان