ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۱٬۷۱۶ مورد.
۱۰۰۱.

تأثیر مکمل دهی ویتامین E بر پاسخ فاکتور آنژیوژنیکی به فعالیت وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعالیت وامانده ساز آنژیوژنز VEGF سرمی آنتی اکسیدان ویتامین آلفا دی توکوفریل استات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۵ تعداد دانلود : ۸۵۷
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر مکمل دهی ویتامین E بر پاسخ فاکتور آنژیوژنیکی (سطوح VEGF سرم) به فعالیت وامانده ساز و بررسی ارتباط مکمل دهی ویتامین E با VEGF سرمی در مردان فعال است. بدین منظور، 30 مرد فعال (میانگین ± انحراف معیار: حداکثر اکسیژن مصرفی 54/2 ± 19/40 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه) انتخاب و براساس max2VO به دو گروه مکمل (400 واحد بین المللی ویتامین E به طور روزانه) و دارونما (4/0 گرم آمیلیوم به طور روزانه) تقسیم شدند. پس از 14 روز مکمل دهی، آزمودنی های هر دو گروه فعالیت وامانده ساز (20 دقیقه فعالیت با 50 درصد max2VO و سپس40 دقیقه بعدی با 65 درصد max2VO و 5 دقیقه پایانی با حداکثر تلاش تا حد واماندگی) انجام دادند. نمونه های خونی قبل از دوره مکمل دهی، قبل، بلافاصله و دو ساعت بعد اجرای وامانده ساز گرفته شدند. از آزمون های تحلیل واریانس و همبستگی پیرسون برای تحلیل داده ها استفاده شد. بر اساس نتایج، دو هفته مکمل دهی ویتامین E باعث افزایش معنی دار سطوح سرمی ویتامین E گروه مکمل نسبت به گروه دارونما شد (006/0P=). همچنین، فعالیت وامانده ساز موجب افزایش معنی دار VEGF سرمی بعد از اجرا در گروه مکمل (001/0P=) و دارونما (000/0P=) شد. با وجود این، بین سطوح VEGF سرمی در دو گروه مکمل و دارونما در هیچ یک از وهله های زمانی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (865/0P=). همچنین، بین سطوح ویتامین E و میزان VEGF سرم پایه ارتباط معنی داری وجود نداشت (221/0P=). در نهایت، به نظر نمی رسد مکمل دهی ویتامین E با دوز 400 واحد به مدت 14 روز تأثیر معنی داری بر سطوح VEGF سرمی استراحتی و VEGF ناشی از فعالیت وامانده ساز داشته باشد.
۱۰۰۲.

اثر چهار و هشت هفته تمرین استقامتی منظم بر برخی شاخص های انعقادی موش های صحرایی نر در دوران بلوغ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی بالغ عوامل انعقادی دوران بلوغ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۸ تعداد دانلود : ۷۷۱
رشد سیستم انعقادی در دوران رشد سبب می شود تفاوت های مهمی در فعالیت فاکتورهای کودکان، در مقایسه با بزرگ سالان ایجاد شود. هدف این پژوهش بررسی اثر یک دوره تمرین استقامتی بر برخی شاخص های انعقادی در موش های صحرایی نر بالغ و نابالغ با نژاد ویستار است. 42 سر موش نژاد ویستار (سه هفته) به سه گروه کنترل (26 سر) و تجربی (16 سر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی طی چهار و هشت هفته، با تکرار پنج بار در هفته و با شدت معین اجرا شد. نمونه های خونی، قبل و 24 ساعت پس از آخرین فعالیت بدنی (چهار و هشت هفته تمرین) گرفته شد. فیبرینوژن، PTو APTT همه گروه ها، با شیوه های استاندارد آزمایشگاهی اندازه گیری شد. یافته ها، با استفاده از آزمون t مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه7 و توکی تجزیه و تحلیل شد. سطح معنی داری آماری (05/0P<) در نظر گرفته شد. فیبرینوژن موش ها در دوران بلوغ، پس از چهار هفته تمرین منظم، افزایشی معنی دار داشت (000/0 =P)، اما هشت هفته تمرین در سطوح فیبرینوژن موش های بالغ تفاوت معنی داری ایجاد نکرد (771/0=P ). مقادیر PT گروه های تجربی دوران بلوغ و بالغ، پس از هشت هفته تمرین کاهشی معنی دار داشت (به ترتیب 027/0 و 025/0=P ) و APTT نیز در تمام گروه های تجربی با کاهش معنی دار توأم بود (000/0=P ). نتایج این پژوهش نشان داد سیستم انعقادی، قبل و پس از دوران بلوغ تفاوت های قابل ملاحظه ای دارد که باید از نظر فیزیولوژیکی مورد توجه قرار گیرد؛ بنابراین نوع برنامه تمرینی در سنین مختلف می تواند اثرات متفاوتی داشته باشد.
۱۰۰۳.

آمادگی بدنی زنان کوهنورد و ارتباط آن با عملکرد و موفقیت در صعود به قله مراپیک ( 6654 متر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارتفاع کوهنوردی آمادگی بدنی کوه گرفتگی حاد

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۹۲۶ تعداد دانلود : ۱۱۹۸
هدف این پژوهش مطالعه ارتباط بین موفقیت در صعود به قله ای بلندتر از 6000 متر و نتایج آزمونهای آمادگی بدنی است که معمولاً از سوی فدراسیون کوهنوردی برای انتخاب افراد اعزامی به ارتفاعات اجرا 34 سال، قد: /4±8/ میشود. در پژوهش حاضر ارتباط بین نتایج این آزمونها در 8 کوهنورد زن (سن: 7 60 کیلوگرم) و موفقیت و عملکرد آنها در صعود به قله 6654 /6±3/ 163/9±5/9 سانتیمتر، جرم بدن: 8 متری مراپیک بررسی شد. یافتهها نشان داد موفقیت در صعود به قله با نتایج آزمونهای آمادگی بدنی شامل آزمون کوپر، پرش جفت، بارفیکس، و دراز نشست و نیز حجم تمرینات هفتگی، سن، جرم بدن، شاخص توده بدنی، و درصد چربی بدن کوهنوردان ارتباط معنیداری نداشت. از طرفی موفقیت در صعود به قله ارتباط معنیداری داشت با عملکرد کوهنوردان در ارتفاع بالاتر از 5000 متر در دو روز پیش از به طور .(p=0/ و همچنین سابقه شبمانی در ارتفاعات بالاتر از 3000 متر ( 002 (p=0/ صعود به قله ( 039 کلی آمادگی بدنی کوهنوردان در ارتفاع نزدیک به سطح دریا نمیتواند تضمین کننده موفقیت و عملکرد آنان در ارتفاعات بلند باشد. تجربه و سابقه صعود و شبمانی در ارتفاعات میتواند ملاک بهتری برای تشخیص موفقیت کوهنوردان در صعودهای آتی باشد
۱۰۰۴.

تأثیر مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین مونوهیدرات بر عملکرد، توان و کار عضلانی دانشجویان دختر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توان کراتین مونوهیدرات اوج گشتاور توده بدون چربی بدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵۰ تعداد دانلود : ۱۰۴۰
هدف این پژوهش تأثیر مصرف مکمل کراتین مونوهیدرات بر عملکرد، توان و کار عضلانی دانشجویان دختر ورزشکار است. بدین منظور، 16 نفر از دانشجویان ورزشکار غیررقابتی به طور هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه کراتین (8=n) و دارونما (8=n) تقسیم شدند. در پیش آزمون، عملکرد عضلات (پنج تکرار در سرعت 60 درجه بر ثانیه و 50 تکرار در سرعت 180 درجه بر ثانیه) طی حداکثر انقباض اختیاری درونگرا با پای برتر، توسط دستگاه ایزوکنتیک اندازه گیری شد. اندازه های تودة بدون چربی، درصد چربی و دور ران نیز آزمودنی ها گرفته شد. سپس، گروه کراتین روزانه 20 گرم کراتین را در چهار وعدة پنج گرمی (ساعت 8، 12، 16، 20) به مدت شش روز مصرف کردند. گروه دارونما مانند پروتکل گروه کراتین عمل کردند، با این تفاوت که به جای کراتین، نشاسته مصرف می کردند. همة اندازه گیری ها در پس آزمون طی زمان مشابهی تکرار شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد اوج گشتاور عضلات خم کنندة زانو در سرعت 60 و 180 درجه بر ثانیه، زمان رسیدن به اوج گشتاور در باز کردن در سرعت 180 درجه بر ثانیه، تعداد تکرار حرکت در اوج گشتاور در خم کردن زانو در سرعت 60 و 180 درجه بر ثانیه توان عضلات بازکننده و خم کنندة زانو در سرعت 60 درجه بر ثانیه، کل کار انجام شده در خم کردن و باز کردن زانو در سرعت 60 درجه بر ثانیه در گروه کراتین، در مقایسه با گروه دارونما افزایشی معنی دار داشته است (05/0P<). بین تودة بدون چربی، درصد چربی و دور ران در گروه کراتین و دارونما تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0P<)؛ بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین به بهبود عملکرد عضلانی در دختران ورزشکار منجر می شود و تأثیری بر تودة بدون چربی ندارد.
۱۰۰۵.

مقایسة اثر سه نوع برنامة سرد کردن بر تغییرات سطح لاکتات خون و اجرای بعدی دوندگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماساژ لاکتات سرد کردن فعال سرد کردن غیرفعال دو 400 متر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۶ تعداد دانلود : ۷۴۵
یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر عملکرد ورزشکاران، ایجاد تعادل مناسب بین فعالیت بدنی و دورة بازگشت به حالت اولیه است. برای مقایسة اثر سه نوع برنامه سرد کردن بر میزان تغییرات سطح لاکتات خون و اجرای بعدی دوندگان، 10 نفر از دوندگان منتخب سرعت و نیمه استقامت با بهترین رکورد دو 400 متر در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها در سه روز مختلف، با فاصلة زمانی 72 ساعت، دو 400 متر را اجرا و پس از آن در یکی از برنامه های 10 دقیقه ای سرد کردن شرکت کردند. این برنامه ها عبارت بودند از: روز اول؛ برنامة فعال شامل دو آهسته با شدت 50 -60% حداکثر ضربان قلب، روز دوم؛ برنامه غیرفعال (نشستن روی زمین)، روز سوم؛ ماساژ پا شامل ماساژ نوازشی و ماساژ حجمی. بلافاصله بعد از سرد کردن، آزمودنی ها دو 400 متر را با شدت حداکثر اجرا کردند. لاکتات خون آزمودنی ها در زمان استراحت، بلافاصله پس از اجرای اول و در دقیقه های پنجم و دهم برنامة سرد کردن اندازه گیری شد. تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر نشان داد در دقیقة پنجم و دهم برنامة سرد کردن فعال، غلظت لاکتات خون، در مقایسه با برنامة غیرفعال (01/0P≤ ) و ماساژ (05/0P≤ ) کاهشی معنی دار می یابد. همچنین اجرای دوم در گروه فعال، نسبت به گروه غیرفعال تفاوتی معنی دار داشت (01/0P≤ ). به نظر می رسد که ده دقیقه برنامة سرد کردن فعال، در مقایسه با برنامة غیرفعال و ماساژ بر کاهش سطح لاکتات خون و بهبود اجرای بعدی دوندگان مؤثرتر است.
۱۰۰۶.

مقایسه تأثیر سه نوع برنامه تمرینی قدرتی، سرعتی و استقامتی بر سطوح گلوتاتیون خون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی تمرین با وزنه تمرین سرعتی آنتی اکسیدانت گلوتاتیون خون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۶۶ تعداد دانلود : ۲۵۳۱
برای بررسی و مقایسه تأثیر سه نوع برنامه تمرینی قدرتی، سرعتی و استقامتی بر گلوتاتیون خون دانشجویان پسر غیرورزشکار، 30 نفر دانشجوی پسر غیرورزشکار (میانگین سن2/5± 8/19 سال) به طور تصادفی در سه گروه 10 نفرة تمرینات سرعتی، قدرتی و استقامتی دسته بندی شدند. اعضای هر گروه بر اساس پروتکل تمرینی خاص خود، به مدت چهار ماه، هفته ای سه جلسه تمرین کردند و عملکرد آنها ارزیابی شد. تمرین گروه قدرتی شامل سه سِت تمرین با وزنه با 12 تا 15 تکرار بیشینه برای 10 حرکت، تمرین گروه سرعتی شامل دوهای سرعت 20 الی 60 متر، عبور سریع از مانع، دو سریع از پله به بالا و تمرین گروه استقامتی شامل سه نوع تمرین فارتلک، تداومی و تناوبی بود که به تناوب در سه جلسه، به مدت چهار ماه اجرا شدند. برای تعیین اثرات تمرینات ورزشی بر غلظت گلوتاتیون، از تمام آزمودنی ها دو نمونه خونی، قبل از شروع تمرین و 72 ساعت بعد از انجام آخرین جلسه تمرینی گرفته شد. به منظور بررسی تفاوت سطح گلوتاتیون در سه گروه، داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون t همبسته (مقایسه اختلاف های بین غلظت های قبل و بعد از تمرین) تحلیل شدند. نتایج نشان داد برنامه تمرینات قدرتی، سرعتی و استقامتی سبب می شود مقادیر گلوتاتیون خون (001/0=p)، در مقایسه با قبل از تمرین افزایش یابد و این افزایش در هر سه نوع تمرین معنی دار بود. همچنین مقایسه بین-گروهی داده ها نشان داد بین دو گروه سرعتی و استقامتی از نظر میزان افزایش گلوتاتیون تفاوت معنی داری وجود دارد (013/0=p). به طور کلی، نتایج این تحقیق نشان داد انواع روش های تمرینات ورزشی (اعم از قدرتی، سرعتی و استقامتی) بر افزایش میزان گلوتاتیون خون مؤثرند و اینکه از بین شیوه های تمرینی رایج، تمرینات استقامتی، در مقایسه با تمرینات دیگر در افزایش میزان گلوتاتیون خون مؤثرترند.
۱۰۰۷.

تأثیر یک دوره تمرین هوازی موزون بر سطوح استراحتی ویسفاتین و برخی عوامل خطرزای متابولیک زنان دچار اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نیمرخ لیپیدی ویسفاتین تمرین موزون هوازی مقاومت به انسولین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۶ تعداد دانلود : ۷۷۳
ویسفاتین، آدیپوکین تازه کشف شده ای است که با چاقی افزایش می یابد. به روشنی مشخص نیست که تمرینات موزون هوازی می توانند با تغییرات توده چربی و سطح چربی های خون در کاهش غلظت ویسفاتین پلاسما مؤثر باشند. هدف از این پژوهش تأثیر یک دوره تمرین هوازی موزون بر سطوح استراحتی ویسفاتین و برخی عوامل خطرزای متابولیک زنان دچار اضافه وزن بود. 23 نفر از دانشجویان دختر چاق با دامنة سنی 29- 18سال و BMI برابر یا بیشتر از 30 کیلوگرم بر متر مربع و محیط دور کمر برابر یا بیشتر از 88 سانتی متر، که در هیچ گونه برنامة تمرینی منظم و سازمان یافته شرکت نداشتند انتخاب شدند و به طور تصادفی در 2 گروه کنترل (10 نفر) و تجربی(13 نفر) قرار گرفتند. برنامة تمرین ورزشی هوازی شامل 8 هفته تمرین هوازی موزون، هر هفته 3 جلسه و هر جلسه 60 دقیقه بود که با 55 درصد ضربان قلب بیشینه در هفتة اول شروع شد و به تدریج با پیشرفت برنامة تمرینی به 70 درصد ضربان قلب بیشینه رسید. غلظت ویسفاتین و انسولین ناشتا به روش الایزا، کلسترول، تری گلیسرید، لیپوپروتئین با دانسیتة بالا و لیپوپروتئین با دانسیتة پایین و گلوکز به روش آنزیماتیک و مقاومت به انسولین با معادلة HOMA اندازه گیری شد. از آزمون t همبسته و مستقل به ترتیب برای بررسی تغییرات درون گروهی و بین گروهی با سطح معناداری α ≤ 0. 05 استفاده شد. نتایج نشان داد اجرای 8 هفته تمرین هوازی موزون به کاهش معنی دار سطح سرمی ویسفاتین پلاسما منجر شده است(002 /0=p) ، همچنین تمرین هوازی موزون موجب کاهش معنی داری در غلظت تری گلیسرید پلاسما (04 /0=p) ، کلسترول پلاسما (02 /0=p) ، غلظت LDL پلاسما (01 /0=p) و همچنین افزایش معنی داری در غلظت HDL پلاسما (005 /0=p) شد. علاوه بر این تغییر معنی داری در غلظت انسولین، گلوکز و مقاومت به انسولین مشاهده نشد. به نظر می رسد 8 هفته تمرین هوازی موزون می تواند از طریق کاهش تودة چربی بدن، محیط دور کمر، باسن، کاهش وزن و بهبود نیمرخ های لیپیدی از جمله کاهش LDL، تری گلیسرید، کلسترول و افزایش HDL در کاهش ویسفاتین پلاسما در زنان چاق مؤثر باشد
۱۰۰۸.

مقایسة اکسیداسیون سوبسترا و هزینة کل انرژی طی دویدن با شدت سبک و متوسط تا واماندگی و یک ساعت پس از آن در دانشجویان پسر چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دویدن با شدت سبک اکسیداسیون سوبسترا دانشجویان چاق هزینة انرژی متوسط واماندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴۰ تعداد دانلود : ۶۵۲
هدف تحقیق حاضر، مقایسة اکسیداسیون سوبسترا و هزینة کل انرژی طی دویدن با شدت سبک و متوسط تا واماندگی و یک ساعت پس از آن در دانشجویان پسر چاق بود. به این منظور در یک طرح تحقیق متقاطع، 11 دانشجو (با میانگین سن 69 /1±45 /20 سال، شاخص تودة بدنی 3 /1±26 /31 کیلوگرم بر متر مربع و درصد چربی بدن 53 /3±47 /28 درصد) شرکت کرده و دو پروتکل ورزش، دویدن با شدت سبک (45 درصد VO2max معادل 66 درصد ضربان قلب بیشینه) و شدت متوسـط (60 درصد VO2max معادل 76 درصد ضربان قلب بیشینه) را به فاصلة 11 روز روی نوار گردان اجرا کردند. گازهای تنفسی آزمودنیها نیم ساعت قبل از فعالیت در حالت خوابیده (حالت پایه)، در حین فعالیت سبک و متوسط تا واماندگی و یک ساعت پس از فعالیت به عنوان EPOC جمع آوری و تجزیه و تحلیل شد. مقدار اکسیداسیون چربی، کربوهیدرات و هزینه انرژی از طریق کالریسنجی غیرمستقیم اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که در طول فعالیت ورزشی، اکسیداسیون چربی در ورزش با شدت متوسط به طور معناداری بیشتر از ورزش با شدت سبک بود، اما در کل فعالیت، تفاوت معناداری بین دو شدت ورزشی مشاهده نشد. اکسیداسیون کربوهیدرات در طول فعالیت و در کل فعالیت بین دو شدت ورزش تفاوت معناداری نداشت. همچنین در کل فعالیت ورزشی، هزینة انرژی در ورزش سبک به طور معناداری بیشتر از ورزش متوسط بود. در نتیجه میتوان گفت ورزش سبک تا واماندگی در مقایسه با ورزش متوسط تا واماندگی برای کاهش وزن بهتر است. اما اگر زمان فعالیت را در نظر نگیریم، به علت اینکه حداکثر اکسیداسیون چربی در شدت نزدیک به شدت متوسط اتفاق می افتد، فعالیت های ورزشی با شدت متوسط برای حداکثر اکسیداسیون چربی و کاهش وزن مناسب تر است.
۱۰۰۹.

تأثیر تمرینات ترکیبی بر برخی آدییوکاین ها و شاخص حساسیت انسولینی در دختران دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین ترکیبی واسپین کمرین ویسفاتین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۸۰
مقدمه: بافت چربی بافت فعالی است که در تنظیم واکنش های متابولیسمی و سیستمیک دخالت دارد و این عملکرد را به واسطه ترشحات شبه هورمونی خود، به ویژه، آدیپو کاین ها، به انجام می رساند. هدف: تحقیق حاضر در پی شناسایی اثر 12 هفته تمرینات ترکیبی بر تغییرات آدیپوکاین های واسپین، کمرین، ویسفاتین و حساسیت انسولینی در دختران دارای اضافه وزن بود. روش شناسی: برای دست یابی به هدف فوق، 30 دانشجوی داوطلب غیر فعال و دارای شاخص توده بدنی بین 27 تا 30 انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره قرار گرفتند: الف- تمرینات ترکیبی (استقامتی – مقاومتی ) ب- گروه کنترل. از هر دو گروه در دو مرحله قبل و بعد از تمرین، در حالت 12 ساعت ناشتایی شبانه، نمونه گیری خونی به عمل آمد. گروه آزمایشی 12 هفته، 4 جلسه در هفته، 2 جلسه تمرینات استقامتی را با شدت 80 -60 درصد حداکثر ضربان بیشینه و 2 جلسه تمرین مقاومتی را با شدت 80 -60 درصد حداکثر یک تکرار بیشینه در 7 ایستگاه (3 ست، 8-12 تکرار) بر روی عضلات دوسر، سه سر، خلفی– فوقانی پشت، تحتانی شکمی، چهار سر رانی، سرینی و همسترینگ، انجام دادند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل برای مقایسه دو گروه آزمایشی و کنترل و آزمون تی زوجی برای مقایسه میانگین ها در پیش و پس آزمون دوگروه صورت گرفت و سطح معنی داری 05/0P≤ درنظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد 12 هفته تمرین ترکیبی، سبب بهبود معناداری در وزن (004/0p=)، شاخص توده بدنی (009/0p=)، اکسیژن مصرفی بیشینه (0001/0p=)، درصد چربی(017/0p=)، نسبت محیط کمر به لگن(014/0p=)، نسبت به گروه کنترل شد، کاهش معناداری در TG (035/0p=) واسپین(05/0p=) و ویسفاتین(012/0p=) ایجاد شد، (024/0p=) HDL و (0006/0p=) GH افزایش معناداری نشان داد، ولی مقادیر کمرین (65/0p=)، گلوکز (98/0p=) انسولین (91/0p=) و حساسیت انسولینی (398/0p=) کاهش معناداری نداشت. نتیجه گیری: می توان گفت انجام 12 هفته تمرینات ترکیبی، در دختران دارای اضافه وزن سبب کاهش آدیپوکاین های واسپین و ویسفاتین شده و افزایش هورمون رشد را به دنبال داشته، همینطور با بهبود برخی از عوامل نیمرخ لیپیدی همراه بود.
۱۰۱۰.

رابطه ویژگی های تعادل ایستا و پویا با انواع بیماری ام اس در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعادل ایستا تعادل پویا ام اس

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۹۶۴ تعداد دانلود : ۳۹۶
اماس بیماری مادامالعمری است که به شکلهای مختلف فرد را درگیر میکند. شناخت ویژگیهای تعادلی انواع مختلف این بیماری مزمن و مقایسه آن با افراد سالم متخصصان را در کنترل عوارض انواع مختلف این بیماری یاری میدهد. هدف این تحقیق شناسایی خصوصیات تعادلی ایستا و پویای افراد مبتع به اماس و - مقایسه آنها با افراد سالم بود. 02 زن بیمار مبتع به اماس در سه گروه ) 27 عودکننده فروکش کننده، 10 پیشرونده ثانویه، 11 پیشرونده اولیه( و 26 زن سالم بهعنوان گروه کنترل در این پژوهش شرکت کردند. آزمون تعادل ایستا )حالت استاتیک( و پویا )حالت دینامیک با درجه هشت( به صورت کلی، جانبی و عقبی - جلویی توسط دستگاه بایودکس از هر چهار گروه به عمل آمد. از آزمون کلموگروف اسمیرنف جهت بررسی طبیعی بودن توزیع دادهها و آزمون کای اسکور )مجذور خیدو( برای بررسی ارتباط بین پارامترهای تحقیق - با نوع بیماری اماس استفاده شد. جهت مقایسه پارامترهای پژوهش بین زنان سالم و مبتع به بیماری اماس درصورت طبیعی بودن توزیع دادهها از آزمون t نمونههای مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که بین شاخص تعادل کل و سطح جانبی در حالت ایستا و پویا در زنان مبتع به انواع مختلف بیماری اماس تفاوت معنیدار 6/ وجود دارد ) 60 P< (. گروه اماس پیشرونده اولیه تعادل ایستا و پویای ضعیفتر و گروه اماس عود کننده - فروکش کننده تعادل ایستا و پویای قویتری در مقایسه با گروههای دیگر داشتند. بین تعادل ایستا و پویای - 6/ انواع مختلف بیماران اماس در سطح قدامی خلفی اختعف معنیدار مشاهده نشد ) 60 P> (. در حالی که اختعف بین شاخص تعادل ایستا و پویا در همه سطوح بین گروه کنترل و بیماران اماس معنیدار بود 6/60( P< (. با توجه به یافتههای تحقیق، زنان مبتع به اماس عودکننده فروکش کننده تعادل ایستا و پویای بهتری نسبت به انواع پیشرونده، خصوصاً پیشرونده اولیه، داشتند. تعادل ایستا و پویای زنان مبتع به انواع اماس ضعیفتر از زنان سالم بود
۱۰۱۱.

بررسی تغییرات متابولیسم نور اپی نفرین و شاخص هامیلتون به دنبال تمرینات منظم هوازی در آب و ارتباط آنها در دختران با افسردگی متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دختران افسرده تمرینات هوازی در آب 3- متوکسی- 2- هیدروکسی فنیل گلیکول- سولفات هامیلتون

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی روانشناسی ورزشی آموزش و پژوهش در روانشناسی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۷۷۴ تعداد دانلود : ۳۶۴
مطالعات زیادی اثر تمرینات ورزشی را در دختران افسرده بررسی کردهاند، با وجود این، تأثیر تمرینات مننم در محیطهای مفرح بهویژه بر شاخصهای مرتبط با متابولیس نوراپینفرین در دختران افسرده کاملاً مشخص سولفات ادراری و شناخص MHPG نیست. برای بررسی تأثیر شش هفته راه رفتن تناوبی در آب بر تغییرات 81 سناله بنا درجنه - امتیاز هامیلتون و همچنین ارتباط آنها در دختران افسرده، 42 داننشآمنوز دختنر 81 افسردگی متوسط به صورت تصادفی به دو گروه تمرینی و کنترل تقسی شدند. آزمودنیهنای گنروه تمریننی، پروتکل تمرینی پیاده روی تناوبی پیشرونده در آب را به مدت 6 هفته و هفتهای 3 جلسه با شندت 66 تنا 06 درصد حداکثر ضربان قلب اجرا کردند. شاخص هامیلتون و نمونههای ادراری به مدت 42 ساعت قبل و پس از HPLC-flurometric سولفات ادراری از روش MHPG 6 هفته تمرین جمعآوری شد. برای اندازه گیری و ضنریب همبسنتگی پیرسنون در سنط t اسنتفاده شند. داده هنا بنا اسنتفاده از آزمنونهنای detection سولفات ادراری و حداکثر اکسیژن مصنرفی MHPG تحلیل شد. نتایج حاکی از افزایش معنیدار P 0/05 و کاهش معنیدار نمرات مقیاس هامیلتون در گروه تمرینی به دنبال 6 هفته تمرین در مقایسه با گروه کنترل و حداکثر اکسیژن مصرفی مشاهده شد. MHPG بین ) r=6/ بود. به علاوه، همبستگی مثبت معنیداری ) 61 و نمنرات مقیناس هنامیلتون در MHPG بنین )r= - 6/ همچننین، همبسنتگی معکنوس معننیداری ) 14 پیشگویی افسردگی بهدست آمد. این یافتهها از نقش فعالیت منم بدنی بهویژه در محیطهای مفرح در بهبود سنولفات ادراری منیتنوان از آزمنون MHPG وضعیت افسردگی حمایت میکند. به علاوه، به جای سننشش هامیلتون نیز استفاده کرد
۱۰۱۲.

ارزیابی سطوح فعالیت بدنی با استفاده از هزینه انرژی روزانه در پسران 8 تا 16 سال مدارس منطقه شمال غرب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پسران پرسش نامه هزینه انرژی روزانه روائی سنجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۰ تعداد دانلود : ۸۴۲
هدف پژوهش حاضر ارزیابی سطوح فعالیت بدنی با استفاده از هزینه انرژی روزانه در پسران 8 تا 16 سال مدارس منطقه شمال غرب کشور بود. در این پژوهش تعداد 2787 نفر از دانش آموزان 8 تا 16 سال مدارس منطقه شمال غرب کشور شرکت کردند. قد (سانتی-متر)، وزن (کیلوگرم)، درصد چربی (%)، شاخص توده بدن (کیلوگرم/ مترمربع) و هزینه انرژی روزانه (کیلو ژول/ کیلوگرم وزن بدن/ روز) با استفاده از پرسش نامه ارزیابی سطوح فعالیت بدنی بر مبنای هزینه انرژی روزانه (QAPACE) اندازه گیری شدند. تکرارپذیری پرسش نامه با استفاده از روش آزمون– آزمون مجدد انجام گرفت. همچنین از آزمون های آماری تی همبسته برای مقایسه متغیرها در مراحل زمانی مختلف، همبستگی درون خوشه ای (ICC) و ضریب همبستگی پیرسون برای ارزیابی و همچنین تعیین روائی و تکرارپذیری اندازه گیری ها استفاده شد. ضریب همبستگی درون خوشه ای برای درصد چربی بدن در گروه های سنی 10-8، 13-11 و 16-14 سال به ترتیب برابر با 99/0، 99/0 و 99/0، برای هزینه انرژی روزانه در گروه های سنی 10-8، 13-11 و 16-14 سال به ترتیب برابر با 98/0، 98/0 و 99/0 و برای شاخص توده بدنی در گروه های سنی 10-8، 13-11 و 16- 14 سال به ترتیب برابر با 00/1، 00/1 و 00/1 بود. همچنین نتایج مطالعه حاضر نشان داد که میزان متوسط هزینه انرژی روزانه با افزایش دامنه سنی تغییری محسوس دارد (05/0 P≤) به طوری که پسران با دامنه سنی10 – 8 سال فعال تر از پسران با دامنه سنی 13-11 و 16-14 سال بودند. به علاوه، در گروه های سنی 10-8، 13-11 و 16- 14سال، متوسط هزینه انرژی روزانه به ترتیب برابر 131، 4/120 و 85/121 کیلوژول در کیلوگرم وزن بدن در روز بود که از سطح متوسط نرم بین اللملی (در سطح 50 درصد به ترتیب 138، 124 و 136 کیلوژول در کیلوگرم وزن بدن در روز) پایین تر بود. در مجموع، نتایج طرح پژوهشی حاضر نشان می-دهد که دانش آموزان در هر سه گروه سنی، نسبت به مقادیر استاندارد هزینه انرژی روزانه از مقادیر پایین هزینه انرژی روزانه برخوردارند و پرسش نامه استفاده شده در پژوهش حاضر از تکرارپذیری مطلوب برای ارزیابی سطوح فعالیت بدنی با استفاده از هزینه انرژی روزانه در پسران 8 تا 16 سال مدارس منطقه شمال غرب کشور برخوردار می باشد.
۱۰۱۳.

اثر 8 هفته تمرین استقامتی با مدت های مختلف بر سطوح فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز در پلاسمای موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موش های صحرایی BDNF پلاسما مدت فعالیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲۶ تعداد دانلود : ۱۲۱۹
فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) پروتئین دایمر 119 اسیدآمینه ای به وزن KDa5/13 است که از نظر ساختاری شبیهِ فاکتور رشد عصبی است. هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثر 8 هفته تمرین استقامتی با مدت های مختلف روی سطوح BDNF پلاسما در موش های صحرایی نر نژاد ویستار بود. برای این منظور 40 سر موش نر 8 هفته ای با میانگین وزن 10 ± 189 گرم از انستیتو پاستور شمال ایران تهیه، و به طور تصادفی در گروه های کنترل، شم و دو گروه تمرینی تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت 8 هفته، هر هفته 5 روز با شدت 20 متر بر دقیقه با مدت های 30 و 60 دقیقه و شیب صفر درجه روی نوارگردان ویژه جوندگان تمرین کردند. داده ها به روش آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که سطوح BDNF پلاسما در گروه های تمرینی ( گروه 30 دقیقه 036/0P=؛ گروه 60 دقیقه 048/0P=) در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری (05/0< p) افزایش یافت. نتایج این تحقیق نشان می دهد که تمرینات استقامتی به مدت 30 دقیقه و 60 دقیقه، هر دو، سبب افزایش سطوح BDNF پلاسما می شود و بین دو مدت تفاوتی معنی دار وجود ندارد. بنابراین پیشنهاد می شود که در افزایش سطوح BDNF پلاسما در پاسخ به تمرین ورزشی، بین مدت های مختلف تمرین تفاوتی معنی دار وجود ندارد.
۱۰۱۴.

مقایسه تاثیر یک جلسه فعالیت حاد مقاومتی و هوازی بر دستگاه دفاعی آنتی اکسیدانی و پراکسیداسیون لیپیدی در مردان جوان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین حاد مقاومتی تمرین حاد هوازی سیستم دفاعی آنتی اکسیدانی مردان جوان سالم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۹۴
مقدمه و هدف: اثر تمرینات حاد هوازی و مقاومتی بر دفاع آنتی اکسیدانی و پراکسیداسیون لیپیدی به خوبی مطالعه نشده است. هدف تحقیق حاضر بررسی ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (TAC)، بیلی روبین، و مالون دی آلدهید (MDA) پلاسما پس از یک جلسه تمرین حاد مقاومتی و هوازی در مردان جوان سالم است. روش شناسی: تحقیق از نوع نیمه تجربی است. شرکت کنندگان 29 نفر از دانشجویان سنین 19 تا 23 سال بودند که به طور تصادفی به سه گروه شامل گروه تمرین حاد مقاومتی (10 نفر)، گروه تمرین حاد هوازی (10 نفر) و گروه کنترل (9 نفر) تقسیم شدند. شرکت کنندگان فاقد هر گونه بیماری و عدم اعتیاد به سیگار یا مصرف مکمل های غذایی بودند. TAC، بیلی روبین و MDA با کیت های استاندارد و ابزارهای دقیق آزمایشگاهی اندازه-گیری گردیدند. برای مقایسه میانگین ها از آزمون های پارامتریک t همبسته و آنالیز واریانس یک راهه استفاده شد. تجزیه و تحلیل های آماری با نرم افزار SPSS نسخه 16 انجام گرفت و سطح معنی داری 05/0p < منظور گردید. یافته ها: بعد از یک جلسه فعالیت حاد مقاومتی و هوازی، میزان بیلی روبین (به ترتیب 006/0 p < و 005/0p < ) و TAC (به ترتیب 001/0p < و 02/0p < )، افزایش معناداری یافت؛ اما در میزان MDA تغییر معنی داری مشاهده نشد (05/0p>). میانگین تغییرات در هیچ کدام از عوامل آنتی اکسیدانی و پراکسیداسیون لیپیدی سرم، بین گروه ها معنادار نبود (05/0p>). بحث و نتیجه گیری: انجام یک جلسه تمرین حاد مقاومتی و هوازی، به یک نسبت باعث پاسخ سیستم دفاعی آنتی اکسیدانی بدن می شود؛ و بر اساس نوع و ماهیت تمرین، نمی توان بین پاسخ های داده شده، تفاوتی قائل شد.
۱۰۱۵.

پاسخ حاد گرلین تام پلاسما به تمرین مقاومتی دایره ای شدید در دو حالت ناشتایی و تغذیه پرکربوهیدرات در مردان جوان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گرلین تام پلاسما تمرین مقاومتی دایره ای ناشتایی غذای پرکربوهیدرات مردان جوان سالم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۸۷
مقدمه: فعالیت های ورزشی شدید به دلیل ماهیتشان منجر به تعادل انرژی منفی حاد می شوند، اما در برخی موارد تغییرات ناشی از ورزش در محرک های عصبی یا هورمونی می تواند اختلال متابولیکی طولانی مدتی را به وجود آورد. گرلین یک پپتید مترشحه از معده است و نقش مهمی در تعادل انرژی، چاقی و رفتار دریافت غذا ایفا می کند. این هورمون به عنوان تحریک کننده اشتها و اکتساب وزن عمل می کند. هدف این پژوهش بررسی پاسخ حاد گرلین تام پلاسما به یک جلسه تمرین مقاومتی دایره ای با شدت80 درصد یک تکرار بیشینه در دو حالت ناشتایی و تغذیه پرکربوهیدرات در مردان جوان سالم بود. روش شناسی: چهل دانشجوی پسر (میانگین سن 08/1±10/22 سال، قد 03/5±55/173 سانتی متر، وزن 63/7±24/65 کیلوگرم و نمایه ی توده ی بدنی33/0± 02/21 کیلوگرم بر متر مربع) به طور تصادفی به دو گروه تجربی و دو گروه شاهد تقسیم شدند و سطوح گرلین تام، هورمون رشد، گلوکز و انسولین پلاسمای آزمودنی ها قبل و بلافاصله بعد از یک جلسه تمرین اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون آنالیز واریانس دو سویه نشان داد یک جلسه تمرین مقاومتی با شدت۸۰ درصد یک تکرار بیشینه در حالت تغذیه پرکربوهیدرات و ناشتایی اثر معنی داری بر سطوح گرلین تام، انسولین و GH پلاسما نداشت (05/0p). نتیجه گیری: افزایش گلوکز پلاسما احتمالا در اثر افزایش روند فرایند گلیکوژنولیز کبدی است که منجر به اعمال اثر مهاری گلوکز بر گرلین و عدم افزایش معنی دار گرلین شده است؛ هرچند ممکن است زیر گروه های گرلین تام تغییر نموده باشند. علی رغم بهبود عملکرد ورزشی متعاقب تغذیه پر کربوهیدرات، این احتمال وجود دارد که عدم تغییر سطح گرلین پلاسما پس از فعالیت شدید مقاومتی، نتواند احساس گرسنگی یا مقدار دریافت غذا پس از فعالیت را تحریک و متعاقب آن ذخایر از دست رفته انرژی را جبران نماید.
۱۰۱۶.

اثر 12 هفته پیاده روی بر سطوح پلاسمایی لپتین زنان یائسه مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرطان پستان پیاده روی لپتین انسولین شاخص های آنتروپومتریک ظرفیت هوازی اوج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷۸ تعداد دانلود : ۱۰۵۸
بین سطوح بالای لپتین و خطر بروز سرطان پستان در زنان یائسه ارتباط مستقیمی وجود دارد. از این رو، هدف از این پژوهش، بررسی اثر 12 هفته پیاده روی بر سطوح پلاسمایی لپتین زنان یائسه مبتلا به سرطان پستان بود. به این منظور 19 زن یائسه مبتلا به سرطان پستان با دامنه سنی 50 تا 65 سال (7/2 + 05/55) که جراحی، شیمی درمانی، پرتودرمانی را انجام داده و تحت هورمون درمانی از طریق لتروزول بودند، به دو گروه تقسیم شدند. گروه تجربی 11 نفر و گروه کنترل 8 نفر). گروه تجربی برنامه تمرینی شامل 25 تا 45 دقیقه پیاده روی را با شدت 45 تا 65 درصد ضربان قلب هدف، 3 جلسه در هفته به مدت 12 هفته اجرا کردند. پیش و پس از 12 هفته، لپتین، انسولین، گلوکز، مقاومت به انسولین، شاخص های آنتروپومتریک و ترکیب بدن(وزن بدن، BMI، درصد چربی بدن، WHR و WC ) و VO2peak آزمودنی ها اندازه گیری شد. اطلاعات به دست آمده از طریق آزمون تحلیل کوواریانس ANOVA، تجزیه وتحلیل شد (05/0 P<). نتایج نشان داد، پس از 12 هفته، لپتین، VO2peak، وزن بدن BMI بین گروه کنترل و تجربی، به طور معنادار تفاوت داشت (05/0P<)، اما بین دیگر متغیرها تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0P<). لپتین در گروه تجربی 23/1 درصد کاهش و در گروه کنترل 4/7 درصد افزایش، وزن بدن در گروه تجربی 3/3 درصد کاهش و در گروه کنترل 0/2 درصد افزایش، BMI درگروه تجربی 3/2 درصد کاهش و در گروه کنترل 1 درصد افزایش، VO2peak در گروه تجربی 2/8 درصد افزایش و در گروه کنترل 5/5 درصد کاهش یافت. از نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که پیاده روی می تواند موجب بهبود VO2peak ، وزن بدن و BMI و کاهش سطح لپتین پلاسما در زنان یائسه مبتلا به سرطان پستان شود.
۱۰۱۷.

اثر خستگی عضلات اکستنسور زانو و پلانتار فلکسور مچ پا بر تعادل پویا در مردان سالمند فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعادل پویا خستگی سالمندان فعال

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی بیومکانیک ورزشی بیومکانیک بالینی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۱۳۵۰ تعداد دانلود : ۵۵۶
هدف از انجام تحقیق، مقایسه اثر خستگی عضلات اکستنسور زانو و پلانتار فلکسور مچ پا بر تعادل پویا در مردان سالمند فعال بود. 15 نفر از سالمندان بالای 60 سال که هفتهای سه بار در فعالیتهای آمادگی جسمانی 168.4 سانتیمتر و وزن ± 72 سال، قد 4.8 ± شرکت داشتند، با میانگین و انحراف استاندارد سنی 6.57 70.5±7.4 کیلوگرم، بدون سابقه آسیب در اندام تحتانی، در این تحقیق شرکت کردند. برای برآورد تعادل 5 دقیقه کشش و دوی نرم)، از تست تعادل ستاره - پویای آزمودنیها، پس از گرمکردن مختصر ( 10 (SEBT) 1 در هشت جهت استفاده شد. برای ایجاد خستگی در عضلات اکستنسور زانو و پلانتار فلکسور مچ پای آزمودنی ها حرکات بازشدن زانو و پلانتار فلکشن مچ پا در تکرارهای 50 تایی و ستهای نامحدود، با 50 درصد یک تکرار بیشینه و استراحت چهار دقیقهای بین ستها اجرا شد. فرض بر این بود که در هر کدام از تکرارها که آزمودنی قادر به ادامه حرکت نباشد خستگی اتفاق افتاده است. آزمون خستگی در دو گروه عضلانی مورد مطالعه، با فاصله 72 ساعت و تاحد ممکن در شرایط مساوی اجرا شد. پس از اعمال به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی، SEBT برنامه خستگی پس آزمون استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان داد که اعمال p≤ 0/ همبسته و مستقل در سطح معنیداری 05 t آزمون برنامه خستگی در عضلات اکستنسور زانو و پلانتار فلکسور مچ پا باعث کاهش معنیدار فاصله دستیابی در می شود. ضمن اینکه اعمال برنامه خستگی در ناحیه زانو باعث کاهش بیشتر فاصله دستیابی SEBT آزمون آزمودنیها شد. با توجه به یافتههای این تحقیق میتوان توصیه کرد که در طراحی برنامههای تمرینی، که با هدف افزایش تعادل پویا در گروه سالمندان طراحی میشود، افزایش استقامت عضلانی اندام تحتانی در ناحیه زانو مورد توجه قرار گیرد
۱۰۱۸.

مقایسه تاثیر یک جلسه فعالیت هوازی و بی هوازی بر تغییرات نسبت IgA به پروتئین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دختران غیرورزشکار آزمون RAST آزمون شاتل ران ایمونوگلوبولین A بزاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۶ تعداد دانلود : ۹۰۳
هدف از تحقیق حاضر، مقایسه تاثیر یک جلسه فعالیت بی هوازی و هوازی بر تغییرات نسبت IgA به پروتئین تام بزاقی دختران غیرورزشکار بود. آزمودنی های تحقیق، 36 دختر غیرورزشکار بودند که به طور تصادفی به سه گروه (فعالیت بی هوازی (12n=) با میانگین سنی 91/1±23 سال، فعالیت هوازی (12n=) با میانگین سنی 45/1± 5/21 سال و گروه کنترل (12n=) با میانگین سنی 09/2±25/23 سال) تقسیم شدند. نمونه های بزاقی، قبل و بلافاصله پس از اجرای آزمون جمع آوری شد. در این تحقیق، به منظور اجرای فعالیت بی هوازی از آزمون RAST و برای فعالیت هوازی از آزمون شاتل ران استفاده شد. گروه کنترل نیز، طی دوره تحقیق، فعالیت ورزشی انجام ندادند. تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس یکطرفه برای تعیین تفاوت بین مقادیر متغیرهای دو گروه، همچنین آزمون t همبسته برای بررسی تغییرات درون گروهی به وسیله نرم افزار 16SPSS انجام گرفت. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بین تغییرات نسبت IgA به پروتئین تام بزاقی سه گروه مورد بررسی تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین، نتایج آزمون t همبسته در گروه های مورد بررسی تغییرات درون گروهی نسبت IgA به پروتئین تام بزاقی را در هیچ یک از گروه ها معنادار نشان نداد. همچنین اثر مخرب فعالیت بدنی بر ایمنی مخاطی مشاهده نشد.
۱۰۱۹.

رابطة حداکثر اکسیژن مصرفی و نبض اکسیژن با برخی عوامل خطرزای قلبی در دختران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاخص توده بدن حداکثر نبض اکسیژن نسبت دور کمر به لگن حداکثر اکسیژن مصرفی فیبرینوژن پروتئین واکنشی C

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۹ تعداد دانلود : ۱۶۰۶
عوامل مختلفی در بروز بیماری های قلبی - عروقی نقش دارند و با تشخیص این عوامل می توان از پیشرفت بیماری پیشگیری کرد. برای بررسی ارتباط برخی شاخص های التهابی شامل: پروتئین واکنشی C hs-CRP))، فیبرینوژن و برخی شاخص های چاقی مانند شاخص تودة بدن ((BMI و نسبت دور کمر به لگن ( WHR) با حداکثر نبض اکسیژن و حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max) در دختران جوان غیرورزشکار، 42 نفر از دختران دانشجوی دانشگاه شیراز (سن: 27/1±21/20 سال، وزن: 032/8± 035/58کیلوگرم، قد: 22/5 ±64/158سانتی متر) که کاملاً سالم بودند و از لحاظ سلامتی هیچ منعی برای شرکت در آزمون ورزشی نداشتند، به روش هدفمند از میان داوطلبان انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری حداکثر نبض اکسیژن و VO2max از آزمون بیشینة بروس روی نوار گردان استفاده شد. 5 میلی لیتر خون سیاهرگی بازویی در وضعیت ناشتا از هر یک از آزمودنی ها گرفته شد. برای ارزیابی نتایج از آزمون آماری همبستگی پیرسون و نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد بین شاخص التهابیhs-CRP با VO2max ارتباط معکوس و معنی دار وجود دارد (26/0r=- ، .05/0≥ p )، اما بینhs-CRP و حداکثر نبض اکسیژن و نیز بین فیبرینوژن و شاخص های چاقی با حداکثر نبض اکسیژن و VO2max ارتباط معنی دار وجود ندارد (05/0 < P). در مجموع، می توان نتیجه گیری کرد که افزایش میزان حداکثر اکسیژن مصرفی می تواند با کاهش شاخص خطر قلبی hs-CRP همراه باشد.
۱۰۲۰.

مقایسة اثر تمرینات قدرتی سنتی با تمرینات قدرتی همراه با انسداد عروق بر عملکرد عضلانی و استقامت قلبی – عروقی در دختران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عملکرد قدرت عضلانی تمرین مقاومتی استقامت عضلانی انسداد عروق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴۱ تعداد دانلود : ۱۱۲۳
هدف از این پژوهش، مقایسة اثر تمرینات مقاومتی همراه با انسداد عروق با تمرینات مقاومتی سنتی بر عملکرد عضلانی و استقامت قلبی – عروقی دختران جوان بود. به این منظور 43 دختر جوان به سه گروه تمرین مقاومتی سنتی (تمرین با شدت 1RM 80% - 70، 14 نفر)، تمرین مقاومتی همراه با انسداد عروق (تمرین با شدت 1RM 30%-20 همراه با بستن تورنیکت لاستیکی به دور قسمت پروگزیمال ران، 16 نفر) و گروه کنترل (13 نفر) تقسیم شدند. تمرین شامل سه حرکت باز شدن زانو، پرس پا و هاک پا در چهار ست تا حد خستگی به مدت هشت هفته بود. قبل و بعد از تمرینات، آزمون های قدرت عضلانی، استقامت عضلانی، توان بی هوازی، توان انفجاری و استقامت قلبی– عروقی به عمل آمد. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و نرم افزار SPSS 16 تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاکی از افزایش معنی دار قدرت عضلانی، استقامت عضلانی و توان انفجاری (05 /0 P<) در گروه های تمرین در مقایسه با گروه کنترل بود. بین گروه های تجربی تفاوت معنی داری وجود نداشت. همچنین در استقامت قلبی – عروقی و توان بی هوازی بین سه گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05 /0P>). می توان گفت تمرینات مقاومتی با انسداد عروق با شدت کم اثری مشابه تمرینات مقاومتی سنتی شدید بر قدرت عضلانی، استقامت عضلانی و توان انفجاری عضلات پا در دختران جوان دارد. بنابراین می توان این تمرینات را به طور موفقیت آمیزی جایگزین تمرینات مقاومتی سنتی در دختران جوان کرد

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان