فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۰۱ تا ۶٬۴۲۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
نسخه قرآنی شماره 1200 محفوظ در موزه آستان قم منسوب به قرن دوم هجری است. این نسخه علاوه بر مسائل نسخه شناسی مانند تاریخ کتابت، سه سطری بودن و نگارش بر کاغذ، به جهت طراحی خاص و منحصر به فرد حروف و صفحه آرایی آن دارای اهمیت است. هدف: تلاش می گردد در این مقاله علاوه بر معرفی این نسخه، شیوه خاص نگارش حروف در این نسخه از منظر بازنمایی کلمات در خوشنویسی اسلامی و رابطه آن با ایجاد معنا برای مخاطب مورد بررسی قرار می گیرد. روش: این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است و برای انجام آن از منابع کتابخانه ای و آرشیوی استفاده شده است. یافته ها: نوشتار همان تصویر متن و تجسم مادی امر مجرد و غیرمادی است. در این نسخه بعضی از کلمات و حروف به گونه متمایزی نسبت به سایر کلمات و حروف طراحی شده اند این کلمات از نظر معنایی در متن دارای اهمیت هستند. در واقع ارتباط بین ویژگی های صوری و معنایی نشانه نوشتاری برقرار است که در نشانه شناسی با عنوان تصویرگونگی درونی شناخته شده است. در این نسخه تصویرگونگی درونی در بازنمایی کلماتی به کار رفته که معنای ویژه ای در آیه مورد نظر دارند و نقش تأکیدی ایفا می کنند. نتیجه: نتایج تحقیق نشان می دهد که نوشتار همچون نشانه در خوشنویسی اسلامی در دو سطح صورت و معنا عمل می کند و به تصویرگونگی درونی در متن از منظر بصری و معنایی می انجامد. این تصویرگونگی بر درک معنای متن تأثیر گذار است.
واکاوی فرصت ها و چالش های کتابخانه های هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بروز هر پدیده همراه با فرصت ها و چالش هایی است که شناخت و درک آن ها سبب خواهد شد تا با استفاده از فرصت های شناسایی شده بتوان تا حد امکان بر چالش های موجود و پیش رو غلبه و آن ها را برطرف کرد و پدیده موردنظر را تقویت کرد و بهبود بخشید. با توجه به اهمیت روزافزون کتابخانه های هوشمند و این نکته که آینده از آنِ کتابخانه های هوشمند خواهد بود، به نظر می رسد درک و شناخت فرصت ها و چالش های پیش روی آن ضروری است. پژوهش حاضر در پی آن بود که این فرصت ها و چالش ها را شناسایی کند و در صورت نیاز به ارائه راهکار بپردازد.روش: پژوهش حاضر با رویکرد مروری، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و به شیوه استقرایی، به بررسی و تحلیل اسناد و مدارک موجود در حوزه کتابخانه هوشمند جهت شناسایی فرصت ها و چالش های پیش رو پرداخته است. جامعه آماری پژوهش، کلیه اسناد و مدارک موجود و مرتبط با موضوع کتابخانه هوشمند در پایگاه های استنادی اسکوپوس و وب آو ساینس و پایگاه های اطلاعاتی ساینس دایرکت، اشپرینگر، وایلی، امرالد، تیلور اَند فرانسیس، پروکوئست، ابسکو، جی استور، سیج، ای سی ام و اریک بود.یافته ها: کاربران، کتابداران، داده ها، بودجه، مسائل فنی و فرهنگی و اجتماعی و حقوقی و اخلاقی، خط مشی و قوانین و امنیت، ازجمله مهم ترین چالش های پیش روی کتابخانه های هوشمند شناسایی شد. از سوی دیگر فرصت ها شامل استفاده از داده ها برای تصمیم گیری مبتنی بر شواهد، توسعه تجربه کاربری بهبودیافته، افزایش همکاری و مشارکت با کاربران و جوامع محلی، توسعه آموزش و یادگیری جامعه و ترویج توسعه فرهنگی هستند.نتیجه گیری: برای مواجهه با چالش ها و بهره گیری از فرصت ها، ضروری است کتابخانه های هوشمند به مدیریت تمامی جنبه های عملکرد خود بپردازند و تلاش مداومی در جهت بهبود خدمات و تطابق با نیازهای متغیر جامعه داشته باشند. کتابداران، نیازمند کسب توانایی هایی جهت مدیریت کارآمد و استفاده بهینه از فناوری هستند. برای مواجهه با این چالش، آموزش مناسب کتابداران، ارتقاء مهارت های فنی آن ها، ایجاد آگاهی و تسهیل فرایند تغییر و توجه به جذب و استخدام کتابداران متخصص و مجرب می تواند کمک کننده باشد. ارائه کارگاه ها و منابع و دوره های آموزشی برای کاربران به منظور آشنایی با قابلیت ها و ویژگی های فنّاوری های جدید و نظام های خودکار و نحوه استفاده از کتابخانه های هوشمند، به کاربران کمک می کند تا مهارت های لازم را برای استفاده از کتابخانه هوشمند به دست آورند. کتابخانه های هوشمند می توانند از طریق مشارکت و همکاری با شرکت ها و مؤسسات آموزشی و دیگر کتابخانه ها، در کاهش هزینه های خود بیشتر کمک کنند. استفاده از فنّاوری های پیشرفته مانند اینترنت اشیاء، کلان داده، یادگیری ماشین، هوش مصنوعی، محاسبات ابری و داده کاوی برای تحلیل داده ها، پیش بینی نیازها و رفتار کاربران، خودکارسازی فرایندها و ارائه خدمات شخصی سازی شده، به توسعه کتابخانه های هوشمند کمک می کند. پژوهش و تدوین و ارائه خط مشی ها و استانداردها برای شفافیت داده می تواند به کتابخانه های هوشمند در مواجهه با چالش مدیریت و بهره برداری از داده ها کمک کند.
واکاوی عوامل بازدارنده تأثیرگذار در پیاده سازی سامانه های مدیریت دانش در سازمان های دانش مدار (مطالعه موردی سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانش به عنوان عامل اساسی رقابت و ابزار نوآوری در دنیای اقتصادی مدرن و دانش مدار به کالایی ارزشمند تبدیل شده است و نیازمند مدیریت صحیح است. شناسایی عوامل و موانع برای پیاده سازی سامانه مدیریت دانش و عدم شکل گیری و پیاده سازی سامانه های مدیریت دانش از اصول اولیه و پیش نیاز پیاده سازی سامانه مدیریت دانش در یک مجموعه است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع اکتشافی است. همچنین این پژوهش با استفاده از رویکرد تفسیری و با روش کیفی از نوع مطالعه موردی انجام شده است. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی که در مجموع 350 نفر می باشند. نمونه گیری به صورت هدفمند از نوع گلوله برفی از میان متخصصان آشنا به حوزه مدیریت دانش که قبلاً در این رابطه به پژوهش پرداخته اند انجام شد. تعداد افراد نمونه با توجه به رسیدن به اشباع نظری داده ها 7 نفر از کارکنان بودند. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل مضمون یا مبتنی بر تِم با کمک نرم افزار تحلیل داده های کیفی مکس کیودا (MAXQDA) نسخه 10 استفاده شد. یافته ها: پس از تحلیل داده ها و کدگذاری چند مرحله ای مصاحبه انجام شده توسط چند پژوهشگر برای رسیدن به بهترین مضامین، دلایل فقدان سامانه مدیریت دانش در سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی در سه مقوله اصلی عوامل سازمانی، عوامل انسانی و عوامل فنی دسته بندی شدند. برآیند نظر مصاحبه شوندگان نشان داد، دو عامل محوری باعث شکل نگرفتن سامانه مدیریت دانش در سازمان شده است که بقیه عوامل از این دو عامل نشأت گرفته اند که عبارتند از (عامل سازمانی) و (عامل انسانی). نتیجه : برآیند نظر مصاحبه شوندگان نشان می دهد، عامل سازمانی و پس از آن عامل انسانی، بیشترین فراوانی را از نظر اثرگذاری بر فرایند پیاده سازی سامانه مدیریت دانش دارند. همچنین عامل فنی فراوانی کم تری را در این بین داشته است. «عدم احساس نیاز» به عنوان زیرمجموعه عامل نخست (سازمان) با توجه نظرات کارشناسان، از همه موارد اهمیت بیشتری داشت و همه مصاحبه شوندگان روی آن تأکید داشته اند. از نظر مصاحبه شوندگان، گرچه زیرساخت های فناوری همه سامانه مدیریت دانش نیست، ولی جزء جدایی ناپذیر آن است. از دید آنها با ابزارهای سنتی نمی توان دانش رو به تزاید را مدیریت کرد و باید از ابزارهای نوین و زیرساخت های فناوری، اعم از سخت افزاری و نرم افزاری استفاده کرد. برای رسیدن به مرحله کاربست دانش، نیاز به تغییرات جدی در نگاه و سیاست گذاری است که با آموزش کارکنان و مدیران می توان به این مهم دست یافت. نقش مشاوران و متخصصان که بدنه علمی و تخصصی سازمان هستند، برای مشاوره، توجیه و اقناع مدیران بسیار حائز اهمیت است.
ممیزی اطلاعات در طرح ها و پروژه ها بر اساس مدل هنزل (مطالعه موردی: یکی از طرح های پژوهشکده گاز پژوهشگاه صنعت نفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف به کارگیری ممیزی اطلاعات بر اساس مدل هنزل در یکی از طرح های پژوهشگاه صنعت نفت انجام شده است. روش: پژوهش از نوع پیمایشی بوده و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. بیشتر سؤال های پرسشنامه به صورت بازطراحی شده و مبنای طراحی سؤال ها نیز پرسشنامه استاندارد هنزل است که با توجه به طرح، بومی سازی شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 42 نفر از اعضای طرح است که به روش نمونه گیری هدفمند توسط مسئول طرح انتخاب شده اند. برای تحلیل داده های گردآوری شده، از نرم افزار اکسل استفاده شده است. یافته های پژوهش : در این پژوهش مقالات «ساینس دایرکت» و «ای سی اس» سهم بیشتری از منابع را در تمامی حوزه های اطلاعاتی به خود اختصاص داده اند. همچنین درصد استفاده از منابع الکترونیکی با توجه به دسترس پذیری آسان و هزینه کمتر نسبت به منابع چاپی، بیشتر بوده است. در بررسی جریان اطلاعات در طرح می توان واحد تبدیلات گاز طبیعی و کتابخانه را دو واحد کلیدی معرفی نمود که بیشترین سهم را در تأمین منابع اطلاعاتی و گزارش های مورد نیاز مسئولان و کارشناسان گروه های درگیر در طرح داشته اند. نتیجه گیری : برای جلوگیری از دوباره کاری در تهیه منابع اطلاعاتی و صرفه جویی در هزینه ها و کنترل منابع دریافتی و ارسالی، تشکیل یک گروه کنترل کننده (گروه مهندسی شیمی) قبل از اجرای طرح ها و پروژه ها ضروری است.
مدل سازی موانع نظریه پردازی علم اطلاعات و دانش شناسی از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با وجود وسعت و غنای موضوعی و تنوع مباحثی که در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی پیش روی محققان است، نظریه پردازی در این رشته با کمبودهایی روبروست. با توجه به جایگاه اعضای هیات علمی در توسعه نظریه پردازی در این رشته، این پژوهش به دنبال شناسایی موانع نظریه پردازی در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی از دیدگاه اعضای هیات علمی است. روش: این پژوهش، پژوهشی کیفی است. به منظور گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. اعضای هیات علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های ایران، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. در مجموع با 18 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه های بیرجند، تربیت مدرس، تبریز، شهید باهنر کرمان و شهید چمران اهواز مصاحبه صورت گرفت. داده های گردآوری شده بر مبنای نظریه زمینه ای طی سه مرحله کدگذاری شد. یافته ها: بعد از انجام کدگذاری، 10 طبقه محوری بدست آمد. از میان 10 طبقه محوری، طبقات «شخصیت متزلزل» و «ایراد نظام باور» به عنوان متغیرهای مرکزی انتخاب شدند. به توصیه گلیزر از طبقه ایراد نظام باور به طبقه شخصیت متزلزل ارجاع داده شد و این طبقه به عنوان متغیر مرکزی شناخته شد. اصالت/ارزش: بررسی موانع نظریه پردازی حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی با رویکرد کیفی نشان دهنده اصالت این پژوهش است. یافته ها و پیشنهادات این پژوهش می تواند به رفع موانع و ایجاد بسترهای مناسب برای توسعه نظریه پردازی در رشته علم اطلاعات کمک می کند.
پیشنهاد مدل مفهومی برندسازی در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برندسازی به ایجاد ساختار ذهنی کاربر اشاره دارد که سبب می شود تا تصویر ذهنی متمایزی از کتابخانه در ذهن کاربر ایجاد شود. کتابخانه ها نیز می توانند با اتخاذ این رویکرد جایگاه خود را ارتقاء ببخشند. از این رو، هدف از این پژوهش ارائه مدل پیشنهادی برندسازی در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی است و با رویکرد کیفی با استفاده از روش تحلیل اسنادی انجام شده است. است. بدین منظور به صورت هدفمند با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی که پوشش موضوعی بالایی در حوزه برندسازی و کتابخانه ها را داشتند، تعداد 33 پژوهش منتشر شده در حوزه برندسازی کتابخانه ها بازیابی و با استفاده از روش تحلیل اسنادی، بر اساس حوزه های فعالیت برندسازی آنها دسته بندی و مؤلفه های مؤثر در برندسازی کتابخانه ها شناسایی گردید و در نهایت بر اساس مدل مرسوم ارزش ویژه برند آکر مفهوم سازی شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که کتابداران، ساختمان و تجهیزات، فناوری، و خدمات به عنوان مؤلفه های تعیین کننده و مهم برندسازی در کتابخانه ها به شمار می آیند نتیجه : : یافته های پژوهش نشان داد که بیشتر مدل های به کار گرفته شده در حوزه برندسازی تحت تأثیر مدل ارزش ویژه برند «آکر» است. از این رو، الگوی مفهومی پژوهش حاضر نیز بر پایه این مدل ارائه می گردد.
شاخص های علم سنجی گمراه کننده و استفاده مجله های ایرانی از آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی شاخص های علم سنجی گمراه کننده و گزارش رواج استفاده مجله های ایرانی از آنها. روش شناسی: تمامی 410 مجله ایرانی نمایه شده در وب سایت 35 شاخص علم سنجی مطالعه شدند. داده ها از وب سایت های شاخص ها و وب سایت مجله ها گردآوری و با استفاده از نرم افزار اکسل تحلیل شد. یافته ها: ویژگی های شاخص های گمراه کننده مانند از دسترس خارج شدن ناگهانی وب سایت، بسیار زیادبودن مجله های استفاده کننده، روش شناسی مبهم و غیرعلمی، ندادن اطلاعات دقیق تماس و نشانی مؤسسه، معرفی نکردن کادر علمی و اجرایی ارزیابی و محاسبه شاخص مجله ها، دریافت هزینه برای محاسبه شاخص مجله، و انجام سریع محاسبه مشخصه آنها شناخته شد. نام 410 مجله ایرانی در وب سایت 23 شاخص گمراه کننده وجود دارد. 49 عنوان مجله معتبر زیرنظر وزارت علوم و 101 عنوان مجله معتبر زیرنظر وزارت بهداشت دست کم یک شاخص گمراه کننده را در وب سایت خود آورده اند. 56% از مجله های استفاده کننده از شاخص های گمراه کننده وابسته به دانشگاه ها/مؤسسات علوم پزشکی هستند. نتیجه گیری: استفاده از شاخص های علم سنجی گمراه کننده برای اعتبار مجلات علمی زیان بار است و می تواند نام آنها را در فهرست مجلات چپاولگر و نامعتبر قرار دهد. لازم است دست اندرکاران این مجلات از نمایه شدن در چنین شاخص هایی بپرهیزند و به پایگاه های اطلاعاتی و استنادی معتبر روآورند.
شاخص ها و سنجه های موثر در اندازه گیری سطح هوش اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقطه مشترک همگرایی مهارت های اطلاعاتی و ارتباطی، سواد اطلاعاتی، رفتار اطلاعاتی، خلاقیت های فردی-جمعی، هوش و مباحث شناختی-ادارکی، در مقوله ی هوش اطلاعاتی است. اندازه گیری هوش اطلاعاتی در جوامع اطلاعاتی، از اهمیت زیادی برخوردار است. پرداختن به شاخص های مؤثر در این موضوع، از مباحث تعیین کننده در میزان استفاده از اطلاعات و داده در جوامع اطلاعاتی است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص ها و سنجه های مؤثر در اندازه گیری هوش اطلاعاتی انجام شد. پژوهش از نوع کاربردی و با استفاده از روش کیفی شامل مطالعات کتابخانه ای، تحلیل محتوا و تحلیل نظرات خبرگان انجام شده است. ابزار جمع آوری داده ها شامل مطالعه متون تخصصی مرتبط با موضوع پژوهش، کدگذاری محتوا، و مصاحبه با متخصصین آشنا با مبحث هوش اطلاعاتی ( 8 نفر متخصص علم اطلاعات و دانش شناسی و 7 نفر متخصص روانشناسی) بود. جامعه پژوهش شامل متون تخصصی منتشر شده ی مرتبط، نظریات علمی مرتبط، و متخصصین حوزه علم اطلاعات- دانش شناسی و روانشناسی است. در مبحث هوش از نظریه هوش چندگانه گاردنر و در مبحث رفتار اطلاعاتی از نظریه های مختلف علمی استفاده شده است. طبق یافته های پژوهش، در نهایت 14 شاخص و 97 سنجه ی مؤثر برای اندازه گیری هوش اطلاعاتی در دو بُعد مدیریت و بازیابی اطلاعات شناسایی شد. همچنین در پایان یک چارچوب پیشنهادی برای اندازه گیری هوش اطلاعاتی ارایه شده است. از یافته ها چنین نتیجه گیری شد که در جوامع اطلاعاتی، سیاست گذاران و مدیران سازمان یا سازمان های مسئول درارتباط با افزایش سطح هوش اطلاعاتی جامعه، بایستی در تدوین راهبردهای کلی خود، راهبردهای خاص هوش اطلاعاتی جامعه را در نظر بگیرند. یکی از این اهداف راهبردی می تواند افزایش سطح هوش اطلاعاتی افراد، سازمان ها و جامعه باشد. برای این کار باید شاخص های مؤثر برای اندازه گیری و راهکارهای افزایش سطح هوش اطلاعاتی جامعه ی مورد نظر مشخص شود. پیشنهاد می شود این امر در اولویت های جامعه اطلاعاتی قرار گرفته و ابزار اندازه گیری بومی هوش اطلاعاتی بر اساس یافته های این پژوهش تهیه شود.
شناسایی اهداف مرتبط با کتابخانه های عمومی در اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال سوم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۲
27 - 48
حوزههای تخصصی:
چکیده<br /> هدف: شناسایی اهداف مرتبط با کتابخانه عمومی در سند چشم انداز و برنامه های پنجم و ششم توسعه، سند اقتصاد مقاومتی کشور، سند نقشه جامع علمی کشور، سند نقشه مهندسی فرهنگی کشور و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش.<br /> روش: این پژوهش از نوع توصیفی به روش اسنادی و تحلیل محتوای قیاسی بر اساس 12 رسالت کتابخانه عمومی از منظر ایفلا در اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران مانند سند چشم انداز، برنامه های پنجم و ششم توسعه، سند اقتصاد مقاومتی، سند نقشه جامع علمی کشور، سند نقشه مهندسی فرهنگی کشور و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش انجام شده است. <br /> یافته ها: بررسی اسناد از یک سو نشان می دهد که در برخی از بندهای مرتبط با اهداف و رسالت کتابخانه عمومی، به طور مستقیم به کتابخانه-های عمومی اشاره نشده این در حالی است که در حال حاضر برخی از آن بندها توسط کتابخانه های عمومی پیگیری و اجرا می شوند. از سوی دیگر با توجه به رسالت کتابخانه عمومی، می توان در اسناد بالادستی بندهایی را در ارتباط با اهداف و ماموریت های کتابخانه عمومی شناسایی کرده و اقدامات لازم در جهت عملیاتی شدن آن بندها توسط کتابخانه های عمومی طراحی و اجرا شود. <br /> اصالت/ ارزش: پژوهش حاضر می تواند تصویری روشن از اهداف کلان فرهنگی، آموزشی و اطلاع رسانی کشور مرتبط با کتابخانه های عمومی ارائه کند و ضمن آنکه جایگاه این کتابخانه ها را در اسناد بالادستی مشخص می نماید، در صدد شناسایی و تعریف نقش های جدید برای کتابخانه های عمومی در تحقق اهداف متنوع فرهنگی، آموزشی و اطلاع رسانی کشور می باشد.
تحلیل و نقد بازنمایی گرایی در کنش بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دکترین بازنمایی گرایی ریشه در فلسفه ذهن و علوم شناختی دارد، اما در فلسفه زبان نیز ردپای آن را می توان دنبال کرد. هدف از این مطالعه آن است که رویکردهای بازنمایی گرایی به زبان و معنا با پژوهش های علم اطلاعات تطبیق داده شود. روش این مطالعه فلسفی است. روش های فلسفی، روش های پژوهش عقلانی هستند و شاخصه روش فلسفی نظرورزانه بودن آن است. به این منظور در بخش اول، کاربرد و دستاوردهای بازنمایی گرایی برای کنش بازیابی اطلاعات تحلیل شده است. پژوهش ها با توجه به میزان پرداختن به مسایل زبان و معنا در سازماندهی و بازیابی اطلاعات دسته بندی شده اند. سپس، در بخش دوم با عنوان نقد رویکرد بازنمایی گرایی در پیوند با کنش بازیابی اطلاعات، رویکرد بازنمایی گرایانه به زبان در کنش بازیابی اطلاعات در قالب پژوهش های مرتبط تحلیل و نقد شده است. بازنمایی گرایی در سازماندهی و بازیابی اطلاعات با تأکید بر بُعد زبانی نظریه ای است که به دلیل وجود رابطه ثابت بین واژه ها و جهانی که آنها بازنمایی می کنند، از آن طرفداری می نماید. بازنمایی گرایی در ابزارهای معنایی (مانند اصطلاح نامه ها، سرعنوان های موضوعی و رده بندی ها) که در این مطالعه از کلیه فرایندهای صورت گرفته بر روی آنها با عنوان کنش بازیابی اطلاعات یاد شده، به اشکال مختلف قابل نقد است.
تحلیل وضعیت استفاده کتابداران از قابلیت های نرم افزارهای کتابخانه ای در کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه و تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی بر بهره گیری از این قابلیت ها
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۲
79 - 112
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، شناسایی وضعیت استفاده کتابداران از قابلیت های نرم افزارهای کتابخانه ای در کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه و تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی بر بهره گیری از این قابلیت ها بوده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و ازلحاظ روش، پیمایشی – تحلیلی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه به تعداد 45 نفر بوده است که به صورت سرشماری انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بوده و برای تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون های تی مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد.نتایج نشان داد کتابداران از قابلیت های نرم افزارهای کتابخانه ای در بخش امانت، خروجی و آماده سازی بیشترین استفاده و در بخش جستجو کمترین استفاده را به عمل آورده اند. کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه، توانایی خوبی در استفاده از قابلیت های امانت، مدیریت، شبکه، سازمان دهی، ورود اطلاعات، خروجی و آماده سازی دارند ولی در بخش جستجو، عملکرد آن ها مطلوب نیست؛ بنابراین لازم است آموزش و آگاهی لازم در مورد قابلیت های این قسمت، به کتابداران ارائه شده و طراحان نرم افزارهای کتابخانه ای نیز با توجه به نیازهای کتابداران، این بخش را موردبازنگری قرار دهند.
فرا تحلیل اعتماد سازمانی و تسهیم دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تسهیم دانش یکی از کلیدی ترین فرآیندهای مدیریت دانش است که انجام اثربخش آن نقش بسزایی در دستیابی به اهداف مدیریت دانش ایفا می کند. عوامل بسیاری بر تسهیم دانش کارکنان تأثیر دارند که یکی از مهمترین آن ها، عامل اعتماد است. اعتماد یکی از اجزای مهم و تأثیرگذار در هر مدلی از تسهیم دانش سازمانی است. بر همین اساس در تحقیق حاضر تلاش شده است با نگرشی جامع و با استفاده از روش فراتحلیل، تحقیقات انجام شده درباره رابطه تسهیم دانش و اعتماد سازمانی مورد بررسی قرار گیرد.
روش شناسی: تحقیق حاضر ازنظر هدف، کاربردی است که با استفاده از روش فراتحلیل انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل مطالعات در دسترس در رابطه با اعتماد سازمانی و تسهیم دانش است که در بین سال های 1385 تا 1401 و 2000 تا 2022 در پایگاه های اطلاعاتی (فارسی و انگلیسی) منتشر شده اند. تعداد نمونه ها پس از اعمال ملاک های ورود و خروج و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، به 72 مطالعه رسید. قیاس اندازه اثر، ضرایب همبستگی بود و تحلیل آماری با نرم افزار جامع فراتحلیل انجام شد.
یافته ها: نتایج فراتحلیل نشان داد اندازه اثر در مدل اثرهای تصادفی برای مؤلفه اعتماد نهادی برابر با 468/0، برای مؤلفه اعتماد فردی (شناختی، عاطفی) برابر با 428/0 و برای سازه اعتماد سازمانی برابر با 446/0 است که طبق معیار کوهن (1988) هر سه اندازه اثر ترکیبی به دست آمده، اندازه اثر متوسط به بالا محسوب می شود. همچنین بررسی نقش متغیرهای تعدیل کننده نشان داد رابطه اعتماد سازمانی و تسهیم دانش تحت تأثیر متغیر «محل تحقیق» است، به گونه ای که این میزان اثر در تحقیقات انجام شده داخلی (ایران) به میزان 482/0 افزایش یافت.
نتیجه گیری: بر پایه اندازه اثرهای به دست آمده می توان دریافت که بین اعتماد سازمانی و مؤلفه های آن (نهادی و فردی) و تسهیم دانش رابطه وجود دارد. به عبارتی، متغیر اعتماد سازمانی عاملی تأثیرگذار در تسهیم دانش ارزیابی می شود؛ بنابراین ضروری است مدیران سازمان ها و شرکت ها توجه بیشتری به اعتماد کارکنان نمایند.
واژه های کلیدی: تسهیم دانش، اعتماد سازمانی، اعتماد نهادی، اعتماد فردی، فراتحلیل
سنجش سطح بلوغ مدیریت دانش در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران براساس مدل زیمنس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارائه راهکار برای ارتقای مدیریت دانش از راه سنجش سطح بلوغ آن مدل براساس مدل زیمنس. روش شناسی: داده ها با پرسشنامه پژوهشگرساخته ای گردآوری شد که نمونه هدفمند 100نفره از کارکنان سازمان آن را پرکردند. یافته ها: همه مؤلفه های بلوغ مدیریت دانش به غیر از مؤلفه «تعلیم و آموزش» پایین تر از حد متوسط یافته شد. بلوغ مدیریت دانش در سازمان در سطح یک قرار دارد. نتیجه گیری: مؤلفه های بلوغ مدیریت دانش براساس دیدگاه کارشناسان ارزیابی و راهکارهایی برای ارتقای آن ارائه شده است.
آینده پژوهی سازماندهی دانش: شناسایی نیروهای پیشران، چالش ها، راهکارها و خلأها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف، آینده پژوهی سازماندهی دانش با استفاده از نظرات متخصصین ایرانی این حوزه درباره آینده و مسائل مرتبط با آن هست. روش شناسی: نوع پژوهش کاربردی با رویکرد کیفی است که با روش تحلیل محتوای کیفی، گراندد تئوری و ابزار مصاحبه گردآوری شده است. روش نمونه گیری هدفمند است. جامعه پژوهش نیز 20 نفر از متخصصین علم اطلاعات و دانش شناسی با زمینه تخصصی سازماندهی دانش هستند که با آن ها مصاحبه شد. یافته ها: به نظر متخصصین، نیروهای پیشران تأثیرگذار در آینده سازماندهی دانش عبارت اند از: تولیدکنندگان دانش، دست اندرکاران دانش، کاربران دانش و برخی مصاحبه شوندگان مجموعه پژوهش های سازماندهی دانش را روند روبه رشد و در عین حال متنوعی می دانند. فهرست نویسی و رده بندی، تاکسونومی، مباحث سنتی از جمله موارد کاهشی و ابزارهای تحت وب، ابزارها و استانداردهای سازماندهی دانش، وب معنایی و هستی شناسی از جمله موارد افزایشی بیان شده است. در زمینه چالش های سازماندهی دانش نیز می توان به عواملی مانند مشکلات پژوهشی، نیروی انسانی، آموزش و ...، اشاره کرد. نتیجه گیری: سازماندهی دانش موضوعی چندوجهی، روبه رشد و دارای زایش در علم اطلاعات و دانش شناسی است که با مسائل و موارد قوت و ضعف خود دست به گریبان است. هر کدام از بخش های مدل پارادایمی با یکدیگر در تعامل بوده و بر یکدیگر اثر مثبت یا منفی می گذارند. صاحب نظران سازماندهی دانش شناخت خوب و روشنی از مسائل این حوزه دارند و موارد تأثیرگذار مختلفی را بیان کرده اند. بنابراین لازم است با بهره گیری از خرد جمعی و حمایت های مالی و معنوی اهمیت بیشتری به سازماندهی دانش داد و در ارتقای نقاط قوت و رفع نقاط ضعف کوشید.
مجلات دسترسی آزاد: اهمیت، ضرورت، عوامل مؤثر و موانع استفاده از دیدگاه کتابداران کتابخانه های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اهمیت، ضرورت مجلات دسترسی آزاد و عوامل مؤثر و موانع استفاده از این منابع از دیدگاه کتابداران کتابخانه های دانشگاه های برتر ایران بود. روش شناسی: این پژوهش با روش پیمایشی انجام شد. جامعه پژوهش حاضر، کتابداران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های برتر کشور بودند. حجم نمونه (176 نفر) با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران تعیین شد و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، نمونه گیری انجام شد. داده های لازم برای پاسخگویی به پرسش های پژوهش با پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. روایی صوری و محتوایی ابزار گردآوری داده ها با استفاده از نظر اساتید رشته علم اطلاعات و دانش شناسی و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ سنجیده شد و میزان آلفای حاصل (87%) نشانگر داشتن پایایی مناسب بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که کتابداران میزان اهمیت به مجلات دسترسی آزاد، تأثیر توجه به مجلات دسترسی آزاد بر جذب کاربران و ضرورت استفاده از مجلات دسترسی آزاد را نیز بیش از حد متوسط بیان کردند. از میان عوامل مؤثر در استفاده از مجلات دسترسی آزاد، صرفه جویی در هزینه ها با میانگین رتبه 7/6 در مرتبه نخست اثرگذاری و دسترسی به اطلاعات روزآمد در استفاده از مجلات دسترسی آزاد با میانگین رتبه 43/4 در مرتبه آخر قرار گرفتند. از میان عوامل بازدارنده در استفاده از مجلات دسترسی آزاد، عوامل زیرساختی در رتبه نخست اثرگذاری قرار داشت. نتایج: نتایج این پژوهش بیانگر شناختی است که کتابداران در خصوص اهمیت و ضرورت استفاده از مجلات دسترسی آزاد به دست آورده اند. از مهمترین عوامل مؤثر در استفاده از مجلات دسترسی آزاد صرفه جویی در هزینه ها، مهمترین عوامل مؤثر در عدم استفاده از آن ها اعتبار محتوای مجلات دسترسی آزاد است.
بررسی فرایند قضاوت ربط در گزینش و ارزیابی منابع اطلاعاتی از رویکرد نظریه سبک شناختی کل گرا-تحلیلی رایدینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر سبکهای شناختی بر قضاوت ربط در فرایند گزینش و ارزیابی منابع اطلاعاتی است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی اجرا شده است. جامعه پژوهش را دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی مشهد در دو حوزه علوم انسانی/ اجتماعی و علوم پایه/ فنّی- مهندسی تشکیل دادند که بر اساس آزمون تحلیل سبک شناختی رایدینگ در یکی از گروه های کل گرا یا تحلیلی جای گرفتند. داده های این پژوهش از طریق وظایف کاری شبیه سازی و برگزاری جلسات قضاوت ربط به صورت انفرادی گردآوری شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد هر چند بین گروه های تحلیلی و کل گرا در قضاوت ربط منابع اطلاعاتی تفاوتهایی مشاهده شد، این تفاوتها از نظری آماری معنادار نبود. سبکهای کل گرا در ارزیابی منابع «تا حدودی مرتبط» ناموفق بوده و نیازمند کمک بیشتری از جانب نظام بازیابی بودند. نکته دیگر اینکه منابع «مرتبط» مورد توافق هر دو گروه کل گرا و تحلیلی بود. از سوی دیگر، کمترین توافق نظر در مورد منابع، تا حدودی مرتبط بود. کاربردها: انتظار می رود نتایج این پژوهش بتواند به طراحان وب و موتورهای جستجو برای ایجاد رابط کاربرهای شخصی سازی شده با هدف حمایت از نظامهای بازیابی اطلاعات تعاملی، کمک کند.
تأثیر بازی وارسازی بر یادگیری فهرست نویسی دانشجویان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی امکان استفاده از ظرفیت های فنی بازی وارسازی در آموزش فهرست نویسی و شناسایی تأثیر آن در یادگیری دانشجویان. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کمّی انجام شد. جامعه پژوهش دانشجویان مقطع کارشناسی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی 17 دانشگاه سطح یک بود که از فهرست وزارت علوم و دفترچه انتخاب رشته کنکور سراسری سال های 1398-1399 استخراج شد. این فهرست شامل دانشگاه های اصفهان، الزهرا، بیرجند، تبریز، علامه، خوارزمی، شهید باهنر کرمان، شاهد، فردوسی مشهد، شهیدچمران اهواز، یزد، قم، سمنان، رازی کرمانشاه، شیراز، شهید مدنی آذربایجان و زابل است. تعداد کل جامعه دانشجویان 436 نفر استخراج شد که با روش نمونه گیری تصادفی و استفاده از جدول کرجسی- مورگان، حجم نمونه 204 نفر تعیین شد. با توجه به الگوی ورباخ و هانتر به منزله چارچوب اصلی پژوهش، تعداد 7 مؤلفه بنیادی بازی وارسازی(داینامیک ها، مرحله، پروفایل، رقابت و پاداش، امتیاز، نشان، تابلوی پیشرفت) به دست آمد. در بخش نظریه یادگیری خودراهبر تعداد سه مؤلفه اساسی (خودکنترلی، خودمدیریتی، انگیزش و رغبت به یادگیری) جمع آوری شد. در بخش آماری پژوهش در رابطه با مؤلفه ها، ضریب آلفای کرونباخ همه مؤلفه ها و متغیرها بزرگ تر از 7/0 به دست آمد. در این پژوهش برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس و پی.ال.اس استفاده شد. نتیجه گیری : بازی وارسازی و یادگیری خودراهبر هر دو با هدف مشترک یادگیری مادام العمر می توانند سبب افزایش ظرفیت درگیرشدن در محیط آموزشی و افزایش سطح آمادگی و استقلال افراد در یادگیری و عملکرد خودراهبر دانشجویان تحصیلات تکمیلی شوند. هنگامی که افراد کاری را از روی علاقه انجام می دهند، آن کار برایشان جذاب و مهم می شود که نتیجه آن، خودکارآمدی و بهره وری خواهد بود. پژوهش هایی نظیر پژوهش حاضر می توانند برای برنامه ریزی بلندمدتِ تغییر در الگوی آموزش الکترونیکی در قلمرو علم اطلاعات و دانش شناسی را ارائه دهند و به نحو مطلوبی زمینه ساز به کارگیری فناوری های نوآورانه در محیط های با قابلیت ابتکار عمل باشند؛ بنابراین برای ایجاد طرح جدید در آموزش کتابداران و تأثیرگذاری مثبت در آینده شغلی آنان استفاده از زمینه های فناوری برتر، امری مهم و ضروری است.
نقش جامعه شبکه ای در هویت حرفه ای کتابداران آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر، شناسایی نقش جامعه شبکه ای در هویت حرفه ای کتابداران آستان قدس رضوی بر پایه نظریه جامعه شبکه جهانی کاستلز است. روش شناسی: پژوهش از نوع کیفی و دارای جهت گیری کاربردی است. جامعه پژوهش، کتابداران کتابخانه های آستان قدس رضوی و روش نمونه گیری، غیراحتمالی هدفمند است. حجم نمونه را 14 کتابدار تشکیل داده که حجم نمونه بر اساس اشباع نظری نهایی شده است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته است و داده ها از طریق روش کیفی تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. یافته ها : از تحلیل مصاحبه ها، 5 مضمون فراگیر استخراج گردید که عبارتند از: نقش ها و اهداف حرفه ای، نحوه تعامل با شبکه جهانی، قلمروهای نفوذ، تأثیرپذیری هویت حرفه ای از مشارکت در شبکه های جهانی و اثرات تعامل کتابداران با جامعه شبکه ای بر حرفه کتابداری مضامین فراگیر، شامل 15 مضمون سازمان دهنده است که از 135 مضمون پایه استخراج شده است. نتایج : توسعه شبکه جهانی همواره بخشی از دغدغه خاطر کتابداران به جهت تهدید های شغلی ناشی از این امر است. چالش هایی چون تغییرات سریع فناوری و انتشار حجم زیاد اطلاعات که گاهی غیرعلمی بوده و مستند نیستند و کمرنگ شدن نقش کتاب، کتابخانه و کتابدار، نگرانی هایی را برای کتابداران ایجاد کرده است. با پیشرفت فناوری و پیوستن به شبکه های جهانی، رسالت اصلی کتابخانه ها و به تبع آن کتابداران تغییر نمی کند، تنها شیوه و ابزار فعالیت کتابخانه ها و کتابداران تغییر می پذیرد و تکامل می یابد. کتابداران شبکه ارتباطات اجتماعی و فردی خود را توسعه داده و با دسترس پذیر کردن اطلاعات و انتقال تجارب و ارائه آموزش های لازم مخاطبان را جهت مشارکت در جامعه شبکه ای همگام می کنند. در این میان نقش مدیران متخصص، با تجربه و مشوق در احساس هویت کتابداران بسیار حائز اهمیت است.
شناسایی عوامل و مؤلفه های مؤثر بر فعالیت های داوطلبانه درکتابخانه های ایران با ارائه الگوی نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش، شناسایی عوامل و مؤلفه های مؤثر بر فعالیت های داوطلبانه در کتابخانه های ایران و ارائه الگوی پیشنهادی است. روش پژوهش : پژوهش، از نوع کاربردی با رویکرد کیفی است که با استفاده از روش نظریه زمینه ای یا داده بنیاد انجام شده است. جامعه آماری شامل استادان علم اطلاعات و دانش شناسی، مدیران، متولیان فرهنگی، مدیران کتابخانه ها، کتابداران و صاحب نظران برخی از حوزه های مرتبط با فعالیت های داوطلبانه بود. به منظور گردآوری داده ها 47 نفر از افراد واجد شرایط، به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. معیار اصلی برای تعیین حجم نمونه، رسیدن به نقطه اشباع نظری بود. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه ساختاریافته بود. تجزیه و تحلیل در سه مرحله اصلی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با استفاده از نرم افزار مکس کیودا انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، فعالیت های داوطلبانه در کتابخانه های ایران متأثر از عوامل حمایت و بسترسازی، شناسایی انگیزه فعالیت های داوطلبانه، جذب و حفظ نیروهای داوطلب به کتابخانه است. موانع جذب نیروهای داوطلب شامل موانع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، مدیریتی، حقوقی و قانونی هستند. همچنین، باورهای شخصی و روان شناختی و عوامل تأثیرگذار اجتماعی به عنوان عوامل مداخله گر بر فعالیت های داوطلبانه تأثیر دارند. بر اساس مدل پیشنهادی ایجاد و اصلاح قوانین، تبلیغ و اطلاع رسانی و آموزش از راهبردهای توسعه جذب نیروهای داوطلب در کتابخانه های ایران است. نتیجه گیری: حضور نیروهای داوطلب در کتابخانه های ایران، دارای پیامدهای مثبت و منفی می باشد که پیامدهای مثبت آن به مراتب بیشتر از پیامدهای منفی آن است. برای توسعه فعالیت های داوطلبانه، نیاز به نقشه راه و الگویی است که بتواند با ایجاد و اصلاح قوانین و جلب حمایت نهادهای دولتی و غیردولتی زمینه حضور مؤثرتر نیروهای داوطلب را در کتابخانه های کشور فراهم سازد.
بررسی میزان اثر بخشی قصه گویی بر کاهش ترس های دوران کودکی و کمرویی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر بررسی میزان اثربخشی قصه گویی بر کاهش ترس های دوران کودکی و کمرویی در کودکان است.
روش شناسی: روش پژوهش به شیوه پیش آزمون- پس آزمون است. جامعه این پژوهش شامل کودکان 3 تا 8 سال شهرستان اردکان است. نمونه مورد نظر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد و افراد به دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. حجم نمونه بر اساس جدول کوهن برای هر گروه، 25 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات مقیاس های سنجش ترس کودکان و مقیاس کمرویی چک و بریگز بودند. ابتدا بر روی هر دو گروه پیش آزمون اجرا گردید؛ سپس مداخله آزمایشی قصه درمانی، به شیوه گروهی به اجرا درآمد و پس از اتمام برنامه درمانی، پس آزمون اجرا شد .
یافته ها: در این پژوهش پس از گردآوری داده ها به وسیله پرسشنامه های استاندارد شده، جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیریه استفاده شد.
نتایج: بر اساس یافته های پژوهش درمان قصه گویی بر کاهش ترس های دوران کودکی و کمرویی در کودکان 3 تا 8 ساله تأثیر مثبتی دارد؛ به طوری که گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل بعد از شنیدن داستان های کودکانه در قالب درمان، ترس و کمرویی کمتری نشان دادند. از این رو، توصیه می شود این نوع درمان به دلیل هماهنگی و همپوشی با نیازها و ویژگی های ذاتی کودکان، محدودیت های کارکردهای شناختی، هیجانی و رفتاری آن ها، از طریق معرفی به والدین، مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی مهدکودک ها و مدارس مورد استفاده قرار گیرد.