فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۶۱ تا ۶٬۳۸۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی ویژگی های سازماندهی اطلاعات در کتابخانه های کودک و آموزشگاهی مقطع دبستان برمبنای مرور نظام مند متون و استانداردهای مرتبط، سپس مقایسه فرایند سازماندهی اطلاعات در کتابخانه های آموزشگاهی مدارس مقطع دبستان شهر تهران با ویژگی های شناسایی شده است. روش: پژوهش توصیفی تحلیلی حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت داده ها، در دسته پژوهش های آمیخته قرار می گیرد. داده های کیفی از طریق مرور نظام مند متون (براساس چارچوب پریسما) و مصاحبه گروه کانونی و داده های کمّی از طریق سیاهه وارسی گردآوری شدند. تحلیل داده ها در بخش کیفی به روش تحلیل مضمون و در بخش کمّی با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. جامعه پژوهش در بخش کیفی، متون مرتبط و متخصصان سازماندهی اطلاعات و در بخش کمّی، کتابداران متخصص کتابخانه های آموزشگاهی مقطع دبستان شهر تهران بود. یافته ها : در بخش نخست، ویژگی های سازماندهی اطلاعات مؤلفه های مؤثر در فرایند سازماندهی در کتابخانه های کودک و آموزشگاهی مقطع دبستان در سه بخش فهرست نویسی توصیفی، فهرست نویسی تحلیلی، و رده بندی شناسایی شد. در بخش فهرست نویسی توصیفی، در ارتباط با مقوله اصلی فهرست نویسی استاندارد، فهرست نویسی براساس استانداردها و قوانین فهرست نویسی و در مقوله یادداشت، درج چکیده و فهرست مطالب و درج گروه سنی یا پایه تحصیلی پیشنهاد شد. در بخش فهرست نویسی تحلیلی، در ارتباط با مقوله سازمان، توجه به کارکرد و رسالت سازمان، در مقوله کاربر توجه به نیازها، علائق و ویژگی های بیانی کاربران در گروه های سنی مختلف، در مقوله منبع اطلاعاتی شناسایی موضوعات و فعالیت ها براساس منبع از طریق ارتباط با افراد متخصص، وبگاه ها، گروه ها و سازمان های مرتبط با ادبیات کودک و در مقوله روش و ابزار، موضوع و کلیدواژه های استاندارد و اخص، ایجاد هستی شناسی و برقراری روابط معنایی میان موضوعات ازجمله پیشنهادات بود. در بخش رده بندی، در ارتباط با مقوله رده بندی استاندارد، رده بندی دیویی و در مقوله روش های تکمیلی، تفکیک منابع براساس دسته بندی موضوعی و همچنین تفکیک منابع براساس گروه سنی یا پایه تحصیلی پیشنهاد شد. در بخش دوم پژوهش، یافته ها نشان داد بیش از نیمی از کتابخانه های آموزشگاهی در بخش فهرست نویسی توصیفی، از امکان انتقال ایزو ازطریق پایگاه کتابخانه ملی استفاده کردند. در بخش یادداشت ها، بیشتر کتابداران گروه سنی متناسب با کتاب را درج کرده اند. موضوعات در بخش فهرست نویسی تحلیلی، با درنظرگرفتن مواردی مانند گروه سنی، تصاویر و قالب کتاب، موضوعات فیپا و به ندرت کلیدواژه هایی از طریق نمایه سازی و تحلیل محتوای کتاب اختصاص داده شده اند. کتابداران به سایر مؤلفه های تأثیرگذار ازجمله کارکرد و وظایف مدرسه، علائق دانش آموزان کمتر توجه کرده اند. در بخش رده بندی، کتابخانه ها بیشتر از رده بندی دیویی و موضوعات کلی در کنار سایر علائم و روش ها استفاده کرده اند. نتیجه گیری : به ذخیره سازی، بازنمایی و بازیابی منابع اطلاعاتی کودکان براساس ویژگی های شناسایی شده توجه کافی نشده است.
بررسی وضعیت مدیریت دانش های گردآوری، سازمان دهی و اشاعه اطلاعات نسخه های خطی در کتابخانه های ایران و ارائه ی یک مدل کاربردی
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال اول زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱
33 - 52
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف بررسی وضعیت مؤلفه های گردآوری، سازمان دهی و اشاعه اطلاعات نسخ خطی، در بخش های نسخ خطی کتابخانه های ایران بر اساس مؤلفه های مدیریت دانش انجام شده است. روش تحقیق: در این پژوهش از روش ترکیبی (کمی و کیفی) همزمان استفاده شده است. جامعه پژوهش را کلیه بخش های نسخ خطی در کتابخانه های سطح کشور که دارای بخش نسخ خطی و کارمند بوده اند، شامل 44 کتابخانه در سطح ایران، تشکیل داده است که با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، موردبررسی قرارگرفته و پس از جمع آوری اطلاعات با استفاده از نرم افزار آماری spss تحلیل شده است. یافته ها: نشان می دهد که میانگین به دست آمده از مؤلفه های گردآوری نسخ خطی 92/37 از 45، سازمان دهی نسخ خطی 90/28 از 33، اشاعه اطلاعات نسخ خطی 11/36 از 57، از میانگین مقایسه شده در سطح کم تر و پایین تری قرار دارند. نتایج: نشان دهنده رعایت کم مدیریت دانش در بخش های نسخ خطی در کتابخانه های ایران در مؤلفه های موردبررسی است. پاسخ دهندگان به پرسشنامه و شرکت کنندگان در مصاحبه جملگی بر تهیه دستورالعمل یکسان و وحدت رویه در مؤلفه های گردآوری، سازمان دهی اطلاعات نسخ خطی و اشاعه اطلاعات تأکید داشتند و اجرای مدیریت دانش و استفاده از مدل های آن را ضروری دانستند.
Analyzing Process Execution Time for Evidence-Based Policy Making in Information Systems using Process Mining(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Enterprises employ information systems to carry out their day-to-day business operations. Organizations implement business policies to enhance their competitive edge through efficient process management. This paper aims to propose a method that combines two approaches: evidence-based policymaking and process mining, to facilitate process reengineering. While numerous evidence-based approaches utilizing process mining techniques have been employed to assess process performance through measurements, these methods often focus on individual process instances. This is in contrast to Business Process Redesign (BPR) assessments, which encompass more comprehensive performance measurements, including overall process performance. This study proposes a method for analyzing process execution time, which includes Cycle time, Lead time, and Activity time. The aim is to support evidence-based policymaking in information systems through the use of process mining. Several key performance indicators (KPIs) have been defined for evidence-based management of business processes to identify process bottlenecks. The results of this paper demonstrate the application of process mining in analyzing the execution time of business processes. Using a real-world dataset, the study identified time-consuming activities and provided key performance indicators (KPIs) to guide process optimization. These findings demonstrate the effectiveness of process mining in identifying bottlenecks and inefficiencies within operational processes, ultimately leading to improved process performance and efficiency.
تأثیر ادراک کاربران از مسئولیت اجتماعی بر میزان استفاده از خدمات و منابع از طریق تصویر سازمانی ادراک شده در کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر به دنبال تعیین تأثیر ادراک کاربران از مسئولیت اجتماعی بر میزان استفاده از خدمات و منابع کتابخانه های عمومی از طریق تصویر سازمانی ادراک شده است. روش: پژوهش کاربردی با روش پیمایشی-هم بستگی با رویکرد علّی انجام شد. جامعه پژوهش شامل اعضای کتابخانه های عمومی خوزستان بالغ بر 119409 بود، که از میان آن ها 383 نفر نمونه به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از ابزار پرسش نامه بکر- اولسن، کادمور و هیل (2006) و پرز و تورس (2017) و محقق ساخته بر اساس مطالعه کمالی (1398) برای بخش میزان استفاده گردآوری شد. تعداد 345 نفر به پرسش نامه ها پاسخ دادند و تجزیه وتحلیل با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و اسمارت پی اس اس انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد وضعیت متغیرهای پژوهش (ادراک کاربران از مسئولیت اجتماعی = 02/4، میزان استفاده از خدمات و منابع = 4/3 و تصویر سازمانی ادراک شده = 89/3، از میانگین نظری (3) بالاتر و نسبتاً مطلوب است. همچنین، ادراک کاربران از مسئولیت اجتماعی بر میزان استفاده از خدمات و منابع کتابخانه های عمومی (945/2 =T-Value ) و تصویر سازمانی ادراک شده (407/25 = T-Value) در سطح معناداری کمتر از 05/0 تأثیر دارد. اصالت/ارزش: یافته های مطالعه نشان داد که هرچقدر کاربران درک بیشتری از مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی داشته باشند، استفاده آن ها از خدمات و منابع اطلاعاتی کتابخانه ها بیشتر می شود. به علاوه، پایبندی کتابخانه ها به مسئولیت اجتماعی به شکل گیری تصویر سازنده و مثبت نیز منجر می شود. بر این اساس، متغیرهای موردبررسی می توانند مورد توجه سیاست گذاران و مدیران در تدوین راهبردهای سازمانی قرار گیرند.
ارزیابی پیشینه های پژوهش پایان نامه های کارشناسی ارشد دانشکده ی علوم اجتماعی و تربیتی دانشگاه رازی براساس ساختار و محتوای مطلوب پیشینه نویسی درسال های 1398- 1393(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به تحلیل بخش پیشینه ی پژوهش پایان نامه های کارشناسی ارشد پنج رشته ی علم اطلاعات و دانش شناسی، علوم اجتماعی، روان شناسی، علوم سیاسی و مشاوره در سال های 1393 تا 1398 دانشکده ی علوم اجتماعی و تربیتی دانشگاه رازی پرداخته است. روش شناسی: این پژوهش با روش تحلیل محتوای کمی از نوع کاربردی است، 140 عنوان پایان نامه مورد بررسی گرفته است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، چک لیست است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های مقایسه ی میانگین ها استفاده شده است.یافته ها: بیانگر آن است، در خصوص ساختار در رشته، رشته ی مشاوره بالاترین درصد و رشته ی علوم سیاسی پایین ترین درصد را از نظر رعایت ساختار به خود اختصاص داده اند. در بُعد محتوا بر حسب رشته، رشته ی علوم اجتماعی بالاترین درصد و رشته ی روا ن شناسی پایین ترین نمره را کسب کرده اند. در ساختار بر حسب سال، هر اندازه پیشینه های پژوهش به سال 98 نزدیک تر شده اند، عملکرد بهتری داشته اند، و در محتوا نیز برحسب سال، هر چه به سال 98 نزدیک شده است، عملکرد ضعیف تری داشته اند، این بدان معناست که پیشینه های پژوهش در سال های 93 و 94 عملکرد بهتری داشته اند. هم چنین یافته ها بیانگر جایگاه دوم رشته ی علم اطلاعات و دانش شناسی در بین سایر رشته ها است. در این رشته از لحاظ ساختار بر حسب سال، سال 95 و از لحاظ محتوا نیز بر حسب سال ، سال 93 در بین دیگر سال ها وضعیت بهتری داشته است. نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که با توجه به معیارهای در نظر گرفته شده، پیشینه های پژوهش از لحاظ ساختار در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار دارند، اما از لحاظ محتوا ضعیف، و از کیفیت مطلوبی برخوردار نیستند.
نیمرخ مجله های انگلیسی زبان دانشگاه تهران بر اساس معیارهای نمایه سازی پایگاه های استنادی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : هدف پژوهشگران بررسی وضعیت نمایه سازی مجله های انگلیسی زبان دانشگاه تهران در پایگاه های استنادی بین المللی است. بنابراین، فرایند گزینش در دو پایگاه اسکاپوس و وب آف ساینس به دقت بررسی شده و مجله ها بر اساس معیارهای به دست آمده اعتبارسنجی شده اند تا نقاط ضعف مجله های انگلیسی زبان دانشگاه تهران برای نمایه سازی در این پایگاه ها مشخص شود. مواد و روش ها : نوع پژوهش کاربردی و روش آن پیمایشی است و مجله ها با رویکرد توصیفی ارزیابی شده اند. در این پژوهش برای ارزیابی مجله های انگلیسی زبان دانشگاه تهران از روش تحلیل استنادی و روش مشاهده مستقیم با ابزار سیاهه وارسی استفاده شده است. یافته ها : معیارهای اصلی برای استانداردسازی مجله ها به منظور نمایه سازی در پایگاه های بین المللی در چهار قلمروِ«اطلاعات کلی» (معیارهای حداقل)، «خطّ مشی»، «دسترسی برخط» و «موقعیت» طبقه بندی شدند که برای هر معیار شاخص های قابل اندازه گیری تعیین شد. در بررسی مجله ها، با توجه به این معیارها، تا زمان اجرای پژوهش فقط دو مجله توانستند معیارهای حداقل را به طور کامل رعایت کنند. اشکال های اساسی مجله ها به ترتیب شامل نداشتن فرایند داوری و نوع همترازخوانی، رعایت نکردن نظم انتشاراتی، مشخص نبودن اصول اخلاقی نشر و تنوع پایین نویسندگان و هیئت تحریری مجله هاست. از جمله نقاط قوّت آنها وبگاه انگلیسی، دسترسی برخط به متن کامل مقاله ها و داشتن شماره استاندارد بین المللی را می توان نام برد. نتیجه گیری : به طور کلی میزان رعایت شاخص های چهار قلمروِ مورد ارزیابی مجله های انگلیسی زبان دانشگاه تهران برای پذیرش در پایگاه های بین المللی شصت و هفت درصد است. با مشخص شدن نقاط قوّت و ضعف مجله ها، راهکارهایی برای ناشران، سردبیران و مسئولان سیاست گذاری ارائه شده است تا بتوانند سطح انتشار خود را به معیارهای مورد نظر پایگاه های نمایه سازی بین المللی نزدیک و امکان حضور در سطح بین المللی را پیدا کنند.
مطالعه علم سنجی فرایند پژوهش در مدیریت دانش و ارتباط مفهومی آن با حوزه آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مطالعه روند پژوهش ها پیرامون مفهوم مدیریت دانش و ارتباط مفهومی آن با حوزه آموزش، با استفاده از روش تحلیل و نقشه برداری علم سنجی است. توصیف علم سنجی و تحلیل شبکه های اجتماعی در پایگاه داده هایWeb of Science ، طی سال های 2000 تا 2019 انجام شده است. ساختار و الگوهای اطلاعات مبادله شده در زمینه پژوهش های مدیریت دانش و ارتباط مفهومی آن با حوزه آموزش و نیز تفسیر رابطه بین کلمات کلیدی به کاررفته در پژوهش ها، با بهره گیری از نرم افزار VOSviewer استخراج و تحلیل گردید. جامعه آماری شامل 25.029 مقاله، که اغلب مقالات با میزان استناد بالا بودند، بررسی گردید. یافته های این پژوهش نشان می دهد تعداد مقالات مدیریت دانش و ارتباط مفهومی آن با حوزه آموزش از سال 2000 تا 2018 روندی افزایشی داشته است. مقالات بیشتر در قالب مقالات مروری و مقالات پژوهشی بودند. پراستنادترین نشریات به ترتیب، نشریات کشورهای آمریکا، انگلستان و دانشگاه های کاونتری، دانشگاه تورین، دانشگاه لیورپول و دانشگاه آزاد اسلامی بودند. بیشترین همکاری های بین المللی در انتشار مقالات به ترتیب میان کشورها و پژوهشگران آمریکا، انگلستان، چین و ایران بوده است. در هم نشینی یا Co-occurrence حاکم در کلمات کلیدی به کاررفته در پژوهش ها، مفهوم مدیریت دانش و ارتباط مفهومی آن با حوزه آموزش بیشتر با مفاهیم فناوری، مدیریت، مدیریت کیفیت جامع و نوآوری، سازمان دهی، کلمه دانش و رهبری همراه بوده است. از مجموع داده های ارائه شده می توان دریافت که توجه به مفهوم مدیریت دانش و ارتباط مفهومی آن با حوزه آموزش در طول زمان افزایش یافته است.
مؤلفه های رابط کاربر و اثر آن بر استفاده کاربران از وبگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر سعی دارد تا مؤلفه هایی از رابط کاربر را شناسایی کند که به منزله اجزاء کاربردی و دیداری آشنا و یا عناصر جدید، مورد توجه کاربر قرار گرفته اند. انتظار می رود که نتایج این پژوهش به طراحان رابط کاربر، متخصصان تعامل انسان- رایانه و انسان- اطلاعات کمک کند تا بر پایه یافته های به دست آمده از این پژوهش، مؤلفه هایی را در طراحی رابط کاربر به کار گیرند که ویژگی های لازم برای تمرکز چشم کاربران و در نهایت جلب توجه آن ها داشته باشند. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی و به روش اکتشافی است؛ جامعه آماری را دانشجویان تحصیلات تکمیلی (ارشد و دکتری) تمامی رشته های تحصیلی دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل دادند. از نمونه گیری تصادفی برای گردآوری داده ها استفاده شد و فناوری ردیاب چشمی به کار گرفته شد. صفحات ویکی پدیا به عنوان تکلیف ها (محرک در آزمون ردیاب چشمی) استفاده شدند. یافته ها: تعداد خیره شدن ها در مؤلفه محتوا از گرافیک و مسیریابی به طور معنی داری کمتر، در مؤلفه گرافیک به طور معنی داری از مسیریابی کمتر و از ساختار بیشتر و برای مؤلفه مسیریابی بیشتر از ساختار است. در مجموع، بیشترین و کمترین میانگین تعداد خیره شدن ها، به ترتیب برای مؤلفه مسیریابی (0/87) و ساختار (0/34) بود. مدت خیره شدن ها در مؤلفه محتوا از گرافیک و مسیریابی به طور معنی داری کمتر، در مؤلفه گرافیک به طور معنی داری کمتر از مسیریابی و در نهایت برای مؤلفه مسیریابی بیشتر از ساختار است. در مجموع، بیشترین و کمترین میانگین مدت خیره شدن ها، به ترتیب برای مؤلفه مسیریابی (0/81) و محتوا (0/42) بود. نتیجه گیری: تغییر الگوهای طراحی باعث شده که کاربران توجه کمتری به عناصر محتوایی یک وبگاه داشته باشند و در عمل سایر مؤلفه های داخل یک وبگاه، توجه دیداری آن ها را به خود جلب می کند.
شناسایی فرصت ها و تهدیدهای استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی جهت ایجاد تعامل در کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی فرصت ها و تهدیدهای استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی به منظور ایجاد تعامل در کتابخانه های عمومی است. روش: این پژوهش مطالعه ای از نوع کاربردی است که با رویکرد کیفی به روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه پژوهش شامل کتابداران و مسئولان کتابخانه های عمومی نهادی زیر پوشش اداره کل کتابخانه های عمومی خراسان جنوبی بود. در این پژوهش، از روش نمونه گیری غیراحتمالاتی (غیرتصادفی) و از نوع نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد، و در مجموع با 25 نفر مصاحبه انجام گرفت. روش اجرای مصاحبه از نوع نیمه ساختاریافته بود. یافته ها: بیشترین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی برای ایجاد تعامل میان کتابداران و کاربران به ترتیب در اینستاگرام، تلگرام و واتساپ صورت گرفته بود. انواع درخواست های کاربران کتابخانه های عمومی در شبکه های اجتماعی مجازی در دو مقوله اصلی درخواست های اطلاعاتی (امانت و عضویت، و منبع یابی) و درخواست های سرگرم کننده (آموزشی-مشاوره ای و اطلاع رسانی) دسته بندی شدند. فرصت های ایجاد تعامل از طریق شبکه های اجتماعی مجازی در کتابخانه های عمومی در سه مقوله اجتماعی، ارتباطی و تبلیغی و تهدیدهای ایجاد تعامل از طریق این شبکه ها نیز در سه مقوله عملکردی، فرهنگی و محتوایی گروه بندی شد. موانع ایجاد تعامل از طریق شبکه های اجتماعی مجازی نیز در دو مقوله موانع انسانی (اجتماعی-اقتصادی و فردی) و موانع زیرساختی (کارکردی و فناورانه) دسته بندی شد. اصالت/ارزش: ارزش این مقاله در این نکته است که استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی می تواند به بهبود خدمات کتابخانه های عمومی به ویژه خدمات مرجع کمک کند. همچنین به نظر می رسد شبکه های اجتماعی مجازی فرصت های مناسبی برای کتابخانه های عمومی جهت ایجاد تعامل فراهم می کند که استفاده از این فرصت ها حتی می تواند منجر به ارتقای جایگاه کتابخانه های عمومی در سطح جامعه شود. تهدیدهای موجود در این زمینه اگرچه نسبت به فرصت ها کم تر هستند اما بعضاً دغدغه های موجود درباره آن ها قابل توجه است و برای کاهش آن ها لازم است به نحو مناسبی برنامه ریزی نمود.
یادداشت سردبیر: از سایه نویسی تا جعل عمیق (1)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی تطبیقی کارایی ساختار نحو نظام های شناسگر دیجیتالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام های شناسگر دیجیتالی به عنوان یکی از اصلی ترین حوزه های کاربرد در رویکرد «وب قابل شناسایی» در تئوری شئ دیجیتالی مطرح شده اند. بر اساس ماهیت این شناسگرها، که مبتنی بر سازوکار وضوح، طراحی و پیاده سازی شده اند و با شناسگرهای دیگر متفاوت است، ساختار نحو (رشته شناسگر) این شناسگرها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. نحوِ شناسگر مجموعه ای از قوانینی است که برای ترکیب کاراکترها برای شکل گیری یک رشته شناسگر مورد استفاده قرار می گیرد. هدف این پژوهش ارزیابی کارایی ساختار نحو نظام های شناسگر دیجیتالی است. به منظور دستیابی به این هدف، بر مبنای روش ارزیابی روشنگرانه، فرآیندی شامل دو گام طراحی و اجرا شد. در گام نخست اقدام به طراحی چارچوب پایه ارزیابی کارایی ساختار نحو به روش دلفی شد. چارچوب پایه ارزیابی استخراج شده در این گام شامل 11 شاخص کارایی از جمله: یکتایی، قابلیت ماشین خوانی، ثبات، قابلیت همکاری، سادگی، مقیاس پذیری، اثبات پذیری، گرانولیته، عدم حساسیت کاراکتر، قابلیت نقل انسانی و قابلیت وضوح نحو است. درگام دوم، با استناد به چارچوب پایه طراحی شده، اقدام به ارزیابی تطبیقی 6 نظام شناسگر دیجیتال مطرح در سطح جهان به روش «تاپسیس» شد. نتایج این ارزیابی نشان داد که نظام های «دی.اُ.آی.» و «یو.سی.آی.» انطباق بالا و نظام های «هندل»، «آ.ر.ک.»، «یو.آر.ان.» و «پی.یو.آر.ال.» انطباق متوسطی را با شاخص های کارایی ساختار نحو نظام های شناسگر دیجیتالی دارند. در تحلیل این نتایج نیز راهکارهای نظام های با کارایی بالا در اثبات پذیری رشته شناسگر، از جمله بکارگیری سازوکار وضوح، پروتکل « TCP/IP » و استفاده از شناسگرهای دارای ارقام چک اعتبار در پسوند، و همچنین مزایای استفاده از کدهای توصیف کننده به ویژه در شناسایی دقیقتر شئ مورد شناسایی مورد بحث قرار گرفته است. این نتایج می تواند توسط کاربران این نظام ها و شناسگرهای آن و همچنین پژوهشگران این حوزه مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی جریان دانشی و محتوایی مقالات مجله دانش حسابداری از ابتدای انتشار تا پایان سال 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحلیل محتوای مجلات از طریق شناسایی ویژگی های اطلاعات ثبت شده در مقالات به مدیران مجلات در شناسایی نقاط قوت و ضعف مجله یاری می رساند. هدف این پژوهش، بررسی جریان دانشی و محتوایی مقالات مجله دانش حسابداری به عنوان یکی از معتبرترین نشریات علمی حوزه دانش حسابداری در ایران، از ابتدای انتشار تا پایان سال 1398 است. روش : این مطالعه از نوع علم سنجی بوده و با استفاده از روش تحلیل محتوای کمّی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مقالات منتشر شده در مجله است که همگی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های پژوهش نیز با به کارگیری ابزار سیاهه وارسی گردآوری و با استفاده از نرم افزار اکسل مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد، در 285 عنوان مقاله منتشر شده در طی این سال ها، 696 نویسنده مشارکت داشته اند که از این تعداد، کارشناسان ارشد با 34 درصد و استادیاران با 30 درصد، در صدر جدول نویسندگان این مجله قرار دارند. در بین دانشگاه ها و مراکز آموزشی نیز دانشگاه شیراز با 25 عنوان مقاله در رتبه اول و دانشگاه تهران با 24 عنوان مقاله در رتبه دوم قرار گرفته است. همچنین از نظر گرایش موضوعی، 83 درصد از آثار منتشر شده در حوزه حسابداری مالی بوده و حسابرسی با 10 درصد در رتبه بعدی قرار گرفته است. از مجموع 8179 منبع مورد استناد در مقالات نیز، 73 درصد منابع به زبان انگلیسی و 27 درصد به زبان فارسی بوده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد، بیشترین تعداد مقالات منتشر شده مربوط به موضوع حسابداری مالی بوده و سهم سایر موضوعات بسیار اندک است. از سوی دیگر، ارزیابی استنادات مقالات نیز حاکی از آن است که بیشترین استنادات مقالات به منابع لاتین بوده است. بنابراین ضروری است دست اندرکاران مجله ضمن تنوع بخشی در پذیرش موضوعات مختلف حسابداری، با اتخاذ تدابیری راه را برای انتشار مقالات بکر و جدید پژوهشگران داخلی باز نمایند.
بررسی تاثیر اجرای طرح "کتاب من" بر میزان مراجعه پسندی اعضای کتابخانه های عمومی منتخب شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره هفدهم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
163 - 182
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش به منظور بررسی مراجعه پسندی کتابخانه ها در پی اجرای طرح «کتاب من» در کتابخانه های عمومی شهر مشهد انجام شده است. روش پژوهش : پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش تمامی کتابداران شاغل و استفاده کنندگان از طرح «کتاب من» در 8 کتابخانه منتخب بود که با روش نمونه گیری طبقه ای و بر مبنای جدول مورگان و کرجسی، تعداد 361 مراجعه کننده و 26 کتابدار، به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. یافته های پژوهش : یافته های پژوهش نشان داد هم کتابداران و هم مراجعه کنندگان درباره مراجعه پسندتر شدن مجموعه، نظر مثبتی داشتند. نتیجه گیری: از یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که اجرای طرح «کتاب من» در دراز مدت؛ در عین حال که موجب سازگاری بیشتر مجموعه با نیازهای کاربران خواهد بود، از لحاظ تناسب موضوعی مجموعه با سیاستهای کتابخانه های عمومی نیز سازگاری بیشتری به وجود خواهد آمد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر قیمت گذاری کالاهای اطلاعاتی در مراکز اطلاع رسانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: به دلیل پیچیدگی مفهوم قیمت گذاری کالاهای اطلاعاتی، جمع آوری اطلاعات کامل درباره عوامل مؤثر بر آن ضرورت دارد. در همین راستا، پژوهش حاضر به دنبال شناسایی این عوامل است. روش: در گام نخست، با مطالعه کتابخانه ای و جستجو در پایگاه های علمی معتبر داخلی و خارجی، پژوهش های موجود در این زمینه بررسی و فهرستی از عوامل مؤثر در قیمت گذاری کالاهای اطلاعاتی شناسایی شده و برپایه این فهرست، مدل مفهومی و فرضیه های پژوهش توسعه یافت. به منظور گردآوری داده های مورد نیاز برای آزمون فرضیه ها، از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. نمونه شامل 220 نفر از مدیران و کارشناسان مراکز اطلاع رسانی ایران است که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده اند. افزون بر این، آزمون های «کلموگروف- اسمیرنوف» و تی تک نمونه ای برای آزمون فرضیه ها و آزمون فریدمن برای رتبه بندی عوامل در نرم افزار «اس.پی.اس.اس» استفاده شده است. یافته ها: برپایه نتایج، سهولت دسترسی، سهولت خرید، محتوا، سودمندی، کانال عرضه مناسب، وجود واحد بازاریابی، آگاهی از روش های قیمت گذاری رقبا، برنامه زمان بندی برای انتشار، و نیز روش هزینه یابی دقیق از عوامل مؤثر بر قیمت گذاری کالاهای اطلاعاتی هستند. از میان این عوامل، به ترتیب روش هزینه یابی دقیق، محتوا، و کانال عرضه مناسب دارای بالاترین رتبه هستند. نتیجه گیری: این پژوهش، ضمن ارائه فهرستی از عوامل مؤثر بر قیمت گذاری کالاهای اطلاعاتی، نشان می دهد روش هزینه یابی دقیق کالاهای اطلاعاتی، مهم ترین عامل در قیمت گذاری است. زیرا محاسبه هزینه در قیمت گذاری کالاهای اطلاعاتی پیچیدگی های زیادی دارد. افزون بر این، در این پژوهش برپایه یافته ها، برخی از راهکارهای مدیریتی برای قیمت گذاری مؤثر کالاهای اطلاعاتی پیشنهاد شده است.
توان بالقوه شبکه ها و رسانه های اجتماعی در تقویت مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره هفدهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
109 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف : در این مقاله تلاش شده است با استفاده از روش پژوهش اسنادی (کتابخانه ای) و همچنین استناد به مطالعه پیمایشی شبکه های اجتماعی و سبک زندگی جوانان (افراسیابی،1390) بر اساس نظریات مربوط به عرصه رسانه های اجتماعی و نقش آن در مدیریت دانش، مدلی برای استفاده از رسانه های اجتماعی در حوزه مدیریت دانش به تصویر کشیده شود. روش : سؤال اساسی آن است که رسانه های اجتماعی چه نقشی در نظام علمی و پژوهشی کشور دارند؟ نخست، تصویری از حضور رسانه های اجتماعی در بخش های مختلف جامعه به ویژه مجامع علمی و آکادمیک بیان شده و با استناد به نتایج پژوهش، شاهد عضویت بخشی از کاربران رسانه های اجتماعی با انگیزه کسب اطلاعات و دانش هستیم. در ادامه، با بیان نظریاتی که جایگاه رسانه های اجتماعی را در تولید و مدیریت دانش برجسته کرده اند، نقش رسانه های اجتماعی در مدیریت دانش و اطلاعات بررسی و در نهایت به جمع بندی و نتیجه گیری برای استفاده بهینه از رسانه های اجتماعی در نظام علمی کشور پرداخته ایم. یافته ها : نتایج این مطالعه نشان می دهد رسانه های اجتماعی اینترنتی از طریق فراهم آوردن امکان تعامل و مباحثه در موضوعات مختلف، رشد و توسعه مدیریت اطلاعات، فراهم آوردن امکان اتصال مراکز علمی به یکدیگر، تولید دانش جدید بر اساس ارتباطات متقابل و معنادار از طریق زبان و آگاهی، گردش آزادانه نوآوری ها، افزایش خلاقیت دانشجویان، تسریع جریان گردش و مبادله اطلاعات، تقویت و تحکیم تفکر علمی، خلاق و انتقادی، انباشت تمام ایده های اعضا و کشف ایده های جدید علمی، تقویت شایستگی اجتماعی از طریق نظریه قدرت نمادین بوردیو و فراهم کردن ابزارهایی برای ایجاد یک جامعه جدید، به صورت مستقیم و غیر مستقیم در فرایند مدیریت دانش مؤثر هستند.
شناسایی عوامل مؤثر بر کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانه ها: یک مطالعه مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: خدمات اینترنت اشیاء، دسترس پذیری و یافت پذیری اطلاعات در کتابخانه ها را بهبود می بخشد و ارتقاء و اعتلای کتابخانه ها را به همراه دارد. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر، تعیین عوامل کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانه ها به منظور ارائه الگوی کیفی با استفاده از نظریه داده بنیاد است. روش شناسی : پژوهش حاضر از نوع توسعه ای که با رویکرد کیفی و با به کارگیری روش نظریه داده بنیاد انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش از 13 نفر خبره و صاحب نظر علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های کشور تشکیل شده است، که به روش نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی) انتخاب شده اند، داده ها از طریق مصاحبه با آنها جمع آوری و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل شدند و بر اساس آنها، الگوی پژوهش طراحی گردید. برای سنجش روایی ابزار مصاحبه از روش پاسخگو و برای سنجش پایایی از روش دو کدگذاری استفاده شده است. یافته ها: نشان می دهد برای کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانه 29 عامل در 5 طبقه شناسایی شدند که عبارتند از: طبقه عوامل علّی (6 عامل)، زمینه ای (5 عامل)، مداخله گر (5 عامل)، راهبردی (6 عامل)، پیامد (7 عامل). عوامل کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانه ها نقش بهینه ای در زمینه مدیریت اطلاعات و توسعه خدمات دارند. پذیرش و گسترش سریع رویکرد نوین استفاده از اینترنت اشیاء و به کارگیری عوامل شناسایی شده در برنامه های توسعه کتابخانه ها پیش از هر چیز، نتیجه مزایا و فوایدی است که در این رویکرد فناورانه نهفته است.
ارائه الگوی پیشنهادی برای نرم افزار استخراج داده از رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با ه دف اصل ی ارائه الگ وی پیشنه ادی برای نرم افزار استخ راج و آرشی و داده از رسانه ه ای اجتماع ی تدوین شده است. در پژوهش حاضر ضمن مطالعه کتابخانه ای درخصوص استخراج داده و آرشیوسازی رسانه های اجتماعی به بررسی نرم افزارهای تولید شده در این زمینه پرداخته شده است؛ در نهایت براساس سیاهه وارسی تهیه شده، یک الگوی پیشنهادی از این نوع نرم افزارها ارائه شد. این روند با همراهی متخصصان رسانه های های اجتماعی در علم اطلاعات و دانش شناسی انجام گرفت. در این پژوهش، گردآوری اطلاعات، به روش مطالعه اسنادی و پیمایشی تحلیلی انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است. با نمونه گیری هدفمند و رصد افراد مطلع، تعداد ۳۱ نفر از متخصصان رسانه های های اجتماعی در علم اطلاعات و دانش شناسی انتخاب شدند. قابلیت های به دست آمده از نرم افزارها در قالب طیف لیکرت در اختیار متخصصان قرار گرفت و از آن ها خواسته شد که میزان موافقت خود را با ضرورت وجود هر یک از این قابلیت ها مشخص نمایند. برای بررسی بودن یا نبودن هر یک از قابلیت های نرم افزارها از روش سی وی آر[1]، بار عاملی اکتشافی و بار عاملی تأییدی استفاده شد. میزان پذیرش هریک از قابلیت ها، با میانه ارزیابی(معیار سنجش میانه 3) شد. سپس، هریک از گویه ها بر اساس میانگین موجود در آزمون فریدمن رتبه بندی شدند. در مرحله دوم سی وی آر هر یک از قابلیت ها، و در مرحله آخر بار عاملی تأییدی و بار عاملی اکتشافی بررسی شد. پرسش های پژوهش با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای بررسی شدند. قابلیت های «امکان جستجوی پیشرفته آرشیو»، «دسته بندی آرشیو ها(مرورآسان)» و «ارائهگزارش های بصری» نمره بالاتر از 50 و معیارهای «بازنشانی رکوردهای حذف شده»، «امکان ایجاد آرشیو باز برای دسترسی عام»، «اخذ گواهی های اعتباری از نهادهای دولتی و خصوصی»، «دریافت نسخه کامل پس از پرداخت هزینه» و «نسخه دمو» نمره کمتر از 50 را در سی وی آر به دست آوردند. تمامی قابلیت ها بار عاملی تأییدی و اکتشافی بیشتر از 3/0 داشتند؛ بنابراین، در نظر گرفته شدند. اما با مقایسه بار عاملی قابلیت ها با سی وی آر امکان حذف قابلیت هایی با سی وی آر کمتر از 50 وجود دارد. تمامی قابلیت های تخصصی نرم افزارهای فعلی از دیدگاه متخصصان ضروری هستند. قابلیت های «امکان جستجوی پیشرفته آرشیو»، «دسته بندی آرشیو ها (مرورآسان)» و «ارائهگزارش های بصری» مهم ترین الزامات نرم افزارها ازدیدگاه متخصصان هستند. قابلیت «اخذ گواهی های اعتباری از نهادهای دولتی و خصوصی» کمترین اهمیت را از دید متخصصان دارد. معیارهای «حذف خودکار آرشیوها در زمان تعریف شده»، «بازنشانی رکوردهای حذف شده»، «امکان ایجاد آرشیو باز برای دسترسی عام»، «اخذ گواهی های اعتباری از نهادهای دولتی و خصوصی»، «حذف خودکار آرشیوها در زمان تعریف شده»، «دریافت نسخه کامل پس از پرداخت هزینه» و «نسخه دمو» می توانند از قابلیت های نرم افزار حذف شوند. البته در بررسی نرم افزارهای فعلی استخراج داده از رسانه های اجتماعی، مشاهده شد که برخی از این قابلیت ها دارای اهمیت بالایی است. قابلیت «امکان ذخیره سازی محلی» توسط متخصصان به سیاهه وارسی نهایی اضافه گردید.
شناسایی شاخص های آموزش منابع انسانی در بانک ملی ایران با رویکرد مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
171 - 214
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف شناسایی شاخص های آموزش منابع انسانی در بانک ملی ایران با رویکرد مدیریت دانش صورت گرفت، بنابراین از منظر هدف یک مطالعه کاربردی است. روش شناسی: روش پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی با رویکرد کیفی و به روش های فراترکیب و دلفی بود. در مرحله نخست از روش فراترکیب استفاده گردید که ﺟﻤﻌﺎً 156 منبع مرتبط با موضوع پژوهش یافت شد و درنهایت 71 ﭘﮋوﻫﺶ مورد تحلیل قرار گرفت. پس از شناسایی مقوله ها به روش فراترکیب، با روش دلفی فازی، با ابزار پرسشنامه و نظرسنجی از خبرگان به اعتبارسنجی و ارائه شاخص های نهایی پرداخته شد. یافته ها: در این پژوهش با بررسی و دسته بندی و بومی سازی کدهای توصیفی حاصل از متون، 42 مقوله فرعی شناسایی و با توجه به شباهت و قرابت معنایی آن ها، در 9 مقوله اصلی شامل: توانمندی علمی منابع انسانی، صلاحیت رفتاری منابع انسانی، سیاست و قانون گذاری، عوامل اجتماعی، رهبری آموزشی، رویکرد مدیریت دانش، ارزیابی و کنترل کیفیت آموزشی، فرهنگ یادگیری و آموزش منابع انسانی و سه بعد فردی، محیطی و سازمانی طبقه بندی گردید. نوآوری (ارزش): این پژوهش برای نخستین بار به طور خاص به شناسایی شاخص های آموزش منابع انسانی در بانک ملی با رویکرد مدیریت دانش پرداخته است و در سایر نهادهای مالی نیز کاربرد دارد. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد در آموزش کارکنان با رویکرد مدیریت دانش، یادگیری، بخش اصلی هر شغل می شود و ضمن آن کارکنان از همدیگر می آموزند و به دیگران یاد می دهند و می توان نیازهای دانشی کارکنان و سازمان را به طور موفقیت آمیز تأمین کرد. یادگیری فردی و سازمانی، قابلیت ها و توانمندی های جدیدی در کارکنان ایجاد و این قابلیت ها تبدیل به محصول، کالا و خدمات می گردد و سودآوری بانک تضمین می شود.
Structural analysis of factors affecting the development of IT-based platform services(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Today, businesses are considered the main factor in improving the country's economy and creating employment through the implementation of policies that foster entrepreneurship and the establishment of supportive institutions. Therefore, the current research seeks to identify factors that affect the development of IT-based platform services. In this research, a questionnaire based on the fuzzy Delphi method was used to identify the factors. The statistical population of this research consists of 20 managers, professors, specialists, and experts who are associated with start-up companies. Due to the small size of the population, the entire population was considered as a sample. In this research, the influential factors were identified using the fuzzy Delphi method. The results of the research showed that providing access to financial resources is the most important factor affecting the development of IT-based platform services. On the other hand, improving the entrepreneurial environment through the establishment of laws is considered the least important factor in this area.
تأثیر خودکارآمدی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه رازی کرمانشاه بر هیجان های آنان بعد از بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : خودکارآمدی و باورهای فرد بر هیجان های افراد تأثیر می گذارد و عامل مهمی در شکل گیری آنهاست، اما باید دید تأثیر آن بر هیجان های دانشجویان پس از بازیابی اطلاعات چگونه است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه بر هیجان های آنان پس از بازیابی اطلاعات است. روش: پژوهش حاضر به روش پیمایشی و از نوع کاربردی انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه بود. اعتبار پرسش نامه با استفاده از نظر متخصصان تأیید شد. پایایی ابزار نیز بر اساس آلفای کرونباخ سنجیده شد و بین 76/0 تا 88/0 به دست آمد. جامعه آماری، دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته های علوم انسانی شاغل به تحصیل در دانشگاه رازی کرمانشاه بودند. پرسش نامه در بین نمونه (306نفر) توزیع و 278 (8/90%) پرسش نامه قابل استفاده دریافت شد. یافته ها: یافته ها نشان داد میانگین خودکارآمدی بالاتر از حدّ متوسط است. دانشجویان پس از بازیابی اطلاعات، عمدتاً هیجان های مثبت شامل شادی، آرامش و غرور را تجربه کرده اند. مؤلفه های «خودکارآمدی» توانستند 26% متغیر هیجان ها پس از بازیابی اطلاعات را در دانشجویان تبیین کنند. مؤلفه «وضعیت فیزیولوژیکی» بیشترین سهم را در این بین بر عهده داشت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد دانشجویان خود را در طول بازیابی اطلاعات توانمند دیده اند، از بازیابی اطلاعات لذت برده و احساسات مثبتی را تجربه کرده اند، اما در مقایسه با دیگران خود را توانمندتر از آنان ندیده اند. داشتن احساسات خوشایند در هنگام بازیابی اطلاعات بیشترین تأثیر را بر هیجان های کاربران پس از بازیابی اطلاعات داشته است اما اگرچه مؤلفه های خودکارآمدی بر هیجان های دانشجویان بعد از بازیابی اطلاعات اثرگذارند، بخشی کوچکی از این متغیر را تبیین کردند.