فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۰
75 - 93
حوزههای تخصصی:
برای نظریه تعاریف گوناگونی در متون ارائه شده است که با رویکرد کتاب شناختی و تحلیل محتوا قابل دسترسی هستند. این گوناگونی در کلیدواژه هایی که در تعاریف وجود دارند قابل مشاهده است. در این مقاله تعاریف موجود از نظریه در متون استخراج شد و با استفاده از روش تحلیل محتوای آن تعاریف، واژگان اصلی و مترادف و بسامد هر کدام محاسبه شد. تحلیل محتوای 125 تعریف منجر به شناسایی 9 واژه ی اصلی و 67 واژه ی مترادف شد. واژگان اصلی یافت شده در این تحلیل محتوا عبارتند از: مفهوم، تبیین، رابطه، پدیده، مجموعه، فرضیه، نظام مند، پیش بینی، و روش. در نهایت، با رویکرد کتاب شناختی تعریف بازنگری شده ای از نظریه ارائه شد که نمایانگر مفهوم آن و واژگان اصلی دربرگیرنده ی این مفهوم در متون است. به طور کلی در تعریفی که در این پژوهش از نظریه ارائه شده است به رویکرد کتابشناختی و تجربی گرایانه توجه شده است و به وجوه توصیف، تبیین، پیش بینی و کنترل به صورت فرایندی و در یک حالت سطح بندی در تعریف نظریه با استفاده از واژگان کلیدی توجه شده است.
شیوه های فهرستنویسی نسخه های خطی و چاپ سنگی در کتابخانه های بزرگ ایران: بررسی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی وجوه اشتراک و افتراق موجود در فهرست نویسی نسخه های خطی و چاپ سنگی در 5 کتابخانه بزرگ ایران و امکان سنجی یکسان سازی شیوه فهرست نویسی نسخ خطی و چاپ سنگی.<br /> روش شناسی: این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات با استفاده از سیاهه وارسی و مصاحبه با متخصصان فهرست نویسی گردآوری، دسته بندی، تحلیل و نتیجه گیری شده است.<br /> یافته ها: میزان اشتراک عناصر فهرست برگه های نسخه های خطی و چاپ سنگی با عناصر سیاهه وارسی ۷۵ عنصر (۷۶/۵ درصد) و میزان افتراق آنها ۲۳ عنصر (۲۳/۴ درصد) است. بنابراین درصد اشتراک عناصر کاربرگه های فهرست نویسی نسخه های خطی و چاپ سنگی کتابخانه های بزرگ ایران با عناصر سیاهه وارسی بیشتر از درصد افتراق آنها است.<br /> نتیجه گیری: یکسان سازی فهرست نویسی نسخ خطی و چاپ سنگی امکان پذیر است و می توان کار برگه مشترک فهرست نویسی طراحی و تنظیم نمود؛ بدین نحو که75 عنصر مشترک موجود در هر دو کاربرگه بدون دخل و تصرف و 23 عنصر موارد افتراق با تغییر در عنوان آنها و احیانا ادغام برخی از آنها در برخی دیگر، در کاربرگه مشترک فهرست نویسی نسخ خطی و چاپ سنگی درج نمود.
ارائه مدل دسته بندی موضوعی تولیدات علمی حوزه سلامت با استفاده از روش های متن کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش اینترنت و رشد سریع و روزافزون مقالات الکترونیکی، دسته بندی متون به یکی از ابزارهای کلیدی و مهم برای سازماندهی و مدیریت داده تبدیل شده است. در دسته بندی متون، یک مجموعه دانش اولیه در اختیار سامانه قرار می گیرد تا با یادگیری از این مجموعه، اسناد جدید ورودی به یکی از گروه های موضوعی، ملحق گردد. در متون سلامت به علت تنوع زیاد موضوعات، آماده کردن چنین مجموعه آموزش اولیه عملی بسیار زمان بر و هزینه بر است. هدف از مقاله ارائه مدلی ترکیبی از یادگیری (با نظارت و بدون نظارت) برای دسته بندی موضوعی تولیدات علمی حوزه سلامت است که بدون نیاز به مجموعه برچسب خورده اولیه عمل دسته بندی را انجام دهد. برای استخراج مدل موضوعی متون تولیدات علمی سلامت طی سال های 2009 تا 2019 در پایگاه پابمد، با استفاده از روش آمیخته داده کاوی، شامل متن کاوی و یادگیری ماشینی انجام گرفت. بر اساس مدل موضوعی تخصیص پنهان دیریکله، دادها تحلیل و سپس برای دسته بندی متون، از مدل ماشین بردار پشتیبان استفاده شد. در یافته های این پژوهش، مدل دسته بندی متون سلامت در سه گام اصلی معرفی شد. در گام اول پیش پردازش های لازم بر روی مجموعه داده به دلیل حذف کلمات کم تکرار و غیرضروری از مجموعه داده و افزایش دقت مدل پیشنهادی انجام گرفت. در گام دوم موضوعات موجود در متون به کمک روش احتمالاتی تخصیص پنهان دیریکله استخراج و به عنوان یک مجموعه آموزش اولیه در گام سوم به الگوریتم دسته بندی ماشین بردار پشتیبان داده و عمل یادگیری دسته بند به کمک این موضوعات انجام گرفت. درنهایت به کمک دسته بند، موضوع هر سند مشخص گردید. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی می تواند، یک دسته بندی بهتر با استفاده از ترکیب کردن خواص بدون نظارت خوشه بندی و دانش پیشین نمونه ها بسازد. انجام دادن خوشه بندی روی نمونه های برچسب دار با یک معیار شباهت مشخص، متن های مرتبط را باهم ادغام و یک دانش پیشین ایجاد کرده، سپس الگوریتم یادگیری، دسته بندی را با روشی نظارتی آموزش می دهد. ترکیب دسته بندی و خوشه بندی می تواند دقت دسته بندی متون سلامت را افزایش دهد.
اولویت بندی و امکان سنجی خدمات قابل ارائه در کتابخانه های عمومی شهر مشهد در جهت کاهش آسیب اجتماعی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : کتابخانه های عمومی به عنوان یک قدرت اجتماعی می توانند در رفع مشکلات و آسیب های فردی و اجتماعی ایفای نقش کنند. از سویی، بر طبق آمارها، طلاق یکی از مهم ترین آسیب های اجتماعی در ایران و به ویژه در استان خراسان رضوی است. بنابراین هدف از این پژوهش، اولویت بندی و امکان سنجی خدمات قابل ارائه در کتابخانه های عمومی شهر مشهد در جهت کاهش آسیب اجتماعی طلاق است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها، دو پرسشنامه محقق ساخته بود. در این پژوهش دو جامعه آماری وجود داشت. جامعه اول، صاحب نظران (شامل دانشجویان دکترا و اعضای هیأت علمی گروه علم اطلاعات و دانش شناسی، روان شناسی (حوزه مشاوره خانواده) و جامعه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد) و جامعه دوم، کتابداران و کارکنان ستادی در دو اداره کتابخانه های عمومی استان خراسان رضوی و شهرستان مشهد بودند. حجم نمونه جامعه اول، 30 نفر و حجم نمونه جامعه دوم، 86 نفر به دست آمد که اعضای نمونه هر دو جامعه به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. روش های آماری مورد استفاده، آزمون فریدمن و آزمون تی تک نمونه بود. یافته ها : از دیدگاه صاحب نظران، میان اولویت ارائه خدمات (به منظور کاهش طلاق) در 5 مقوله خدمات آموزشی، اطلاع رسانی، مشاوره ای، مرتبط با منابع و جنبی تفاوت معناداری وجود داشت، به طوری که خدمات آموزشی بالاترین و خدمات اطلاع رسانی در پایین ترین اولویت قرار گرفت. در بررسی جزئی تر، خدمات دارای بالاترین اولویت بدین شرح بود: برگزاری کلاس های آموزش مهارت های زندگی؛ آگاهی رسانی به خانواده ها از طریق شبکه اجتماعی به منظور توانمندسازی خانواده و کسب مهارت های زندگی؛ حضور مشاور خانواده/روانشناس در کتابخانه به منظور مشاوره و کمک به زوجین؛ ارائه منابع دیداری و شنیداری مرتبط با حوزه خانواده؛ برگزاری جلسات کتاب خوانی با حضور زوجین علاقه مند در رابطه با مسائل خانواده. از دیدگاه کتابداران و کارکنان ستادی، امکان ارائه خدمات آموزشی، اطلاع رسانی، مشاوره ای، مرتبط با منابع، و جنبی با حد مطلوب آن تفاوت معناداری داشت و کمتر از حد مطلوب بود. نتیجه گیری: این پژوهش خدمات دارای اولویت از نظر صاحب نظران که می توانند در کاهش طلاق اثرگذار باشند را مشخص نمود. همچنین نشان داد که امکان ارائه این خدمات در کتابخانه های عمومی شهر مشهد از حد مطلوب کمتر بود. از این رو، نتایج این پژوهش می تواند منجر به آگاهی مدیران و مسئولان نهاد کتابخانه های عمومی کشور نسبت به اولویت و امکان ارائه خدمات اثرگذار کتابخانه های عمومی در جهت کاهش طلاق گردد تا بتوانند برنامه ریزی لازم جهت ارائه این خدمات در کتابخانه های عمومی را انجام دهند و به کاهش مشکلات زناشویی و به تبع آن به کاهش طلاق در جامعه کمک نمایند.
تحلیل گفتمان دیدگاه کودکان درباره عناصر نظریه رفتاردرمانی عقلانی هیجانی (REBT) در داستان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : باتوجه به اهمیت دوران کودکی در آسیب های روانی دوران بزرگسالی و نیز باتوجه به نقش و تأثیر داستان ها در نگرش و رفتار کودکان، هدف این پژوهش، بررسی توانمندی کودکانِ گروه سنی «ب» و «ج» در درک عناصر نظریه REBT در داستان ها است. روش : این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و با رویکرد روان شناسی گفتمان انجام گرفته است که یکی از شاخه های تحلیل گفتمان است. ازاین رو، این پژوهش در پارادایم تفسیری قرار دارد. ان داده شد یافته ها : تحلیل گفت وگوهای شرکت کنندگان درباره داستان ها نشان داد، اگر آن ها با خواندن مأنوس باشند و هم زمان در فعالیت ها و برنامه های مختلف مرتبط با کتاب و داستان شرکت کنند، می توانند با واژگان و زبانی غنی یعنی بهره گیری از اسم ، صفت، قید، فعل، مَثَل و تشبیه، جمله های استدلالی، لحن و حرکت های صورت و بدن، درک خود را از داستان و عناصر نظریه REBT در داستان ها بازگو کنند. بحث و نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان داد که می توان از نظریه REBT در برنامه های بحث وگفت وگو درباره کتاب و نیز کتاب درمانی بهره گرفت و به کودکان کمک کرد تا تغییر نگرش و رفتارها را با روشی لذت بخش تجربه کنند. کلیدواژه ها : نظریه رفتاردرمانی عقلانی هیجانی، نظریه الیس، REBT، کتاب درمانی، تحول شناختی، کتاب های داستانی، کتاب داستان مناسب، تحلیل گفتمان، روان شناسی گفتمان، تحلیل داستان، گروه سنی «ب» و «ج».
شناسایی عوامل ساختاری برای تحقق حکمرانی دانش با ترکیب روش فراترکیب و دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی عوامل ساختاری لازم برای تحقق حکمرانی دانش بوده است. برای تحقق این هدف از یک راهبرد دومرحله ای استفاده شد. در مرحله اول، روش فراترکیب انجام شد. با جست وجو در پایگاه های داده 319 مقاله یافت شد که در مراحل ارزیابی در نهایت، 25 مقاله مورد تأیید قرار گرفت. با مطالعه کامل این مقالات، 25 کد و هشت مفهوم (شامل ساختاری برای مدیریت دانش، سیستم تشویقی، سیستم ارتباطات، رسمیت، تمرکزگرایی، ساختار حامی مدیریتی، فرهنگ، و رویّه های کاری) برای سؤال پژوهش استخراج گردید. پس از تأیید روایی و پایایی نتایج، در مرحله دوم به منظور دریافت نظر خبرگان از روش «دلفی» استفاده شد. به همین منظور، از خروجی فراترکیب محتوای لازم برای طراحی پرسشنامه «دلفی» تأمین شد و تا جایی فرایند «دلفی» ادامه یافت که نظرات خبرگان در مورد پاسخ به سؤالات به اجماع رسید. 10 نفر از خبرگان بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و روش «دلفی» تا سه مرحله انجام شد. در نهایت، برای پاسخگویی به سؤال عوامل ساختاری برای تحقق حکمرانی دانش در سازمان، 14 اصل راهنما در قالب اصول ساختاری و سیستمی ارائه گردید. میانگین نظر خبرگان «دلفی» نشان داد که به منظور تحقق حکمرانی دانش بایستی نقش ها و مسئولیت های دفتر مدیریت دانش را تعریف کرد، ساختار مشوق خلاقیت و چابکی ایجاد نمود، سیستم های ارتباطی مؤثر برای دفتر مدیریت دانش ایجاد کرد، سیستم تعامل با ذینفعان را ایجاد نمود، دفتر مدیریت دانش را با هویتی مستقل به وجود آورد، ساختار تیم محور و مشوق همیاری ایجاد کرد، نقش مدیر ارشد دانش را در سلسله مراتب سازمان تعریف و مشخص نمود، اختیارات مربوط به مدیریت دانش را تفویض کرد، ساختاری مدیریتی برای پشتیبانی از مدیریت دانش (مانند کمیته حکمرانی دانش یا شورای مدیریت دانش) ایجاد نمود، ساختار دفتر مدیریت دانش را به صورت رسمی شکل داد، به سیستم ها و فرایندها رسمیت بخشید، سیستم های تشویق و پاداش مرتبط با مدیریت دانش ایجاد کرد، روابط کاری با سایر واحدهای کسب وکار تعریف و ایجاد نمود، فرهنگ سازمانی مشوق خلق و تسهیم دانش ایجاد کرد. طبق بررسی پژوهشگر هیچ مقاله ای که تمهیدات ساختاری برای ایجاد حکمرانی دانش را با این روش فراترکیب و «دلفی» شناسایی نماید، یافت نشد. به همین دلیل، پژوهش حاضر دارای نوآوری در موضوع و روش مورد استفاده برای آن است.
بررسی تأثیر راهکارهای آموزش کتاب خوانی بر افزایش انگیزه مطالعه و میزان مطالعه غیردرسی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر راهکارهای آموزش کتاب خوانی بر افزایش انگیزه مطالعه و میزان مطالعه غیردرسی دانش آموزان ابتدایی شهرستان زاهدان است. روش: این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه ششم ابتدایی ناحیه 1 شهر زاهدان در سال تحصیلی 1394-1395 به تعداد 2870 نفر بودند. نمونه پژوهش شامل 100 دانش آموز از چهار کلاس (دو کلاس دختر و پسر به عنوان گروه آزمایش، دو کلاس به عنوان گروه گواه) بود که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند (50 نفر در گروه گواه و 50 نفر در گروه آزمایش). برای جمع آوری داده ها، از دو پرسش نامه محقق ساخته انگیزه مطالعه و میزان مطالعه غیردرسی استفاده شد. طرح آزمایشی در 10 جلسه برای مدت پنج هفته و حداقل هفته ای دو بار در کلاس اجرا و پس از اتمام جلسات، پس آزمون و یک ماه بعد از اتمام جلسات، آزمون پیگیری اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کواریانس یک طرفه و دوطرفه انجام گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد راهکارهای آموزش کتاب خوانی بر افزایش انگیزه مطالعه و میزان مطالعه غیردرسی دانش آموزان در مرحله پس آزمون مؤثر بوده است. اصالت/ارزش: در این پژوهش، راهکارهای آموزش کتاب خوانی در پنج جلسه توسط پژوهشگران طراحی و تدوین و در میان دانش آموزان مقطع ابتدایی به اجرا گذاشته شد. مراحل فوق می تواند به عنوان چهارچوبی برای اجرای آموزش های مطالعه و کتاب خوانی توسط معلمان مورد استفاده قرار گرفته و سبب شود که دانش آموزان به کارآمدی شخصی بالاتری دست یابند و ضمن تلاش بیشتر در فعالیت علمی و پژوهشی، انگیزه بیشتری برای مطالعات غیردرسی داشته باشند.
ارائه یک معماری پیشنهادی برای مدیریت دانش در بنگاه2.0 با تمرکز بر رویکرد نوآوری باز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مسائل مهم در کسب وکارهای بنگاه 2.0 ، چگونگی بهره برداری هدفمند و نظام مند از دانش های نوآورانه کاربران و مشتریان و دستیابی به سودمندی از طریق ورود این دانش در فرآیندهای سازمانی است. بهره گیری از رویکرد نوآوری باز که سبب بهبود جریان های دانشی بنگاه ها می شود می تواند به تحقق این امر کمک کند. با این وجود، تا به امروز یک معماری مدیریت دانش مشخص برای مدیریت جریان دانش مبتنی بر رویکرد نوآوری باز، در بنگاه 2.0 ارائه نشده است. در این پژوهش، یک معماری جدید برای مدیریت دانش در بنگاه 2.0 پیشنهاد شده که از رویکرد نوآوری باز بهره گرفته شده است. برای پیشنهاد این معماری از روش کیفی نظریه داده بنیاد با تاکید بر تحلیل محتوای اسناد و متون استفاده شده است. نتایج تحلیل محتوی نشان داده است که نقطه اشتراک مدیریت دانش، بنگاه 2.0 و نوآوری باز، مدیریت جریان دانش است. بر همین اساس، با استفاده از خصیصه های جریان دانش ورودی و خروجی، یک معماری مدیریت دانش پنج لایه ای با هفده مولفه پیشنهاد شده است. این لایه ها عبارتند از لایه منطق کسب وکار، ارائه و رابط، فرایند و جریان دانش، زیرساخت و زمینه. در معماری پیشنهادی، هر یک از این لایه ها دارای مولفه هایی هستند که با یکدیگر و برخی از مولفه های سایر لایه ها در ارتباط هستند. معماری پیشنهادی با دو نمونه اصلی مشابه در مطالعات پیشین نیز مقایسه شده است.
فراتحلیل پژوهش های بین المللی مرتبط با داده هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داده هوشمند، ماده خام بسیاری از فعالیت ها نظیر اتوماسیون ، سیستم های هوشمند، هوش مصنوعی و انقلاب صنعتی چهارم است . با توجه به اهمیت و کارایی داده های هوشمند، هدف این مطالعه تحلیل سیستمی و بررسی هرگونه الگوهای احتمالی تمامی پژوهش هایی است که از سال 1980 تا پایان سپتامبر 2017 در این حوزه منتشر شده اند. مقالات با بهره گیری از مدل جست وجوی «وینر، آمیک و لی» در سال 2008 و جست وجوی نظام مند در بانک اطلاعاتی «وب آوساینس» استخراج و 220 مقاله به عنوان جامعه نهایی این پژوهش انتخاب و با هدف تعیین نویسندگان، اهداف، جوامع، کشورها و دانشگاه ها، حامیان مالی، سال، محمل انتشار، وضعیت استناد، کلیدواژه ها، موضوع، قالب و زبان و وضعیت چندنویسندگی بررسی شده اند. یافته ها نشان می دهند که « سن سومیا» (63/3 درصد) بیشترین تعداد مقاله در این حوزه را داشته است. هدف 72/47 درصد از مقالات، کاربردهای داده هوشمند بود و 54/84 درصد بر جوامع غیرانسانی مطالعه کرده اند . آمریکا با (63/33 درصد)، دانشگاه پرینستون با (18/3 درصد)، و بنیاد ملی علوم طبیعی چین با (72/2 درصد) به ترتیب، نخستین کشور، دانشگاه، و مؤسسه با بیشترین تعداد مقالات در این حوزه بوده اند. بیشتر پژوهش های این حوزه (9/20 درصد) در سال 2016 انجام شده و نشریه «همایش های آی تریپل اِی در ارتباطات رایانه ای» بیشترین مقالات این حوزه (18/3 درصد) را منتشر کرده است. متوسط دریافت استناد 4/4 استناد بوده و کلیدواژه «سیستم« (18/3 درصد) بیشترین فراوانی را داشته است. 54/39 درصد مقالات منتشرشده مربوط به حوزه علوم رایانه و 18/98 درصد مقالات به زبان انگلیسی بوده است. 52/64 درصد مقالات در قالب همایش منتشر شده، 90/5 درصد مقالات به صورت تک نویسنده و 94 درصد آن ها به صورت چندنویسنده نگاشته شده اند. نتایج نمایانگر روزآمدی، تنوع، و گستردگی مؤلفه های مورد بررسی در این پژوهش است.
مدیریت فراداده های بافت سازمانی: مطالعه موردی طراحی و تدوین فرانمای ثبت فراداده مجموعه کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بهبود مدیریت فراداده های سازمانی و طراحی ثبت فراداده برای مجموعه کتابخانه های «دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی» با رویکرد تحلیلی-سیستمی انجام شد. جامعه پژوهش را پیشینه های فراداده ای موجود در 23 کتابخانه (مرکزی، دانشکده ای و بیمارستانی) وابسته به «دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی» تشکیل می دهند. برای گردآوری داده های مربوط به اهداف و نیازهای بومی کتابخانه های یادشده برای تولید پیشینه های فراداده ای و مدیریت آن ها، از پرسشنامه طراحی شده توسط پژوهشگر استفاده شد. پرسشنامه توسط مدیران کتابخانه ها و کتابداران بخش پردازش و سازماندهی، و نیز با استفاده از روش مشاهده طراحی شده پایگاه های فراداده ای کتابخانه های عضو جامعه پژوهش توسط پژوهشگر تکمیل گردید. بر این اساس، اهداف، ویژگی ها و نیازهای بومی کنونی کتابخانه ها در زمینه تولید و مدیریت فراداده ها، و نیز خط مشی ها و انتظارات آن ها در آینده استخراج شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که انسجام و یکدستی در تولید و مدیریت فراداده ها به منظور توصیف و سازماندهی اشیای محتوایی، و همخوانی فراداده ها متناسب با اهداف و نیازهای بومی کتابخانه های مورد مطالعه در سطح مطلوبی قرار ندارد. به نظر می رسد عدم همخوانی یاد شده ناشی از چند عامل بوده است که می توان به مشخص نبودن تمامی ویژگی ها و نیازهای بومی کتابخانه ها (به طور کلی بافت سازمانی) و نبودِ خط مشی های مدون برای مدیریت فراداده ها، همچنین نبودِ دقت در تعیین اهداف و کارکردهای بومی مد نظر آن ها از مدیریت فراداده ها اشاره کرد. در ادامه، برای مدیریت بهینه فراداده ها، «فرانمای ثبت فراداده کتابخانه های «دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی» متناسب با اهداف و نیازهای بومی شناسایی شده آن کتابخانه ها و بر اساس سیاهه وارسی طراحی شده مبتنی بر استانداردهای فراداده ای، شامل اهداف فرانما (بافت بومی و موجودیت های داده ای)، اجزای رسمی توصیف (تعریف فرانما و فرانمای پیاده سازی) و اجزای فرانما (فرانمای فراداده ای و پروفایل کاربردی فراداده ای) طراحی گردید.
نقش ارتباط علمی در فرآیند تولید دانش در علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : تولید دانش، فرآیندی پیچیده و زمان بر است و نخبگان دانشگاهی، پیشگامان تولید آن محسوب می شوند. بررسی فرآیند «ارتباط علمی» و نقش آن در تولید دانش در حوزۀ علوم انسانی و مهم تر از آن، تأثیرگذاری روابط میان رشته ای بر توسعه حوزه های دانش در علوم انسانی از موضوعاتی است که کمتر مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. این پژوهش به مرور و معرفی اجمالی این مفاهیم به منظور واکاوی برخی از چالش های فرایند تولید دانش میان رشته ای در علوم انسانی با بررسی متون مرتبط می پردازد. روش شناسی : این پژوهش به صورت کتابخآن های و مروری انجام شده و با بررسی متون مرتبط، مفاهیم مورد نظر تبیین شده است. یافته ها : در چهارچوب ارتباط علمی و تولید دانش میان رشته ای در علوم انسانی مشخص می گردد که نه تنها به وجود و حضور مؤثر آفرینندگان دانش و نخبگان علمی موجود در درون جامعه دانشگاهی نیاز است، بلکه لازم است تا افزون بر تمایل و خواست آن ها به نشر ایده ها و افکار خود، بایسته ها و ملزومات زیرساختی تولید و اشاعه دانش میان رشته ای نیز وجود داشته باشد. اگر دانش به عنوان شبکه ارتباطی در علوم انسانی تلقی شود، مشارکت جویان دانایی (مصرف کنندگان و تولیدکنندگان)، می توانند به مفاهمه ای دست یابند که با یک نوع خلاقیت میان رشته ای، مفاهیم خلق شده را به اشتراک گذارند و به سیّالیّت جریان دانایی و دانش مدد رسانند. ازاین رو، نیاز به شناخت بیشتر عوامل موثر بر ارتباط علمی در محیط های دانشگاهی ضروری می نماید. نتیجه گیری : به نظر می رسد، تبادل دانش و بهره گیری از پژوهش های میان رشته ای که به نشر ایده ها و افکار در راستای حل مسئله ها و دشواری های موجود در جامعه منجر می گردد، از نیازمندی های غیرقابل چشم پوشی جوامع انسانی است. ازاین رو، می توان با بهره گیری از برخی چهارچوب ها و با تأکید بر نقش ارتباط میان رشته ای در فرآیند تولید دانش، روند توسعه دانش میان رشته ای در حوزه علوم انسانی را با هدف رسیدن به وضعیت مطلوب مورد توجه قرار داد.
تکنیک های خلاصه سازی چندسندی خودکار متون فارسی مبتنی بر الگوریتم های فرااکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارائه الگوی خلاصه سازی استاندارد متون فارسی با رویکرد تبدیل مسئله خلاصه سازی به مسئله بهینه سازی توسط الگوریتم های فرااکتشافی سازگار. روش شناسی: در این پژوهش از اسناد استاندارد پیکره چندسندی «پاسخ» که شامل 50 موضوع مختلف از انواع گونه های خبری از خبرگزاری های پرببینده ایران، برای ارزیابی استفاده شده است. هر موضوع حاوی 20 سند و همچنین 5 خلاصه چکیده ای و 5 خلاصه استخراجی است. ابتدا عملیات پیش پردازش روی متون ورودی انجام و خلاصه های اولیه تولید شدند. این کار به کمک معیار TF-ISF، معیارهای خوانایی و انسجام جملات، ویژگی شباهت با عنوان، ویژگی موقعیت جمله در متن، و ویژگی طول جمله انجام شد. با توجه به هر یک از این معیارها، وزنی به هر یک از جملات خلاصه اختصاص داده و ماتریس شباهت ایجاد شد. سپس، خروجی سیستم استخراج توسط دو الگوریتم فرااکتشافی ژنتیک و جستجوی فاخته برای رسیدن به خلاصه نهایی پردازش شد. درنهایت، خروجی به دست آمده از مرحله قبل به کمک ابزار ارزیابی Rouge و مقایسه با خلاصه های انسانی تحلیل شدند. یافته ها: میانگین همه مقادیر به دست آمده از ابزار ارزیابی Rouge در محاسبه میزان هم پوشانی نمونه های مشترک خلاصه های انسانی و خلاصه ماشینی توسط الگوریتم جستجوی فاخته بیشتر از مقادیر به دست آمده توسط الگوریتم ژنتیک و همچنین سامانه خلاصه ساز برخط ایجاز بودند. از میان هشت معیار موجود در این ابزار، دو معیار ارزیابی طولانی ترین زیررشته مشترک با مقدار 0.33 و تعداد لغات مشابه در متن با مقدار 0.40 نتایج بهتری نسبت به بقیه معیارها داشتند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از مقایسه دو الگوریتم به کاررفته، حاکی از عملکرد بهتر الگوریتم جستجوی فاخته در هر یک از معیارهای ابزار Rouge است. از طرفی مقایسه زمانی نتایج نشان می دهد که میانگین زمانی محاسبه شده برای خلاصه سازی توسط سیستم پیشنهادی با الگوریتم جستجوی فاخته کمتر است.
بررسی وضعیت و موانع مؤثر بر به کارگیری مدیریت دانش شخصی توسط مدیران(مطالعه موردی: سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی وضعیت و شناسایی میزان آشنایی و استفاده مدیران سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی از ابزارها، سامانه ها و مهارتهای مدیریت دانش شخصی و همچنین شناسایی مهمترین موانع موثر بر بکارگیری مدیریت دانش شخصی در سازمان کتابخانه ها است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی و از منظر ماهیت و روش آن توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل100 مدیر شاغل در سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی است که به عنوان مدیر، مسؤول بخش و یا مسؤول کتابخانه های اقماری درون شهری آستان قدس رضوی با کارکنان و مراجعان در تعامل هستند. جامعه این پژوهش به روش سرشماری انتخاب شد و نمونه گیری صورت نگرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میزان آشنایی مدیران با ابزارها و سامانه های مدیریت دانش شخصی سازمان کتابخانه در حد مطلوب (490/2)، و میزان استفاده آنها از این ابزارها و سامانه ها در حد متوسط است (954/1). همچنین، براساس یافته های پژوهش میزان مهارت مدیران از مهارتهای مدیریت دانش شخصی در حد مطلوبی است (733/2). نتایج پژوهش همچنین نشان داد که هر سه دسته موانع مورد بررسی، در بکارگیری مدیریت دانش شخصی در سازمان کتابخانه ها تأثیر دارد و در این میان بیشترین تأثیر مربوط به موانع زیرساختی وکمترین تأثیر مربوط به موانع فردی است. بر این اساس 28 عامل بازدارنده در بکارگیری مدیریت دانش شخصی در سازمان کتابخانه ها شناسایی شد که در قالب سه دسته کلی (موانع فردی، سازمانی و موانع زیرساختی) مورد بررسی قرار گرفت.
مدیریت سرمایه های فکری و عملکرد کارکنان کتابخانه های عمومی استان گلستان
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال چهارم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
65 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی رابطه بین مدیریت سرمایه فکری با عملکرد و ابعاد آن در کارکنان کتابخانه های عمومی استان گلستان است. نوع تحقیق، توصیفی و روش آن پیمایشی- تحلیلی است.کل جامعه آماری 158 نفر از کتابداران که تعداد 113 نفر از 57کتابخانه به صورت نمونه گیری تصادفی ساده با استفاده از دو پرسشنامه مورد سنجش قرارگرفتند.یافته ها نشان داد میانگین سرمایه فکری کارکنان در حد متوسط به بالا بوده و بین مدیریت سرمایه های انسانی، ساختاری و ارتباطی با عملکرد کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و بُعد انگیزه بیشترین تاثیر را بر بهره وری عملکرد کارکنان داشت. اگر سرمایه فکری در سازمان به طور دائم در جریان باشد عملکرد بالای سازمان و به تبع آن رضایت کارکنان و مراجعان را به دنبال دارد و این که دارایی های نامشهود به طور بالقوه وجود دارد و باید برای به فعل در آوردن آن در سازمان کوشش کرد تا موجب تولید ارزش شود. سرمایه های انسانی، ساختاری و ارتباطی به عنوان مولفه های سرمایه فکری می توانند تاثیر مثبتی بر عملکرد کارکنان کتابخانه داشته باشند: افراد در کتابخانه دانش تولید می کنند، با ارتباطاتی که با یکدیگر دارند در ارتقا و منزلت کتابخانه تلاش کرده و ارتباط با بیرون از کتابخانه را از طریق درک بهتر مراجعان و استفاده کنندگان بهبود بخشند.
عوامل موثر بر استفاده از منابع الکتریکی و چاپی در بین دانشجویان دانشگاه رازی و آزاد اسلام کرمانشاه
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال پنجم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۷
91 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، تعیین میزان استفاده از منابع الکترونیکی و چاپی و عوامل موثر بر آن در بین دانشجویان دانشگاه رازی و آزاد کرمانشاه است.<br /> روش شناسی: این پژوهش،به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است، و جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه رازی و آزاد کرمانشاه در سال تحصیلی 96-95 است، که تعداد آنها35014 نفر و تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران 380 نفر برآورد شده است. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای استفاده شده است، و آزمون های آماری توصیف، میانگین، انحراف معیار، و آمار استنباطی کا اسکوار،واریانس، وآنالیز واریانس بکار گرفته شد.<br /> یافته ها:یافته های پژوهش نشان داد که 45/63 درصد دانشجویان از منابع الکترونیکی و 55/36 درصد از منابع چاپی.استفاده کرده اند. از بین منابع الکتونیکی پایگاه های اطلاعاتی با 6/92 درصد بیشترین و میزان استفاده از منابع الکترونیکی در حد خیلی زیاد، و منابع چاپی در حد متوسط ارزیابی شده اند. میزان برآورده شدن نیازهای اطلاعاتی توسط پایگاه های اطلاعاتی با میانگین 66/4 در بالاترین سطح قرار دارد و وب سایت ها با میانگین 37/2 دارای کمترین سطح در برآورده کردن نیاز اطلاعاتی دانشجویان قرار دارد <br /> نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که با وجود اینکه استفاده از منابع الکترونیکی به دلیل مزایایی که دارند، نسبت به منابع چاپی بیشتر است، اما منابع چاپی همچنان به میزان قابل توجهی مورد استفاده قرار می گیرند، بنابراین منابع الکترونیکی نمی توانند به طور کامل جایگزین منابع چاپی شوند، بلکه به عنوان مکمل همدیگر مورد استفاده قرار می گیرند.
سرمایه فکری کتابخانه های دانشگاهی براساس مدل بونتیس و ارتباط آن با عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سنجش سرمایه فکری کتابخانه های دانشگاهی براساس مدل بونتیس و ارتباط آن با عملکرد سازمانی. روش شناسی: پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی از نوع کمّی است که با دو پرسشنامه سرمایه فکری و عملکرد سازمانی از تمامی مدیران و کارکنان کتابخانه های دانشگاه های دولتی و آزاد اسلامی شهرهای اصفهان، بندرعباس، و یزد نظرسنجی شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با فن تحلیل عاملی با استفاده از آزمون های کولموگرف-اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون، برابری واریانس ها، لون، و مقایسه میانگین ها به کمک نرم افزار اس پی اس اس22 انجام شد. یافته ها: سرمایه فکری از دیدگاه مدیران و کارکنان کتابخانه های منتخب مطلوب بود. از میان ابعاد سه گانه سرمایه فکری، فقط بُعد "سرمایه ساختاری" در کتابخانه ها وضعیت چندان مناسبی نداشت. سرمایه فکری و مؤلفه های تشکیل دهنده آن (سرمایه مشتری، سرمایه انسانی، و سرمایه ساختاری) با عملکرد سازمانی کتابخانه ها ارتباط مثبت و معناداری داشت. همچنین، نتایج یافته ها بر یکسان بودن دیدگاه های مدیران و کارکنان درباره سرمایه فکری دلالت داشت. نتیجه گیری: مسئولان و متولیان دانشگاه ها و مراکز آموزشی با سرمایه گذاری و مدیریت سرمایه فکری می توانند شاهد ارتقای هرچه بیشتر عملکرد سازمانی در کتابخانه ها باشند.
اولویت بندی عوامل موثر بر انتصاب مدیران کتابخانه های دانشگاهی براساس فرایند تحلیل شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اولویت بندی عوامل موثر بر انتصاب مدیران کتابخانه های دانشگاه های دولتی تهران با استفاده از فرایند تحلیل شبکه انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که با روش پیمایشی در سال های 1393 تا 1394 انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش 34 نفر از اعضای هیئت علمی گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی، 12 نفر از مدیران و 315 نفر از کارکنان کتابخانه های مرکزی دانشگاه های تهران است که مدیران و اعضای هیئت علمی به صورت سرشماری و 175 نفر از کارکنان کتابخانه های مرکزی به صورت نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک های تصمیم گیری فرایند تحلیل شبکه با استفاده از نرم افزار Super Decisions 2.0.8 استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که در معیارهای مربوط به عوامل شغلی، «داشتن سابقه ارتقاء علمی و اداری» ازنظر اولویت مهم ترین معیار و «تخصص» دارای کمترین اولویت بوده و در معیارهای مربوط به عوامل سازمانی، «آگاهی نسبت به فناوری سازمانی» مهم ترین معیار و «شناخت سیستم بودجه» دارای کمترین اولویت بوده است. همچنین در معیارهای مربوط به عوامل محیطی، «آگاهی نسبت به عوامل اقتصادی» مهم ترین معیار و «آگاهی نسبت به عوامل تکنولوژیکی» دارای کمترین اولویت بوده است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که داشتن سابقه شغلی و ارتقاء علمی به عنوان مهم ترین عامل موثر و مفید و تخصص گرایی به عنوان ضعیف ترین عامل مؤثر در انتصاب مدیران کتابخانه های دانشگاهی می باشد.
بهره گیری از شبکه های اجتماعی توسط کاربران کتابخانه های عمومی مطالعه موردی: کتابخانه های عمومی شهرستان تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان استفاده از شبکه های اجتماعی توسط کاربران کتابخانه های عمومی شهرستان تنکابن است تا با مشخص شدن میزان استفاده از این شبکه ها، خدمات متناسب با ویژگی های مربوط به هر شبکه به کاربران ارائه شود. روش: پژوهش کاربردی و توصیفی است و به روش پیمایشی انجام گردید. جامعه آماری پژوهش عبارتند ازکاربران کتابخانه های عمومی شهرستان تنکابن که تعداد 234 نفر براساس نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل داده هااز آزمون های آماری کولموگروف اسمیرنوف،فریدمن و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن است که از لحاظ اولویت میزان استفاده کاربران از انواع شبکه های اجتماعی،به طور کلی گروه سایت های شبکه های اجتماعی با میانگین (57/6) بیشترین وگروه ابزارهای کتاب وکتاب خوانی با میانگین (24/5) کمترین میزان استفاده در بین کاربران را به خود اختصاص داده اند. همچنین از لحاظ استفاده هرگروه از شبکه های اجتماعی، در بین گروه سایت های شبکه های اجتماعی، فیس بوک با میانگین 68/2؛ از بین گروه ابزارهای تلفیقی وب– موبایل، تلگرام با میانگین 88/3؛ درمیان گروه ابزارهای چندرسانه ای، اسکایپ با میانگین 32/2 و از میان گروه ابزارهای کتاب و کتاب خوانی، شبکه کتاب خوانان حرفه ای با میانگین 45/2، بیشترین استفاده را به خود اختصاص دادند. اصالت/ارزش : ارزش مقاله حاضر در آگاه سازی کتابداران کتابخانه های عمومی نسبت به بهره گیری از انواع ابزارهای شبکه های اجتماعی بوده و مبین این نکته است که هرگروه از شبکه های اجتماعی در تسریع ارائه خدمات به کاربران، عملکردهای متنوعی دارند.
کیوآر کد و بازنمایی اطلاعات در کتاب های درسی دانشگاهی: دیدگاه اساتید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی اطلاعات مورد نیاز در کیوآر کد کتاب های درسی دانشگاهی از دیدگاه اساتید است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر روش شناسی کیفی و از لحاظ نوع تحقیق کاربردی است . مصاحبه با اساتید با استفاده از پرسشنامه نیمه ساختار یافته در رابطه با مولفه های مهم در انتخاب کتاب درسی دانشگاهی و معیارهای مهم مورد نیاز به منظور درج درکیوآرکد انجام شد. برای تحلیل داده های مصاحبه ها از تکنیک تحلیل تم استفاده شده است. یافته ها: در مجموع برای انتخاب کتاب درسی دانشگاهی، 21 مولفه شناسایی شد که مهمترین مولفه اهمیت نویسنده کتاب بود. در مجموع 43 مولفه برای درج در کیوآرکد کتاب های درسی دانشگاهی از دیدگاه اساتید مطرح شد. این مولفه ها در پنج معیار نویسنده کتاب(7 مولفه)، نشر کتاب(10مولفه)، ظاهر کتاب(9 مولفه) ، محتوای کتاب(14 مولفه) و اهمیت کتاب در محیط دانشگاهی(3 مولفه) دسته بندی شدند. اصالت پژوهش: به نظر می رسد تا کنون پژوهشی مرتبط یا تا حدودی مرتبط در ارتباط با موضوع کیوآر کد با کتاب انجام نشده و اغلب آن ها به کتابخانه محدود است. ناشران کتب دانشگاهی به واسطه ی انتخاب مولفه های درست بواسطه ی این پژوهش می توانند بازاریابی و توزیع کتاب خود را گسترده تر نمایند. اگرچه بررسی دیدگاه سایر ذی نفعات نظیر کتابداران و کاربران برای نتیجه گیری نهایی ضروری است.
رابطه بین اشتراک دانش و گرایش به نوآوری سازمانی در دانشگاه تخصصی فناوری های نوین آمل
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۴
81 - 96
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین اشتراک دانش و گرایش به نوآوری سازمانی در دانشگاه تخصصی فناوری های نوین آمل بود. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. از نظر هدف، این پژوهش به صورت طرح کاربردی است. جامعه آماری شامل کارکنان دانشگاه فناوری نوین آمل بود. از بین جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 132 نفر از کارکنان به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید. ابزار پژوهش پرسشنامه پرسش نامه رفتار به اشتراک گذاری دانش بهلول (1392) و پرسشنامه گرایش به نوآوری سازمانی که ترکیبی از پرسش نامه های جیمنز-جیمنز و دیگران (2006)، پنیادز (2006)، پراجگو و سوهل (2006) بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه به روش گام به گام با استفاده از نرم افزار SPSS21 تحلیل شد. بین اشتراک دانش و گرایش به نوآوری سازمانی رابطه وجود دارد. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که رفتار اشتراکی، تمایل به اشتراک دانش و باورهای کنترلی نوآوری سازمانی کارکنان را پیش بینی می کنند.