فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش های اخیر نشان می دهد داده بعنوان یکی از ارزشمندترین منابع هر سازمان شناخته می شود. ازسوی دیگر امروزه داده های علم و فناوری در رشد و توسعه هر کشور به پایه و عنصری کلیدی تبدیل شده است. سامانه گنج نقشی کلیدی در اشاعه علم و فناوری در کشور و ارائه خدمات به پژوهشگران در راستای انجام پژوهش های اثربخش و کارا برعهده دارد. بر این اساس، کیفیت عملکرد این سامانه یکی از عوامل تاثیرگذار در این ماموریت محسوب می گردد. از سوی دیگر، بخش عمده مشکلات کیفی مشاهده شده در حوزه اشاعه اطلاعات از سوی این سامانه، بصورت ریشه ای به خروجی سامانه دیگری با عنوان سامانه ثبت برمی گردد که در مرحله آغازین کلان فرایند ثبت، سازماندهی و اشاعه اطلاعات قرار دارد. تعیین وضعیت (یا سطح کیفیت) مطلوب در هر فیلد از فراداده از جنبه های کیفی مختلف مانند دقت، صحت، نامتناقض بودن، کامل بودن و ... یکی از حیاتی ترین اقدامات در حوزه کیفیت سامانه ثبت به حساب می آید. در پژوهش حاضر پس از بررسی مدل های استاندارد مدیریت کیفیت داده، چارچوبی جامع بمنظور تعیین ابعاد کیفیت سامانه ثبت ایجاد شد. مدل مدیریت کیفیت جامع داده ( TDQM ) بعنوان یکی از پرکاربردترین مدل های کیفیت داده بمنظور ارزیابی اجزاء سامانه از چهاربعد اصلی ذاتی، دسترس پذیری، زمینه ای و نمایشگری انتخاب شد. سپس در قالب طرح کیفیت سامانه ثبت عوامل کلیدی در کنترل کیفیت سامانه ثبت تعیین خواهد شد. طرح کیفیت داده ارائه شده پس از اعتبارسنجی توسط کارگروه خبرگان بعنوان مرجع تعیین عدم انطباق های آتی داده ها قرار گرفت. در انتهای پژوهش حاضر اقدامات کاربردی بمنظور ارتقاء کیفیت این سامانه نیز ارائه شد .
ارزیابی قابلیت استفاده نرم افزار: بررسی مقایسه ای پرسشنامه و عملکرد کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قابلیت استفاده یکی از معیارهای مهم کیفیت نرم افزار است که می تواند در بهبود تجربیات کاربری نقش به سزایی داشته باشد. روشهای مختلفی برای ارزیابی قابلیت استفاده نرم افزار ارائه شده است. با توجه به تنوع روش ها و زمان و هزینه موردنیاز برای اجرای آنها، روش مناسب جمع آوری اطلاعات و ارزیابی قابلیت استفاده نرم افزار یکی از چالشهای موجود در این حوزه است. در این پژوهش سهولت استفاده، به عنوان زیرمجموعه ای از قابلیت استفاده که در آن تلاش مورد نیاز کاربر برای انجام یک کار در نرم افزار ارزیابی می شود، بر اساس دو روش نظرسنجی از طریق پرسشنامه و ارزیابی بر اساس عملکرد کاربران در یک آزمایش تجربی ارزیابی و نتایج این دو روش مقایسه شده است. بدین منظور، دو نسخه مختلف از یک نرم افزار فروشگاه اینترنتی با کارکرد های یکسان تولید شده است. از کاربران خواسته شده عملیات مشخصی را در نرم افزار انجام دهند و به سوالات یک پرسشنامه در ارتباط با سهولت استفاده از کارکرد های مختلف نرم افزار پاسخ دهند. حین انجام کارکرد های موردنظر، از طریق ثبت وقایع، عملکرد کاربران در استفاده از نرم افزار ثبت و معیار های انجام موفقیت آمیز عملیات، زمان انجام کار، تعداد گام ها در انجام کار، تعداد خطا و زمان صرف شده در برطرف کردن خطا اندازه گیری شده است. این معیارها بر اساس معیارهای قابل مشاهده و اندازه گیری سهولت استفاده در پژوهشهای مرتبط انتخاب شده اند. نتایج این پژوهش، بر اساس داده های 48 کاربر بدست آمده و برای یک کارکرد به علت عدم کفایت داده برای سطح اطمینان مطلوب، تعداد شرکت کنندگان در آزمایش به 70 کاربر گسترش یافته است. این نتایج نشان می دهد ارزیابی حاصل از پرسشنامه با عملکرد کاربران در معیار های مورد سنجش همبستگی ندارد. در برخی کارکرد ها، عملکرد کاربران در دو نسخه اختلاف معناداری نداشته اما نظرات آن ها در پرسشنامه به صورت معناداری متفاوت بوده است. از سوی دیگر، در برخی دیگر از کارکرد ها، معیارعملکرد کاربران در دو نسخه دارای اختلاف معناداری است، در صورتی که نتایج نظرسنجی اختلاف قابل توجهی را بیان نمی کند. بررسی عملکرد هر کاربر با نتایج پرسشنامه نیز همبستگی میان این اطلاعات را نشان نمی دهد. همچنین، مطابق با بررسی های انجام شده در این آزمایش، صداقت کاربران در ارزیابی از طریق پرسشنامه می تواند مورد تردید باشد. زیرا کاربرانی که موفق به انجام کارکرد نشده اند، در بالاتر از 80 درصد مواقع سهولت استفاده را بالاتر از خوب ارزیابی کرده اند.
از رفتار اطلاع یابی تا رفتار دانش یابی: واکاوی سیر تحول مفهومی و نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان برای برطرف کردن نیازهای خود دائماً مشغول بروز رفتارهای گوناگون است. این رفتارها انواعی دارند و هرکدام موضوع بحث رشته های علمی مانند روانشناسی، جامعه شناسی، مدیریت، هنر، علم اطلاعات و دانش شناسی، و برخی زیرمجموعه های تخصصی آن ها است. رفتارهای اطلاعاتی و دانشی که ارکان اصلی فعالیت کاربر در تعامل با اطلاعات و دانش و همچنین نظام های بازیابی نشان می دهد، از جمله موضوع هایی است که در علم اطلاعات و دانش شناسی مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به اهمیت این مفاهیم، در این جستار تلاش شده است تا با توجه به متون و پژوهش های علمی موجود و با رویکردی مروری- تحلیلی، مفاهیمی کلیدی همچون داده، اطلاعات، دانش، خرد، و هوش مورد بحث قرار گرفته، سپس پیش نیازهای شکل گیری یک رفتار دانش یابی مطرح شده و در ادامه تعریفی از رفتار دانش یابی و تمایز آن با رفتار اطلاع یابی ارائه شود. بررسی های صورت گرفته نشان داد مفهوم رفتار دانش یابی، مفهومی مهم و بسیار گسترده است، به همین دلیل می توان انتظار داشت که عرصه نوینی در ادبیات و پژوهش های حوزه های گوناگون به ویژه علم اطلاعات و دانش شناسی باز کند. به نظر می رسد که تلاش در زمینه تدوین و ضابطه مند کردن چارچوب ها در این عرصه بسیار ضروری باشد.
هستی شناسی ها و برچسب زنی اجتماعی: روابط و کاربردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هستی شناسی و برچسب زنی اجتماعی، شیوه های نوین سازماندهی، بازنمون و اشتراک دانش در محیط الکترونیکی هستند که علیرغم تفاوت هایی که با یکدیگر دارند، می توانند به ارتقاء یکدیگر کمک نمایند. هدف پژوهش حاضر شرح روابط و کاربردهای این دو در پیوند با یکدیگر است. مطالعه حاضر با رویکرد کتابخانه ای و مفهومی نگارش شده است. اطلاعات لازم با استفاده از بررسی و مطالعه منابع اطلاعاتی چاپی و الکترونیکی موجود در کتابخانه ها، اینترنت و پایگاه های اطلاعاتی فارسی و انگلیسی گردآوری شد. اگرچه جایگاه برچسب ها در مبحث وب 2.0 و جایگاه هستی شناسی ها در مبحث وب معنایی است، اما می توان از برچسب ها در وب معنایی و از هستی شناسی ها در وب 2.0 بهره گرفت. استفاده از هستی شناسی در وب 2.0، ایجاد ساختار معنایی و رفع نقص ها و ضعف های آن را در سازماندهی و بازیابی به دنبال دارد که ناشی از دشواری های مربوط به کاربران، واژگان و همچنین ضعف های سیستم در برچسب زنی در وب 2.0 است. استفاده از برچسب ها در هستی شناسی نیز، به روز شدن، کاربردی تر شدن و پذیرش آن را در جامعه کاربران در پی دارد که نبود یا کمبود این موارد به دلیل کم توجهی هستی شناسی به کاربران نهایی و به روز نبودن متون و منابع مورد استفاده در ایجاد هستی شناسی هاست.
پدیدارنگاری: روش پژوهش کیفی در مطالعات قلمرو بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: معرفی و ارائه روش پژوهش کیفی پدیدارنگاری به عنوان چهارچوبی مفهومی برای انجام پژوهش های قلمرو بازیابی اطلاعات و ارائه بازتاب ویژگی های این روش برای دانشجویان و پژوهشگران علاقه مند به روش های پژوهش کیفی. روش شناسی: این مقاله با رویکردی مروری/ تحلیلی از نوع مفهومی، روش پژوهش کیفی پدیدارنگاری ذیل پارادایم تفسیری را معرفی کرده است و با بررسی مطالعات پژوهشگرانی چون بروس، لیمبرگ، ادواردز، فورستر، و دیگران تلاش دارد تغییر پارادایمیک روش شناسی پژوهش (از پارادایم اثبات گرایی به پارادایم تفسیری) در قلمرو بازیابی اطلاعات را به تصویر بکشد. یافته ها: توجه به ضرورت تغییر پارادایم در پژوهش های قلمرو بازیابی اطلاعات از دهه 1980 در میان پژوهشگران این قلمرو آغاز شد. روش پژوهش کیفی پدیدارنگاری، روشی است که تنوع در روش های تجربه های افراد از یک پدیده را بررسی می کند. در این روش، افراد از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و داده ها در قالب مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری می شوند و از طریق کدگذاری نظری تحلیل و نتایح در قالب دسته های توصیفی به شکل فضای نتیجه ارائه خواهند شد. نتیجه گیری: این روش پژوهش می تواند با شمارش و درک پدیده ها ازنظر گروه های خاصی از کاربران، درک روشن تری نسبت به بسیاری از پرسش های مطرح در عرصه پژوهش های رفتار اطلاع یابی ارائه دهد و ضمن توصیف برداشت کاربران از تجربه آنها در جستجو و بازیابی اطلاعات، نگرشی جدید به قلمرو مطالعات کاربران نهایی ایجاد و دست اندرکاران این قلمرو را با رویکردی جدید، نسبت به موضوع آشنا کند و زمینه دقیق تری برای خدمات و عمل آنها به وجود آورد.
واگرایی استانداردهای حوزه مدیریت اطلاعات و دانش: حرکت از وحدت به کثرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : مقاله حاضر، با رویکرد تحلیلی انتقادی به تبیین واگرایی استانداردهای حوزه مدیریت اطلاعات و دانش، و حرکت آنها به سمت کثرت گرایی می پردازد. تلاش های موازی در بافت ابزارهای کاوش وب و کنسرسیوم وب جهانی با بافت میراث فرهنگی برای توسعه استانداردها و الگوهای مدیریت موجودیت های داده ای، مانع حل مشکلات کنونی وب در کنترل و پردازش داده ها خواهد شد. نیاز به هم افزایی تمامی سازمان ها و مراکز گسترش دهنده استانداردهای مدیریت داده ها بیش از پیش احساس می شود. روش شناسی : طراحی روش داده های پیوندی و فرانمای تولید داده های ساختارمند، به عنوان دو چالش راهبردی و واگرایانه ارزیابی شده، و از جنبه کارکردپذیری با استانداردها و الگوهای مفهومی بافت میراث فرهنگی مقایسه می گردند. در ادامه، دلایلی که در بافت میراث فرهنگی خاستگاه ایجاد چنین واگرایی در تدوین استانداردها بوده اند، با تأکید بر قابلیت های محیط وب و ویژگی های موجودیت های داده ای دسترس پذیر در آن محیط مورد تحلیل قرار می گیرد. یافته ها : به نظر می رسد، رویکرد کثرت گرایانه کنونی، و عدم توجه به فرایندهایی چون کنترل مستندات، بازنمون دقیق و گویای الگوهای رابطه ای بافت های داده ای برای استخراج معانی و دانش هر بافت، و اقبال نامناسب به انواع استانداردهایی که نقش مکمل نسبت به یکدیگر ایفا می کنند، برخی تجربیات نه چندان موفق پیشین را تکرار خواهند کرد. نتیجه گیری : در پایان، تعامل بیشتر متخصصان بافت میراث فرهنگی با طراحان استانداردهای بافت ابزارهای کاوش و کنسرسیوم وب جهانی و انجام پژوهش هایی برای بهبود میان کنش پذیری استانداردها و الگوهای دو بافت مورد بررسی توصیه می گردد.
مدل کسب وکار فراهم آوری منابع اطلاعاتی دیجیتال: موردکاوی طرح های ملی پایان نامه ها و رساله های الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح های ملی پایان نامه ها و رساله های الکترونیکی (پارسا) از کارآمدترین کانال ها برای افزایش مشاهده پذیری پایان نامه ها و رساله ها (پارس) به شمار می آیند. برای راه اندازی و نگهداری چنین طرح هایی در سطح ملی نیاز به مدل کسب وکار مؤثری است که بتواند زیست پذیری آنها را تضمین کند. با این حال، هستی شناسی ها و چارچوب های مدل کسب وکار کنونی کلی هستند و با بافت طرح های پارسا هم خوانی ندارند. هدف این مقاله شناسایی اجزای کلیدی مدل کسب وکار طرح های پارسا در سطح ملی است. رویکرد این پژوهش کیفی است و برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه ساخت نیافته و پروتکلی از پیش تنظیم شده برای انجام مصاحبه ها بهره برداری شده است. با 10 نفر از مدیران پایگاه های ملی پارسا از کشورهای گوناگون مصاحبه، متن مصاحبه ها پیاده سازی، و سرانجام در نرم افزار «مَکس کیو. دی. ای.» تجزیه و تحلیل شد. برای تجزیه و تحلیل داده از رویکرد «مایلز»، «هابرمن»، و «سالدانا» پیروی شده است که آمیزه ای از روش «گرانند تئوری» و قوم نگاری است. مدل کسب وکار فراهم آوری منابع اطلاعاتی دیجیتال و به ویژه طرح های ملی پارسا در سطح هستی شناسی دربردارنده هشت جزء کلیدی است: کاربران نهایی، مسائل مالی، حاکمیت، تأمین کنندگانِ محتوا، محتوا، خدمات، فناوری، و همکاری. هریک از این اجزا خود مؤلفه های گوناگونی را پوشش می دهند و روی هم رفته باید 46 مؤلفه کلیدی را در مدیریت طرح های ملی پارسا در نظر داشت. جنبه کسب وکاری طرح های پارسا در نوشته های کنونی به شکل مؤثری در کانون توجه نبوده است. این مقاله از نخستین پژوهش هایی است که طرح های ملی پارسا را از دیدگاه کسب وکاری بررسی می کند و می کوشد تا کسب وکار این طرح ها را به شکل فراگیر در سطح هستی شناسی بررسی کند. از آنجا که طرح های ملی پارسا به دنبال گردآوری، سازماندهی، و اشاعه پارسا هستند زیست پذیری آنها بسیار مهم است. پیشنهاد ابعاد و اجزای مدل کسب وکار این طرح ها به مدیران و سیاستگذاران اجازه می دهد تا به طرح و سازماندهی نیازهای کسب وکاری خود بپردازند و از زیست پذیری این پایگاه ها مطمئن شوند.
بررسی وضعیت تقریظ های نوشته شده بر کتاب های فارسی دفاع مقدس در بازه زمانی سال 1360 تا 1397 در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی تقریظ های نوشته شده بر کتاب های فارسی دفاع مقدس در بازه زمانی سال۱۳۶۰ تا ۱۳۹۷ در ایران صورت گرفته است. روش/رویکرد پژوهش: پژوهش حاضر، با رویکرد کیفی انجام شده است و تقریظ های مورد نظر به روش تحلیل محتوای ترکیبی بررسی شدند، جامعه آماری در این پژوهش، شامل ۵۷ تقریظ از ۵۵ کتاب فارسی دفاع مقدس است که در بازه زمانی سال۱۳۶۰ تا ۱۳۹۷ مورد تقریظ قرار گرفته اند که از این تعداد ۵۳ تقریظ متعلق به «آیت الله سید علی خامنه ای»، ۳ تقریظ متعلق به «سردار قاسم سلیمانی» و ۱ تقریظ متعلق به « محمد رضا سنگری» است. یافته ها: یافته ها نشان داد که «آیت الله سید علی خامنه ای»، با تعداد 53 تقریظ، بر کتاب های فارسی دفاع مقدس، دارای بیشترین تقریظ است. سپاسگزاری از خداوند، تقدیر از نویسندگان، توجه به زبان و ادبیات فارسی، ضرورت ترجمه برخی منابع، تأکید بر ساخت فیلم، توجه به نقش زنان در دفاع مقدس و تاریخ سازی از جمله مواردی است که ایشان در تقریظ های خود مورد تأکید قرار داده است. همچنین محتوای تقریظ ها شامل ۳ مقوله اصلی «بیان عواطف و احساسات»، «اظهارنظر» و «پیشنهاد» است که تجزیه و تحلیل داده های توصیفی بر اساس تعداد فراوانی 3 مقوله اصلی، حاکی از آن است که در میان تقریظ های مورد بررسی مقوله «بیان عواطف و احساسات» با 100 درصد دارای بیشترین فراوانی و پس از آن «مقوله اظهارنظر» با 86 درصد در رتبه بعدی قرار دارد. همچنین مقوله پیشنهاد با 20 درصد دارای کمترین فراوانی در تقریظ ها است. بر اساس این نتایج، هدف از نوشتن تقریظ بر کتاب های فارسی دفاع مقدس، بیشتر اطلاع رسانی مخاطبان جهت مطالعه، ترویج فرهنگ کتابخوانی، نشر و ترویج فرهنگ تحقیق و نویسندگی است. در ضمن بررسی تقریظ های مورد نظر نشان از نوعی نگرش با احساس صادقانه از یک سو شگفتی و تحسین و عزت، و از سویی دیگر همراه با غم و اندوه بوده است. نتیجه گیری: تقریظ افراد تأثیرگذار باعث بالا رفتن شمارگان و گسترش و توسعه صنعت چاپ در کشور و همچنین افزایش ساعات مطالعه و توسعه فرهنگ کتابخوانی است.
عوامل ایجاد آشوب در سازماندهی اطلاعات و راهکارهای جلوگیری از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: آشوب یکی از مهمترین ویژگی های دنیای پیچیده اطلاعاتی امروز است که باعث سردرگمی کاربران در بازیابی درست و به موقع اطلاعات می شود. هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل ایجاد آشوب در سازماندهی اطلاعات و ارائه راهکارهایی برای جلوگیری از آن است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی و با روش توصیفی-تحلیلی و تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش 10 نفر از متخصصان سازماندهی اطلاعات است که به روش گلوله برفی انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش مصاحبه عمیق ساخت نیافته است. یافته ها: یافته ها نشان داد که مهم ترین عوامل ایجاد آشوب در سازماندهی اطلاعات شامل: 1. عوامل انسانی 2. عوامل سیستمی 3. عوامل بنیادی 4. عوامل اقتصادی و 5. عامل زبان شناختی است. همچنین یافته ها نشان داد که اثر پروانه ای، خودمانایی، جاذبه های غریب و سازگاری پویا به ترتیب از مهم ترین عوامل بازدارنده آشوب در سازماندهی اطلاعات هستند و سازماندهی کنندگان با داشتن تخصص، دقت و زمان کافی، عملکرد بهتری را در جلوگیری از آشوب خواهند داشت. اصالت اثر: نتایج نشان داد که استفاده از عناصر نظریه آشوب برای جلوگیری از آشوب در سازماندهی اطلاعات مؤثر است.
بررسی فهرست نویسی نسخ خطی و چاپ سنگی در ایران با استناد به 5 کتابخانه بزرگ و ارائه الگوی مشترک واحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش: بررسی وجوه اشتراک و افتراق فهرست نویسی نسخه های خطی و چاپ سنگی در کتابخانه های بزرگ ایران و ارائه الگوی واحد با طراحی و پیشنهاد کاربرگه مشترک فهرست نویسی نسخه های خطی و کتب چاپ سنگی. روش شناسی: در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده و ابزار گردآوری داده ها سیاهه وارسی است. یافته ها: میزان اشتراک عناصر فهرست برگه فهرست نویسی نسخه های خطی و چاپ سنگی 5/76 درصد و میزان افتراق آنها 4/23 درصد است. بنابراین یکسان سازی شیوه های فهرست نویسی منابع خطی و نادر امکان پذیر است. نتیجه گیری : جهت ایجاد یک الگو و شیوه مشترک فهرست نویسی نسخه های خطی وکتب چاپ سنگی، کاربرگه مشترک فهرست نویسی با دربرداشتن 82 عنصر پیشنهاد شده است.
فهرست نویسی اجتماعی آری یا نه؟: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، مروری نظام مند بر پژوهش های انجام شده در زمینه ضرورت به کارگیری فهرست نویسی اجتماعی در کتابخانه ها و شناسایی خلأهای پژوهشی موجود است. روش/ رویکرد پژوهش: روش پژوهش مرور نظام مند و همچنین تحلیل محتواست. بدین منظور پژوهش های مرتبط در 4 پایگاه اطلاعاتی در بازه زمانی 2005 تا 2016 مورد جستجو قرار گرفت و پس از 3 مرحله غربالگری تعداد 19 مورد از مرتبط ترین آن ها انتخاب شدند. سپس اهداف و نتایج پژوهش ها با استفاده از روش تحلیل محتوا در قالب مقولات و خرده مقولات گروه بندی شدند و فراوانی هر کدام به دست آمد. یافته ها: در پژوهش های مورد بررسی «بررسی همپوشانی و امکان همزیستی برچسب ها و واژگان کنترل شده» بیش از سایر اهداف و «امکان سنجی کاربرد برچسب ها در فهرست های کتابخانه ای» کمتر از سایر اهداف، مورد بررسی قرار گرفته است. از نظر روش شناسی، «تحلیل محتوا» بیش از سایر روش ها و «روش پیمایشی» کمتر از سایر روش ها در پژوهش های مورد استفاده قرار گرفته است. بیشترین پیشنهاد مطرح شده نیز «پیشنهاد تلفیق برچسب زنی با واژگان کنترل شده» می باشد. نتیجه گیری: اگر فهرست نویسی اجتماعی را به مفهوم همزیستی مسالمت آمیز واژگان کنترل شده در کنار برچسب های اجتماعی و سایر ابرداده های کاربرساخته مد نظر قرار دهیم عمده پژوهشگران با تحول فهرست نویسی سنتی به فهرست نویسی اجتماعی نظر موافق دارند. اما اگر تصور ما از فهرست نویسی اجتماعی جایگزین کردن برچسب های اجتماعی، یادداشت ها و نقطه نظرات کاربران با فهرست نویسی سنتی باشد، اغلب پژوهشگران با آن مخالفند.
همانندجویی در متون فارسی بازنویسی شده با استفاده از روش های معنایی و احتمالاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همانندجویی ابزاری است که از آن برای تشخیص سرقت علمی/ادبی استفاده می شود. در یک روش همانندجویی، هدف تشخیص تمام قسمت های همانند موجود در یک متن مشکوک با توجه به تعدادی متن منبع احتمالی است. روش های زیادی برای همانندجویی ارائه شده اما از یک طرف، استفاده از روش های همانندجوی موجود برای سایر زبان ها به منظور همانندجویی در زبان فارسی مناسب نیست و از طرف دیگر، اغلب روش های ارائه شده برای همانندجویی در زبان فارسی قادر به تشخیص متون بازنویسی شده نیستند. با توجه به این مهم، در این مقاله دو روش همانندجویی جدید با هدف تشخیص متون فارسی بازنویسی شده ارائه خواهد شد. روش شناسی پژوهش براساس مطالعه منابع و مستندات معتبر علمی در این خصوص و روش کتابخانه ای است. روش اول پیشنهادی روشی معنایی است و از لغت نامه جهت بررسی همانندی جملات متون استفاده می کند. روش دوم پیشنهادی روشی احتمالاتی است و از اطلاعات آماری به دست آمده از پیکره ای عظیم از متون برای همانندجویی استفاده می کند. روش معنایی پیشنهادی در مقاسیه با روش های معنایی موجود از معیارهای جدیدتری برای بررسی همانندی متون استفاده کرده و روش احتمالاتی پیشنهادی اولین روش همانندجویی احتمالاتی ارائه شده برای زبان فارسی است. علاوه بر این، درحالیکه در سایر روش های موجود، همانندی هر دو جمله از متون موردنظر به صورت مستقل بررسی می شود، در روش های پیشنهادی همانندی جملات همسایه نیز در بررسی همانندی دو جمله در نظر گرفته شده است. نتایج پیاده سازی و آزمایشات صورت گرفته بر روی روش های پیشنهادی نشان می دهد که در حالیکه هر دو روش از کیفیت مناسب و تقریبا یکسانی برخوردار هستند، روش همانندجوی احتمالاتی پیشنهادی بسیار کاراتر بوده و زمان موردنیاز برای همانندجویی با استفاده از آن به طور متوسط برابر با 3.8% زمان موردنیاز توسط الگوریتم همانندجوی معنایی پیشنهادی است
ارزیابی کیفیت وب سایت روزنامه های سراسری ایران از نظر شاخص های بهینه سازی موتورهای کاوش(سئو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش تعیین وضعیت وب سایت روزنامه های سراسری ایران بر اساس شاخص های بهینه سازی موتورهای کاوش (سئو) است. این پژوهش از نوع کاربردی و به روش تحلیل محتوای رایانه ای بر روی 110 وب سایت روزنامه سراسری ایران از طریق وب سایت تحلیل کننده «سئو» (سئو چک آپ) به لحاظ رعایت شاخص های عمومی، سرعت بارگذاری و امنیت «سئو» و نیز مجموع سه شاخص انجام شد. یافته ها نشان داد که میانگین نمره کل «سئو» وب سایت های روزنامه های سراسری ایران (08/54) با نمره مطلوب برای سئو وب سایت (75 درصد) فاصله ای معنا دار دارد. تنها 5 روزنامه «پیروزی»، «فرصت»، «جام جم»، «امین» و «پیام ما» نمره بالاتر از 75 کسب کردند. همچنین، نتایج بررسی شاخص های عمومی، سرعت بارگذاری و امنیت «سئو» وب سایت روزنامه های سراسری ایران نشان داد که میانگین نمرات دسته شاخص های فوق با هم به صورتی معنا دار متفاوت بوده و شاخص های عمومی «سئو»، نسبت به شاخص های سرعت بارگذاری و امنیت از اهمیت بیشتری برخوردارند.
بررسی فعالیت های اعضای هیات علمی دانشگاه الزهرا در شبکه اجتماعی علمی ریسرچ گیت و تاثیر آن در پایگاه استنادی اسکوپوس و موتور جستجوی گوگل اسکولار
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال ششم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
43 - 69
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان حضور و فعالیت اعضای هیات علمی دانشگاه الزهرا در شبکه اجتماعی علمی ریسرچ گیت و تاثیر آن در پایگاه استنادی اسکوپوس و موتور جستجوی گوگل اسکولار بر اساس شاخص های دگرسنجی انجام شده است. روش: این پژوهش از منظر هدف کاربردی، از منظر نوع پیمایشی و از منظر روش شناسی علم سنجی با رویکرد دگرسنجی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه الزهرا می باشد که عضو شبکه اجتماعی علمی ریسرچ گیت هستند. برای تجزیه و تحلیل آماری نیز از دو آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. آمار توصیفی شامل فراوانی و میانگین هر یک از شاخص-های اندازه گیری شده در شبکه ریسرچ گیت، پایگاه استنادی اسکوپوس و موتور جستجوی گوگل اسکولار بود. از آمار استنباطی(آزمون-های همبستگی پیرسون، کروسکال والیس و من ویتنی) نیز جهت سنجش روابط و وجود و یا عدم وجود اختلاف بین متغیرهای مورد بررسی استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان دادند بیشترین میزان حضور و فعالیت مربوط به دانشکده فیزیک –شیمی می باشد. دانشکده های هنر و ادبیات با میانگین نمره آر.جی صفر، فعالیت جدی نداشتند. همچنین همبستگی مثبت معنادار میان شاخص های دگرسنجی در ریسرچ گیت با شاخص های استنادی گوگل اسکولار و اسکوپوس وجود دارد. بحث: با افزایش به اشتراک گذاری دانش و فعالیت پژوهشگران در شبکه اجتماعی علمی ریسرچ گیت، رویت پذیری آثار علمی آنان افزایش می یابد و این به نوبه خود افزایش شاخص های استنادی در پایگاه های اسکوپوس و گوگل اسکولار را نیز به دنبال دارد.
عملکرد موتورهای جستجوی گوگل، یاهو، و بینگ در بازیابی اطلاعات فارسی براساس رویکردهای ارزیابی فازی و کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارزیابی فازی و کلاسیک عملکرد موتورهای جستجو در بازیابی اطلاعات فارسی و تعیین میزان ریزش کاذب و بهترین موتور جستجو با بازیابی کمترین رکوردهای تکراری. روش شناسی: پژوهش کاربردی حاضر به لحاظ روش انجام کار نیمه تجربی، تطبیقی، و ارزیابانه است. طبق نمونه گیری هدفمند و براساس محبوبیت موتورهای جستجو ، نمونه های پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، سیاهه وارسی پژوهشگرساخته با 20 پرسش بود. یافته ها: در دو ارزیابی فازی و کلاسیک، گوگل عملکرد بهتری نسبت به بینگ و یاهو داشت. به علاوه، مشخص شد میزان دقت ارزیابی فازی موتورهای جستجو از میزان دقت ارزیابی کلاسیک آنها بیشتر است. همچنین یافته ها در هر دو ارزیابی نشان داد گوگل، بینگ، و یاهو به ترتیب کمترین میزان ریزش کاذب را داشتند. علاوه بر این، میزان ریزش کاذب موتورهای جستجو در ارزیابی فازی کمتر از این میزان در ارزیابی کلاسیک به دست آمد. در این بررسی مشخص شد گوگل کمترین و یاهو بیشترین میزان رکوردهای تکراری را بازیابی کرد. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد ارزیابی فازی باعث افزایش میزان دقت و کاهش میزان ریزش کاذب در موتورهای جستجو می شود. با توجه به اینکه ارزیابی فازی با طیف بندی میزان ارتباط رکوردهای بازیابی شده، میزان مانعیت و ریزش کاذب دقیق تر و واقعی تری را ارائه می دهد، به پژوهشگران پیشنهاد می شود برای بررسی عملکرد موتورهای جستجو از ارزیابی فازی استفاده کنند. به طورکلی، یافته های پژوهش نشان داد موتور جستجوی گوگل براساس سه معیار اندازه گرفته شده، عملکرد بهتری نسبت به بینگ و یاهو از خود نشان داد. از این رو، به کاربران پیشنهاد می شود هنگام جستجوی اطلاعات فارسی در وب برای صرفه جویی در وقت و هزینه خود از این موتور جستجو استفاده کنند.
ارائه مدلی برای پیش بینی هزینه های توسعه نرم افزار با رویکرد پویایی شناسی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه نرم افزار به دلیل تعداد عوامل درگیر از جمله عوامل انسانی، پیچیدگی محصول در حال توسعه، تنوع سطوح توسعه و مشکلات مدیریتی پروژه های بزرگ فرایندی پیچیده است. در پیش بینی هزینه توسعه نرم افزار با تعداد زیادی متغیر مواجه هستیم که در طول زمان تغییر کرده و بر هم تأثیر متقابل دارند و عمل پیش بینی را مشکل می سازند. برای حل این مشکل، در این پژوهش مدلی برای پیش بینی هزینه های توسعه نرم افزار با استفاده از رویکرد پویایی شناسی سیستم ها و نرم افزار «ونسیم» طراحی و ارائه گردیده است. در این پژوهش از منطق فازی و رویکرد پویایی شناسی سیستم ها برای مدل سازی استفاده شده است. جامعه آماری اول در این پژوهش، مدیران فناوری اطلاعات و مدیران پروژه های توسعه نرم افزار و جامعه آماری دوم، خبرگان شرکت «مگفا» است. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها پرسشنامه است و داده ها و اطلاعات مربوط به پروژه توسعه نرم افزار هوش تجاری در شرکت «مگفا» بوده و اطلاعات آن نیز از افراد دخیل در پروژه جمع آوری شده است. پس از شبیه سازی و تست مدل، سه سناریو برای کاهش هزینه های توسعه نرم افزار تعریف گردید که عبارت اند از: افزایش تجربه پرسنل و افزایش تجربه مدیران پروژه، افزایش قابلیت ها و شایستگی های نیروی انسانی، و تغییر مدل چرخه حیات سیستم از مدل آبشاری به متدولوژی چابک. یافته ها حاکی از آن است که شرکت مورد مطالعه با استفاده از مدل چرخه حیات چابک، کاهش بیشتری در هزینه های توسعه نرم افزار خود شاهد خواهد بود.
تأثیر نگرش های فرهنگی دانشجویان کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی بر قضاوت ربط: بر اساس شاخص های نگرش فرهنگی هافستد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به این مقاله به شکل زیر استناد کنید: درون متن: (فرهودی، زودآیند) در فهرست منابع: فرهودی، فائزه. زودآیند. تاثیر نگرش های فرهنگی دانشجویان کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی بر قضاوت ربط: بر اساس شاخص های نگرش فرهنگی هافستد. پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات. (دسترسی در http : //Jipm.irandoc.ac.ir روز/ماه/سال) فرهنگ بر ادراکات، رفتار مدیریتی و تصمیم گیری های انسان تأثیر به سزایی دارد. اطلاع یابی هم فرایندی است که در آن کاربر دست به انتخاب می زند و تصمیم می گیرید که کدام منابع اطلاعاتی مرتبط با نیاز اطلاعاتی او هستند. بافت فرهنگی هر کشور با کشور دیگر متفاوت است و حتی در یک کشور، بافت های فرهنگی متفاوتی وجود دارد. بنابراین، بررسی تأثیری که فرهنگ بر رفتار اطلاع یابی کاربران دارد، بسیار ضروری است و در صورت تأیید وجود ارتباط بین نگرش های فرهنگی و قضاوت ربط، رویکرد بازیابی اطلاعات وارد مرحله ای جدید خواهد شد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر نگرش های فرهنگی دانشجویان کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی بر قضاوت ربط آن هاست. روش پژوهش پیمایشی-تحلیلی است و از دو پرسشنامه نگرش فرهنگی «هافستد» و تشخیص قضاوت ربط به عنوان ابزارهای پژوهش استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، متشکل از 50 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه خوارزمی است که ورودی سال های 1393 تا 1395 بودند. جهت توصیف داده های آماری از میانگین و انحراف معیار و جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی «پیرسون» و تحلیل رگرسیون همزمان به منظور بررسی رابطه بین دو متغیر استفاده شد. دیدگاه اجتماعی-شناختی، تأثیر بافت و زمینه ای را که کاربر در آن رشد کرده در نتایج جست وجوی اطلاعات بررسی می کند؛ اما تاکنون پژوهشی انجام نشده که به طور ویژه به بررسی تأثیر بافت نگرش های فرهنگی کاربران بر قضاوت ربط آنان پرداخته باشد. لذا، پژوهشگر در این پژوهش در پی بررسی ارتباط این دو متغیر با یکدیگر است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که بین شاخص های فرهنگی و قضاوت ربط رابطه معنادار وجود دارد و در ارزیابی مدارک بازیابی شده، نباید صرفاً به ویژگی های نظام بازیابی اطلاعات اکتفا کرد، بلکه خود کاربر هم نقش اساسی در تصمیم گیری ایفا می کند. علاوه بر این، نه فقط ویژگی های فردی و حالات روانی کاربر، بلکه ویژگی های فرهنگی جامعه ای که فرد در آن زندگی کرده است نیز در این زمینه بسیار مؤثر خواهد بود . بر اساس نتایج این پژوهش، دانشجویانی که از نگرش فرهنگی فاصله قدرتِ کم برخوردارند ( یعنی دانشجویانی که سعی می کنند تا حد امکان، نابرابری ها در قدرت، ثروت و رقابت را در بین خود کاهش دهند و از این نابرابری ها و تبعیض ها پشتیبانی نمی کنند)، قضاوت ربط خوبی دارند ( r=0.315 ). بالاترین رابطه بین دو متغیر پژوهش مربوط به قضاوت ربط و شاخص جمع گرایی دانشجویان است ( r=0.508 ). همچنین، مشخص شد که از بین شاخص های نگرش فرهنگی، نگرش زن سالاری است که با قضاوت ربط کمترین رابطه معنادار را دارد ( r=0.212 ) و نیز تنها شاخصی که رابطه معکوس با قضاوت ربط دارد، اجتناب از عدم اطمینان است ( r= -0.249 ).
عملکرد و هم پوشانی ابزارهای کاوش فازی و غیرفازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : شناسایی قدرت بازیابی ابزار کاوش فازی و غیرفازی و میزان هم پوشانی بین آنها. روش شناسی: این پژوهش با نمونه گیری طبقه ای تصادفی و هدفمند از میان همه ابزارهای کاوش فعال در وب انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها سه سیاهه وارسی پژوهشگرساخته بوده است. یافته ها: ابزارهای غیرفازی متاکراولر، بینگ، و امرالد به ترتیب، و ابزارهای فازی گوگل، یاهو، و اسک بیشترین دقت را داشتند. در میان هر شش ابزار، گوگل قوی ترین و امرالد ضعیف ترین عملکرد را داشت. در جستجوی کلیدواژه ای، بینگ و متاکراولر بیشترین و در جستجوی سؤالی، یاهو و متاکراولر ببیشترین هم پوشانی را داشتند. در جستجوی عبارتی نیز بیشترین هم پوشانی بین یاهو و متاکراولر مشاهده شد. در سه جستجوی سؤالی، عبارتی، و کلیدواژه ای همه نتایج امرالد منحصر به فرد بود. نتیجه گیری: گوگل بهترین و امرالد ضعیف ترین عملکرد را داشتند. با اینکه متاکراولر یک ابرموتور کاوش محسوب می شود اما نسبت به گوگل که یک موتور کاوش عمومی است ضعیف تر بود. در کل، ابزارهای کاوش فازی عملکرد قوی تری داشتند. بیشترین هم پوشانی نیز در میان متاکراولر با یاهو و بینگ مشاهده شد.
وضعیت توانمندسازی روانشناختی کتابداران کتابخانه های دانشگاهی تهران و رابطه آن با منابع خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش وضعیت توانمندسازی روانشناختی کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر تهران و ارتباط آن با منابع خودکارآمدی به عنوان یک عامل موثر بر توانمندسازی روان شناختی بررسی شده است. روش/ رویکرد: این پژوهش که به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ روش اجرا یک تحقیق پیمایشی است، به روش سرشماری و با استفاده از پرسشنامه های استاندارد توانمندسازی روان شناختی 109 کتابدار کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران مورد بررسی قرار گرفتند و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن بود که وضعیت توانمندسازی روان شناختی کتابداران به عنوان یک کل با میانگین 065/5 در سطح مطلوب و در سایر ابعاد آن به ترتیب در بعد شایستگی با میانگین 09/6 در سطح بسیار مطلوب، در بعد احساس معنی داری با میانگین 01/6 در سطح بسیار مطلوب، در بعد احساس موثر بودن با میانگین 48/5 در وضعیت مطلوب و در بعد احساس اعتماد با میانگین 04/5 در سطح مطلوب قرار داشتند. همچنین میان عامل منابع خودکارآمدی و توانمندسازی روان شناختی با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون مشخص گردید که رابطه معناداری وجود داشت. اصالت/ ارزش: این مقاله یکی از اولین مطالعات مروری است که بر عوامل روانشناختی انتصاب مدیران کتابخانه های دانشگاهی تمرکز می کند. همچنین، مدل مفهومی ارائه شده در این مقاله نیز یکی از ارزش های این مقاله به شمار می آید. کاربرد اجرایی: مدل مفهومی می تواند برای سیاست گذاری های انتصاب مدیران کتابخانه های ایران مورد استفاده قرار گیرد.
آسیب شناسی پژوهش در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی: مطالعه نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: آسیب شناسی پژوهش در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی از منظر متخصصان دانشگاهی هدف تحقیق حاضر است. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از نظریه پردازی زمینه ای انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته بود و تجزیه وتحلیل و کدگذاری داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، با استفاده از نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAXQDA 10انجام شد. جامعه پژوهش را اعضای کمیته برنامه ریزی علم اطلاعات و دانش شناسی ،و صاحبنظرا ن دانشگاه تشکیل دادندکه با روش نمونه گیری هدفمند ترکیبی تعداد 13 نفر به عنوا ن حجم نمونه انتخاب شدند. یافته ها: 405 مفهوم در مرحله کدگذاری باز در46 مقوله فرعی و 25 مقوله اصلی انتخاب و دسته بندی شد. در شرایط زمینه ای 34 مفهوم و 5 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی ؛ در شرایط علی 89 مفهوم و15مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی ؛درشرایط مداخله گر 142 مفهوم و 13 مقوله فرعی و 9مقوله اصلی؛ در راهبردها 114 مفهوم و 8 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی ؛ و در پیامدها 26 مفهوم و 5مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی استخراج شد. اصالت اثر: عوامل موثردر"آسیب شناسی پژوهش" در این تحقیق شناسایی وتحلیل شد و در قالب یک الگو ارایه گردید.