فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: خدمات اینترنت اشیاء، دسترس پذیری و یافت پذیری اطلاعات در کتابخانه ها را بهبود می بخشد و ارتقاء و اعتلای کتابخانه ها را به همراه دارد. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر، تعیین عوامل کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانه ها به منظور ارائه الگوی کیفی با استفاده از نظریه داده بنیاد است. روش شناسی : پژوهش حاضر از نوع توسعه ای که با رویکرد کیفی و با به کارگیری روش نظریه داده بنیاد انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش از 13 نفر خبره و صاحب نظر علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های کشور تشکیل شده است، که به روش نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی) انتخاب شده اند، داده ها از طریق مصاحبه با آنها جمع آوری و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل شدند و بر اساس آنها، الگوی پژوهش طراحی گردید. برای سنجش روایی ابزار مصاحبه از روش پاسخگو و برای سنجش پایایی از روش دو کدگذاری استفاده شده است. یافته ها: نشان می دهد برای کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانه 29 عامل در 5 طبقه شناسایی شدند که عبارتند از: طبقه عوامل علّی (6 عامل)، زمینه ای (5 عامل)، مداخله گر (5 عامل)، راهبردی (6 عامل)، پیامد (7 عامل). عوامل کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانه ها نقش بهینه ای در زمینه مدیریت اطلاعات و توسعه خدمات دارند. پذیرش و گسترش سریع رویکرد نوین استفاده از اینترنت اشیاء و به کارگیری عوامل شناسایی شده در برنامه های توسعه کتابخانه ها پیش از هر چیز، نتیجه مزایا و فوایدی است که در این رویکرد فناورانه نهفته است.
شناسایی و اولویت بندی نیازهای معلولان به منظور ارائه خدمات و طراحی برنامه ها در کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی مهم ترین نیازهای معلولان (جسمی-حرکتی، نابینایان و کم بینایان، ناشنوایان و کم شنوایان) کشور به منظور ارائه و طراحی خدمات و برنامه های کتابخانه های عمومی ایران است. روش: پژوهش حاضر از نظرِ هدف، کاربردی و از نظرِ ماهیت، توصیفی-تحلیلی و از نظرِ روش اجرا، پیمایشی بود که به صورت مقطعی انجام شده است . نمونه آماری متشکل از 82 نفر از سه گروه معلولان جسمی-حرکتی، نابینایان وکم بینایان و ناشنوایان و کم شنوایان 15 سال به بالا بود که به روشِ نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از 10 استان انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات سه پرسش نامه محقق ساخته بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها و ارائه آمار توصیفی و تحلیلی از نرم افزار SPSS ویرایش 23 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد وجود کتابداران متخصص با برخورد مناسب، داشتن آسانسور یا بالابر و حمایت مسئولان از نیازهای معلولان، برای معلولان جسمی-حرکتی مهم ترین نیاز بوده است. در گروه نابینایان و کم بینایان، وجود آسانسور مجهز به دکمه های بریل در صورت چندطبقه بودن کتابخانه، تخصیص بودجه مناسب برای تأمین منابع موردنیاز و فراهم کردن دسترسی به فهرست کامل کتاب های گویای موجود در کتابخانه های عمومی کشور از طریق اینترنت جزء نیازهای دارای اهمیت این گروه بوده است. در گروه ناشنوایان و کم شنوایان نیز برگزاری برنامه های گروهی و اردوهای تفریحی، وجود مترجمان آشنا به زبان اشاره در کتابخانه و برگزاری کلاس های آشنایی با زبان اشاره از جمله مهم ترین نیازها بوده است. اصالت/ارزش: تاکنون پژوهشی در داخل کشور در این حجم از نظرِ گستردگی جامعه موردبررسی و در نظر گرفتن نیازهای سه گروه از معلولان (معلولان جسمی-حرکتی، نابینایان و کم بینایان، ناشنوایان و کم شنوایان) انجام نگرفته است. کتابخانه های عمومی می توانند با در نظر گرفتن نیازهای گروه های مختلف معلولان، با ارائه خدمات مناسب به معلولان، در زمینه توانمندسازی آنان و فراهم کردن دسترسی برابر به اطلاعات و در نتیجه کمک به فراهم کردن شرایط زندگی بهتر برای آنان مساعدت کنند.
تحلیل پدیدارنگاری برداشت دانشجویان دکترا از اهمیت و ضرورت تجربه جستجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فرایند جستجو و بازیابی اطلاعات فرایندی شناختی و بسیار پیچیده بوده که در فرایند پژوهش دارای اهمیت و ضرورت بسیاری است. یکی از رویکردهای مهم در کشف و درک این فرایند، بررسی تجربه های کاربران است. این پژوهش با هدف کشف الگوهای متنوع تجربه دانشجویان دکتری از اهمیت و ضرورت پدیده جستجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش انجام شده است و به شناسایی مفاهیمی که دانشجویان به توصیف پدیده مورد نظر می پردازند در قالب طبقه های توصیفی و همچنین کشف روابط بین طبقه ها پرداخته است. روش پژوهش: رویکرد پژوهش حاضر تفسیری بود که با روش پژوهش کیفی پدیدارنگاری به اجرا در آمد. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر دانشجویان دکتری حوزه های گوناگون در دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1398 بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند و معیار بود. تنوع حداکثر در انتخاب نمونه در نظر گرفته شد و تا اشباع نظری یادداشت های تحلیلی ادامه داشت. مصاحبه ابتدا به صورت هدایت شده و سپس نیمه ساختاریافته از 20 دانشجو صورت گرفت. مصاحبه ها پیاده سازی شده و به شکل استقرایی و با شیوه کدگذاری در نرم افزار MAXQDA<sub>12 </sub>مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، پساز تحلیل داده های گردآوری شده از مصاحبه ها، سه طبقه توصیفی از چگونگی درک و تجربه دانشجویان دکتری تخصصی از اهمیت و ضرورت پدیده جستجو و بازیابی اطلاعات پدیدار گردید. طبقه اول جستجو و بازیابی اطلاعات به مثابه گنجینه ای ارزشمند؛ طبقه دوم جستجو و بازیابی اطلاعات به مثابه جاده ای پر از چراغ؛ و طبقه سوم جستجو و بازیابی اطلاعات به مثابه کلیدی برای نجات بودند.نتایج نشان داد دانشجویان، پدیده جستجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش را مهم و ضروری توصیف می کنند. نتیجه گیری: گرچه این پژوهش با توجه به نوع و ماهیت کیفی خود به دنبال تعمیم بخشی یافته های حاصل از پژوهش حاضر نیست، اما با توجه به یافته های پژوهش حاضر پدیده جستجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش، ضرورت و اهمیت قابل توجهی دارد. بنابراین این مورد باید در برنامه ریزی های آموزشی و پژوهشی دانشگاه مدنظر قرار گیرد و مسیری که دانشجویان این پدیده را تجربه می کند، هموار شود تا محدودیت ها و مشکلات به حداقل رسانده شود.
مقایسه نویسه خوان های نوری صخر و گوگل برای زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت و ضرورت استفاده از نویسه خوان ها ی نوری در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی، هدف اصلی پژوهش حاضر ارزیابی نرم افزارهای نویسه خوان نوری فارسی «صخر» و «گوگل» است. پژوهش انجام شده از نوع کاربردی و ابزار گردآوری داده ها سیاهه وارسی است. برای گردآوری معیارها و سیاهه وارسی پژوهش از روش کتابخانه ا ی و برای انجام پژوهش از شیوه پیمایشی-اکتشافی از طریق مشاهده هدفمند نتایج در نرم افزارهای مورد بررسی استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که هر یک از نرم افزارهای مورد بررسی دارای معایب و مزایایی است. در خروجی های مربوط به متن، نرم افزار «گوگل» با درصد خطای کمتر، مناسب تر است؛ ولی در سایر موارد تشخیصی و خروجی، نرم افزار «صخر» بهتر عمل می کند. به دلیل دسترسی به نرم افزار «گوگل» تنها از طریق اینترنت و امکان آپلود هر بار تنها 20 صفحه، محدودیت هایی در استفاده برای کاربر وجود دارد.
تدوین الگوی راهبردهای کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانه های ایران : یک مطالعه مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی عوامل راهبردی کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانه های ایران و ارائه الگو انجام شده است. روش : پژوهش با رویکرد کیفی و به روش داده بنیاد انجام شده است. برای جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی و مصاحبه با نمونه آماری 13 نفر از اساتید علم اطلاعات و دانش شناسی کشور از طریق روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد. داده ها در سه گام کدگذاری باز، محوری، انتخابی و تفسیر گزاره های مصاحبه و الگوی پارادایمی تحلیل گردید. سنجش روایی به روش پاسخگو و پایایی از دو کدگذاری تعیین شد. یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل یافته ها تعداد 35 مقوله اصلی از خرده مقولات و مفاهیم به دست آمد. مقولات اصلی در 8 طبقه: کنترل و نظارت، توسعه خدمات، دسترس پذیری، مدیریت هوشمند، تأمین امنیت، نوآوری و توسعه، آموزش سواد اطلاعاتی و انگیزش و کامیابی قرار گرفتند و الگوی پارادایمی و نظری ارائه گردید. در الگوی نظری مستخرج پدیده اصلی کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانه های ایران است و از طرف طبقات مکشوفه و پدیده اصلی به طرف طبقه اصلی راهبردها ارتباط داده شد. نتیجه گیری: نشان داد که عوامل راهبردی مؤثر برکاربردپذیری اینترنت اشیاء به عنوان یک فرایند پیشگام کتابخانه ها را متحول می سازند. راهبردها تأثیر بسزایی در کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانه ها و توسعه آتی آن ها دارند. طبقات هشتگانه مکشوفه در الگوی ارائه شده در کانون توجه مصاحبه شوندگان قرار داشته و با توجه به ارزیابی به عمل آمده، اهمیت راهبردهای مستخرج در موفقیت کتابخانه هایی که از اینترنت اشیاء استفاده کنند، آشکار و روشن است.
رابطه به زیستی روان شناختی و گران باری شغلی با نقش تعدیل کننده حمایت سازمانی ادراک شده در کتابداران کتابخانه های عمومی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به دنبال کشف رابطه به زیستی روان شناختی و گران باری شغلی با نقش تعدیل کننده حمایت سازمانی ادراک شده در کتابداران کتابخانه های عمومی استان اصفهان در سال 1399-1400 انجام شده است. روش: پژوهش حاضر در قالب یک مطالعه توصیفی از نوع هم بستگی با نمونه ای به تعداد 202 نفر از کتابداران کتابخانه های عمومی استان اصفهان به روشِ تصادفی ساده انجام پذیرفت. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های به زیستی روان شناختی ریف (1995)، گران باری شغلی اسپکتور و جکس (1998) و حمایت سازمانی ادراک شده آیزنبرگر (1986) استفاده شد. ضریب پایایی این پرسش نامه ها از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب 92/0، 94/0، و 95/0 به دست آمد. برای تحلیل یافته ها، از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش با نرم افزارهای Smart-PLS3 و SPSS ویرایش 22 انجام شد. یافته ها : یافته ها نشان داد متغیر تعدیل کننده حمایت سازمانی ادراک شده تأثیری معنادار در شدت ارتباط بین به زیستی روان شناختی و گران باری شغلی دارد، به طوری که با افزایش حمایت سازمانی ادراک شده کتابداران، به زیستی روان شناختی افزایش و گران باری شغلی آن ها کاهش یافت. همچنین، نتایج حاصل از ضریب هم بستگی مؤلفه های به زیستی روان شناختی با گران باری شغلی حاکی از رابطه ای منفی و معنادار بین این مؤلفه ها بود (05/0 > p ). اصالت/ارزش: بررسی رابطه به زیستی روان شناختی وگران باری شغلی در کتابداران کتابخانه های عمومی کشور و خارج از کشور کاری بسیار بدیع بوده است و تاکنون پژوهش های اندکی به این مسئله پرداخته اند، ضمن اینکه در پژوهش حاضر، نقش تعدیل کننده حمایت سازمانی ادراک شده نیز مورد توجه واقع شده است. یافته های این پژوهش می تواند راهگشای کتابداران و مدیران کتابخانه ها به منظور بهبود وضعیت محیط کاری باشد.
شناسایی شاخص های اطلاع رسانی مخاطرات طبیعی شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف شناسایی شاخص های الگوی اطلاع رسانی مخاطرات طبیعی شهری بر اساس تحلیل فراترکیبی به منظور ایجاد الگو صورت پذیرفته است. روش شناسی: در مرحله اول از روش فراترکیب استفاده شد. از 337 سند مرتبط با موضوع پژوهش، درنهایت 140 سند مورد تحلیل قرار گرفت. برای بررسی و اصلاح مؤلفه های به دست آمده در طی فراترکیب از روش کیفی (با رویکرد دلفی) که با استفاده از نظرسنجی از خبرگان، با ابزار پرسشنامه انجام شده است. بدین ترتیب روش پژوهش حاضر، آمیخته از نوع چند زاویه نگری است یافته ها: : پژوهش در سه قسمت (اطلاع رسانان با 50 شاخص، ابزارها و رسانه ها با 66 شاخص، محتوای پیام اطلاع دهی با 78 شاخص) مورد بررسی قرار گرفته است ، سازمانهای حاکمیت محلی با استفاده از جامعه مدنی و بخش خصوصی در اجرای سیاستگزاریها نقش موثری دارند.تعداد زیادی از ابزارهای مختلف اطلاع رسانی برای زمان بحران و پس از بحران مناسب دیده نشده اند و تعیین پیامهای اطلاع دهی استاندارد و مناسب جامعه نقش موثری در اطلاع رسانی مخاطرات دارد. اصالت اثر: این پژوهش برای نخستین بار به شناسایی شاخصهای اطلاع رسانی مخاطرات طبیعی در ایران را مورد بررسی قرار داده است.و بعلاوه با تعریف شاخصه های اطلاع رسانان ، ابزارها و رسانه ها ، محتوای پیام اطلاع دهی در سه موقعیت بحران همانند نقشه راه اطلاع رسانی با تعیین سهم اطلاع رسانان و ابزارهای مناسب و محتوای پیام استاندارد موثر ترین شیوه اطاع رسانی مخاطرات را برای مسئولین در سه موقعیت بحران (پیش از بحران ، حین بحران ، پس از بحران) ارائه می دهد.
بررسی وضعیت مثبت اندیشی کتابداران کتابخانه های عمومی شهر مشهد و تأثیر آن بر مهارت های ارتباطی این کتابداران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از ویژگی های شخصیتی مهم در افراد، مثبت اندیشی است که توانایی ایجاد مهارت ها را افزایش می دهد. از سویی، داشتن کارکنانی با مهارت های ارتباطی قوی، یکی از عوامل مهم موفقیت یک سازمان خدماتی است. بنابراین هدف این پژوهش، بررسی وضعیت مثبت اندیشی کتابداران کتابخانه های عمومی مشهد و تأثیر آن بر مهارت های ارتباطی آنها است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود و به روش پیمایشی انجام شد. جامعه پژوهش کلیه کتابداران کتابخانه های عمومی مشهد (70 نفر) بودند. نمونه موردنظر (59 نفر) بر اساس جدول حجم نمونه کرجسی و مورگان، با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد مثبت اندیشی اینگرام و ویس نیکی و پرسشنامه محقق ساخته مهارت های ارتباطی بود که روایی آنها مورد تأیید قرار گرفت و پایایی هر دو پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به کمک نرم افزار اس پی اس اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میانگین همه مؤلفه های مثبت اندیشی کتابداران کتابخانه های عمومی مشهد پایین تر از سطح مطلوب بود. همچنین، مثبت اندیشی به طور معناداری بر مهارت های ارتباطی کتابداران تأثیر داشت. بررسی جزئی تر نشان داد که برخی مؤلفه های مثبت اندیشی اثرگذاری بیشتری بر مؤلفه های مهارت های ارتباطی کتابداران داشتند، به طوری که مؤلفه تفکر مثبت روزانه و ارزیابی دیگران از خویش بیشترین تأثیر را بر مهارت های ارتباط کلامی داشت. همچنین، مؤلفه ای که بیشترین تأثیر را بر مهارت های ارتباط غیرکلامی داشت، مؤلفه ارزیابی دیگران از خویش بود. در مقابل، مؤلفه خوداعتمادی کمترین تأثیر را بر مهارت های ارتباط کلامی و غیرکلامی داشت. نتیجه: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، فراگیری یا تقویت توان مثبت اندیشی به صورت مستقیم در افزایش و بهبود مهارت های ارتباطی اثرگذار خواهد بود. بنابراین تقویت مثبت اندیشی کتابداران از طرق مختلف از جمله اجرای کارگاه ها و دوره های آموزشی، زیر نظر گروه ها و انجمن های حرفه ای، و تخصیص بودجه معین برای کلیه هزینه های این فعالیت ها پیشنهاد می شود.
پسا حقیقت به منزله موضوع علم اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله نتایج پژوهشی را درباره تحول علم اطلاعات، مفاهیم و مسائل آن گزارش می کند و نشان می دهد که پدیده جدید پساحقیقت پرسش های نوی را در عرصه این علم مطرح کرده است. به طور مشخص این مقاله به شناسایی و ترسیم ویژگی های پدیده پساحقیقت می پردازد تا نشان دهد این پدیده واقعیت نوی را که مقوله های پیشین را به چالش می کشد، درباره اطلاعات به نمایش می گذارد. سخن از علم اطلاعات با ترسیم سه مدل عمده مطالعه در این عرصه آغاز می شود: مادی، شناختی، و اجتماعی. در بحث از پساحقیقت، از سبب های پیدایش، ویژگی ها، و پیامدهای آن سخن می رود. سبب های پیدایش شامل نفی علم، تعصب ورزی انسان از تایید آنچه که با باورهایش درتعارض است، سلب نقش میانجی اطلاعات، شکل گیری اثرات حباب گونه در نتیجه منطق و الگوریتم های شبکه های اجتماعی و موتورهای جستجو، و ربایش ایده نسبی سازی حقیقت است که جنبش فلسفی پست مدرن به راه انداخته است. در خصوص ویژگی های این پدیده آنچه که در درجه نخست خود را می نمایاند شکل های عمدی و لحظه ای تولید اطلاعاتِ گمراه کننده در بستر پلتفرم های گوناگون - عمدتا نرم افزارهای پیام رسان است- که به صورت زیرزمینی کار می کنند. در ارتباط با پیامدها، از قوت گرفتن رژیم های اقتدارگرا، ضعیف شدن نهادها[ی مدنی] و تسلیم شدگی انسان ها سخن خواهد رفت. روش: روش شناسی ای که در این پژوهش به کار گرفته شده مرور ادبیات و بحث معرفت شناختی است. در مورد علم اطلاعات، کتاب ها و مقاله های نویسندگان کشورهای گوناگون را بررسیده ام. هدف آنها مشخصا ترسیم نقشه علم اطلاعات در قالب جریان های نظری و پارادایم ها بود. از این رو، به منظور تحلیل، آثاری که تنها تاریخ علم اطلاعات را از یک دیدگاه نظری بررسیده بودند، در مطالعه وارد نکردم. برای شناسائی پساحقیقت، عمدتا کتاب های جدید را به خاطر عمق بحثشان از موضوع و تحلیل هاشان از این پدیده و شناسائی سبب های پیدایش، ویژگی ها، و پیامدهای آن بررسی کردم. یافته ها: نتیجه برابرنهادن بحث چارچوب مفهومی علم اطلاعات با مسائل مرتبط با پساحقیقت نشان داد که نیاز است علم اطلاعات علاوه بر مباحثی نظیر ربط، بازیابی، و نسبت اطلاعات با دانش، موضوع «حقیقت» داشتن اطلاعات را در مرکز توجه قرار دهد. پدیده پساحقیقت ابعاد فنی، انسانی، و اجتماعی دارد. علم اطلاعات ابزارها و مفاهیم موردنیاز برای کشف این ابعاد را دارد. نتیجه گیری: پدیده پساحقیقت خود را به صورت چالشی عمده برای علم اطلاعات عرض اندام می کند. از این رو به پژوهش بیشتر برای فهم آن و پرورش راهبرد برای طرف شدن با آن نیاز است.
ارتباط بین سطح ترکیب در ساختار مدخل های مفاهیم و شمار روابط معنایی در تحلیل عملکرد بازیابی اطلاعات در هستی شناسی کشاورزی سازمان خواروبار کشاورزی سازمان ملل متحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی های ساختاری به شیوه سامان دادن و نمایش روابط بین مفاهیم در بدنه یک حوزه علمی یا دانش می پردازد که در واقع، مبنای شکل گیری هستی شناسی است. به این ترتیب، تحلیل سطح ترکیب در ساختار مدخل های مفاهیم و تأثیر آن بر میزان روابط بین آن ها می تواند در ساخت، حفظ و نگهداری هستی شناسی ها با تکیه بر ارزیابی های ساختاری حائز اهمیت فراوان باشد. این پژوهش با هدف تبیین ارتباط بین سطح ترکیب در ساختار مفاهیم با شمار روابط معنایی با استفاده از روش ارزیابی کمّی صورت گرفته است. این هدف بر این فرضیه تکیه دارد که بین سطح ترکیب در ساختار مفاهیم و تعداد روابط معنایی آن ها رابطه ای معنادار وجود دارد. نتایج پیشینه پژوهی نشان می دهد که در ارتباط بین سطح ترکیب در ساختار مفهوم با روابط معنایی اختصاص یافته به آن ها در راستای افزایش عملکرد بازیابی اطلاعات، پژوهشی انجام نشده است. داده های این پژوهش از هستی شناسی معتبر کشاورزی «سازمان خواروبار کشاورزی سازمان ملل متحد (VocBench)» اخذ شده است. حجم جامعه پژوهش 40000 مفهوم کشاورزی است که حدود 1500 مفهوم از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. به منظور تحلیل سطح ترکیب در ساختار مفاهیم با استفاده از نرم افزار «اکسل» و «اس پی اس اس» تحلیل های نسبی و تحلیل بسامد صورت گرفت. در بررسی ارتباط بین ساختار مفهوم و روابط معنایی از آمار استنباطی، به ویژه از مقایسه تحلیل میانگین و روش همبستگی «پیرسون» با استفاده از گزارش های نرم افزار «اس پی اس اس» مدد گرفته شده. نتایج نشان می دهد که نسبت عامل بندی مفاهیم یک کلمه ای برابر با 58/0 است؛ به این مفهوم که از هر 100 مفهوم یک و دو-کلمه ای، 58 مفهوم یک کلمه ای در هستی شناسی کشاورزی وجود دارد. مفاهیم مرکب دو-کلمه ای 7/38 درصد از کل مفاهیم را به خود اختصاص داده است. دلیل کاهش نسبت سادگی در ساختار مفاهیم، شمار قابل توجه مفاهیم مرکب دوکلمه ای است. متوسط روابط معنایی ورودی به مفاهیم یک-کلمه ای و خروجی از آن ها برابر با 70/6 یا 7 رابطه معنایی است. بر اساس آنالیز همبستگی «پیرسون» بین شمار روابط تاکسونومیک (000/0 = p -value و 1500 = N و 98/0 - = r) و نیز شمار روابط غیر تاکسونومیک (035/0 =p-value و 1500 = N و 54/0 - =r) با سطح ترکیب در مفاهیم، ارتباط معنادار معکوس وجود دارد. این بدان معناست که افزایش سطح ترکیب در ساختار مفاهیم، عامل کاهش شمار روابط معنایی آن ها می شود. بنابراین، کاهش سطح ترکیب در ساختار مفاهیم، عامل افزایش روابط معنایی در هستی شناسی است که در افزایش جامعیت و مانعیت در نظام بازیابی اطلاعات و ایجاد انسجام در شبکه روابط معنایی در هستی شناسی مؤثر است. نتایج این پژوهش می تواند به طور مستقیم در تدوین و ارزیابی ساختار سایر نظام های سازمان دانش مانند اصطلاحنامه ها، به منظور افزایش عملکرد در بازیابی اطلاعات و نیز در تدوین هستی شناسی کشاورزی ایران مورد استفاده قرار گیرد.
شبکه های اجتماعی و مدیریت دانش: بررسی میزان استفاده دانشجویان دانشگاه های ممتاز شهر تهران از شبکه های اجتماعی و پیام رسان برای مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از ویژگی های جامعه شبکه ای، گسترش شبکه های «اجتماعی و پیام رسان» و از جمله کارکردهای این شبکه ها، مدیریت اطلاعات و دانش است. مقاله حاضر قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که دانشجویان دانشگاه های ممتاز شهر تهران به عنوان نخبگان جامعه تا چه اندازه توانسته اند از شبکه های یاد شده برای مدیریت دانش استفاده کنند؟
روش پژوهش: از روش پیمایشی با نمونه گیری تصادفی در میان دانشجویان ۷ دانشگاه ممتاز تهران بر اساس رتبه بندی پایگاه استنادی علوم جهان اسلام برای ارائه توصیفی از وضعیت فعلی استفاده شده است. برای تحلیل عمیق تر یافته ها و ارائه راهبردهایی از جنس سیاستگذاری از مصاحبه عمیق استفاده شده است.
یافته ها: در حالی که 50.۱ درصد دانشجویان معتقدند شبکه های مذکور به بخش از زندگی روزمره ایشان تبدیل شده است، اکثریت دانشجویان، صرفاً مصرف کننده محتوا با اولویت محتوای سیاسی هستند. بیشترین محتوای مرتبط با دروس، صرفاً دنبال کردن اخبار کلاس هاست. بر اساس شاخص های تعیین شده برای سنجش میزان استفاده دانشجویان از این شبکه ها برای مدیریت دانش، ۷ درصد دانشجویان به هیچ وجه از شبکه های یاد شده برای مدیریت دانش استفاده نمی کنند. ۴۹ درصد در مقادیر کم و خیلی کم، 15.5 درصد در مقادیر خیلی زیاد و زیاد و 28.4 درصد تا حدودی از شبکه های مذکور برای مدیریت دانش استفاده می کنند. در ادامه پژوهش راهبردهایی از جنس سیاستگذاری برای اصلاح الگوی استفاده از این شبکه ها پیشنهاد شده است.
نتیجه گیری: شبکه های اجتماعی از ظرفیتی بسیار مهم برای مدیریت دانش برخوردار هستند و اساساً مفهوم شبکه های اجتماعی و مدیریت دانش به دلیل ناشی شدن هر دو مفهوم از انقلاب اطلاعاتی، توسعه جوامع اطلاعاتی و در نهایت شکل گیری و توسعه شبکه های اجتماعی دارای پیوندی اجتناب ناپذیر با یکدیگر هستند. یافته ها نشان داد که در سطح ۷ دانشگاه ممتاز شهر تهران هنوز استفاده از شبکه های اجتماعی برای مدیریت دانش در سطح مطلوبی نیست؛ اما تنها ۷ درصد دانشجویان از هیچ یک از گویه های مرتبط با مدیریت دانش شامل اخذ مشاوره های علمی و پژوهشی از استادان، استفاده از ظرفیت کار تیمی برای فعالیت های علمی و ...، استفاده نکرده اند.
واژگان کلیدی: شبکه های اجتماعی؛ مدیریت دانش؛ دانشجویان؛ دانشگاه های تهران؛ سیاستگذاری
تعیین میزان قابلیت اطمینان در سیستم های پرسش و پاسخ تعاملی به کمک رگرسیون خطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی سیستم های پرسش و پاسخ تعاملی به منظور تعیین و ارتقای کارایی آن ها از اهمیت زیادی برخوردار است. با این وجود هنوز روش استاندارد و مخصوصی برای ارزیابی این سیستم ها ارائه نشده است. در ارزیابی یک سیستم پرسش و پاسخ تعاملی معیارهای زیادی تاثیرگذار می باشد. یکی از معیارها، قابلیت اطمینان است. تلاش های اندکی در راستای اندازه گیری اتوماتیک و تعیین دقیق معیارهای قابلیت اطمینان در سیستم پرسش و پاسخ تعاملی با بکارگیری مدل های گوناگون، صورت گرفته است. در این مقاله، یک روش جدید جهت اندازه گیری قابلیت اطمینان، با استفاده از ایجاد مجموعه معیارهای تاثیرگذار بر قابلیت اطمینان اعم از معیارهای کیفی و کمی به کمک رگرسیون ارائه شده است. در این روش ابتدا لیستی از ویژگی های کیفی و کمی تاثیرگذار جمع آوری و سپس با توجه به ضوابط تعیین شده 8 ویژگی کمی انتخاب شدند. سپس براساس پرسشنامه تهیه شده، ضرایب تاثیر سوالات تعیین و با ترکیب این ویژگی ها طبق رابطه پیشنهادی قابلیت اطمینان اندازه گیری شد. ارزیابی عملکرد مجموعه معیارهای انتخابی بر روی چهار سیستم پرسش و پاسخ تعاملی نشان داد که با به کارگیری این مجموعه معیارها، امکان اندازه گیری قابلیت اطمینان برای یک سیستم پرسش و پاسخ فراهم شده است.
اطلاعات بدنمند در یوگا: طرح موضوع در مرز مشترک اطلاعات و تعمق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف در مقاله حاضر با نشان دادن اهمیت دو مفهوم: 1) رفتار اطلاعاتی لذت بخش و متعالی و 2) اطلاعات بدنمند، یافتن دامنه های پژوهشی در مرز مشترک رفتار اطلاعاتی، مطالعات تعمقی است. رو ش شناسی : مقاله مفهومی حاضر مبتنی بر مباحث رفتار اطلاعاتی زندگی روزمره و متعالی است که تاکنون در ادبیات علوم اطلاعات به صورت مفهومی و تجربی ارائه شده است. نخست، ضرورت تحقیق در این حوزه با رویکرد مبتنی بر بدن، مطرح و سپس یوگا به عنوان زمینه ای برای ظهور رفتارهای اطلاعاتی متعالی توصیف خواهد شد. یافته ها : زندگی انسان دارای جنبه های عمیقی است که تعامل اش با اطلاعات نه برای حل مسائل و انجام کارهای روزمره، بلکه به منظور لذت و درک معناست که به آن «سطح بالاتر زندگی روزمره» گفته می شود. یکی از نمونه های ظهور آن در زندگی انسان ها تمرینات تعمقی، همچون یوگاست، که تعداد هنرجویان آن در ایران و جهان رو به افزایش است و افراد زیادی یوگا را به عنوان اوقات فراغت جدی دنبال می کنند. نوع اطلاعات در این بافت متفاوت از آنچه به صورت سنتی می شناختیم است و اطلاعات وابسته به بدن، مبتنی بر حواس و تجربه های بدنی است. اطلاعات بدنمند حوزه جدیدی است که علوم اطلاعات بر آن متمرکز شده و تلاش می کند مفهوم اطلاعات را با توجه به نقش بدن آن گونه که در زندگی افراد تجربه می شود توصیف کند. نتیجه گیری : با توصیف نقش دانش بدنمند و رفتارهای اطلاعاتی متعالی در بافت یوگا، بخشی از مرزهای مشترک میان رشته علم اطلاعات با مطالعات تعمقی مشخص و پرسش ها و مسائل پژوهشی در این زمینه مطرح شد.
بررسی و ارزیابی وضعیت به کارگیری اسباب بازی در کتابخانه های عمومی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین وضعیت موجود استفاده از اسباب بازی در کتابخانه های عمومی کشور و عوامل مرتبط با آن است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که با روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کتابداران کتابخانه های عمومی کشور بودند که تعداد 899 نفر از آن ها در پژوهش مشارکت کردند. برای گردآوری داده ها، از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار اس پی اس اس صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد میزان استفاده از اسباب بازی ها در کتابخانه های عمومی کشور بالاتر از حد متوسط است. از نظرِ استفاده از نوع اسباب بازی، تمایل به استفاده از اسباب بازی های گروهی بیشتر از اسباب بازی های فردی است که در این میان، دو دسته اسباب بازی های فکری و آموزشی بیشترین استقبال را از سوی مراجعان داشتند. بررسی میزان رضایت کاربران از بخش اسباب بازی نشان داد اگرچه رضایت کلی از این بخش بالاتر از حد متوسط بود اما تنوع و کیفیت پایین اسباب بازی ها از عوامل نارضایتی از بخش اسباب بازی هستند. همچنین، یافته های پژوهش نشان داد از دیدگاه کتابداران، استفاده از اسباب بازی در کتابخانه های عمومی اثربخشی بالایی داشته و باعث ثبت تجربه مثبت از کتابخانه در ذهن مراجعان، تقویت روحیه جمع گرایی در کودکان و افزایش مراجعه به کتابخانه شده است. در نهایت، یافته ها حاکی از آن بود کتابداران دانش و توانمندی های اندکی در زمینه اسباب بازی ها و کار در بخش اسباب بازی دارند. اصالت/ارزش: پژوهش حاضر با بررسی وضعیت موجود استفاده از اسباب بازی در کتابخانه های عمومی کشور و شناسایی نقاط قوت و ضعف مرتبط با اسباب بازی، بخش اسباب بازی و کتابداران بخش اسباب بازی، اطلاعات دقیقی را پیشِ روی مدیران و کارشناسان نهاد برای برنامه ریزی دقیق تر و رفع کاستی های این حوزه قرار می دهد. این پژوهش همچنین مبنایی برای انجام پژوهش های بیشتر در این حوزه و بسط مبانی نظری آن فراهم می کند.
تاثیر انقلاب های صنعتی بر سیر تحول کتابخانه های عمومی: تحقق کتابخانه پلتفرمی در انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کتابخانه های عمومی نه تنها یکی از تأثیرگذارترین نهادهای اجتماعی هستند بلکه می توانند منعکس کننده سیر تحولات در عرصه های دیگر از جمله توسعه صنعتی نیز باشند. در این پژوهش سعی شده است با تمرکز بر نسل شناسی کتابخانه های عمومی، به تغییر روند خدمات این کتابخانه ها متناسب با ویژگی های انقلاب های صنعتی بپردازد. بنابراین، هدف این پژوهش، تحلیل و مرور تغییرات و تحولات کتابخانه های عمومی متأثر از انقلاب های صنعتی، از شکل گیری کتابخانه های سنتی در انقلاب صنعتی اول تا رسیدن به کتابخانه های پلتفرمی در انقلاب صنعتی چهارم است. کتابخانه به مفهوم پلتفرم، بستری اجتماعی برای مشارکت همه افراد و نهادها و با هدف فراهم کردن زمینه های تبادل اطلاعات و دانش عمل می کند.روش: از جنبه روش شناسی، این مقاله یک مطالعه مروریِ رواییِ غیرنظام مند است که در آن از رویکرد سندی استفاده شده است. به منظور گردآوری و استخراج اطلاعات، جستجوی جامعی در پایگاه های اطلاعاتی ایرانی و بین المللی انجام شد. متون و اسناد مرتبط با عبارت های دقیق انقلاب صنعتی یاIndustrial Revolution و کتابخانه عمومی یا Public Library در بازه زمانی 2000 تا 2018 میلادی بازیابی و مرور شد.یافته ها: یافته های این پژوهش، ضرورت شناخت ویژگی های نسل های کتابخانه های عمومی بر اساس پارادایم های انقلاب های صنعتی با توجه به خصیصه هایی مانند فناوری و ابزار، مخاطب و ذی نفع، مأموریت و چشم انداز و زیرساخت و منابع بود که بیانگر ضرورت تغییر کتابخانه ها به سمت نسل کتابخانه های پلتفرمی برای بقا و تداوم خدمت تأثیرگذار در دوران انقلاب صنعتی چهارم است. با توجه به تغییر اکوسیستم اجتماعی متأثر از انقلاب صنعتی چهارم، کتابخانه ها باید برای استمرار حیات و توسعه و افزایش اثربخشی خود، نگرش و عملکرد شان را تغییر دهند و با شناسایی مجدد دارایی ها، ارزش ها، فلسفه وجودی و منطق کارشان مبتنی بر تفکر پلتفرمی برای همنواسازی و خلق و تبادل ارزش ها با ذی نفعان، به خصوص منابع و ذینفعان بیرونی خود، اقدام کنند.
ارزیابی و پیش بینی عوامل کیفیت پاسخ ها در سیستم پرسش و پاسخ شبکه اجتماعی علمی ریسرچ گیت: مطالعه موردی قلمرو موضوعی مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوامع پرسش و پاسخ مجازی[1] به افراد کمک می کنند تا به اطلاعات مورد نیاز خود فراتر از پرس و جوهای مبتنی بر کلمات کلیدی سنتی و بازیابی اسناد و مدارک دست یابند. این جوامع به کاربران این امکان را می دهند تا اطلاعات مورد نیاز خود را به صورت پرسش مطرح نمایند و پاسخ یا پاسخ هایی را از دیگر اعضاء دریافت کنند. اما امکان تشخیص بهترین پاسخ از بین پاسخ ها و ارزیابی کیفیت آنها به طور واضح و قطعی وجود ندارد. هدف این پژوهش ارزیابی و پیش بینی کیفیت پاسخ ها در شبکه اجتماعی علمی ریسرچ گیت است. جهت دستیابی به این هدف، پرسش و پاسخ های وارد شده به این شبکه در قلمرو موضوعی مدیریت دانش در بازه زمانی ژانویه تا ماه می سال 2019 مورد بررسی قرار گرفت و اطلاعات مورد نیاز توسط خزنده سایت گردآوری شد. در نهایت تعداد 54 پرسش و 443 پاسخ جهت تجزیه و تحلیل در دو سطح توصیفی و استنباطی توسط نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، به ترتیب متغیرهای مرتبط بودن، کفایت داشتن و مختصر بودن با نسبت بخت های 3/626، 3/44 و 3/148 بیشترین قدرت پیش بینی درستی یا نادرستی پاسخ ها را دارند. درواقع درستی پاسخ ها در صورت مرتبط بودن پاسخ دریافتی با پرسش به میزان 3/626، درصورت وجود اطلاعات کافی در پاسخ 3/440 و دریافت پاسخ های مختصر به میزان 3/148 افزایش خواهد یافت. [1] Virtual Q&A communities
فهم و برداشت دانشجویان از تجربه پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش: مطالعه پدیدارنگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند جست وجو و بازیابی اطلاعات فرایندی شناختی و بسیار پیچیده است. یکی از رویکردهای مهم در کشف و درک این فرایند، بررسی تجربه های کاربران است. این پژوهش با هدف بررسی فهم و برداشت تجربه دانشجویان دکتری از پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش انجام شد. رویکرد پژوهش حاضر تفسیری بود که با روش پژوهش کیفی پدیدارنگاری به اجرا در آمد. مشارکت کنندگان در پژوهش حاضر دانشجویان دکتری حوزه های گوناگون دانشگاه فردوسی مشهد در سال ۱۳۹۷ بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند، معیار و گلوله برفی بود. تنوع حداکثر در انتخاب نمونه در نظر گرفته شد و تا اشباع نظری داده ها ادامه یافت. مصاحبه نیمه ساختاریافته از ۲۰ دانشجو صورت گرفت. مصاحبه ها پیاده سازی شده و به شکل استقرایی و با شیوه کدگذاری نظری در نرم افزار «ماکس کیودا ۱۲» مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که پس از تحلیل داده های گردآوری شده از مصاحبه ها، شش طبقه توصیفی از چگونگی درک و تجربه دانشجویان دکتری تخصصی از پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات پدیدار گردید. شش طبقه جست وجو و بازیابی اطلاعات به مثابه دریایی بی انتها، گنجینه ای ارزشمند، جاده ای پر از چراغ، کلیدی برای نجات، خوردن میوه دلخواه، و پلی برای رسیدن به دانش بودند. نتایج نشان داد که دانشجویان پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش را مهم و ضروری توصیف کرده و مشکل اصلی آن ها در زمینه یادگیری و آموزش مهارت های لازم برای جست وجو و بازیابی اطلاعات بود که احساس ناخوشایندی در آن ها به وجود می آورد. گرچه این پژوهش با توجه به نوع و ماهیت کیفی خود به دنبال تعمیم یافته های حاصل از پژوهش حاضر نیست، اما با توجه به یافته ها و بر طبق آنچه در فضای نتیجه ارائه شد، درک و توصیف دانشجویان از پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات با توجه به محدودیت ها و مشکلات زیادی که آن ها بیان کردند، زنگ خطر و هشداری برای نظام آموزش عالی است و باید مورد توجه قرار گیرد.
شناسایی عناصر توصیفی و مدیریتی مهر در شناسنامه های موزه های داخلی و خارجی و ارائه الگویی برای سازماندهی مهرها وتطابق عناصر آن با مارک 21 و دابلین کور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش شناسایی عناصر توصیفی و مدیریتی مهر در شناسنامه های موزه ها است. پژوهش از نوع کاربردی است که در مرحله اول، با روش مطالعه سندی انجام شد و داده های آن از طریق تحلیل محتوای 9 منبع معتبر در حوزه مهر و بررسی شناسنامه های 7 موزه د اخلی و 45 موزه خارجی به دست آمد. در مرحله دوم، که با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفت، داده های گردآوری شده در قالب سیاهه وارسی طی اجرای دو مرحله تکنیک دلفی ارزیابی و میزان اهمیت هریک از عناصرتعیین شد. طبق نتایج، الگویی جهت سازماندهی و مستندنگاری مهر و تدوین شناسنامه های مهر در موزه ها ارائه شد. سپس عناصر پیشنهادی با عناصر استانداردهای کتابشناختی مارک 21و دابلین کور تطبیق داده شد. ر اساس یافته ها، 102 عنصر در 18 گروه فرعی و دو گروه اصلی توصیفی، مدیریتی برای سازماندهی و مستندنگاری اطلاعات مهر موزه ای ارائه شد. تطبیق 102عنصر پیشنهادی با عناصر کتابشناختی مارک 21 نشان داد برای 33 عنصر پیشنهادی در مارک 21 ، فیلدی و برای 46 عنصر پیشنهادی در استاندارد دابلین کور معادلی وجود ندارد. مشخص شد که این استانداردها به به اندازه کافی برای سازماندهی و مستندنگاری سازی اشیای موزه ای (مهر) مناسب بنظر نمی رسند. یافته های پژوهش حاضر میتواند به یکپارچه سازی و تسهیل سازماندهی و مستندنگاری اطلاعات مربوط به مهر در موزه ها کمک کند. الگوی پیشنهادی می تواند در تدوین شناسنامه های مهر در موزه ها به کار گرفته شود. عناصر پیشنهادی می تواند در بازیابی گسترده و دقیق اطلاعات و فراهم کردن شرایط مناسب برای انجام پژوهشهایی در ارتباط با مهر موزه ای و مانند آن مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل فرایند مجموعه سازی کتاب های چاپی و الکترونیکی در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : مجموعه سازی به عنوان یکی از اساسی ترین فعالیت ها در کتابخانه مطرح می باشد و به دلیل اینکه یکی از موارد رضایت مراجعه کنندگان از کتابخانه منابع آن محسوب می شود، از حساسیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر به تحلیل فرآیند مجموعه سازی کتاب های چاپی و الکترونیکی در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی تحت نظارت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سطح تهران می پردازد. روش شناسی: پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی است که با رویکرد کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته، شامل 15 سؤال باز بود که از طریق آن با 10 کارشناس مجموعه سازی یا معاون کتابخانه دانشگاهی مصاحبه به عمل آمد. برای طراحی سؤالات مصاحبه، مطالعات کتابخانه ای در حوزه فرایند مجموعه سازی و خط مشی مجموعه سازی در کتابخانه ها صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد مجموعه سازی کتاب ها ی چاپی در کتابخانه های موردمطالعه را می توان تحت تأثیر عواملی همچون سیاست های مجموعه سازی، شناسایی نیازهای کاربران، فراهم آوری منابع، بودجه و ارزیابی مجموعه مقوله بندی کرد. برای مجموعه سازی کتاب های الکترونیکی خط مشی مدونی وجود نداشت و برای فراهم آوری آن ها از روش های دانلود رایگان، خرید مجموعه ای منابع، اشتراک پایگاه های اطلاعاتی و یا مبادله بین کتابخانه ای استفاده می شد. از جمله چالش های مجموعه سازی در کتابخانه ها، فراهم نبودن خط مشی مکتوب، نیاز به دانش افزایی کتابداران و ضعف نرم افزارهای کتابخانه ای بود. نتیجه: مطابق با یافته ها، می توان نتیجه گرفت سازوکار مجموعه سازی در کتابخانه های موردمطالعه، فاقد گروهی از مؤلفه های مهم، مانند خط مشی مدون مجموعه سازی، اصول مشخص انتخاب و کمیته های انتخاب و همچنین ارزیابی مستمر مجموعه است. همچنین مجموعه ای از عوامل بیرونی و درونی در کاستی های موجود، دخیل هستند. تحریم های بین المللی، سیاست های کلی دانشگاه و نحوه تخصیص بودجه کتابخانه ها، جدی نگرفتن لزوم تهیه خط مشی مدون مجموعه سازی، نبود برنامه ریزی مشخص برای ارزیابی مجموعه، از جمله عوامل تأثیرگذار بودند. از نتایج پژوهش حاضر می توان برای شناسایی شیوه های مجموعه سازی در کتابخانه های دانشگاهی بهره گرفت و در جهت رفع نواقص و چالش های مجموعه سازی گام برداشت.
استارت آپ های صنایع خلاق فرهنگی در حوزه کتاب در ایران و ارائه سناریوهای توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تبیین وضعیت فعالیت استارت آپ های فعال در حوزه کتاب در ایران و ارائه سناریوهای توسعه روش شناسی: رویکرد استفاده شده در پژوهش حاضر ترکیبی (کمی و کیفی) است. ابتدا از رویکرد کمّی برای گردآوری اطلاعات و تشریح وضعیت استارت آپ ها استفاده شد و سپس برای تدوین سناریوها از رویکرد کیفی استفاده شد. در بخش کمی از روش پیمایشی استفاده شد. در بخش دوم که اختصاص به تدوین سناریو برای ترسیم آینده داشت از سناریونگاری تکوینی استفاده شد. جامعه پژوهش 154 استارت آپ فعال در حوزه کتاب بودند که 58 مورد در حوزه کتاب الکترونیکی، 26 مورد در حوزه کتاب صوتی، 65 مورد در حوزه توزیع و فروش کتاب چاپی و 5 مورد در حوزه شبکه های اجتماعی فعالیت دارند. در بخش دوم اقدام به انجام مصاحبه های نیمه باز با 9 نفر از متخصصان علمی و اجرایی شد. برای تحلیل محتواهای مصاحبه ها از روش تحلیل محتوای کیفی پنهان با رویکرد استقرائی، استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تمرکز اصلی استارت آپ ها در شهر تهران است و عمر شکل گیری آن ها به دو دهه اخیر برمی گردد. استارت آپ های این حوزه ضعیف هستند و این ضعف ناشی از ضعیف بودن حوزه کتاب در کشور است. توان مالی و زیرساختی این شرکت ها بسیار پایین است و نیازمند پشتیبانی هستند و مؤسسات سرمایه گذار و شتاب دهنده ها نیز به دلیل کمی سودآوری این حوزه به ندرت وارد این حوزه ها می شوند. به لحاظ زیرساخت های قانونی و اداری خلأهای بسیاری پیش روی این شرکت ها در صنعت کتاب است و نیاز به اصلاح رویه ها، قوانین و زیرساخت های اجرایی و تسهیل فعالیت این مؤسسات است.