فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف بررسی رابطه بی تفاوتی سازمانی و ابعاد عدالت سازمانی و تعلق سازمانی در بین کتابداران و کارکنان سازمان کتابخا نه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع پیمایشی و توصیفی است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ای است که با استفاده از پژوهش های قبلی تهیه شده است و روایی و پایایی آن تأیید شد. جامعه پژوهش را تمامی کتابداران و کارشناسان سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی تشکیل داده اند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیلی به کمک نرم افزار لیزرل استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از رابطه منفی و معنی دار بی تفاوتی سازمانی با تعلق سازمانی و با عدالت سازمانی می باشد، که این رابطه در مورد بی تفاوتی سازمانی و تعلق سازمانی دارای ضریب بیشتری است. به عبارتی افزایش عدالت سازمانی و احساس تعلق سازمانی، موجب کاهش بی تفاوتی سازمانی می شود. نتایج: در مجموع می توان به کمک یافته های این پژوهش راهکارهایی برای کاهش بی تفاوتی سازمانی ارائه داد. این راهکارها مبتنی بر تلاش های مدیران برای افزایش عدالت سازمانی و احساس تعلق سازمانی در بین کارکنان است.
حفظ حریم خصوصی در برون سپاری داده های سامانه های اطلاعاتی با تکیه بر سودمندی داده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های اخیر نشان می دهد که داده یکی از ارزشمندترین سرمایه های سازمان ها و کسب کارها است. پردازش و تحلیل داده ها به شرکت ها وسازمان ها کمک می کند تا بینش لازم را کسب کرده و از آن در راستای تصمیم گیری استراتژیک بهره گیرند. انتشار و فراهم کردن دسترسی باز به اطلاعات به یک فرایند متداول و نیاز حیاتی سازمان های دولتی و خصوصی مبدل شده است. داده های جمع آوری شده در سازمان ها حاوی اطلاعات خصوصی افراد است که انتشار آنها می تواند منجر به افشای اطلاعات حساس و نقض حریم خصوصی شود. اطلاعات حساس همچنین اسرار دولتی و اسرار تجاری را نیز شامل می شود. چالش اصلی حوزه حفظ حریم خصوصی در انتشار داده، انتشار یک شکل تغییریافته از داده های جمع آوری شده است که بتواند حریم خصوصی مالکان داده را حفظ نماید و قابلیت پاسخ به پرس وجوها و تحلیل های داده کاوی را با دقت مناسب داشته باشد. در سناریوی انتشار داده حفاظت از حریم خصوصی مالکان در حضور دانش پیش زمینه مهاجم مهم است. چارچوب گمنامی به عنوان یکی از راهبردهای حفظ حریم خصوصی، سودمندی داده راکاهش می دهد. در این پژوهش برآنیم یک چارچوب گمنامی برای ممانعت از حمله دانش پیش زمینه، افشای هویت و ویژگی مالکان طراحی کنیم که سودمندی داده های گمنام را بیشینه کند. برای این منظور بعد از مدل سازی دانش پیش زمینه مهاجم، مدل حریم خصوصی تعیین و در ادامه الگوریتم گمنامی ارائه می شود. تمرکز این پژوهش بر مدل های حریم خصوصی نحوی مانند k - گمنامی و توسعه های آن است. الگوریتم پیشنهادی رکوردها را به چندین گروه افراز می کند به نحوی که در هرگروه مدل حریم خصوصی برآورده می شود. نتایج به کارگیری چارچوپ پیشنهادی بر روی دو مجموعه داده ارزیابی و تحلیل می شود. برای ارزیابی کارایی چارچوب پیشنهادی از معیارهای سودمندی و حریم خصوصی استفاده می شود. نتایج آزمایشات نشان می دهد چارچوب پیشنهادی از نظر سودمندی بر الگوریتم های ارائه شده در جدیدترین پژوهش ها برتری دارد.
خواندن و عناصر مرتبط با آن در ادبیات داستانی تألیفی و ترجمه ای فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تعیین کمیّت حضور عناصر مرتبط با خواندن در ادبیات داستانی تألیفی در مقایسه با عناوین ترجمه شده طی سال های 1390-1395. روش شناسی: پژوهش کاربردی حاضر با روش تحلیل محتوا روی پرشمارگان ترین کتاب های حوزه ادبیات در گروه سنی بزرگسال انجام شده است. 34 عنوان کتاب با نمونه گیری هدفمند مطالعه و تحلیل شده است. کدها، واژگان، جملات، یا بخش هایی از داستان هستند که به نحوی درباره خواندن، مطالعه، و مضامین مرتبط با کتابداری است. از سیاهه وارسی برای گردآوری داده استفاده شد. یافته ها: درمجموع، 791 کد شناسایی شد. شش کتاب تألیفی و یک کتاب ترجمه شده هیچ گونه کدی نداشتند. پرتکرارترین کد در هر دو گروه آثار مربوط به واژه کتاب (شیء)، و کمترین میزان فراوانی در گروه آثار تألیفی به استفاده از شخصیت کتابفروش و در گروه آثار ترجمه شده به حضور واژه کتابخانه (شئ) بازمی گردد. نتیجه گیری: با اینکه میزان رخداد عناصر مربوط به خواندن در هر دو گروه آثار مطالعه شده ضعیف است، نویسندگان آثار ترجمه شده توجه بیشتری برای کاربست این مضامین در آثار خود داشته اند.
تجربه کاربر در وبگاه سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه کاربری در محتوای وب کتابخانه ملی ایران، انتظارات و نیازهای کاربران را هنگام استفاده از محتوای وب کتابخانه ملی ایران شناسائی و بررسی کرده است. روش: برای بررسی تجربه کاربری از روش های «پرس وجوی بافتی » و تکمیل جمله استفاده شده است و برای تکمیل و تأیید برخی نتایج به داده های تحلیلی وبگاه (برگرفته از سایت سیمیلاروب) ارجاع شده است. «پرس وجوی بافتی» یک رویکرد کیفی و تفسیری است که در قالب مصاحبه نیم ساختاریافته و به صورت مکالمه با کاربر در محیط واقعی کار وی انجام می شود. روش تکمیل جمله، جملاتی است که مشابه پرسشنامه برخط روی وبگاه سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران قرار گرفته و توسط کاربران تکمیل شده است. یافته: نتایج بدست آمده نه مقوله کلی و چهل و هشت مقوله فرعی در خصوص انتظارات و تجربه های کاربران در وبگاه کتابخانه ملی ایران بدست داد که مقوله های کلی عبارت از جستجو، پژوهش و دانش افزایی، شخصی سازی و بومی سازی، موقعیت یابی در فضای کتابخانه، دستیابی به منبع، تعامل، رویدادها، معماری اطلاعات، طراحی و ظاهر است. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده پیشنهادهایی است که می تواند مبنای مناسبی برای توسعه وبگاه کتابخانه ملی ایران یا حتی وبگاه ها و نرم افزارهایی با بافت های مشابه قرار بگیرد. این نتایج علاوه بر پیشنهادهایی که برای بهبود تجربه کاربری وبگاه کتابخانه ملی ارائه کرده است برای کارآفرینان و علاقه مندان به راه اندازی کسب و کار و طراحی اپلیکیشن نیز ایده های مناسبی مبتنی بر انتظارات و نیازهای واقعی کاربران بدست می دهد.
مدل متقارن تعامل اطلاعاتی: باز تعریفی از جایگاه فناوری در تعامل اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : بازبینی و بازتعریف فرایند تعامل با اطلاعات با رویکرد جامع نگر روش : داده های این پژوهش کیفی به روش مصاحبه نیمه ساختار یافته با 18 نفر گردآوری و تحلیل مضمون شد. یافته ها : شبکه تشکیل دهنده تعاملات اطلاعاتی شامل 5 مضمون فراگیر است که از 23 مضمون سازمان دهنده استخراج کردیم. در این شبکه، با کمک مضمون تقارن، چهار مضمون دیگر شامل آغاز، جهت گیری، شبکه سازی و تثبیت تفسیر می شوند. تقارن به مفهوم نگاه نسبتا متوازن به جایگاه و اثرگذاری توأم انسان و غیرانسان در تعامل اطلاعاتی است. تقارن مانع سیطره مطلق یکی از این دو بر تعامل اطلاعاتی می شود. در مدل متقارن تعاملات اطلاعاتی سه لایه بافتاری شامل بافت درونی-شناختی، بافت بیرونی-محیطی و بافت فناوری-ابزار، تأثیر تعیین کننده دارند. نتیجه گیری : نگاه جدید به تعامل با اطلاعات آن را از محدوده تفسیر از منظر کاربر انسانی فراتر می برد و در کنار عوامل غیرانسانی می بیند. در این رویکرد عوامل غیرانسانی را در نقش زیرساخت و بافت فناوری-ابزار، همپای عوامل انسانی، بافت بیرونی و درونی دارای اثرات مشخص می داند.
استفاده مجدد از داده های پژوهشی در ایران: شناسایی عناصر و الزامات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محققان در این پژوهش به دنبال شناسایی عناصر و الزامات مورد نیاز برای استفاده مجدد از داده های پژوهشی در بین پژوهشگران ایرانی هستند. پژوهش حاضر از نوع کیفی است و در دو مرحله انجام گرفت، ابتدا با مرور و تحلیل محتوای متون، عناصر اولیه استخراج شد اما با توجه به بومی نبودن عوامل مستخرج، به وسیله ی مصاحبه ی نیمه ساختاریافته، از نظر خبرگان استفاده شد. جامعه آماری در مرحله اول، شامل پژوهش های انجام شده در حوزه استفاده مجدد در پایگاه های اطلاعاتی معتبر است. جامعه آماری مرحله دوم پژوهشگرانی بودند که با بحث استفاده مجدد از داده های پژوهشی آشنایی داشتند . مصاحبه ها با استفاده از نمونه گیری هدفمند شروع شد سپس با استفاده از استراتژی گلوله برفی و نمونه گیری مبتنی بر معرفی مشارکت کننده ادامه پیدا کرد. ابزار گردآوری داده ها، در مرحله اول متون و منابع و در مرحله دوم مصاحبه ی نیمه ساختاریافته است و در نهایت داده ها با نرم افزار مکس.کیو.دا تجزیه و تحلیل شدند. کدها و مقوله هایی در نتیجه تحلیل محتوای متون و مصاحبه با خبرگان شناسایی و در نهایت در ذیلِ سه بعد اصلیِ عوامل انسانی، عوامل سازمانی و زیرساخت ها دسته بندی شدند. سپس مولفه های هر بعد مشخص و در پایان پیشنهاداتی برای به کارگیری استفاده مجدد از داده های پژوهشی موجود در ایران مطرح شد.
پیاده سازی روش داده های پیوندی در نظام های کتابخانه ای: بررسی مؤلفه های مورد نیاز و ارائه یک الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه الگویی به منظور پیاده سازی روش داده های پیوندی در نظام های کتابخانه ای(مانند کتابخانه های دیجیتال و فهرست های کتابخانه ای)، و همچنین ارائه مؤلفه های مورد نیاز برای انجام این فرآیند است. در این مرحله به منظور ارائه نمونه ای کاربردی از تبدیل پیشینه های فراداده ای بر مبنای روش داده های پیوندی، تعداد 40 پیشینه فراداده ای از مجموع پیشینه های مربوط به خانواده کتابشناختی شاهنامه فردوسی، از فهرست کتابخانه ملی ایران به صورت هدفمند انتخاب و براساس روش داده های پیوندی تبدیل گردید و در نهایت، گراف آردی اِف آن ترسیم شد. در این پژوهش، پس از بررسی ساختار زبان آردی اِف و نحوه پیوندیافتنِ داده ها در روش داده های پیوندی، به تبیین مراحل پیادهسازی این روش در پیشینه های فراداده ای انتخابی پرداخته شد. این مراحل عبارت اند از: اختصاص یوآرآی؛ بازنمون آردی افِ موجودیت ها و روابط کتابشناختی؛ تبدیل نمونه هایی از پیشینه های فراداده ای براساس روش داده های پیوندی؛ ارائه کد «آردی اف/ایکس ام ال» حاصل از تبدیل یکی از پیشینه های فراداده ای براساس روش داده های پیوندی؛ و در نهایت، ایجاد گراف آردی اِف. پیوندهای برقرار شده در قالب نحوی «آردی اف/ایکس ام ال»، در مقایسه با قالب های کنونی، غنی تر، دقیق تر، جامع تر و ساختارمندتر هستند و با استفاده از روش داده های پیوندی، امکان پوشش انواع روابط کتابشناختی میان آثار وابسته فراهم می گردد. بنابراین به نظر می رسد کاربرد روش داده های پیوندی، می تواند تأثیرات قابل توجهی بر فرآیند توصیف و نمایش روابط و پیوندهای میان فراداده های کتابشناختی در نظام های کتابخانه ای داشته باشد.
ارائه الگوی نقش آفرینی کتابداران در اطلافرینی کاربران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارائه الگوی نقش آفرینی کتابداران در اطلافرینی کاربران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی ایران روش شناسی: پژوهش کاربردی حاضر به روش کیفی و کمّی می باشد. گردآوری داده ها جهت طراحی مؤلفه ها در روش دلفی و پرسشنامه پژوهشگر ساخته به روش اسنادی صورت گرفت. ضریب روایی کیفی محتوای پرسشنامه بالاتر از 99/0 و شاخص روایی محتوای بالاتر از79/0 می باشد. پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 971/0 سنجیده شد. نمونه گیری جامعه آماری براساس فرمول کوکران از میان 644 نفر از کتابداران ، 241 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و درنهایت 240 نفر پرسشنامه ها را تکمیل نمودند. یافته ها: در روش کیفی دلفی طی دو مرحله فراوانی تجمعی پاسخ های زیاد و بسیارزیاد سؤالات بیشتر از 70% بوده و ضریب کندال نیز تفاوت چندانی را نشان نداد و هر 39 سؤال مورد تأیید خبرگان قرار گرفت. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که گویه ها در7 عامل با بارهای عاملی به ترتیب ایده های اطلافرینی(89/0)، اطلاعات گزیده(84/0)، تولید مجدد اطلاعات(83/0)، پشتیبانی از اطلاعات(82/0)، پردازش اطلاعات(81/0)، آموزش اطلافرینی(77/0) با بیشترین نقش و ماهیت اطلاعات(65/0) با کمترین میزان اهمیت بارگذاری شد. اصالت اثر: اثر حاضر از نخستینهایی است که از مهارت های سنتی کتابداری گذشته و از طریق پرداختن به روش های اطلافرینی، جنبه جدیدی از کتابداری را در راستای آگاه سازی جامعه کتابداران به حیطه ی توانایی های خود بر مبنای مشاغل اطلاعاتی در میان کتابداران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی ایران بررسی نموده تا با ارائه الگوی نقش آفرینی کتابداران در اطلافرینی کاربران کتابخانه ها بتواند کارآفرینی اطلاعاتی و اشتغال زایی از طریق اطلاعات و تولید ثروت را به کمک کتابداران در بین کاربران کتابخانه ها اجرایی و نهادینه نماید.
شناسایی عوامل مؤثر و تدوین الگوی پیشنهادی برای رفتار برنامه ریزی نشده کاربران در استفاده از منابع و خدمات کتابخانه های دانشگاهی: مطالعه ای ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از مسائل مهم در حوزه رفتار مراجعان به کتابخانه ها، رفتار برنامه ریزی نشده[1] آن ها است که می تواند نقش تعیین کننده ای در توسعه میزان استفاده از منابع و خدمات و یا افزایش فرهنگ استفاده از کتابخانه ها در درون جوامع ایفا کند. ازاین رو، پژوهش حاضر، با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر رفتار برنامه ریزی نشده کاربران در استفاده از منابع و خدمات کتابخانه های دانشگاهی به منظور ارائه الگوی پیشنهادی انجام شده است. روش شناسی: پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی است که با رویکرد ترکیبی (کیفی- کمی) و با استفاده از روش نظریه پردازی زمینه ای[2] در بخش کیفی و روش پیمایشی- تحلیلی در بخش کمی انجام شده است. ابزار گردآوری داده های بخش کیفی مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته و بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی را اعضای هیئت علمی و صاحب نظران سه حوزه موضوعی کتابداری و اطلاع رسانی، مدیریت و روانشناسی تشکیل دادند که با روش نمونه گیری هدفمند ترکیبی (هدفمند و سپس گلوله برفی) تعداد 12 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمی دانشجویان عضو کتابخانه های مرکزی دانشگاه های فردوسی مشهد، شهید چمران اهواز، تبریز، شیراز و پردیس دانشگاه تهران بودند و حجم نمونه 600 نفر تعیین گردید. تجزیه وتحلیل و کدگذاری داده های مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAXQDA 10 انجام شد و در بخش کمی برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته های بخش کیفی پژوهش، عوامل محیطی، منابع و خدمات اطلاعاتی، منابع انسانی، ویژگی های فردی، عامل موقعیتی زمان و عوامل فرهنگی و اجتماعی به عنوان عوامل مؤثر بر رفتار برنامه ریزی نشده ی کاربران در استفاده از منابع و خدمات کتابخانه های دانشگاهی شناسایی شدند و بر این پایه مدل عملیاتی این نوع از رفتارها طراحی گردید. بر پایه مدل عملیاتی، نتایج بخش کمی نشان داد عوامل محیطی از طریق عامل موقعیتی زمان و همچنین عوامل فرهنگی و اجتماعی از طریق ویژگی های فردی کاربران بر بروز رفتار برنامه ریزی نشده آن ها در استفاده از منابع و خدمات کتابخانه های دانشگاهی تأثیرگذار هستند؛ درصورتی که منابع و خدمات اطلاعاتی و منابع انسانی تأثیر معناداری بر بروز این نوع از رفتارها ندارند. درنهایت الگوی پیشنهادی عوامل مؤثر بر رفتار برنامه ریزی نشده مراجعان در استفاده از منابع و خدمات کتابخانه های دانشگاهی بر اساس نتایج بخش کیفی و کمی پژوهش، طراحی گردید. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، به نظر می رسد، کتابخانه های دانشگاهی باید به منظور استفاده بهینه و مؤثر از منابع و خدمات، جذب مخاطب و افزایش سطح آگاهی و اطلاعات عمومی مراجعان، به عوامل مؤثر بر رفتار برنامه ریزی نشده مراجعان در استفاده از منابع و خدمات کتابخانه ها توجه ویژه ای داشته باشند. [1]. Unplanned Behavior [2]. Grounded Theory
بررسی تکنیک های بهبود عملکردروش های بسامدشماری پیکره بنیاد دراستخراج خودکار واژگان مورد مطالعه: (واژگان پایه علوم پزشکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شاهد گسترش استفاده از روش های پیکره بنیاد در زبان شناسی هستیم. پژوهش حاضر به بررسی تکنیک های بهبود عملکرد روش های بسامد شماری در زبان فارسی و با منظور دستیابی به رویه علمی جهت استخراج خودکار واژگان پایه علوم پزشکی انجام پذیرفته است.استفاده از روشهای آماری در کنار ابزار زبانشناسی پیکره ای ( روشهای استخراج خودکار ترکیبی )جهت استخراج خودکار واژگان در تعدادی از زبانهای دنیا همچون انگلیسی ،فرانسه،ژاپنی و کره ای طی چند دهه اخیر بسیار رایج بوده است ، حال آنکه در زبان فارسی این روشها تا کنون به صورت جدی مورد استفاده قرارگرفته نشده اند و اغلب استخراج ها در زبان فارسی به روش سنتی انجام گرفته اند. ضمن آنکه بکار گیری این روشها در هر زبانی متفاوت است و در هر زبان با توجه به ویژگیهای زبانشاختی آن زبان برون داد روشهای آماری متفاوت است. از این رو باید مطابق با ویژگیهای هر زبان در این روشها تغییراتی اعمال کرد تا در نهایت بتوان به روشی جهت استخراج خودکار واژگان دست یافت.جهت نیل به این هدف در زبان فارسی، از خانواده مدل های بسامد شماری با رویکردهای بسامد شماری پیکره عمومی، بسامد شماری پیکره اختصاصی و روش های بهبودیافته آن ها استفاده شده است. بسامدشماری به کار رفته در پژوهش، برپایه پردازش اطلاعات واژگان در دو پیکره اصلی و اختصاصی که محقق آنرا ایجاد کرده است و از این پس آنرا پیکره محقق ساخته می نامیم، صورت گرفته است . پیکره محقق ساخته شامل متون درس زیست شناسی دوره اول تا چهارم دبیرستان، متون درس علوم دوم و سوم راهنمایی، متون تدریس شده در مرکزآموزش زبان فارسی امام خمینی قزوین، مجلات و مقالات حوزه پزشکی عمومی و پیکره عمومی مورد استفاده ، پیکره روزنامه همشهری ( نسخه دوم) می باشد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که قابلیت استفاده از روش های بسامد شماری پیکره بنیاد در زبان فارسی برای دست یافتن به شیوه ای واحد در استخراج خودکار واژگان وجود دارد.شیوه آتی که به یقین می تواند گامی موثر در تهیه و تدوین متون آموزشی زبان فارسی و گسترش آموزش این زبان به شمار آید. از عمده ترین مشکلات استفاد از روش های ساده، جداسازی واژگان پرتکرار همچون حروف ربط را می توان برشمرد. از این رو جهت بالابردن توان مدل با اعمال روش هایی می توان روش های اولیه را بهبود بخشید. مشاهده می شود که روش بسامدشماری بهبود یافته در پیکره اختصاصی از سایر روش ها عملکرد بهتری داشته و تا ۶۰ درصد واژگان تخصصی را در ۵۰ واژه پر بسامد شناسایی می نماید. از سوی دیگر مشاهده می گردد که با افزایش دامنه واژگان مورد بررسی در پژوهش از ۵۰ به ۱۰۰، ۱۵۰ و ۲۰۰ دقت مدل ها افزایش یافته و درصد واژگان تخصصی انتخاب شده به ثبات می رسد.
مدل علّی پذیرش و استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز در اهداف آموزشی و پژوهشی بر اساس مدل UTAUT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری اطلاعات و ارتباطات همچون الگوواره جدیدی در گستره آموزش و یادگیری مورد توجه است. این تحقیق با هدف بررسی مدل علّی پذیرش و استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز در اهداف آموزشی و پژوهشی بر اساس مدل UTAUT انجام شده است. این تحقیق بر اساس ماهیت و ویژگی کلی، تحقیق کمی؛ بر اساس هدف، تحقیق کاربردی و بر اساس روش تحقیق، تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بر پایه مدل معادلات ساختاری ( SEM ) است. جامعه آماری، کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی تبریز به حجم 1500 نفر است. نمونه آماری 306 نفر است که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب شده است. ابزار جمع آوری داده ها، ترجمه و ترکیب پرسش نامه استاندارد ونکاتش و همکاران (2003) و اکبر (2013) است؛ که بر اساس نظریه UTAUT به وسیله پژوهشگر اصلاح شده است. روایی پرسش نامه بر اساس روایی محتوایی، صوری و سازه تأیید شده است. ضریب پایایی پرسش نامه، بر اساس ضریب آلفای کرونباخ برابر با 86/0 به دست آمده است. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل مسیر مدل معادلات ساختاری) با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL تجزیه و تحلیل شده است. نتایج بیانگر آن است که انتظار عملکرد، نگرش نسبت به فناوری، تأثیر اجتماعی، شرایط تسهیل گر و خودکارآمدی با نقش واسطه ای قصد رفتاری، اثر علّی مثبت و معناداری بر رفتار استفاده از فناوری دانشجویان دارند. انتظار تلاش با نقش واسطه ای قصد رفتاری، اثری بر رفتار استفاده از فناوری دانشجویان ندارد. اضطراب با نقش واسطه ای قصد رفتاری، اثر علّی معکوس و معناداری بر رفتار استفاده از فناوری دانشجویان دارد.
بررسی قابلیت پیاده سازی رهنمودهای کیفی ایفلا در کتابخانه های عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: رویکرد ایفلا در حرکت به سمت تدوین رهنمودهای کیفی بیشتر، بررسی قابلیت پیاده سازی این رهنمودها در کشورهایی است که از آن ها استفاده می کنند. پژوهش حاضر با هدف استخراج رهنمودهای کیفی مرتبط و بررسی قابلیت پیاده سازی آن ها در بافت کتابخانه های عمومی ایران انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نظرِ هدف کاربردی و از نظرِ روش انجام از نوع آمیخته (ترکیبیِ اکتشافیِ متوالی) است. در بخش کیفی، با روش گروه کانونی به بررسی رهنمودهای ایفلا و تهیه سیاهه وارسی برای دسته بندی رهنمودها و تعیین گروه های ارزیابی کننده انجام شد. جامعه پژوهش در این بخش شامل 5 نفر از متخصصان تدوین استاندارد در کشور بودند که به روشِ نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمّی، ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه بود. جامعه پژوهش در این بخش 4 گروه ارزیابی کننده استانداردهای ایفلا در نهاد کتابخانه های عمومی کشور بودند که شامل 80 نفر از مدیران و کارشناسان سازمانی، 111 نفر کتابدار، 21 نفر متخصص، و 342 نفرکاربر و در مجموع 559 نفر بودند. هر گروه با روش نمونه گیری و استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعیین شدند. با توزیع پرسش نامه ها در میان 4 گروه ارزیابی کننده، جمع آوری داده ها انجام شد. تعداد پرسش نامه های بازگشتی از مدیران و کارشناسان سازمانی 81 پرسش نامه، کتابداران 110 پرسش نامه، متخصصان 21 پرسش نامه، و کاربران 342 پرسش نامه است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی، درصد فراوانی و میانگین ها و آزمون کروسکال والیس با استفاده از نرم افزارهای اکسل و اس پی اس اس انجام شده است. یافته ها: در بخش کیفی این پژوهش، از رهنمودهای مختلف ایفلا در 12 حوزه خدمات و برنامه های کتابخانه های عمومی برای گروه های مختلفِ جمعیت خدمت گیر، استخراج و در سیاهه وارسی در گروه کانونی تأیید شد. از مجموع 12 رهنمود (51 گزاره رهنمودیِ) بررسی شده، به طور کلی در 8 رهنمود از نظرِ گروه های ارزیابی کننده، بیشترین درصد فراوانی به «قابلیت پیاده سازی دارد» تعلق گرفته و در 4 رهنمود، بیشترین درصد فراوانی به «قابلیت پیاده سازی مشروط دارد» تعلق گرفته است. یافته ها در بخش کمّی و مقایسه میان 4 گروه در گزاره های مشترک با استفاده از آزمون ناپارامتریک کروسکال والیس نشان داد که اختلاف معناداری میان دیدگاه های گروه های ارزیاب در سه گروه کتابداران و متخصصان و مدیران و کارشناسان سازمانی وجود ندارد و این گروه ها نظرات یکدیگر را تأیید می کنند؛ اما بین دیدگاه این گروه ها و کاربران اختلاف معنادار وجود دارد. برای افزایش قابلیت پیاده سازی رهنمودهای ایفلا در کتابخانه های عمومی ایران راهکارهایی ارائه شده است. بازبینی یا تجدیدنظر در برخی دستورالعمل ها، شناخت جمعیت خدمت گیر، نیازسنجی کاربران، ایجاد کارگروهی متشکل از مدیران، کتابداران، متخصصان و کاربران در تنظیم و طراحی فعالیت های کتابخانه از جمله این راهکارها است. اصالت/ارزش: بررسی منابع و پژوهش های مختلف داخلی و خارجی نشان داد که تاکنون پژوهشی به مدوّن سازی رهنمودهای کیفی ایفلا در زمینه خدمات و برنامه های کتابخانه های عمومی و بررسی قابلیت پیاده سازی آن ها از دیدگاه گروه های سیاست گذار و متخصص و ذی نفع نپرداخته است. یافته های این پژوهش می تواند در تصمیم گیری ها و سیاست گذاری ها در ارائه و اجرای خدمات و برنامه ها و تدوین استانداردها برای کتابخانه های عمومی مفید باشد.
تأثیر استفاده از شبکه های پیام رسان تلفن همراه بر عادت مطالعه بر اساس نظریه راجرز: مطالعه موردی دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر استفاده از شبکه پیام رسان تلگرام بر عادت مطالعه دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان استان خراسان جنوبی انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نظرِ هدف کاربردی و بر اساس نحوه گردآوری اطلاعات در زمره پژوهش های شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان استان خراسان جنوبی است که در سال تحصیلی 1396-1397 مشغول به تحصیل بودند. برای انتخاب گروه نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. به منظور سنجش عادت مطالعه آزمودنی ها از مقیاس عادت های مطالعه پالسانی و شارما (1989) استفاده شد. برای اجرای مداخله متغیر مستقل، پروتکلی مبتنی بر مبانی نظریه راجرز طراحی، و به گروه آزمایش آموزش های لازم ارائه شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد تفاوت معناداری بین میانگین عادات مطالعه در گروه آزمایش و گروه کنترل وجود ندارد. بر این اساس، می توان نتیجه گرفت که استفاده از شبکه پیام رسان تلگرام تأثیر معناداری بر عادات مطالعه دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان نداشته است . تحلیل یافته ها نشان می دهد که دانشجویان در عمل، خواندن از طریق شبکه های پیام رسان را دشوار می بینند، و احتمال تأثیرگذاری شبکه پیام رسان تلگرام می تواند از طریق ارتقای سطح دانش و مهارت دانشجویان در استفاده از این شبکه ها افزایش یابد. اصالت/ارزش: پژوهش حاضر تأثیر معناداری استفاده از شبکه پیام رسان تلگرام مبتنی بر تلفن همراه را بر عادت مطالعه دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان بررسی کرده است. این پژوهش با توجه به اینکه برای رسیدن به نتیجه از روش شبه آزمایشی بر مبنای نظریه راجرز استفاده کرده است دارای نوآوری روش شناختی و بافتی است.
بررسی اهداف و انگیزه های اشتراک اطلاعات در صفحه های آموزشیِ موفق در رویت پذیری اینستاگرام بر اساس نظریه استفاده و رضامندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شبکه اجتماعی اینستاگرام، به دلیل ماهیت کاربردپذیری، مبتنی بودن بر موبایل، سادگی، و کاربرپسندی بستر مهمی برای اشتراک اطلاعات شده است. افراد به دلایل متعددی مانند ارتباطات، سرگرمی و فعالیت های علمی و حرفه ای؛ حفظ رابطه با دوستان، و اشتراک اطلاعات از این شبکه اجتماعی استفاده می کنند. همچنین ممکن است اهداف اشتراک اطلاعات افراد در این نوع شبکه های اجتماعی؛ فرار از واقعیات، تعامل اجتماعی، و صرف زمان به صورت عادت نیز باشد. پژوهش حاضر با هدف کشف انگیزه های اشتراک اطلاعات در صفحه های آموزشی موفق در رویت پذیری در بستر این شبکه، با بهره گیری از روش تحلیل مضمون و بر پایه نظریه استفاده و رضامندی انجام شده است. این نظریه به چگونگی و چرایی استفاده و اشتراک اطلاعات کاربران در رسانه ها می پردازد. روش شناسی: به منظور کشف و بررسی اهداف اشتراک اطلاعات در صفحه هایی که در بافت یادگیری الکترونیکی فعالیت دارند، 30 صفحه آموزشی اینستاگرام به روش پژوهش کیفی و رویکرد اکتشافی مورد بررسی قرار گرفتند. بدین ترتیب اطلاعات موجود در این صفحه ها اعم از قسمت شرح حال، محتوا، رفتار برچسب گذاری اجتماعی، مورد مشاهده و بررسی قرار گرفت. این اطلاعات بر اساس نظریه استفاده و رضامندی کدگذاری شدند و داده های به دست آمده، با نرم افزار مکس کیودا 12.3 که نرم افزاری برای تحلیل داده های کیفی است تحلیل شدند. لازم به ذکر است که صفحه های مورد بررسی، بر اساس افزارسنجی رقابتی و به صورت نمونه هدفمند گزینش شدند. شرط انتخاب نمونه این بود که دنبال کننده های صفحه ها بیش از 20 هزار حساب کاربری (از سنجه های اثربخشی تولید و اشتراک محتوا در این شبکه) باشند و در آن ها به آموزش در موضوع خاصی شامل مهارت، دانش و یا اطلاعات خاصی پرداخته شده باشد. یافته ها: نتایج بررسی نشان داد اهداف و انگیزه های اشتراک اطلاعات در این صفحه ها، متنوع بوده ولی اهداف اقتصادی، فرصت شغلی، بهره شخصی، بین فردی، منزلت و تعامل اجتماعی در کنار اطلاع رسانی و آگاهی بخشی از عمده اهداف نسبتاً مشترکی بود که عاملان اشتراک اطلاعات در این صفحه ها دنبال می کردند. به این ترتیب، به نظر می رسد که افراد از اشتراک اطلاعات در بافت آموزشی، اهداف متفاوت و متنوعی را در نظر گرفته اند. این اهداف، علاوه بر هدف اصلی آنها که آموزش از طریق اشتراک اطلاعات بوده است، ناظر بر هدف های با بهره اقتصادی و برند سازی شخصی نیز بوده است. نتیجه گیری: گرچه صفحه های مورد بررسی در بافت یادگیری الکترونیک فعالیت می کردند؛ اما به دلیل ماهیت بستر اشاعه اطلاعات در این پژوهش، یعنی شبکه اجتماعی اینستاگرام، اهداف اقتصادی و بهره شغلی و فردی مورد توجه این صفحه ها نیز قرار گرفته است. به این صورت که عاملان تهیه و اشتراک محتوا و اطلاعات در این شبکه، گرچه هدفی آموزشی را دنبال می کنند، بلکه به مسائل اقتصادی و بهره برداری های شغلی و برند سازی شخصی نیز توجه دارند. پژوهش چنین برداشت می کند که احتمالا دلیل این امر آن باشد که بسیاری از افراد به اشتراک اطلاعات در اینستاگرام به عنوان نوعی کسب و کار نیز می نگرند. این امر، می تواند ناشی از آن باشد که این شبکه، مورد توجه کسب و کارهای بسیاری در دنیا قرار گرفته است. بنابراین به نظر می رسد اهداف اشتراک اطلاعات می تواند بر اساس شبکه اجتماعی و بستر انتشار و اشتراک اطلاعات نیز متفاوت باشد.
بازاندیشی در مفهوم شناسی «میان رشتگی» و تاریخچه ادبیات نظری آن در ایران
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۲
113 - 142
حوزههای تخصصی:
میان رشتگی، رویکردی جدید در عرصه پژوهش، آموزش و طبقه بندی علم است که از منظرهای کاربردی مختلف، ضرورت فراوان دارد، بااین حال، فقر ادبیات نظری آن، از موانع رواج و توسعه آن محسوب می شود تا آنجا که حتی میان رشته ای پژوهان، به ابهام مفهومی خود این اصطلاح، تصریح دارند. این مقاله با روش تحلیل محتوای کیفی با بهره گیری از نظریه معاصر استعاره و با استفاده از منابع کتاب خانه ای می کوشد با استخراج مؤلفه های اصلی «میان رشتگی»، انگاره ای روشن از مفهوم آن ارائه داده و تاریخچه ادبیات نظری این حوزه نوپدید در ایران را شناسایی و معرفی کرده است. مطابق بررسی این پژوهش، عمر ادبیات رویکرد میان رشته ای و تلفیقی در ایران، همگام با خط مشی گذاری علم در این زمینه، کمی بیش از دو دهه است. موضوع مطالعات میان رشته ای، مسئله ای «پیچیده» بوده و پیچیدگی را می توان به «مطالعه رفتار سیستم ها» تعریف کرد و راه میان رشتگی از رشته های تخصصی می گذرد. شبکه معنایی «میان رشتگی» متشکل از شش مفهوم «تلفیق و ترکیب»، «استفاده از چند دانش تخصصی»، «دیالکتیک و جمع گرایی پویا»، «موضوع پیچیده»، «فرآیند بودن» و «ارزش افزوده معرفتی داشتن» است. از میان این مؤلفه ها، «تلفیق و ترکیب» نقشی محوری و اساسی دارد. بر اساس همین مؤلفه است که طیف میان رشتگی ترسیم می گردد و میان رشته ای نماها از میان رشته ای واقعی تمایز پیدا می کند.
ارائه مدل مفهومی مدیریت دانش برای شرکت بیمه دانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدیریت دانش یکی از راهبردهای مؤثر برای کسب مزیت رقابتی است. شرکت های بیمه از جمله سازمان های متکی بر سرمایه دانشی هستند که می توانند با پیاده سازی مدیریت دانش فرصت پیشرفت هر چه بیشتر را کسب نمایند. مدل های مدیریت دانش به عنوان الگو و نقشه راهی برای پیاده سازی موفق مدیریت دانش در سازمان ها محسوب می گردند. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه مدل مفهومی مدیریت دانش برای سازمان های بیمه با مورد مطالعه شرکت بیمه دانا به عنوان یکی از شرکت های فعال در صنعت بیمه ایران است. روش شناسی: روش پژوهش کیفی و مبتنی بر رویکرد نظریه داده بنیاد است. ابزار جمع آوری داده های کیفی مصاحبه و روش نمونه گیری از نوع هدفمند با رویکرد نظری بود. در این پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 12 نفر از مدیران شرکت بیمه دانا انجام شد. معیار تجزیه وتحلیل داده های کیفی مبتنی بر طرح سیستماتیک نظریه داده بنیاد بود. از این رو متن مصاحبه ها پس از پیاده سازی در سه مرحله و به روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: در کدگذاری باز 331 کد شناسایی گردید. سپس کدگذاری محوری بر اساس الگوی پارادایمی صورت گرفت. بر این اساس، مدیریت دانش به عنوان مقوله ی محوری انتخاب شد. در نهایت کدگذاری انتخابی انجام شد که منجر به 61 کد محوری و 26 کد انتخابی گردید. نتیجه : مدل مفهومی مدیریت دانش برای شرکت بیمه دانا ترسیم گردید. در این مدل فرایندی، عوامل و شرایط مؤثر از جمله شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها شناسایی گردید. مدل ارائه شده می تواند به عنوان نقشه راهی برای پیاده سازی دانش مدیریت دانش در شرکت بیمه دانا مورد استفاده قرار گیرد و بر اساس آن به تجزیه وتحلیل نقاط ضعف و قوت خود بپردازد.
بررسی میزان همخوانی انواع موجودیت های داده ای فرانمای تولید داده های ساختارمند با فهرست اصطلاحات نوع خاص منبع استاندارد مارک 21(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تبیین میزان همخوانی انواع موجودیت های داده ای فرانمای تولید داده های ساختارمند با بازنمایی آن ها در فهرست اصطلاحات نوع خاص منبع استاندارد مارک 21 انجام شد. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی است که بر اساس روش تحلیل محتوا صورت گرفت و جامعه پژوهش را انواع موجودیت های داده ای فرانمای تولید داده های ساختارمند تشکیل می دادند. برای گردآوری داده ها، از ابزار سیاهه وارسی مبتنی بر فهرست اصطلاحات نوع خاص منبع مارک، برای بررسی میزان همخوانی با انواع موجودیت های داده ای فرانمای تولید داده های ساختارمند، و روش مشاهده طراحی شده استفاده شد که برای این منظور در ابتدا هر یک از موجودیت های آثار خلاقانه و سپس موجودیت های دیگر در فرانمای تولید داده های ساختارمند با اصطلاحات نوع خاص منبع در استاندارد «مارک» مورد تحلیل، و انواع موجودیت های داده ای مرتبط شناسایی و تعیین شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که 64 درصد از اصطلاحات نوع خاص منبع در مارک وجود دارد که در فرانمای تولید داده های ساختارمند هیچ نوع موجودیت داده ای معادل آنها تعریف نشده، و تنها 36 درصد اصطلاحات نوع خاص منبع مارک با فرانمای تولید داده های ساختارمند همخوان است. بدین معنی که برای 100 اصطلاح نوع خاص منبع مارک فقط 36 معادل در فرانمای تولید داده های ساختارمند وجود داشت. در این میان، 24 اصطلاح از اصطلاحات نوع خاص منبع مارک با موجودیت آثار خلاقانه در فرانمای تولید داده های ساختارمند همخوانی کامل و دقیق داشتند و 12 اصطلاح با سایر موجودیت های فرانما همخوان بودند. نتیجه : برای توصیف و سازماندهی اشیای دیجیتالی، به دلیل آنکه بیشتر موجودیت های داده ای موجود در وب، نسخه دیجیتالی شده اشیای محتوایی فیزیکی هستند، بنابراین ویژگی های هر دو نسخه باید مدنظر قرار گیرد. همچنین با توجه به اینکه فرانمای تولید داده های ساختارمند بخشی از موجودیت های داده ای بافت کتابشناختی را در نظر نگرفته، در نتیجه این فرانما چنان چه بخواهد نگاره دانش را تکمیل کند، باید برای توصیف تمام اصطلاحات نوع خاص منبع بافت میراث فرهنگی (از جمله بافت کتابشناختی) فرانمای مناسب و ویژه طراحی نماید. نیز توصیه می شود، اصلاحات و واژگان تخصصی سایر بخش های بافت میراث فرهنگی (بافت موزه و آرشیو) با موجودیت های داده ای فرانمای تولید داده های ساختارمند تطبیق داده شوند تا زمینه برای بازنمون کامل دانش در بافت میراث فرهنگی فراهم گردد.
بررسی نقش مولفه های رهبری و فرهنگ سازمانی بر تسهیم دانش ضمنی کارکنان کتابخانه های دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مطالعه نقش مولفه های رهبری سازمانی و فرهنگ سازمانی بر تسهیم دانش ضمنی در بین کارکنان کتابخانه های دانشگاه های دولتی ایران است. روش: پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری داده ها، از نوع پیمایشی است.جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه کتابدارانی است(600نفر) که در حال حاضر، در کتابخانه های دانشگاه های دولتی سطح یک کشور مشغول به فعالیت هستند. جامعه نمونه پژوهش، شامل 230 نفر بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های لازم برای تحقیق حاضر، از سه پرسشنامه محقق ساخته رهبری سازمانی ، فرهنگ سازمانی و تسهیم دانش ضمنی با تعداد 63 سوال، جمع آوری شد.برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون اسپیرمن و روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSSو PLS استفاده شد. نتایح: نتایج نشان داد ؛ رابطه ی مثبت و معنی داری بین رهبری سازمانی با ابعاد(توانمند سازی گروهی، تیم سازی، مربی گری، خود ارزیابی مستمر و بهبود مستمر عملکرد) و فرهنگ سازمانی با ابعاد (انسجام و هماهنگی، مشتری مداری، یادگیری سازمانی، نیت و جهت استراتژیک و چشم انداز) با تسهیم دانش ضمنی دارد. براساس نتایح پژوهش، مولفه های رهبری سازمانی و فرهنگ سازمانی برتسهیم دانش ضمنی موثر بوده و نقش اساسی درتوانمندسازی کارکنان در انجام فعالیتهای سازمانی ،کسب مهارتهای لازم ، نوآوری و خلاقیت ،آینده نگری ، افزایش بهره وری ، وحدت سازمانی ، کسب مزیت رقابتی پایدار و تعلق خاطر به سازمان می شود
بررسی نیازاطلاعاتی مدیران گروه های آموزشی دانشکده های کمیسیون علوم اجتماعی و رفتاری دانشگاه تهران و دانشگاه تربیت مدرس.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی اجزای نیازاطلاعاتی مدیران گروه های آموزشی دانشکده های کمیسیون علوم اجتماعی و رفتاری دانشگاه تهران و کمیسیون علوم اجتماعی و رفتاری دانشگاه تربیت مدرس . روش: پژوهش حاضر در زمره پژوهش های پیمایشی و توصیفی به شمار می آید. مدیر گروه های آموزشی دانشکده های کمیسیون علوم اجتماعی و رفتاری دانشگاه تهران و دانشگاه تربیت مدرس به صورت سرشماری نمونه گیری شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که بعد از تائید روایی و پایایی بین نمونه آماری توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی از جمله آزمون ویلکاکسون استفاده به عمل آمد. یافته ها : مهم ترین انگیزه و هدف نیازاطلاعاتی مدیران گروه آموزشی کمیسیون علوم اجتماعی و رفتاری دانشگاه تهران و دانشگاه تربیت مدرس به ترتیب در نیازهای آموزشی، علمی و پژوهشی و به اطلاعات مربوط به رویه ها و نحوه ی انجام کاراست . همچنین مهم ترین منابع در تأمین نیازهای اطلاعاتی درون دانشگاهی مدیران آموزشی تجربه شخصی و نشست ها و جلسات و مشورت با دیگر همکاران است و مهم ترین منابع در تأمین نیازهای اطلاعاتی برون دانشگاهی مدیران آموزشی در هر دو دانشگاه اینترنت و پایگاه های اطلاعاتی می باشد. میزان رضایت از منابع اطلاعاتی اعم از الکترونیکی و چاپی هر دو دانشگاه در حدود 65 است. اصالت اثر: تا کنون بررسی نیاز اطلاعاتی مدیران گروه های اموزشی در حوزه مدیریت اطلاعات انجام نپذیرفته است.
معیارهای ارزیابی کیفیت اطلاعات در سامانه های اطلاعاتی مستندات فنی: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی معیارهای ارزیابی کیفیت اطلاعات در سامانه های اطلاعاتی مستندساز فنی. روش شناسی: یافته ها را با تحلیل 15مقاله مرتبط از میان 58 مقاله منتشرشده بین سال های 1388-1398 در پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی شناسایی و با بهره گیری از روش مرور نظام مند کوکران به دست آوردیم. یافته ها: معیارهای ارزیابی کیفیت اطلاعات در سامانه های اطلاعاتی مستندات فنی را می توان به ابعاد سازمانی، فردی، اطلاعاتی، فناوری، و نظام مند طبقه بندی کرد. نتیجه گیری: دسته بندی معیارها به شرکت های دانش بنیان و طرح محور کمک می کند وضعیت جاری کیفیت اطلاعات مستندات شرکت خود و انطباق آن با حد مطلوب را ارزیابی کنند.