فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۳۶۱ تا ۸٬۳۸۰ مورد از کل ۱۰٬۴۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش ها حاکی از آنند افرادی که اضطراب زیادی در مورد شکل اندام خود دارند، کمتر از دیگران ورزش می کنند و در صورت مبادرت به ورزش، اغلب با انگیزه های بیرونی اقدام به این کار می کنند. با توجه به شیوع اضطراب اجتماعی اندام و تأثیرگذاری منفی نیرومند آن بر انگیزة مشارکت در تمرینات ورزشی، مطالعة این عامل و نحوة تعامل آن با ویژگی های شخصیتی از نظر اثرگذاری برانگیزة مشارکت در تمرینات ورزشی ضروری می نماید. براین اساس، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر میزان اضطراب اجتماعی اندام بر نوع انگیزة افراد برای انجام تمرینات ورزشی و تعیین نقش عزت نفس در این میان است. به این منظور 265 دانشجوی دانشگاه زنجان (156 دختر و 109 پسر) به صورت خوشه ای نمونه گیری شده و دفترچه ای متشکل از مقیاس اضطراب اجتماعی اندام، مقیاس عزت نفس روزنبرگ، مقیاس انگیزش ورزشی و اطلاعات جمعیت شناختی را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که انگیزه های بیرونی برای ورزش کردن در نزد افراد دچار اضطراب زیاد بیش از افراد دچار اضطراب کم است (017 /0=P) . همچنین میزان بی انگیزگی در آزمودنی های دچار اضطراب زیاد بیشتر از افراد دیگر است (008 /0=P) . علاوه بر این، معلوم شد تعامل زیادی بین اضطراب اجتماعی اندام و میزان عزت نفس هر فرد از نظر اثرگذاری بر انگیزة ورزش وجود دارد (019 /0=P) . در مجموع، نتایج حاکی از آن است که اضطراب اجتماعی اندام نقش مؤثری در تعیین نوع انگیزة فرد برای انجام تمرینات ورزشی دارد.
تبیین تاب آوری روانشناختی بر حسب خودکارامدی در دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی امکان پیش بینی تاب آوری براساس خودکارامدی در دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار بود. برای دستیابی به این هدف، نمونه ای شامل 403 نفر از دانشجویان (198دختر و 205 پسر) ورزشکار در لیگ های برتر کشور و دانشجویان غیرورزشکار دانشگاه های وابسته به وزارت علوم، به شیوة قضاوتی یا هدفمند انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز، از مقیاس تاب آوری و خودکارامدی و برای تحلیل داده ها، از روش رگرسیون، تحلیل واریانس یکطرفه و دوطرفه و روش آماری t مستقل، استفاده شد. نتایج نشان داد خودکارامدی، پیش بینیکنندة مثبت و معنادار تاب آوری است. مقایسة نتایج تحلیل ها نشان داد که در مورد ورزشکاران و غیرورزشکاران، الگوی متفاوتی از پیش بینی تاب آوری روانشناختی براساس خودکارامدی وجود دارد. این نتایج، با نتایج به دست آمده از کل گروه همخوانی کامل ندارد. همچنین، آشکار شد که تاب آوری ورزشکاران، به طور معناداری بهتر از غیرورزشکاران است. دیگر نتایج این پژوهش نشان داد که بین رشته های ورزشی در زمینة تاب آوری تفاوت معناداری وجود ندارد. در نهایت، مقایسة بین دختران و پسران، تفاوت معناداری را در زمینة تاب آوری تبیین نکرد. مقالة حاضر با بحث از یافته ها در پرتو روند پژوهشی مربوط و ارائة پیش نهادهایی برای پژوهش بیشتر، به سرانجام رسیده است.
اولویت بندی انگیزه های داوطلبان شرکت کننده در نهمین المپیاد ورزشی دانشجویان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش اولویت بندی انگیزه های دانشجویان داوطلب در نهمین المپیاد ورزشی دانشجویان دختر و پسر ایران در سال 1387 است. نمونة آماری پژوهش را کلیة داوطلبان شرکت کننده در المپیاد ورزشی دانشجویان دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور در دو دانشگاه بوعلی سینا همدان و دانشگاه یزد (396 نفر) تشکیل می دادند که از این میان، تعداد 292 داوطلب (74/73%) در تحقیق شرکت کردند. ابزار تحقیق، پرسشنامة 39 سؤالی انگیزه های داوطلبی در ورزش بود که انگیزة شغلی، مادی، هدفمند، پیشرفت، اجتماعی، حمایتی و تعهد را اندازه گیری می کرد و پایایی آن با استفاده از ضریب همبستگی آلفای کرونباخ، 94/0 = α محاسبه شد. تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق با استفاده از آزمون های فریدمن و-U مان ویتنی (در سطح 05/0 ≤ P) نشان داد که انگیزه های هدفمند، تعهد و شغلی مهم ترین و انگیزة مادی کم اهمیت ترین عوامل انگیزشی داوطلبان را تشکیل می دهند. همچنین مشخص شد که در دختران انگیزه های شغلی و پیشرفت، بیشتر از پسران و در دانشجویان رشتة تربیت بدنی انگیزه های شغلی و اجتماعی، بیشتر از دانشجویان سایر رشته هاست. ضمناً انگیزه شغلی داوطلبان المپیاد دانشجویی همدان بیشتر از المپیاد یزد بود. با توجه به اولویت انگیزه های هدفمند، تعهد و شغلی، مدیران برگزارکنندة المپیادهای ورزشی دانشجویان می توانند با حفظ و ارتقای این انگیزه ها، زمینة مشارکت بیشتر دانشجویان را در بخش داوطلبی ورزشی را فراهم آورند.
اثر مکمل گیری کراتین بر تغییرات ناشی از دو وهله فعالیت توانی بیشینه در مقادیر لاکتات خون و توان بی هوازی تکواندوکاران تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعة اثر مکمل گیری کوتاه مدت کراتین بر تغییرات ناشی از دو وهله فعالیت توانی بیشینه در مقادیر لاکتات خون و توان بی هوازی تکواندوکاران تمرین کرده بود. نمونة آماری این پژوهش، تعداد 16 تکواندوکار تمرین کردة مرد با میانگین سنی 20/1±43/18 سال، وزن 03/3±49/64 کیلوگرم و با سابقة تمرین 36/1±46/6 سال بودند که بر اساس وزن، حداکثر اکسیژن مصرفی و توان بی هوازی و در یک طرح دوسوکور، به دو گروه همگن کراتین و دارونما (هر گروه، 8 نفر) تقسیم شدند. گروه کراتین به مدت 6 روز، هر روز 20 گرم کراتین در 4 وعده (5×4 گرم) مصرف کردند، در حالی که گروه دارونما به همین صورت نشاسته استفاده کردند. آزمون مورد نظر برای برآورد توان بی هوازی شامل انجام آزمون پرش های عمودی متوالی به مدت 30 ثانیه روی دستگاه ارگوجامپ بود که این آزمون در دو وهله با یک دقیقه استراحت بین آنها اجرا شد. خونگیری جهت اندازه گیری مقادیر لاکتات خون، در دو مرحله (قبل و بعد از مکمل گیری)، هر مرحله در سه نوبت (قبل و بلافاصله پس از دو وهله انجام آزمون) و به دنبال 12 تا 14 ساعت ناشتایی انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون اندازه گیری های مکرر، آزمون تعقیبی LSD و t مستقل در سطح معنی داری 05/0≥ P تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین سبب افزایش لاکتات خون و توان بی هوازی تکواندوکاران به ویژه در وهلة دوم آزمون نسبت به مراحل مشابه قبل می شود که این افزایش تنها در توان بی هوازی و در دومین وهله از انجام آزمون معنی دار بود (001/0= P). همچنین تغییرات بین گروهی توان بی هوازی در وهلة دوم آزمون بعد از مکمل گیری، در گروه کراتین نسبت به دارونما، افزایش معنی داری را نشان داد(006/0= P). با توجه به نتایج پژوهش، می توان گفت مکمل گیری کراتین باعث افزایش توان بی هوازی تکواندوکاران تمرین کرده (به ویژه در مبارزات نهایی) می شود، اما اثر قابل توجهی بر پاسخ لاکتات خون ندارد.
اثر حاد و مزمن دو نوع تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون بر برخی از شاخص های سرمی آسیب سلولی در دختران غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی اثر حاد و مزمن دو نوع تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون بر شاخص های سرمی آسیب سلولی شامل آسپارتات آمینوترانسفراز (AST)، آلدولاز (ALD)، کراتین کیناز(CK) در دختران غیرورزشکار بود. آزمودنی های تحقیق را تعداد 27 دختر غیر ورزشکار (سن 2.20 18.55 سال و وزن 9.86 56 کیلوگرم و قد 5.33 162سانتی متر) تشکیل می دادند که به طور تصادفی در سه گروه هرمی (10 نفر)، هرمی واژگون (10نفر) و کنترل (7 نفر) قرار گرفتند. گروه هرمی و هرمی واژگون به مدت شش هفته، هفته ای سه جلسه در شش ایستگاه (جلوبازو، پشت بازو، کشش جانبی، جلوران، پشت ران، پرس پا) به تمرین پرداختند. حرکت هر ایستگاه در سه ست و دو دقیقه استراحت بین ست ها انجام می شد. در گروه هرمی، ست اول با 50 درصد ده تکرار بیشینه و ست دوم با 75 درصد، ده تکرار بیشینه و ست سوم با 100 درصد، ده تکرار بیشینه و در گروه هرمی واژگون به صورت برعکس اجرا می شد. گروه کنترل نیز فعالیت عادی خود را انجام می دادند. نمونه های خونی قبل و بلافاصله پس از جلسه اول، و قبل و بلافاصله پس از جلسه آخر تمرینات، به منظور ارزیابی فعالیت آنزیم های AST,ALD,CK سرمی از طریق روش آنزیماتیک گرفته شد. برای مقایسه داده های درون گروهی از روش تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه های تکراری، و بین گروهی از t مستقل استفاده شد. در تمام موارد سطح معنی داری 05/0 p< در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد، متعاقب یک جلسه تمرین در هر یک از گروه ها AST,ALD افزایش غیر معنی داری داشته اند، ولی کراتین کیناز در هر دو گروه افزایش معنی داری داشته است. مقایسه بین گروهی نیز تفاوت معنی داری را نشان نداد. به هر حال، متعاقب یک دوره شش هفته ای نیز AST, ALD تغییر معنی داری نداشتند، اما CK در هرمی واژگون افزایش معنی داری داشت که میزان این افزایش در جلسه آخر تمرینات نسبت به جلسه اول تمرینات کمتر بود و فقط در گروه هرمی واژگون معنی دار شد، به علاوه افزایش CK در جلسه آخر تمرینات نسبت به جلسه اول تمرینات در دو گروه کاهش داشت که این کاهش در گروه هرمی معنی دار بود. این امر نشان می دهد که شش هفته تمرین مقاومتی باعث آماده شدن عضله و ایجاد سازگاری شده است، به طوری که پس از تمرین، عضله متحمل فشار کمتر و یا احتمالاً آسیب کمتری می شود. همچنین تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون بر پاسخ آنزیمی اثر دارند.
بررسی سازگاری های عصبی درون عضلانی و برون عضلانی پس از تمرینات قدرتی ایزوتونیک در اندام تحتانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی سازگاری های عصبی درون عضلانی و برون عضلانی، پس از تمرینات قدرتی ایزوتونیک در اندام تحتانی بود. آزمودنی های این تحقیق را 30 دانشجوی مرد ورزشکار با دامنة سنی 37/1 72/21 سال، میانگین قد 40/5 90/173 سانتی متر و میانگین وزن 25/6 27/74 کیلوگرم و سابقه ورزشی 12/1 6/2 سال تشکیل می دادند که هیچ گونه سابقه آسیب دیدگی در مفاصل زانو، مچ پا، عضلة دوقلو و دیگر عضلات و تاندون های درگیر در حرکت پلانتار فلکشن نداشتند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به دو گروه تجربی تمرینات قدرتی با وزنه (15=n) و گروه کنترل (15=n) تقسیم شدند. اطلاعات الکترومیوگرافی (انتگرال الکترومیوگرافی، IEMG) عضلات دوقلو و ساقی قدامی پای برتر آزمودنی ها در خلال حرکت پلانتا رفلکشن در پیش آزمون و پس آزمون بررسی شد. همة اندازه گیری های الکترومیوگرافی با اعمال حداکثر انقباض ارادی توسط آزمودنی ها انجام شد. گروه تجربی حرکت بلندشدن روی پنجه پا را سه جلسه در هفته، به مدت هشت هفته انجام داد. برای تعیین تفاوت آماری در متغیرهای تحقیق از آزمون t استودنت در سطح معنی داری 05/0P≤ استفاده شد. نتایج نشان داد که بین اندازه گیری های IEMG عضله موافق (دوقلو) و مخالف (ساقی قدامی) گروه کنترل و تجربی در پس آزمون تفاوت معنی-داری وجود دارد و گروه تجربی افزایش معنی داری در پارامترهای مورد نظر، نسبت به گروه کنترل نشان داد. نتایج کلی این تحقیق نشان داد زمانی که ورزشکار تحریک تمرینی جدیدی را از سر می گیرد، سازگاری های عصبی درون عضلانی شامل افزایش به کار گیری واحد حرکتی، میزان و مدت آتش باری این واحدها و سرعت توسعه نیرو و سازگاری های عصبی برون عضلانی (کاهش هم کنشی عضله مخالف) در عضله شکل می گیرد. در نتیجه، با توسعه قدرت فعال سازی واحدهای حرکتی عضله موافق افزایش یافته و از طرفی، فعالیت عضله مخالف حین عمل عضله موافق کاهش می یابد.
ارتباط توانمندسازی با یادگیری سازمانی کارکنان سازمان تربیت بدنی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین ارتباط بین عوامل توانمندسازی با یادگیری سازمانی کارکنان سازمان تربیت بدنی بود. روش تحقیق، همبستگی بود و برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه مشخصات فردی، پرسشنامه توانمندسازی اسپریتزر (883/0 = a) و پرسشنامه یادگیری سازمانی (873/0 = a) محقق ساخته شفی استفاده شد و روایی آن را 9 تن از استادان دانشگاه تایید کردند و پایایی آن نیز از طریق نمونه اولیه شامل 40 پرسشنامه بررسی شد. جامعه آماری تحقیق، 722 نفر از کارمندان سازمان تربیت بدنی بودند که از این تعداد باتوجه به فرمول نمونه گیری کوکران، 250 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. روش آماری توصیفی و استنباطی (رگرسیون چندمتغیره) بود. نتایج نشان داد که بین عوامل توانمندسازی با یادگیری سازمانی کارکنان ارتباط بسیار قوی و مثبتی وجود دارد (001/0 = P) (830/0 = r). همچنین نتایج آماری این تحقیق نشان داد که ابتدا احساس تاثیر با بالاترین بتا (496/0) و پس از آن احساس شایستگی با بتای 241/0 و احساس معنی داری با بتای 186/0 وارد معادله رگرسیون شدند که در مجموع حدود 79 درصد از واریانس یادگیری سازمانی را تبیین کردند. جهت روابط نشان داد که با افزایش هریک از شاخصه های توانمندسازی، یادگیری سازمانی افزایش می یافت. براین اساس افزایش شایستگی های کارکنان، اعتقاد به توانایی و ظرفیت خود، توانایی نفوذ در پیامدهای راهبردی، احساس فردی در مورد حق انتخاب و احساس اعتماد، یادگیری سازمانی کارکنان سازمان تربیت بدنی را افزایش می دهد.
توصیف نیم رخ آمادگی جسمانی و مهارتی بازیکنان بسکتبال زن در تیم های ملی جوانان و بزرگسالان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین سطح توانایی ها و ارزیابی میزان پیشرفت ورزشکاران با توجه به آزمون های ویژه و نیم رخ مربوط به آن انجام می شود. آزمون های ویژه بسکتبال قبلاً در طرحی پژوهشی در سازمان تربیت بدنی، جمع آوری شده؛ بنابراین پژوهش حاضر به توصیف نیم رخ آمادگی جسمانی و مهارتی بازیکنان زن بسکتبال در رده جوانان و بزرگسالان می پردازد. اعضای دعوت شده به تیم ملی جوانان (تعداد: 15 نفر، سن: 99/0 ± 3/17 سال، قد: 01/6 ± 5/173 سانتی متر و وزن: 44/7 ± 3/59 کیلوگرم) و بزرگسالان (تعداد: 25 نفر، سن: 57/3 ± 4/23 سال، قد: 81/6 ± 5/175 سانتی متر و وزن: 76/9 ± 6/65 کیلوگرم) در سال 1387 در این پژوهش شرکت کردند. از آزمون های تخصصی بسکتبال شامل سیمو، لمس خطوط، پرش عمودی با یک قدم دورخیز، دراز و نشست، شنا روی کف دست، جابه جایی دست، دو 20 یارد رفت و برگشت، دو سرعت 30 یارد و دو 300 یارد برای تعیین وضعیت آمادگی جسمانی، و از آزمون های تخصصی سه گام چپ و راست، پاس سینه با دو دست، دریبل ایفرد و شوت از نقطه پنالتی برای تعیین قابلیت های مهارتی رشته بسکتبال استفاده شد. از آمار توصیفی برای توصیف نیم رخ بازیکنان و از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف برای مطالعه توزیع طبیعی داده ها استفاده شد، سپس نقاط درصدی هر آزمون تدوین گردید (05/0p<). در بخش یافته ها، نیم رخ قد و وزن آزمودنی ها، به تفکیک رده سنی و منطقه بازی، تعیین و نتایج آزمون ها در دو رده جوانان و بزرگسالان ارائه شد. به دلیل تعداد کم بازیکنان نخبه در هر پست، نقاط درصدی 10، 25، 50، 75، 90، فقط به تفکیک جوانان و بزرگسالان توصیف شد. نتایج نشان می دهد، با توجه به سوابق موجود درباره سایر بازیکنان نخبه دنیا، تیم جوانان در آزمون شنا روی کف دست و هر دو رده سنی، در آزمون های پرش عمودی و دوی 300 یارد در سطح خوبی قرار ندارند؛ بنابراین، به نظر می رسد مربیان ایرانی باید به استقامت عضلات کمربند شانه، قدرت انفجاری پایین تنه و استقامت بی هوازی میان مدت بازیکنان زن توجه بیشتری داشته باشند.
تأثیر زمان روز بر سوخت و ساز چربی در طی فعالیت بدنی زیر بیشینه و دوره بازیافت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر زمان روز بر شاخص های سوخت و ساز چربی در زمان استراحت و در پاسخ به فعالیت بدنی زیر بیشینه و دوره بازیافت (ریکاوری) بوده است. در این پژوهش، تعداد 9 مرد سالم با (میانگین± انحراف معیار ، سن 5 ± 26 سال، وزن 9/5 ± 74 کیلوگرم و قد6/4 ±4/177 سانتی متر) در دو روز مجزا و با فاصله سه روز، دو جلسه دویدن با شدت 65درصد اکسیژن مصرفی اوج را برای مدت 45 دقیقه روی نوارگردان در صبح (ساعت 8) و بعد از ظهر (ساعت 20) اجرا کردند. ضربان قلب در طی دوره فعالیت ثبت شد و سه نمونه خونی سیاهرگی قبل از فعالیت، سریعاً بعد از فعالیت و بعد از 30 دقیقه بازیافت غیر فعال گرفته شد. نمونه های خونی برای اندازه گیری اسید چرب آزاد استریفیه نشده (NEFA)، گلیسرول، بتا هیدروکسی بوتیرات، لاکتات و گلوکز تجزیه و تحلیل شدند. مقدار سوخت و ساز چربی و کربوهیدرات برای دوره های 5 دقیقه ای در قبل از فعالیت بدنی، سریعاً بعد از فعالیت و 5 دقیقه آخر دوره بازیافت با استفاده از VCo2 و VO2به دست آمده از گازهای تنفسی محاسبه شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها نشان داد که غلظت گلیسرول و NEFA در هر دو جلسه صبح و بعدازظهر بعد از 45 دقیقه دویدن افزایش معنی داری (05/0P<) داشت و در پایان دوره بازیافت به سطح قبل از ورزش بازگشت. بتا هیدروکسی بوتیرات در طی فعالیت زیر بیشینه، تغییر معنی داری نداشت اما در طی دوره بازیافت دارای افزایش معنی داری بود. بین مقادیر استراحتی تمامی شاخص ها به استثنای NEFA در صبح و بعد از ظهر تفاوت معنی داری مشاهده نشد. غلظت استراحتی NEFA در بعد از ظهر به طور معنی داری (05/0P<) بالاتر از صبح بود. با این حال، زمان روز بر پاسخ شاخص های متابولیکی خون به ورزش تأثیر معنی داری نداشت. میزان سوخت کربوهیدرات به طور معنی داری در 5 دقیقه بعد از ورزش بالاتر از داده های قبل از ورزش بود و همچنین در طی دوره بازیافت، کاهش داشت، در حالی که سوخت چربی در طی ورزش بدون تغییر، و در دوره بازیافت، افزایش نشان داد. تفاوت معنی داری بین سوخت چربی و کربوهیدرات در زمان استراحت و در پاسخ به ورزش در دو جلسه صبح و بعد از ظهر مشاهده نشد. بر اساس یافته های این تحقیق می توان نتیجه گیری کرد که زمان روز بر پاسخ شاخص های سوخت وساز چربی به ورزش زیر بیشینه در مردان تأثیری ندارد و تغییرات این شاخص ها در طی فعالیت زیر بیشینه، وابسته به زمان روز نمی باشد.
مقایسه برخی شاخص های بیوشیمیایی خطر بیماری های سرطانی در زنان یائسه فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، مقایسه برخی شاخص های بیو شیمیایی خطر بیماری های سرطانی در زنان یائسه فعال و غیر فعال بود. به این منظور 74 زن یائسه بر اساس پرسشنامه فعالیت بدنی بک در دو گروه فعال) با سن 3/4 ± 89/55 سال ، قد 05/0± 93/156 سانتی متر ، وزن 50/6 ± 18/63 کیلو گرم، درصد چربی 29 /6 ± 25/26، شاخص توده بدن 3/2 ±79/25 کیلو گرم بر متر مربع و آمادگی هوازی 08/5 ±02/34 میلی لیتر بر کیلو گرم وزن بدن در دقیقه) و غیرفعال(با سن 80/4± 57 سال ، قد 052/ ±95/156 سانتی متر ، وزن67/7±9/65 کیلو گرم ، درصد چربی 44/6±07/27 ، شاخص توده بدن 95 /1 ± 69/26 کیلوگرم بر مترمربع و آمادگی هوازی 10/2±21/24 میلی لیتر بر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه) قرار گرفتند. از افراد در حالت ناشتا خونگیری به عمل آمد . تحلیل داده ها با استفاده از آزمون T مستقل نشان داد که میزان عامل رشد شبه انسولین- یک (IGF-1) در زنان یائسه فعال به طور معنی داری بیشتر از زنان یائسه غیر فعال است. همچنین مقدار پروتئین سوم متصل به عامل رشد شبه انسولین (IGFBP-3 )، نسبت ، انسولین، گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین در زنان یائسه فعال و غیر فعال تفاوت معنی داری با هم نداشت. می توان گفت انجام طولانی مدت فعالیت های بدنی می تواند سطح بهینه ای را برای شاخص های بیوشیمیایی خطر بیماری های سرطانی ایجاد کند.
اثر تمرین هوازی بر غلظت گرلین و لپتین پلاسمایی زنان چاق و با وزن طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرلین و لپتین دو هورمونی هستند که در تنظیم تعادل انرژی نقش دارند. هدف این مطالعه عبارت است از مقایسه اثر یک دوره تمرین هوازی بر غلظت ایزوفرم های گرلین پلاسما در زنان چاق و با وزن طبیعی. در این تحقیق هر یک از گروه های چاق (18=n، 83/5±3/44 سال و 6/1±5/30 BMI=) و وزن طبیعی (18=n، 03/6±5/41 سال و 3/1±24 BMI=) به طور تصادفی به دو گروه تمرین و شاهد تقسیم شدند. گروه های تمرین فعالیت دویدن را به مدت 8 هفته و در هر هفته 4 جلسه با شدت 75ـ65% حداکثر ضربان قلب ذخیره انجام دادند. گرلین آسیل دار و غیرآسیل دار، لپتین (روش الایزا) و وزن بدن و میزان آمادگی هوازی افراد (max2VO)، در وضعیت پایه و پس از 8 هفته تمرین اندازه گیری شدند. با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه، نتایج نشان داد 8 هفته تمرین هوازی اثر معناداری بر تغییرات گرلین آسیل دار نداشته است. در گروه چاق تمرین کرده افزایش گرلین غیرآسیل دار پلاسمایی و کاهش وزن بدن در مقایسه با سایر گروه ها معنا دار بود (001/0≥P). همچنین، سطوح لپتین نیز در گروه چاق تمرین کرده نسبت به سایر گروه ها کاهش معناداری داشت (02/0≥P). بنابراین، به نظر می رسد سطوح گرلین غیر آسیل دار و لپتین پلاسمایی در شرایط کاهش وزن ناشی از فعالیت بدنی هوازی به ترتیب افزایش و کاهش می یابند.
برنامه راهبردی توسعه پژوهش های تربیت بدنی و علوم ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، تدوین برنامه راهبردی پژوهش های حوزه تربیت بدنی و علوم ورزشی بود. به این منظور ابتدا به بررسی وضعیت موجود نظام پژوهش و وضعیت مطلوب پرداخته شد، سپس با مقایسه آنها، دو فهرست اولیه از قوت ها و ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها تهیه گردید. فهرست اولیه یادشده، پس از نهایی شدن در جلسات طوفان مغزی (با حضور صاحب نظران) در قالب پرسشنامه ای برای نظرخواهی اعضاء هیئت علمی دانشگاه ها و پژوهشگران رشته ارسال و جمع آوری شد. به منظور تحلیل نهایی قوت ها و ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها و تدوین راهبردها، از روش ماتریس TOWS استفاده شد. نتایج نشان داد مهم ترین راهبردهای توسعه نظام پژوهش در تربیت بدنی و علوم ورزشی عبارت اند از: تقویت تعامل نظام پژوهش علوم ورزشی و پژوهشگران و نهادهای پژوهشی حوزه های مرتبط، تدوین نظام جامع ساماندهی پایان نامه های رشته تربیت بدنی، تخصص عمل در فعالیت های پژوهشی، تقویت ICT نظام پژوهش علوم ورزشی کشور، تقویت برنامه محوری در نهادها و مراکز پژوهشی تربیت بدنی و علوم ورزشی کشور، تقویت و توسعه پژوهش های تقاضا محور، ایجاد نظام تربیت، توسعه دانش و جذب پژوهشگر، تقویت و توسعه فرهنگ پژوهش در بین دانشجویان و اعضاء هیئت علمی رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی کشور، ایجاد نظام حمایت مالی و معنوی از پژوهشگران تربیت بدنی و علوم ورزشی و تقویت نظام حقوق معنوی و مالکیت فکری پژوهش های تربیت بدنی و علوم ورزشی، ایجاد یا تقویت ساختار منسجم پژوهشی در گروه ها و دانشکده های تربیت بدنی و مراکز پژوهشی.
ارتباط بین ویژگی های پیکری، فیزیولوژیکی و ترکیب بدنی تکواندوکاران نخبه مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین ارتباط بین ویژگی های پیکری، فیزیولوژیکی و ترکیب بدن تکواندوکاران نخبه مرد با موفقیت آنها بود. به این منظور 20 تکواندوکار مرد نخبه (میانگین سن 75/25 سال، وزن 6/73 کیلوگرم و قد 55/180 سانتیمتر) که در سال 1385 به اردوی تیم ملی دعوت شده بودند، ارزیابی شدند. از ویژگی های پیکری ترکیب بدنی، قد، وزن، درصد چربی بدن و شاخص توده بدن (BMI)، طول اندام تحتانی و طول بالاتنه و از ویژگی های فیزیولوژیکی، توان هوازی (آزمون شاتل ران) و توان بی هوازی (آزمون سارجنت)، چابکی (آزمون ایلی نویز)، انعطاف پذیری (آزمون خمش به جلو و عقب)، سرعت (آزمون دو 40 یارد) و تعادل (آزمون استورک) سنجیده شد. موفقیت تکواندوکاران باتوجه به مقام های کسب شده در مسابقات کشوری، آسیایی و بین المللی ارزش گذاری شد. از آمار توصیفی برای محاسبه میانگین، انحراف استاندارد اطلاعات به دست آمده و از روش همبستگی پیرسون برای تعیین ارتباط ویژگی های یادشده با موفقیت تکواندوکاران استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بین تعادل (486/0 = r و 05/0P<)، انعطاف پذیری ناحیه کمر (474/0=r و 05/0P<) و توان بی هوازی (559/0=r و 05/0P<) با موفقیت تکواندوکاران نخبه ارتباط معنی داری وجود دارد. همچنین ارتباط بین سن (335/0=r و 149/0P<)، وزن (014/0=r و 935/0P<)، قد (032/0-=r و 392/0P<). طول اندام تحتانی (065/0=r و 068/0P<)، توان هوازی (251/0=r و 286/0P<)، سرعت (224/0=r و 409/0P<)، چابکی (392/0-=r و 086/0P<) و انعطاف پذیری به جلو (180/0=r و 450/0P<) با موفقیت معنی دار نبود. باتوجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت موفقیت در رشته تکواندو به عوامل زیادی بستگی دارد و تکواندوکار موفق مرد باید انعطاف پذیری عالی کمر برای داشتن دامنه حرکات خوب در ناحیه کمر، حفظ تعادل مناسب برای افزایش ضربات امتیازآور در موقعیت های گوناگون و توان بی هوازی زیاد برای انجام ضربات و مهارت های سریع و انفجاری داشته باشد. همچنین احتمال می رود عواملی چون سرعت و چابکی تکواندوکاران باید تقویت شود.
تاثیر فعالیت هوازی بر عوامل خطرزای قلبی عروقی (مولکول های چسبان سلولی، عروقی و نیمرخ لیپیدی) در مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سطح پلاسمایی مولکول های چسبان و نیمرخ لیپیدی، به عنوان شاخص های مهمی در برآورد خطر بیماری های قلبی – عروقی بشمار می رود. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی تاثیر فعالیت هوازی منظم بر عوامل خطرزای قلبی – عروقی (مولکول های چسبان سلولی، عروقی و نیمرخ لیپیدی) در مردان چاق کم تحرک است. 18 مرد چاق کم تحرک به ترتیب با میانگین و انحراف سن، وزن و شاخص توده بدن 97/0± 1/20 سال، 70/10± 3/93 کیلوگرم و 40/3 ±7/30 کیلوگرم بر مترمربع به دو گروه 9 نفری تجربی و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین شامل 16 هفته فعالیت هوازی دویدن با شدت 60 تا 65 درصد ضربان قلب ذخیره، 3 روز در هفته به مدت 45 تا 60 دقیقه بود. در آغاز و پایان پژوهش، خونگیری در شرایط ناشتایی به منظور ارزیابی مقادیر VCAM-1 و ICAM-1 و نیمرخ لیپیدی اجرا شد. یافته های آزمون t زوجی نشان داد که تغییرات پیش تا پس آزمون sICAM در گروه تجربی معنی دار است (7% ، 01/0= P). LDL-C(30%، 04/0 = P) و نسبت عوامل خطرساز در گروه تجربی به طور معنی داری کاهش یافت. سطح HDL-C خون در گروه تجربی 5/7 درصد افزایش داشت (05/0 P>). نسبت دور کمر به لگن (WHR) (21%، 05/0P<) ، وزن و شاخص توده بدن نیز در گروه تجربی به طور معنی داری کاهش پیدا کرد (05/0 P<). بین مقادیر نسبت دور کمر به لگن با سطح استراحتی (40/0 = R) و VCAM-1 (32/0= R) ارتباط متوسطی مشاهده شد. در ضمن، همبستگی متوسطی بین تغییرات درصد چربی بدن و LDL-C با ICAM-1 پلاسما مشاهده شد (47/0=R ، 05/0 = P). نتایج نشان داد تغییرات سطوح کلسترول، LDL-C و مولکلول های چسبان عروقی در صورتی که تمرین با شدت 60 تا 65 درصد ضربان قلب ذخیره اجرا شود، امکان پذیر است. از سوی دیگر، تغییرات درصد چربی، وزن و چاقی مرکزی آزمودنی ها اگر چه به موازات کاهش سطوح مولکول های چسبان عروقی روی می دهد، اما ممکن است در مردان جوان با یکدیگر همبستگی معنی داری نداشته باشد.
اثر دو برنامه تمرین مقاومتی به صورت دایره ای و ست های استاندارد با شدت های مختلف بر پاسخ EPOC در مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، اثر دو برنامه تمرین مقاومتی به صورت دایره ای و ست های استاندارد با شدت های مختلف بر پاسخ EPOCدر مردان جوان است. به همین منظور 12 مرد دانشگاهی با میانگین سن 1/1 ± 92/21 سال، قد 55/4 ± 17/175 سانتی متر و وزن 5/7±74/69 کیلوگرم، به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و در دو مرحله آزمون (یک وهله ورزش مقاومتی با شدت 50% و 75% 1RM) شرکت کردند. اندازه گیری EPOCبه صورت پیش آزمون و پس آزمون در سه بازه زمانی 30 دقیقه ای به مدت 90 دقیقه انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی tهمبسته و t مستقل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مقادیر VO2 بعد از هر دو برنامه ورزش مقاومتی نسبت به مقادیر VO2 پایه(بر حسب میلی لیتر دردقیقه) 90 دقیقه بعد از ورزش ، افزایش معنی داری داشت، اما این افزایش در 30 دقیقه سوم پس از ورزش مقاومتی با شدت 50 درصد معنی دار نبود. مقدار کالری مصرفی در ورزش با شدت 75 درصد تا یک ساعت پس از ورزش و در ورزش با شدت 50 درصد تا نیم ساعت پس از ورزش افزایش داشت. مقادیر RER بعد از هر دو برنامه ورزش مقاومتی نسبت به مقادیر RERپایه 90 دقیقه بعد از ورزش کاهش معنی داری داشت. با وجود این، در مقایسه بین دو شدت تمرین، مقدار EPOC و انرژی مصرفی اضافی در هر سه بازه زمانی پس از ورزش در مرحله شدت 75 درصد 1RM به طور معنی داری بیشتر از مرحله شدت 50 درصد 1RM بود. اما مقدارRER بین دو شدت تمرین تفاوت معنی داری نداشت. می توان گفت انجام ورزش مقاومتی با ست های استاندارد و شدت بیشتر، EPOC بیشتری را تا 90 دقیقه پس از ورزش تولید می کند که در صورت تداوم این نوع روش تمرینی، می توان از آن برای برنامه های کاهش وزن استفاده کرد.
اثر یک جلسه دویدن وامانده ساز بر اشتها، میزان گرلین آسیل دار وپپتید YY پلاسما در مردان دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: گرلین آسیل دار و پپتید YY از هورمون هایی هستند که بر دریافت غذا تاثیرگذارند. هدف این پژوهش بررسی اثر یک جلسه دویدن وامانده ساز بر اشتها، میزان گرلین آسیل دار و پپتید YY پلاسما بود. مواد و روش ها: 23 مرد (س ن2.12 ± 19.58 س ال، شاخ ص توده بدن 2.7 ± 21.63 کیل وگ رم بر م تر م رب ع، وزن 6.46 ±64.86 کیلوگرم) یک جلسه دوی وامانده ساز را با شدت 85-60% حداکثر ضربان قلب بیشینه تا حد واماندگی انجام دادند. قبل و بلافاصله پس از ورزش، نمونه های خونی جهت اندازه گیری گرلین آسیل دار و PYY گرفته شد. یافته ها: یک جلسه ورزش وامانده ساز باعث کاهش معنی دار گرلین آسیل دار (0.023 =P) و پپتید YY پلاس ما (0.021 =P) و همچنین افزایش معنی دار اشتها شد (0.001=p). بحث و نتیجه گیری: سرکوب گرلین آسیل دار پس از ورزش و افزایش اشتها رابطه منفی این دو را نشان می دهد. احتمالا به جز عوامل فیزیولوژیکی، عوامل دیگری نیز در تنظیم اشتها دخیل هستند.
تاثیر ویژگی های شخصیتی کارکنان ادارات کل تربیت بدنی ایران بر تعهد سازمانی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر تعهد سازمانی کارکنان ادارات کل تربیت بدنی استان های ایران و رابطه آن با برخی از ویژگی های جمعیت شناختی بررسی شد. پس از بررسی روایی و پایایی پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و میر و اسمیت (1993) در یک مطالعه راهنما، 550 پرسشنامه در بین کارکنان ادارات کل تربیت بدنی 10 استان که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند، توزیع و در نهایت نتایج مربوط به 337 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که تعهد سازمانی کارکنان زن (68/0± 25/3) کمتر از کارکنان مرد (67/0± 48/3) و تعهد کارکنان عادی (70/0± 36/3) کمتر از مدیران و معاونان (61/0±72/3) است (05/0 >P). همچنین تعهد سازمانی کارکنان دارای مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر، کمتر از دیگر کارکنان بود (05/0 >P). از نظر سن، سابقه، وضعیت تاهل، رشته تحصیلی و نوع استخدام، تفاوت معنی داری در میزان تعهد سازمانی کارکنان مشاهده نشد. باتوجه به نتایج تحقیق، به نظر می رسد که برای اصلاح وضعیت موجود ادارات کل تربیت بدنی استان ها در زمینه تعهد سازمانی کارکنان، باید زمینه بهبود سازمانی کارکنان زن و نیز افراد دارای مدرک تحصیلی بالا فراهم شود.
تاثیر رقابت رسمی فوتبال بر غلظت کورتیزول، تستوسترون و ایمونوگلوبولین A بزاقی بازیکنان مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، تعیین تاثیر رقابت رسمی فوتبال بر غلظت کورتیزول، تستوسترون و ایمونوگلوبولین A بزاقی بازیکنان مرد بود. به این منظور، 14 بازیکن ثابت با میانگین سنی 3/4 ±24/28 سال به طور مساوی از دو تیم رو در رو در جام حذفی سال 1388 انتخاب شدند. نمونه های بزاقی در زمان استراحت و بلافاصله بعد از نیمه اول، قبل از نیمه دوم و بعد از نیمه دوم گردآوری و مقادیر مربوط به غلظت کورتیزول و تستوسترون با استفاده از روش رادیوایمنواسی و غلظت ایمونوگلوبولین A با استفاده از روش نفلومتری تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره با اندازه گیری مکرر و t جفت شده در سطح 05/0 P≤ صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که اثر اصلی مسابقه فوتبال بر تغییرات غلظت کورتیزول، تستوسترون و ایمونوگلوبولین A بزاقی بازیکنان مرد معنی دار است (001/0 P<). این یافته ها پیشنهاد می کند که رقابت رسمی فوتبال ممکن است به کاهش غلظت ایمنوگلوبولین A در بازیکنان مرد منجر شود و بازیکنان را در معرض ابتلا به عفونت مجاری تنفس فوقانی قرار دهد.
بررسی میزان تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای پسران چاق و کم وزن و رابطه آن با آمادگی جسمانی، سطح فعالیت بدنی و ترکیب بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی میزان تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای پسران چاق و کم وزن و تعیین رابطه آن با آمادگی جسمانی، سطح فعالیت بدنی وترکیب بدنی آنان بود. به این منظور 482 نفر از دانش آموزان 9 تا 15 ساله مدارس دولتی (286 نفر) و غیرانتفاعی (196 نفر) در تحقیق شرکت کردند. نمونه گیری در دو مرحله انجام شد؛ در ابتدا نمونه گیری خوشه ای – تصادفی صورت گرفت و تعدادی از مدارس با توجه به موقعیت جغرافیایی انتخاب شدند، سپس دانش آموزان از کلاس های مختلف به صورت تصادفی انتخاب و در تحقیق شرکت داده شدند. قد، وزن و شاخص توده بدنی آزمودنی ها به ترتیب 1/13±149 سانتی متر، 05/14± 32/45 کیلوگرم و 04/4 ±85/19 کیلوگرم بر مترمربع بود. اطلاعات مربوط به تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای به همراه سطح فعالیت بدنی آزمودنی ها از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. برای تعیین رده های وزنی (چاقی، اضافه وزن، وزن قابل قبول و کم وزنی) از Cut off-BMI و صدک های آن استفاده شد. علاوه بر این، میزان آمادگی جسمانی با استفاده از آزمون ایفرد ارزیابی شد. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از ضریب همبستگی کندال، آزمون کروسکال والیس و آزمون یومان ویتنی استفاده شد. نتایج نشان داد بین میزان تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای در پسران دانش آموز چاق و کم وزن تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0 P<)، به طوری که پسران چاق به نسبت پسران کم وزن اوقات بیشتری صرف تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای می کنند. همچنین یافته ها نشان داد بین میزان تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای و سطح فعالیت بدنی، توده چربی، توده بدون چربی و شاخص توده بدنی رابطه معنی داری وجود دارد (05/0 P<)، اما بین میزان آمادگی جسمانی و میزان تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای رابطه معنی داری مشاهده نشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که سطوح بالای تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای با اضافه وزن و چاقی در کودکان همراه است و احتمالاً محدود ساختن زمان تماشای تلویزیون و انجام رایانه ای در جلوگیری از افزایش وزن کودکان مفید است.