فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۳۶۱ تا ۸٬۳۸۰ مورد از کل ۱۰٬۴۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی امکان پیش بینی تاب آوری براساس خودکارامدی در دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار بود. برای دستیابی به این هدف، نمونه ای شامل 403 نفر از دانشجویان (198دختر و 205 پسر) ورزشکار در لیگ های برتر کشور و دانشجویان غیرورزشکار دانشگاه های وابسته به وزارت علوم، به شیوة قضاوتی یا هدفمند انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز، از مقیاس تاب آوری و خودکارامدی و برای تحلیل داده ها، از روش رگرسیون، تحلیل واریانس یکطرفه و دوطرفه و روش آماری t مستقل، استفاده شد. نتایج نشان داد خودکارامدی، پیش بینیکنندة مثبت و معنادار تاب آوری است. مقایسة نتایج تحلیل ها نشان داد که در مورد ورزشکاران و غیرورزشکاران، الگوی متفاوتی از پیش بینی تاب آوری روانشناختی براساس خودکارامدی وجود دارد. این نتایج، با نتایج به دست آمده از کل گروه همخوانی کامل ندارد. همچنین، آشکار شد که تاب آوری ورزشکاران، به طور معناداری بهتر از غیرورزشکاران است. دیگر نتایج این پژوهش نشان داد که بین رشته های ورزشی در زمینة تاب آوری تفاوت معناداری وجود ندارد. در نهایت، مقایسة بین دختران و پسران، تفاوت معناداری را در زمینة تاب آوری تبیین نکرد. مقالة حاضر با بحث از یافته ها در پرتو روند پژوهشی مربوط و ارائة پیش نهادهایی برای پژوهش بیشتر، به سرانجام رسیده است.
مقایسه زمان رسیدن به پایداری در ناهنجاری پای چرخیده به داخل و خارج با تاکید بر ساختار پا و اطلاعات حسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه عبارت است از مقایسه زمان رسیدن به پایداری در ناهنجاری پای چرخیده به داخل و خارج با تاکید بر ساختار پا و اطلاعات حسی. 27 دانشجوی پسر رشته تربیت بدنی (سن 65/1±29/23 سال، وزن 77/7±17/70 کیلوگرم) که با استفاده از تست شاخص افتادگی استخوان ناوی در سه گروه پای چرخیده به داخل، خارج، و معمولی قرار گرفتند در این مطالعه شرکت کردند. زمان رسیدن به پایداری آزمودنی ها با استفاده از صفحه نیرو در حرکت پرش- فرود در دو راستای قدامی- خلفی و جانبی محاسبه شد. نتایج آماری نشان داد نوع (شکل) پا بر زمان رسیدن به پایداری در راستای جانبی تاثیر می گذارد. در زمان رسیدن به پایداری بین گروه پای چرخیده به داخل و گروه پای چرخیده به خارج اختلاف معناداری مشاهده شد (05/0P<). از طرف دیگر، میانگین زمان رسیدن به پایداری گروه پای چرخیده به خارج بیشتر از دو گروه دیگر بود (05/0P<). چنین به نظر می رسد که افزایش زمان رسیدن به پایداری در گروه پای چرخیده به خارج به علت ساختار (شکل) پا، همچنین اختلال در اطلاعات حسی این نوع پاست. بنابراین، پیشنهاد می شود به منظور جلوگیری از آسیب ناشی از پرش- فرود در افراد با پای چرخیده به خارج علاوه بر اصلاح ساختار این نوع پا بر تمرین گیرنده های عمقی و مفصلی نیز تاکید شود.
اثر تمرین هوازی بر غلظت گرلین و لپتین پلاسمایی زنان چاق و با وزن طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرلین و لپتین دو هورمونی هستند که در تنظیم تعادل انرژی نقش دارند. هدف این مطالعه عبارت است از مقایسه اثر یک دوره تمرین هوازی بر غلظت ایزوفرم های گرلین پلاسما در زنان چاق و با وزن طبیعی. در این تحقیق هر یک از گروه های چاق (18=n، 83/5±3/44 سال و 6/1±5/30 BMI=) و وزن طبیعی (18=n، 03/6±5/41 سال و 3/1±24 BMI=) به طور تصادفی به دو گروه تمرین و شاهد تقسیم شدند. گروه های تمرین فعالیت دویدن را به مدت 8 هفته و در هر هفته 4 جلسه با شدت 75ـ65% حداکثر ضربان قلب ذخیره انجام دادند. گرلین آسیل دار و غیرآسیل دار، لپتین (روش الایزا) و وزن بدن و میزان آمادگی هوازی افراد (max2VO)، در وضعیت پایه و پس از 8 هفته تمرین اندازه گیری شدند. با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه، نتایج نشان داد 8 هفته تمرین هوازی اثر معناداری بر تغییرات گرلین آسیل دار نداشته است. در گروه چاق تمرین کرده افزایش گرلین غیرآسیل دار پلاسمایی و کاهش وزن بدن در مقایسه با سایر گروه ها معنا دار بود (001/0≥P). همچنین، سطوح لپتین نیز در گروه چاق تمرین کرده نسبت به سایر گروه ها کاهش معناداری داشت (02/0≥P). بنابراین، به نظر می رسد سطوح گرلین غیر آسیل دار و لپتین پلاسمایی در شرایط کاهش وزن ناشی از فعالیت بدنی هوازی به ترتیب افزایش و کاهش می یابند.
اثر جنسیت و ورزش بر رضایتمندی از ابعاد بدنی و اضطراب اجتماعی – جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیرتعاملی یک دوره تمرین استقامتی و یک جلسه تمرین وامانده ساز بر میزان فعالیت آنزیم های آسپارتات آمینو ترانسفراز و آلانین آمینو ترانسفراز پلاسمایی در موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات انجام شده حاکی از آن است که تمرین وامانده ساز، منجر به بروز آسیب های کبدی می شود. در برخی از مطالعات بیان شده است که انجام تمرینات استقامتی منظم می تواند مانع از بروز آسیب های کبدی ناشی از تمرین وامانده ساز گردد، اما در این زمینه تحقیقات جامعی صورت نگرفته است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یک جلسه تمرین وامانده ساز پس از 8 هفته تمرین استقامتی بر میزان آسیب کبدی در موش های صحرایی بود. در این پژوهش تعداد 40 سر موش صحرایی نر 3 ماهه ویستار با میانگین وزن 4± 151 گرم به صورت تصادفی به 2 گروه تمرین استقامتی و بدون تمرین تقسیم شدند(هر گروه شامل 20 سر موش). گروه تمرین استقامتی به مدت 8 هفته و 5 روز در هفته با مدت و شدت فزاینده، روی دستگاه نوارگردان به تمرین پرداختند. پس از 8 هفته، دو گروه به طور تصادفی به دو زیرگروه 10 تائی تقسیم شدند که یک زیرگروه از هرگروه یک وهله تمرین وامانده ساز را اجراکردند. پروتکل تمرین وامانده ساز شامل دویدن با شیب صفر درجه و افزایش تدریجی سرعت تا 35 متر در دقیقه بود. خونگیری در گروه تمرین استقامتی در مدت 14 ساعت پس از آخرین تمرین، و در گروه وامانده ساز بلافاصله پس از تمرین وامانده ساز انجام شد و میزان آنزیم های آسپارتات آمینو ترانسفراز ( GOT,AST)، آلانین آمینو ترانسفراز (GPT,ALT) و TAC تعیین شد. پس از تحلیل آماری با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه وآزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0P< مشخص شد میزان آنزیم های کبدی در گروه یک وهله تمرین وامانده ساز به طور معنی داری بالاتر از گروه کنترل بود (05/0P<)، در حالی که افزایش معنی داری در سطوح آنزیم ها در موش های گروه استقامتی و گروه استقامتی+وامانده ساز، نسبت به گروه کنترل مشاهده نشد(05/0P>). فعالیتTAC در گروه وامانده ساز به طور معنی داری پایین تر از گروه کنترل بود(05/0P<)ولی تفاوت معنی داری بین گروه تمرین استقامتی + یک وهله تمرین وامانده ساز و گروه کنترل دیده نشد(05/0P>). این تحقیق نشان داد که یک دوره تمرین استقامتی می تواند از آسیب های کبدی ناشی از تمرین وامانده ساز در موش های صحرایی جلوگیری کند.
تأثیر وضعیت های بدنی مختلف حین فعالیت های مقاومتی تقویت کننده عضلات چهارسر ران بر شاخص های عملکردی قلبی-عروقی مردان تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر وضعیت های بدنی مختلف حین فعالیت های مقاومتی تقویت کننده عضلات چهارسر ران بر حاصل ضرب دوگانه (RPP) و سایر شاخص های عملکردی قلبی-عروقی مردان تمرین کرده بود. به این منظور، 13 مرد سالم (میانگین±انحراف استاندارد: سن 14/1±3/20 سال، قد 1/9± 34/178 سانتی متر، وزن 95/6±4/75 کیلوگرم، سابقه ی تمرین >3 سال) به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. از شاخص های قلبی-عروقی برای بررسی و مقایسه پاسخ های همودینامیکی در سه حرکت پرس پا، اسکوات ایستاده و اسکوات هاگ با شش تکرار در 85 درصد یک تکرار بیشینه استفاده شد. شاخص های عملکردی ضربان قلب، فشار خون سیستولی، فشار خون دیاستولی و حاصل ضرب دوگانه، طی سه روز متوالی و بلافاصله قبل از شروع حرکت و آخرین تکرار فعالیت های مقاومتی اندازه گیری شدند. ابتدا، نرمالیتی داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف تأیید شد و سپس داده ها با استفاده از آزمون های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 5 درصد تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد سه شاخص ضربان قلب، فشار خون سیستولی و حاصل ضرب دوگانه، پس از فعالیت های مقاومتی تقویت کننده عضلات چهارسر ران افزایش معنی داری داشتند (05/0≥P). دامنه تغییرات شاخص حاصل ضرب دوگانه در حرکت اسکوات هاگ بزرگ تر از دو حرکت دیگر بود با این حال اختلاف معنی داری بین اسکوات هاگ و اسکوات ایستاده مشاهده نشد (05/0<P). پژوهش حاضر نشان داد حاصل ضرب دوگانه در پرس پا کوچک تر از دو وضعیت دیگر بود؛ بنابراین پرس پا می تواند وضعیت بدنی کم خطرتری برای تقویت عضلات چهارسر ران در افراد دارای مشکلات قلبی-عروقی باشد. به علاوه، اسکوات هاگ ممکن است در مقایسه با پرس پا و اسکوات ایستاده، فشار نامطلوب بیشتری به عضله قلب ورزشکاران وارد سازد. با این حال، اظهار نظر قطعی در این زمینه نیازمند تحقیقات بیشتری است.
طراحی و ساخت نرم افزار و سخت افزار بیوفیدبک کامپیوتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر، دستگاه بیوفیدبک کامپیوتری طراحی و نمونه سازی شده است. این دستگاه هشت ورودی آنالوگ، مبدل آنالوگ به دیجیتال 16 بیتی سریع، نمایشگر گرافیکی،کارت حافظهSD ، صفحه کلید، پنج کلید روی پانل با قابلیت اتصال پنج کلید خارجی دارد. یک حسگر دمای دیجیتال نیز برای اندازه گیری دمای پوست، مستقل از ورودی های آنالوگ به دستگاه متصل می شود. نرم افزار میکروکنترلر با زبان برنامه نویسی C نوشته شده است و امکان ارتباط با کامپیوتر از طریق پورت سریال و یواس بی وجود دارد. دستگاه بیوفیدبک، سیگنال های آنالوگ الکترومیوگرام، الکتروکاردیوگرام، حسگر شتاب سنج سه محوره، حسگر مقاومت الکتریکی پوست و حسگر ضربان قلب را پس از پردازش، به کامپیوتر ارسال می کند. اطلاعات روی کارت حافظهMicroSD ، با قالب FAT32 ذخیره می شود. این دستگاه علاوه بر استفاده در آزمون های بیوفیدبک، امکانات متعددی برای انجام آزمون های زمان ¬عکس العمل شنیداری و دیداری، با دو روش دینامیک و غیردینامیک دارد. در آزمون های زمان عکس العمل دینامیک از حسگر شتاب سنج سه محوره برای تشخیص جهت حرکت اندام پاسخ دهنده استفاده شده است. آزمون دیداری دینامیک از نوع انتخابی است و آزمودنی باید اندام هدف را در جهت مشخص، متناسب با تصویر نمایشگر حرکت دهد. برای این دستگاه سه نرم افزار مستقل کامپیوتری با زبان دلفی نوشته شده است. نرم افزار اصلی دستگاه، اطلاعات بیولوژیک را به¬صورت آن لاین از دستگاه دریافت می¬کند و به شکل نمودار خطی لحظه به لحظه روی نمایشگر نشان می دهد. امکانات کالیبراسیون حسگرها، فیلتر دیجیتال کانال ها، ذخیره مشخصات آزمودنی ها و اطلاعات آزمون های آنها و نیز مقایسه نتایج هر فرد، به صورت جداگانه و در بین گروه وجود دارد. در نرم افزار زمان عکس العمل، محقق می تواند آزمون دیداری یا شنیداری را طراحی و نتایج را از نظر آماری تحلیل نماید و به¬صورت نمودار ستونی از آنها استفاده کند. در نرم افزار اسیلوسکوپ الکترومیوگرافی، امکان نمایش و ذخیره سیگنال های الکترومیوگرافی روی نمایشگر با سرعت زیاد فراهم شده است و می توان از این نرم افزار در آزمون های محقق ساخته زمان عکس العمل استفاده کرد. برای اطمینان از کارکرد مناسب سخت افزار، آزمون های مختلفی روی هر قسمت از آن انجام شد. شش نوع آزمون زمان عکس العمل مقایسه ای با استفاده از کامپیوتر و دستگاه بیوفیدبک، توسط 35 دانشجوی پسر (سن: 4/2±9/23) انجام شد و نتایج بر اعتبار و روایی دستگاه دلالت داشتند.
اثر تقویت عضلات ابداکتور و چرخاننده خارجی ران بر عملکرد زنان مبتلا به سندرم درد کشککی رانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با در نظر گرفتن این فرض که عضلات ابداکتور و چرخاننده خارجی ران با کنترل چرخش داخلی و اداکشن ران، کاهش زاویه Q و کاهش کشش رتیناکولوم خارجی کشککی در قرار گرفتن کشکک در مسیر مناسب خود نقش مهمی ایفا می کنند و از این طریق، تماس کشکک را با سطوح مفصلی کاهش می دهند، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات تقویتی عضلات ابداکتور و چرخاننده خارجی ران بر بیماران زن مبتلا به سندرم درد کشککی رانی است. 30 بیمار زن مبتلا به سندرم درد کشککی رانی (سن 63/6±77/30 سال، قد 2/5± 33/159 سانتی¬متر، وزن 07/10±95/61 کیلوگرم) به عنوان نمونه انتخاب و به¬صورت تصادفی در دو گروه مساوی تجربی و کنترل قرار گرفتند. اعضای گروه تجربی به مدت هشت هفته، هفته ای سه جلسه و هر جلسه نیم ساعت تمرینات تقویتی عضلات ابداکتور و چرخاننده خارجی ران را انجام دادند و گروه کنترل نیز در مدت زمان مشابه، تحت دارودرمانی قرار گرفتند. از آزمودنی ها، قبل و بعد از سپری کردن دوره درمانی، آزمون به عمل آمد. متغیر عملکرد، با استفاده از پرسشنامه عملکردی (WOMAC) و قدرت ایزومتریک عضلات ابداکتور و چرخاننده خارجی ران، با استفاده از دینامومتر دستی اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس برای اندازه های تکرار شده در سطح ≤0.05α استفاده شد. پس از هشت هفته درمان، میانگین عملکرد گروه تجربی، در مقایسه با پیش¬آزمون و گروه کنترل بهبود معنی¬دار (001/0p<) و میانگین قدرت عضلات ابداکتور و چرخاننده خارجی ران گروه تجربی، در مقایسه با پیش¬آزمون و گروه کنترل افزایش معنی داری نشان داد (001/0p<). با توجه به یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که تمرینات تقویتی عضلات ابداکتور و چرخاننده خارجی ران برای بیماران مبتلا به سندرم درد کشککی رانی مفید است و باعث بهبود عملکرد مبتلایان به سندرم درد کشککی رانی می شود.
اثر افزایش منظم تداخل زمینه ای در یادگیری پاس بسکتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف پاسخ به این پرسش انجام شد که آیا افزایش منظم سطح تداخل زمینه ای، برای یادگیری پاس بسکتبال از آرایش مسدود یا تصادفی اثربخش تر است. 30 نفر دانشجوی کارشناسی پسر و مبتدی، گزینش و به صورت تصادفی در سه گروه متفاوت دسته بندی شدند. تفاوت گروه ها در آرایش تمرین سه نوع پاس بسکتبال بود. گروه مسدود، از هر پاس، 10 تکرار را به صورت پیاپی تمرین میکرد. گروه تصادفی در هر جلسه، 30 تکرار را با انتخاب تصادفی از بین سه نوع پاس اجرا میکرد. گروه افزایشی در جلسه اول، از هر سه نوع پاس، 9 تکرار را با آرایش مسدود تمرین میکرد و اجرای پاس آخر به-صورت تصادفی، از سه نوع پاس انتخاب میشد. آرایش تمرینی این گروه، به این شکل تغییر میکرد که با افزایش جلسات اکتساب (9 جلسه)، یک پاس از پاس های مسدود کم و به تصادفی (10% در هر جلسه) اضافه میشد. نتایج نشان داد آرایش افزایشی، در مقایسه با تمرین تصادفی، باعث اجرای بهتر در آزمون های یاداری و انتقال تأخیری شده است (p<0.01). در مجموع، پیشنهاد شد برای تسهیل یادگیری چند مهارت حرکتی، آرایش جلسات از تداخل کم شروع و به سمت تداخل زیاد برنامه ریزی شود.
برنامه راهبردی توسعه پژوهش های تربیت بدنی و علوم ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، تدوین برنامه راهبردی پژوهش های حوزه تربیت بدنی و علوم ورزشی بود. به این منظور ابتدا به بررسی وضعیت موجود نظام پژوهش و وضعیت مطلوب پرداخته شد، سپس با مقایسه آنها، دو فهرست اولیه از قوت ها و ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها تهیه گردید. فهرست اولیه یادشده، پس از نهایی شدن در جلسات طوفان مغزی (با حضور صاحب نظران) در قالب پرسشنامه ای برای نظرخواهی اعضاء هیئت علمی دانشگاه ها و پژوهشگران رشته ارسال و جمع آوری شد. به منظور تحلیل نهایی قوت ها و ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها و تدوین راهبردها، از روش ماتریس TOWS استفاده شد. نتایج نشان داد مهم ترین راهبردهای توسعه نظام پژوهش در تربیت بدنی و علوم ورزشی عبارت اند از: تقویت تعامل نظام پژوهش علوم ورزشی و پژوهشگران و نهادهای پژوهشی حوزه های مرتبط، تدوین نظام جامع ساماندهی پایان نامه های رشته تربیت بدنی، تخصص عمل در فعالیت های پژوهشی، تقویت ICT نظام پژوهش علوم ورزشی کشور، تقویت برنامه محوری در نهادها و مراکز پژوهشی تربیت بدنی و علوم ورزشی کشور، تقویت و توسعه پژوهش های تقاضا محور، ایجاد نظام تربیت، توسعه دانش و جذب پژوهشگر، تقویت و توسعه فرهنگ پژوهش در بین دانشجویان و اعضاء هیئت علمی رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی کشور، ایجاد نظام حمایت مالی و معنوی از پژوهشگران تربیت بدنی و علوم ورزشی و تقویت نظام حقوق معنوی و مالکیت فکری پژوهش های تربیت بدنی و علوم ورزشی، ایجاد یا تقویت ساختار منسجم پژوهشی در گروه ها و دانشکده های تربیت بدنی و مراکز پژوهشی.
ارتباط بین ویژگی های پیکری، فیزیولوژیکی و ترکیب بدنی تکواندوکاران نخبه مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین ارتباط بین ویژگی های پیکری، فیزیولوژیکی و ترکیب بدن تکواندوکاران نخبه مرد با موفقیت آنها بود. به این منظور 20 تکواندوکار مرد نخبه (میانگین سن 75/25 سال، وزن 6/73 کیلوگرم و قد 55/180 سانتیمتر) که در سال 1385 به اردوی تیم ملی دعوت شده بودند، ارزیابی شدند. از ویژگی های پیکری ترکیب بدنی، قد، وزن، درصد چربی بدن و شاخص توده بدن (BMI)، طول اندام تحتانی و طول بالاتنه و از ویژگی های فیزیولوژیکی، توان هوازی (آزمون شاتل ران) و توان بی هوازی (آزمون سارجنت)، چابکی (آزمون ایلی نویز)، انعطاف پذیری (آزمون خمش به جلو و عقب)، سرعت (آزمون دو 40 یارد) و تعادل (آزمون استورک) سنجیده شد. موفقیت تکواندوکاران باتوجه به مقام های کسب شده در مسابقات کشوری، آسیایی و بین المللی ارزش گذاری شد. از آمار توصیفی برای محاسبه میانگین، انحراف استاندارد اطلاعات به دست آمده و از روش همبستگی پیرسون برای تعیین ارتباط ویژگی های یادشده با موفقیت تکواندوکاران استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بین تعادل (486/0 = r و 05/0P<)، انعطاف پذیری ناحیه کمر (474/0=r و 05/0P<) و توان بی هوازی (559/0=r و 05/0P<) با موفقیت تکواندوکاران نخبه ارتباط معنی داری وجود دارد. همچنین ارتباط بین سن (335/0=r و 149/0P<)، وزن (014/0=r و 935/0P<)، قد (032/0-=r و 392/0P<). طول اندام تحتانی (065/0=r و 068/0P<)، توان هوازی (251/0=r و 286/0P<)، سرعت (224/0=r و 409/0P<)، چابکی (392/0-=r و 086/0P<) و انعطاف پذیری به جلو (180/0=r و 450/0P<) با موفقیت معنی دار نبود. باتوجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت موفقیت در رشته تکواندو به عوامل زیادی بستگی دارد و تکواندوکار موفق مرد باید انعطاف پذیری عالی کمر برای داشتن دامنه حرکات خوب در ناحیه کمر، حفظ تعادل مناسب برای افزایش ضربات امتیازآور در موقعیت های گوناگون و توان بی هوازی زیاد برای انجام ضربات و مهارت های سریع و انفجاری داشته باشد. همچنین احتمال می رود عواملی چون سرعت و چابکی تکواندوکاران باید تقویت شود.
مقایسه آثار دو برنامه تمرینی کم و پر شدت استقامتی بر تغییرات مولکول چسبان سلولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چاقی به عنوان عامل فزاینده بیماری های قلبی و نیز سطوح پلاسمایی مولکولی چسبان سلولی در پیشگویی خطر بروز گرفتگی های عروق کرونر نقش مهمی دارد. ازاین رو هر مداخله ای که آثار مفیدی در این موارد داشته باشد، در توسعه سلامت عمومی بسیار ارزشمند است. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تاثیر دو برنامه تمرینی کم و پرشدت استقامتی بر تغییرات مولکول چسبان سلولی (sICAM-1) پلاسما و نیز ارتباط آن با توزیع چربی و نیمرخ های لیپیدی است. به این منظور 27 آزمودنی از جامعه آماری افراد چاق کم تحرک به ترتیب با میانگین و انحراف استاندارد سن، درصد چربی، وزن و شاخص توده بدنی 34/1? 55/20 سال، 07/4?84/26 درصد، 02/9?05/93 کیلوگرم و 84/2?55/30 کیلوگرم بر مترمربع انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه تجربی تقیم شدند. برنامه تمرین استقامتی در طول 4 ماه، سه جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 60-45 دقیقه و برای گروه تجربی 1 با شدت 45-40 درصد و گروه تجربی 2 با شدت 85-80 درصد ضربان قلب ذخیره اجرا شد. خونگیری پس از 12 ساعت ناشتایی در آغاز و در پایان پس از 48 ساعت از خاتمه تمرینات در شرایط تجربی اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس اختلاف پیش تا پس و آزمون تعقیبی بن فرونی، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t زوجی در سطح معنی داری 05/0 P< تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که سطح ICAM-1 پلاسمایی در دو گروه تجربی کاهش داشته، اما تنها در گروه تجربی 2 معنی دار است (015/0 = P)، از سوی دیگر، تغییرات ICAM-1 در گروه تجربی 2 با گروه کنترل معنی دار است (004/0 = P). بین سطوح ابتدایی sICAM-1 با هر یک از متغیرهای جسمانی و نیمرخ های لیپیدی رابطه معنی داری مشاهده نشد (05/0 P>) . در بخش رابطه مجموع تغییرات در گروه های تجربی یا مجموع تغییرات متغیرهای ترکیب بدنی، بین تغییرات درصد چربی (48/0= R، 012/0 = P) و وزن توده چربی (44/0 =R، 022/0=P) با تغییرات غلظت ICAM-1 همبستگی معنی داری مشاهده شد. سطوح کلسترول، LDL-C و عوامل خطر در گروه تجربی 2 به طور معنی داری کاهش یافت (05/0 P<) . تغییرات معنی دار افزایشی در مقدار HDL-C تنها در گروه پرشدت مشاهده شد (031/0 = P)
بررسی میزان تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای پسران چاق و کم وزن و رابطه آن با آمادگی جسمانی، سطح فعالیت بدنی و ترکیب بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی میزان تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای پسران چاق و کم وزن و تعیین رابطه آن با آمادگی جسمانی، سطح فعالیت بدنی وترکیب بدنی آنان بود. به این منظور 482 نفر از دانش آموزان 9 تا 15 ساله مدارس دولتی (286 نفر) و غیرانتفاعی (196 نفر) در تحقیق شرکت کردند. نمونه گیری در دو مرحله انجام شد؛ در ابتدا نمونه گیری خوشه ای – تصادفی صورت گرفت و تعدادی از مدارس با توجه به موقعیت جغرافیایی انتخاب شدند، سپس دانش آموزان از کلاس های مختلف به صورت تصادفی انتخاب و در تحقیق شرکت داده شدند. قد، وزن و شاخص توده بدنی آزمودنی ها به ترتیب 1/13±149 سانتی متر، 05/14± 32/45 کیلوگرم و 04/4 ±85/19 کیلوگرم بر مترمربع بود. اطلاعات مربوط به تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای به همراه سطح فعالیت بدنی آزمودنی ها از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. برای تعیین رده های وزنی (چاقی، اضافه وزن، وزن قابل قبول و کم وزنی) از Cut off-BMI و صدک های آن استفاده شد. علاوه بر این، میزان آمادگی جسمانی با استفاده از آزمون ایفرد ارزیابی شد. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از ضریب همبستگی کندال، آزمون کروسکال والیس و آزمون یومان ویتنی استفاده شد. نتایج نشان داد بین میزان تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای در پسران دانش آموز چاق و کم وزن تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0 P<)، به طوری که پسران چاق به نسبت پسران کم وزن اوقات بیشتری صرف تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای می کنند. همچنین یافته ها نشان داد بین میزان تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای و سطح فعالیت بدنی، توده چربی، توده بدون چربی و شاخص توده بدنی رابطه معنی داری وجود دارد (05/0 P<)، اما بین میزان آمادگی جسمانی و میزان تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای رابطه معنی داری مشاهده نشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که سطوح بالای تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای با اضافه وزن و چاقی در کودکان همراه است و احتمالاً محدود ساختن زمان تماشای تلویزیون و انجام رایانه ای در جلوگیری از افزایش وزن کودکان مفید است.
بررسی وضعیت اجتماعی – اقتصادی (SES) افراد شرکت کننده در فعالیت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت اجتماعی – اقتصادی (SES) افراد شرکت کننده در فعالیت های ورزشی همگانی استان مازندران بوده است. این پژوهش از جمله پژوهش های زمینه یابی است. نمونه آماری این پژوهش شامل 384 نفر از افراد مذکور بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه، وضعیت اجتماعی – اقتصادی با اعتبار 89% = ? می-باشد. برای تجزیه و تحلیل یافته های این پژوهش از آمار توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) در سطح 05/0 > P استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که از نظر وضعیت اجتماعی – اقتصادی (SES)، 9/83 درصد در طبق? پایین و متوسط به پایین و متوسط، 9/12 درصد در طبقه متوسط به بالا و تنها 2/3 درصد شرکت کنندگان در طبقه بالا قرار دارند. همچنین مشخص گردید که 7/17 درصد دارای وضعیت اقتصادی خوب، 9/23 درصد متوسط به بالا، 1/51 درصد متوسط، 5/3 درصد متوسط به پایین و 8/3 درصد ضعیف می باشند. نتایج مربوط به سطح تحصیلات نیز نشان داد که 7/17 درصد دارای مدرک تحصیلی زیردیپلم، 5/56 درصد دیپلم و فوق دیپلم و 9/26 درصد لیسانس و بالاتر بودند. علاوه بر این، نتایج پژوهش رابطه معنی داری بین میزان مشارکت در ورزش همگانی با وضعیت اجتماعی – اقتصادی (01/0>P)، سطح تحصیلات (05/0>P)، تراکم خانواده (05/0>P) و وضعیت اقتصادی (01/0>P) افراد شرکت کننده را نشان داد. بنابراین به نظر می رسد که شرکت-کنندگان در فعالیت های ورزش همگانی عمدتاً از طبقات متوسط و متوسط به پایین هستند. لذا برنامه ریزی جهت حذف موانع برای افزایش مشارکت طبقات پایین و جلب نظر افراد طبقات متوسط به بالا و بالا که حضور کمرنگ تری در این عرصه دارند، به منظور ارتقای سطح بهداشت ورزشی آحاد مردم در فعالیت های ورزش همگانی، امری ضروری به نظر می رسد.
تأثیر زمان روز بر سوخت و ساز چربی در طی فعالیت بدنی زیر بیشینه و دوره بازیافت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر زمان روز بر شاخص های سوخت و ساز چربی در زمان استراحت و در پاسخ به فعالیت بدنی زیر بیشینه و دوره بازیافت (ریکاوری) بوده است. در این پژوهش، تعداد 9 مرد سالم با (میانگین± انحراف معیار ، سن 5 ± 26 سال، وزن 9/5 ± 74 کیلوگرم و قد6/4 ±4/177 سانتی متر) در دو روز مجزا و با فاصله سه روز، دو جلسه دویدن با شدت 65درصد اکسیژن مصرفی اوج را برای مدت 45 دقیقه روی نوارگردان در صبح (ساعت 8) و بعد از ظهر (ساعت 20) اجرا کردند. ضربان قلب در طی دوره فعالیت ثبت شد و سه نمونه خونی سیاهرگی قبل از فعالیت، سریعاً بعد از فعالیت و بعد از 30 دقیقه بازیافت غیر فعال گرفته شد. نمونه های خونی برای اندازه گیری اسید چرب آزاد استریفیه نشده (NEFA)، گلیسرول، بتا هیدروکسی بوتیرات، لاکتات و گلوکز تجزیه و تحلیل شدند. مقدار سوخت و ساز چربی و کربوهیدرات برای دوره های 5 دقیقه ای در قبل از فعالیت بدنی، سریعاً بعد از فعالیت و 5 دقیقه آخر دوره بازیافت با استفاده از VCo2 و VO2به دست آمده از گازهای تنفسی محاسبه شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها نشان داد که غلظت گلیسرول و NEFA در هر دو جلسه صبح و بعدازظهر بعد از 45 دقیقه دویدن افزایش معنی داری (05/0P<) داشت و در پایان دوره بازیافت به سطح قبل از ورزش بازگشت. بتا هیدروکسی بوتیرات در طی فعالیت زیر بیشینه، تغییر معنی داری نداشت اما در طی دوره بازیافت دارای افزایش معنی داری بود. بین مقادیر استراحتی تمامی شاخص ها به استثنای NEFA در صبح و بعد از ظهر تفاوت معنی داری مشاهده نشد. غلظت استراحتی NEFA در بعد از ظهر به طور معنی داری (05/0P<) بالاتر از صبح بود. با این حال، زمان روز بر پاسخ شاخص های متابولیکی خون به ورزش تأثیر معنی داری نداشت. میزان سوخت کربوهیدرات به طور معنی داری در 5 دقیقه بعد از ورزش بالاتر از داده های قبل از ورزش بود و همچنین در طی دوره بازیافت، کاهش داشت، در حالی که سوخت چربی در طی ورزش بدون تغییر، و در دوره بازیافت، افزایش نشان داد. تفاوت معنی داری بین سوخت چربی و کربوهیدرات در زمان استراحت و در پاسخ به ورزش در دو جلسه صبح و بعد از ظهر مشاهده نشد. بر اساس یافته های این تحقیق می توان نتیجه گیری کرد که زمان روز بر پاسخ شاخص های سوخت وساز چربی به ورزش زیر بیشینه در مردان تأثیری ندارد و تغییرات این شاخص ها در طی فعالیت زیر بیشینه، وابسته به زمان روز نمی باشد.
رابطه بین ویژگی های آنتروپومتری و برخی قابلیت های فیزیولوژیکی بازیکنان فوتبال زن، مطابق با پست های بازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین رابطه بین ویژگی های آنتروپومتری و برخی قابلیت های فیزیولوژیکی زنان فوتبالیست، مطابق پست های بازی آنها بود. از 75 بازیکن سه تیم برتر باشگاه های کشور(سایپا، پیکان و آزاد) 38 بازیکن (8 دروازه بان، 10 مدافع، 10 هافبک و 10 فوروارد) با دامنه سنی 18 – 25 سال و سابقه قهرمانی 3- 5 سال، از طریق نمونه گیری تصادفی-طبقه ای انتخاب شدند. متغیرهای آنتروپومتریک (وزن، قد، شاخص توده بدنی و درصد چربی بدن) و فیزیولوژیکی (توان هوازی، توان بی هوازی، چابکی و سرعت) بازیکنان اندازه گیری شد. نتایج تحلیل واریانس (ANOVA) و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که دروازه بان ها بلندتر، سنگین تر و دارای شاخص توده بدنی بالاتری نسبت به بازیکنان سایر پست ها بودند. در مقابل، فورواردها سبک تر، کوتاه تر و درصد چربی بدن کمتری نسبت به سایر پست ها داشتند. هافبک ها توان هوازی بالاتر و فورواردها و دروازه بان ها توان بی-هوازی بالاتری نسبت به بازیکنان سایر پست ها داشتند. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد متغیر وزن با زمان 20 متر سرعت (54/0- , r= 001/0 P<) و زمان چابکی (38/0- , r= 01/0 P<) رابطه دارد. همچنین متغیر درصد چربی بدن با توان هوازی (38/0- , r= 01/0 P<)، توان بی هوازی (54/0- , r= 001/0 P<)، زمان 20 متر سرعت (24/0-r= ,05/0 P<) و زمان چابکی (25/0-r= ,05/0 P<) مرتبط بود. نتایج نشان دهنده این واقعیت است که فشار کاری فیزیولوژیکی متفاوت در هر پست، به تفاوت نیم رخ بدنی منجر می شو؛ بنابراین باید برنامه تمرینی ویژه ای مطابق با شرایط بدنی بازیکنان برای هر پست در نظر گرفته شود.
تعیین جایگاه فعالیت های ورزشی در نحوه گذران اوقات فراغت دانشجویان دانشکده علوم اقتصادی و تعیین ارتباط آن با برخی از عوامل اثرگذار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف تعیین جایگاه فعالیت های ورزشی در نحوه گذران اوقات فراغت دانشجویان دانشکده علوم اقتصادی و تعیین ارتباط آن با برخی از عوامل اثرگذار، انجام شد. تحقیق حاضر توصیفی و از نوع میدانی بود و 406 نفر از دانشجویان پسر و دختر با میانگین سنی 8/21 سال که دوره کارشناسی ناپیوسته را در دانشکده علوم اقتصادی میگذرانند به عنوان نمونه های تحقیق انتخاب شدند و به پرسشنامه محقق ساخته ای که در این زمینه تهیه شده و پایایی و روایی آن به ترتیب با دو روش آزمون آلفای کرونباخ (81/0 = α) و نظرخواهی از افراد متخصص و استادان تربیت بدنی مورد تأئید قرار گرفته بود، پاسخ دادند. با استفاده از روش های آمار توصیفی اطلاعات حاصله در جدول ها و نمودارهایی ثبت و دسته بندی شد و به منظور یافتن ارتباط بین داده ها از روش مجذور کای(K2 ) « خی دو» در سطح اطمینان 99% و ا %= α استفاده شد. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که 99/67درصد از نمونه ها از سلامتی کامل برخوردار بودند. و ساعات فراغت آنان در ایام تعطیل و مدیریت ورزشی (پژوهشکده تربیت بدنی) تابستان برای پسران 466 دقیقه و دختران 409 دقیقه در روز بود که بیشترین درصد به عصرها و ساعت 16 به بعد اختصاص داشت. در ایام تعطیلات مدیریت ورزشی (پژوهشکده تربیت بدنی) تابستان مطالعه غیردرسی و فعالیت های ورزشی، و در ایام تحصیل استراحت و تماشای تلویزیون عمده ترین شیوه های گذران اوقات فراغت دانشجویان بود. عمده ترین فعالیت ورزشی نمونه های تحقیق به ترتیب به پیاده روی در پارک و بوستان های شهری، فوتبال، بدنسازی، دویدن و شنا اختصاص داشت، ضمن اینکه کسب نشاط و احساس لذت با 21/42 درصد عامل اصلی گرایش نمونه ها به سمت فعالیت های ورزشی بود که 61/83 درصد از نمونه ها امکانات دانشکده را در این خصوص ضعیف ارزیابی کردند. همچنین نتایج حاصله حاکی از آن بود که بین جنسیت، تأهل و تجرد، رشته تحصیلی، سلامتی و میزان درآمد ماهیانه با میزان اوقات فراغت دانشجویان رابطه معنیدار در حد 1% = α وجود دارد، ضمن اینکه بین جنسیت، سلامتی، میزان درآمد ماهیانه و تأهل با پرداختن به فعالیت های ورزشی، رابطه معنیدار در حد 1%=α مشاهده شد. پژوهش حاضر گویای آن است که اکثر نمونه های تحقیق معتقدند بهره مندی مطلوب از فعالیت های فوق برنامه و فعالیت های ورزشی دانشکده در ایام فراغت موجب سلامتی جسم و روح ، بهبود روند تحصیلی و روابط اجتماعی آنان میشود و در صورت دسترسی به امکانات ورزشی، در بین سایر فعالیت ها پرداختن به فعالیت های ورزشی را اولویت اول خود میدانند و رشته شنا را بر سایر رشته ها ترجیح میدهند.