فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۱۰٬۹۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به منظور بررسی اثر مکمل کافئین در پی ویلچررانی تناوبی پیشرونده بر اسید چرب آزاد (FFA) ، لاکتات (LA) ، اپی نفرین و نوراپی نفرین در افراد معلول پاراپلژیک انجام شد. آزمودنی ها تحقیق 7 فرد معلول قطع نخاعی پاراپلژیک با فلج اندام تحتانی با میانگین سنی 13/2 ±9/38 ، درصد چربی 89/6 ±53/26 و وزن 12/4 ±33/82 بودند. آزمودنی ها در دو مرحله ویلچررانی سرعتی و تناوبی را با یک هفته فاصله بین دو مرحله اجرا کردند که در مرحله اول بدون مصرف کافئین و در آزمون دوم با مصرف کافئین انجام گرفت. آزمودنی ها مکمل کافئین را (6 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) یک ساعت قبل از اجرای آزمون و به صورت محلول در آب ولرم مصرف کردند. از آزمون t همبسته برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. کلیه اطلاعات در سطح(05/0 P£ ) محاسبه شد. نتایج حاصله نشان داد که تغییرات اسید چرب آزاد (FFA)، اپی نفرین و نوراپی نفرین درمرحله فعالیت بدون مصرف کافیئن معنی دار نبود ولی میزان لاکتات (LA) افزایش معنی داری داشت (05/0 P£). اطلاعات به دست آمده پس از مصرف کافئین نشان داد که تغییرات اسید چرب آزاد (FFA)، لاکتات و اپی نفرین معنی دار بوده و بیانگر افزایش در این متغیرها بود (05/0 P£) ، ولی مقدار نوراپی نفرین تغییر معنی داری نشان نداد. با توجه به یافته های حاصله می توان نتیجه گرفت که مصرف کافئین با تحریک لیپولیز از طریق تحریک رهایش هورمون های اپی نفرین و نوراپی نفرین موجب افزایش سوخت و ساز چربی در افراد معلول پاراپلژی می شود که در نتیجه آن برداشت سلولی چربی ها افزایش می یابد و در نهایت این فرایند به کنترل وزن افراد معلول کم تحرک کمک می کند.
بررسی ارتباط بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر با علائم روحی توأم با سندرم پیش از قاعدگی و ورزش صبحگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر با علائم روحی توأم با سندرم پیش از قاعدگی و ورزش صبح گاهی است. جامعه آماری تحقیق 300 نفر از دانش آموزان دختر راهنمایی مدارس شبانه روزی شهرستان سبزوار در سال تحصیلی 89- 90 بود که در دو مدرسه مشغول به تحصیل بودند. از میان دو مدرسه، یک مدرسه به-طور تصادفی برای نمونه تحقیق انتخاب شد. از 150 دانش آموز این مدرسه، 90 نفر که دارای سندرم پیش از قاعدگی بودند به طور هدفمند برای شرکت در تحقیق انتخاب و پس از همسان سازی بر مبنای قد، وزن و سن به طور تصادفی به دو گروه 45 نفری تجربی و شاهد تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت هشت هفته قبل از ورود به کلاس درس به ورزش صبح-گاهی پرداخت در حالی که گروه شاهد در مدت فوق ورزش صبح گاهی انجام نداد. قبل از شروع دوره تمرینی هشت هفته ای از هر دو گروه در وضعیت عادی و دوره سندرم پیش از قاعدگی پیش آزمونی از درس ریاضی گرفته شد و پس از پایان دوره، مجدداً از هر دو گروه در وضعیت عادی و دوره سندرم پیش از قاعدگی پس آزمونی از درس مذکور گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل نتایج آزمون ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی از جمله کلموگروف - اسمیرنف، t استودنت، ANOVA، آزمون تعقیبی LSD و ضریب هبستگی پیرسون و نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد ورزش صبح گاهی بر پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی تأثیر مثبت دارد. علائم روحی توأم با سندرم پیش از قاعدگی بر پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی تأثیر منفی می گذارد و ورزش صبح گاهی موجب کاهش تأثیر منفی علائم روحی توأم با سندرم پیش از قاعدگی بر پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی می شود.
اثر یک دوره تمرین تناوبی شدید بر منتخبی از شاخص های عملکرد هوازی، بی هوازی و هماتولوژیکی ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی اثر یک دوره تمرینات تناوبی شدید بر منتخبی از شاخص های عملکرد هوازی، بی هوازی و هماتولوژیکی انجام شد. 15 کشتی گیر تمرین کرده به طور تصادفی به دو گروه (تجربی=8، کنترل=7) تقسیم شدند. پیش و پس از تمرینات آزمودنی-ها 1) آزمون فزاینده برای تعیین حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max)، سرعت در VO2max (vVO2max)، سرعت در آستان لاکتات (vLT) و حداکثر نبض اکسیژن (VO2/HRPeak)، 2) آزمون زمان تا واماندگی با vVO2max (Tmax) و 3) پروتکل RAST را برای تعیین حداکثر برون ده توان (PPO) و میانگین برون ده توان (MPO) اجرا کردند. نمونه های خونی استراحتی، در پیش و پس از تمرینات جمع آوری شد. هر 2 گروه برنامه تمرین کشتی مشابه را به مدت 4 هفته دنبال کردند در حالی که گروه تجربی در کنار برنامه تمرین کشتی، آزمون دویدن سرعتی بی هوازی (RAST) را به عنوان یک پروتکل تمرین تناوبی شدید، دو جلسه در هر هفته اجرا می کردند. اختلاف بین پیش و پس از تمرینات در گروه ها با آزمون تی زوجی و اختلاف بین گروه ها با آزمون تی مستقل و اندازه اثر برای همه متغیرها اندازه-گیری شد. پس از تمرینات، VO2max(4/5%)، vVO2max(1/3%)، vLT(1/4%)، حداکثر نبض اکسیژن (7/7%) و Tmax(1/32%) در گروه تجربی به گونه ای معنی دار افزایش یافت (05/0>P). حداکثر برون ده توان (9/34%) و میانگین برون ده توان (3/29%) در گروه تجربی به گونه ای معنی دار افزایش یافت، اما تغییری در گروه کنترل مشاهده نشد. همچنین افزایشی معنی دار در مقدار هموگلوبین (7/6%)، میانگین وزن هموگلوبین در گلبول قرمز (9/4%) و میانگین غلظت هموگلوبین در گلبول قرمز (4/4%) در گروه تجربی مشاهده شد (05/0>P). یافته های حاضر پیشنهاد می کند که یک دوره تمرینات تناوبی شدید در مدت زمان کوتاه و با حجم بسیار کم تمرینات (4 دقیقه در هر جلسه) موجب بهبود در اجرای هوازی و بی هوازی می-شود که این افزایش با تغییرات هماتولوژیکی نیز همراه است.
نیمرخ آسیب های سه گانه کاران مرد ایران
حوزههای تخصصی:
ورزش سه گانه، یکی از رشته های ورزشی پرهیجان و بسیار محبوب است. از آنجا که ورزش سه گانه شامل موادی چون شنا، دوچرخه سواری و دو است، عوامل خطرزای زیادی در آن موجب ایجاد آسیب در ورزشکاران می شوند، از این رو هدف از این تحقیق بررسی ویژگی های آسیب ها در ورزشکاران سه گانه بود. به این منظور اطلاعات مربوط به آسیب های یک سال گذشته 60 ورزشکار زبده سه گانه شرکت کننده در مسابقات قهرمانی کشور (بوشهر) از طریق برگه گزارش آسیب گردآوری و به وسیله آزمون خی دو تجزیه و تحلیل شد. در مجموع 123 آسیب گزارش شد (حدود 2 آسیب در سال برای هر ورزشکار). در مقایسه با بالاتنه، تعداد بیشتری از آسیب ها در پایین تنه (78 درصد) رخ داد. ساق پا (28 درصد)، شانه (22 درصد)، زانو (21 درصد) و مچ پا (11 درصد) بیشترین تعداد آسیب را به خود اختصاص دادند (05/0P<) و 67/42= 2). متداول ترین نوع آسیب ها درد جلوی ساق پا (26 درصد)، درد شانه (22 درصد)، درد زانو (15 درصد) و خراشیدگی و کوفتگی (14 درصد) بود (05/0 P< و 43/13=2). استفاده بیش از حد (30 درصد)، مهم ترین علت وقوع آسیب ها (05/0 P< و 95/35=2) و بعد از آن تغییر محل دویدن (19 درصد)، کفش نامناسب (15 درصد) و گرم کردن ناکافی (13 درصد)، از دیگر علل اصلی وقوع آسیب ها بودند. آسیب های غیربرخوردی (83 درصد) به طور معنی داری از آسیب های برخوردری (17 درصد) بیشتر بود (05/0P< و 34/53 = 2). آسیب های روی داده در زمان تمرین (76 درصد) بیشتر از آسیب های زمان مسابقه (24 درصد) بود (05/0P< و 26/32=2) . آسیب های روی داده در مرحله دویدن (51 درصد) بیشتر از آسیب های روی داده در مرحله دوچرخه سواری (27درصد) و شنا (22 درصد) بود (05/0P< و 14/18=2). از نظر شدت آسیب ها، بیشتر آسیب ها خفیف (85 درصد) بود (05/0P< و 53/61= 2). آسیب های سمت راست (64 درصد) به طور معنی داری بیشتر از آسیب های سمت چپ بود (05/0P< و 95/9= 2) از یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت که بیشتر آسیب ها در پایین تنه و در مرحله دویدن رخ دادند و ساق پا و شانه مستعدترین نواحی آسیب در ورزشکاران سه گانه بودند و دلیل اصلی وقوع آسیب ها نیز استفاده بیش از حد بود. ازاین رو پیشنهاد می شود که دست اندرکاران پزشکی تیم ها، بدنسازان، ورزشکاران و مربیان به نکات مذکور توجه داشته باشند و همچنین طی برنامه های پیشگیری از آسیب، این موارد را مد نظر قرار دهند.
رابطه بین توان هوازی و توانایی تکرارهای سرعتی در فوتبالیست های جوان با VO2 max سطوح مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ورزش هایی مانند فوتبال که ماهیت تناوبی دارند، ورزشکاران باید به سرعت خود را برای فعالیت بعدی آماده کنند. شناخت ویژگی های دوره بازگشت به حالت اولیه سریع تر و حداقل افت در سرعت، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف اصلی این مطالعه، تعیین رابطه بین توان هوازی و توانایی تکرارهای سرعتی در فوتبالیست های جوان با سه سطح مختلفی از حداکثر اکسیژن مصرفی بوده است. تعداد 41 نفر از بازیکنان تیم ملی جوانان و نیز لیگ دسته اول تهران در سه گروه با حداکثر اکسیژن مصرفی پائین30/2 ± 22/ 37 میلی لیتر/کیلو گرم/دقیقه (تعداد =18نفر، سن9/0 ±1/17 سال، قد 34/5 ± 6/170 سانتی متر، وزن 05/5±1/67 کیلو گرم)، حداکثر اکسیژن مصرفی متوسط 97/1 ± 46/46 میلی لیتر/کیلو گرم/دقیقه (تعداد = 13نفر، سن 76/0 ± 6/17 سال، قد 84/4 ± 8/173 سانتی متر، وزن 92/4 ± 9/65 کیلوگرم)، و حداکثر اکسیژن مصرفی بالا 52/1 ± 63/55 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه (تعداد = 10نفر، سن 69/0 ± 40/17 سال، قد 23/3 ± 177 سانتی متر، وزن 94/3 ± 40/71 کیلوگرم) به صورت در دسترس در این پژوهش شرکت کردند. برای ارزیابی حداکثر اکسیژن مصرفی(max VO2)، از آزمون ورزشی فزاینده تا سر حد خستگی روی تردمیل و با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی و توانایی تکرارهای سرعتی(RSA) از آزمون میدانی RAST استفاده شد. میزان تجمع لاکتات نیز قبل و بعد از پروتکلRSA ، در دو گروه حداکثر اکسیژن مصرفی متوسط و بالا اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0>P استفاده شد. براساس نتایج تحقیق حاضر، بین حداکثر اکسیژن مصرفی با شاخص افت سرعت در گروه حداکثر اکسیژن مصرفی پائین، رابطه معنی دار ( 86/0 = r، 001/0=p) و گروه با حداکثر اکسیژن مصرفی متوسط عدم رابطه معنی دار (14/0 = r، 63/0= p) و گروه با حداکثر اکسیژن مصرفی بالا، رابطه معنی دار منفی ( 64/0 - = r، 04/0 = p ) به دست آمد. بین تجمع لاکتات با شاخص افت سرعت در گروه با حداکثر اکسیژن مصرفی متوسط (005/0 = r، 98/0= p ) و گروه با حداکثر اکسیژن مصرفی بالا (27/0 = r، 45/0 = p) نیز رابطه معنی داری مشاهده نشد. شاید بازسازی منابع درون عضلانی به آمادگی هوازی افراد ارتباط داشته باشد، اما به جز حداکثر اکسیژن مصرفی و تجمع لاکتات، عوامل دیگری نیز در توانایی تکرار های سرعتی مؤثرند. به طور کلی، نتایج تحقیق حاضر نشان می دهند که بین حداکثر اکسیژن مصرفی و توانایی تکرار فعالیت های سرعتی رابطه ای به شکل منحنی نرمال وجود دارد.
بررسی رابطه میان موقعیت قرارگیری استخوان کتف و استقامت عضلات کمربند شانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه میان موقعیت قرار گیری استخوان کتف و اتساقمت عضلات کمربند شانه ای است بر این اساس 50 نمونه آماری سالم از بین دانش آموزان پسر 11 ساله شهر تهران به صورت غیر تصادفی هدف دار انتخاب و به دو گروه همگن 25 نفری شامل آزمودنی های کتف نزدیک با میانگین قد 58/4+32/144 و وزن 37/6+24/39 و آزمودنی های کتف دور با میانگین قد 91/3+78/145 و وزن 75/4+44/41 تقسیم شدند سپس برای اندازه گیری استقامت و ضعف عضلات کمربند شانه دو آزمون کشش با رفیکس خوابیده ایپرد و تست حرکت جانبی استخوان کتف کیبلر LSST مورد استفاده قرار گرفت تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t استیودنت انجام شد کلیه محاسبات نیز توسط نرم افزار 0 .11/Spss صورت پذیرفت یافت های پژوهش نشان داد بین موقعیت قرار گیری استخوان کتف و استقامت عضلات کمربند شانه همبستگی 43/0- =r وجود دارد 01/0< p همچنین نتایج آزمون کشش بارفیکس خوابیده حاکی از این بود که استقامت عضلات کمربند شانه گروه کتف نزدیک را بیشتر از گروه کتف دور نشان داد ولی این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود 05/0=p نتایج به دست آمده نشان می دهد که آزمون های گروه کتف نزدیک استقامت بیشتری در عضلات کمربند شانه دارند هر چند در آزمون LSST تفاوت معنی داری مشاهده نشد
تأثیر آرایش تمرین و نوع ارائه بازخورد بر عملکرد و یادگیری برنامه حرکتی تعمیم یافته و پارامتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر آرایش تمرین (قالبی، زنجیره ای و تصادفی) و نوع ارائه بازخورد (خودکنترلی و جفت شده) بر عملکرد و یادگیری برنامه حرکتی تعمیم یافته و پارامتر اجرا شد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانشجویان پسر مقطع کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی بود. نمونه آماری تحقیق نیز شامل 180 دانشجوی داوطلب راست دست با میانگین سنی 1.5±21 سال بود که به طور تصادفی به 12 گروه 15 نفری در دو آزمایش جداگانه تقسیم شدند. هر آزمایش شامل 6 گروه قالبی، زنجیره ای و تصادفی خودکنترلی و جفت شده و مراحل پیش آزمون، مرحله اکتساب و آزمون های یادداری و انتقال بود. تکلیف آزمودنی ها در آزمایش اول، تعقیب هدف نوری روی دستگاه پیروی سنج چرخان با برنامه حرکتی ثابت (مربع) و پارامتر متغیر (سرعت های 20، 30 و 40 دور در دقیقه) و در آزمایش دوم، تعقیب هدف نوری با پارامتر ثابت (20 دور در دقیقه) و برنامه حرکتی متغیر (مربع، دایره و مثلث) با آرایش تمرین و ارائه بازخورد متفاوت بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه، تحلیل واریانس عاملی مرکب، تحلیل واریانس عاملی مرکب با اندازه گیری های تکراری و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح P<0.05 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که در هر دو آزمایش، عملکرد گروه های قالبی خودکنترلی و جفت شده در مرحله اکتساب نسبت به گروه های دیگر معنی دار بود. همچنین عملکرد گروه های آزمایش اول (پارامتر) در آزمون های یادداری و انتقال تفاوتی معنی دار با یکدیگر نداشت، اما در آزمایش دوم عملکرد گروه های تصادفی خودکنترلی و جفت شده نسبت به گروه های دیگر معنی دار بود (P<0.05). از سوی دیگر، عملکرد گروه های بازخورد خودکنترلی در هر دو آزمایش از گروه های بازخورد جفت شده در تمامی مراحل آزمون بهتر بود (P<0.05). به طور کلی، نتایج این پژوهش اثر سودمند بازخورد خودکنترلی بر یادگیری برنامه حرکتی تعمیم یافته نسبت به پارامتر را نشان می دهد و از جدایی نظری این فرآیندها حمایت می کند. همچنین نتایج نشان داد که فراگیران گروه خودکنترلی در هر دو آزمایش به طور عمده پس از کوشش های خوب درخواست بازخورد نموده اند که این نتیجه در مقابل دیدگاه هدایت (سالمونی و همکاران، 1984) قرار می گیرد.
رابطه بین سبک رهبری و منبع قدرت مربیان تیم های لیگ برتر والیبال کشور از دیدگاه بازیکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سبک رهبری و منبع قدرت مربیان تیم های لیگ برتر والیبال کشور از دیدگاه بازیکنان و اهداف فرعی تحقیق، اولویت بندی سبک های رهبری و منابع قدرت مربیان بود. به این منظور کلیه بازیکنان لیگ برتر والیبال کشور در سال 1387 به پرسشنامه های مقیاس رهبری در ورزش (چلادورای و صالح، 1980) و اعمال قدرت (سوسمان و دیپ، 1989) پاسخ دادند. روایی این پرسشنامه ها توسط 10 نفر از استادان مدیریت ورزشی تایید و ضریب پایایی آنها به ترتیب از روش آلفای کرونباخ (83/0=a) و کودر ریچاردسون 21 (70/0= r21) به دست آمد. از مجموع 157 پرسشنامه توزیع شده، اطلاعات 142 پرسشنامه برگشتی (44/90%) با استفاده از آزمون های کلموگروف - اسمیرنوف، فریدمن و ضریب همبستگی اسپیرمن تجزیه و تحلیل شد. روش تحقیق همبستگی است. تحلیل داده ها نشان داد که مربیان به ترتیب از سبک های آموزش و تمرین، حمایت اجتماعی، بازخورد مثبت، آمرانه و دموکراتیک استفاده می کنند. همچنین منابع قدرت مربیان به ترتیب عبارت است از: قدرت تخصص، قانونی، مرجعیت، پاداش و اجبار. در بین مولفه های سبک رهبری و منبع قدرت، تنها بین سبک آموزش و تمرین با قدرت تخصص (05/0p< ، 173/0= r) و نیز سبک حمایت اجتماعی با قدرت تخصص (05/0p< ، 165/0= r) در آزمودنی ها همبستگی مثبت و معنی دار مشاهده شد. نتایج با توجه به نظریه رهبری وضعی هرسی و بلانچارد قابل توجیه است، ولیکن با توجه به بدیع بودن حوزه پژوهش، به نظر می رسد قضاوت بهتر و دقیق تر مستلزم پژوهش های بیشتری است.
مقایسه دیدگاه مربیان شنا و متخصصان تربیت بدنی وعلوم ورزشی در خصوص شاخص های استعدادیابی شنای استقامتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعدادیابی در ورزش قهرمانی جایگاه ویژه ای دارد و رشته شنا نیز از این امر مستثنی نیست و جهت یافتن شناگران نخبه باید از روند استعدادیابی استفاده نمود. هدف پژوهش مقایسه دیدگاه مربیان شنا و متخصصان تربیت بدنی وعلوم ورزشی در خصوص شاخص های استعدادیابی شنای استقامتی بود. به این منظور از مربیان شنا و متخصصان تربیت بدنی و علوم ورزشی شهر تهران که تعدادشان به ترتیب 102 و 117 نفر بود به عنوان جامعه آماری استفاده گردید. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای و طبق جدول مورگان حجم نمونه از طبقه مربیان 64 نفر و ازطبقه متخصصین تربیت بدنی 74 نفر تعیین گردید. سپس توسط پرسشنامه گائینی(1382) که به روش لیکرت تنظیم شده بود، از آزمودنیها نظر سنجی بعمل آمد. از آزمون «کلموگراف- اسمیرنوف» جهت سنجش توزیع طبیعی داده ها و از آزمون ناپارامتریک «یومن ویتنی» جهت مقایسه نظرات مربیان و متخصصان استفاده شد.
نتایج: مربیان شنا و متخصصان تربیت بدنی ، شاخص های حداکثر اکسیژن مصرفی، انگیزه درونی، هماهنگی، قدرت شناوری، مقاومت در برابر خستگی و تحمل در برابر تنش را مهمترین معیارهای تاثیر گذار بر شنای استقامتی دانستند. نتایج نشان داد بین دیدگاه مربیان و متخصصان تربیت بدنی در شنای استقامتی بین شاخص های مقاومت در برابر خستگی، ظرفیت حیاتی،استقامت عضلانی، استقامت عمومی، توده خالص بدن،توان بی هوازی،چابکی، توان هوازی بیشینه، درصد چربی بدن، انعطاف پذیری شانه، سرعت عکس العمل، انگیزه درونی و تیپ بدنی در سطح معنی داری 0/05> p تفاوت معنی داری وجود دارد. پیشنهاد می شود مربیان شنا جهت گزینش شناگران نخبه استقامتی از شاخص های استعدادیابی مشترک بین مربیان و متخصصین استفاده نمایند.
ارتباط جهت گیری ورزشی و اضطراب رقابتی در ورزشکاران شرکت کننده در دهمین المپیاد ورزشی دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط جهت گیری ورزشی و اضطراب رقابتی در ورزشکاران زن و مرد رشته های ورزشی تیمی و انفرادی شرکت کننده در دهمین المپیاد ورزشی دانشگاه های سراسر کشور در سال 1389 است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی و روش تحقیق همبستگی است. به این منظور، 688 نفر (351 مرد و 337 زن) با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده از بین دانشجویان شرکت کننده در این مسابقات انتخاب شدند. نخست کل آزمودنی های انتخاب شده، در اردوی آمادگی به منظور شرکت در این مسابقات، پرسشنامة جهت گیری ورزشی گیل را تکمیل کردند، سپس چند ساعت قبل از مسابقه به پرسشنامة اضطراب رقابتی مارتنز پاسخ دادند. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانة همزمان، آزمون آماری تحلیلی واریانس چند متغیره (ANOVA) و آزمون آماری تی مستقل (t.test) بررسی شد. نتایج نشان داد که جهت گیری ورزشی، اضطراب رقابتی را پیش بینی می کند. در واقع با افزایش رقابت طلبی و هدف گرایی، اضطراب رقابتی کاهش اما با افزایش تمایل به پیروزی، اضطراب رقابتی نیز افزایش یافت. همچنین مشاهده شد زنان ورزشکار نسبت به مردان ورزشکار مضطرب تر بودند (001 /0=P) . ضمن اینکه اضطراب رقابتی ورزشکاران رشته های انفرادی نسبت به ورزشکاران رشته های ورزشی تیمی بیشتر بود (004 /0=P) . در نهایت، نتایج نشان داد که مردان ورزشکار رقابت طلب تر بودند و تمایل به پیروزی بیشتری نسبت به زنان ورزشکار داشتند، درحالی که زنان ورزشکار هدف گراتر از مردان ورزشکار بودند (002 /0=P) ، اما بین جهت گیری ورزشی ورزشکاران
رشته های تیمی و انفرادی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05 /0P>).
بررسی ارتباط بین قدرت و انعطاف عضلات تنه با میزان قوس کایفوز پشتی در دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقصان در قدرت و انعطاف عضلات اگر در سطح مهره های ستون مهره ها به خصوص قسمت پشتی به وجود آید، می تواند هم راستایی آن را به هم زده و از حالت طبیعی خارج کند. هدف از انجام این تحقیق بررسی ارتباط بین قدرت و انعطاف عضلات تنه با میزان قوس کایفوز پشتی در دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی بود. آزمودنی های این تحقیق را 67 دانش آموز در دسترس با میانگین و انحراف استاندارد سن (سال) 83/0±15/13، وزن (کیلوگرم) 06/12±57/52 و قد (سانتی متر) 59/8±40/157 تشکیل دادند. به منظور ارزیابی راستای ستون مهره ها، از دستگاه اسپاینال ماوس استفاده شد. قدرت عضلات بازکننده ستون مهره ها و قدرت عضلات نزدیک کننده کتف با استفاده از دستگاه دینامومتر اندازه گیری شد. اندازه گیری انعطاف پذیری تا کننده های کمربند شانه ای توسط آزمون بلند کردن دست ها از زمین در حالت درازکش و انعطاف عضلات سینه ای شکمی توسط آزمون باز کردن تنه در حالت درازکش انجام گرفت. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون، ارتباط معنی داری بین کایفوز پشتی با تمام متغیرهای پیش بین(قدرت عضلات بازکننده پشت(55/0-=r )، قدرت عضلات نزدیک کننده کتف(46/0-=r )، انعطاف عضلات تاکننده کمربند شانه ای(50/0-=r ) و انعطاف عضلات سینه ای شکمی(46/0-=r ) در سطح 05/0 نشان داد. نتایج رگرسیون چند متغیره سه الگوی پیش بین را معرفی کرد که در سومین و مهم ترین الگوی پیش بین، متغیرهای قدرت عضلات بازکننده پشتی(38/0-=β) و انعطاف عضلات سینه ای شکمی(26/0-=β )، انعطاف عضلات تاکننده کمربند شان ای(25/0-=β ) به عنوان مهم ترین پیشگوها برای میزان تغییرات کایفوز پشتی معرفی شدند(39/17= 63و3 F و 009/0> P و 45/0= R2 ). با توجه به نتایج تحقیق چنین به نظر می رسد با کاهش قدرت عضلات بازکننده تنه و نزدیک کننده کتف، کاهش انعطاف عضلات سینه ای شکمی و نیز تاکننده کمربند شانه ای، میزان قوس کایفوز پشتی افزایش می یابد.
پیش بینی توان صحه گذاری ورزشکاران بر قصد خرید مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، پیش بینی توان صحه گذاری ورزشکاران بر قصد خرید مشتریان بود. این تحقیق به صورت مطالعه موردی بر روی حسین رضازاده انجام گرفت. بدین منظور از پرسشنامه استاندارد ابعاد صحه گذاری ورزشکار (برانستین2005) و پرسشنامه تجانس ورزشکار/ محصول (کامیس و گوپتا 1994) استفاده شد. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق، تعداد 30 پرسشنامه در یک مطالعه مقدماتی بر روی مشتریان یکی از فروشگاه های شهروند که به طور کاملا تصادفی انتخاب شده بود، توزیع شد و ضریب آلفای کرونباخ آن 92/0 بدست آمد. با توجه به واریانس نمونه مقدماتی با استفاده از فرمول حجم نمونه مورگان برای جامعه نامحدود، سطح اطمینان 95 درصد و خطای 5 درصد، تعداد نمونه مورد نیاز برابر 217 عدد برآورد شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون تحلیل فریدمن، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون) همزمان استفاده گردید. نتایج نشان داد براساس رتبه میانگین به دست آمده به ترتیب مهم ترین مولفه های ابعاد صحه گذاری حسین رضازاده از بالاترین ارزش عبارت بودند از: توان ستاره بودن (4.21µ= )، شخصیت دوست داشتنی (3.99µ=)، منبع جذابیت ورزشکار ( 3.96µ=)، صداقت حرفه ای (3.52µ=) و تیپ شخصیتی (3.29µ=). هم چنین بین تمامی مولفه های ابعاد صحه گذاری ورزشکار (توان ستاره بودن، منبع جذابیت، شخصیت دوست داشتنی، صداقت حرفه ای و تیپ شخصیتی) با قصد خرید مشتریان همبستگی معناداری وجود داشت (01/0P<). در نهایت از میان ابعاد صحه گذاری ارائه شده، تنها عوامل منبع جذابیت و صداقت حرفه ای ورزشکار، قابلیت پیشگویی میزان قصد خرید مشتریان را نشان دادند. با عنایت به یافته ها می توان حسین رضازاده را به عنوان یک صحه گذار معتبر در تبلیغات از طریق ورزش معرفی نمود.
مقایسه و ارتباط بین عزت نفس و آمادگی جسمانی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، مقایسه و ارتباط بین عزت نفس و آمادگی جسمانی دانشجویان دختر و پسر واحد 1 تربیت بدنی دانشگاه تهران بود. به این منظور، 109 دانشجوی دختر و 225 دانشجوی پسر انتخاب و با استفاده از پرسشنامه کوپر اسمیت (حاوی 58 سؤال که روایی و پایایی آن در داخل کشور تعیین شده) و نمره های آزمون پایان دوره واحد 1 تربیت بدنی، بررسی شدند. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون در سطح 05 /0 استفاده شد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها و نمره های واحد 1 تربیت بدنی، تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که ارتباطی بین دو متغیر مذکور وجود ندارد (05 /0>P) . همچنین با استفاده از آزمون در گروه های t مستقل اختلاف معناداری میان دختران و پسران مشاهده شد.
ارتباط بین یادگیری سازمانی با توانمندسازی روانشناختی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی ارتباط بین یادگیری سازمانی با توانمندسازی در بین کارمندان اداره کل ورزش و جوانان (اداره کل تربیت بدنی سابق) استان تهران بود. جامعه آماری این پژوهش، تمام کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان تهران (182N=) بود که تعداد 105 نفر با استفاده از جدول حجم و نمونه مورگان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش دو پرسش نامه استاندارد یادگیری سازمانی نیف (2001) و توانمندسازی اسپریتزر (1995) با مقیاس 7 ارزشی لیکرت (اصلاً موافق نیستم=1 تا کاملاً موافقم=7) بود. پایایی هر دو پرسش نامه در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت و اعداد مربوط به پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ برای پرسش نامه یادگیری سازمانی 91/0 و برای پرسش نامه توانمندسازی روانشناختی 87/0 بدست آمد. به منظور توصیف آماری داده ها از شاخص های توصیفی و برای تجزیه و تحلیل استنباطی داده ها از آزمون های آماری کلموگروف اسمیرونف، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS و در سطح معناداری 05/0≥P استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که بین یادگیری سازمانی با توانمندسازی کارکنان رابطه مثبت و معنادار (407/0=r) وجود دارد. همچنین ضریب همبستگی بین یادگیری سازمانی با احساس استقلال، احساس موثر بودن و احساس اعتماد مثبت و معنادار است که بیشترین مقدار همبستگی بین احساس استقلال با یادگیری سازمانی به میزان 477/0 مشاهده گردید. علاوه بر این، بین یادگیری سازمانی با خرده مقیاس های احساس شایستگی و احساس معناداری رابطه معناداری بدست نیامد. در پایان پیشنهاد می شود که سازمانهای ورزشی از جمله ادارات کل ورزش و جوانان استانها برای پرورش کارکنانی توانمند، خلاق، پویا و کارآمد به مسئله یادگیری سازمانی توجه زیادی نمایند.
شناسایی موانع زیر بنایی ایجاد سازمان های یادگیرنده در نهادهای ورزشی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه سازمان های یادگیرنده، نظریه جدید مدیریتی است که توسط «پیترسنج» ارائه شده است. وی معتقد است در دنیای کنونی که دنیایی پیچیده است و با تغییرات سریع، سازمان ها در صورتی می توانند خود را با محیط وفق دهند که با همان سرعت ایجاد تغییرات، به یادگیری بپردازند و به سازمان یادگیرنده تبدیل شوند. راهکارهای ایجاد سازمان های یادگیرنده را می توان در شناسایی و رفع موانع ایجاد آنها جست وجو کرد. به این منظور در مطالعه حاضر، برای شناسایی موانع زیربنایی ایجاد سازمان های یادگیرنده در نهادهای ورزشی کشور با استفاده از پرسشنامه موانع یادگیری سازمانی به جمع آوری نظرهای مدیران عالی ورزش کشور پرداخته شد. یافته های مطالعه بیانگر آن بود که مهم ترین موانع ایجاد سازمان های یادگیرنده در نهادهای ورزشی کشور به ترتیب اولویت عبارتند از: تفکر غیرسیستمی در سازمان، عدم ثبات مدیریتی، پذیرش تدریجی مشکلات و تهدیدات، عدم آرمان مشترک بین اعضا و ارج ننهادن به افراد خلاق و نوآور.
تحلیل توصیفی نشریه علمی – پژوهشی حرکت (شماره 1 تا 34)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر وضعیت نشریه حرکت از آغاز (شماره 1، تابستان 1378) تا زمستان 1386 (شماره 34) بررسی شده است. به این منظور مقالات چاپ شده در این نشریه طی 34 شماره براساس موضوع تحقیق، گرایش موضوعی مقالات، رتبه علمی نویسندگان، روش تحقیق، نوع هم پژوهی، نوع استناد مقالات، نوع و تعداد منابع، دانشگاه محل فعالیت و اینکه آیا صاحبان مقاله از دانش آموختگان حوزه تربیت بدنی اند یا خیر، بررسی شد. روش تحقیق، توصیفی است. جامعه آماری تحقیق شامل 338 مقاله به چاپ رسیده در نشریه حرکت طی 34 شماره و نمونه آماری برابر جامعه آماری است. باتوجه به تجزیه و تحلیل داده ها، در مجموع 338 مقاله با میانگین 94/9 برای هر شماره مشخص شد که از این میان بیشترین مقالات به صورت سه نفری (104 مقاله، 30 درصد) و کمترین مقدار (17 مقاله، 5 درصد) به صورت 5 نفری و بیشتر تهیه شده بود. در مجموع 7139 استناد منبعی با میانگین 12/21 برای هر مقاله صورت گرفته بود. در بین منابع اطلاعاتی، کتاب ها و مقالات قبل از پایان-نامه ها قرار گرفت و نشان داد که محققان این حوزه بیشتر کتاب و مقاله محورند. منابع زبان انگلیسی در استنادها بالاتر از زبان فارسی بود. روش توصیفی برای اجرای تحقیق با 158 مورد بیشترین و روش پس رویدادی با 21 مورد کمترین مورد استفاده را داشت. گرایش فیزیولوژی ورزشی با 147 مقاله بیشترین و بیومکانیک ورزشی با 9 مقاله کمترین مقدار را دارا بود. دانشگاه تهران با 103 مقاله، دانشگاه گیلان با 40 مقاله و دانشگاه تربیت مدرس با 23 مقاله، به ترتیب رتبه های اول تا سوم و دانشگاه های شیراز، شهید رجایی و تربیت معلم سبزوار، با 1 مقاله در رتبه های آخر قرار داشتند. بیشتر مقالات چاپ شده توسط دانشجویان، دانش آموختگان و استادان تربیت بدنی و تعدادی نیز توسط پژوهشگران خارج از این حوزه ارائه شده است.
اثرات شدت تمرین بر شاخص های التهاب سیستمیک مردان چاق کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چاقی در نتیجه کم تحرکی، از مشکلات اصلی سلامتی به شمار می رود. شدت فعالیتی که موجب جلوگیری از افزایش وزن و تعدیل عوامل التهابی شود، مشخص نشده است. برای مقایسه اثرات شدت تمرین بر شاخص های التهاب سیستمیک و رابطه آن با درصد چربی بدن و نیم رخ لیپیدی مردان چاق کم تحرک، 36 آزمودنی از جامعه آماری افراد چاق کم-تحرک با میانگین و انحراف استاندارد سن، درصد چربی، وزن و شاخص توده بدنی (26/1± 4/20سال، 95/3±6/26 درصد، 16/9±4/93 کیلوگرم و 81/2±6/30 کیلوگرم بر مترمربع) انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه تقسیم بندی شدند. برنامه تمرین استقامتی طی چهار ماه، سه جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 60- 45 دقیقه اجرا شد. گروه تجربی 1 برنامه تمرینی را با شدت 45-40% ، گروه تجربی 2 با شدت 65- 60% و گروه تجربی 3 با شدت 85-80% ضربان قلب ذخیره اجرا کردند. مرحله اول خون گیری پس از 12 ساعت ناشتایی و در پایان، 48 ساعت پس از از خاتمه تمرینات در شرایط تجربی اجرا شد. پس از تحلیل داده ها مشخص شد غلظت hs-CRP و فیبرینوژن در گروه تجربی 3 (پرشدت) به طور معنی داری کاهش یافته است (به ترتیب 28%، 03/0 P= و 17% ، 03/0P=). سطوح hs-CRP در گروه تجربی 1 (کم شدت) و گروه تجربی 2 (شدت متوسط) نیز به ترتیب 13% و 11% کاهش یافت که از نظر آماری معنی دار نبود (05/0P>). کاهش مقادیر استراحتی فیبرینوژن در گروه های تمرینی کم شدت و شدت متوسط (به ترتیب 5% و 9%) معنی دار نبود (05/0P>). همبستگی تغییرات بین قبل و بعد CRP و فیبرینوژن با تغییرات ترکیب بدنی و نیم رخ لیپیدی، رابطه معنی داری نشان نداد (05/0P>). در نهایت، تمرین با شدت های مختلف، بهبود ترکیب بدن و چاقی مرکزی را به دنبال دارد، اما برای بهبود سطوح hs-CRP و فیبرینوژن سرم، تمرین باید در شدت های بالاتر اجرا شود. از سوی دیگر، احتمالاً تغییر سطوح شاخص های التهابی با تغییرات درصد چربی بدن در افراد جوان همسو نیست.
تاثیر یک دوره تمرین ترکیبی منتخب بر قدرت، تعادل و کیفیت زندگی بیماران MS
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر یک دوره تمرین منتخب ترکیبی بر قدرت، تعادل و کیفیت زندگی بیماران MS بود. 45 نفر از بیماران مراجعه کننده به انجمن MS ایران به طور داوطلبانه برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند که باتوجه به معیارهای ورودی و خروجی پژوهش، فقط 38 نفر آنها انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل (میانگین سن 001/6 ± 631/31 سال، وزن 194/12 ± 684/62 کیلوگرم، قد 587/7 ± 115/165 سانتی متر) (19 = n) و تجربی (میانگین سن 031/6 ± 500/32 سال، وزن 915/9 ± 527/64 کیلوگرم و قد 557/8 ± 055/165 سانتی متر) (19 = n) تقسیم شدند. گروه تجربی، یک نوع تمرین منتخب ترکیبی فزاینده شامل تمرینات کششی، هوازی، قدرتی و تعادلی را به مدت 8 هفته و 3 جلسه در هفته اجرا کردند. گروه کنترل در این مدت هیچ فعالیت ورزشی نداشتند. از آزمودنی ها یک هفته قبل و بعد از دوره تمرینی، آزمون قدرت، تعادل و کیفیت زندگی به عمل آمد. آزمون قدرت از طریق اجرای یک تکرار بیشینه (1RM) حرکت باز کردن زانو، تعادل از طریق آزمون برگ (BBS) و کیفیت زندگی با ابزار MSQOL - 54 سنجیده شد. سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج آزمون تی زوجی نشان داد که قدرت و تعادل بیماران در گروه تجربی به دنبال ترکیبی افزایش معنی داری داشت. همچنین پژوهش حاضر نشان داد که 8 هفته تمرین ترکیبی موجب بهبود وضعیت جسمانی و احساسی کیفیت زندگی بیماران می شود، ولی این بهبود، معنی دار نیست. باتوجه به یافته های تحقیق، می توان با طراحی یک برنامه تمرینی ترکیبی مناسب، بیماران MS را از مزایای انواع تمرینات ورزشی به طور همزمان بهره مند ساخت.