فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۱٬۰۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل فرهنگ سازمانی در دانشگاه علوم پزشکی لرستان انجام شد.روش شناسی: نوع روش پژوهش حاضر، آمیخته اکتشافی(کیفی- کمّی) و از نظر هدف پژوهشی کاربردی بود. در بخش کیفی با استفاده از پانل دلفی، تعداد 15 خبره(حوزه علوم پزشکی استان لرستان در سال 1399) در سه دور در تکمیل پرسشنامه ها تا تعیین مؤلفه ها و شاخص های فرهنگ سازمانی مشارکت داشتند. در بخش کمّی نیز جامعه آماری شامل مدیران و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی استان لرستان(8023) در سال 1399 بودند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 367 نفر به عنوان حجم نمونه و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ای بود که توسط خبرگان در پانل دلفی به دست آمد. برای پایایی ابزار نیز از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار 82/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از آماره های توصیفی(میانگین، فراوانی و درصد) با نرم افزار SPSS24 و استنباطی مدل یابی معادلات ساختاری از نرم افزارSmart pls V3.2.8 استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از روش دلفی نشان داد فرهنگ سازمانی دارای 8 مؤلفه و 54 شاخص بود و ضریب توافق کندال نیز 69/0 حاصل شد. نتایج کمّی پژوهش نیز نشان داد بارهای عاملی مؤلفه های فرهنگ سازمانی به ترتیب برای نتیجه محوری برابر با 82/0، تیم گرایی برابر با 61/0، حاکمیت و رهبری برابر با 58/0، الگوی ارتباطی مطلوب برابر با 53/0، تأکید بر جزئیات برابر با 49/0، مسئولیت مشترک و ایده پردازی برابر با 41/0 و برای وفق پذیری برابر با 38/0 حاصل شد. بحث و نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت فرهنگ سازمانی دارای مؤلفه های متعددی است که بر این اساس برنامه ریزان و مدیران دانشگاه ها می توانند با اهمیت دادن به هر یک از این مؤلفه ها در جهت ارتقای فرهنگ سازمانی در دانشگاه های علوم پزشگی گام های مؤثری بر دارند.
بررسی محتوای کتب حسابان مقطع متوسطه با رویکرد خلاصه سازی متن بر اساس منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مهم ترین هدف ارائه یک ماشین هوشمند مبتنی بر منطق فازی در جهت خلاصه سازی خودکار متن و اسناد مختلف می باشد، لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی محتوای کتب حسابان مقطع متوسطه با رویکرد خلاصه سازی متن فازی بود. روش شناسی: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی بود که بر اساس منطق فازی طراحی و اجرا شد. جامعه اماری پژوهش کتب حسابان مقطع متوسطه بود که به روش سرشماری به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این تحقیق از سیستم خلاصه ساز متن مبتنی بر منطق فازی استفاده شد که در مرحله اول از استراتژی پیشنهادی، سیستم فازی بر اساس ویژگی های تعیین شده به ارزیابی جملات پرداخته و جملات با اهمیت را شناسایی و آن هارا برای تولید خلاصه نهایی تدوین کرد. در مرحله نهایی، با استفاده از الگوریتم جستجوی هارمونی، برای تولید خلاصه ای با میزان سادگی خواندن و فهمیدن نوشته ها و پیوستگی مناسب، تلاش گردید. همچنین به منظور ارزیابی عملکرد روش پیشنهادی، خلاصه سازی کتب حسابان دوره متوسطه از نرم افزار MATLAB انجام شد.یافته ها: نتایج به دست آمده از پیاده سازی ماشین خلاصه ساز متنی پیشنهادی، بیانگر پیوستگی معنایی، دقت بالا در استخراج بخش های اصلی کتاب و کارآمد بودن سند خلاصه در یادگیری و یاددهی مباحث، بود.بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده، می توان دریافت که ازجمله مهم ترین دستاوردهای استراتژی پیشنهادی، خلاصه سازی متون فارسی و از نوع علمی- تخصصی با دقت بسیار بالا است که می توان از آن به عنوان یک رویکرد نوین در تدریس استفاده کرد.
بررسی و تحلیل فعالیت گردشگری دهکده فرهنگی- تفریحی چادگان با رویکرد آینده نگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۳ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
154 - 168
حوزههای تخصصی:
امروزه تجربه نشان داده است هر کجا گردشگری بدون برنامه ریزی و استراتژی مشخص توسعه یابد، مشکلات زیست محیطی و اجتماعی متعددی به وجود می آورد و در دراز مدت مشکلات آن بیش از فوایدش می شود. از آنجا که آینده نگری علمی مبنای کوشش های آینده پژوهی جهان معاصر می باشد، در این پژوهش توسعه صنعت گردشگری بر مبنای آینده نگری در دهکده گردشگری زاینده رود مورد توجه قرار گرفت. این دهکده در شهرستان چادگان ساخته شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از نظر روش تحقیق توصیفی-پیمایشی می باشد. مدل ارائه شده در این پژوهش pls می باشد که با نرم افزار smart pls مدیریت عوامل توسعه گردشگری دهکده زاینده رود مورد بررسی قرار گرفت. آمار توصیفی پژوهش با استفاده از تکنیک دلفی مورد بررسی قرار گرفت و از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان می دهد که ضریب روایی تمام متغیرها بین 60/0 می باشد. به منظور بررسی پایایی متغیرها ، مقادیر آلفای کرونباخ هر متغیر از میزان قابل قبولی برخوردار بودند. هم چنین، تجزیه و تحلیل روایی واگرا برای هر فاکتور نشان می دهد که میزان پایایی مرکب فاکتورها بالاتر از 0.70 هستند که در نتیجه پایایی داده ها در سطح مطلوبی قرار دارد. در این میان عامل امکانات و عامل زیرساخت ها به ترتیب دارای بیش ترین و کم ترین مقادیر پایایی مرکب می باشند. نهایتا آزمون فرضیات حاکی از آن بود که از میان فرضیات پژوهش، فرضیه 5 مبنی بر تاثیر ظرفیت های اجتماعی گردشگری بر زیرساخت های گردشگری منطقه چادگان به طور کلی با توجه به مقادیر P-VALUE و T-VALUE معنادار نمی باشد و در این پژوهش با توجه به این موضوع این فرضیه رد شد و سایر فرضیات تایید شده اند.
شناسایی عوامل اثرگذار بر چابکی سازمانی در دانشگاه فرهنگیان :یک مطالعه گرندد تئوری (کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر چابکی سازمانی در دانشگاه فرهنگیان خراسان رضوی بود. روش: روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی؛ برحسب نوع داده، کیفی بود. جامعه آماری پژوهش شامل مسئولین و معاونین ارشد دانشگاه و اعضای هیئت علمی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع 17 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. گردآوری داده ها با روش کتابخانه ای، مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد که خبرگان روا بودن مصاحبه را تایید کردند ,محاسبه پایایی آن با روش پایایی بین دو کدگذار که پایا و روا بودن مصاحبه را نشان می داد، مشخص شد. دراین پژوهش به منظور تحلیل داده ها، از کدگذاری نتایج مصاحبه با استفاده از نرم افزار MAX3DAاستفاده شد.یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل محتوای کیفی مصاحبه ها نشان داد که عوامل اثر گذار بر چابکی در دانشگاه نیز شامل: عوامل سازمانی (ساختار، تفویض اختیار، فرهنگ سازمانی)؛ عوامل راهبردی (بهبود کیفیت، سیاست های آموزشی و پژوهشی، توسعه فناوری)؛ عوامل انسانی (مدیران، کارکنان، اعضا هیئت علمی) بودند. نتیجه گیری: در این پژوهش به عوامل تاثیرگذار بر چابکی سازمانی، نیز اشاره شد. این عوامل شامل، عوامل سازمانی، عوامل راهبردی و عوامل انسانی مطرح شدند. عوامل سازمانی بر ساختار سازمان، میزان تفویض اختیار و فرهنگ سازمانی تمرکز دارد که ساختار میزان رسمیت، پیچیدگی و تمرکز سازمان را در بر می گرفتند و مشخص می کردند که دانشگاه فرهنگیان از چه ساختاری برخوردار است.
واکاوی عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنی وحرفه ای کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
172 - 182
حوزههای تخصصی:
هدف: شناخت عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان های مختلف به ویژه سازمان فنی وحرفه ای نقش مهمی در بهبود وضعیت این نظام آموزشی دارد. بنابراین، هدف این مطالعه واکاوی عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنی وحرفه ای کشور بود. روش: در یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی اقدام به واکاوی عناصر دوسوتوانی کارآفرینی شد. برای این منظور جامعه پژوهش همه کارکنان سازمان فنی وحرفه ای استان گلستان به تعداد 500 نفر بودند که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 217 نفر برآورد که این افراد با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنی وحرفه ای بود که داده های حاصل از اجرای آن با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند. یافته ها: یافته های این مطالعه حاکی از آن بود که عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنی وحرفه ای شامل 14 عنصر بازارگرایی، تحلیل بازار، بهره گیری از خلاقیت، مسئله شناسی مستمر، اشتراک دانش، ظرفیت جذب دانش، برنامه ریزی استراتژیک، منبع یابی مستمر، سازماندهی منعطف، یادگیری مستمر، تخصص مدیریتی، حمایت مالی، منابع انسانی توانمند، پویایی محیط، دوسوتوانی و نتایج بود که بار عاملی همه آنها بالاتر از 50/0، میانگین واریانس استخراج شده همه آنها بالاتر از 60/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی همه آنها بالاتر از 80/0 محاسبه شدند. همچنین، مدل واکاوی عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنی وحرفه ای کشور برازش مناسبی داشت و ضریب همه مسیرها معنادار بود (P<0.5). نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه، برنامه ریزی جهت بهبود دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنی وحرفه ای کشور از طریق عناصر شناسایی شده ضروری است.
بررسی رابطه بین مدیریت استعداد و جامعه پذیری سازمانی با سرمایه های روانشناختی (مطالعه موردی: معلمان دوره ابتدایی شهرستان سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
181 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین مدیریت استعداد و جامعه پذیری سازمانی با سرمایه های روانشناختی انجام شد.روش شناسی: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی شهرستان سقز در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 278 نفر از معلمان به طور تصادفی جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد مدیریت استعداد(Cunningham, 2007)، جامعه پذیری سازمانی(Taormina, 1997) و سرمایه های روانشناختی(2007،Luthans, Youssef , Avolio) استفاده گردید.داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری در نرم افزارهای آماری Lisrel وSPSS تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه مدیریت استعداد با سرمایه های روانشناختی (28/0) با آماره تی 29/4 مثبت و معنادار می باشد(01/0P<)همچنین رابطه جامعه پذیری سازمانی با سرمایه های روانشناختی (64/0) با آماره تی 36/7 مثبت و معنادار بود(01/0P<).بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضراز عوامل اثر گذار بر سرمایه های روانشناختی می تواند مدیریت استعداد و جامعه پذیری سازمانی باشد.
مدل سازی رفتار اجتماعی خرید مصرف کننده از طریق ادراک از برند فروشگاه زنجیره ای شهروند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
356 - 367
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه توجه به جنبه های رفتاری مشتریان و مصرف کنندگان و ادراکی که آنان از برندها دارند برای جذب و نگهداشت آنها بسیار مهم و حیاتی است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مدل سازی رفتار اجتماعی خرید مصرف کننده از طریق ادراک از برند فروشگاه زنجیره ای شهروند انجام شد.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش مشتریان و مصرف کنندگان فروشگاه های زنجیره ای شهروند در سال 1400 (بیشتر از 100000 نفر) بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 384 نفر با روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند در این مطالعه از میان 384 ابزاری که بین نمونه ها توزیع شد، تعداد 74 پرسشنامه مفقوده وجود داشت (به دلیل عدم پاسخگویی به بیشتر از 10 درصد گویه ها) و بر این اساس تحلیل ها برای 310 نفر انجام شد. ابزارهای پژوهش شامل فرم اطلاعات جمعیت شناختی (شامل جنسیت، سن، تحصیلات و درآمد ماهیانه) و پرسشنامه محقق ساخته رفتار اجتماعی خرید مصرف کننده از طریق ادراک از برند فروشگاه بودند که روایی صوری آن با نظر خبرگان تایید و پایایی آن مناسب ارزیابی شد. داده ها با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-26 و Smart PLS-2 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که ویژگی های محیطی به عنوان شرایط علّی شامل ویژگی های مصرف کننده، ادراک از عوامل محیطی و تجربه درک شده مصرف کننده، روابط برند- مصرف کننده به عنوان شرایط زمینه ای شامل ویژگی های فروشگاه، بازاریابی رابطه مند و برندینگ داخلی فروشگاه، نگرش به برند به عنوان شرایط مداخله گر شامل رضایت درک شده از برند، ارتباطات برند و انگیزش های لذت بخش، ادراک از برند به عنوان مقوله محوری شامل وضعیت مصرف کننده، برندسازی مبتنی بر رفتار مصرف کننده و درک و انتظارات مصرف کننده از فروشگاه، ارزش آفرینی به عنوان راهبرد شامل جایگاه یابی برند، تخفیف های درک شده، خدمات پس از فروش درک شده و ارزش آفرینی درک شده و رفتار اجتماعی خرید مطلوب مصرف کننده به عنوان پیامد شامل تکرار رفتار خرید، وابستگی به برند و وفاداری به برند بودند؛ به طوری که بار عاملی و میانگین واریانس استخراج شده همه آنها بالاتر از 50/0 و پایایی همه آنها با روش آلفای کرونباخ بالاتر از 70/0 بود. یافته های دیگر نشان داد که مدل رفتار اجتماعی خرید مصرف کننده از طریق ادراک از برند فروشگاه زنجیره ای شهروند برازش مناسبی داشت و همه اثرهای مدل مذکور مثبت و معنادار بود (01/0>P).نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد، ویژگی های محیطی بر روابط برند_مصرف کننده و نگرش به برند و ادراک از برند تاثیرگذاراست. همچنین روابط برند_مصرف کننده و نگرش به برند بر درک از برند تاثیرگذار است. و نگرش به برند و روابط برند_مصرف کننده بر ارزش آفرینی تاثیر گذار است. نهایتا ارزش آفرینی بر رفتار اجتماعی خرید مطلوب مصرف کننده اثر گذار است.
ارائه مدل فضیلت سازمانی بر اساس آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
144 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به نقش و اهمیت آموزه های اسلامی در بهبود اثربخشی و عملکرد سازمانی، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل فضیلت سازمانی بر اساس آموزه های اسلامی انجام شد.روششناسی : نوع تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس روش اجرا اکتشافی از نوع کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد و متون فضیلت سازمانی بر اساس آموزه های اسلامی و خبرگان و صاحب نظران این حوزه (اساتید دانشگاهی علوم انسانی و مدیریت و اساتید حوزه علمیه و علوم اسلامی) بودند که طبق اصل اشباع نظری 30 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با کمک فیش برداری از اسناد و متون و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان جمع آوری شدند؛ به طوری که روایی مصاحبه ها با روش مثلث سازی مناسب ارزیابی و پایایی آن با روش ضریب کاپای کوهن 86/0 برآورد شد. همچنین، برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که فضیلت سازمانی بر اساس آموزه های اسلامی شش مضمون سازمان دهنده شامل ندای فطرت (با شش مضمون پایه)، مردم گرایی (با هفت مضمون پایه)، اعتقادات دینی (با هشت مضمون پایه)، صفات اخلاقی (با هفت مضمون پایه)، تعهد شغلی (با شش مضمون پایه) و مدیریت اسلامی (با شش مضمون پایه) داشت. با توجه به مضامین، مدل فضیلت سازمانی بر اساس آموزه های اسلامی طراحی شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به مدل فضیلت سازمانی بر اساس آموزه های اسلامی، برنامه ریزی جهت ارتقای فضیلت سازمانی از طریق مضامین سازمان دهنده و پایه ضروری است. بنابراین، متخصصان و برنامه ریزان سازمان ها می توانند از طریق بهبود مضامین این پژوهش گام موثری در جهت بهبود فضیلت سازمانی و عملکرد و اثربخشی سازمان بردارند.
درک تجربه زیسته دانش آموزان پسر پایه دوازدهم رشته تربیت بدنی در ایام همه گیری کووید-19 (یک رویکرد پدیدارشناسانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
209 - 220
حوزههای تخصصی:
هدف: با شیوع ویروس کوید-19 شیوه جدید زندگی با الزام به قرنطینه عمومی شکل گرفت و دانش آموزان رشته تربیت بدنی که فعالیت و تحرک زیادی داشتند را مجبور به خانه نشینی کرد. هدف پژوهش حاضر درک تجربه زیسته دانش آموزان پسر پایه دوازدهم رشته تربیت بدنی در ایام همه گیری کووید-19 بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و با رویکرد پژوهشی استقرایی و راهبرد پدیدارشناسانه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه صاحب نظران حوزه آموزش و پرورش و دانش آموزان پسر پایه دوازدهم رشته تربیت بدنی شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. بدین منظور طبق اصل اشباع نظری با 22 نفر از صاحب نظران و دانش آموزان به صورت هدف مند، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختارمند انجام شد. برای اطمینان از روایی مواردی نظیر انتخاب دقیق نمونه ها، جمع آوری و تحلیل همزمان داده ها و انسجام در روش شناسی از طرف پژوهشگر رعایت و پایایی با استفاده از روش کدگذاری مجدد %82 به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نیز از روش کدگذاری های باز، محوری، انتخابی و با استفاده از نرم افزار MAXQDA نسخه 2020 بهره برده شد.یافته ها: در پژوهش حاضر تعداد 64 شاخص در قالب پنج مقوله شامل عوامل اقتصادی (شرایط اقتصادی خانوار و باشگاه ها)، تغییر سبک زندگی (توصیه های بهداشتی، تجربه قرنطینه خانگی، محدودیت های ورزشی، دانش افزایی و اوقات فراغت)، آمادگی جسمانی و رقابتی (شرایط بدنی و رقابتی)، روان شناختی (وسواس های فکری، نوسانات خلقی) و عوامل رسانه ای و فضای مجازی (تغییر شرایط برخورد رسانه، آموزش مجازی و برنامه شاد) شناسایی شد.بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بر لزوم توجه به شرایط اقتصادی خانوار، توصیه های بهداشتی، دانش افزایی ورزشی، حفظ شرایط جسمانی، کنترل روان شناختی و آموزش مجازی ورزش در ایام همه گیری تأکید دارد. در این زمینه تدوین برنامه راهبردی فعالیت بدنی در منزل، ارائه توصیه های بهداشتی، آموزش مجازی، فناوری های نوین و نرم افزارهای موجود در امر ورزش در ایام همه گیری کووید-19 توسط مسئولین به منظور جلوگیری از بی تحرکی جسمی، بی انگیزگی روحی و واماندگی از تحصیل دانش آموزان پیشنهاد می شود.
بکارگیری مدل طراحی آموزشی عمومی در توسعه توانایی طرح مساله ریاضی دانشجو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
300 - 318
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر بکارگیری مدل طراحی آموزشی عمومی در توسعه توانایی طرح مساله ریاضی دانشجو معلمان را مورد بررسی قرار می دهد.
روش: بدین منظور پژوهشی شبه آزمایشی با طرح یک گروهی صورت گرفت و داده های پیش آزمون وپس آزمون، از طریق آزمون های محقق ساخته بدست آمد. یک دوره آموزشی بر اساس مدل طراحی آموزشی عمومی طراحی شد و 15 دانشجو معلم رشته آموزش ابتدایی پردیس دانشگاه فرهنگیان استان البرز در آن شرکت کردند و طرح مساله ریاضی بر اساس چارچوب استویانوا و الرتن آموزش داده شد. نتایج نشان داد 14 دانشجومعلم، حداقل در دو مولفه طرح مساله، تعداد بیشتری مساله طرح کردند. علاوه براین ، میانگین نمرات گروه در هر یک از مولفه های طرح مساله مذکور در پیش آزمون و پس آزمون محاسبه شد و به منظور انجام مقایسه، از آزمون تی وابسته استفاده گردید.
یافته ها: نتایج حاکی از این بود که در پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری در میانگین نمرات گروه وجود دارد؛ بطوریکه میانگین نمرات مسئله های طرح نشده و مسئله های طرح شده با داده ناکافی در پس آزمون کاهش پیدا کرده و این میانگین در مسئله های طرح شده صحیح افزایش پیدا کرده است.
نتیجه گیری: بنابراین، نتایج این پژوهش نشان داد که بکارگیری مدل طراحی آموزش عمومی در آموزش طرح مساله ریاضی دانشجو معلمان، موجب تغییرات مطلوبی در توسعه توانایی طرح مساله ریاضی آنان گردیده است
اثر بخشی راهبرد یاددهی- یادگیری حل مساله در تدریس تربیت بدنی بر تربیت حرکتی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف اثر بخشی راهبرد یاددهی- یادگیری حل مساله در تدریس تربیت بدنی بر تربیت حرکتی دانش آموزان پایه هفتم انجام شد.روش: این تحقیق به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی بود و روش تحقیق آن نیمه تجربی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه هفتم شهرستان سراب و کلیه معلمان ورزش در سال تحصیلی 96-97 بود، که طبق گزارش اداره آموزش و پرورش شهرستان سراب 706 دانش آموز و 46 معلم ورزش بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند-تصادفی تعداد 84 نفر از دانش آموزان دختر و پسر پایه هفتم انتخاب گردیدند که به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش ( 22 نفر دختر و 22 نفر پسر) و دو گروه کنترل (20 نفر دختر و 20 نفر پسر) تقیسم شدند که بعد از انجام 12 جلسه تمرین 65 دقیقه ای با استفاده از راهبرد یاددهی- یادگیری حل مساله از آزمودنی ها مجددا آزمون نهایی به عمل آمد. روش گرد آوری داده ها به صورت مشاهده ای و پرسشنامه ای بود. روایی محتوایی پرسشنامه ، توسط 5 نفر از صاحب نظران تایید و پایایی درونی با ضریب آلفای کرونباخ، 80/0 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آماری توصیفی و نیز استنباطی شامل آنکوا و آزمون لون استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که که بین گروه آزمایش و کنترل، از لحاظ راهبرد یاددهی- یادگیری حل مساله در ابعاد شناختی، عاطفی، آمادگی جسمانی و مهارتی درس بسکتبال تفاوت معنادار وجود دارد. اما متغیر جنسیت در ابعاد تربیت حرکتی معنی دار نیست. نتیجه گیری: بنابراین نقشه های از قبل آماده شده، موجب بهبود نگرش نسبت به معلم و کلاس می شود پس معلمین ورزش و مربیان مدارس باید در جهت پیشبرد اهداف آموزشی از این راهبرد یاددهی- یادگیری بیشتر بهره ببرند.
عوامل مؤثر در به کارگیری روش های نوین تدریس در بین معلّمان زن استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر در به کارگیری روش های نوین تدریس معلّمان زن استان ایلام بود. روش: روش تحقیق حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و از نظر نوع تحقیق نیز، کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل 4800 معلم در سال 98-1397 با حجم نمونه 320 نفر و روش نمونه گیری نیز خوشه ای چند مرحله بود. ابزار اصلی جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که اعتبار آن مورد بررسی قرار گرفت و میزان پایایی (آلفای کرونباخ) آن برابر 84/0 حاصل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی، تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان دادند سن (000/0=P < /span> و 55/0-R=)، سطح تحصیلات (000/0=P < /span> و 47/0-R= و سنوات خدمت (000/0=P < /span> و 45/0-R=) با به کارگیری روش های نوین تدریس رابطه معنادار اما منفی دارند. همچنین متغیرهای مسئولیت اجتماعی (000/0=P < /span> و 48/0R=) و نگرش (000/0=P < /span> و 71/0R=) با به کارگیری روش های نوین تدریس رابطه معنادار و مثبت دارند. آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نیز نشان داد بین دوره تدریس معلّمان و به کارگیری روش های نوین تدریس رابطه معناداری وجود دارد. بدین شکل که معلّمان ابتدایی نسبت به متوسطه بیشتر از روش های نوین تدریس استفاده کرده اند. تنها دوره های ضمن خدمت (133/0=P < /span> و 10/0R=) با متغیر وابسته فاقد رابطه بود. نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از این بود چهار متغیر باقیمانده در مدل یعنی نگرش، سن، دوره تدریس و سطح تحصیلات توانستند (ضریب تعیین 60/0= R2) حدود 60/0 واریانس متغیر وابسته را تبیین کنند. نتیجه گیری: با عنایت به اینکه مشخص شد نگرش معلّمان بالاترین نقش در پیشی بینی به کارگیری روش های نوین تدریس دارد لذا متولیان نظام آموزش و پرورش باید در جهت تغییر نگرش معلّمان نسبت به روش های نوین تدریس گام بردارند.
طراحی و اعتباریابی مدل مدرسه آینده مبتنی بر نقش هوش مصنوعی در مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
231 - 248
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، طراحی و اعتباریابی مدل مدرسه آینده مبتنی بر نقش هوش مصنوعی در مدارس ابتدایی بود. روش شناسی: این پژوهش از روش تحقیق کیفی استفاده کرده و در دو بخش طراحی و اعتباریابی اجرا شده است. در بخش طراحی، از روش داده بنیاد و نمونه گیری گلوله برفی برای انتخاب ۱۸ خبره در زمینه هوش مصنوعی و آموزش استفاده شد. در بخش اعتباریابی، ۲۰ خبره از اساتید دانشگاه و مدیران آموزش و پرورش استان گلستان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش اعتباریابی با روش دلفی طی سه مرحله انجام شد. یافته ها: مدل طراحی شده شامل ۱۲ طبقه اصلی و ۲۴ مقوله فرعی بود که در پنج محور اصلی طبقه بندی شدند: شرایط علی (آمادگی فرهنگی، زیرساخت ها و تعاملات خانواده محور با هوش مصنوعی)، شرایط زمینه ای (شبکه های مجازی و مراودات اجتماعی مبتنی بر هوش مصنوعی)، شرایط مداخله ای (چالش های فنی و نهادی)، راهبردها (ارزیابی مبتنی بر هوش مصنوعی و یادگیری خلاقانه)، و پیامدها (بهبود کیفیت و سرعت آموزش، افزایش عدالت آموزشی و انگیزش تحصیلی). نتایج نشان داد که هوش مصنوعی می تواند به بهبود قابل توجهی در کیفیت یادگیری و عدالت آموزشی منجر شود. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که هوش مصنوعی پتانسیل بالایی برای ارتقای فرآیندهای آموزشی و ایجاد عدالت تحصیلی در مدارس ابتدایی دارد. با این حال، موفقیت اجرای این فناوری نیازمند فراهم سازی زیرساخت های مناسب، آماده سازی فرهنگی و مدیریتی است. این پژوهش به ارائه راهکارهایی برای مواجهه با چالش های نهادی و فنی در مسیر هوشمندسازی مدارس پرداخت.
هوش معنوی و نگرش های زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
144 - 153
حوزههای تخصصی:
نگرش های زیست محیطی افراد نقش بسیاری در حفظ و بهینه سازی محیط بوم شناختی انسانها دارد. معنویت به عنوان عامل مهم انسانی می تواند بسیاری از رفتارهای اجتماعی ما را تبیین کند. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه بین هوش معنوی و نگرشهای زیست محیطی در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور بجنورد است. روش پژوهش حاضر با توجه به ماهیت موضوع و اهداف مورد نظر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را 315 نفر از دانشجویان تشکیل می دهند که به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. برای سنجش متغییرهای تحقیق از پرسشنامه هوش معنوی کینگ (SISRI) (2008) و پرسشنامه نگرشهای زیست محیطی تامپسون وبرتون (1994) استفاده شد. نتایج تحلیل نشان داد که مولفه های هوش معنوی به طور معنادار می تواند نگرشهای زیست محیطی دانشجویان دانشگاه پیام نور را پیش بینی کنند(P< 0/05). نمرات نشان می دهند که اگر یک واحد در متغییر آگاهی وگسترش آگاهی افزایش داشته باشیم به مقدار 20 صدم واحد در نگرش زیست محیطی افزایش خواهیم داشت. همچنین یک واحد افزایش در نمرات تفکر انتقادی و تولید معنا به ترتیب 31 صدم واحد و 21 صدم واحد در نمرات نگرش زیست محیطی دانشجویان افزایش خواهیم داشت. راه رسیدن به جامعه پایدار در جوامع کنونی، توجه به محیط زیست در هر جامعه ای می باشد، ماهیت نگرشهای زیست محیطی متکی بر وجود ارزش هایی است که شهروندان هر جامعه باید مجهز به آن باشند تا به رفتارهای بوم شناختی منجر می شود. هوش معنوی یکی از فاکتورهایی است که ارزش های اخلاقی و سجایای اخلاقی و نگرش جهان شهری را در شهروندان تسهیل و تقویت می کند.
شناسایی ابعاد و مولفه های عملکرد آموزشی معلمان مبتنی بر اشتیاق شغلی و شایستگی حرفه ای مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
193 - 206
حوزههای تخصصی:
هدف: عملکرد آموزشی معلمان مبتنی بر اشتیاق شغلی و شایستگی حرفه ای می تواند نقش موثری در بهبود کیفیت نظام آموزشی داشته باشد. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی ابعاد و مولفه های عملکرد آموزشی معلمان مبتنی بر اشتیاق شغلی و شایستگی حرفه ای مبتنی بر نظریه داده بنیاد بود. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه مطالعه حاضر همه اساتید عضو هیأت علمی و مدیران و معلمان صاحب نظر و متخصص شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. نمونه آن 12 نفر بودند که طبق اصل اشباع نظری و با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق درون موضوعی بین دوکدگذار 815/0 محاسبه شد. داده های حاصل از اجرای مصاحبه با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مبتنی بر نظریه داده بنیاد در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد عملکرد آموزشی معلمان مبتنی بر اشتیاق شغلی و شایستگی حرفه ای مبتنی بر نظریه داده بنیاد در بخش شرایط علّی دارای 45 مفهوم، 8 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی شایستگی های دانشی، شایستگی های مهارتی و شایستگی های نگرشی، در بخش شرایط زمینه ای دارای 27 مفهوم، 6 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی انرژی حرفه ای، فداکاری حرفه ای و شیفتگی حرفه ای، در بخش شرایط مداخله گر دارای 28 مفهوم، 7 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی سیاست های کلان سازمانی، فقدان بینش علمی و پژوهشی و جو مدرسه، در بخش مقوله محوری دارای 33 مفهوم، 5 مقوله فرعی و 1 مقوله اصلی عملکرد آموزشی معلمان، در بخش راهبردها دارای 25 مفهوم، 3 مقوله فرعی و 1 مقوله اصلی راهبردها و در بخش پیامدها دارای 28 مفهوم، 4 مقوله فرعی و 1 مقوله اصلی پیامدها بود. در انتها، الگوی پارادایمی عملکرد آموزشی معلمان مبتنی بر اشتیاق شغلی و شایستگی حرفه ای مبتنی بر نظریه داده بنیاد طراحی شد. نتیجه گیری: با توجه به مفاهیم و مقوله های فرعی و اصلی شناسایی شده در پژوهش حاضر، متخصصان و برنامه ریزان سازمان آموزش وپرورش می توانند بر اساس آنها گام موثری در جهت بهبود عملکرد آموزشی معلمان مبتنی بر اشتیاق شغلی و شایستگی حرفه ای بردارند.
اثربخشی آموزش برنامه دانش افزایی فراشناختی معلمان بر عملکرد تحصیلی و پرورش خلاقیت دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
190 - 199
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش برنامه دانش افزایی فراشناختی معلمان بر عملکرد تحصیلی و پرورش خلاقیت دانش آموزان ابتدایی بود. روش: این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه دانش آموزان پایه های سوم تا پنجم ابتدایی منطقه یک شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395 بودند. نمونه پژوهش 120 دانش آموز بود که با روش تصادفی خوشه ای انتخاب و با روش تصادفی ساده در دو گروه مساوی (60 نفر گروه آزمایش و 60 نفر گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 2 ساعته تحت آموزش برنامه دانش افزایی فراشناختی قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های خلاقیت (تورنس، 1974) و عملکرد تحصیلی (فام و تیلور، 1999) بودند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-22 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل در هر دو متغیر عملکرد تحصیلی و پرورش خلاقیت تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، آموزش برنامه دانش افزایی فراشناختی معلمان باعث افزایش عملکرد تحصیلی (همه مولفه های آن شامل خودکارآمدی، برنامه ریزی، تاثیرات هیجانی، فقدان کنترل پیامد و انگیزش) و پرورش خلاقیت (همه مولفه های آن شامل انعطاف پذیری، سیالی، بسط و ابتکار) دانش آموزان ابتدایی شد (05/0p <). نتیجه گیری: بر اساس نتایج، معلمان می توانند از روش آموزش برنامه دانش افزایی فراشناختی معلمان در کنار سایر روش های آموزشی برای بهبود عملکرد تحصیلی و پرورش خلاقیت دانش آموزان ابتدایی استفاده کنند.
تاثیر ارادت شغلی مدیران بر بهبود عملکرد آموزشی و پرورشی مدارس و اخلاق حرفه ای معلمان جهت ارائه مدل در آموزش و پرورش استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
376 - 398
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر ارادت شغلی مدیران بر بهبود عملکرد آموزشی و پرورشی مدارس و اخلاق حرفه ای معلمان جهت ارائه مدل در آموزش و پرورش استان مازندران بود.روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است که با رویکرد آمیخته با طرح اکتشافی انجام شد. در رویکرد کیفی، از روش تحلیل محتوا و در رویکرد کمی از روش توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری آن را در بخش کیفی، مدیران ارشد و خبرگان آموزش و پرورش استان مازندران به تعداد 20 نفر و در بخش کمی، معلمان مدارس آموزش و پرورش استان مازندران به تعداد 33567 نفر تشکیل می دادند که در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن قانون اشباع تعداد 10 نفر و در بخش کمی بر اساس فرمول کوکران تعداد 380 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب مقطع تحصیلی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که: متغیر ارادت شغلی دارای دو بعد «سازمانی و فردی» است. بعد سازمانی دارای شش مؤلفه (جو سازمان، عدالت سازمان، سیستم پاداش، امنیت شغلی، پشتیبانی مدیریت، فرهنگ سازمان) و بعد فردی دارای سه مؤلفه (تعهد به کار، انگیزه شغلی و احساس مثبت نسبت به کار) می باشدنتیجه گیری: تاثیر ارادت شغلی مدیران بر بهبود عملکرد آموزشی و پرورشی مدارس و اخلاق حرفه ای معلمان در آموزش و پرورش استان مازندران مثبت و معنادار می باشد و ارادت شغلی مدیران بیشترین تاثیر را بر اخلاق حرفه ای معلمان دارد. همچنین مدل ارائه شده دارای برازش مناسب می باشد.
مقایسه تاثیر الگوی آموزشی گانیه و الگوی آموزشی- انگیزشی کلر بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان پایه اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
143 - 153
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر الگوی آموزشی گانیه و الگوی آموزشی- انگیزشی کلر بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان پایه هفتم انجام شد.روش شناسی: این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان پایه هفتم شهر زاهدان در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از میان آنان 60 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی شامل دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش اول با روش الگوی آموزشی گانیه و گروه آزمایش دوم با روش الگوی آموزشی- انگیزشی کلر به مدت هشت جلسه 45 دقیقه آموزش دیدند و گروه کنترل با روش مرسوم آموزش دید. داده ها با پرسشنامه انگیزش تحصیلی (Harter, 1981) جمع آوری و با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS نسخه 24 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که هر دو روش الگوی آموزشی گانیه و الگوی آموزشی- انگیزشی کلر در مقایسه با گروه کنترل باعث افزایش معنادار انگیزش تحصیلی دانش آموزان شدند (05/0P).بحث و نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی هر دو روش مداخله، می توان از هر دو روش الگوی آموزشی گانیه و الگوی آموزشی- انگیزشی کلر جهت بهبود انگیزش تحصیلی دانش آموزان استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی گلاسر و درمان هیجان مدار بر کیفیت زناشویی و رضایت زناشویی در زنان خیانت دیده شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
141 - 157
حوزههای تخصصی:
زندگی خانوادگی با خطراتی گره خورده است که استمرار حیات خانوادگی و سلامت خانواده را مختل میکنند. یکی از این خطرها خیانت زناشویی است که مشکلات زیاد و آثار روانی بسیاری برای شخصی که مورد خیانت واقع شده است، در پی دارد. بنابراین هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی دو روش درمانی، واقعیت درمانی و درمان هیجان مدار بر زنان خیانت دیده شهر تهران بود. طرح تحقیق از نوع شبه آزماشی با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل و جامعه شامل تمامی زنان متاهلی بود که مورد خیانت واقع شده و به مراکز مشاوره سازمان بهزیستی شهر تهران مراجعه کرده بودند. نمونه 45 نفر از مراجعین بود که به صورت تصادفی در سه گروه (آزمایش1، آزمایش2 و کنترل) و هر گروه 15 نفر، قرار گرفتند. هر گروه آرمایش 8 جلسه تحت مداخله قرار گرفت. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه کیفیت زناشویی (باسبی و همکاران، 1995) و رضایت زناشویی انریچ (السون، فورنیر، دراکمن، 1989) بود. نتایج آماری حاکی از آن بود که هر دو گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری داشتند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیره نیز نشان داد که میان دو گروه روش درمانی گلاسر و هیجان مداری از لحاظ یکی از متغیر های وابسته تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج به دست آمده از آزمون تقریبی LSD حاکی از آن بود بین اثر بخشی درمان گلاسر و هیجان مداری بر میزان کیفیت روابط زناشویی در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود ندارد اما نمره رضایت زناشویی در روش درمانی هیجان مدار بالاتر از روش درمانی گلاسر می باشد. بنابراین هر دو درمان در افزایش کیفیت و رضایت زناشویی موثر بوده و درمان هیجان مدار در متغیر رضایت زناشویی اثربخش تر از واقعیت درمانی بوده است.
رابطه عملکرد خانواده با سبک تفکر در تربیت کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین رابطه عملکرد خانواده با سبک تفکر در مادران کودکان مهد کودک شهر قم انجام پذیرفت. روش شناسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی مادران کودکان مهد کودک شهر قم که زیر نظر سازمان بهزیستی شهر قم بودند، صورت گرفت. ۱۴۱ نفر از مادران کودکان مهد کودک به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر(1992) و پرسشنامه استاندارد ابزار سنجش خانواده (1983) استفاده شد. داده ها با آزمون معناداری همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون چند متغیره با استفاده از نرم افزار spss21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد رابطه مثبت و معناداری بین متغیر عملکرد خانواده با سبک تفکر وجود داشت(0/01>p < /span>). سبک تفکر جزئی رابطه منفی و معناداری با عملکرد خانواده در سطح معنادار یک صدم داشت و بین سبک تفکر قضایی با عملکرد خانواده رابطه منفی و معنی داری برقرار بود. سبک های تفکر سلسله مراتبی، کلی، رابطه منفی و معنی داری با عملکرد خانواده برقرار کردند. سبک تفکر اولیگارشی، درونی، محافظه کار، آزاد اندیش، رابطه مثبت و معناداری را با عملکرد خانواده به ترتیب برقرار کردند. نتیجه گیری: تربیت و عملکرد موجود در خانواده بر شکل گیری و پرورش سبک های تفکر افراد از زمان کودکی تأیر بسزایی می تواند داشته باشد.