هدف: مقاله حاضر به منظور تبیین کاربرد فراداده در بافت آرشیوی، انواع استانداردهای فراداده ای بافت آرشیوی از لحاظ کارکردپذیری، و رویکردهای بهره مندی از فراداده در بافت مذکور طراحی شده است.
روش/رویکردپژوهش: پژوهشی مفهومی است که با رویکرد تحلیلی در راستای تحقق هدف پژوهش گام بر می دارد. بدین منظور، ضمن اشاره به ویژگی های بومی اشیای محتوایی بافت آرشیوی و ضرورت استفاده از فراداده در آن بافت، رویکردهای پیشین و کنونی استفاده از فراداده در بافت آرشیوی مورد بررسی قرار می گیرد.
یافته ها و نتایج: بافت آرشیوی همانند دیگر بافت های اطلاعاتی دارای ویژگی های بومی خاصی از جمله عدم وجود منبع اصلی اطلاعات، وجود روابط درون بافتی و برون بافتی میان اشیای آرشیوی و اشیای دیگر بافت ها، و نظیر آن است که بر روی توصیف و سازماندهی آنها تاثیر می گذارد. از این رو، توصیف و سازماندهی اشیای آرشیوی و برقراری روابط درون بافتی و برون بافتی (با دیگر اشیای بافت فرهنگی) همخوان با ویژگی های بومی آنها ضروری است. کارکردهای توصیفی، مدیریتی، ساختاری، فنی، نگهداری، و حقوقی از تولید فراداده در بافت آرشیو مد نظر است.
در پایان، به رویکرد جدید استفاده از ابزار فراداده در بافت آرشیوی، و همگرایی استانداردهای فراداده ای بافت آرشیوی با دیگر بافت ها به ویژه بافت کتابخانه ای پرداخته خواهد شد.
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اختلافها و کشمکش های میان والیان پشتکوه و حکومت عثمانی، بر سر معادن نمک واقع در مرز ایران با عثمانی،در فاصله سال های(1255-1347ق./1838-1928) می باشد.
روش/ رویکرد پژوهش: این مقاله، با روش توصیفی و تحلیلی، بر پایه اسناد موجود و منابع کتابخانهای انجام شده و پس از ارزیابی داده های تاریخی و تجزیه و تحلیل آنها، به سازماندهی و استنتاج پرداخته است.
یافته ها و نتایج پژوهش: یافته ها حاکی از آن است که یکی از موضوعهای مورد اختلاف میان والیان پشتکوه(ایلام) و پاشایان بغداد- که تابع حکومت عثمانی بودند- معادن نمک بود. حدود تقریبی این معادن، در شمال غربی پشتکوه و در مرز ایران و عثمانی بود و به نام های دشتلگ، تاریکه، و داودر خوانده می شدند. اهمیت اقتصادی این معادن، و تلاش والیان پشتکوه و پاشایان بغداد، برای در اختیار گرفتن این معادن، باعث ایجاد کشمکش هایی میان دو طرف شد. حسنخان، اولین والی پشتکوه، و پسر او حیدرخان، به خوبی توانستند تسلط خود را بر معادن حفظ کنند و حتی حیدرخان پا را فراتر نهاد و معدن نمک واقع در خاک عثمانی را متصرف شد. اما عباسقلیخان، به دلایل متعددی نتوانست تسلط خود را بر این معادن حفظ کند و این معادن در زمان او به تصرف عثمانی ها درآمدند. پس از عباسقلیخان، پسر عموی او حسین قلیخان، مشهور به ابوقداره، به حکومت رسید. او، معادن نمک را از عثمانی ها باز پس گرفت و در زمان پسرحسین قلی خان، یعنی غلامرضا خان، این معادن بدون دغدغه جزء خاک پشتکوه باقی ماندند. این پژوهش، سعی دارد با مطالعه اسنادی به بازسازی روند اختلافها و چگونگی حل و فصل آنها میان دو کشور بپردازد.
هدف : تاکید و تمرکز اصلی روی این موضوع است که همیشه نمی توان اسناد موجود را تنها راه شناخت حقایق تاریخی دانست .چنان که در بررسی علل اختلاف و درگیری میان سلطان یعقوب آق قویونلو با شیخ حیدر صفوی می بینیم که پس ازسالها دوستی صمیمانه میان آق قویونلوها وصفویان، سندتاریخی به تنهایی نمی تواند علت واقعی این تنش را روشن نماید.
روش / رویکرد پژوهش : در این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی تاریخی و بر پایه اسنادومنابع کتابخانه ای به تبیین این موضوع پرداخته شده است.
یافته هاو نتایج : طبق مطالعه وبررسی همه جانبه صورت گرفته برخلاف آن که سلطان یعقوب آق قویونلو صراحتاً طی مکتوب ارسالی خود به سلطان بایزیدعثمانی علت بروزاختلاف باصفویان وسرکوب آنها را در بدعت مذهبی آنها دانسته است . با بررسی و توجه به واقعیات ومستندات تاریخی و جمع بندی نهایی آنها روشن می گردد که علت این امر نه عامل مذهبی، بلکه ناشی از ملاحظلات مهم دیگر از جمله مسایل امنیتی ـ نظامی واقتصادی بوده است.