مطالب مرتبط با کلیدواژه

دوره پهلوی اول


۱.

بررسی نقش و جایگاه مجلس شورای ملی در سیاست گذاری های عشایری دوره پهلوی اول (1320-1304ه .ش.)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مجلس شورای ملی دوره پهلوی اول ایلات و عشایر و سیاست گذاری ها

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه سند شناسی و سندپژوهی پهلوی اول
  3. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه مجلس شورای ملی
  4. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه ایلات و عشایر
تعداد بازدید : ۱۸۲۱ تعداد دانلود : ۱۰۵۷
دوره پهلوی اوّل (1320 1304) یکی از ادوار مهم و قابل توجّه تاریخ ایران است.در این برهه، تغییر و تحوّلات شگرفی در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ... در کشور رخ داد. یکی از مهم ترین این تحوّلات، به حاشیه رانده شدن ایلات و عشایر ایران از صحنه قدرت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامیبود. حکومت پهلوی با در اختیار گرفتن شیوه ها و شگرد های مختلف، به سرکوب، خلع سلاح و سپس یکجانشین کردن ایلات و عشایری پرداخت که تا آن دوره در عرصه های مختلف دارای قدرت و آثار بسیاری بودند. بنابراین مسئله ایلات و عشایر در این دوران، یکی از مباحث اصلی در زمینه سیاست گذاری های کلان جامعه ایران در عرصه نظامی،سیاسی،فرهنگی و اجتماعی بوده است. بر پایه قانون اساسی ایران، در ساختار حقوقی قدرت، سه نهادِ «سلطنت»، «مجلس شورای ملّی» و «هیئت وزیران»، از حق قانونی برای تصمیم گیری در زمینه مسائل مربوط به حوزه ایلات و عشایر برخوردار بودند. به جهت اهمّیت این موضوع در دوره مورد پژوهش و اعتبار و ارزش آن در تصمیم گیری های نهادهای مربوط، در این مقاله کوشش می شود تا جایگاه نهاد مجلس در سیاست گذاری برای ایلات و عشایر در دوره پهلوی اوّل تشریح و تحلیل شود.
۲.

نقدی بر پژوهش های تفسیری تاریخی درخصوص معماری معاصر ایران، نمونه موردی: معماری دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پارادایم های پژوهش دوره پهلوی اول راهبرد تفسیری تاریخی معماری معاصر ایران

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر جهان هنر معاصر ایران
تعداد بازدید : ۲۳۱۶ تعداد دانلود : ۴۱۶۸
در دهه اخیر، نگارش آثار تفسیری تاریخی درخصوص معماری معاصر ایران و دوران مدرنیزاسیون، رشد چشمگیری کرده است. عدم تفکیک چارچوب های متفاوت استدلال و تحلیل، توسل به گونه های ناهمخوان تحلیل و توجه نکردن به معیارهای استناد در پارادایم های مختلف تحقیق، موانعی را در برابر علمی بودن این پژوهش ها و اعتبار آن ها ایجاد کرده است. تبیین ساختاری این معضل، هدف این نوشتار است. در این مقاله، ابتدا رویکردها و مبانی فکری در این نوشتارها، از منظر پارادایم های سه گانه تحقیق و دو عرصه درون نهادی و برون نهادی معماری با رویکرد استدلال منطقی بررسی می شوند. این بررسی به صورت تطبیقی با تاریخ نگاری دوره مدرنیسم معماری و تاریخ نگاری معماری عام معاصر در غرب انجام گرفته و فضاهای غفلت شده و عرصه های تحقیقی وسیعی که در این زمینه باقی مانده است، معرفی می گردد. پس از این مقایسه در دو دسته تاریخ نگاری نخبه گرا و عام گرا، این نکته بیان می شود که رویکرد نوین پژوهش تفسیری تاریخی درباره دوران معاصر، چگونه از گرایش به تحلیل تاریخی معماری عامه در دوران نزدیک، به رغم وجود شواهد استنادی، غفلت کرده است. سپس یکی از نمونه های گرایش نخبه گرا «معماری دوره پهلوی اول» مصطفی کیانی در کانون بحث قرار داده می شود. این تحقیق، در تاریخ نگاری کلّی معماری ایران نیز با ارائه پژوهشی جامعه محور و نه طبیعی گرا یا باستان شناسانه که شیوه رایج این گونه بررسی ها در ایران است، مسیری متفاوت را پیش روی پژوهش های تفسیری تاریخی در ایران باز نموده است. بررسی نقادانه ای که در اینجا ارائه شده، در راستای بهسازی نگاه تحلیلی به معماری تاریخی ایران، به تحلیل ویژگی های شکلی و محتوایی آن می پردازد. در انتها راهکاری برای بهبود پژوهش تفسیری تاریخی در این حوزه ارائه شده است.
۳.

هم بودی موسیقی و فضای شهری ؛ با تأکید بر عزاداری در شهر تهران (دوره قاجار تا پهلوی اول)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تهران فضای شهری دوره قاجار دوره پهلوی اول موسیقی عزاداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۹ تعداد دانلود : ۹۷۲
به نظر می رسد موجودیت و بقای موسیقی در شهر به مثابه مصداقی از هنر شهری در گروی تعامل توأمان سه مؤلفه هنرمند، فضای عمومی و شهروندان به عنوان مخاطبان هدف است. به این معنا که بی توجهی و حذف یکی منجر به تغییر ماهیت کل خواهد شد و نه تنها تأثیرگذاری و کیفیت بخشی هایی همچون افزایش حس هویت و تعلق به شهر را که از حضور هنر در فضای شهری انتظار می رود محقق نخواهد کرد که گاه حتی به اغتشاشاتی نیز منجر می شود. با طرح این مسئله، هدف اصلی پژوهش حاضر پاسخگویی به پرسش های زیر درخصوص موسیقی عزاداری در فضای شهری تهران در دورة قاجار و پهلوی اول بوده است : بقای حیات عزاداری موسیقایی از چه نسبتی با ساختار فضای شهری برخوردار بوده است؟ موسیقی عزاداری در فضای شهری دارای چه کیفیاتی بوده است؟ تحولات فرهنگی اجتماعی ناشی از ورود مدرنیته چه تأثیراتی بر حیات شهری موسیقی عزاداری داشته است؟ این پژوهش براساس مستندات نوشتاری و تصویری، موسیقی عزاداری در فضای شهری تهران در دوره های مذکور را در دو گروه عزاداری های مذهبی و غیرمذهبی شامل «تعزیه»، «نوحه خوانی، دسته گردانی و سینه زنی» و «تشییع جنازه صاحب منصبان دولت و درباریان» به مثابه هنر شهری مورد سنجش قرار می دهد و چنین نتیجه می گیرد که در دوران قاجار ارتباط دوسویه ای میان فضای عمومی از قبیل میادین، جلوخان ابنیه عمومی، تکایا و خیابان ها به عنوان بستر شکل گیری تعاملات شهروندان و اجراکنندگان عزاداری ها با شکل اجرای موسیقی عزاداری برقرار بوده است. بنابراین ضمن برخورداری از همراهی توأمان سه مؤلفه نامبرده، موسیقی عزاداری در شهر به مثابه هنر شهری تلقی می شود و به خوبی نقش خود را در ایجاد فضای جمعی، خلق هویت شنیداری و کیفیت بخشی به فضاهای عمومی ایفا می کند، درحالی که پس از مشروطه با ورود فرنگی مآبی به ویژه تحت تأثیر سیاست های فرهنگی پهلوی اول و بروز پیامدهایی چون تخصیص فضاهایی غیرعمومی به اجرای انواع موسیقی، عدم حضور هنرمندان آگاه و مشارکت شهروندان فعال به تدریج این هنر از ماهیت یک هنر شهری فاصله می گیرد و ضمن از دست دادن کارکرد خود دچار عارضة بی هویتی نیز می شود.