فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
انسجام متن از به هم پیوستن مجموعه ای از واژه ها و جملاتی که متضمّن معنا و پیام خاصی است، به وجود می آید. نویسنده، دنیای واقع و فراواقع خود را در قالب متن منعکس می کند و در این انعکاس اگرچه از زمان فاصله می گیرد، اما به مدد زبان و حفظ ارتباط بین عناصر دستوری و واژگانی، معنا را منتقل می کند و متنی منسجم می آفریند. متن سوررئالیستی که بازتابی از دنیای فراواقع است، به دلیل هجوم واژگان ناشی از نگارش خودکار، چنین تصوری را در اذهان ایجاد می کند که دور از انسجام و پیوستگی است و ارتباط معنایی در این متون گسسته می نماید. این پژوهش در پاسخ به این مسأله که آیا این متون، با وجود زیر پا گذاشتن زبان معیار و آزادی زبان و واژه ها - نگارش خودکار- از انسجام واژگانی برخوردار هستند، به بررسی انسجام واژگانی داستان سوررئالیستی «بوف کور» صادق هدایت، بر پایه نظریه انسجام متن مایکل هالیدی و رقیه حسن می پردازد. پس از تحلیل و بررسی داده ها، این نتیجه حاصل شد که متن بوف کور، با 3282 گره انسجام واژگانی، از انسجام بالایی برخوردار است و نویسنده با بهره مندی از عناصر انسجام واژگانی به ویژه عنصر تکرار و باهم آیی و ترادف توانسته است، پیوندی ناگسستنی میان الفاظ و معانی ایجاد کند و به این طریق اندیشه و امیال درونی خود را در متن منعکس سازد.
بررسی نحوة برقراری ارتباط تصویری و کلامی توسط گفته پرداز یا گوینده (مطالعة نشانه- معناشناختی آگهی های تلویزیونی امور فرهنگی و آموزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابزارهای مورد استفاده در نشانه- معناشناسی می توانند بر مضامین متفاوتی پیاده شوند. هدف ما در این مقاله بررسی چگونگی برقراریارتباط در تبلیغات تلویزیونی است. تبلیغات، نوعی وسیلة ارتباطی تلقی می شود که در آن طبق آخرین مدل های ارتباطی، به دلیل وجود همزمان تصاویر و کلام، فرستنده قادر است پیامی پیچیده برای دریافت کنندة خود بفرستد. برحسب اینکه گفته پرداز به چه شکل پدیدار می شود و چه گفته ای را برای ارتباط با مخاطبش انتخاب می کند، ساختار پیام می تواند به شکل های گوناگون به نمایش درآید. بر همین اساس، چهار شکل متفاوت گفتمان ساخته می شود که هر یک کارکرد گفتمانی خود را دارند. از طرفی گفته پرداز می تواند به شکل نوشتاری یا شنیداری نمایان شود. نوشتار می تواند به موازات تصویر حرکت کرده، معنای آن را تکمیل کند و یا ایهام های تصویر را به کنار نهاده، منظور اصلی فرستندة پیام را منتقل کند. با شروع صدای خارج صحنه، گفته پرداز به گوینده یا فرستندة پیام تغییر ماهیت می دهد؛ بر این اساس، منشأ صدا در تصویر مشخص می کند او تا چه حد بر گفتمان خود تسلط دارد. همة این عوامل بر قابلیت پذیرش تبلیغ توسط بیننده و سوق دادن او به خرید خدمات یا کالا تأثیرگذار هستند.
بررسی زمینه سازی نمود و صیغه فعل در گفتمان روایی کودکان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان ها از ابزارهای زبانی مختلفی برای سازمان دهی جریان اطلاعات گفتمان استفاده می کنند. یکی از این ابزارها، زمینه سازی اطلاعات است که از طریق آن روایت گر اطلاعات اصلی و فرعی را در روایت مشخص می کند. اطلاعات اصلی که پایه روایت را تشکیل می دهند پیش زمینه، اما اطلاعات فرعی که وقایع حاشیه ای روایت را نشان می دهند، پس زمینه اند. چنین سازمان دهی باعث پیوستگی بیشتر میان پاره گفتارهای گفتمان و همچنین انتقال موثرتر اطلاعات می شود. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل چگونگی تحقق زمینه سازی در قالب پیش زمینه سازی و پس زمینه سازی در گفتمان روایی کودکان فارسی زبان براساس ابزار زبانی نمود (کامل/ناقص) و صیغه فعل (معلوم/مجهول) و همچنین تاثیر سن بر به کارگیری این ابزارها است. داده های پژوهش شامل روایت های گفتاری تولیدشده توسط کودکان 7، 9، 11 ساله و یک گروه کنترل بزرگسالان 30 ساله دختر بودند، که با استفاده از دو داستان تصویری (Hickmann, 2004) مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج نشان داد رابطه معناداری بین میزان به کارگیری نمود کامل و ناقص و سن کودکان مورد آزمون وجود داشت، به این ترتیب که با افزایش سن به کارگیری نمود کامل در پیش زمینه کاهش و به کارگیری نمود ناقص افزایش یافت. برعکس، در بزرگسالان به کارگیری نمود کامل در پیش زمینه افزایش اما نمود ناقص کاهش یافت. در پس زمینه نیز این رابطه به همین ترتیب مشاهده گردید. بعلاوه، به کارگیری صیغه معلوم فعل در روایت ها نسبت به به کارگیری صیغه مجهول فعل غالب تر بود و رابطه معناداری بین به کارگیری صیغه مجهول فعل در پیش زمینه و پس زمینه و سن آزمودنی ها مشاهده نگردید.
حرکت فرضی در زبان فارسی: رویکردی شناختی به مسیرهای گسترشی
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش مهم درک حرکت و بازنمایی آن در زبان و شناخت، مقاله حاضر به گونه خاصی از حرکت می پردازد که حرکت فرضی نام دارد. در حرکت فرضی که یکی از انواع بازنمودهای مجازی حرکت در زبان است، حرکت به پدیده ها و اشیائی که فاقد توانایی حرکت هستند، نسبت داده می شود. بر این اساس با توجه به این که تاکنون پژوهشی درباره حرکت فرضی در زبان فارسی صورت نگرفته است، این مقاله می کوشد تا به طبقه بندی و ماهیت حرکت فرضی از نوع مسیرهای گسترشی در زبان فارسی بپردازد. البته باید توجه داشت که حرکت فرضی تفاوتی بنیادی با حرکت در معنای استعاری آن دارد. این پژوهش در قالب یک بررسی پیکره بنیاد می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که آیا در زبان فارسی برای اشاره به موجودیت های ساکن از افعال حرکتی استفاده می شود؟ مطابق نتایج به دست آمده، زبان فارسی در مقایسه با زبانی مانند انگلیسی، گرایش چندانی به کاربرد عبارات بیان گر حرکت فرضی ندارد. البته این نتیجه درباره گونه محاوره ای زبان فارسی صدق می کند و بازنمود حرکت فرضی در گونه ادبی زبان فارسی می تواند موضوع بررسی دیگری قرار گیرد. نتایج به دست آمده از این بررسی در کنار نتایجی که از مطالعه حرکت فرضی در زبا ن های انگلیسی، اسپانیایی، چینی ماندارین و لهستانی به دست آمده است، می تواند جایگاه حرکت فرضی در مفهوم سازی را به مثابه یک ویژگی جهانی یا یک گرایش رده شناختی مطرح کند.
بی اهمیت جلوه دادن مطالب در ارائه های علمی فارسی: دسته بندی بر اساس نقش در کلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سخنرانی علمی کلاسی مهم ترین شیوه تدریس در دانشگاه ها است. با توجه به ازدیاد مطالب شفاهی و بصری بیان شده در طی یک سخنرانی علمی و اهمیت بخشی از این مطالب در ارزیابی پایان ترم، دانش چگونگی پررنگ یا کم رنگ کردن مطالب در این سخنرانی ها می تواند برای فارسی آموزان مفید واقع شود. هدف از انجام این پژوهش بررسی چگونگی کم رنگ کردن یا بی اهمیت جلوه دادن مطالب در سخنرانی های علمی فارسی است. این پژوهش به طور ویژه سعی دارد تا با استفاده از روش تحقیق ترکیبی و مبتنی بر یک رویکرد پیکره محور، نقش های کلامی نشانگرهای مطالب کم یا بی اهمیت را بررسی نماید. این نشانگرها از 60 سخنرانی مندرج در پیکره فارسی سخن استخراج شدند. پس از استخراج، نشانگرها ازلحاظ نقش کلامی دسته بندی شدند. نتایج پژوهش حاکی از این است که: 1) پنج نقش کلامی برای نشانگرهای نکات کم اهمیت یافت شد. این نقش ها عبارت اند از: «سازمان دهی کلام»، «تعامل با مخاطب»، «پوشش موضوع»، «وضعیت مطلب» و «ارتباط با امتحان». 2) از این پنج دسته نشانگر، «پوشش موضوع» و «وضعیت مطلب» به ترتیب بیشترین شمار را به خود اختصاص دادند. 3) «سازمان دهی کلام»، «تعامل با مخاطب» و «ارتباط با امتحان» کم تکرارترین نشانگرها بودند. به طورکلی، نتایج بدست آمده نشان می دهد که کم رنگ کردن مطالب در سخنرانی علمی لزوماً مستلزم تعامل با مخاطب و یا تقسیم کلام به نکات مهم و غیر مهم نیست. در عوض، مطالب غیرضروری سخنرانی را می توان با استفاده از عباراتی که به صورت صریح یا تلویحی بین آنچه ارائه دهنده می خواهد پوشش بدهد یا بگذرد مرز ایجاد می کنند، کم یا بی اهمیت جلوه داد.
مقایسهء جنبه هایی از ساخت صوتی زبان فارسی و ژاپنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسهء زبان ها یا زیرنظام هاى آن ها فرایندى است که حاصل آن مى تواند هم به افزایش آگاهى ما دربارهء ساخت زبان ها، شباهت ها وتفاوت هاى آن ها منجر شود و هم در تحقق اهداف کاربردى در فعالیت هاى مربوط به حوزهء زبان، به ویژه در ترجمه و آموزش زبان مؤثر واقع شود. وقتى صحبت از مقایسهء دو چیزمی شود، بیشتر پى بردن به شباهت هاى آن ها مطمح نظر است، اما در مقابله بیشتر پیدا کردن تفاوت هامد نظر است. فرض بنیادى در تجزیه و تحلیل مقابله اى زبان ها آن است که وقوع برخى خطاهاى زبانى نظام مند از سوى فراگیران زبان خارجى، نتیجهء دخالت الگوهاى زبان مادرى یا زبان اول آن هادر فرایند یادگیرى است. مقالهء حاضر به مقابلهء یکى از زیرنظام هاى دو زبان فارسى وژ اپنى، یعنى ساخت صوتى آن ها مى پردازد. فارسى و ژاپنى، به خانواده هاى زبانى متفاوتى تعلق دارند، اما شباهت هاى زیادى در فهرست صوتى آن ها مشاهده مى شود. هر چند که در این میان تفاوت هایى هم وجود دارد.
مقایسه واژه های مشتق و مرکب زبان فارسی به لحاظ نوع فرآیند واجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی فرآیندهای رایج در دو نوع واژه های مشتق و مرکب است. بدین منظور، با مراجعه به یک فرهنگ 40,000 واژه ای (مشیری، 1388) داده های مورد نیاز برای این پژوهش، جمع آوری و پس از تفکیک حدود 4034 واژه مشتق و 1464 واژه مرکب، فرآیندهای واجی رایج، در این دو گروه بررسی شده است. در این پژوهش با استفاده از نرم افزار excel و به کمک رایانه، درصد و بسامد وقوع این فرآیندها محاسبه گردیده است. برخی دستاوردهای این پژوهش عبارتند از: 1- معمول ترین فرآیندهای واجی در واژه های مشتق، درج همخوان است. 2- معمول ترین فرآیندهای واجی در واژه های مرکب، حذف همخوان است. 3- در واژه های مشتق، حذف همخوان در جهت کاهش وزن هجا و حذف واکه در جهت افزایش وزن هجا عمل می نماید. 4- درج واکه در هر دو گروه مشتق و مرکب قابل مشاهده است.
بررسی جایگاه بی نشان قید حالت در زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر جایگاه بی نشان قید در زبان فارسی را مورد ارزیابی قرار می دهد. به این منظور پرسش نامه ای مرکب از بیست جملة نامرتب در اختیار سی نفر از گویشوران قرار گرفته است. هر یک از جملات دارای یک قید حالت است که به طور تصادفی نامرتب شده است. نتایج این تحقیق که از 600 جمله به دست آمده است، نشان می دهد که قیود انتخاب شده عمدتاً به صورت معناداری در یکی از جایگاه ها به کار رفته اند. این تحقیق نشان می دهد که جایگاه بی نشان قید به ویژگی های نحوی معنایی بافت زبانی و نوع قید وابسته است. این پژوهش همچنین نشان می دهد که اگرچه به نظر می رسد برداشت و سلیقة شخصی گویشور در تعیین جایگاه قید دخیل باشد اما تحلیل آماری خلاف این را ثابت می کند. این پژوهش علاوه بر معرفی جایگاه بی نشان هر یک از قیود مورد بررسی، نسبت نشانداری در خصوص هر یک از قیود را نشان می دهد. همچنین تحلیل پوسته ای مشروط به اینکه قید را به صورت افزوده و ضمیمه نشان دهد، می تواند تحلیل مناسبی از جایگاه قید به شمار آید.
بازنمود شبکه های اجتماعی در مطبوعات ایران از منظر تحلیل گفتمان انتقادی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر حاصل یک تحقیق در حوزه تحلیل گفتمان انتقادی است. در این مقاله سعی شده بر مبنای چارچوب نظری نورمن فرکلاف به تجزیه و تحلیل متون مطبوعاتی ایران پرداخته شود. داده های پژوهش به طور تصادفی از بین مقاله های چاپ شده در روزنامه های جام جم، دنیای اقتصاد، رسالت، شرق و کیهان در سال های 1390-1388 که همگی در رابطه با شبکه های اجتماعی هستند، انتخاب شده اند. نگارندگان کوشیده اند داده ها را با استفاده از فنون و ابزارهای زبان شناختیِ ارائه شده در مدل مورد نظر، توصیف، تفسیر و نیز تبیین کنند و بدین طریق به نحوه تجلی دیدگاه های فکری روزنامه نگاران ایران در رابطه با شبکه های اجتماعی پی برند. طبق نتایج به دست آمده، نویسندگان روزنامه ها نه تنها با استفاده از عناصر زبان شناختی و غیرزبان شناختی مشخص به بیان دیدگاه های خود پیرامون این شبکه ها می پردازند، بلکه هر نویسنده به نحوی خاص و متناسب با دیدگاه فکری خود و البته سیاست کلی آن روزنامه، هر یک از این عناصر را به کار می گیرد.
خشونت کلامی در نمایشنامة هاملت با سالاد فصل: رویکردی گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، مقوله خشونت کلامی در نمایش نامه هاملت با سالاد فصل در چهارچوب نظریه گفتمانی مالکین (2004) مورد بررسی قرار گرفته است. مالکین در بررسی خشونت کلامی، شاخص هایی شش گانه معرفی می کند که به واسطة آن ها زبان کنش گری خشونت بار شناخته می شود. هدف اصلی این پژوهش، معرفی و کاربست نگره ای زبانشناختی در تحلیل گفتمان خشونت آمیز دراماتیک است. در متون نمایشی (همچون دیگر متون ادبی)، شخصیت ها توسط زبان خلق می شوند؛ تحت استیلای قوانین حاکم بر آن پرورش می یابند؛ گاهی توسط آن مورد تعرض قرار می گیرند و در نهایت دگرگون می شوند. نظر به این که شکل گیری شخصیت های نمایشی بر پایه دیالوگ هایشان شکل می گیرد، مطالعة علمی خشونت کلامی به عنوان یکی از مؤلفه های کلام دراماتیک در این نوع ادبی ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر بر پایة نظریة مالکین (2004) در مورد الگوهای خشونت کلامی در درام، با رویکردی گفتمانی به بررسی این الگوها در نمایش نامه هاملت با سالاد فصل اکبر رادی می پردازد، و تلاش می کند تا مؤلفه های غالب در گفتمان خشونت آمیز شخصیت های این نمایش را ارائه کند.
ضرورت توجه به مقولات لغوی و دستوری متفاوت در زبان روسی و فارسی و چگونگی تطبیق آن ها
حوزههای تخصصی:
مى توان با اطمینان گفت، که مشکل ترین مقوله لغوى و دستورى در زبان روسى، مقوله افعال این زبان است. فعل در هر زبانى هستهء مرکزى صرف را تشکیل مى دهد و در زبان روسى به لحاظ وجود برخى مکانیسم هاى دیگر که از مهم ترین آن ها نگرش گوینده به نحوهء چگونگى آن است، با زبان فارسى تفاوت دارد. همچنین مقوله مطلق و استمرارى افعال در زبان روسى به لحاظ ایجاد تغییرات معنایى از ظرافت خاصى برخودار است. به همین علت مجریان آموزش این زبان، لغت نامه ها و کتاب هاى اختصاصى براى آموزش این مقوله تهیه و تدوین نموده اند. اما این لغت نامه ها و کتاب هاى اختصاصى که توسط روس ها براى خارجیان به چاپ رسیده است براى مخاطبان اروپایى در نظر گرفته شده است. ترجمهء این آثار که از نیم قرن پیش تا کنون در ایران صورت پذیرفته به لحاظ عدم توجه کافى به مقولات لغوى و دستورى متفاوت در زبان روسى و فارسى آموزش این زبان را در ایران با مشکلاتى توام ساخته است که نیاز به برنامه ریزى و ارائهء کتاب هاى آموزشى و لغت نامه هاى مناسب دارد.
بررسی نظام واژه بستی ضمیری در تاریخ زبان فارسی و علل تحول آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول نحوی روی نمی دهد مگر این که بتوان نشان داد علتی داشته است""(لانگوباردی:2001، 278). تحول زبانی مرتبط با واژه بست های ضمیری زبان فارسی که به لحاظ تاریخی در جایگاه دوم جمله ظاهر می شده اند در سه حوزه رخ داده ، در نتیجه، این زبان به سه الگوی ساختاری-رده شناختی زیر دست یافته است: الف) حرف اضافه+واژه بست در حالت متممی ب) اسمی+واژه بست در حالت اضافی و ج) مجاورت فعل متعدی صرفاَ در حالت مفعول مستقیم. این بررسی در چارچوب باورهای مطرح در دستور زایشی چامسکی و با هدف کشف علل تحول نظام واژه بستی ضمیری فارسی و در نهایت دستیابی این زبان به سه الگوی فوق صورت می گیرد؛ بررسی درزمانی نشان می دهد که چند عامل به صورت متوالی، و نه موازی، در تحول این نظام دخالت داشته-اند: اولاَ، برخی از تحولات ساختواژی تاریخی و تلاش گویشوران در جهت رفع ابهام ناشی از این تحولات، زمینه ساز اصلی تغییرات ساختاری دیگر شده است؛ ثانیاَ، پس از زمینه سازی های خاص ساختواژی، الگوهای الف و ب به قیاس از الگوهای زبانی از پیش موجود و تعمیم آنها تثبیت شده است؛ الگوی ج نیز در نتیجه ی بازتحلیل مکرر جایگاه واژه بست در جمله پدید آمده است؛ این الگو می تواند گویای مقطعی از روند دستوری-شدن این عناصر باشد که تحولات ساختواژی و فرایند بازتحلیل در برهه ای از تاریخ این زبان به آن سرعت بخشیده است. در پایان، تماس با زبان عربی نیز به عنوان عامل تسریع کننده ی کاربرد الگوهای سه گانه ی فوق در زبان معیار شناخته شد.
A Semantic Analysis of the Subjunctive Verb forms the Persian Language
حوزههای تخصصی:
ابعاد معنایی مکان واژه «زیر» براساس مدل چندمعنایی قاعده مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله از منظر مدل چندمعنایی قاعده مند به بررسی ابعاد معنایی واژة «زیر» به عنوان یکی از واژه های مکانی پرکاربرد در فارسی می پردازد. داده ها شامل نمونه های وقوع «زیر» در بافتهای متنوع فارسی است و ابزار تحلیلی مدل چندمعنایی قاعده مند است. هدف این است که ضمن مطالعه تنوع و انعطاف معنایی این مکان واژه، نحوه عملکرد این ابزار تحلیلی در تعیین معنای اولیه و سایر معانی متمایز بررسی گردد. در واقع، تلاش می شود تا جنبه های قوت و ضعف این مدل شناختی، به ویژه جایگاه نظری آن به چندمعنایی حروف مکان بیشتر مورد توجه قرار گیرد. پس از تحلیل نمونه های کاربرد مکان واژة «زیر» ابتدا معنای مکانی اولیه آن تعیین شد و سپس چهار معنای متمایز دیگر مشخص گردید که شامل معنای کمتر، تحت تأثیر/کنترل، درخفا و پنهانی، و معنای پوشیده شده هستند. نتایج تحلیل معنایی «زیر» حاکی از آن است که مدل چندمعنایی قاعده مند از دو جنبه دارای وجه امتیاز نسبت به آثار پیشین از جمله لیکاف (۱۹۸۷) است؛ یکی در تعیین معنای اولیه بخاطر ارائه ملاک های مدون زبانی، و دیگری در محدودسازی تعدد معانی به سبب برقراری نوعی اعتدالگرایی در چندمعنایی. بررسی ابعاد معنایی «زیر» نشانگر برخی چالشها نیز هست که تحلیل حاضر تحت این مدل با آن روبروست. اهم این چالشها یکی ابهامات شناختیِ معانی متمایز بدست آمده و دیگری ماهیت وابسته به بافت آنها است که با ملاک استقلال بافتی معنا ناهمسو است. به عبارتی، نتایج این پژوهش بیان می کند مدل چندمعنایی قاعده مند که از نظر روش شناسانه حائز برخی مزیت ها است، از لحاظ نظری بویژه از جنبة هویت معنایی غیرمستقل و ساختیِ حروف مکان و نیز واقعیت روانشناختی معناهای متمایز ارائه شده با ابهامات و مسائلی روبروست.