فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۴٬۴۳۶ مورد.
منبع:
معرفت ۱۳۸۲ شماره ۶۷
طراحی برنامه درسی متعادل با رویکرد برنامه ریزی درسی فطری و معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
این پژوهش با هدف بررسی الگوهای طراحی برنامه درسی و نقد آنها و طراحی برنامه درسی متعادل با رویکرد فطری و معنوی صورت گرفته است. رویکرد مطالعه کیفی و روش پژوهش، تحلیلی از نوع تحلیل محتوا بوده است .جامعه مورد مطالعه تمام منابعی بود که در این حوزه مطالعاتی وجود داشت که بر اساس نیاز از منابع مرتبط با بحث مورد بررسی به صورت هدفمند استفاده شد. برای تحلیل اطلاعات از رویکرد تحلیل محتوا به صورت تحلیلی و مفهومی استفاده شد. بر اساس مطالعات منابع مختلف در این حوزه مشخص شد که بیشتر متخصصان برنامه ریزی درسی از استفاده از سه منبع به صورت ترکیبی سخن گفته اند؛ ولی در عمل برتری یک منبع بر دیگر منابع دیده می شود، حتی می توان گفت در برنامه ریزی درسی، شاهد حاکمیت مطلق یک منبع اطلاعاتی به بهای حذف منابع دیگر هستیم. برای رفع الگوی تک بعدی برنامه درسی باید از هر سه منبع اطلاعاتی استفاده کرد که این همان الگوی طراحی برنامه درسی متعادل خواهد بود که در قرآن و منابع دینی به اصل تعادل زیاد تأکید شده است. ریشه فلسفی این الگو دین مبین اسلام است که همزمان به رشد همه جانبه شخصیت دانش آموز توجه می کند.
پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) و منشور بزرگ حقوقی تربیتی /قسمت هشتم
منبع:
نامه جامعه ۱۳۸۵ شماره ۳۰
بررسی الگوی آرمانی سبک زندگی از دیدگاه مکتب اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
امروزه متناسب با پیشرفت و تحول در حوزه های مختلف و گذار جوامع از شکل سنتی به مدرن، شاهد شکل گیری سبک های جدید زندگی هستیم. سبک زندگی، درواقع، شکل دهنده هویت گروهی و اجتماعی افراد است. تحقیقاتی که تاکنون در این زمینه در جامعه ما صورت گرفته است توجه کمی به باورها و ارزش های فرهنگی برخاسته از مکتب اسلام داشته و صرفا به بیان نظریه های غربی در این حوزه و ذکر عوامل مؤثر بر آن اکتفا کرده اند. ازاین رو، در این مقاله با مبنا قرار دادن روش تحقیق کیفی از نوع تحلیلی توصیفی، و با هدف بررسی الگوی آرمانی سبک زندگی از منظر مذهب اسلام و خاصه مکتب تشیع، بر آن شدیم تا ابتدا با بررسی دقیق نظریه های مربوط، سه شاخصه اصلی سبک زندگی (الگوی رفتار، مدیریت بدن و الگوی مصرف) را برداشت کرده و در ادامه، در ارتباط با هر مقوله، گزاره هایی را که بیان کننده دیدگاه مکتب اسلام باشد بیان نماییم. در پایان پس از جمع بندی و نتیجه گیری مطالب، یافته ها حاکی از لزوم جامعه پذیری و نهادینه کردن الگوی سبک زندگی اسلامی در جهت شکل دادن به ساختار نگرشی نسل جوان بر این مبنا بود.
بررسی رویکرد تربیت اخلاقی در نظام تربیت رسمی و عمومی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
این پژوهش با هدف شناسایی نحوه مواجهه (رویکرد) نظام تربیت رسمی و عمومی با تربیت اخلاقی انجام شده است. روش مورد استفاده کیفی است که با بهره گیری از تحلیل محتوای کیفی استقرایی، متون اسناد قانونی و مصوب و همچنین مصاحبه چهارده کارشناس انجام شده است. افراد مصاحبه شونده به روش هدفمند و گلوله برفی از میان کارشناسان ارشد نظام تربیت رسمی و عمومی انتخاب شدند. نتیجه تحلیل ها نشان داده که رویکرد تربیت اخلاقی در نظام تربیت رسمی و عمومی دوره ابتدایی در مؤلفه چیستی «رویکرد فضیلت گرایی دین ورزانه» است و در مؤلفه چگونگی (برنامه ریزی درسی) رویکرد تلفیق یا فرابرنامه درسی است که ویژگی اساسی آن آشفتگی است؛ یعنی وضع موجود برنامه درسی تربیت اخلاقی «فرابرنامه درسی تربیت اخلاقی آشفته» است. پیشنهاد این پژوهش تدوین و تصویب فرابرنامه درسی تربیت اخلاقی برای دوره ابتدایی است.
روش شناسی دانش تربیت اسلامی بر اساس رویکرد استنباطی تأسیسی دکتر خسرو باقری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعلیم و تربیت اسلامی به عنوان یک رشتهی علمی یا عرصهای مطالعاتی که به بررسی مسائل تعلیم و تربیت
از منظری اسلامی میپردازد، در کانون توجّه اندیشمندان مسلمانِ در چند دههی اخیر بوده است. این مقاله
میکوشد با تبیین دیدگاههای یکی از اندیشمندانِ ایرانی صاحبنظر دربارهی هویت و روششناسی این دانشِ
انسانی-اسلامی، به تحلیل و نقد رویکرد پیشنهادی ایشان به روششناسی تربیت اسلامی (از هر دو زاویهی
معرفتشناختی- علمشناختی و دینی) بپردازد. نقدها عمدتاً مبتنی بر تحلیل منطقی و بررسی انسجام درون ی
دیدگاههای ایشان بوده و حتّی الامکان از نقدهای بیرونی و مبنایی احتراز گردیده است.
مقاله (پس از مقدمه) در چهار بخش کلّی سامان یافته است: بخش نخست به مرور مهمترین مبانی
روششناختی این رویکرد اختصاص یافته و بخشهای دوم و سوم نیز، به بررسی چیستی دانش تربیت
اسلامی و روشهای پژوهش در آن بر اساس این رویکرد، اختصاد دارد. در پایان نیز، برخی ملاحظات و
تأملات دربارهی دیدگاههای ایشان طرح شدهاند.
بررسی تطبیقی آرای تربیتی ملامحسن فیض کاشانی و جان دیویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) سایر جریان ها پراگماتیسم
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
این پژوهش به بررسی تطبیقی آرا و اندیشه های تربیتی فیض کاشانی و جان دیویی در زمینه-های مبانی، اصول و اهداف تربیت به منظور بهره گیری در تعلیم و تربیت می پردازد. این تحقیق از نوع تحلیل اسنادی است که با هدف مقایسه و تطبیق، و گردآوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته است. در این راستا یافته های پژوهش دلالت دارد که دیدگاه فیض کاشانی در مقایسه با دیویی تفاوت و تشابهاتی دارد. مبنای اختلاف نظر این دو اندیشمند در نگاه ایشان به انسان است. فیض انسان را موجودی مرکب از روح و جسم و دیویی آن را مادی محض می داند. در زمینه هدف تربیت، فیض هدف غایی را قرب الهی و دیویی آن را رسیدن به جامعه دموکراتیک می داند و در زمینه اصول تربیت، هر دو متفکر، اصل فعالیت و همراهی علم و عمل را جز اصول خود می دانند.
امام حسین(ع) و تربیت فرزند ( قسمت دوم )
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۷۹ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی: