فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۱٬۹۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
تولید کلام با دو مشخصه «فشردگی» و «گستردگی» همراه است. ایجاز و فشرده گویی از جمله سبک های انتقال پیام است که یکی از صنایع پرکاربرد در قرآن به شمار می رود. انتقال صرف این فن کلامی به زبان مقصد، پیام نهفته در متن اصلی را انتقال نخواهد داد و مخاطب را در دریافت پیام دچار مشکل می کند. مقاله پیش رو با توجه به این مهم در نظر دارد ضمن بررسی آیاتی از سوره انفال و توبه با ترجمه الهی قمشه ای و رضایی اصفهانی، به سنجش عملکرد مترجمان در ترجمه مواضع فشرده گویی بپردازد. برای این منظور 6 مورد از مواضع فشرده گویی انتخاب شد که عبارتند از: 1. مفاهیم و اصطلاحات 2. تشریح لفظ عام 3. بیان ارجاعات شخصی 4. تشریح اسم موصول 5. توجه به سیاق آیه 6. گسترش فشردگی اسم های اشاره بدون مشارالیه. در پایان پس از بررسی نمونه ها مشخص شد که مترجمان به منظور گسترده سازی، بیشتر راهبرد ارجاع به مابعد را به کار گرفته اند. همچنین باید گفت که بسامد کاربست راهبرد گسترده سازی در ترجمه قمشه ای به نسبت قابل ملاحظه ای بالاتر از مترجم دیگر بوده و رضایی با رعایت احتیاط، از این راهبرد بهره گرفته است اما قمشه ای با نگاه تفسیری به ترجمه، مرزی بین ترجمه و تفسیر قائل نبوده و با شرح و بسط زیاد در موارد غیر ضروری، سبب دوری از ترجمه و انحراف مخاطب از فحوای اصلی سخن شده است.
التقنیات التعبیریه للفکاهه فی مسرحیه «مدرسه المشاغبین»
حوزههای تخصصی:
التقنیات التعبیریه للفکاهه فی مسرحیه « مدرسه المشاغبین» الفکاهه من أهم رکائز الادب العربی فی التعبیر عن الواقع، وقد جذبت اهتمام الادباء على الصعید المسرحی وبادر الکثیر منهم فی انعکاس الواقع المریر عن طریق الفکاهه والکومیدیا بحیث یصعب التعبیر عنها فی الحیاه الواقعیه. « مسرحیه مدرسه المشاغبین» البارزه فی تاریخ المسرح العربی الفکاهی والتی تعتبر من تراث المسرح المصری. تدور احداث المسرحیه حول عدد من الطلبه المشاغبین الذی عجز المدرسون فی السیطره علیهم وترویضهم، حیث ان تصرفات المدرسین وسلوکهم وتعاملهم مع الطلبه أیضا لا یحمد عقباه. الکاتب علی سالم سلط الضوء على قضیه هامه وهی واقع تراجع هیبه المدرسه والمدرّس انذاک باسلوب تهکمی ساخر. تحاول الدراسه الخوض والبحث فی أهم التقنیات والاسالیب التعبیریه المضحکه الساخره فی المسرحیه. اعتمد هذا البحث على المنهج الوصفی التحلیلی وتوصلت الدراسه إلی أن التقنیات التعبیریه منها تجاهل العارف والتقابل والاغراق والتخفی وغیرها من أهم ممیزات الکاتب لیتناول من خلالها القضایا الثقافیه والاجتماعیه والاخلاقیه فی مصر و مناهج النظام التربوی والتعلیمی ومشکلاته.
الغموض والتعامل بین النصّ والقارئ عند الجرجانیّ فی ضوء الفلسفه الظاهراتیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهدف هذه الدراسه إلى معالجه نظریه الجرجانی من منظور الظاهراتیّه، فإن نظریته یجب أن تدرس ویستفاد منها، لیس لأنها کانت الأولى من عده جهات، بل لأنها لا تزال تعمل، ففیها شواهد لما یبحث عنه الظاهراتیون حالیا، خاصه فی ما یتعلق بقضیه التعامل بین النص والقارئ، وکذلک فی مسأله الغموض. وتعتمد الدراسه علی المنهج الوصفیّ والتحلیلیّ بالاستعانه بمعطیات الفلسفه الظاهراتیه التی تؤکد فی الأدب فکره مفادها: إن علی من یدرس عملا أدبیا ألّا یعنی بالنص الفعلی فحسب، بل علیه أن یعنی، أیضا، وبدرجه مساویه، بالأفعال التی تتضمنها الاستجابه لذلک النص. وفی هذا السیاق نستفید من آراء رومن انغاردن وولفغانغ أیزر. ویبدو أن نظریّه الجرجانی لا تخلو من الملامح الظاهراتیه فی صیغتها الانغاردنیه فیما یتعلق بأهمیه تجاوب المتلقی مع النص وعلاقه الحوار بینهما. وعنده نقطه التقاء بجمالیه التجاوب لأیزر فی دعوته القارئ إلى المشارکه الفعاله وإعاده بناء النص
الذات الشاعره فی شعر بشر بن أبی خازم (دراسه نصِّیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یقوم البحث بدراسه الذات الشاعره فی شعر بشر بن أبی خازم، وهی الذات الحاضره فی التجربه الشعریه، الذات التی تعالت على أناها الواقعیه فی معایشتها واقعاً نفسیاً وموضوعیاً. ویسعى البحث إلى إبراز ما تستبطنه صور الذات الفنیه من أبعاد ودلالات تؤکد ثقافتها المقدَّمه فی نسق یلخص صراعها مع مکونات الوجود. تعتمد الدراسه –فی بعض جوانبها-العلاقه الجدلیه بین الذات الشاعره والآخر، واستجلاء مدى أثر الآخر فی الذات. فالحدیث عن الذات یشکل جزءًا من حدیث الشاعر ونظرته إلى الآخر، وهذا ما اتضح من خلال الوقوف على صورتی: الذات المستَلبه فی حالات الفقد والعجز، والشعور بالفناء المحیط، والذات الموجوده فی حالتی القوه والتخطی.
سیمیولوجیا الشخصیات فی روایه لیطمئن قلبی لأدهم شرقاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
69 - 82
حوزههای تخصصی:
تسعى السیمیولوجیه باعتبارها إحدى الفروع الجدیده نسبیا للمعرفه البشریه، إلى فتح آفاق بین النص والقارئ من خلال الاعتماد على النص وفک رموز العلامات وکیفیه عملها. فقد لفتت نظریات السرد الحدیثه أنظار الباحثین إلى دراسه مکونات الروایه، ومن أبرزها الشخصیه بوصفها جزءا لا یتجزأ من العملیه السردیه؛ فهی الحجر الأساس الذی یحتل فکر الروائی عند قیامه بإنتاج عمله. بما أن الدراسه المنهجیه للعوامل المشارکه فی إنشاء أو تفسیر العلامات أو فی عملیه الدلاله واحده من أهم مکونات السیمیولوجیه، فإن هذا البحث، معتمدا على المنهج الوصفی التحلیلی، یدرس علامات روایه لیطمئن قلبی للکاتب أدهم شرقاوی، والتی ترکز على تهدئه قلب الإنسان بسبب علاقته باللّٰه. من أهم النتائج التی توصل إلیها البحث، ما یلی: أن اختیار اسم الشخصیه من قبل شرقاوی واعٍ للغایه ویتماشى مع الخصائص الأخلاقیه والسلوکیه لشخصیات الروایه؛ وتکون بین مدلول هذه الأسماء وعنوان الروایه ثلاثه أنواع من العلاقات، وهی واضحه وخفیه ومتناقضه، من حیث السیمیولوجیه الصرفیه، فإن الصفه المشبهه نظرا لخصائصها الخاصه فی التعبیر عن ثبوت سمه فی الاسم، أکثر بنیه صرفیه یوظفها شرقاوی؛ لأن أکثر الشخصیات فی هذه الروایه بخصائصها وسلوکها تتجه نحو تحقیق الاطمئنان القلبی، فإن الروائی یحاول التعبیر عن هذه السمه بواسطه الصفه المشبهه؛ وأول وهله یظن أن أسماء الذکور أکثر فاعلیه من أسماء الإناث بسبب کثره تکرارها فی الروایه؛ لکن الدور الخاص لوعد باعتبارها إحدى الشخصیات النسائیه الرئیسه فی القصه یدحض هذا الادعاء.
تحلیل الشخصیه الرئیسه لراویه "کوابیس بیروت" علی أساس نظریه جاک لاکان النفسیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لقد اهتم الباحثون بالتحلیل النفسی للأعمال الأدبیه کثیراً، وفی هذا الصدد، تم الاهتمام بعدید من النظریات والمدارس، بما فی ذلک نظریه لاکان النفسیه والذی یعتقد أن ضمیر اللاوعی البشریّ له ثلاثه أنظمه خیالیه ورمزیه وواقعیه وینبغی القیام بفحصها لمعرفه هذا الضمیر. یسعی کتّاب هذا المقال إلی دراسه روایه "کوابیس بیروت" لغاده السمان، وفقاً لنظریه لاکان النفسیه معتمدین علی المنهج الوصفی-التحلیلی بهدف الحصول علی قراءه جدیده لمستویاتها العمیقه والتحلیل النفسی لشخصیتها الرئیسه. ومن أهم النتائج التی توصلت إلیها المقاله أن الروایه تتناسب تماماً مع الأنظمه التی یعبر عنها لاکان لضمیر اللاوعی. والنظام الذی تقع فیه الراویه، أی ساحه المعرکه، یتوافق مع الخصائص التی ذکرها للنظام الرمزی، وأن تناقض الراویه وعدم تکیّفها مع البیئه وأهل الأسره وقیم المجتمع کلها تؤکد علی صحه ما نذهب إلیه، وأن الراویه هی شخصیّه ذهانیّه تدخل العالم الخیالی بذکریات زوجها، لکنها فی النهایه لا تستطیع تحمل الوضع الراهن وتهرب من العالم الرمزی، کما أن الحیاه الجدیده التی تفکر فیها تمثل الجانب الحقیقیّ الذی حلمت به.
تصمیم نموذج تسویق المعرفه مع الترکیز على القیم الإسلامیه فی مراکز التعلیم العالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
المعرفه هی أساس التنمیه والرفاهیه الاجتماعیه للدول، وتسویق المعرفه هو أحد الأهداف الاستراتیجیه وضرورات نظام التعلیم العالی. تعتبر القیم الإسلامیه من المفاهیم الأساسیه فی تصمیم نموذج تسویق المعرفه، وهو أمر مهم للغایه یجب الانتباه إلیه فی الدول الإسلامیه، بما فی ذلک إیران. ینتمی البحث الحالی من حیث نوع الهدف إلى الفئه التطبیقیه ومن حیث المنهج إلى فئه البحوث الوصفیه الاستقصائیه وتم إجراؤه على شکل ترکیب من الأسالیب النوعیه والکمیه مع استراتیجیه تحلیل المحتوى ونهج الشبکه المواضیعیه. یتمثل الهدف الرئیس فی تصمیم نموذج منهجی واستراتیجی لتسویق المعرفه فی مراکز التعلیم العالی. تتضمن بیانات هذا البحث الوثائق الوارده من البحث بالکلمات المفتاحیه فی ملف تعریف Scopus وإجراء المقابلات. فی هذا البحث أولاً، تم باستخدام طریقه تحلیل المحتوى وتطبیقه فی برنامج 2020MAXQDA وتنفیذ الترمیز المفتوح والمحوری، تحدید المکونات وتلخیصها، ثم تم تشکیل الإطار النهائی باستخدام الترمیز الانتقائی. یتمثل المجتمع الإحصائی لهذه الدراسه فی الخبراء الجامعیین بتخصصات ذات الصله، فی الجزء النوعی منها تم تضمین 9 أفراد فی الدراسه من خلال العینات الهادفه. بعد ذلک، للتحقق من صحه النموذج، تم توزیع 24 استبیاناً على العینه الإحصائیه بطریقه أخذ العینات العشوائیه وتحلیلها بواسطه برنامج SmartPLS. تُظهر النتائج أنه تم تحدید ناتج تحلیل المحتوى المکون من 26 مکوناً فی 5 أبعاد (عملیه تسویق المعرفه، والفوائد، والبیئه، والموارد، والتنظیم)، کما یُظهر ناتج تحلیل العوامل المؤکده انخفاض صلاحیه 27 مؤشراً من أصل 75 مؤشراً. . حصلت المؤشرات ال 48 النهائیه على الدرجات اللازمه فی اختبارات الصلاحیه والموثوقیه المتبقیه وتم تقدیم النموذج النهائی بخمسه أبعاد و 22 مکوناً.
بررسی فرآیندهای فرانقش اندیشگانی در قصیده «إلی دوده» میخائیل نعیمه (بر اساس نظریه نقش گرای هالیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریات جدید حوزه زبان شناسی، نظریه نقش گرای نظام مند هالیدی است. طبق این نظریه، ساختار زبان، حاصل تأثیر نقش هایی است که زبان در بافت ارتباطی و در جهان خارج به عهده می گیرد. این تأثیر در سه سطح «فرانقش اندیشگانی»، «فرانقش بینافردی» و «فرانقش متنی» تحلیل می شود. فرآیندهای فرانقش اندیشگانی که امکان تحلیل جملات و سپس تحلیل متن را ممکن می سازند، از نظر معنایی در شش گروه قابل دسته بندی هستند و متناسب با معنای خود، مشارکین ویژه ای را می پذیرند. پژوهش حاضر کوشیده است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکردی زبان شناسانه، قصیده «إلی دوده» میخائیل نعیمه را از دیدگاه «فرانقش اندیشگانی» بررسی کند. پس از بررسی این قصیده که از دیوان «همس الجفون» انتخاب شده است، مشخص شد که از میان شش فرآیند مطرح شده در فرانقش اندیشگانی، فرآیند مادی با بیش ترین بسامد و بعد از آن نیز به ترتیب فرآیندهای ذهنی، رابطه ای، وجودی و بیانی قرار دارند. کاربرد فرآیندهای فرانقشی، آن هم با چنین ترتیب بسامدی، گویای آن است که این شاعر رمانتیسم در شعر خود، علاوه بر این که به بیان مفاهیم ذهنی، همچون مفاهیم فلسفی و عرفانی تمایل دارد، در پی اقناع مخاطب نیز هست؛ از این رو بیش تر مفاهیم و تجربیات پیچیده را در قالب فرآیند مادی بازنمایی می کند. بسامد کاربرد فرآیند ذهنی نشان داد که نعیمه از شخصیتی درون گرا و بسیار حساس برخوردار است. عدم به کارگیری فرآیند رفتاری در این شعر گویای ذهن گرایی نعیمه است. تکیه شاعر بر کاربرد فرآیند بیانی آن هم از نوع پرسشی، گواه دیگری بر شخصیت درون گرای او است. بنابراین بررسی فرآیندهای فرانقش اندیشگانی، به خوبی شیوه اندیشه و تمایلات فکری و روحی میخائیل نعیمه را هویدا می سازد.
تحلیل انتقادی گفتمان مجموعه اشعار "الحبیب الإفتراضی" غاده السمان بر اساس الگوی نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
63 - 83
حوزههای تخصصی:
غاده السمان شاعر و نویسنده متعهد عرب است که در اشعار خود علیه ایدئولوژی های نادرست جامعه واکنش نشان داده است. پژوهش حاضر سعی دارد با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف،به چگونگی انعکاس مهمترین مسائل جامعه عرب در شعر غاده السمان پرداخته و رابطه ی متقابل شعر (به عنوان متن) و جامعه را در سه سطح: توصیف، تفسیر و تبیین توضیح دهد. با توجه به بررسی انجام شده مشخص شد که زن و وطن دو موضوع برجسته شعر السمان هستند که با دیدی انتقادی و در بافتی فرهنگی تاریخی به تصویر کشیده شده اند. السمان در این مجموعه شعر، سعی کرده است تا به مهم ترین مشکل زنان یعنی فرهنگ مرد محور حاکم بر جامعه و نیز، جنگ های فرسایشی جهان عرب بپردازد و اثرات آن بر زندگی مردم را با دیدی انتقادی و گاه تمسخرآمیز به ورطه نقد بکشاند. اعتراض به اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه، نگاه انتقادی به جایگاه زنان و بافت فرهنگی جامعه در باب زنان از مهم ترین موضوعات شعری السمان در این مجموعه شعر است. این پژوهش سعی دارد تا به این دو پرسش پاسخ دهد که مهم ترین موضوعات اجتماعی مطرح شده در شعر غاده السمان بر اساس نظریه نورمن فرکلاف کدامند؟ السمان چگونه توانسته است با استفاده از کلمات این موضوعات را منتقل کند؟ در نتیجه این پژوهش مشخص شد که اشعار مجموعه شعر السمان حاصل تجربیات، ذهنیات و تفکر خود وی در باب جنگ و تأثیرات زیانبار آن بر زندگی مردم جامعه خصوصاً زنان است. جنسیت، قومیت و وطن از مهم ترین مسائلی هستند که السمان به آن ها توجه نشان داده است.
العولمه الاقتصادیه و اقتصادیات العالم الاسلامی
حوزههای تخصصی:
الإیقاع وتوظیفه الدلالیّ لأجواء النزول فی قصّه بعثه موسی (ع): سوره طه نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الإیقاع هو جرس الألفاظ، وموسیقی الجمل والکلمات، وتناغم العبارات. وله أهمیّه بارزه فی خلق الأجواء العامه للآیات وتماسک بنیتها؛ حیث التناسق بین جوّ الآیات، وإیقاع الکلمات ومعانیها یعدّ من أهم الوجوه الإعجازیّه التی تزید الآیات القرآنیّه قیمهً جمالیهً. ومن هذا المنطلق، فإنّ للعنصر الإیقاعی بکافه أشکاله دور واضح فی إثراء البنیه الإیقاعیّه والبنیه الدلالیّه للآیات؛ ولاسیّما فی رسم الأجواء السائده علی النص من الناحیه العاطفیه والروحیه، فیرسم لطافه الجوّ ورهافته، حسب سیاق النص العام حیناً، ویجسّد خشونه الجوّ وصعوبته حیناً آخر. وتعتبر قصّه موسی (ع) أطول القصص القرآنیه وأکثرها تکراراً، وفیها مشاهد متعدده من حیاته (ع)؛ ومنها قصّه بعثته فی الوادی المقدّس طوی التی تمّ ذکرها فی سوره طه بالتفصیل. یتناول هذا المقال من خلال المنهج الوصفی- التحلیلی، دراسه العنصر الإیقاعی وتوظیف دلالته فی قصّه بعثه موسی (ع) القرآنیّه، لیسلّط الضوء علی أنواع الإیقاع وتوظیفه الدلالی الموافق لأجواء النزول. وانتهی بنا البحث إلی أن الإیقاع القرآنی فی هذه السوره إیقاع مرن یتغیر بتغییر الظروف، فیشتد وفق ما یتطلبه المعنی حیناً ویتسارع حیناً آخر، ویتبطأ أحیاناً ویهدأ حیناً آخر، کلّ ذلک لخلق جوّ موافق للآیات، إلا أنّ ما یغلب علی هذه السوره من الإیقاع هو الإیقاع الهادئ، نظراً لکون ما حدث فی الوادی المقدّس طوی مخیفاً؛ لیس فی طور قبول البعثه فحسب، بل فی طور إبلاغ الدعوه أیضاً. وقد خلق ترتیب الحروف والحرکات والفواصل والألفاظ فی هذه الآیات أجواءا ًهادئه لطیفه للنبیّ موسی(ع)، لیلطف بعض صعوبه الموقف فی مشهدی قبول الرساله وإبلاغ الدعوه.
عملیه التأویل فی نطاق تلقی المفارقه قصیده نزف الحبیب شقائق النعمان، لمحمود درویش أنموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
121 - 136
حوزههای تخصصی:
إنّ المفارقه أداه بید المؤلف یؤمئ إلى أغراض مختلفه بوسیط لغوی متکامل مستخدماً أسالیب ممتعه متقنه فی اللغه والفن، حتى یجعل المتلقی یفهم مغزى الکلام، دون استخدامه مباشرا ولیتنحّی عن الاستجابات السالبه التی یحتملها؛ ومن جانب آخر، یستطیع المستخدم أن یحول دون فهم المتلقی ویجعله ضحیه المفارقه باستخدام بعید عن الصور الذهنیه التی یفرضها المتلقی ویحتملها. وبما أنّ المفارقه تحتاج إلى عملیه التلقی فی کلا الموقفین، فالمتلقی یستعمل آلیه التأویل، إمّا على ما یؤوّل أو على أنّ التأویل غیر ناجح لقصد المؤلف. فمهما کانت المفارقه آلیه بید المؤلف فالتأویل یصاحب المتلقی، واستقباله یحتّم أمر المفارقه ناجحه. وهذه المقاله دراسه تحلیلیه تتناول قصیده نزف الحبیب شقائق النعمان ، للشاعر المعاصر، محمود درویش، لتعتنی بالمفارقه، على أنّها بحاجه ماسه إلى القراءه والتأویل والتفسیر، مما یجعل المتلقی عالماً بانعکاسات اللغه، ومما یأمله الجمهور المراقبون. فالمفارقه بکلا نوعیها تحتاج إلى تفاسیر وتأویلات من مستقبلها إن کان ضحیه المفارقه أو مراقبها، فهذه التأویلات تجعل الکلام أکثر تأنقاً وشفافیه والأغراض أوقع کفاءه وتدفقاً، وهی تحتاج إلى مهارات عملیه وخبرات لغویه وبلاغیه وقراءات متعدده وفهم سیمولوجی هرمنوطیقی، وأخیراً تحتاج إلى مهارات تفسیریه تأویلیه لتوصل المتلقی إلى محتوى المفارقه، کما فعلنا فی قصیده محمود درویش وألممنا بتلک المهارات، وقد تؤثر کثیر من العوامل النفسیه والاجتماعیه واللغویه فی تأویلات المتلقی فتجعله غیر ناظر بما یقصده المؤلف.
الوصف فی السرد العربی القدیم: منظر صید لعبد الحمید الکاتب أنموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۹
115 - 136
حوزههای تخصصی:
یدرس هذا البحث الخطاب الوصفی، وموضوعه، وأسلوبه، ولغته المتسمه بالشعریه فی رساله فی الصید لعبد الحمید الکاتب، ویهتم بالنظام الداخلی للوصف، ومنطقه الخاص فی البناء والترتیب، ویحاول أن یثبت أن الوصف یتجاوز النظر إلیه على أنه مجرد ظاهره فنیه ودلالیه تثقل النص الأدبی، وتهدد بنیته بالحشو الذی لا یضفی جدیداً إلى عدّه فاعلاً فی إنتاج هذه الرساله، وتولید معناها، وصناعه صورتها؛ لذا سیمهد البحث لمصطلح الوصف قدیماً وحدیثاً، وینظر إلى بناء الرساله على الوصف، وإسهامه فی تشکیل عناصرها الفنیه والدلالیه، وسیبحث فی نظام الوصف، ومنطقه الخاص، والوحده الوصفیه، وخصائصها. وقد تبین لنا أن هنالک تلازماً بین الخطابین الوصفی والحجاجی فی الرساله، وأن ثمه لجوءاً إلى التکثیف الوصفی، وهو تکثیف یلائم الخطاب الإعلامی الرسالی، والخطاب الوصفی خطاب معرفه، یأتی مشبعاً بذاتیه الواصف، ولا یقتصر الوصف على الرؤیه البصریه فقط، وتأتی أهمیته من الجانبین المعرفی الإخباری والفنی الجمالی. وقد تبین لنا أن هنالک تلازماً بین الخطابین الوصفی والحجاجی فی الرساله، وأن ثمه لجوءاً إلى التکثیف الوصفی، وهو تکثیف یلائم الخطاب الإعلامی الرسالی، والخطاب الوصفی خطاب معرفه، یأتی مشبعاً بذاتیه الواصف، ولا یقتصر الوصف على الرؤیه البصریه فقط، وتأتی أهمیته من الجانبین المعرفی الإخباری والفنی الجمالی.
المستویات المؤثّره لألف لیله ولیله فی "سُلاف بغداد" لمحسن جاسم الموسوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکایات ألف لیله ولیله بما تضمّنها من السّمات المنوّعهِ المبنیّهِ علی عملیّه السرد والوصف والحوار بین الشخصیّات فی حیّز الزمان والمکان، تعکس واقعَ المجتمع بمختلفِ جوانبه. حیث یسعی الرّوائی المعاصر إلی تعزیز فعّالیّته الرّوائیه مُلهماً مما تتمتّع به حکایات ألف لیله ولیله،کنصّ مصدرٍ، بتشحیذ ملکته الأدبیّهِ وذهنه للخلقِ. روایه «سُلاف بغداد»، لمحسن جاسم الموسوی الناقد والرّوائی العراقیّ الذی استعار «بغداد» لتمثیل الواقع العراقیّ الکئیبِ بعد الاحتلال الأمیریکی، لیست هی إلّا دلیل علی تأثّره المباشر تارهً والمبدع وغیرالمباشر تارهً أخری، بالمناخاتِ السردیّهِ لحکایات اللیالی من الناحیّهِ الأسلوبیّهِ، وذلک لبثّ أفکاره وتجربتِه الرّوائیه أو المبدعه ومهارته النقدیّه کناقدٍ أدبیٍ غائصٍ فی مفاهیم السردّ وتقنیّاتِه. إنّ الحصولَ علی إدراک دافع الرّوائی لاستلهام الإطار السردیّ لألف لیله ولیله، یُوضح ضرورهَ إجراءِ البحث الحالیّ بالمنهج الوصفی - التحلیلی. یبدو لنا أنّ الهیکل السردیّ للرّوایه مع البناء السردیّ المتداخل والأماکن السریّه وأحیاناً الخیالیّه وحضور الشخصیّات غریبهِ الأطوار واستخدام الشعر، مرتبطٌ ب ألف لیله ولیله. یمکن القولُ بأنّ هذا التأثّرَ کقوّهٍ دافعهٍ لمشروعٍ یَهدف إلی رسم أجواء بغداد الماضی المأساوی فی الخمسینات وبغداد المستقبل المجهول المخیف بجانب أحوالِ حانه «سلاف» بروّادها ووقائعها بروایاتٍ عِدّهٍ فی روایهٍ واحدهٍ علی ید ساردهٍ شهرزادیّهٍ بین الواقعِ والخیالِ. أما فیما یتعلّقُ بمحتوى العمل الرّوائی، فیمکن قولُه وفقًا لوجهه نظر المؤلف النقدیّه والعدید من الکتبِ التی کتبَها فی مجال نقد ألف لیله ولیله والروایه العربیّه، زوّد روایته صورهً فنیّهً بقراءهٍ جدیدهٍ من ألف لیله ولیله وآلیات الرؤیه الفکریّه فیها.
دراسه قصیده "من وردتین اثنتین" لسعید عقل من منظر التداولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یضم هذا البحث بین دفتیه دارسه قصیده "من وردتین اثنتین "مقطع من قصیده طویله ألقاها سعید عقل فی ذکری الشاعر"شبلی الملاط "،حیث کانت خاطره شعریه قبل أن تصبح قصیده. سعید عقل الشاعر العبقریّ، واعتُبِرَ شعره علامهً فارقهً فی الشعر العربیّ. وقد أتی رعشه جدیده فی جسم الشعر العربی. علی هذا الأساس تحاول هذه الدراسه أن تتناول جوهر الشعر وشعریّه الأسلوب، رغبه فی کشف جمالیات هذه القصیده التی تدلّ علی " ممثله للشّعر الصافی الذی من فروعه الشّعر الرمزی .اعتمدت الدراسه علی منهج التداولیه، لان التداولیه تهتمّ بالمعنى والاستعمال الوظیفی للغه ولا تقف عند حدود شرح جمالیات و وصف الأثر الفنی، بل تتجاوز ذلک إلى الوقوف على أغراض المتکلم وتبین مقصده من خلال المقام. ومن أهم ما وصل إلیه البحث من نتائج: کانت قصیده " من وردتین اثنتین" ممثله للشعر الرمزی وفیه الملامح الرومنسیه،جمال الموسیقیّ وبراعه التصویر، ودقّه النحت. سعید عقل ممثّل الرمزیّه الأکبر وشاعر الجمال" قبل کل شیء، و زعیم المدرسه الجمالیه فی الشعر. وهدف الشعر عنده أولاً: نقل الحاله الشعریه ولیس التفهیم وقصیده عنده معضله هندسیه" یحاول حلّها. ثانیاً:سعید عقل فی قصائده لا یرید أن یقول "بل یرید أن یبنی"،وبناء القصیده هو الذی یقول. ثالثاً: مع سعید عقل انتقل الهمّ الشعری من الصراع بین المحافظه والتجدید الی کتابه "قصیده جدیده" بل الی کتابه "القصیده". سعید عقل شاعراً جمالیاً یؤمن أنّ الفنَّ وجد،أصلاً،لتجسید الجمال. واتخذ الغزل وسیله لإطلاق نظریّته التی مازجت بین الفنّ والحیاه. کما جری فی حیاه سعید عقل" انقلاب جعله ینصرف من الریاضیات الی الآداب" غیر أنّ ولعه بالریاضیات بقی متجذراً فی نفسه فصارت قصیده عنده :معضله هندسیه" یحاول حلّها.
از خود بیگانگی در رمان «غداً یوم جدید» اثر عبدالحمید بن هدوقه با تکیه بر نظریه ملوین سیمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازخودبیگانگی، پدیده ای است به قدمت تاریخ بشر که معنای گسترده ای دارد. دامنه مفهوم این پدیده از غربت رمانتیک که حاصل دلتنگی و بازگشت به کودکی است، آغاز گشته و تا بیگانگی روان شناختی که نتیجه فرار از خویشتن به دنبال شرایط سیاسی و اجتماعی است، امتداد می یابد. این پدیده در برخی دوره ها به دلایل متعددی فزونی یافته است. در عصر معاصر، ملت الجزایر به دلیل حضور استعمار و بحران های اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن، گرفتار این پدیده شده اند. عبد الحمید بن هدوقه، رمان نویس الجزایری که پیامدهای حضور استعمار در این دوره را احساس کرده، به انعکاس بیگانگی در آثار خود پرداخته است. این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی به دنبال آن است تا پدیده ازخودبیگانگی ذاتی و فرهنگی را با تکیه بر نظریه از خود بیگانگی ملوین سیمن در رمان «غداً یوم جدید» مورد بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که نویسنده توانسته نمودهای از خودبیگانگی را که دستاورد حضور استعمار و نتیجه برخی سنت های قدیمی است در قالب شخصیت های داستان ارائه دهد و ضمن نقد این پدیده تلاش نموده راه هایی نظیر بالا بردن روحیه نقد در شرایط موجود جامعه و ارزش گذاری به هویت و فرهنگ خودی را برای مقابله با آن پیشنهاد دهد.
تحلیلی بر رویکرد فلسفی در نقد کلاسیک عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد ادبی عرب تا قبل از رنسانس عربی را نقد کلاسیک می نامیم چون هنوز در فضای مبانی سنتی نقد از جمله نقد ذوقی، نقد لغوی، نقد اخلاقی ، نقد روان شناختی نفس می کشد.نقد از عصر جاهلی تا پایان قرن سوم در چنین فضایی سر می کرد . اما در قرن چهارم با ورود فلسفه یونان صبغه فلسفی می گیرد. مشارکت فرقه های اسلامی در حوزه های ادبی و نقدی و تأثیر جریان های کلامی در تحوّل مسایل فکری و دینی ، همگی در رشد و بالندگی ادبیّات به ویژه نقد تأثیرگذار بوده اند. از این دوره است که اندیشه های فلسفی یونانی به ویژه دو کتاب «الخطابه» و «الشعر» ارسطو بیش ترین تأثیر را در شکل گیری رویکرد فلسفی در نقد ادبی، می گذارند.و نقد در این دوره تحت تاثیر دو اثر، فلسفی می شود.پس از این مرحله است که جهان عرب با دو بوطیقا مواجه می شود . بوطیقای ارسطویی و بوطیقای عربی . نقد ادبی با توجه به این دو گونه بوطیقایی متاثر از فلسفه ارسطویی فلسفی می شود ولی همچنان در مبانی نقد سنتی است. این مقاله با این فرضیه که نقد عربی از بوطیقای ارسطویی متاثر است این پرسش را مطرح می کند که آیا این تاثیر در مبانی نقد ناقدان تاثیر گذار بوده است یا موجب و موجد رویکرد ثابت شده است؟ نتیجه این بررسی آن است که تا قرنها این تاثیر موجب شکل گیری رویکرد عموم ناقدان عرب تا ظهور رنسانس عربی
تحلیل الخطاب النقدی فی روایه "نادی السیارات" لعلاء الأسوانی بناء على نظریه نورمان فیرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یشرح الخطاب، العلاقه بین اللغه والمجتمع؛ لأن الخطاب هو استخدام اللغه للتأثیر على الجمهور. نشأ تحلیل الخطاب النقدی من علم الاجتماع وهو أحد المناهج النقدیه الحدیثه التی تأثر بالآراء الفلسفیه لمیشال فوکو ومارکس وفروید ویعتقد أنّ هناک علاقه جدلیه بین اللغه والمجتمع. أحد رواد هذا المنهج هو نورمان فیرکلاف الذی ترتکز نظریته على ثلاثه مستویات: الوصف والتفسیر والتبیین. تعد روایه نادی السیارات لعلاء الأسوانی من أشهر الروایات العربیه المعاصره التی تشرح أیدیولوجیه السلطه والظروف الاجتماعیه والسیاسیه بأسلوب حداثی فی المجتمع المصری. فی هذا المقال، نحاول تحلیل الخطاب النقدی لهذه الروایه على ضوء المستویات الثلاثه لنظریه نورمان فیرکلاف وذلک من خلال التمسک بالمنهج الوصفی- التحلیلی. تظهر النتائج أن المفردات والتراکیب مثل اختیار صیغه الأمر واستخدام ضمائر الجمع بدلاً من ضمائر المفرد تصف التضامن والأیدیولوجیه الشمولیه والتضاد والتقابل، وتوضح التناقض فی شخصیه الکوو التی تضطهد المصریین وتطیع الأجانب. ویصف التکرار خطاب الاحتجاج والمقاومه ضد الاستعمار، والمکان الأهم هو "نادی السیارات" حیث تحدث هناک الأحداث المهمه من قبل الأجانب والبریطانیین. على مستوى التفسیر، یشیر التناص التاریخی إلى النصوص السابقه مثل الآیات القرآنیه والروایات والأحداث التاریخیه مثل الهولوکوست والهاجانا ودیکتاتوریه هتلر وجرائمه ضد الإنسانیه. على مستوى التبیین یشرح المؤلف إیدیولوجیه الاستعمار المصری والسلطه فی شکلی سلطه بریطانیه على مصر بشکل قوی وکذلک سلطه الإنجلیزی جیمس على العبید المصریین بشکل ضعیف فی الروایه. یعکس الأسوانی ثوره المظلوم ضد الظالم، وأهم أهدافه تدمیر الاحتلال البریطانی واستقلال مصر، وبهذه الطریقه یعکس المؤلف الکرامه والإنسانیه التی دُمرت تحت براثن المستعمرین.
صوره "شیوخ العربان "قراءه فی النصوص الشعبیه الشفَهیه المصریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یدرس هذا البحث صوره البدوی وشیوخ العربان فی الموروث الشعبی، من خلال استقراء وتحلیل عینه مختاره من النصوص الشعبیه الشفَهیه المتداوله، مثل العدیدِ وأغانی الأفراح وغیرها من النصوص، وتهدف هذه الدراسه إلى الوقوف على الصور المعقده والغامضه للبدو فی مصر، ورصد کیف رسم الوجدان الجماعی المصری صوره شیخ العرب فی التراث الشفهی الشعبی، ویرکز البحث أیضا على التعارض بین تلک الصوره وبین الصور النمطیه السالبه التی ترکها لنا التاریخ الرسمی عن العربان فی مصر. رسم المؤرخون العرب والمستشرقون صورا متناقضه وملتبسه للعرب والعربان الذین سکنوا مصر أو عبروا بها فی فترات تاریخیه متعدده، وقد ترک لنا المؤرخون والمستشرقون کتابات کثیره تصف نوعا من العنجهیه مع الشعوب والحضارات القدیمه و کیف خاضت هذه القبائل نزاعا وصراعا ثقافیا طویلا مع الشعوب الزراعیه المستقره وامتد هذا الصراع بین البداوه والعمران فی فترات تاریخیه طویله، رسم البعض صوره بالغه السواد لمظالم العربان وفسادهم فی أرض مصر ،کذلک کانت ملاحظات الکثیر من المستشرقین ترکز على الجور و المظالم التی ترتکبها جماعات البدو مع الفلاح المصری، لکن على العکس من ذلک أنتج التراث الشفهی الشعبی صورا مغایره للعربان فی مصر، وعبرت الثقافه الشعبیه المصریه بشکل أکثر تسامحا وترحیبا بوجود العنصر العربی فی النسیج الثقافی والاجتماعی المصری، کما أن صوره شیخ العرب فی الوجدان الجماعی الشعبی لم تکن سلبیه بالضروره، بل کانت محاطه بالتقدیر والتقدیس أحیانا أخرى. وفی ذلک البحث أقوم باستقراء بعض النصوص الشعبیه الشفاهیه من عدید واغانی وامثال، بغرض تحلیل تلک النصوص المتداوله ودراسه معالم صوره العربان فی الثقافه الشعبیه المصریه، وکیف رسم الوجدان الجماعی المصری صوره "شیخ العرب" فی التراث الشعبی وکیف أن تلک الصوره تبدو متناقضه مع الصور النمطیه والسالبه التی ترکها لنا التاریخ الرسمی عن الصراع السیاسی والاجتماعی بین الفلاحین و العربان فی مصر.
الحلول المقترحه للقضیه الفلسطینیه دراسه مقارنه لدور إیران والمنظمات الدولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ (۱۴۴۳ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
69-104
حوزههای تخصصی:
فلسطین هی القضیّه الأهمّ فی العالم الإسلامی، فهی مرکز الحضاره الإسلامیّه، وکانت -ولا تزال- متعلّقهً بجمیع المسلمین، وهذا ما تظهر أهمّیته الیوم فی ظهور مفاهیم من قبیل الوحده والمقاومه، والتی تؤدّی بدورها إلى نوعٍ من التلاقی فی العالم الإسلامی على الصعد الجدیده ثقافیًّا، اجتماعیًّا، وسیاسیًّا. لقد شدّت القضیّه الفلسطینیّه من البدایه أنظار العالم إلیها، وکان لإیران فی التعامل مع هذه القضیّه ومع تأسیس الکیان الإسرائیلی غیر الشرعی مرحلتان مختلفتان: تتمثّل الأولى منهما بما قبل وقوع الثوره الإسلامیّه، أی بزمن النظام الشاهنشاهی البهلوی، فیما تشکّل الثانیه مرحله ما بعد الثوره الإسلامیّه، أی حکومه الجمهوریّه الإسلامیّه. وهذا ملحوظٌ فی تعامل إیران ومواقفها فی المنظّمات الدولیّه أثناء تلک المرحلتین.ومع التسلیم بدور المنظّمات الدولیّه فی تأسیس الکیان الإسرائیلی ومنحه المشروعیّه، والجهود الحثیثه لحلّ هذه القضیّه منذ أکثر من 70 سنه، یحمل کاتب هذه السطور التساؤل التالی: کیف کان اقتراح إیران أمام المنظّمات الدولیّه لحلّ القضیّه الفلسطینیّه؟وفی سبیل التعرّف أکثر على هذا الموضوع ولتبیینه من زاویه معرفیّه، اعتمد الکاتب على المنهج التوصیفی-التحلیلی لیصل إلى جملهٍ من النتائج؛ منها: عدم فعالیه ما تم طرحه فی المنظّمات الدولیّه، ومن جملتها منظّمه الأمم المتّحده، فی حلّ القضیّه الفلسطینیّه حتى الآن.وفی المقابل نجد الحلّ الذی طرحته الجمهوریّه الإسلامیه الإیرانیه (مع تأکیدها على الاستفتاء الفلسطینی الداخلی)، حیث لم یحظَ حتى هذه اللحظه بالتأیید من قبل المنظّمات الدولیّه حتى یتمّ تقییمه وتوصیفه، ومن جههٍ أخرى، الحکومه فی إیران، بصفتها ممثله لنظام الجمهوریه الإسلامیه، لم تتابعه وتطالب به فی منظّمه الأمم المتّحده بشکلٍ مستمرّ.