فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱٬۹۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی، به عنوان یکی از گرایش های زبانی نقد متون ادبی، از لایه های مختلفی برای تحلیل متن سود می جوید که سطح آوایی یکی از آن ها به شمار می آید. در این لایه، برجسته ترین ویژگی های خلق موسیقی که به دلیل ""نشان دار"" بودن به یک مشخصه ی سبکی بدل می گردد، بررسی می شود و جنبه های زیبایی شناسی آن بازگو می گردد. اوج زیبایی موسیقی در متون ادبی را در آیات قرآن می توان یافت، که با آرایش کلمه ها و چینش دقیق آن ها در کنار هم، باعث تناسب و انسجام شده و توجه خواننده را به متن جلب می کند. از آنجا که موسیقی نقش بی بدیلی در قرآن کریم ایفا می کند، لذا در این پژوهش مهمترین جنبه های خلق موسیقی را در سوره ی مبارکه ی(أنبیاء) مورد واکاوی قرار داده ایم. در این سوره ی مبارکه، شواهد مخلتفی سبب خلق موسیقی و آهنگ گشته است، اما برخی به دلیل بسامد بالا، به یک مشخصه ی سبکی بدل گشته است، که در زیر مجموعه ی موسیقی درونی، موسیقی معنوی و موسیقی فکری به آن ها پرداخته شده است. ایجاد تناسب، انسجام و هماهنگی لفظ با معنی به منظور جلب خواننده، تصویر سازی صحنه های فرح بخش بهشتیان و عذاب آور دوزخیان از طریق صفات و حروف، تثبیت معانی در ذهن از طریق کاربرد مفاهیم متضاد، از کارکرد های موسیقی در این سوره ی مبارکه است. این پژوهش، با روشی تحلیلی- توصیفی به بررسی لایه ی آوایی سوره ی مبارکه انبیاء پرداخته است.
بررسی و نقد کتاب ابو هلال العسکری و مقاییسه البلاغیه و النقدیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره ششم بهار و تالستان ۱۳۹۵ شماره ۱۲ (پیاپی ۷۰)
109-133 صفحه
حوزههای تخصصی:
کتاب ابو هلال العسکری و مقاییسه البلاغیه و النقدیه تألیف بدوی طبانه، از برجسته ترین نویسندگان معاصر زبان عربی است که در آن به معرفی ابوهلال عسکری و معیارهای نقدی و بلاغی وی پرداخته است. بدوی طبانه درباره اهمیت دیدگاه های ابوهلال، سخن علوی در کتاب الطراز را آورده که می گوید:« ابو هلال در علم بلاغت بر هر دانشمند دیگری تقدم دارد و از این علم، بهره فراوانی نصیب او شده است». همچنین طبانه اشاره می کند که عبدالقاهر جرجانی بسیاری از نظرات ابو هلال را در دو کتاب خود اسرار البلاغه و دلایل الاعجاز ذکر کرده است. با توجه به اهمیت موضوع این اثر و این که به عنوان منبع فرعی درس نقد ادبی در مقطع دکتری زبان و ادبیات عربی قابل استفاده است، نقد و بررسی آن ضروری به نظر می رسد. این پژوهش در صدد پاسخ دادن به این سوالات است: نقاط قوت و ضعف این کتاب چیست؟ وآیا این کتاب از نظر شکل و محتوا، مشخصات کتاب درسی را دارد؟ نگارندگان با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی این کتاب پرداخته اند و به این نتیجه رسیده اند که این اثر از نظر شکل و محتوا مشخصات کتاب درسی را ندارد. نقطه قوت کتاب این است که این کتاب نخستین و مهمترین اثری است که به صورت کامل به معرفی ابوهلال عسکری و نقد و بررسی نظرات نقدی و بلاغی او پرداخته است. از جمله نقطه ضعفهای این اثر اشتباهات ویرایشی و چاپی و املایی، رعایت نکردن یک شیوه واحد در ارجاعات و نداشتن ارجاعات دقیق به منابع در نیمه دوم کتاب است که اصلاح آنها ضروری می نماید.
نگاهی به کتاب نظریه البناییه فی النقد الادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره ششم بهار و تالستان ۱۳۹۵ شماره ۱۲ (پیاپی ۷۰)
231-253 صفحه
حوزههای تخصصی:
نظریه ساختارگرایی از جمله مهمترین نظریه های نقد ادبی است که در نیمه دوم قرن بیستم، مطالعات ادبی را در اروپا و آمریکا تحت تأثیر خود قرار داد و دگرگون ساخت. این نظریه، همانند سایر نظریه های نقد ادبی در چند دهه اخیر از طریق ترجمه وارد حوزه مطالعاتی نقد ادبی در جهان عرب شد. به همین دلیل بیشتر کتابهایی درباره ساختارگرایی به زبان عربی نوشته شده، ترجمه از کتابهای غربی است. در این مقاله سعی شده کتاب «نظریه البناییه فی النقد الأدبی» مورد نقد بررسی قرار گیرد. این کتاب یکی از آثار ارزشمند در این حوزه است که در اواخر دهه 70 قرن بیستم توسط صلاح فضل از ناقدان برجسته مصر و جهان عرب، تألیف شده است. او در این کتاب برای نخستین بار در جهان عرب به معرفی رویکرد ساختارگرایی در علوم مختلف و کاربردهای آن در نقد ادبی و در دو حوزه نقد شعر و داستان می پردازد. اما اکتفا به مباحث نظری، فقدان مباحث عملی و عدم توجه به نقد و بلاغت قدیم عربی-اسلامی مهمترین معایب این کتاب به شمار می رود.
تحلیل آواشناختی سجع در قرآن کریم از منظر انسجام بخشی به متن ( بررسی موردی سوره های طور، نجم، قمر، رحمن و واقعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با گستردگی مباحث زبان شناسی متن، افقهای نوینی در مطالعه ی متن قرآن گشوده شده است. انسجام یکی از معیارهای مهمی است که در متنیت متن دخیل بوده و در بحث های زبان شناسی متن نیز اهمیت زیادی یافته است و در سطوح مختلفی قابلیت بررسی دارد. یکی از بارزترین جلوه های انسجامی در قرآن کریم، انسجام آوایی حاصل از فواصل آیات است که با برقراری ارتباط و هماهنگی میان آیات، پیوند ناگسستنی میان آن برقرار کرده است، لذا با توجه به جایگاه برجسته ای که عامل آوایی سجع در ارتباط و یکپارچگی میان آیات دارد و با توجه به اینکه این عنصرآوایی بیشتر در حوزه ی بلاغت سنتی مورد توجه قرار گرفته و به جنبه ی انسجامی آن کمتر پرداخته شده است، لذا پژوهش حاضر بر آن است تا کارکرد انسجامی سجع را به شیوه ی توصیفی تحلیلی در چندسوره مورد بررسی قرار دهد، آن طورکه از نتایج پژوهش برمی آید، کارکرد آوایی سجع، نقش بسیار مهم و تاثیرگذاری در ارتباط و به هم پیوستگی آیات دارد که توانسته در کنار دیگر عوامل انسجامی منجر به انسجام تمام متن سوره شود.
الفعل فی الجملة الشرطیة الفارسیة وما یقابله فی العربیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یُعدُّ الفعل مقولة لغویة هامة یسهم فی بناء الجملة، فهو یعرب عن دقائق الزمن بصیغه وأبنیته الصرفیة وله قدرة تعبیریة فی بناء النص الدلالی تتغیر طاقته الوظیفیة والدلالیة بالاعتماد على القرائن السیاقیة. فإذا دخل الفعل فی سیاق الشرط تتغیر أبنیته الصرفیة ودلالاته الوظیفیة والزمانیة حسب دلالة الترکیب الشرطی على المعانی المقطوعة بحصولها والمحتملة الوقوع والمستحیلة والممتنعة، کما أنه یؤثر فی إبراز المعنى الدلالی للترکیب الشرطی وتنویعه لکونه أهم عنصر لغوی فی بناء الجملة.
من هذا المنطلق یقوم هذا البحث اعتمادا على المنهج الوصفی التحلیلی بدراسة ضافیة للصیغ الفعلیة وأزمنتها فی التراکیب الشرطیة فی اللغة الفارسیة لتتضح من خلالها العلاقة الثنائیة السائدة بین الأبنیة الفعلیة والأدلة السیاقیة فی تأدیة المعنى الشرطی ومن ثمّ یأتی بما یقابلها فی اللغة العربیة.
قراءة سوسیولوجیة فی تجدید أبی نواس الشعری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
أبونواس حسن بن هانئ، الشاعر الإیرانی (196ق) یعدّ من کبار شعراء العرب وعباقرته علی الإطلاق، ومحاولاته التجدیدیة فی الشعر من القضایا الأدبیة الکبری التی أثارت دراسات أدبیةونقدیة علی مرّ العصور. قد ذکرت أسباب شتّی لهذه الظاهرة الأدبیة الهامة فی مختلف المصادر والمراجع، ولکن هذا البحث قام باستقصاء دعوة أبی نواس التجدیدیة من منظور سوسیولوجبا الأدب، واستهدف دراسة أحکام هذه المنهجیة الحدیثة من خلال المقدمات الطللیة فی بعض المدائح النواسیة وقیاسها بالعناصر المستحدثة فی فواتح بعض قصائده الأخری، مضافاً إلی معالجة أسباب ظهور هذه النزعة الأدبیة فی تلک الفترة التی عاش فیها أبونواس. لقد تناولت هذه المقالة أشعار أبی نواس علی المنهج الوصفی التحلیلی، وقد وجدت أنّ تجدید أبی نواس الشعری جاء إثر نزعته الشیعیة المبنیة علی مواقف الرفض والثورة، والتناقضات الموجودة فی العصر العباسی الأول التی سادت من خلال نشوء الطبقات الاجتماعیة الجدیدة، والتغیّرات السریعة التی حدثت جرّاء امتزاج الثقافة العربیة بالثقافات الأخری کما لیس ینبغی أن یُهمل دور تضّاد القیم والمعاییر الاجتماعیة القدیمة والحدیثة، وعدم تطابق الإیدئولوجیة القدیمة والظروف الراهنة، وعدم توافقهما عند المثقفین فی المجتمع العباسی آنذاک.
ناله های شعری ابن فارض و کلّیتی از عرفان وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوشش و کوشش سالک شوریده، نردبان عروج به قله های بی کرانه قرب و بندگی و راه دستیابی به عشق الهی است. ناله های جان سوز و ادبی ابن فارض، این شاعر سوخته عشق و مجذوب نور توحید، همان ناله های سوزان محی الدین عربی، مولانا جلال الدین بلخی، فخرالدین عراقی و دیگر عارفان الهی ست. با توجّه به اینکه وی در به کارگیری صناعات بدیعی لفظی و معنوی در اشعارش به افراط گراییده و از این منظر نیز مورد توجّه پژوهشگران نبوده است؛ همچنین با هدف شناساندن شخصیّت شعری او، نگارنده به نگارش این مقاله تحریض شد. حاصل پژوهش نشان می دهد که شراره های عشق الهی با سوز و گداز، فقدان انس و وصال با عالم عرش و رهایی از منزل فرش، جلوه های ادبی کم نظیری آفریده است. ابن فارض در سروده هایش، تحولی ادبی به همراه آمیخته ای از فنون ادبی عام پسند به وجود آورده و نوعی افراط در آراستگی و زیبایی ظاهر ایجاد کرده است که باعث اخلال در رسیدن به هدف والای سلطان عاشقان مصر می باشد.
بررسی و نقد کتاب أسلوب علی بن أبی طالب علیه السلام فی خطبه الحربیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که ارتباطی تنگاتنگ با مسایل زبان شناسی دارد و ناقدان در بررسی و تحلیل متون به آن توجهی ویژه دارند، سبک شناسی است که بین روش علمی در مطالعات زبانی و روش نقدی در مطالعه متن ادبی توازن ایجاد کرده است. از سوی دیگر، وجود تألیفاتی در تطبیق این روش بر متون خلأیی بزرگ در این زمینه به حساب می آید که کتاب أسلوب علی بن أبی طالب(ع) فی خطبه الحربیه گامی در راستای پر کردن خلأ موجود بوده است. بدون شک هر نگاشته ای دارای جنبه های ارزشمند و احتمالاً کاستی هایی است که مطرح نمودن و بررسی و نقد آنها می تواند زوایایی را برای نویسنده آشکار کند که از دید وی مخفی بوده و، از این رهگذر، مسیر برای ارایه هر چه بهتر تألیفات هموار شود. با این توصیف و برای تحقق چنین هدفی در مقاله حاضر به بررسی و نقد کتاب أسلوب علی بن أبی طالب(ع) فی خطبه الحربیه اثر علی احمد عمران پرداخته شده و، بعد از ذکر مقدمه و تعریف کتاب و اشاره به نقاط قوت آن، کاستی های کتاب در چند محور اساسی بیان شده است. مهم ترین یافته های پژوهش، که یافتن همان کاستی ها و محاسن و جنبه های نوآورانه کتاب است، در متن مفصلاً ذکر شده و همه آنها حاکی از آن است که هر چند اثر با سرفصل وزارت علوم خیلی متناسب نیست، اما می تواند به عنوان کتاب کمک درسی، که به تطبیق نظریه ای جدید بر متنی ارزشمند چون نهج البلاغه پرداخته، مورد استفاده دانشجویان قرار گیرد.
ناسازواری تصویری در شعر سیاسی و اجتماعی بدرشاکر سیاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناسازواری تصویری، تکنیکی است مبتنی بر بیان تناقض بین دو تصویر متقابل، از شرایط معاصر و یا بین برخی از داده های میراثی و برخی اوضاع معاصر. شاعر با بهره گیری از چنین شگردی، گاه جهت بیان اندیشه های درونی اش، به سخن گفتن در لفافه گرایش پیدا می کند و با ایجاد ارتباط میان ناسازه های موجود در یک قصیده، ناهمخوانی بین شرایط فعلی و وضعیت آرمانی را اثبات می کند. بر همین اساس ناسازواری تصویری به عنوان یکی از اساسی ترین دستمایه های شعر سیاسی و اجتماعی سیاب محسوب می گردد ، که از طریق آن به صورت زیرکانه و گاه غیر مستقیم به نقد چالش های جامعه خود می پردازد. وی در بیشتر مواقع با فراخوانی میراث ادبی، تاریخی، دینی، ملی و دگرگونی دلالت های میراثی فراخوانی شده به دلالت های معاصر و متناقض، در شعر خود فضایی می گشاید، که گذشته طلایی عرب ها را در مقابل شرایط معاصر جامعه عربی و به ویژه عراق قرار می دهد . با توجه به گستردگی شکل دوم ناسازواری تصویری و نظر به فراخوانی شخصیت، حکایت و متون میراثی و دگرگونی متناقض آنها ، و همچنین پنهانی تر بودن معنا در بافت شکل دوم، شاعر از نوع دوم ناسازواری تصویری بهره ی بیشتری جسته است.سیاب این شگرد را بیشتر برای مقابله با ظلم حاکمان و سرکوبگری های سیاسی، تمسخر عقب ماندگی جوامع عربی و عراق، بیداری آنها، تشویق به مقابله با استعمار و... برگزیده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی، دامنه ی گونه های مختلف ناسازواری تصویری را، در شعر سیاسی و اجتماعی سیاب مورد ارزیابی قرار می دهد.
فضایل و مناقب حضرت علی(ع) در اشعار محیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سید محی الدین بن تاج الدین بن قتّال متخلص به «محیا»، یک از شاعران پارسی گوی قرن 11 قمری و سنی مذهب است که در آثار خویش، عشق و ارادتش را به پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) به ویژه حضرت علی(ع) بی پرده ابراز داشته است. او در دیوان اشعارش، در کنار مدح پیامبر(ص) و خلفای راشدین، بارها و به طور خاص، از حضرت علی(ع)، در نهایت احترام، اصالت و تقدّس یاد کرده است. در این نوشتار، به بیان دیدگاههای این شاعر درباره خلفای راشدین و به ویژه حضرت علی(ع) پرداخته شده است. محیا، حضرت محمد(ص) را محبوب و معشوق خود می داند و به حضرت علی(ع) عشق می ورزد و خود را از نسل حضرت علی(ع) می داند.
استعاره مفهومی آیه نور در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخشی از اعجاز قرآن به زیبایی های ادبی و هنری اختصاص دارد که از آغاز ظهور اسلام در ایران، منشأ شکوفایی زبان و ادب فارسی شده است. بر اساس تعاریف پیشینیان، در درون استعاره به دلیل همانند کردن یا تشبیه، همواره مبالغه ای نهفته است که رمز زیبایی سخن و دلیلی منطقی بر تطبیق نداشتن کامل مستعارٌمنه با مستعارٌله است؛ ولی در ساحت مقدّس کلام الهی، با وجود اعجازهای لفظی و ادبی، خلاف واقعیت و کذب راه ندارد. استعاره بر مبنای نگرش معاصر-جورج لیکاف و مارک جانسون- و با رویکرد زبان شناسی شناختی، طرحی فراگیر و گسترده می یابد که سطح دریافت و فهم مخاطبان قرآن را راجع به استعاره ها، خصوصاً آنها که مربوط به حوزه توحید و خداشناسی است، هموار خواهد کرد. از این رو، در این نوشتار به آیه 35 سوره نور- که یکی از آیات بحث انگیز با ظرفیت تفسیرپذیری بالاست- به عنوان یک کلان استعارْ مفهومی خواهیم نگریست که خرده استعاره هایی به تفسیر بهتر آن کمک خواهد کرد. در استعاره های مفهومی قرآن، خصوصاً آنها که مربوط به حوزه توحید و خداشناسی است، سازوکارهای به ظاهر زبانی و در قالب واژه ها، در جهت ترغیب و برانگیختن تفکر و اندیشه مخاطب هستند؛ از این رو، وجه اندیشگی غالب بر وجه زبانی است و شاید این مهم ترین دلیل در انتخاب اصطلاح استعاره مفهومی برای آیه نور باشد. با نگرگاه شناختیان که استعاره از حوزه بلاغت به گستره زبان و تفکر و زندگی راه می یابد و مفهومی کلی تر پیدا می کند، پذیرش بسیاری از استعاره های قرآنی خردمندانه تر می شود.
معرفی و نقد دیدگاه های محمد السعید جمال الدین در پرتو کتاب ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمّد السّعید جمال الدّین از پیشگامان و مؤلّفان برجستة ادبیّات تطبیقی مصر در حوزة نظریّة ادبیّات تطبیقی اسلامی است. در حقیقت، یافته های پژوهش، بیانگر این است که مشخّصة اصلی اندیشه های تطبیقی وی، تأثیرپذیری از مکتب فرانسوی ادبیّات تطبیقی، نقد فرهنگی ادبیّات تطبیقی و تأکید بر نظریّة ادبیّات تطبیقی اسلامی است؛ در حقیقت رویکرد اساسی وی، در ادبیّات تطبیقی، تأکید بر مسألة تأثیر و تأثّر در پرتو پیوندهای تاریخی است. افزون بر این، ایشان به مانند طه ندا، با شیوه ای علمی به بررسی ادبیّات تطبیقی اسلامی می پردازد و در پی آن است تا تعاملات فرهنگی و تأثیر و تأثّری را که ادبیّات ملل اسلامی در گذر تاریخ بر هم گذاشته اند، بررسی کند. وی در تبیین ضرورت این نظریّه (نظریّة ادبیّات تطبیقی اسلامی) به نقد تلاش های امپریالیسم و ناسیونالیسم فرهنگ غربی در جهت از خود بیگانگی فرهنگ ملّت های اسلامی نیز می پردازد. این پژوهشِ توصیفی – تحلیلی، ضمن معرّفی محمّد السّعید جمال الدّین، به تحلیل جایگاه و دیدگاه های وی در باب ادبیّات تطبیقی، به ویژه موضوع نظریّة ادبیّات تطبیقی اسلامی، می پردازد.
بررسی و تحلیل سبک شناسی آوایی خطبه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی، یکی از رویکردهای نقدی است که در سده ی أخیر، توجه ویژه ای از طرف ادیبان و سخنوران به آن شده است. یکی از مهم ترین موضوعات مورد بررسی در سبک-شناسی، بررسی آوایی و یا موسیقایی متن ادبی و به عبارت دیگر سبک شناسی آوایی اثر ادبی است که نحوه ی کاربرد واحدهای آوایی (صدا و آهنگ) در یک موقعیت زبانی و نیز کارکرد بیانی آواهای زبان را بررسی می کند. از جمله متونی که ارزش و شایستگی بررسی و تحلیل سبک شناسی آوایی را دارد، خطبه های نهج البلاغه امیرمؤمنان علی(ع) است. این خطبه ها دارای موسیقی دلنشین و تأثیرگذاری می باشد که توجه ی بسیاری از اندیشمندان و ادیبان را به خود جلب نموده است، نوشتار حاضر بر آن است، تا عناصر سبک ساز آوایی خطبه های نهج البلاغه و میزان انسجام این عناصر با مفاهیم مورد نظر حضرت را با روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. نتایج حاضر از این نوشتار حکایت از آن دارد که سجع، جناس، نظم آهنگ درونی، تکرار، تضاد و مقابله به عنوان نمود های برجسته ی عناصر آوایی در خطبه ها هستند که علاوه بر موسیقی گوش نواز، امکان استنباط معانی و مفاهیم مورد نظر حضرت را فراهم می کنند.
دراسة أسلوبیّة للخطبة الشقشقیّة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لقد احتوت الخطبة الشقشقیّة على أسلوبیّة ممتعة فقد تضمّنت القیم اللغویّة وبُعدها الدلالی، کما تضمّنت القیم الترکیبیّة وبعدها الترکیبی، وکذلک احتوت على العلاقات المتداخلة فی وحدة النصِّ وأبعادها فی السیاق، أو ما یطلق علیه ""علم المناسبة""، وباتّحاد النصِّ وأبعاده تمکنّا من الوصول إلى القیم الجمالیّة وبعدها التأثیری بسبب جمال النصِّ، وأسلوب الخطبة.
إنّ هذه المقالة تتضمن دراسة أسلوبیة للخطبة الشقشقیّة بمستویاتها الأربعة؛ و هی الصوتی، والصرفی، والترکیبی، والدلالی. وذلک لأهمیتها فی الدراسة الأسلوبیّة، فالخطبة ملیئة بالمحسنات البدیعیّة، وهو دیدن أمیر البیان u فی خطبه، فهی تستوقفک فی کلِّ موقف، بل فی کلِّ لفظة تجذبک نحوها لما تمتلک من القیم اللغویّة والجمالیة.
ومن النتائج التی توصّل المقال إلیها: الاهتمام بدور الحروف ودلالاتها، و أیضا الکشف عن المستویات اللغویّة لما تحوی من جمالیّات عالیة لاسیما فی استعمال الزمن ، والإحالة الضمیریّة ، وجموع الکثرة، وکذلک وحدة النصِّ الذی احتوى على التراکیب اللغویّة العمیقة المضامین، بل إنّ استعمال الإشارة أو التلویح فی الخطبة هو أجمل ما توصّل إلیه البحث. والمنهج المتبع فی البحث هو المنهج الأسلوبی الذی یعتمد على دراسة النصوص على المستوین اللغوی والأدبی.
دراسة القصة القرآنیة القصیرة جدا وعناصرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إن القصة القصیرة جداً (ق.ق.ج) قصة فی حجم قصیر جداً، یحکی حدثاً محدوداً جداً وفی الوقت نفسه تتضمّن مضامین عظیمة. نجد من خلال دراسة آی القرآن الکریم قصصاً فی أحجام مختلفة، یتراوح طولها بین سطور وصفحات، کما نجد بینها ما لا یتعدی حجمها عن بضعة أسطر قلیلة حیث یتیح لدراستها علی ضوء معاییر القصة القصیرة جداً التی تتصف بقصر الحجم کمیزة أساسیة لها، وإذا أکدت الدراسات صحة اعتبار هذه النماذج القرآنیة القصیرة جداً فی إطار هذا الجنس الأدبی، فتُرفض الفکرة التی تری جنس القصة القصیرة جداً من إبداع الأدب الغربی المعاصر. تهتمّ هذه المقالة بدراسة هذا الجنس الأدبی فی القرآن الکریم من خلال تعریف ""ق.ق.ج"" وعناصرها، وطرح نماذج قصصیة قصیرة جداً من سور البقرة، والحجر، والنحل، ویس، علی النموذج الفنی لندرس مدی اتصال هذا الجنس الأدبی بجذور إسلامیة. تشیر الدراسة اتصاف هذه النماذج القصصیة القرآنیة بمیزات القصة الفنیة القصیرة جداً، ناهیک عن الصفات الثانویة التی تتمیز بها، وبذلک تؤکَّد فرضیة البحث، مما یؤید بدایات إسلامیة لجنس القصة القصیرة جداً.
سیبویه بین التقعید والوظیفیة (الاستثناء دراسة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یسعى هذا البحث إلى الکشف عن منهجیة سیبویه فی دراسة النحو على ضوء التقعید والوظیفیة وذلک بالارتکاز على ما جاء فی تبویبات الاستثناء. فانتهى البحث إلى أنّ أسلوب سیبویه تقنینی تحلیلی، لا یقف عند نقل المسموع، بل یتجاوزه إلى دراسة تحلیلیة وظیفیة. وأدنى دلیلٍ یکشف اعتماده على هذا الأسلوب هو أن کثرة المصطلحات التی یستعملها فی تصنیف الأبواب اصطلاحات وصفیة کثر ما تشرح الشّکل الإعرابی والتعلیل له فی آن واحد. ویکشف هذا البحث معتمدا على المنهج الوصفی التحلیلی أنّ سیبویه لم یهمل الجانب الوظیفی للغة العربیة بل اعتنى بالاستعمالات، والوظائف الدلالیة والتداولیة عنایة فائقة، حیث تکمن وراء کل استعمال، ولغة قومٍ وموقفٍ کلامی دلالته المختلفة، التی یدرسها سیبویه دراسة مستقصیة. من ثمّ ما صار یعرف فی وقتنا الراهن بنظریة الوظیفیة کان موجودا لدى سیبویه على سبیل التطبیق والتوظیف العملی.
فرانقد ادبی در آثار سیدمرتضی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۳ (پیاپی ۷۱)
75-104 صفحه
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، توانست با مطالعه آثار سیدمرتضی و همچنین آثار نویسندگانی که به بررسی اندیشه های ادبی و نقدی او پرداخته اند، اندیشه های فرانقدی او، را مورد بررسی قرار دهد. بررسی مجموعه آثار سیدمرتضی نشان می دهد که سه اثر امالی، الشهاب و طیف الخیال او بیشترین قضایای نقدی ادبی را در خود جای داده اند و ما تلاش کردیم تا دریابیم سیدمرتضی چه دیدگاه های متمایزی از معاصران و پیشینیان خود داشته است و چه گام هایی در گسترش اندیشه فرانقد ادبی برداشته است و در یک فرایند پژوهشی مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی دریافتیم که او با تبیین برخی قضایای نقدی رایج در زمان خود و با بهره گیری از نظریات نظریه پردازان نقدی و ادبی از جمله «جاحظ»، «ابن قتیبه»، «آمدی» و غیره در کتاب هایشان، دانش نقدی خود را ارتقا داده است و با بهره گیری از دانش خود در سایر زمینه ها از جمله کلام، فقه، تفسیر و غیره در این وادی ضمن پرداختن به برخی از نظریات، تیوری ها و قضایای نقدی زمان خود، و تیوری هایی چون لفظ و معنی ، نقد بلاغی، اقدام به داوری درباره شیوه های نقدی موازنه و مفاضله کرده است. و در فرایند بررسی و تفسیر آثار ادبی، گاهی خود در قضایای نقدی، نظریه پردازی کرده و شیوه نقدی جدیدی را در نقد آثار پیشنهاد داده است.
استلهام القرآن الکریم فی شعر ممدوح عدوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یحاولُ البحثُ مقاربةَ استلهامِ القرآنِ الکریمِ فی شعرِ ممدوح عدوان، مُبیّناً أثرَ لغةِ القرآن الکریم السّامقةِ، ودلالات آیاتِه القارَّة فی الذّاکرةِ الدّینیّةِ، فی ارتقاءِ النَّصِّ الشِّعریِّ الحدیثِ إلى مستویاتٍ فنیّةٍ ذات مرجعیّةٍ قرآنیّةٍ.
وقد تبدّى هذا الاستلهامُ فی شعرِ ممدوح عدوان بطرائقَ متعددةٍ، اختارَ البحثُ منها نماذجَ تنتظمُ وفقَ مستویین: مستوى الاستثمارِ اللفظیِّ، إذ یُعیدُ الشاعرُ خلاله إنتاجَ المعنى القرآنیِّ، مُحتفظاً بألفاظِهِ، للتّعبیرِ عن رؤیةٍ معاصرةٍ للواقع. ومستوى الأسلوبِ التّعبیریِّ، الذی یُحاکی فیه الشّاعرُ أسلوبَ القرآنِ الکریمِ وعباراتِه ضمنَ سیاقٍ جدیدٍ یُقاربُ أفکارَ الشّاعرِ، وحالتَهُ الشّعوریّة الرّاهنة.
لقد أسهمَ الاستلهامُ القرآنیُّ فی رفدِ نصوصِ عدوان بأبعادٍ دلالیّةٍ وجمالیّةٍ جدیدةٍ، تُحقّقُ نوعاً من التّواصلِ الفعّالِ مع القارئ، استناداً إلى قداسةِ ألفاظِ القرآنِ الکریمِ، ومتانةِ أسلوبِه اللغویِّ والّتعبیریِّ. ویندرجُ هذا الاستلهامُ فی سیاقِ الحداثةِ الشّعریّةِ التی تنزعُ إلى التعاملِ مع القرآنِ الکریمِ بوصفهِ مُحفّزاً على دینامیّةِ الفکرِ والتّعبیر.
تطبیق عناصر زیبایی شناسی قرآن کریم با نظریه هنجارگریزی نحوی نمونه مورد پژوهانه: سوره مبارکه «کهف»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی، به عنوان یکی از روش های تحلیل متون ادبی امروزه بیشتر بر پایه «هنجارگریزی» استوار است. این نظریه که گاهی از آن با عناوینی چون «انحراف از نُرم» یا «عدول از زبان معیار» یاد می شود، یکی از مهمترین یافته های صورتگرایان روس است و تأکید آن بر تمایز یک اثر ادبی از صورت عادی زبان است. از آن جمله می توان به هنجارگریزی در عرصه دستور زبان یا همان بخش نحوی آن اشاره کرد که به شکل جابجایی ارکان جمله و دخل و تصرف در آن نمود پیدا می کند.قرآن کریم که نمونة کامل سخن و در اوج فصاحت و بلاغت است، دارای جنبه های مختلف زیبایی ادبی است. با این پیش فرض، پژوهش حاضر کوشیده است تا با پاسخ دادن به پرسش های زیر گوشه ای از زیبایی های پنهان در این کتاب شگرف و اعجاز ادبی آن را در حد توان آشکار نماید.- کدام یک از روش های هنجارگریزی نحوی در قرآن کریم کاربرد و بسامد بیشتری دارد؟
- این روش ها چه اهداف زیبایی شناختی و معناشناسانه ای را دنبال می کند؟
- تأثیر فرایند مذکور در ارتقای سطح زبانی متن چقدر است؟
بدین منظور سورة مبارکة «کهف» از دیدگاه هنجارگریزی نحوی و با روش توصیفی - تحلیلی به عنوان جرعه ای از دریای بی کران کلام الهی مورد بررسی قرار گرفته است.نتیجة تحقیق نشان می دهد که تقدیم و تأخیر هدفمند ارکان جمله، با اهدافی چون اهتمام و اختصاص؛ حذف، برای درگیر نمودن ذهن مخاطب و برانگیختن احساسات و تخیل وی؛ اضافه که موجب اضافه شدن معنا و تقویت و تأکید مطلب می گردد؛ و گونه های مختلف التفات در ضمایرکه باعث تغییر سبک یکنواخت متن می شود و نیز خواننده را به پیگیری، تفکر و یافتن اسرار متن وامی دارد، از پر بسامدترین نمونه های هنجارگریزی نحوی در این سورة مبارکه بشمار می آیند که موجب برجسته سازی متن آن گردیده و به تبع آن معانی ویژه ای را به مخاطب القا نموده اند.