فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
جنون الهی در تصوف و ادبیات عرفانی
حوزههای تخصصی:
تفکر عرفانی دیلمی و گذر جریان فکری تصوف از رویکرد زاهدانه به عاشقانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصوف عاشقانه در فرایند تکامل جریان کلی تصوف در اعتراض به زهد خالص و صوفیان زاهدنما به وجود آمد و در فرایند شکل گیری و گسترش خود از رابعه تا دیلمی با فراز و فرود روبه رو بود. اعدام حلاج ضربه مهمی بر پیکر جریان عرفان عاشقانه بود. اما مانع از پیگیری پیروانش از گسترش جریان تصوف نشد. دیلمی با نگارش عطف الالف المألوف علی اللام المعطوف گام مهمی در نظام مندی سنت عشق الهی برداشت. این مقاله به دنبال تبیین این مسئله است که تفکر دیلمی در فرایند تکامل عرفان عاشقانه و گذر تصوف از رویکرد زاهدانه به عاشقانه چه نقشی داشت؟ فرض این است که او با گردآوری سنت شفاهی، کتبی و نظام مند کردن عرفان عشق محور در تقریب عشق الهی و دنیایی کوشید. او نظریه عشق انسانی و الهی مدونی مطرح ساخت و عشق دنیایی را در طول عشق الهی مطرح کرد. می توان نظریه پردازی او را برون رفت از گسیختگی اخلاقی و اجتماعی سده چهارم و پنجم قمری تلقی کرد.
برکه همدانی، استاد امی عین القضاة
منبع:
معارف ۱۳۶۵ شماره ۹
ذکر و اهمیت آن در طریقت
کشف المحجوب
شناخت های لازم در سلوک عملی با نظر به آرای علامه جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر در صدد تبیین اجمالی شناخت های لازم در سلوک عملی و شرایط، مبانی و مقدمات آن،بر محور آرای علامه جوادی آملی است. نیز کوشش شده است تا گامی در نظام سازی سلوکِ وحیانی در بُعد ایجابی برداشته و راهبردها و کاربردهای آن را نشان دهد و از این رهگذر عرفان های بشری، شبه عرفان ها یا عرفان های مونتاژ را برمی رسد. گفتمان حاکم بر سلوک عملی در آرای علامه جوادی آملی، توحید و عبودیت بر صراط مستقیم شریعت حقه محمّدیهB است که عنصر معرفتِ نفس شهودی و مؤلفه ولایت انسان کامل معصومA اُسّ و اساس آن است.
فلسفه عرفان عملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هنگامی که از بیرونِ یک علم دربارهٴ ساختار و چارچوب کلی آن می اندیشیم و در باب مسائلی چون چیستی، موضوع، مبادی، مسائل، روش و غایت آن می پرسیم، در قلمرو فلسفهٴ آن علم قرار داریم. یکی از علومی که در زمین فرهنگ اسلامی رویید، عرفان عملی است. علم عرفان عملی از سلوک عرفانی سخن می گوید و عناصر، مراحل و موانع آن را برمی رسد. سرنوشت عرفان و صحت و سقم و تکامل آن در گرو تنقیح مباحث عرفان عملی است. تنوع و تفاوت فِرَق و طریقت های عرفانی، اولا و بالذات به تفاوت در عرفان عملی آنها برمی گردد؛ چنانکه ارزش و اعتبار تجربه های عرفانی نیز تا حد بسیاری وابسته به برنامهٴ سلوکی سالک است. از این رو، تنقیح مباحث عرفان عملی در پیشبرد عرفان و تصحیح و تدقیق آن و پیشگیری از انحرافات ضروری است. برای تنقیح عرفان عملی، لازم است ساختمان کلی آن را مطالعه کنیم. تنقیح مبادی و مبانی و کاوش در حدود و ثغور و مداقه در منابع و روش و توجه به مناسبات این علم با دیگر علوم و بازکاوی ساختار و اصول کلی آن، راه را بر تحول و نوآوری در این حوزه می گشاید. برخی از مباحث یادشده در آثار سنتی عرفانی به اجمال مطرح شده است، اما وقت آن رسیده است که به «فلسفهٴ عرفان عملی» همچون دیگر فلسفه های درجه دوم، به نحو استقلالی و تفصیلی بپردازیم. پیدا است که چنین امری فراتر از گنجایش یک مقاله است. از این رو در این مقاله به برخی از مهم ترین عناصر این بحث به اجمال می پردازیم و سایر مباحث مربوط را به توفیق و مجالی دیگر وامی گذاریم.
عناصر نمادین در معماری خانقاه های ایران از سده هفتم هجری تاکنون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با گردآوری داده های میدانی از بناهای خانقاهی و آرامگاهی متصوفه، مستحسنات تاریخی خانقاه نشینی و طبقه بندی نمادپردازی های آن ها از دیدگاه سنت گرایی دینی، در پی تعریف هنر خانقاهی از سده هفتم هجری قمری تا دوران معاصر و همچنین توصیف هنر خاص معماری خانقاه هایی است که منبع تأثیر آن، اندیشه های ناب عرفانی و صوفیانه بوده است. با بررسی و طبقه بندی تاریخی و گونه بندی عناصر نمادین مشاهده شده و نیز با معیار قرار دادن نوع سنجش سنت گرایی دینی، گونه خاصی از معماری خانقاهی در مجموع بناهای گزارش شده یافت می شود که تا به حال از آن یاد نشده است و تأثیر مستقیم مبانی نظری و عملی عرفان و تصوف بر آن مشهود است. همچنین با تمایز این سبک در معماری اسلامی می توان نفوذ آن بر معماری سایر ابنیه اسلامی نظیر مدرسه و مسجد را نیز تعریف کرد. در مجموع بر اساس داده های میدانی گردآوری شده در این تحقیق، بیشترین بازتاب های عناصر نمادین در حوزه معماری خانقاه مرتبط با رنگ پردازی، استفاده نمادین از عدد و اندیشه های عرفانی است که به صورتی معنادار در بافت و ساختار خانقاه ها مشهود است و تاریخ تحولات تصوف در بسامد و تعیین گونه های این کاربرد های نمادین، دخیل بوده است.
ظلومی و جهولی انسان در متون تفسیری و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفسران قرآن کریم در تفسیر آیه 72 سوره احزاب، در شرح و توضیح کلمات ظلوم و جهول با وجود اختلاف نظرهایی، در این نکته اتفاق دارند که انسان با حمل بار امانت الهی که فوق طاقت او بوده است، در حق خود ستم روا داشته و نسبت به صعوبت و عظمت بار امانت و عاقبت حمل آن نادان بوده است. هر چند ظاهر این تعبیر با توجه به بار معنایی کلمات یاد شده نوعی توبیخ و نکوهش در حق انسان تلقی می گردد؛ اما در ادبیات عرفانی این اوصاف به گونهای تاویل و تفسیر شده اند که نه تنها مایه ذم و قدح انسان نیستند بلکه عین مدح و نعت او نیز هستند. مقاله حاضر سعی دارد تا با تحلیل برخی متون ادبی این کلمات را از منظر عرفانی مورد بحث و بررسی قرار دهد.
تبارشناسی کتاب مصباح الشریعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه» کتابی است با مضمون عرفانی و اخلاقی که به امام صادق علیه السلام نسب شده است. اگرچه تمامی ابواب کتاب با عبارت «قال الصادق» آغاز می شود و این در بدو امر نشانگر آن است که این اثر متعلق به امام صادق علیه السلام است؛ اما درستی چنین انتسابی به جهات مختلفی همچون محتوای کتاب و استناد احادیث موجود در آن مورد نقد است. بررسی محتوایی این کتاب بر اساس تحلیل مقایسه ای آن با آثار صوفیه، قرائن و علائم فراوانی را آشکار می کند که نشان می دهد این کتاب شباهت چشمگیری به آثار و مواریث صوفیه دارد. این مقاله پس از بیانی اجمالی از پیشینه داوری هایی که درباره این کتاب صورت گرفته، خلاصه ای توصیفی از مهم ترین نسخه های خطی کتاب ارائه داده و سپس به بیان نشانه ها و قرائن موجود در آن که دال بر صوفیانه بودن کتاب است، می پردازد. یادکرد از عرفا و شخصیت های موردتوجه صوفیه، به کارگیری اصطلاحات ویژه ادبیات صوفیانه، ساختار و سبک نگارش صوفیانه کتاب ازجمله این قراین و علائم اند. این کتاب در برهه های مختلف تاریخی موردتوجه عرفا و صوفیان بوده و به دست برخی از ایشان، شروحی بر آن نگاشته شده است. به دلیل وجود چنین ادبیات صوفیانه ای است که برخی علمای بزرگ همچون، علامه مجلسی این سخنان را منتسب به یکی از شخصیت های مهم و موردتوجه صوفیه به نام شقیق بلخی می دانند. نوشتار حاضر باهدف تبارشناسی این کتاب، به بررسی این ویژگی های متنی مصباح الشریعه می پردازد.
عرفان اسلامی و عرفان التقاطی
حوزههای تخصصی:
سپهر دین که یرکگور و طور وراء عقل عین القضات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
که یرکگور زیست اندیشوری است که در تقسیم بندی خویش از مرحله های زندگی ، سپهر دین را فراتر از اخلاق، عقل و زیبایی شناسی برشمرده است. عین القضات همدانی نیز ساحت عرفان و طریقت را با عنوان «طور وراء عقل» نامگذاری کرده و ادراک عرفانی را فراتر از ادراک عقلی و ادراک حسی می انگارد. در این مقاله ما به بررسی همسانی ها و ناهمسانی های این دو شیوه ی زیست ( سپهر دین و طور وراء عقل) از نگاه این دو زیست اندیشور پرداخته و ویژگی های مشترک آنان را که سرسپردگی، بی قاعدگی، فردیت، بیان ناپذیری و انفسی بودن است، بازگو می نماییم. هم چنین کلید ورود به سپهر دین که از نگاه که یرکگور نومیدی و طلب است را با آن چه عین القضات شرط پای گذاشتن به طور وراء عقل می داند، یعنی شک و طلب، با هم می سنجیم و از پی آن دو، مقام ابلیسی و محمدی عین القضات را به ترتیب با دو مقام ایمان ابراهیمی و عشق مسیحایی که یرکگور بازخوانی می کنیم.