از دیر باز حتی از زمان حیات پیامبر گرامی(ص) توسل براولیاء الهی وتبرک به آثار آنان همواره بین مسلمانان مرسوم بوده و کسی اشکال نکرده است و فقها آن را از مستحبات مهم دانسته اند. با وجود این، اخیراً برخی با نگرش سطحی به متون دینی و جمود بر ظاهر برخی عبارت ها این اعمال را نادرست دانسته و شرک نامیده اند.مقاله حاضر با بررسی موضوع و توضیح مفهوم دقیق و کاربرد درست واژه های توسل، توحید، شرک و عبادت و با ملاحظه دقیق تر آیات مربوط و روایات نقل شده، درستی عمل مستمر مسلمانان در توسل به اولیاء الهی و زیارت قبور آنان را مورد تاکید قرار داده و نشان داده است که چنین کارهایی نه تنها با توحید منافی نیست، بلکه امری مجاز و مستحبی است و اشکال فوق در نگاه خوشبینانه ناشی از فهم غیر دقیق متون دینی ظاهر بینان است.
علاوه براین، تاکید شده است که ارتباط با اولیاء و توسل به آنان، به عنوان اینکه آنان الگوی مورد توصیه دین در مسیر توحید و نشانه های راه اند، بلکه خودشان راه مستقیم در یگانه پرستی اند، به عنوان ضمانت سلامت ایمان توحیدی قرار داده شده است تا نسلهای متوالی مسلمانان در اعصار مختلف به وسیله این ارتباط و قرار گرفتن در راه مستقیم و با اختیار داشتن علائم راه، مسیر درست توحید گرایی را گم نکنند.
مقاله، به اختلافی بودن مفهوم خشونت، رابطه قدرت با قانون، حقوق با واقعیت، گریزگاههای فراقانونی در حقوق بینالملل نسبت به اعمال خشونت و جنگ، خشونتهای قانونی حاکم بر حقوق بشر، اشاره کرده و سپس نمونههای متعددی از اختیارات فراقانونی برای اعمال خشونت در جهت مصلحت نظام و ضرورتهای اجتماعی را در قوانین مدنی آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، ایتالیا، بلژیک و سوئیس نشان میدهد.
مهم ترین بُعد هر انقلاب بُعد ایدئولوژیک آن است که در بررسی تاثیرات فراملی اهمیت فراوان دارد. این بُعد در انقلاب اسلامی ایران تاثیرات مهمی برمناطق همجوار ــ که از نظرمذهبی، جغرافیایی، فرهنگی و تاریخی وجوه اشتراک زیادی دارند ــ گذاشت. این تاثیرات، گرچه در دهه اول پیروزی انقلاب به علت سلطه رژیم شوروی مورد توجه قرار نگرفت، اما با فروپاشی شوروی و تشکیل جمهوریهای مستقل مسلمان، جمهوری اسلامی ایران تلاش کرد با استفاده از پیوندهای سه گانه اسلام (نژاد، زبان و میراث مشترک فرهنگی ـ تاریخی) نفوذ خود را گسترش دهد.
در این خصوص دو سؤال اساسی مطرح است: 1) انقلاب اسلامی تا چه حد برحرکتهای اسلامی منطقه تاثیر گذارد؟ 2) چه حرکتهای اسلامی در منطقه به وجود آمد و تا چه حد زمینه را برای نفوذ ایدئولوژیکی ایران در منطقه فراهم آورد؟ یافته های مقاله نشان می دهد که اگرچه استقلال جمهوریهای آسیای مرکزی فرصتهایی را پیش روی نظام جمهوری اسلامی گذاشت، اما شرایط منطقه ای و رقابت قدرتهای متعدد در منطقه و سیاست عملگرایانه و منفعت محور ایران نسبت به منطقه باعث شد که تاثیر انقلاب اسلامی بر حرکتهای اسلامی آسیای مرکزی در حد یک الگو و ایده مطرح باشد.
فمینیسم اسلامی مفهوم و جریانی است که متأثر از جریان غربی فمینیسم در دهه های اخیر در کشورهای اسلامی، ازجمله ایران رواج یافته است؛ به گونه ای که بیشتر مدافعان حقوق زنان در این کشورها خود را فمینیست مسلمان معرفی می کنند و تلاش می نمایند با نگاهی جدید به آموزه های دینی و سنت های رایج، تفسیری خاص از آن را ترویج نمایند.
مهم ترین مبانی فکری فمینیسم اسلامی عبارتند از: اومانیسم اسلامی، عدالت عرفی، تأکید بر مساوات، آزادی و فردگرایی، تقدم جامعه گرایی بر خانواده گرایی و تأکید بر مشارکت اجتماعی، تفکیک میان جنس و جنسیت، برابری حقوق زن و مرد. همچنین شاخصه هایی که جریان فمینیست مسلمان بر آن تأکید دارد، جداانگارى دین دارى و دین مدارى، نفی احکام ثابت و نگاه منفى به نقش زنان در خانواده است. آنچه بیش از هر چیز برای نظریه پردازان و طرف داران فمینیسم اسلامی حائز اهمیت بوده، این است که در ظاهر مواجهه و تقابل جدی با دین صورت نپذیرد. آنان با تمسک جستن به منابع دینی - ازجمله قرآن کریم و احادیث - در تلاش بودند تفاسیر عرف گرایانه و مدرنیستی از این منابع ارائه دهند. ازاین رو این نظریه پردازان بر لزوم به کارگیری شیوه های کلاسیک استنباط احکام شرعی، ازجمله «تفسیر» و «اجتهاد» در راستای احقاق حقوق زنان و ارائه تفاسیر «زنانه» و به دور از «رویکرد مردسالارانه» تأکید می ورزند.
مقاله حاضر ضمن پرداختن به پیشینه تاریخی و عناصر و گروه های این جریان و مبانی فکری و شاخصه های آن، به نقدهای واردشده بر آن می پردازد.