فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۲٬۰۶۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
در نگاشتة پیشین با نام «وحدت موضوعی در ترازوی نقد» (نک: پژوهشهای قرآنی، ش55-54، ص206) به تفصیل ضعف دلایل این نظریه بیان شد؛ علاوه بر ناتوانی دلایل ارائه شده، میتوان افزود دلایل و شواهدی وجود دارد که اثبات می کند تلاش برای موضوعی واحد برای تمامی سوره های قرآن، امری ناممکن است؛ «ناسازگارى این نظریه با اسلوب حاکم بر قرآن»، «فقدانِ معیار و میزانی مطمئن و فراگیر»، «دشواری و صعوبت دست یابى به غرضى واحد»، «فقدان اشارتى از معصوم(علیه السلام)»، «مقایسه قرآن با کتابهای علمی رایج بشری در دو حوزه محتوا و اسلوب»، «نزول تدریجی آیات قرآن»، «خطر تفسیر به رأی» و «تشتت آراى طرفداران نظریة وحدت موضوعی در تعیین غرض اصلى سورهها»، از جمله دلایل و شواهدی است که در این نگاشته ارائه شده است.
نگاهی نو به آیه نسخ(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بسیارى، بدون لحاظ سیاق، آیه «نسخ» و «اِنساء» را بر آیات قرآنى تطبیق نموده، و با تکیه بر ظاهر آیه، به محذورات عقلى ـ کلامى مربوط به اِنساء، گردن نهاده، و یا به تاویلى دور، روى آورده اند. این مقاله، با بهره گیرى از ظواهر لفظى و سیاقى آیه، چشم انداز جدیدى ـ با دو ویژگى: حفظ ظهور آیه مبارکه و پیراستن مفاد آن از محذورات عقلى ـ برمى نماید. به اقتضاى سیاق، مراد از «آیه»، آیات کتب آسمانى پیشین است، و آیه نسخ در مقام دفع برخى شبهات یهود است که مى پنداشتند، نسخ و انساء آیات الهى، محال و مخالف حکمت است، لیکن به لحاظ اطلاق آیه، اگر وقوعِ نسخ و انساء، در شریعت جاودانه اسلام و کتاب قرآن اثبات شود، به سان هر قضیه حقیقیه اى، آیات قرآن را نیز شامل مى شود. نسخ حکم، امرى معقول، بلکه ثابت است، ولى به دلایل متین و معتبر، این انساء در مقام تطبیق بر مصادیق، بر آیات قرآنى قابل انطباق نیست و تنها بر همان آیات «منسى» کتب و شرایع پیشین قابل تطبیق است.
در مکتب تجربه: علاقه مندسازی به یادگیری زبان وحی
حوزههای تخصصی:
اعجاز قرآن
منبع:
ترجمان وحی ۱۳۸۷ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
قرآن نویسی در قرن های هفتم و هشتم هجری قمری
حوزههای تخصصی:
قرآن و علوم قرآنی
ماهیت وحی و مساله تساوی ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه تکثرگرایی دینی که مدعی تساوی ادیان و مذاهب در حقانیت و تساوی دینداران در امکان نجات و رستگاری است، دارای رویکردها و تقریرهای متفاوتی می باشد. مهم ترین رویکرد، دیدگاهی است که سعی دارد این تئوری را از نگرشی خاص به وحی استخراج نماید. این نگرش، همان تجربی انگاری یا تجربه دینی تلقی کردن وحی است. مقاله حاضر ضمن بیان تئوری های بدیل نظریه تجربه دینی در خصوص ماهیت وحی و نشان دادن برآیند آنها در نظریه تکثرگرایی دینی، به بررسی امکان یا عدم امکان انتاج این نظریه از آنها می پردازد. این مقاله درصدد اثبات این فرض است که نظریه تکثرگرایی دینی نه تنها ازطریق رویکرد تجربی نسبت به وحی، بلکه به کمک هیچ تلقی دیگری درباره وحی نیز قابل توجیه نیست.
سر در نوشته های قرآن
منبع:
بشارت ۱۳۸۷ شماره ۶۵
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی قاعده «بلا کیف» اشاعره در آیات تشبیهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یقین از منظر علوم عقلی و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدتی است در برخی از جراید و محافل روشنفکری، تحت تاثیر برخی تفکرات غربی، چنین القا می شود که یقین و یقین گرایی، همان دُگماتیسم و امری نامطلوب است؛ اما در نقطه مقابل، شک و شکاکیت حتی در امور متعالی، امری مطلوب و ارزشمند است. در این نوشتار به نقد بخش نخست این ادعا یعنی جایگاه یقین پرداخته می شود. در این راستا به لغت شناسی یقین، ماهیت و جایگاه آن از منظر علوم عقلی (منطق، معرفت شناسی، فلسفه) و قرآن کریم و روایات پرداخته شده است. هم چنین قابل تحصیل بودن یقین، ارزشمند بودن آن در وادی باورهای متعالی، تشکیکی و ذومراتب بودن آن، کمیاب بودن مراتب شهودی و بالای یقین و آثار روان شناختی آن ازجمله مباحثی هستند که در این مقاله به آنها پرداخته شده است.
سیر تاریخی اندیشه اعجاز قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر ترجمه است از مدخل «Inimitability» (همتاپذیری) به قلم پروفسور ریچارد مارتین از دایره المعارف قرآن (EQ=enyclopeadia of the quran).
نگارنده پس از گزارشی از اشتقاقات گوناگون واژة «أَعْجَز» در قرآن کریم، به زمینة بحث اعجاز در آیات قرآن و عصر نزول پرداخته و گزارشی از تاریخ تلاشهای مسلمانان در حوزة اعجاز قرآن کریم ارائه کرده است. آراء و نظریات نظّام، جاحظ، باقلانی، رُمّانی، عبدالجبار، جرجانی، و معاصرین را بیان، و تأثیر و تأثّرات دیدگاه های آنان را بر یکدیگر گوشزد کرده است.
میزان اثرپذیری قواعد نحو از قرائات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویژگی های تصویری در کتاب های قرآنی کودکان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
راه های متفاوتی برای آموزش قرآن کریم به کودکان وجود دارد. یکی از بهترین راه های درک مفاهیم، موضوعات و قصص قرآن کریم استفاده از روش تصویرگری است. با بررسی ویژگی های سنی درکودکان دبستانی، متوجه این موضوع می شویم که از طریق نقاشی و تصویر می توان بر جذابیت و شیرینی داستان پردازی و علاقة کودک به موضوع داستان افزود. علاوه بر آن درکِ مفاهیم از طریق تصویر بر حافظة طولانی مدت تاثیرگذارتر از بیانِ کلام است.
امروزه توسط اکثر مؤسسات فرهنگی و مراکز دارالقرآن از روش های تصویری برای آموزش قرآن به کودکان استفاده می شود ولی کاربرد آن تخصصی و حرفه ای نیست. علاوه بر آن تصویرگری بسیاری از کتب، نشریات و برنامه های آموزشی دیجیتالی قرآن کریم نیز دارای نقاط ضعف است.
اگر چه کاربرد اصولی از هنر تصویرگری در جذب و علاقمندی کودک تاثیر فزاینده ای می تواند داشته باشد، اما بیان ضعیف و غیر حرفه ای آن هم خسارت های منفی جبران ناپذیری را بر روح کودک وارد می کند. در این مقاله با بررسی ضعف و نقاط قوت موجود در تصویرگری مضامین قرآنی کتابهای کودکان، می توان به ضرورت این امر پرداخت که می بایستی بازنگری و توجهی عمیق به امر تصویرگری کتابهای قرآنی کودکان نمود و آن را به عنوان یک امر مهم در فرآیند آموزش درک مضامین قرآنی در نظر گرفت.
پژوهشی در باب اسباب نزول
منبع:
سفینه ۱۳۸۷ شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
رهیافت وحدت موضوعی سورههای قرآن در «الأساس فی التفسیر»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
وحدت و انسجام مضمونی در قرآن رهیافتی نو در تفسیرنگاری معاصر است که آن را از سنت کهن تفسیر قرآن متمایز میسازد. در این رهیافت دغدغة مفسر تنها تفسیر واژگانی آیات قرآن نیست، بلکه میکوشد نشان دهد که میان آیات و سورههای قرآن یکپارچگی و انسجام محتوایی و ساختاری وجود دارد. با اینکه رگههایی از این قبیل تلاشها در آثار برخی مفسران پیشین نیز دیده میشود، اما تفاوت تلقی و انگیزهها به تمایز اساسی میان تفسیرهای قدیم و جدید انجامیده است. از جمله چهرههای شاخص این رهیافت نوین، مفسر سوری سعید حوی است که در تفسیر خویش نظریهای کاملاً بدیع و جامع در این باب عرضه داشته است. در این نوشتار کوشش شده با بررسی کتاب «الأساس فی التفسیر» جنبههای نظری و عملی نظریة سعید حوی در زمینة وحدت مضمونی و ساختاری قرآن شناسایی شود. نظریة وحدت دو سطح دارد: الف) در سطح سورهها (پیوندهای مضمونی و ساختاری موجود بین سورههای قرآن)؛ ب) در سطح آیات (پیوندهای لفظی و معنایی موجود بین آیات هر سوره). شاخصة نظریة حوی، مبنا قرارگرفتن سورة بقره برای فهم انسجام مضمونی دیگر سورههای قرآن است. در این نوشتار نشان داده شده که چگونه حوی از نشانهها و قرائن لفظی و معنوی برای شناسایی و تعیین روابط معنایی و شکلی بین سورهها و آیات بهره گرفته است. دست آخر، خواننده در مییابد که نظریة تفسیری حوی، با وجود خصلت بدیعش، بیش از اندازه دلبخواهی و ذوقی است، و اینکه مجموعة شواهد و ادلّهای که وی برای اثبات مدعای خویش به کار بسته است، بهسادگی در خدمت نظریهای بدیل قابل استناد خواهد بود.