این مقاله نقدی است بر نقد مقالة «تشابه ادیان توحیدی؛ تحریف کتاب مقدس و تحریف قرآن»، که در شماره بیست و یکم نشریه «معرفت ادیان» به چاپ رسیده است. ناقد محترم، تلاش کرده است تا پاسخ ارائه شده به شبهة «تحریف لفظی قرآن با استناد به احادیث بیانگر تشابه امم» را به واسطه ناتمام بودن مفروضات و مطالب نویسنده مقاله «تشابه ادیان»، نارسا معرفی کند. وی معتقد است پاسخ این شبهه؛ یعنی تشابه، تام نیست، بلکه تشابه نوعی پاسخ درستی است. وی بر آن است که روایاتِ تشابه، آحاد هستند و با آحاد نمی توان مطالب اعتقادی را اثبات کرد. همچنین از نظر وی قابل قیاس نبودنِ قرآن و تورات، پاسخ شبهه محدث نوری نیست، بلکه باید دلالت روایاتِ تشابه را تام ندانیم و تحریف لفظی قرآن را از آن خارج کنیم. این مقاله با تقریرهای جدید، درصدد اثبات این ادعاست که اشتباه محدث نوری این بوده که قرآن را با تورات مقایسه کرده است؛ زیرا این قیاس مع الفارق است. افزون بر این، استدلال جدیدی با عنوان «روایات تشابه ادیان و اثبات عصمت لفظی قرآن» ارائه شد که عصمت لفظی قرآن اثبات شده است.
پژوهش پیش رو به بررسی تولیدات علمی مرتبط با آثار و اندیشه های علّامه طباطبائی در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام می پردازد. در طول سال های 1378 تا 1392 تعداد 208 مدرک با نرخ رشد 5/23 درصد در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام نمایه شده است و تنها 17 مقاله از 208 مقاله نمایه شده در ISC موفق به دریافت استناد شده اند و در مجموع، تعداد 21 استناد دریافت کرده اند. مطالعه آثار مرتبط با علّامه طباطبائی نشان داد که تولیدات مرتبط با علّامه طباطبائی در 70 حوزه موضوعی فرعی قرار دارد. از میان پژوهشگران و محققان آثار علّامه طباطبائی 12 نفر دارای حداقل 3 مقاله و بیشتر بودند؛ بررسی مؤسسات همکاری کننده در تولید علم آثار و اندیشه های علّامه طباطبائی نشان می دهد که پژوهشگران این حوزه از 105 مؤسسه با یکدیگر همکاری داشته اند. در این میان، دانشگاه علّامه طباطبائی، دانشگاه اصفهان و دانشگاه تهران در صدر این همکاری ها قرار دارند. مجلات «پژوهش دینی»، «قبسات» و «قرآن شناخت» بیشترین آثار مرتبط با اندیشه های این اندیشمند قرن را به چاپ رسانده اند.
افکار انسانی علاوه بر نوع تربیت و عوامل تأثیر گذار محیط مادی، متأثر از ماوراء الطبیعه هستند، که بر وجود معنوی انسان تأثیرگذار است و ازجمله این عوامل الهام و تلقین اند، که در لسان آیات و روایات الهامات و تلقین ها، از جانب فرشته و شیطان به انسان می رسد. خواطرِ از جانب شیطان که انسان را به گمراهی می کشاند و افکاری از جانب فرشته که انسان را به اعمال صالح متمایل می گرداند. قرآن کریم مفاهیمی که به دل القا می شود را کلام؛ و آنچه از شیطان به دل های آدمیان خطور می کند، کلام، قول، امر، وسوسه، وحی و وعده خوانده است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی، رابطه نفوذ شیطان با ادراکات انسان در تعابیر مستفاد آیات قرآن را سؤال خود قرار داده و با مراجعه به کتب تفسیری به فحص و بحث برای پاسخ به این سؤال پرداخته است. آیات زیادی در قرآن کریم صراحتاً اذعان به دشمنی شیطان داشته و یا به تعبیری، مبدأ فاعلی شر معرفی می کند و قلمرو اغوا و اضلال شیطان، ادراک انسانی و ابزار کار او عواطف، احساسات، غرایز، امیال و صفات نفسانی بشری است که در آیات قرآنی مورد اشاره قرارگرفته است.
قرآن به عنوان کتاب دینی و کلام خداوندی و منبعی فکری و رفتاری، همواره برای عموم مسلمانان حجت و ملاک اندیشه و عمل بوده و معیار و مبنای تعلیم و تربیت است. از سوی دیگر ایثار، جهاد در راه آرمانها و اصول دینی و شهادت و بذل جان در این مسیر، از افتخارات پیروان اسلام به شمار می رود. در زمان صدر اسلام که مصادف بود با وقوع جنگهای مسلمانان با کفار، تعداد زیادی از مسلمانان به شهادت رسیدند و کلمات شهید و شهادت در معنای جدید و اصطلاحی (یعنی: قتیل فی سبیل الله) در میان مردم شایع شد و پیامبر اکرم(ص) نیز این واژه ها را برای کشته شدگان در راه خدا به کار برد، تا جایی که امروزه از شنیدن این کلمات ذهن انسان به همین معنای جدید متبادر می شود. مقوله شهادت، تنها کشته شدن و از بین رفتن جسم یک انسان دین دار نیست، بلکه یک روند هدف دار و عقلانی است که در ورای آن مبانی تربیتی عمیقی نهفته است. آنچه در این مقاله به آن پرداخته شده، جستاری در مبانی تربیتی شهادت از خلال بررسی آیات قرآن است، به گونه ای که از دو منظر می توان به مبانی تربیتی شهادت در قرآن نگریست: منظر اول؛ بیان خصوصیاتی که در قرآن برای شهیدان ذکر گردیده است و می تواند نقش مؤثری در ایجاد فرهنگ شهادت در جامعه داشته باشد. منظر دوم؛ بیان مصادیق شهیدان در قرآن و نقش تربیتی آنها. در این نوشتار این دو مقوله مورد مداقه قرار می گیرد.