قرآن کریم به عنوان کامل ترین کتاب آسمانی، برای هدایت انسان ها از فنون گوناگونی استفاده کرده است. از جملة این فنون، بهره گیری از اسلوب داستان است که در مواضع و مناسبت های گوناگون مطرح می کند. هدف قرآن در بیان این داستان ها، بیان داستان تخیّلی نیست، بلکه سرگذشت پیشینیان را آیینه ای برای عبرت آیندگان قرار داده است و سراسر آن حقّ است. مفسّران قرآن، به ویژه در دوران معاصر، به این بُعد از قرآن توجّه خاصّی نموده اند تا جایی که از آن، با اعجاز غیبی یا اعجاز قصصی یاد می کنند. از جملة این مفسّران رشیدرضا در تفسیر المنار و آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه است که عبارتِ «اعجاز قِصَصی قرآن» در بسیاری از مجلّدات آنها به صورت گسترده ای به چشم می خورد. بررسی این تفاسیر نشان می دهد که دیدگاه تمثیلی و تخیّلی مفسّران المنار نسبت به برخی از قصص قرآن باعث گردیده تا نظرات خاصّی را مطابق عقل گرایی افراطی و سلفی خودشان به قصص تحمیل کنند. در مقابل، تفسیر نمونه با دیدگاهی معتدلانه، بی تأثیر از عقاید مذهبی خاص و با دلیل و برهان، واقعی بودن همة قصص را اثبات نموده است و تمثیلی دانستن آنها را با صراحت رد کرده اند. ایشان هدف عبرت آموزی و تربیتی از قصص قرآن را برخلاف تمثیل بودن آنها دانسته است.
برزخ و آخرت، هم قرارگاه انسان هایی است که مسیر قرب الهی و کمال را پیموده، به سعادت نایل می گردند؛ و هم قرارگاه آنانی است که از بن دگی خدا روی برتافته، راه گنه کاری و زشت کاری را در پیش گرفته و دچار کیفر الهی می شوند.
این پژوهش عهده دار گونه شناسی تطبیقی عذاب های روحانی و جسمانی در برزخ و آخرت، آن هم از دیدگاه روایات و تفاسیر است. از برجسته ترین نتایج پژوهش حاضر این است که سطح عذاب در عالم برزخ نسبت به آخرت از شدت کم تری برخوردار است و مشمولان عذاب الهی دریک دسته بندی منظم قرار می گیرند.
این مقاله به روش توصیف و تحلیل محتوای آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت: نگاشته شده است.
موضوع زن و حقوق او از جمله موضوعات مهمی است که در سده اخیر مورد توجه بسیاری قرار گرفته است و امروزه دایرة المعارفها منابع اولیه و مهمی برای کسب اطلاعات در خصوص مفاهیم مختلف هستند، لذا مراجعه به آنها ضروری است. خانم ""راث رودد"" در مدخل ""زنان و قرآن"" در دایرة المعارف قران لیدن جایگاه و حقوق زن در قرآن را نقد و بررسی کرده است. این مقاله گرچه دارای نقاط قوتی است و نویسنده در آن به برخی از حقوق ویژه زنان در قرآن اشاره کرده و زن و مرد را در انجام وظایف مذهبی از دیدگاه قرآن یکسان دانسته است، امّا در طرح مباحث رویکردهای جانبدارانهای داشته و به ظاهر آیات بسنده و از آیات مشابه یک موضوع و سیاق و فضای نزول آیه غفلت کرده است. به علاوه به منابع اصیل لغوی و تفاسیر متعدد نیز مراجعه نکرده و به همین لحاظ وی با استناد به برخی از تفاوتهای حقوقی زنان و مردان، زن را از نگاه قرآن موجودی فرودست و تحت سلطه مرد میداند؛ امّا حقیقت آن است که این تفاوتهای حقوقی مربوط به تفاوتهای زیستی زنان و مردان و تفاوت وظایفشان در خانواده میباشد