فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۱۳٬۷۷۵ مورد.
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۲)
129 - 144
حوزههای تخصصی:
دعا، حلقه اتصال میان انسان و خداوند به شمار می آید که در گونه های مختلف، ظهور و بروز می یابد. آیه شریفه 55 سوره اعراف «اُدْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَهً إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ»، یکی از آیاتی است که برخی از مفسران اسلامی ازجمله زمخشری، ضمن حکم به وجوب یا استحباب صدای آهسته و پنهانی در قرائت دعا، به عدم جواز جهر و رفع صوت در دعا حکم نموده اند. پژوهش درباره صحت و سقم این حکم، از اهداف این نوشتار است. نتایج تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی به همراه درون متنی، بیانگر این نکته مهم است که ادله مختلف این برداشت تفسیری، از آن جمله قرب خداوند به انسان، رعایت ادب در دعا، پرهیز از ریا، دعای حضرت زکریا با صدای آهسته، تساوی دعا با ذکر، صدق بدعت و ...، نه تنها با روح دعا منافی است، بلکه با ظواهر آیات الهی هم در تضاد روشن است. ضمن آنکه توجه به سیره ائمه معصومین (ع) در موقعیت های مختلف، اقتضای حالات و مقامات مختلف، صدق تعظیم شعائر الهی بر جهر در دعا و ...، جواز صدای بلند و دسته جمعی در دعا با شرایط خاص را اثبات و تأیید می نمایند.
نگاهی تاریخی به مقوله فهم متون و نقش آن در فهم آینده پژوهانه از متون وحیانی
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
73 - 100
حوزههای تخصصی:
فهم آینده پژوهانه را می توان به اجمال فهم قرآن مجید در خارج از بافت و زمان نزول تعریف کرد. این فهم و چگونگیِ شکل گیری آن در درون آدمی، از اهمیت به سزایی برخوردار می شود. فهم، بیشتر حالتی برون دینی دارد و مترداف با هرمنوتیک است. حال آن که تفسیر و یا تأویل، بیشتر حالتی درون دینی دارند و بر پایه پیش فرض های کلامی– الاهیاتی جلو می روند. هدف این مقاله بررسی نقش رویکردهای فهم متون، بر فهم متون وحیانی است. سوال اصلی تحقیق این است که نقش دیدگاه های مختلف فهم متون، بر فهم متون وحیانی از جمله قرآن کریم چیست؟
روش پژوهش، تحلیل محتوای متون مرتبط با مسئله تحقیق است. ابتدا نحله های فکری درخصوص فهم متون، در سه مقطع هرمنوتیک باستان، هرمنوتیک میانی و هرمنوتیک متأخر مورد بررسی قرار گرفته اند. اگرچه خاستگاه و دغدغه نحله های فکری گوناگون بر روی انجیل بوده است، اما می توان رگه هایی از شباهت ها میان برخی از فهم های آینده پژوهانه از قرآن مجید را با نحله هرمنوتیک باستان یافت که در آن متن هم چنان وزن قابل تأملی دارد. در هرمنوتیک میانه و با شکل گیری رنسانس و تغییراتی که در برداشت از انسان پدید آمده است، این انسان به ما هو انسان است که می باید آن چه مد نظر مؤلف است را بیرون کشد.
در هرمنوتیک فلسفی، انسان برپایه دغدغه ها، پیش فرض ها و پیش فهم هایی که دارد با متن وارد گفتگو می شود. از آن جا که ساحت وجودی انسان ها می تواند در طول زندگی تغییراتی کند، در عمل باید گفت که یا نمی توان فهم آینده پژوهانه ای را از متن وحیانی متصور شد و یا آن که باید آن را در زمان حال تعریف کرد که از فردی به فرد دیگر و حتی در طول آن زمان برای آن شخص نیز متفاوت باشد. لذا فهم آینده پژوهانه از قرآن مجید، تابعی از زمان و شرایطی خواهد شد که انسان در آن قرار دارد و به نظر می رسد این شیوه از فهم، با جاودانگی معارف قرآن سازگار نیست.
روش های تبلیغی قرآن کریم با تأکید برنگاه تحلیلی عهد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای تبلیغ پیام کارآمد، شناخت روش های کارآمد و هم جهت با مضمون آن پیام و نیز برای هدایت یکایک افراد جامعه شناخت فضای فکری آن جامعه ضروری است. از طرفی دیگر شاخص ترین منبع هدایت و رستگاری عالمیان و آدمیان قرآن کریم و عهد جدید می باشد . ازاین رو پژوهش در صدد است با روش توصیفی و تحلیلی، روش های تبلیغی قرآن کریم و عهدجدید را مورد بررسی قرار دهد و دراین باره به این سؤال اساسی پاسخ دهد که روش های تبلیغی قرآن با تأکید برنگاه تحلیلی عهدجدید کدامند؟ روش های تبلیغی قرآن و عهد جدید در یک تقسیم بندی کلی به روش های شناختی، عاطفی و رفتاری تقسیم می شوند. تبیین جهان بینی و باورها، افزایش سطح علم واگاهی افرادجامعه و حکمت از مهم ترین روش های تبلیغی شناختی و محبت و مهرورزی، موعظه حسنه ،الگوی حسنه و تبشیر و انذار از مهم ترین روش های عاطفی و مجادله احسن، فریضه سازی و قصه گویی ار روش های تبلیغی رفتار می باشند که قرآن کریم و عهد جدید علیرغم شباهت در برخی از این روش ها در بسیاری از روش ها ی تبلیغی با هم تفاوت های بنیادی دارند.و روش های تبلیغی قرآن نسبت به روش های تبلیغی عهدجدید کامل تر و جامع تر می باشند.
تبیین مولفه های تمدن سازی اسلامی در آیات قرآن: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مرور نظام مند پژوهش های انجام شده در مورد تمدن اسلامی و تمدن نوین اسلامی برای پاسخ گویی به این پرسش است که این پژوهش ها با تکیه بر آموزه های قرآنی، برای تمدن سازی اسلامی چه مولفه هایی ارائه می دهند؟ در پاسخ به این پرسش از طریق روش مرور نظام مند 605 پژوهش در زمینه موضوع مدنظر، در بازه زمانی 1390 تا 1400 که در نشریه های علمی معتبر داخلی ارائه شده اند، ارزیابی و در نهایت 20 مقاله به صورت هدفمند انتخاب شد؛ و با تحلیل محتوا و ترکیب نظام مند ادبیات مربوط این نتایج بدست آمد که مولفه های تمدن سازی اسلامی در آیات قرآن، در دو حوزه قابل دسته بندی هستند: 1- نظام سازی، شامل: شکل گیری دولت مقتدر و باکفایت اسلامی، شکل گیری جامعه فرهیخته و کارآمد اسلامی، شکل گیری نظام اقتصادی رشدیافته و بالنده، شکل گیری نظام فرهنگی مطلوب. 2- زیرنظام های تمدنی، شامل: عدالت گستری ، علم گرایی و تولید آن، آزادی و آزاداندیشی، عقلانیت و خردورزی، اخلاق مداری، ایجاد خودباوری و اعتماد به نفس در جامعه، وحدت گرایی و انسجام، قانون مداری، امنیت ، تولید فکر و نظریه پردازی، بکارگیری نخبگان علمی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی؛ نظم و انضباط، استقامت اجتماعی، ارزشمند شمردن کار و تلاش در جامعه، توسعه و رفاه عمومی، مبادله معرفتی با دیگر جوامع و ملل، نگرش توحیدی، آینده نگری، تساهل و مدارا.
تحلیلی بر گونه شناسی آیات و روایات مرتبط با عصر جاهلیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار ها و کنش های جاهلی اعراب در قبل از اسلام از ویژگیها و خصوصیات خاصی برخوردار بوده است. این خصوصیات به طور کلی شکل گیری یک فرهنگ غالب را در زندگی اعراب جاهلی نشان می دهد. با دقت در این کنش ها می توان به یک پیوستگی در رفتار های مردم در کلیه عصور قبل از ارسال رسل و تشریع شریعتها پی برد که شاید همین تحریف ها و بدعتها به تأسیس ادیان در زمانهای مختلف ختم شده باشد مانند بت پرستی، ترویج خرافات و میل به عبادات و پرستش های خارج از مجرای فطری . در قرآن کریم کتاب آسمانی مسلمانان می توان به وجود این خصوصیات در بین اعراب پی برد و قرآن از آنها تحت عنوان کلی تعصبهای جاهلیت نام برده است. به وسیله بررسی و کنارهم گذاشتن تمام این موارد و گونه شناسی روایات مربوط به آن می توان به انحرافات فطری بشری که زمینه تأسیس شرایع الهی را ایجاد می کند پی برد. تا کنون به مساله جاهلیت بدین نحو پرداخته نشده است. روش تحقیق این مقاله یه صورت تحلیلی می باشد و روایات تفسیری مرتبط با آیات جاهلیت به صورت طبقه بندی شده مورد دقت قرار گرفته اند و در گونه های مختلف بطون، قاعده جری و تطبیق، تفسیر واژگانی و عناوین دیگر طبقه بندی شده اند.
Studying the Exclusions (Mustathniyāt) of Surat al-ʿAnkabūt(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The existence of several causes of revelation for the first verses of Surat al-ʿAnkabūt and verse 60 of this surah, and talking about hypocrisy and migration (Hijrat) in this surah have caused some commentators to believe in the discrete revelation of it. While the multiplicity of causes of revelations about a verse leads to them becoming distrustful and invalid. Proposed reasons for rejecting these causes of revelations are: their multiplicity on a fixed subject, the existence of conflicting narrations, the anxiety in the mentioned narrations, having additional sections in some narrations compared to others, lack of coordination of cause of revelations in assigning the cause of the revelations to a specific verse or specific person, the existence of some causes of revelations of the excluded verses that shows they are Makki in opposition to the Quran and syntactic reasons based on the connection and coherence of the excluded verses with previous and subsequent verses. In this research, through descriptive-analytical method the causes of the excluded verses of Surat al-ʿAnkabūt have been criticized and the reasons of those who believe in exceptions have been rejected.
عقاید بنیادین مسیحیت در بوته نقد مفسران قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظر به رسالتی که مفسران قرآن کریم در بیان معنا و مراد آیات کریمه قرآن دارند، در این تحقیق، آراء ایشان در بیان و فهم آیاتی از قرآن که به نقد افکار و عقاید بنیادین مسیحی متعرض شده اند، مورد کاوش و ارزیابی قرار گرفته است. تبیین و ارزشیابی نظرات مفسران قرآنی در این موضوع، می تواند به فهم بهتری از این آیات قرآن منجر شده و برخی ابهامات و پرسش-ها پیرامون آنها را روشن کند؛ علاوه بر آن، طیفی از دیدگاه های انتقادی نسبت به اعتقادات مسیحی را که کمتر به آن توجه شده است معرفی کند، چراکه با وجود برخی ایرادات، کمبودها و نارسایی ها، بسیاری از انتقادات مفسران قرآن مواردی قابل اعتناء و حائز توجه هستند. در این تحقیق، با تکیه بر تفاسیر متعدد و با روش تحلیلی، به پاسخ سؤالاتی پیرامون آیه شریفه 157 سوره نساء و آیات 17، 73 و 116 از سوره مبارکه مائده پرداخته شده و در ذیل آنها، نقدهای مفسران قرآن از اصول مسیحیِ تثلیث، تجسد و اتحاد و فدا مورد بررسی قرار گرفته است.
تناسب آیه سوم سوره مائده از دیدگاه اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علم مناسبت یا تناسب، از قضایا و چالش های مهم در علوم قرآنی، به شمار می رود، چنانکه این دانش در کتاب های تفسیری و علوم قرآنی مورد اهتمام و توجه ویژه ی عالمان است. این پژوهش می کوشد تناسب آیه ی اکمال را، به روش توصیفی و تحلیلی دیدگاه مفسران اهل سنت، در گذشته و حال بررسی و وجوه اشتراک و افتراق آنها را تحلیل و تطبیق می کند. اگرچه مفسران اهل سنت آرای متفاوتی را پیرامون ساختار این آیه ارائه داده اند، اما نظر به سیاق آیه اکمال (بخش سوم آیه سوم سوره مائده) و پیوندش با صدر (بخش اول) و ذیل (بخش سوم) آیه، آن را گزاره ای معترضه می دانند که در فاصله ی بین محرمات پیش از خود و رخصت پس از آن آمده است و توجیهات گوناگونی برای تبیین این اعتراض دارند. در نقد و بررسی این رأی علاوه بر بازخوانی مقوله اعتراض در علم بلاغت و با استناد به نظر مفسران درباره شأن نزول سوره مائده (در مدینه و پیش از حجه الوداع) و تفاوت زمانی و عدم پیوستگی نزولی آن با نزول آیه اکمال (در مکه و روز عرفه یا غدیر خم) قابل تأمل است. و پس از نزول آیه اکمال و بر اساس قاعده کلی توقیفی بودن چینش آیات شاهد پیوستگی قرائتی و استدلالت تفسیری دال بر پیوستگی آن آیه هستیم.
تحلیل و بررسی آیات وراثت بهشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شش آیه ی قرآن کریم ، بهشت با عنوان «ارث» توصیف شده است. هر ارثی از سه رکن وارث ، موروثٌ منه و میراث تشکیل شده است ، که مصداق وارث و میراث در آیات مذکور ، به ترتیب عبارتند از: مؤمنان و بهشت ، اما نسبت به موروثٌ منه ، میان مفسران اختلاف نظر وجود دارد. برخی بر اساس روایات بر این باورند که کافر ، موروثٌ منه است؛ یعنی مؤمنان جایگاه کفار در بهشت را به ارث می برند. برخی دیگر معتقدند که انسان بهشت را از اعمال خود به ارث می برد. بسیاری از مفسران بر اساس پیش فرضِ عدم انطباق معنای ارث بر بهشت ، این واژه را بر یکی از معانی مجازی- همچون: اعطاء ، بقاء و مالکیت- حمل کرده اند. این پژوهش با تحلیل و بررسی آیات ، به این نتیجه دست یافته است که موروثٌ منه ، خداوند متعال است با این توضیح که مؤمنان ، با ایمان و اعمال صالح خود با خداوند پیوند معنوی برقرار کرده ، و نتیجه این پیوند آن است که بهشت را از خداوند به ارث می برند.
تحلیل چالش قرآن و هیئت بطلمیوسی در مسئله هفت آسمان
حوزههای تخصصی:
ماهیت و گستره آسمانها از مسائلی است که هم در آموزه های دینی و هم در تحقیقات تجربی مورد توجه بوده است. قرآن کریم در آیات متعددی از پدیده هفت آسمان سخن گفته و آن را نشانه ای از قدرت و علم الهی معرفی می کند. چیستی و مصداق هفت آسمان، از جمله مسائل مورد گفتگوی دانشمندان اسلامی بوده است. دسته ای از مفسران به تطبیق هفت آسمان با افلاک منظومه بطلمیوسی پرداخته و آن را متأثر یا بازگو کننده همان نظریه می دانند. مسئله ی محوری این پژوهش ، آزمون فرضیه تاثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه و به طور خاص، نظریه منظومه بطلمیوسی است. بهره گیری از روش مطالعه تطبیقی و به کارگرفتن شیوه میان رشته ای در آیات مربوط به هفت آسمان و افلاک بطلمیوسی نشان از این دارد که تفاوتهای جدی بین این دو در ماهیت، محتوا، تعداد، مخلوق بودن یا ازلی و ابدی بودن، ثابت یا متحرک بودن، وجود دارد. برخلاف نظریه بطلمیوسی، قرآن کریم نزدیکترین آسمان از هفت آسمان، را دارای ستارگانی می داند که آزادانه در حال حرکتند. این آسمان همچون دیگر آسمانها مخلوق الهی و دارای اجلی مشخص است. این در حالیست که بطلمیوس از وجود نه فلک که ستارگان به هشتمین فلک چسبیده اند و به تبع آن حرکت می کنند و ازلی و ابدی اند سخن می گوید. سیاق و قرائن موجود در آیات قرآن تایید می کند که آنچه از آسمانها تا به امروز کشف شده است همه، جزئی از آسمان اول بوده و بشر هنوز از ماهیت آسمانهای دیگر بی اطلاع است.
استعاره های هستی شناختی حوزه قیامت در جزء سی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره مفهومی که رویکردی جدید در زبان شناسی شناختی است، در تبیین و روشنگری متون به ویژه متون دینی نقش به-سزایی دارد. کاربرد این نظریه در سبک شناسی شناختی و تحلیل متون ادبی و دینی می تواند کارگشا باشد. از آن جایی که زبان دین، زبانی استعاری است، استعاره های مفهومی در آن کارکرد فراوانی دارند. در این پژوهش بر آن هستیم تا براساس شیوه توصیفی- تحلیلی استعاره های هستی شناختی حوزه قیامت در جزء سی قرآن کریم را واکاوی کنیم و به این پرسش ها پاسخ دهیم که کارکرد استعاره های هستی شناختی حوزه مفهومی قیامت در جزء سی قرآن کریم به چه صورت است- ؟ با بررسی استعاره های هستی شناختی حوزه مفهومی قیامت در جزء سی قرآن کریم براساس نظریه استعاره مفهومی به چه ویژگی هایی می توان دست یافت؟ یافته ها نشان می دهد که تجسم بخشیدن به مفاهیم انتزاعی و ملموس ترکردن آنها از برجسته ترین کارکرد استعاره های هستی شناختی است و بررسی استعاره های هستی شناختی حوزه مفهومی قیامت در جزء سی دست یابی به ویژگی هایی براساس استعاره مفهومی لیکاف و جانسون است.
تحلیل تفسیری رابطه آیه دحو الأرض با دانش بشری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
۶۲-۴۹
حوزههای تخصصی:
ویژگی های زمین ازجمله مسائلی است که با اهدافی خاص در قرآن کریم و دانش بشری مورد توجه قرار گرفته است. «دحو الارض» نمونه ای از این ویژگی هاست که خدای متعال در سی امین آیه سوره نازعات با طرح آن، به مرحله ای از آفرینش زمین اشاره دارد. مفسران از دیرباز به فراخور دانش خویش یا با توجه به فهم مخاطبان و نیز منابعی که در اختیار داشتند، تفاسیر گوناگونی از دحوالارض ارائه داده اند. برخی بر پایه روایات آفرینش زمین، خروج زمین از زیر آب و گسترده شدن آن را تفسیر معتبری برای این آیه شمرده اند. گروهی نیز با استناد به معانی واژه دحو و استخدام دانش های جدید بشری، آن را اشاره به حرکت و شکل زمین دانسته اند. مطالعات میان رشته ای قرآن و نجوم و بررسی واژگانی «دحو» و پذیرش قاعده امکان استعمال لفظ در بیشتر از یک معنا در قرآن کریم و نیز بهره گیری از یافته های قطعی علمی در حوزه کیهان شناسی و حرکت اجرام آسمانی نتیجه می شود که دحوالارض به یک روند بسیار طولانی اشاره دارد که با جداشدن زمین از جرمی دیگر و پرتاب شدنش در فضا آغاز شده و تا به شکل کروی درآمدن و فراهم شدن شرایط اولیه حیات بر آن ادامه می یابد.
تحلیل و تبیین آیه34 سوره نساء با توجه به عبارت قرآنی «اضربوهن»
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
77 - 100
حوزههای تخصصی:
بحث «ضرب النساء» از مباحث حوزه زنان در قرآن است که در سده اخیر، به جهت گسترش نظریات فمینیسنی، در معرض تردید قرار گرفته است. از جمله دلایل تردید، ابهامی است که در تعیین مرزهای آن وجود دارد؛ ازاین رو تعیین دامنه آن گامی در جهت زدودن تردید خواهد بود؛ پژوهش پیش رو به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که گستره ضرب النساء (اضربوهن) با توجه به مؤلفه های آن در در آیه 34 نساء چیست. این پژوهش با روش توصیفی، تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و نرم افزاری به این نتیجه رسیده است که هر یک از مؤلفه های «ضرب النساء» یعنی «هدف»، «مضروب»، «ضارب»، «مکان ضرب» و «انواع ضرب» تعیین کننده دامنه «ضرب» است و هریک از مؤلفه های یادشده به گونه ای مرزهای آن را محدود می کنند. مؤلفه «هدف»، با «تأدیب» و «تنبیه»، مؤلفه «مضروب» با «عصیان الهی»، مؤلفه «ضارب»، با «زدن از روی محبت» و مؤلفه «مکان ضرب»، با «اِعمال آن در خلوت» محدود می شوند.
Quiddity and the Place of Beautiful Patience: Rereading the Story of Ya’qub(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Beautiful patience is one of the moral concepts in the culture and teachings of the Qur'an. This concept indicates a degree and level of self-control. Much has been said about the patience of Ya’qub, who twice reminded himself of the beautiful patience and seeking it. The question is what is beautiful patience He is asking for it? Is beautiful patience not an expression of perseverance and endurance of hardships, specially at the level of the prophets? In response to questions and critiques of commentators, there are two opposing theories: one says that his work was not against beautiful patience and the other says that we must accept that Prophet Ya’qub’s reaction, in parting with his lost child, was accompanied by manifestations of impatience that do not correspond to beautiful patience. The pattern of "Beautiful Patience" in the Qur'an should be sought in the prophets’ tolerance such as Abraham, Ayyūb and the last Prophet Muhammad (PBUH). Therefore, the report of his patience in the Qur'an is not a confirmation of this method of patience and a model of a perfect patience. For in the explicit expression of the Qur'an, the believers have been invited to the manner of patience and the behavior of the ʿUlu al-ʿAzm prophets. So, is the patience of Prophet Ya'qub (PBUH) may be evaluated in this regard? How is the expression of such manner? This article, after explaining the meaning of patience in the words and sayings of the commentators, narrators, opinions and evidences, explains these two statements by interpreting the verses of Surah Yusuf and expressing subtle points. It then deals with judging and criticizing the second opinion and what can be learned from this story.
واکاوی دلالت آیه شریفه «أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» بر اصل آزادی قراردادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
111 - 134
حوزههای تخصصی:
اصل آزادی قراردادی به عنوان یکی از مهم ترین اصول و بنیادهای حقوق خصوصی غرب است که دارای آثار و پیامدهای مهمی در جامعه می باشد. قواعد حقوقی غرب تنها در صورتی می توانند در حقوق ما وارد شوند که مورد تأیید فقه امامیه قرار بگیرند. در برخی کتب حقوقی، آیه شریفه «أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» (مائده/ 1) به عنوان مبنا و دلیل قرآنیِ این اصل مطرح شده است. با توجه به اهمیت قرآن کریم و نقش آن در تشریع و تأیید قواعد حقوقی، بررسی و واکاوی دلالت آیه بر اصل مزبور ضرورت دارد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با رویکردی اجتهادی در پی واکاوی این دلالت بوده است و در نهایت با بررسی مبانی و بیانات مختلف فقها از آیه شریفه، دلالت آیه شریفه بر اصل آزادی قراردادی را نمی پذیرد.
ارزیابی آرای مفسّران در نسبت «اغواگری» به خدا از سوی ابلیس و نتایج کلامی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۳)
87 - 102
حوزههای تخصصی:
در قرآن آمده که ابلیس پس از رانده شدن از درگاه الهی، با تعبیر «بِمَا أَغْوَیتَنِی»، گمراهی خود را به خدا نسبت داده است. برخی مفسران سخن ابلیس را صادق و گروهی آن را کاذب دانسته و این تصدیق یا تکذیب را زمینه طرح موضوع جبر و تفویض قرار داده اند. این پژوهش با بررسی آرای مفسران به نتایج زیر رسیده است: 1- برخی مفسران به دلیل عدم اهتمام به موضوع، سکوت کرده اند. 2- معتقدان به جبر، اغوا را به معنای اضلال دانسته و از آن جبر فهمیده اند. 3- برخی معتقدان به عدل الهی، با اینکه ادعای ابلیس را صادق شمرده اند، «اغوا» را به گونه ای معنا کرده اند که باعث بی عدالتی خدا و جبر موجودات بر گناه نشود. 4- برخی دیگر از مفسران به دلیل استشمام معنای جبر از واژه اغوا، ابلیس را در این ادّعا، کاذب و بدخواه دانسته اند. 5- علامه طباطبایی با اینکه سخن ابلیس را صادق شمرده، اما برای پرهیز از جبر، «اغوا» را اغوای ثانوی و نتیجه سوء انتخاب خود ابلیس دانسته است.
An Evolutionary Reading of Adam's Creation in the Qur'an with Emphasis on the Concepts of Creation and Selection(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In theological debates about the creation of human and the theory of evolution, “the theory of creation” means the creation of human at once by the creator of the universe, and “the theory of evolution” means the natural, normal, and gradual creation of human in the evolutionary cycle of life. The question is whether the Qur’an also views human creation as contradictory to his natural and evolutionary genesis. This study shows that the Qur’anic concepts of creation (khalq) and selection (iṣṭifāʾ) based on the contextual analysis of these vocabularies allow for an evolutionary reading of human creation. Creation means the emergence of phenomena in a natural, time-consuming, step-by-step process with the interference of natural laws supported by God’s command. The meaning of the presence of divine command in all stages of creation is the consciousness of all the objects and their components which is effective in the process of creating an organ along with other factors. Also, the concept of selection of Adam suggests that Adam was chosen among his contemporaries as the first modern human being because of his physical and mental superiority, and his creation was not at once, unnatural and unrelated to previous generations.
Qur’anic Identity Building: A Discourse Analysis of Asmā’ al-Qur’an(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper seeks to explains the way in which the Qur’ān historically established its identity through its use of asmā’ al-Qur’ān ( al-qur’ān, al-kitāb, al-furqān, and al-dhikr ). In doing so, it combines the analysis of the literary feature and the historical chronology of every single use of asmā’ al-qur’ān terminologies during its formative period. This analysis requires the use of al-tartīb al-nuzūl approach—that of al-Jābiri—integrated with discourse analysis to understand the process of identity building of the Qur’an. According to this study, the Qur’ān language was the tool through which the Qur’ān distributed its power, both explicitly and implicitly. The implicit mechanism manifesting itself as the Qur’ān’s positional play between the traditional shi‘r and earlier scripture in order to influence the Quraish’s psychological state. The explicit mechanism is that it clearly declares itself to be the Arabic scripture ( Qur’ānan arabiyya ). Asmā’ al-Qur’ān plays an important role in both strategies. There would be no better way to gain influence for the Arab community, which valued language and had a strong emotional attachment to it. Even though few believed in it, the identity of the Qur’an had been successfully established through both strategies in its first seven years.
واکاوی تفاوت میان انسان و بشر در قرآن کریم
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
123 - 135
حوزههای تخصصی:
در آیات قرآن کریم، آدمی با الفاظ و واژه های مختلفی معرفی و مورد خطاب قرار گرفته که در این میان «بشر» و «انسان» از جمله مهم ترین و رایج ترین تعابیری هستند که در تفاسیر قرآنی به عنوان معرف نوع انسان آمده است. به طور طبیعی استفاده از دو تعبیر مجزا می بایست پیام و هدف خاصی را نیز به دنبال داشته باشد. هدف این مقاله، واکاوی تفاوت های بین دو اصطلاح بشر و انسان در قرآن کریم با عنایت به منابع تفسیری است. سوال اصلی تحقیق این است که آیا دو واژه بشر و انسان اتحاد مفهومی دارند تا هر دو، معرّف آدم (ع) به عنوان ابوالبشر و ذریه وی یعنی تمامی ما انسان ها با عنوان بنی آدم باشند و یا تغایر مفهومی دارند؟ در این مقاله با استفاده از روش تحلیل محتوا، ابتدا هر یک از این واژه ها از لحاظ لغوی مورد بررسی قرار گرفت و سپس با استفاده از آیات قرآنی در کنار توجه به نظریات علمی جدید و کشفیات دیرین شناسان و یافته های آن ها در رابطه با انسان نماهایی که پیش از انسان هوشمند امروزی بر روی زمین وجود داشته اند، مانند انسان نئاندرتال و ...، تعریف و تفسیری تازه از واژه های «بشر» و «انسان» ارائه گردد. در نهایت معلوم شد که به نظر می رسد تعبیر انسان و بشر اختلاف مفهومی داشته و حامل معنای ویژه ای هستند.
Panpsychism in Philosophy of Mind, Transcendent Philosophy and the Quran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Interdisciplinary Qur'anic Studies, Volume ۱, Issue ۱, June ۲۰۲۲
217 - 230
حوزههای تخصصی:
Panpsychism in philosophy of mind is the view that mentality is fundamental and ubiquitous in the natural world. The view has a long and venerable history in philosophical traditions -both East and West- and has recently enjoyed a revival in analytic philosophy. Thus, in conjunction with the widely held assumption that fundamental things exist only at the micro-level, panpsychism entails that at least some kinds of micro-level entities have mentality, and that instances of those kinds are found in all things throughout the material universe. We can see something like this in Mulla Sadra's Transcendent Philosophy. Mulla Sadra claims that all things enjoy some kind of intelligence and understanding. On the other hand, many verses of the Holy Qur'an either explicitly or implicitly assert the presence of understanding and intelligence in all things. In this article, I will explain all three issues (Panpsychism, Mulla Sadra's view, and relevant verses of the Holy Qur'an), then I will make it clear that Mulla Sadra's view and Qur'anic statements are consistent with at least some versions of the Panpsychism.