فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۰۱ تا ۱٬۶۲۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تغییرناپذیری خداوند از صفات اصلی باری تعالی و پایه اثبات بسیاری از صفات دیگر است. در متون کلامی نخستین ویژگی مبدأ هستی غیرحادث بودن است که آن را از متغیر نبودن نتیجه گرفته اند. استدلال های ممکن بر تغییر ناپذیری خداوند را می توان از طریق صفات ثبوتیه و سلبیه واجب الوجود نشان داد. صفات ثبوتیه ای که از طریق آنها تغییرناپذیری واجب الوجود اثبات می شود عبارت اند از اتمیت و اکملیت، وجوب وجود، بسیط الحقیقه، خالقیت، نامحدودیت، اتحاد ذات و صفات، و محرک غیر متحرک بودن. همچنین صفات سلبیه ای که مقدمه براهین تغییرناپذیری واجب قرار می گیرند، عبارت اند از نفی حدوث، نفی حرکت در زمان و مکان، نفی حرکت به سوی شر، نفی کثرت، نفی قوه، نفی ماهیت، نفی سبب داخلی و خارجی و نفی تقسیم و نفی موضوع. فایده تفکیک براهین این است که بر حسب نوع مقدمات به کاررفته در استدلال، نوع تغییری که از واجب نفی می شود نیز متفاوت خواهد بود. از سوی دیگر در متون الهیاتی، صفاتی همچون علم به متغیرات، اراده، رضا و غضب، نسیان، عشق و لذت، خلقت زمانمند، استجابت دعای بندگان و تکلم، برای واجب نقل شده که با تغییرناپذیری خداند ناسازگار است. پاسخ هر کدام از اشکالات در جای خود به تفصیل بیان می شود؛ اما پاسخ اجمالی آن است که تغیّر در اضافات است نه در ذات و مقصود از اضافات همان فعل و صفات فعلی اوست که به مخلوقات حادث منتسب است؛ بنابراین مانعی از حدوث تغیّر در فعل و صفات فعلی وی وجود ندارد و از این امور، تغیر در ذات لازم نمی آید.
بررسی تطبیقی نقش خدای متعال در عالم تکوین، بر اساس دیدگاه فلسفی و ادله نقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام علیت فلسفی، در حدّ «نیاز پدیده به پدیدآورنده» متوقف نشده، و بر لزوم ضرورت علّی- معلولی و نیز تعلق هر معلول خاص به علت معین تأکید و اصرار دارد، لذا نظامی ثابت و غیر قابل تغییر و تبدیل، برای کل عالم هستی رقم زده است. این نظام، از علت العلل شروع شده و تا پایین ترین مراتب هستی، ادامه می یابد. در این دیدگاه، گمان می شود که تغییر در عالم، بنابر دلیل عقلی محال است، بدین روی این امر را حتی از ناحیه خدای متعال نیز ممتنع دانسته اند. در عین حال تصور می شود که به قادریت خداوند نیز خللی وارد نمی شود، چون قدرت، بر امور محال تعلق نمی گیرد.
به همین ترتیب، دیدگاه خاصی در خصوص معنی صحیح عدالت خداوند متعال طرح شده است که کاملا با مبانی فوق الذکر ارتباط دارد. مقاله حاضر، می کوشد این نظریه را تبیین کرده و نسبت آن با آیات و روایات، را بسنجد.
تبیین تجسم اعمال براساس ترتب عوالم کلی وجود (ماده، مثال، عقل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده
تجسّم و تمثّل اعمال، از پیچیده ترین مباحث معاد است که آرای پرشماری در مورد عقلانی بودن یا نبودن آن وجود دارد؛ حتی برخی از متکلمان به دلیل اعتقاد به عرض بودن اعمال و عدم قابلیت عرض برای بقا، به لحاظ عقلی منکر تجسم اعمال شده اند. هر شیء، عقیده، عمل و موجودی در سه عالم ماده، مثال و عقل، یک حقیقت واحدی دارد که آن حقیقت در هر یک از این عوالم، متناسب با شرایط آن عالم، صورت و حالت خاصی به خود گرفته است و ملبس به لباس آن عالم می شود و این عوالم با هم، توالی و ترتب و تطابق دارند. درنتیجه اعمال آدمی، بعد از انجام در اثر تکرار، دارای آثار ماندگاری در نفس شده و به شکل ملکه درآمده اند و با استقرار در صقع وجودی نفس، با نفس آدمی به عوالم دیگر منتقل گشته، در آنجا ممثّل می شوند. برخی آیات قرآن هم مؤید عوالم سه گانه است و وجود اشیا با حقیقت واحد در این عوالم را تأیید می کند. نوشتار حاضر بر آن است تا وجود و تمثّل اعمال آدمی را در هر یک از نشئه های سه گانه تبیین و تحلیل عقلی کند.
بررسی دیدگاه نولدکه درباره نبوت و وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده
کتاب «تاریخ قرآن» مهم ترین نگاشته خاورشناسان درباره قرآن و تاریخ پیامبر اسلام| است. نولدکه، مؤلف این کتاب، از خاورشناسان برجسته ای است که در حوزه های مختلف خاورشناسی دارای تألیفات است. کتاب پیش گفته که مهم ترین اثر او در این زمینه است، مشتمل بر مباحث وحی شناسی، جمع و تدوین قرآن و تاریخ نزول آیات و سور قرآن است که تحقیق پیش رو به مباحث نوع اول می پردازد. از دیدگاه نولدکه، ماهیت نبوت متکی بر چهار اصل: ارتباط با اندیشه پیامبران قبلی، تبعیت از غریزه احساسی، به کارگیری قوه خیال در دریافت وحی و ایجاد تحول اجتماعی است. این نوع نگاه به ماهیت نبوت، که با نظریه تجربه دینی درباب وحی در ارتباط است، علاوه بر خروج از روح تعالیم ادیان الهی، با اندیشه دینی اسلامی در تضاد می باشد که در هر یک از این اصول، با اشکالاتی مواجه است.
از حکمت اسلامی تا حکمت هنر اسلامی؛ پژوهشی در باب الگوی جذابیت در پیام رسانی هنری دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله «جذابیت» در هر فرایند ارتباطی یکی از نخستین دغدغه های دوسوی ارتباط یعنی فرستنده و گیرنده پیام است؛ پیامی که واجد جذابیت باشد تضمین کننده استمرار ارتباط و شکل گیری ارتباطی اثرگذار خواهد بود. هر دینی مبتنی بر مبانی اندیشه ایِ خود نظام ارتباطی خاصی را برگزیده که به تبع آن، شیوه ها و اهداف خاص در انتقال پیام تعیین می شود. لذا، ماهیت و الگوی جذابیت در پیام رسانی در هر نظام ارتباطی متفاوت و بسته به مبانی اندیشه ای آن قابل تبیین است. این امر به مثابه موضوع جذابیت گامی پایه ای و نخستین در حل مسئله جذابیت خواهد بود.
در مقاله حاضر تلاش شده تا به مدد روش تحلیلی - توصیفی و با گزینش مبنای حکمت اسلامی، در گام نخست، ماهیت جذابیت تبیین گردد و در بخش دوم، مبانی هنر دینی در قالب عناصر و روابط الگوی جذابیت مبتنی بر حکمت اسلامی و حکمت هنر اسلامی بازسازی شده است. هنرمند، اثر هنری و مخاطب سه عنصر محوری این الگو هستند.
نتایج پژوهش حاکی از آن است که ماهیت جذابیت وصول به زیبایی و ادراک آن است و، لذا، امری متغیر و با مراتب متفاوت است. به طور خاص، در پیام رسانی هنری دینی به میزانی که هنرمند بتواند مراتب بالاتری از زیبایی را در قالب امر محسوس به نمایش بگذارد اثرش از جذابیت بیشتری برخوردار خواهد بود. متقابلاً مخاطب نیز به نسبت سعه وجودی خود به میزانی که بتواند زیبایی حاصل از اثر هنری را ادراک کند از لذت بیشتری برخوردار است و به تبع، پیام برای او جذاب خواهد بود. در این میان، نوع مدینه - اعم از فاضله یا غیرفاضله - یکی از علل مهم زمینه ساز در چگونگی و نوع خلق اثر هنری و ادراک آن است.
رهیافتی زبان شناختی به برابری جنسیتی در قرآن کریم؛ نقدی بر فمینیسم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فمینیسم اسلامی در شاخه هرمنوتیکی خود، ارائه خوانشی جدید از قرآن کریم جهت اثبات «برابری جنسیتی میان مردان و زنان» به عنوان یک آموزه اصیل قرآنی را سرلوحه همّت خویش قرار داده است. از آنجا که یکی از مهمترین پایه های اثبات این مدعا، شواهد زبان شناختی است، فمینیست های مسلمان با استناد به مفاهیم «زوجیت» و «ذکر/أنثی» و کاربرد هریک از آن ها در قرآن کریم، بر برابری جنسیتی زنان و مردان اصرار ورزیده اند. مبتنی بر همین دغدغه این نوشتار نیز با اتخاذ رویکردی زبان شناختی، به نتایج هرمنوتیکی ایشان توجه نموده و پس از بازیابی واژگان متعلق به حوزه معنایی «جنس و جنسیت» در قرآن کریم، امکان اثبات ایده ی «برابری جنسیتی» درتعالیم قرآنی را به قضاوت نشسته است. این مطالعه نشان داد که قرآن کریم علاوه بر تمایزگذاری میان دو حوزه «جنس» و «جنسیت»، رابطه میان مردان و زنان را در دو سطح مجزای خانواده و اجتماع به بحث گذارده و با وجود ارتقای جایگاه بانوان، نقش مردان و زنان را به صورت مکمّلی و نه برابر تبیین نموده است.
نگاهی ارزیابانه به «تجربه گرایی برساختی» ون فراسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت تجربه باوری انگلیسی (قرن 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
ون فراسن از زمان نگارش کتاب تصویر علمی، رئالیسم علمی را به باد انتقاد گرفته و تجربه گرایی برساختی خود را به عنوان جایگزینی مناسب برای آن ارائه نموده است. او با تمسک به این آموزه تجربه گرایی که «تجربه، یگانه منبع ما برای شناخت جهان می باشد» هر گونه آگاهی از سطح مشاهده ناپذیر جهان طبیعت را ناممکن اعلام می کند. ون فراسن اعتقاد رئالیست ها به صدق (تقریبی) نظریه های علمی را فاقد هر گونه مبنای معرفتی به شمار می آورد و در این مورد فقط باور به کفایت تجربی این نظریه ها را مجاز و معتبر می شمارد. در این مقاله عناصر محوری تجربه گرایی برساختی و نوع تقابل آن با رئالیسم علمی به بحث، بررسی و ارزیابی گذاشته می شود. نتیجه بررسی های این مقاله حکایت از آن دارد که نکات و استنادات ون فراسن در رد رئالیسم و دفاع از مواضع مختار خویش به گونه ای نیستند که بتوان آنها را فراهم کننده توجیهات لازم و کافی برای جایگزینی رئالیسم علمی با تجربه گرایی برساختی در نظر گرفت.
چند نکته در معنی تنزیلی و تأویلی «عدل»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسنده به اختصار در مورد معنای تنزیلی عدل و به تفصیل در مورد معنی تأویلی عدل سخن گفته است. وی عدل را به وجود مقدس اهل بیت: تأویل می کند. سپس وجه جمع بین نصوص مربوطه در این موارد را بیان می دارد.
حقیّت خداوند در نظر ابن سینا و تأثیر آن بر نظریه وحدت وجود در ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
بحث «وحدت وجود» در عرفان و فلسفه اسلامی به عنوان بحثی پرمناقشه شناخته می شود. این بحث در حکمت متعالیه که محل تلاقی جریانات فکری پیش از خود بوده، نیز به گونه ای جلوه گر شده است. یکی از پرسش های اساسی مطرح در این زمینه چگونگی راه یافتن این بحث به فلسفه اسلامی است؛ پرسشی که در این مقاله برآنیم تا پاسخش را در بحثی نزد ابن سینا بیابیم که می توان آن را «حقیّت خدا» (انتساب حق به خدا) نامید. چنین به نظر می رسد که گرایش های قرآنی فیلسوفان اسلامی که بر طرح و بسط این بحث (حقیّت خدا) نزد آن ها اثرگذار بوده، باعث به وجود آمدن بحث تقابل «حق» و «باطل» در فلسفه اسلامی شده است؛ بحثی که بعدها با عنوان تقابل «وجود» و «عدم» پی گرفته شده است. سرانجام، تقابل حق و باطل در فلسفه اسلامی از نگرشی انحصارگرایانه در انتساب حق، به معنای وجود، به خدا سر درآورده و در پایان به نسخه ای تلطیف شده از نظریه وحدت وجود نزد ملاصدرا ختم شده است.
نف ی کارآم دی بره ان لم در فلسفه اول ی. مطالع ه تطبیق ی میان رویکرد ملاص درا و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطویی منطق عالم اسلام
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
موضوع این مقاله پژوهشی تطبیق ی بی ن رویکرد مشترک صدرالمتألهی ن و علامه طباطبایی در خصوص نفی کارآمدی برهان لم، در قلمرو فلسفه اولی است. ملاصدرا با اتکاء به نظریه بساطت حقیقت وجود، و این که امر بسیط، حدّ، و درنتیجه برهان ندارد، به این نتیجه دست یافت که برهان لم در شناخت و اثبات احوال و اوصاف وجود کارآمد نیست. صدرا برهان اِنّ را نیز با استناد به قاعده ذوات الاسباب، گاه به کلی نامعتبر، و گاه با کارکردی ضعیف معتبر می شمارد. او پس از تضعیف یا حتی تخطئه نقش برهان درقلمرو فلسفه اولی، به نوعی منطق گریزیِ محتوم، تن درمی دهد و در نهایت جانب شهود را تقویت می کند. علامه طباطبایی همچون صدرا، البته نه با استناد به نظریه بساطت وجود؛ بلکه با اتکاء به سه مبنای علم شناختی کلان، نخست، برهان لم را در قلمرو مسائل فلسفی نامعتبر می-شمارد. آن گاه با اتکاء به قاعده ذوات الاسباب، برهان اِنِّ مصطلح نزد منطقیون را نیز تماماً ناکارآمد می داند. سپس نوع برهان جدیدی به نام برهان از طریق ملازمات عامه، عرضه می-کند. بن بسط نظرای که نخست ملاصدرا و سپس علامه با آن مواجه شدند در اعماقش از ناکارآمدی منطق اصالت الماهوی در قلمرو فلسفه وجودی خبر می دهد. رویکرد علامه طباطبایی، مبنی بر نفی ناکارآمدی براهین مذکور، دراین مقاله مورد نقد قراررگرفته. اما مدعای ایشان مبنی بر این که برهان از طریق تلازم، در فلسفه کارآمد است و با سایر براهین تفاوت ماهوی دارد، کشفی ارزشمند تلقی شده است که می کوشد تا رکود منطق را نسبت به وجودشناسی در حکمت نو صدرایی، جبران کند.
نسبت اختیار و تعین گرایی علّی در نگاه فیلسوفان تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیا اختیار و تعین گرایی علّی با هم سازگارند؟ این پرسش مهم ترین پرسشی است که امروزه در کانون مباحث مربوط به اختیار خودنمایی می کند. این پرسش به این دلیل رخ می نماید که تعین گرایی علّی ما را با دوراهی چالش برانگیزی مواجه می کند که انتخاب هر یک از راه های آن، ما را به انکار اختیار سوق می دهد: (۱) تعین گرایی علّی یا صادق است یا صادق نیست؛ (۲) اگر تعین گرایی علّی صادق باشد، اختیار نداریم، زیرا تمام کارهای ما (از جمله اراده) نتیجه تخلف ناپذیر علّت های سابق خواهد بود؛ (۳) اگر تعین گرایی علّی صادق نباشد، اختیار نداریم، زیرا همه رویدادها اتفاقی خواهند بود و در نتیجه نمی توان آن ها را به فاعلی نسبت داد؛ (۴) بنابراین اختیار نداریم. در پاسخ به این ذوحدّین، یا باید نشان داد دست کم یکی از گزاره های (۲) و (۳) اشتباه است و یا منکر اختیار شد. نوشتار حاضر نگاهی به مباحث فیلسوفان تحلیلی معاصر درباره این پرسش انداخته و دیدگاه های آنان را دسته بندی و به اجمال معرفی کرده است و در پایان، با ذکر نکاتی، به مقایسه دیدگاه های فیلسوفان غربی با دیدگاه های متفکران اسلامی و بررسی تفاوت ها و شباهت های آن ها پرداخته است.
تحلیل و نقد توجیه های عرفانی استغفار پیامبر اکرم (ص) با تاکید بر حدیث «لَیُغَان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حدیث «لَیغَان» نمونه ای از نصوص دینی است که برداشت ظاهری از آن با مقام اخلاقی و عرفانی رسول اکرم (ص) ناسازگار است. در این حدیث که در جوامع روایی اهل تسنن و شیعه از پیامبر اکرم (ص) نقل شده آمده است: در هر روز حجابی مانند ابر جلوی قلب مرا می گیرد و به همین دلیل روزی هفتاد بار استغفار می کنم. این مقاله ضمن گردآوری، تحلیل، رویکردشناسی و ارزیابی انواع برون رفت های اخلاقی و عرفانی در زمینه ناسازگاری استغفار رسول خدا (ص) با مقام اخلاقی و عرفانی آن حضرت، صحت و سقم احتمال های گوناگون را اعتبارسنجی کرده و به این دیدگاه راه یافته است که از میان بیست وسه تفسیر عرفانی فقط دو برون رفت می تواند توجیهی مناسب برای استغفار رسول اکرم (ص) باشد: تفسیر حدیث به استغفار از پایین تر از مقام احدیت که مقام اختصاصی رسول خدا (ص) است، و تفسیر آن به تمکن و استقامت در مقام احدیت و عدم تلوّن در آن. این دو برون رفت نه تنها با عصمت آن حضرت ناسازگاری ندارد که با منزلت های فراتر از عصمتی که در نبوت شرط است، سازگار است.
گونه شناسی تفاسیر عرفانی در موضوع حروف مقطعه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله طبقه بندی نظرات مندرج در تفاسیر عرفانی درباره ماهیت حروف مقطعه و انواع معنایابی از این حروف است. در این مقاله آرای ده مفسر عارف و صوفی [سهل تستری، سلمی، قشیری، میبدی، روزبهان بقلی، عبدالرزاق کاشانی، ملاصدرا، اسماعیل حقی، صفی علی شاه، و گنابادی] از قرون مختلف، درباره حروف مقطعه قرآن بررسی و یافته ها در دو سطح طبقه بندی شده است. در سطح نخست انواع یافته های آنان درباره ماهیت حروف مقطعه و در سطح دوم درباره روش و انواع این معنایابی از نظر محتوایی بحث شده است. در سطح نخست هفت نظر طبقه بندی شد: تشابه حروف مقطعه؛ از اسرار بودن این حروف؛ داشتن جنبه بلاغی؛ سوگند خداوند بودن همه یا برخی از این حروف؛ اسامی سوره های قرآن کریم بودن برخی از این حروف؛ اسامی پیامبر بودن برخی از حروف، و اسامی خداوند بودن حروف و نهاده شدن اسم اعظم الهی در آنها. هریک از این نظرات با تفاسیر جامعی مانند جامع البیان طبری، روض الجنان رازی و مجمع البیان طبرسی مقایسه و نشان داده شد که سخنان عرفا درباره ماهیت حروف مقطعه عموماً در تفاسیر رسمی انعکاس داشته است. در سطح دوم معنایابی بر اساس مشابهت و مشاکلت حروف با مفاهیم عرفانی توضیح داده شده است. در این نوع از معنایابی، چهار نوع محتوا مد نظر مفسران عارف بوده است که عبارتند از: معنایابی ناظر به حق و اسماء و صفات او؛ معنایابی ناظر به پیامبر و جامعیت حقیقت و مراتب او؛ معنایابی ناظر به سلوک سالکانه و مواجید عارفانه؛ و معنایابی ناظر به مراتب عالم و مراتب تنزلات وجود.
امّت وسط از دیدگاه مفسران فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در آیه ۱۴۳ بقره، امت اسلام را به «امت وسط» توصیف کرده و آن را دلیل شایستگی این امت در شهادت دادن بر مردم دانسته است. در باره چیستی «وسط بودن» و مصداق «امت وسط» میان مفسران فریقین اختلاف نظر است. مفسران اهل سنت، «وسط» را به عدل، خیر و اعتدال امت اسلام در مقایسه با امت های دیگر و نیز اعتدال احکام اسلام در مقایسه با احکامِ دین یهود و نصارا تفسیر نموده و مصداق «امت وسط» در قرآن را همه مسلمانان قلمداد کرده اند، برخی نیز اهل سنت را تنها مصداق «امت وسط» می دانند. مفسران امامیه با تکیه بر قرائن و احادیث، مصداق آیه را تنها ائمه اطهار دانسته اند. مقاله حاضر، ضمن بازخوانی دیدگاه های مطرح در باره امت وسط، آنها را در بوته نقد گذاشته، در نهایت به این نتیجه رسیده است که منظور از امت وسط، تنها ائمه اهل بیت هستند که واسطه میان پیامبر و مردم اند، بر این اساس آنان در قیامت از مقام شهادت علیه مردم برخوردارند.
بودا در آثار محققان معاصر فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از تاریخ اولین چاپ رساله درباره افسانه بودا که در قرن 19 به دست ایمیل سنارتفرانسوی انجام شد و در آن حیات ساکیامونی به نماد و اسطوره تبدیل گردید، بسیاری از هندشناسان فرانسوی با شخصیت معماگونه بودا مواجه شدند. آنها با رجوع به متون بودایی زبان سانسکریت و پالی، به تحلیل حیات مبهم وی پرداختند. بودا کیست؟ چرا شخصیت پیچیده او ذهن بسیاری از محققان را به خود مشغول نموده است؟ فرانسویان با بررسی محققانه به نظریات متفاوتی رسیده اند که می توان آنها را به چهار دیدگاه تقسیم بندی نمود: گروهی با تحلیل نظام طبقاتی، نقد سنت دینی و با رویکردی تجربی، او را ماتریالیستی موفق و خودآگاه شناختند. برخی بر ویژگی های افسانه ای او و گروهی با خردگرایی و زدودن جنبه های اساطیری، بر جریان بشری او تأکید نمودند و گروه چهارم جنبه پرگماتیستی را نسبت به این افسانه که روشی معتدل، منطقی و قابل قبول به نظر می رسد، دنبال نمودند.
تحلیلى بر شئون اخروى امامان علیهم السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امامان علیهم السلام جانشینان خدا در نظام هستى اند. بیشترین آشنایى شیعیان با آنها مربوط به مقامات ایشان در همین نظام مادى است. درحالى که در این دنیا به دلیل وجود محدودیت ها، امکان تجلّى تمام مقامات ایشان نیست. این نوشتار، با رویکردى عمدتا حدیثى، به بررسى و تحلیل شئون و مقامات اخروى امامان علیهم السلام در سه مقطع برزخ، قیامت و بهشت مى پردازد. بر اساس مهم ترین یافته هاى این تحقیق، امامان علیهم السلام در هر سه عالم، حجت خدا بر بندگان بوده، شئونى خاص و ویژه دارند که وساطت فیض، حساب رسى اعمال بندگان، تقسیم بهشت و دوزخ از جمله آنهاست.
هواشناسی غدیر: «آیا در غدیر هوا گرم بود؟»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره حضرت محمد(ص)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی وحی و نبوت و امامت در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر روایات و عترت
نوشتار حاضر نقد و تحلیل شبهه ای دربارة غدیر است که اخیراً در فضای مجازی، در قالب مقاله، پرسش و نظر، با عنوان «آیا در غدیر هوا گرم بود؟» انتشار یافته است. در این شبهه با بیان اینکه واقعة غدیر مصادف با اسفندماه بوده و گرمای هوا در این فصل، بعید و بلکه غیرممکن است، ادعا شده استدلال شیعه بر انتصاب علی به عنوان جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله بی اساس است. در پاسخ به این پرسش، با بررسی اقلیمی و تاریخی غدیر و با روش تحلیلی- کتابخانه ای، اثبات می شود که ادلة امامت بلافصل علی منحصر به حدیث غدیر نیست؛ دلالت کلمة «مولا» در حدیث بر ولایت منصوص علی، متوقف بر گرمای هوا در آن روز نیست؛ گرمای هوا، در زمستان در آن منطقة جغرافیایی بُعد علمی، عقلی و یا عادی ندارد؛ روز واقعة غدیر به استناد روایات اهل سنت هوا به شدت گرم بوده است و انکار گرمی هوا، برابر با تکذیب صحت صحاح و بی تأثیر در مسئلة غدیر می باشد.
مقاصد انسانی شریعت در فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی امامیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام فرق و مذاهب تشیع امامیه
مقصدهای شریعت از موضوعات مهمی است که مبانی آن در قرآن و دیگر منابع فقه مطرح شده است؛ نظریه ای که با نفوذ در اجتهاد یکی از عوامل پویایی و اثبات کارآمدی آن به شمار می رود. مقاصد شریعت تقسیم بندی های فراوانی دارد، از جمله: تقسیم به ضروریات، تحسینیات، احتیاجات و نیز تقسیم به حوزه های چهارگانه که شامل مقاصد مربوط به فرد، خانواده، امت و انسان می شود. آنچه در این نوشتار مطرح می شود، مقاصد انسانی شریعت است. اسلام در کنار نگاه ویژه ای که به مؤمنان و مسلمانان دارد، مقاصد انسانی را نیز جدای از دین و مسلک مردم مد نظر قرار داده است. حفظ نفس، حفظ عقل، حفظ آبرو، حفظ نسب، حفظ امنیت، اقامه عدل، نوع دوستی، تحقق جانشینی عام انسان در زمین، محقق کردن صلح جهانی و احترام به شرافت ذاتی انسان، اهداف انسانی هستند که شارع از وضع قوانین مد نظر داشته است.
بررسی فطرت در قرآن
حوزههای تخصصی:
فطرت یکی از مباحث زیربنایی در حوزه انسان شناسی و نسبت آن با هستی است. فطرت مسئله ای است که حل آن می تواند در ابعاد مختلف فلسفی، فرهنگی و اجتماعی انسان را راهبری کند. فهم فطرت از منظر عقل با لسان برهان و از منظر نقل با لسان تبیین و تعمیق صورت می پذیرد، بررسی ساختار داخلی فطرت در نسبت با زیباییِ دانشی هستی و همچنین در بحثی عمیق تر در نسبت با فطرت هستی، مسئله اصلی بحث ماست. ما در این مقاله با روش تحلیل عقلی و اجتهاد نقلی درصدد اثبات و تبیین ابعاد بینشی و گرایشی فطرت هستیم. در برهان عقلی با استناد به حکمت و نظام احسنِ خداوند و همچنین در نسبت با نظام فاعلی و غایی، فارغ از استنادات تاریخی، فطرت و اقسام چهارگانه آن اثبات شده است؛ همانگونه که در ادامه و در بحثی قرآنی و کشفی شهودی نیز، نوع خاص خلقت انسان تبیین شده است. با کمک برهان و قرآن می توان نتیجه را در سطحی وسیع تر بسط داد و در یک نظام هماهنگ فهم و گرایش فطرت را در نهاد عالم اثبات کرد.
کرامت در قرآن و تورات
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر