فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۶۱۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی و داوری نظرات منطق دانان سینوی درباره شرایط انتاج قیاس استثنائی (با تأکید بر شرطی متصل) اختصاص دارد. پس از بررسی متون متعدد منطق سینوی، مجموعه نظرات در شش دسته تقسیم بندی شده است. در دسته اول، شرطی در قیاس استثنائی به صورت مهمله استفاده می شود که با مبانی منطق سینوی در شرطیات هماهنگ نیست. با کنار گذاشتن این نظر درمی یابیم همه منطق دانان سینوی درباره ضرورت لزومی بودن شرطی در قیاس استثنائی و امکان انتاج این قیاس با مقدمه شرطی موجبه کلیه، اشتراک نظر دارند. اما درباره امکان انتاج قیاس استثنائی با مقدمه شرطی سالبه، شرطی جزئیه و حذف شرطی شخصیه اختلافات نظر وجود دارد. سرانجام با تحلیل منطقی و بر پایه شواهد مبتنی بر زبان طبیعی به داوری این اختلافات پرداخته ایم. بر این اساس نتایج زیر بدست آمده است.
1 شرطی در قیاس استثنایی باید کلی و لزومی باشد؛ 2 انتاج قیاس استثنائی از شرطی سالبه بر پایه بحث اختلاف میان سلب لزوم و لزوم سلب می باشد و تعیین موضع درباره آن منوط به تعیین موضع درباره تفسیر شرطی سالبه است؛ 3 قیاس استثنائی با مقدمه شرطی شخصیه، در صورت یکی بودن زمان یا حالت صدق شرطی و استثناء منتج خواهد بود.
تبیین وجودی مرگ از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
در این مقاله با استفاده از مبانی سه گانه هستی شناسی، جهان شناسی و انسان شناسی به تبیین مرگ از نظر ابن سینا و ملاصدرا پرداخته شده است. ابن سینا بر مبنای نگرش ماهوی، از مبانی انسان شناختی همانند دو ساحتی بودن انسان، روحانیة الحدوث و روحانیةالبقا بودن نفس در تبیین مرگ بهره می گیرد. در جهان شناسی ابن سینا مسأله مرگ، بدون حضور عالم مثال منفصل و با تأکید بر عالم عقل و نظریه افلاک تبیین می شود. او با استفاده از این مبانی و با تقسیم مرگ به دو قسم طبیعی و ارادی، تبیینی ماهوی و طبی از مرگ ارائه می دهد، بدین گونه که مرگ قطع تعلق نفس به بدن است و علت اصلی آن حرارت و طبیعت، عدم قابلیت بدن و تناهی قوای آن است، درحالی که ملاصدرا بر پایه نگرش وجودی از مبانی انسان شناختی و جهان شناختی در تبیین مرگ بهره می گیرد مانند انحای سه گانه تجرد نفس، جسمانیة الحدوث و روحانیةالبقا بودن آن و اعتقاد به عوالم سه گانه هستی که عبارتند از: عالم عقل، عالم مثال و عالم ماده که انسان در تداوم حرکت وجودی خود با مرگ، قوس صعود را در این عوالم طی می کند. ملاصدرا با تقسیم مرگ به سه نوع طبیعی، اخترامی و ارادی، تبیینی متافیزیکی و وجودی از مرگ طبیعی ارائه می دهد، با این توضیح که: مرگ، امری وجودی و پایان حرکت تکاملی و استقلالی نفس از بدن است. تفاوت این دو تبیین این است که در نظر ابن سینا بدن نقش اصلی در مرگ دارد، درحالی که در نظر ملاصدرا نفس نقش اصلی را در مرگ ایفا می کند.
بررسی غایت اخلاق از دیدگاه ابن سینا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه ابن سینا در اخلاق برگرفته از مبانی فلسفی وی است و، بنابراین، تعریف و موضوع و مسائل و روش و غایتی که برای اخلاق ارائه می دهد برگرفته از آن مبانی فلسفی است. در این مقاله، تلاش ما برای تبیین غایات و اهداف اخلاق از دیدگاه ابن سینا است و آن را با توجه به آثار ابن سینا مورد توجه و بررسی قرار داده ایم. غایت اخلاق در نظر ابن سینا کمال عقل عملی است که به معنای حصول ملکه اعتدال است. حصول ملکه اعتدالْ کمالِ متوسط و مقدمه برای رسیدن به کمال عقل نظری است و کمال عقل نظری از دید ابن سینا دارای مراتبی است که عالی ترین آن اتصال با عقل فعال است. کمال نفس در جنبه عملی و نظری انسان را به سعادت و خیر می رساند. انسان ها به اعتبار تحصیل مراتب کمال در جنبه عقل عملی و عقل نظری دارای مراتب مختلف سعادت می گردند. بر دیدگاه ابن سینا اشکالات جدی ای وارد است که در پایان مقاله مورد توجه قرار می گیرد.
کارکرد معرفتی اقناع و تخییل از دیدگاه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تخیل و اقناع از دیدگاه فارابی در دو بعد تصوری و تصدیقی اهمیت فراوانی دارد. این مسئله در کنار تصریح وی به برتری حد تام و یقین نیازمند تبیین است. از نگاه وی، بیشتر مردم به مرحله ادراک عقلی نمی رسند. مقصود فارابی از تخییل این است که حقیقت واحد و ثابتی به میزان توان ادراکی افراد ممثل شود. اقناع هم نوعی ظن است که احتمال عناد و خلاف در آن می رود. با استفاده از اقناع و تخییل، می توان حقایق تصوری و تصدیقی معقول را به تناسب طاقت و درک افراد تنزل داد و بدین ترتیب از ضرورت معرفت تخییلی و اقناعی سخن گفت. این منافع در صورتی است که تخییل تابع تصور حقیقی و اقناع تابع یقین باشد. بنابراین، می توان اقناع و تخییل را از دیدگاه فارابی منابع معرفتی مهمی دانست.
نگاهی به آرمان شهر سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه مباحث اجتماعی و سیاسی در اندیشه ابن سینا از اهمیت به سزایی برخوردار است. ذیل مطالعه ای از این دست تصویر جامعه ایده آل وی می تواند از اهمیتی دو چندان بهره مند باشد. شهر آرمانی و جامعه ای که بوعلی در آثار خود بنا بر مبانی فکری خویش ساخته است مبتنی بر اندیشه کمال گرای مندرج در فلسفه اوست. مقاله پیش روی این مهم را از طریق بررسی مؤلفه های شهر و مطالعه ارتباط آن ها با یگدیگر دنبال می نماید. جهت انجام این مهم نیازمند توضیح مناسبات اجتماعی و فهم جامعه شناختی روابط برقرار در شهرهستیم. در عین حال مطالعه شهر آرمانی بوعلی متضمن توضیح چگونگی تأثیر عالم علوی بر زندگی اجتماعی آدمی و امکان تحقق سعادت و نیک بختی حاصل از این تأثیر در قالب شهر سینوی است. در این راستا مقاله به ارائه توضیحاتی در خصوص مؤلفه های اصلی شهر سینایی یعنی تقسیم کار، سعادت، نظام اجتماعی شهر، تعاون (مشارکت)، سنت (قانون)، قرارداد و عدالت می پردازد. نکته آن جاست که آن روح کلی که مؤلفه های شهر سینوی را به یکدیگر پیوند می دهد و موجب پایداری نظم جامعه یا شهر سینوی می گردد، شرع است.
مبانی الهیّات در تفکّر دنس اسکوتوس با نگاهی اجمالی به آرای ابن سینا
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی متاخر (قرون 14 و 15)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
مقالة حاضر درصدد است مبانی الهیات را از دیدگاه فیلسوف و متألّه مَدرسی دنس اسکوتوس بررسی کند. این مبانی عبارتند از: تعریف و موضوع الهیات، اقسام الهیات، امکان الهیات به مثابه یک علم، و نسبت عقل و وحی. هم چنین سعی خواهد شد با توجّه به تأثیرپذیری اسکوتوس از ابن سینا در بسیاری از موارد، مقایسه ای اجمالی میان دیدگاه های آن دو انجام شود. هر دو متفکّر موضوع الهیات را خدا و مسائل مربوط به آن می دانند و بر همین اساس الهیات را تعریف می کنند. دربارة امکان الهیات به مثابه یک علم، در حالی که اسکوتوس معتقد است که نمی توان آن را دقیقا یک علم نظری نامید بلکه آن نهایتا یک علم عملی است، ابن سینا الهیات بالمعنی الاخص را دقیقاً یک علم نظریِ یقینی می داند. دربارة نسبت عقل و وحی نیز اسکوتوس ضمن تأیید کارکرد عقل در الهیات، نهایتاً به برتری وحی معتقد است، امّا ابن سینا ضمن قبول اعتبار تامّ وحی، کاملاً اصالت عقلی است.
شعر از نگاه ابن سینا و نقش آن در فرهنگ سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا شعر را به عنوان یکی از صناعات پنجگانه منطقی دارای ویژگی های اساسی می داند که می تواند در انتقال فرهنگ و تربیت و تعالی افراد جامعه مؤثر باشد.
از نظر ابن سینا شعر به جهت داشتن ویژگی محاکات و تألیف موزون می تواند خیال انگیز و لذت بخش باشد. او دلیل اشتیاق مردم به شعر را دو چیز می داند:
1 لذت بردن از محاکات یا بازنمایی
2 لذت بردن از تألیف و ترکیب سازگار کلام موزون و آهنگین متناسب با طبع.
مهم ترین اثر شعر آن است که می تواند قوه خیال مخاطب را تحریک و تهیج کرده و او را از مرحله تصویرگری که بسیار لذت بخش و خوشایند است به درک مفاهیم و معانی عمیق و بلند به شکل پایدار برساند. به همین جهت در معارف اعتباری که برهان، خطابه و جدل کارایی کمتری دارند، شیوه شعر ارجحیت دارد و فهم عمومی نسبت به شعر از پذیرش و انفعال بیشتری برخوردار است. بنابراین شعر راهکار مناسبی است که می تواند درحفظ و تعالی فرهنگ مؤثر باشد.
افق خداشناسى در اندیشه ابن سینا و سهروردى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
ابن سینا و سهروردى به منزله سرآمدان دو فلسفه مشاء و اشراق در جهان اسلام با تأثیرپذیرى از متون دینى، بحث از خداشناسى را وجهه همت خود قرار داده و تمام تلاش خود را براى تبیین آن به کار گرفته اند. مبانى خاص و روش فلسفى متفاوت این دو اندیشمند مسلمان که یکى با وفادارى به روش بحثى استدلالى ارسطویى و با رنگ و بوى وجودى به حل و فصل این مسئله اقدام مى کند و دیگرى با دخالت دادن شهود در کنار استدلال به عنوان ابزارى مهم در فهم حقایق، مسئله مذکور را بر پایه نور تبیین مى کند رهیافت هاى مختلفى را در بحث خداشناسى به ارمغان مى آورند. این نوشتار با روش تحلیلى توصیفى مى کوشد با نگاهى فراتاریخى و پدیدارشناختى دیدگاه این دو فیلسوف شهیر را در باب خداشناسى بررسى کند. این بررسى روشن مى کند که ملاحظات ابن سینا و تبیین هایى که براى اثبات واجب و صفات او ارائه کرده است دقیق تر از شیخ اشراق مى باشد.
تأثیر قواعد فلسفی بر طب سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در علم شناسی سینوی، طب به عنوان یکی از شاخه های فرعی حکمت طبیعی مطرح بوده است. طب سینوی عمیقاً متأثر از فلسفة ابن سیناست. وی به عنوان طبیبی فیلسوف، در سراسر کتب طبی اش از یافته های فلسفی خود استفاده کرده است. همچنین در مواضع متعددی از کتاب قانون، طبیب را از ورود به مباحث و مسائل فلسفی برحذر داشته و جایگاه اثبات آن ها را در فلسفه می داند. این نشان دهندة آن است که او ضمن توجه به جدایی مسائل فلسفی و طبی، طب را هرگز از مبانی فلسفی بی نیاز نمی دانسته است و آن را به مثابة علم جزئی تحت سیطره علم کلی به نام فلسفه قلمداد کرده است. در این مقاله سعی شده است ضمن بررسی جایگاه علم طب در علم شناسی ابن سینا و تبیین نیازمندی طب به فلسفه، به تعدادی از قواعد فلسفی که در طب سینوی استفاده شده اند اشاره شود.
بررسی تعریف مابعدالطبیعه از دیدگاه فارابی (بر اساس کتاب های تحصیل السعادة، فلسفة أرسطوطالیس، الحروف و فصول منتزعة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به رغم آن که فارابی در برخی از آثار مشهور خود مانند أغراض مابعدالطبیعه، مابعدالطبیعه را بر اساس موجودبماهوموجود تعریف می کند، ولی در چهار کتاب تحصیل السعاده، فلسفه أرسطوطالیس، الحروف و فصول منتزعه، تعریفی متفاوت از مابعدالطبیعه ارائه می کند که از جمله تمایزات فلسفی او به شمار می رود. از دیدگاه فارابی در این آثار، مابعدالطبیعه شاخه ای از علوم نظری است که پژوهش و مطالعه در حوزه آن، متأخر از مطالعه در سایر حوزه های علوم نظری یعنی ریاضیات و طبیعیات و علم مدنی است. پژوهشگر در حوزه مابعدالطبیعه باید موجودات الهی و نیز سایر موجودات را از آن جهت که موجودات الهی، مبدأ و سبب وجود آن ها هستند، مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. هر چند این تعریف، ناظر به تعاریف ارسطو در کتاب های آلفای بزرگ و اپسیلن است؛ ولی از آن دو متمایز است؛ زیرا بر خلاف تقریر این دو کتاب، مابعدالطبیعه را شایسته بررسی همه موجودات عالم می داند.
بررسی تطبیقی معنا و مفهوم قاعده ی «الواحد» از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، قاعده ی «الواحد لا یصدر عنه الاّ الواحد» با روشی تطبیقی-تحلیلی بین دو فیلسوف گران قدر جهان اسلام، شیخ الرئیس ابوعلی سینا و صدرالمتألهین ملاصدرا، مورد بررسی قرارگرفته است. در آغاز، سعی شده تبیینی صحیح از معنای قاعده و ساختار آن و بداهت مفهوم وحدت و کثرت، منشأ ظهور قاعده و معتقدین و منکرین آن و دلایل اثبات قاعده و فروع قاعده ارائه شده، این نکته روشن گردد که جایگاه بحث از آن در فلسفه ی اولی و ذیل مباحث مربوط به مفارقات و علت و معلول است. توضیح این که قاعده ی الواحد یکی از قواعد کلی و ثمربخش فلسفه ی اسلامی است که نقشی اساسی در تفسیر مسأله ی پیدایش منظم موجودات از هم دیگر، به ویژه پیدایش نخستین معلول بر عهده دارد. فیلسوفان اسلامی با تحلیل و اثبات این قاعده، آفرینش نخستین معلول به واسطه ی واجب تعالی را اصلی ترین مصداق این قاعده معرفی می کنند و معتقدند که بر اساس این قاعده، از واجب الوجود بسیط، تنها یک معلول به نحو بی واسطه صادر می شود. موضوع دیگری که در این مقاله از آن بحث می شود این است که این عالمِ (ماسوی الله) به ظاهر متکثر چگونه از ذات باری تعالی، که واحد من جمیع الجهات است، صادر یا ناشی شده است؟!
مقایسه ی دیدگاه ابن سینا و لایب نیتس پیرامون علت غایی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
علت غایی در سیر تفکر فلسفی همواره محل بحث و گفتگوی موافقان و مخالفان بوده است. پژوهش حاضر به روش مطالعات تطبیقی و با هدف دست یابی به شناخت بهتر این مسئله به مقایسه ی نگرش ابن سینا، فیلسوف مشائی مسلمان و لایب نیتس، فیلسوف عقل گرای غربی پرداخته است. ابتدا دیدگاه ابن سینا پیرامون علت و معلول، جایگاه علت غایی، رابطه ی آن با علت فاعلی و پاسخ به اشکال غایت افعال الهی و سپس دیدگاه لایب نیتس در زمینه ی علیت به طور کلی، جایگاه علت غایی و ضرورت آن و رابطه ی آن با علت فاعلی مورد بررسی قرارگرفته است. ابن سینا علت غایی را به عنوان یکی از علل وجودی معرفی نموده است و لایب نیتس در قالب اصل جهت کافی و مبتنی بر اصل کمال.لایب نیتس بر خلاف ابن سینا علت غایی را بر علت فاعلی برتری داده است. هر دو متفکر به نوعی احیاکننده ی علت غایی هستند؛ ابن سینا با پاسخ دادن به اشکالات علت غایی و لایب نیتس با پی بردن به نقص فلسفه ی دکارت و دفاع از حکمت الهی.
معنا و مفهوم حکمت مشرقی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا در آثار مختلف خود به کتاب الحکمة المشرقیة اشاره کرده است. برخی متفکران اسلامی نیز به این کتاب استشهاد کرده اند. وی در این کتاب دیدگاه های خاص خود را با صراحت بیان کرده است. بنا بر روشی که ابن سینا داشت، و برخی آثار خود را در آثار دیگر خلاصه می کرد، این کتاب نیز خلاصه ای از کتاب شفاء است. درباره معنا و مفهوم «مشرقی» در اندیشه های ابن سینا نیز دیدگاه های مختلفی بیان شده است، ولی نگارنده معتقد است «مشرقی» به معنای «اسلامی» است. در بخش ماهیت حکمت مشرقی هم باید گفت که ابن سینا، چنان که یک فیلسوف مشایی به معنای ارسطویی نیست، همان طور که هانری کربن و پیروان او معتقدند یک فیلسوف خسروانی هم نیست. لذا منظور ابن سینا از حکمت مشرقی همان حکمت اسلامی بودن آن است.
اثبات واجب الوجود براساس فرض تسلسل: نگاهی به برهان ابن سینا و اقامة برهانی بدیع(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
براهین اثبات واجب الوجود، براساس چگونگی ارتباطشان با تسلسل، به سه دسته تقسیم می شوند: 1) از ابطال تسلسل، واجب را اثبات می کنند؛ 2) لابشرط از وجود یا عدم تسلسل، واجب را اثبات می کنند؛ 3) براساس فرض تسلسل، واجب الوجود را اثبات می کنند. برهان ابن سینا تنها برهان دسته سوم است. این نوشتار سه گام اصلی دارد: در گام نخست، به برهان ابن سینا پرداخته ایم و از زبان شارح مواقف، به اشکال صدرا بر این برهان پاسخ گفته ایم؛ در دومین گام، برای اثبات واجب، طرحی نو درانداخته و برهان دیگری از دسته سوم صورت بندی کرده ایم؛ مقایسه این برهان بدیع با برهان سینوی و بیان شباهت ها و تفاوت های آن ها، آخرین گام این پژوهش است.
نظریه معرفتی ابن سینا و بررسی آن در پرتو اصالت وجود و اصالت ماهیت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا و پیروان او بر این باورند که نفس هنگام ادراک خارج مادی، از طریق قوا و آلات خود با خارج ارتباط برقرار کرده و در سایه این ارتباط و ملاقات کیفیتی مشابه کیفیت شیء خارجی ابتدا در آلت ادراکی و سپس در قوا و فضای نفس منطبع و مرتسم می شود؛ این صورت از آن جهت که حاکی از خارج است مناط علم نفس به عالم ماده می شود. این نظریه معرفتی هم در تطبیق با اصالت وجود مشکل دارد و هم در تبیین با اصالت ماهیت: رویکرد اصاله الوجودی به این نظریه معرفتی مستلزم عدم امکان اتحاد ماهیت وجود خارجی با وجود ذهنی است زیرا ماهیت وجود خارجی از حدّ همان وجود انتزاع شده و متناسب با مرتبه همان وجود است لذا امکان اتحاد آن با مرتبه ای دیگر از هستی، ممکن نخواهد بود؛ رویکرد اصاله الماهوی به آن نیز مستلزم انتقال امر اصیل (ماهیت) به ذهن می شود که محال است زیرا امور اصیل متقوم به مرتبه خاص خویش اند و قابل انتقال نیستند؛ حتی در صورت انتقال، در فرض همراهی آثار خارجی با آن مستلزم انقلاب ماهیت و در فرض عدم همراهی آثار خارجی، مستلزم انفکاک لوازم ذات از ذات خواهد بود.
وظایف و کاربرد خیال در مشاهدات صوری از نظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش زیادی از بحث های کشفی، علمی و فلسفی را با محوریت خیال می توان تبیین کرد. کاربرد خیال در مباحث هستی شناسی و معرفت شناسی عرفان، همواره مورد توجه اهل نظر در علوم فلسفی و شهودی بوده است؛ در این میان، خیال نقشی اساسی را در تحقق و تبیین بخش عظیمی از مکاشفات پیش روی عارف ایفا می کند. از نظر ابن سینا، خیال به دو روش در شهودات عرفانی تأثیر گذار است: اول) خیال سالک با ادراک صور کمالی و حقیقی و لذت از آن، او را به سوی اتصال به حقایق هستی سوق می دهد؛ دوم) آن گاه که عارف پا به عرصه ی سلوک عملی می گذارد تا به حقیقت راه یابد، با انواع مشاهدات و مکاشفات، مانند مکاشفه ی معنوی و مکاشفه ی صوری مواجه می شود. در مکاشفه ی صوری، صورت هایی که در ابتدا موجودات عقلی و مجرد هستند توسط قوه ی خیال به صور جسمانی تنزل یافته، در رؤیا و بیداری ادراک می شوند.
روش تفسیر نزد ابن سینا و مقایسه آن با ابوحامد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی اشاعره
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
طریقه حکمای اسلامی در تفسیر متون وحیانی و الهی همواره با مخالفت اهل ظاهر مواجه بوده است. ابن سینا همه معارف از جمله معارف عقلی و وحیانی را افاضه عقل فعال می داند و به این ترتیب وحی و عقل را هم سنخ هم می شمارد و معتقد است حکیمی که با عقل به کشف مراتب هستی می پردازد به معنای آیات نیز دست می یابد و می تواند معنای رمزی و تمثیلی آیات قرآن را با عقل خود کشف کند. در مقابل، غزالی با تأکید بر حفظ ظاهر، عموم را از هرگونه تفسیر پرهیز داد و مسیر سلفی گری را توضیح و توجیه کرد؛ اما او نیز پس از تحول به عرفان، راه باطن را پسندید و در تفسیر به همان طریقی رفت که ابن سینا را به سبب آن محکوم می کرد. با مقایسه تفسیر ابن سینا و غزالی از آیه نور، شباهت و یکسانی این دو در اصول تأویل به رغم اختلافات جزئی بیش تر معلوم می شود. این تغییر موضع غزالی گواه بر این حقیقت است که اعتقاد به مراتب هستی و سایر اصول با ظاهرگرایی جمع پذیر نیست و این مبانی به همین شیوه تفسیری می انجامد. بنابراین، در تفسیر می توان با حفظ اعتدال، مسیر صحیح تأویل و تفسیر را بر این اساس به دست آورد.
واکاوی مسئله سعادت از دیدگاه ابن رشد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
ابن رشد اندلسی، بعد از ابن طفیل و ابن باجّه، از فلاسفه و متفکران جامع الاطراف در حوزه غرب اسلامی در سده ششم است. مطالعه آثار ابن رشد هر خواننده ای را به این درک رهنمون می سازد که وی، علاوه بر حکمت نظری، در حکمت عملی نیز آرا و اندیشه های قابل توجهی دارد. از آنجا که اندیشه های عملی ابن رشد تاکنون به صورتی کم رنگ مطرح بوده است، این مقاله در صدد است مسئله سعادت را، به عنوان یکی از مسائل مهم در حوزه نظریات هنجاری اخلاق، به روش توصیفی ارائه نماید. برای تحقق این هدف، در این مقاله تلاش می شود، پس از نگاه معناشناختی به مفهوم سعادت، به تبیین مشخصات، مؤلفه ها، پیش فرض ها و انواع سعادت پرداخته شود. ابن رشد سه مشخصه خیر، خیر برتر و خودبسندگی را برای سعادت قایل است. به نظر می رسد که ماهیت سعادت از دید ابن رشد ماهیتی چند مؤلفه ای با رویکرد غایتِ جامع باشد، نه ماهیتی تک مؤلفه ای با رویکرد غایتِ غالب. همچنین، پذیرش مسئله سعادت در ابن رشد مشتمل بر پذیرش چند پیش فرض از قبیلِ غایت مندی افعال، وحدت غایات، ارتباط آن با کمال و نظریه فضیلت است.با توجه به این مشخصات و پیش فرض ها، ابن رشد بر این عقیده است که سعادت انواع گوناگونی مانند سعادت علمی و نظری، عملی، متافیزیکی، فردی و اجتماعی، دنیوی و اخروی، حقیقی و ظنی، فطری و اختیاری است.
سعادت از منظر فلسفه های مشاء، اشراق و حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
سعادت از دغدغه های اساسی هر انسان بوده و از مباحث مهم دین، اخلاق، فلسفه اخلاق و انسان شناسی فلسفی به شمار می آید و عالمان دینی و فیلسوفان اسلامی همواره به مطالعه و تحقیق در آن پرداخته اند. این پژوهش، در پی بررسی چیستی سعادت از دیدگاه فلسفه های مشاء، اشراق و حکمت متعالیه است. از نگاه این مکاتب، سعادت عبارت است از: درک کردن و رسیدن به لذت هایی که برای انسان کمال محسوب می شود. اما ازآنجاکه قوای نفس انسان متعدد بوده و برای هر کدام، لذت های خاصی کمال است، سعادت نیز متکثر و دارای مراتب مختلف می باشد، مانند سعادت حسی، سعادت خیالی و سعادت عقلی. برترین مراتب سعادت، همان لذت های عقلی است که برای نفس ناطقه حاصل می شود و سعادت حقیقی نیز همان است که در بُعد نظری با ادراک معقولات و اتصال به مجردات و در بُعد عملی با استیلای بر بدن به دست می آید. در نهایت، مکاتب فلسفی مشاء، اشراق و حکمت متعالیه در چیستی سعادت، همسو و هم نظر هستند. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی انجام شده است.
بررسی وجودشناختی صفات الهی از دیدگاه ابن سینا همراه با نقد ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خداوند و صفات او مهم ترین مسأله ای است که فکر بشر را به خود مشغول نموده است؛ گواه بر این مدعا آثار فیلسوفان و متکلمان در طول تاریخ اندیشه بشر است. ابن سینا از مشاهیر حکمت مشا با نگاهی واقع گرا و برآمده از متن هستی کوشیده است تصویری دقیق تر از ذات و صفات خداوند ارائه نماید و بر شناخت هرچه بیشتر خالق هستی و زیبایی و اطلاق آن صحه گذارد. بررسی تقسیم صفات، عینیت صفات با ذات و تکثر و ترادف صفات در جای جای آثار گسترده ابن سینا روشن می سازد که ابن سینا هم تکثر و هم ترادف صفات را مطرح نموده است و طرح تکثر صفات بیان گر نظر دقیق او و ارائه ترادف صفات نمایان گر دیدگاه دقیق تر وی است و هر دو تبیین ابن سینا از این ادعای ملاصدرا که ترادف صفات موجب تعطیل می گردد مبری است؛ چرا که دقت ابن سینا در طرح ترادف صفات سبب شده است خداوند نه تنها از تکثر در خارج منزه گردد، بلکه از تکثر برآمده از حیثیات ذهنی نیز پیراسته گردد در حالی که دیدگاه عینیت مصداقی و اختلاف مفهومی ذات و صفات خداوند از این ویژگی برخوردار نیست.