فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۳٬۳۲۸ مورد.
بررسی فرهنگ حاشیه نشینی و موقعیت تحصیلی دانش آموزان، مطالعه موردی: منطقه حصار خط چهار شهرستان کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاشیه نشینی یک پدیده شهری مربوط به دهه های اخیر است که به علت مسائل و مشکلاتی که برای ساکنین این مناطق و دیگر شهروندان به وجود می آورد، مورد توجه پژوهشگران علوم اجتماعی قرار گرفته است. بررسی انسان شناختی این پدیده با استفاده از روش کیفی و رابطه آن با موقعیت تحصیلی دانش آموزانی که در این مناطق زندگی می کنند، مسئله اصلی این تحقیق بوده است. منطقه حاشیه ای ”حصار خط چهار“ واقع در شهرستان کرج برای دست یابی به هدف پژوهش یعنی شناخت ویژگی های مختلف فرهنگ حاشیه نشینی و در ارتباط با موقعیت تحصیلی با استفاده از نگرش از ”درون“ و به صورت عمیق انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد وضعیت خانواده و ثبات آن در میزان و کیفیت تحصیل فرزندان بسیار موثر است. ولی این ثبات در تعداد کمی از خانواده ها وجود دارد، خانواده هایی که از ساکنان قدیمی منطقه هستند و ثبات درونی خود را حفظ کرده اند، از انگیزه های لازم برای تشویق فرزندان به ادامه تحصیل برخوردارند. ولی. بیشتر خانواده ها تحت تاثیر شرایط نامناسب محیطی و اجتماعی منطقه قرار داشته و به همین دلیل میزان افت تحصیلی در میان فرزندان بسیار بالا است.
انسان شناسی به مثابه علم رهایی بخش؛ پیوند نظریه و عمل در پژوهش عملی مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش عملی مشارکتی عموما در جهت ایجاد تغییرات اجتماعی حرکت می کند و با ویژگی هایی مانند تمرکز بر روی افرادی که تحت تأثیر موضوع پژوهش قرار دارند و مشارکت دادن آنها در فرایند پژوهش، تأکید بر دانش تعاملی و مبتنی بر آموزش دوطرفه پژوهشگر و مردم که نتیجه عملی به دنبال داشته باشد و برای عموم مردم قابل فهم باشد، جلوگیری از ایجاد رابطه مبتنی بر اعمال قدرت و سلطه میان پژوهشگر و مردم عادی، توانمندسازی افراد و انتخاب موضوع از مسئله های عینی جامعه شناخته می شود. پژوهش عملی مشارکتی در راستای ایجاد پیوند میان نظریه و عمل و با نگرش رهایی بخش، ارزش ها را خارج از چارچوب علم نمی داند و مطالعه ای را سودمند می انگارد که به ارزش های اجتماعی به اندازه واقعیت های عینی اهمیت دهد. این مقاله با ارجاع به پژوهش های انجام شده، به معرفیِ تفصیلی این روش، بنیان های نظری، نقاط قوت و ضعف و راهبردهای عملیِ آن پرداخته و همگراییِ بنیادین آن با پژوهش جامعه شناسی مردم مدار را به بحث گذاشته است.
تحلیلی بر پراکنش جمعیت در نظام شبکه شهری استان یزد طی سا لهای 1335 تا 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی و تحلیل جامعه شناختی ترس از جرم و رفتارهای غیرمدنی در میان زنان شهر تهران (با تأکید بر هویت جنسی و هویت مدنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترس از جرم و پیامدهای روانی و اجتماعی آن در میان زنان به نوعی نگرانی عام در سطح جوامع فعلی دنیا تبدیل و سبب شده تا صاحب نظران و محققان در حوزه های مختلف، در ایران و سایر کشورها، به ریشه یابی و تحلیل مسئله در عرصه های مختلف حیات اجتماعی بپردازند. تحقیقات نشان می دهد، با وجود اینکه زنان کمتر قربانی جرایم مختلف می گردند، ترس بیشتری را به لحاظ ذهنی تجربه می کنند و در حیات اجتماعی خود احساس ناامنی بیشتری در مقایسه با مردان دارند. نظر به واقعیت حضور اجتماعی زنان و اهمیت مقولة تأمین امنیت آنان در وجوه عینی و ذهنی بررسی تجربی ترس از جرم و رفتارهای غیرمدنی به عنوان شاخص اصلی فقدان/ضعف امنیت اجتماعی ـ روانی و تهدید حقوق شهری و شهروندی زنان در عرصه های عمومی، ضرورت دارد و ارزیابی شرایط محیطی و عوامل خطرزای فرهنگی ـ اجتماعی که حضور مطلوب زنان در اجتماع عمومی را دچار آسیب و اختلال می سازد حائز اهمیت است. مقالة حاضر، که بر اساس یافته های پژوهشی کیفی دربارة چیستی و چگونگی شکل گیری ترس از جرم و رفتارهای غیرمدنی در فضاهای عمومی در میان زنان شهر تهران تدوین شده است، منشأ اصلی مسئلة هراس زنان از جرم و سوءرفتارهای مدنی را از منظری جامعه شناختی مورد بررسی قرار داده است.
این تحقیق با روش کیفی و ابزار مصاحبه عمیق صورت گرفته است. جامعة آماری شامل زنان 18ـ 55 ساله ساکن تهران است که از میان آن ها نمونه ای در دسترس به حجم 40 نفر انتخاب شدند.
نتایج مصاحبه های عمیق نشان می دهد که ترس زنان از جرم و رفتارهای غیرمدنی به ویژه ریشه در جنسیت اجتماعی و جریان های جامعه پذیری جنسیتی در بستر تاریخی ـ فرهنگی خاص جامعة ما دارد که هویت جنسی زنان را در نگاه عموم برجسته و بر هویت انسانی و مدنی آنان مسلط ساخته است و از طریق نوعی تقلیل هویتی، موجب آسیب و آزاردید گی عینی، نگرانی و هراس از حضور در فضاهای عمومی شده است.
بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و سبک زندگی محیط زیستی در بین شهروندان شهر تبریز
حوزههای تخصصی:
زندگی انسان در طول تاریخ، در پیوند مداوم با طبیعت بوده است. آب، خاک، زمین و گیاهان همواره یاریرسان انسان و الهامبخش او بـوده و محیط زیست به عنوان پسزمینه فـعالیتهای بشری، مهمترین بخش و جزو جدا نشدنی زندگی انسان تلقی شده است. در مقابل انسانها نیز مسئول حفظ محیط زیست خود بودهاند. در این مقاله، با استفاده از نظریه پیر بوردیو، سرمایه اجتماعی به عنوان یک عنصر تأثیرگذار در زندگی شهروندان شهر تبریز تلقی شـده که به رفتار اجتماعی آنها جهت میدهد. هدف این مقاله بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و سبک زندگی محیط زیستی و تأثیر ابعاد این دو متغیر بر یکدیگر است. نتایج تحقیق نشان میدهند از میان ابعاد سهگانه سرمایه اجتماعی، ابعاد مشارکت و انسجام اجتماعی رابطه معنیدار با سبک زندگی محیط زیستی نشان دادهاند اما بعد اعتماد اجتماعی رابطه معنیداری را نشان نمیدهد. همچنین بین تحصیلات و سبک زندگی محیط زیستی رابطه معنیدار وجود دارد، ولی بهطور کلی بین درآمد و سبک زندگی محیط زیستی رابطه معناداری مشاهده نشد. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز نشان میدهد که مشارکت اجتماعی، تحصیلات و انسجام اجتماعی بر روی هم حدود یازده درصد از واریانس سبک زندگی محیط زیستی را تببین میکنند.
بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر شادکامی (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شادکامی یکی از مهم ترین هیجان های مثبت و احساسات خوشایند است که سلامت جسمی و روانی اعضای جامعه را متأثر می سازد. این مقاله ضمن توصیف شادکامی، عوامل مؤثر بر آن را مورد بررسی قرار می دهد. در این راستا، با رویکردی جامعه شناختی، رابطة سرمایه اجتماعی به عنوان مفهومی (سازه ای) چند بعدی با شادکامی مورد بررسی قرار می گیرد. این تحقیق از نوع پیمایشی است که در آن با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای با 384 نفر از افراد بالای هجده سال، ساکن در مناطق مسکونی شهر کرمان مصاحبه شده است که از بین آنها، اطلاعات 376 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد که متغیرهای شبکه اجتماعی قوی، شبکه های مشارکت مدنی (عضویت انجمنی)، حمایت اجتماعی، اعتماد نهادی و احساس تعلق (دلبستگی اجتماعی)، اثرات معنی داری بر شادکامی دارند. در مجموع نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که اشکال سرمایه اجتماعی (ساختاری و شناختی) 38 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند.
مناسک امانت: آشوب مرگ و آرامش سفر در کشکسرای مرند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در منطقه کشکسرای شهرستان مرند در استان آذربایجان شرقی تا دو دهه پیش، تدفین مردگان به شیوه منحصر به فردی بنام تدفین ”امانتی“ انجام می شد. محققان این مقاله با تکیه بر مشاهده مشارکتی و گفتگو با عاملان مناسک ”امانت“ داده های مربوط را جمع آوری کرده اند. در مناسک امانت، مرده به طور موقتی در اتاقکی در قبرستان قرار می گیرد و چندین سال مورد مراقبت است. سپس در فصل پاییز، استخوان های باقی مانده برای تدفین دایم توسط نزدیکان مرده به شهرهای مقدسی چون مشهد و قم برده می شوند. ما تلاش کرده ایم تا با روش رویکردی مردم نگارانه و با الهام از پنداره های مفهومی شاخه انسان شناسی مرگ این مناسک تحلیل کنیم. تأملات انسان شناختی ما از دوگانه کالبدی قبر امانتی / قبر دائم، دوگانه های اجتماعی و مفهومی زیر را می سازد: 1 گذار اولیه / گذار ثانویه، 2 مکان و عامل اجتماعی / مکان، زمان و عامل قدسی، 3 آشوب مرگ / آرامش سفر. بدین ترتیب، مناسک امانت روایتی از معنای مرگ و حیات کشکسرایی ها برای ما است. این معنا مبتنی بر دگرگونی های فضایی زمانی هستند و تأثیرات ذهنی و حسی را نشان می دهند.
بررسی سبک زندگی و عوامل مرتبط با آن در بین دانشجویان مرکز جامع علمی- کاربردی زندان تبریز
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی یکی از مفاهیم مهم در علوم اجتماعی و عاملی برای تعریف ارزشها، نگرشها و هویت اجتماعی افراد است. هدف این مطالعه بررسی سبک زندگی در بین دانشجویان دانشگاه جامع علمی-کاربردی زندان تبریز و عوامل مرتبط با آن است. روش تحقیق مورد استفاده این پژوهش، پیمایشی از شیوه تحقیق همبستگی است. جامعه آماری این طرح، دانشجویان دانشگاه جامع علمی-کاربردی زندان تبریز است که تعداد کل این دانشجویان 373 نفر که از این تعداد 190 نفر به روش نمونهگیری تصادفی به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدهاند. نتیجه نشاندهنده وجود رابطه معنیدار بین متغیرهای سرمایه فرهنگی، سرمایه اقتصادی، دینداری و محرومیت نسبی به عنوان متغیرهای مستقل و سبک زندگی به عنوان متغیر وابسته تحقیق است. همچنین نتیجه حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان میدهد که 68/0 درصد از تغییرات متغیر وابسته، توسط متغیرهای مستقل پژوهش تبیین میشود.
انسان شناسی ورزش؛ گذار از رویکرد آسیب شناسانه علوم اجتماعی ایران به رویکرد فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت مطالعه اجتماعی ورزش مدرن را می توان از دو منظر به هم پیوسته مورد بررسی قرار داد: نخست نیاز ورزش به علوم اجتماعی و دیگری نیاز علوم اجتماعی به ورزش. علوم اجتماعی ایران غالبا با نگاه آسیب شناسانه و تأکید بر اوباشی گری و خشونت (مخصوصا در مسابقه های فوتبال) به ورزش پرداخته و به ندرت با آن به عنوان یک موضوع مطالعه مهم برخورد کرده است. انسان شناسی ورزش ایران از یک طرف تحت تأثیر این رویکرد به ورزش قرار دارد و از طرف دیگر متأثر از تأخیر جهانی رشته انسان شناسی نسبت به پژوهش بر روی ورزش مدرن است. این مقاله به بازخوانی منابع ایرانی مطالعه اجتماعی ورزش می پردازد، داده های تحقیق به روش کتابخانه ای تهیه شده اند. بررسی نشان می دهد انسان شناسی در ایران تا کنون توجهی به مطالعه ورزش مدرن نداشته است، البته متونی درباره بازی های محلی و ورزش های سنتی ایران تدوین شده است. مسئله هایی همچون تغییرات فرهنگی، جهان محلی شدن و مسئله هویت بیش از هر چیز میدان ورزش را مستعد مطالعه اجتماعی و انسان شناختی می کند؛ تمرکز بر این موضوعات، ورزش را به میدان مناسبی برای شناخت انسان، فرهنگ و جامعه تبدیل خواهد کرد و منجر به خروج از انحصار نگاه آسیب شناسانه می شود، تحقیق اجتماعی در میدان ورزش به بهبود و حل مسائل فرهنگی و اجتماعی ورزش (منظر نخست) و پویایی و غنای علوم اجتماعی (منظر دوم) کمک خواهد کرد.
آینده جمعیت در ایران؛ تحولات جمعیت ایران از نگاه کارشناسان و صاحبنظران جمعیت
منبع:
رادیو آذر ۱۳۹۱ شماره ۶۵
حوزههای تخصصی:
نظریه سازی برای موسیقی زیرزمینی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گونه های مختلف موسیقی زیرزمینی از جمله مسائل مهم عرصه فرهنگ جوانان کشور در سال های اخیر بوده است. شناخت انتقادی این گونه های موسیقی، به مواجهه مناسب تر با این پدیده اجتماعی - فرهنگی کمک خواهد کرد. از این رو، این پژوهش به دنبال مطالعه گونه موسیقی رپ ایرانی - فارسی با تأکید بر مسئله مردانگی است. بدین منظور موسیقی رپ فارسی در سال های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۰ تحلیل شده است. روش اصلی مورد استفاده در این پژوهش، نظریه زمینه محور[1] ساختارگرا است. از این رو، به جای استفاده از نظریه های موجود به عنوان چهارچوب نظری، پژوهشگران در پی تولید نظریه خودبنیاد و بومی از دل داده های میدانی بوده اند. بدین منظور با استفاده از شیوه نمونه گیری نظری، داده های لازم از منابع مختلف گردآوری شده اند. در گردآوری داده ها از تکنیک های متعددی مانند مصاحبه، مشاهده، مشاهده آنلاین و گردآوری اسناد و متون استفاده شده است. پس از این مرحله، همه داده ها با استفاده از دستورالعمل های کدگذاری سه گانه باز، محوری و انتخابی کدگذاری شده اند. در نهایت، از دل داده ها ۶۲ مفهوم و ۱۶ مقوله استخراج شده و شکل های متکثر مردانگی در موسیقی رپ ایرانی - فارسی به عنوان مقوله مرکزی مشخص شده اند. پس از آن، با استفاده از مدل پارادایمی، نظریه خودبنیادِ برآمده از دل داده ها به صورت داستان و مدل تصویری ارائه شده است. در پایان نیز با پاسخ گویی به سؤالات هفت گانه استراس و کوربین درباره تجربه در مطالعه، پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفته است
جهانی شدن و بازنمایی هویت فرهنگی در موسیقی کردی (بررسی الگوهای مصرف موسیقی دانشجویان کرد دانشگاه گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن فرآیند پیچیده ای است که یکی از شاخص های دهه های پایانی قرن بیستم و مهم ترین چالش قرن بیست و یکم به شمار می آید. تأثیرات این پدیده بسیار وسیع و گسترده است به صورتی که تمامی ابعاد زندگی جوامع انسانی را در عرصه های مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی تحت تأثیر قرار داده است. این پژوهش تلاش دارد تا ضمن بیان تاریخچه جهانی شدن و مفهوم سازی آن با بررسی بینش و نگرش دانشجویان کرد دانشگاه گیلان نسبت به موسیقی کردی، به تحلیل نسبت جهانی شدن با پدیده قومیت بپردازد. بر اساس یافته های این پژوهش، جهانی شدن، با فروریزی مرزهای مکانی، زمانی، سیاسی و جغرافیایی امکان دسترسی افراد به منابع متعدد معنا را فراهم می سازد و زمینه بروز و شنیده شدن صداهای مختلف، از جمله صداهای حاشیه ای را فراهم می کند و از این رو منجر به بازاندیشی در هویت های قومی و بازسازی آنها خواهد شد.
فضای اجتماعیِ شهر کرمانشاه در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر سعی می کند تا سازوکار تولید فضای اجتماعی در شهر کهن کرمانشاه را روشن سازد. از این روی نظریه ”تولید فضا“ هانری لوفبور را به عنوان چارچوب نظری انتخاب و داده ها را براساس فنون بررسی اسناد و مشاهده جمع آوری و تحلیل می کند. در شیوه تولید پیشاسرمایه داری قرن نوزدهم میلادی حیات شهری وابسته به مازاد اقتصادی روستا است و این مازاد به اندازه ای نیست که امکان جابه جایی جمعیت و تغییر فضا را ممکن سازد. شکل گیری فضای اجتماعی این شهر متاثر از سه گانه لوفبور به شرح زیر است: الف) بازنمایی فضایِ شهر کهن مبتنی بر کیهان شناسی سلسله مراتبی اسلامی است که در راس آن پروردگار عالم قرار دارد. نمود بیرونی این امر کالبد فیزیکی شهر اسلامی است که در آن مسجد جامع به عنوان مرکز تلقی می شد. ب) فضای بازنمایی یا فضای زیسته در سه حیطه قابل بررسی است: 1 تمایز میان مسلمانان و غیرمسلمانان که خود را به صورت فاصله فیزیکی و فاصله اجتماعی نشان می داد. 2 تفکیک جنسی و یا ”محرمیت“ که از طریق معماری سنتی و کالبد محله ها اعمال و سبب شکل گیری فضاهای عمومی و خصوصی می شد. 3 تمرکززدایی از شهر و استقلال محله ها که هم از طریق معماری و هم به کمک فتیان و پهلوانان حفظ می گردید. ج) عمل فضایی درون شهر که در شبکه ها، معابر، بازار، مساجد و تکایا و عمل فضایی بیرون شهر که در قهوه خانه ها، گورستان ها، مکان های مقدس و فضایِ باز خارج از شهر صورت می گرفت.