فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۳٬۳۲۸ مورد.
منبع:
فرهنگ مردم ایران زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
203-206
حوزههای تخصصی:
فرهنگ موسیقایی مجالس زنانه تهران: مطالعه ی موردی روضه خوانی و مداحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر متمرکز بر درک جایگاه و کارکرد موسیقی در مجالس مذهبی زنانه شهر تهران است. همگام با تحلیل موسیقایی و ارائه دسته بندی این مجالس با محوریت موسیقی (آوازی یا آواز به همراه ساز) تلاش شده است تا نقش کلیدی موسیقی در این جلسات و شکل گیری آن ها بررسی شود. پس از بررسی مناطق گوناگون شهر تهران، محله سنگلج به علت داشتن بافت فرهنگی و طبقاتی متنوع و همچنین تحولات فرهنگی-اجتماعی منطقه در سال های اخیر به عنوان میدان پژوهش انتخاب شد. در این پژوهش از روش مردم نگاری از طریق مشاهده مشارکتی استفاده شد و با شرکت در جلسات و مصاحبه با افراد شرکت کننده، روش تحقیق کیفی به شکل مطالعه موردی به عنوان ابزاری برای فهم موضوع در بازه زمانی مشخص چهارده ماه به کار رفت. به این ترتیب که در تمامی مراسم های مبتنی بر تقویم شیعی (اعم از سور و سوگ) مشاهده مشارکتی انجام شده است. در بخش پیشینه تاریخی از روش مطالعه کتابخانه ای و بررسی اسناد، سفرنامه ها و روزنامه خاطرات استفاده کردیم. به منظور بررسی و تحلیل موسیقایی، قطعات خوانده شده در این مراسم، آوانگاری و دسته بندی شدند. همچنین برمبنای تحلیل داده ها، طبقه بندی هیئت های زنانه با توجه به موسیقی صورت گرفت. به علت ملاحظات مذهبی و سنتی مبنی بر ممنوعیت خواندن زنان در جامعه ایران، مناسک و آیین های زنانه به دور از رسانه، دوربین و ضبط و پخش عمومی برگزار می شود. با وجود چند پژوهش انجام شده درمورد مجالس مذهبی زنانه، پژوهش حاضر با درنظرگرفتن موسیقی به عنوان بخش اصلی این مراسم، از زاویه ای جدید به این مجالس می پردازد.
تغییرات جمعیتی و افزایش تجرد طولانی مدت در کشورهای آسیای شرقی 2050– 2010(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱۷ و ۱۱۸
۲۶۷-۲۴۱
حوزههای تخصصی:
ازدواج در شرق آسیا، نهادی اساسی برای تولید مثل و بقای اجتماعی تلقی می شود. تا دهه های۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، ازدواج در بیشتر کشورهای شرق آسیا، امری زود هنگام و همگانی بود. اما در دهه های اخیر، این الگو به تدریج به سمت ازدواج های دیرهنگام و با تعداد کمتر در حرکت است. در این مقاله هدف ما بررسی پیامدهای بلندمدت الگوهای جهانی ازدواج حاصل از تغییرات جمعیتی در بازار ازدواج و پیش بینی روندهای تجرد درازمدت (در سنین۴۵ تا ۴۹ سال) در چهار جامعه شرق آسیا (چین، کره جنوبی، تایوان و ژاپن) می باشد. از همین رو، در این مقاله ابتدا مؤلفه هایی برای توصیف هنجارهای همتایابی در ازدواج، بر اساس سن و سطح تحصیلات و با استفاده از داده های جمعیتی مورد ارزیابی قرار می گیرد. سپس، سناریوهای خلاف واقع ایجاد می کنیم که در آنها هنجارهای امروزی را بر ساختارهای جمعیتی آینده این جوامع اعمال می کنیم. همچنین سناریوهایی براساس هنجارهای تطبیق متقارن جنسیتی برای بررسی چگونگی تکامل جمعیت هایی که هرگز در سنین 45 تا 49 ازدواج نکرده اند، ارایه می شود. یافته ها نشان می دهد که در این جوامع در دهه های آتی، تجرد طولانی مدت نسبت به سال 2010 افزایش چشمگیری خواهد داشت. این افزایش تجرد از دگرگونی های جمعیت شناختی آتی در ازدواج ناشی می شود که اثرات هنجارهای همتایابی متداول را شدت می بخشند. این افزایش تجرد در تایوان و کره جنوبی بیشتر است و داده های اخیر این کشورها، تمایل ضعیفی را به ازدواج در این کشورها نشان می دهند. نتایج بیانگر این است اگر هنجارهای غالب در هر یک از این جوامع تداوم پیدا کنند، عمومیت ازدواج در دهه های آتی به شدت کاهش خواهد یافت، حتی اگر هنجارها از لحاظ جنسیتی متقارن تر شوند. میزان هم باشی(زندگی مشترک بدون ازدواج) و فرزندآوری در آینده مشخص خواهد کرد که چگونه ازدواج بر روندهای باروری، رشد جمعیت، سالخوردگی و تولید مثل اجتماعی تاثیر خواهند گذاشت.
برآورد جمعیت دشت سیستان و شهرسوخته در عصر مفرغ بر پایه مطالعات جوامع روستایی امروزین بخش شیب آب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱۷ و ۱۱۸
۱۲۱-۹۷
حوزههای تخصصی:
دشت سیستان در عصر مفرغ کانون شکل گیری اجتماعات و محوطه های باستانی بوده و شهرسوخته استقرار مرکزی آن است. نظر به اینکه تخمین جمعیت جوامع باستانی یکی از مهمترین و چالش برانگیزترین موضوعات در پژوهش های باستان شناسی می باشد، در این مقاله سعی شده تا با انجام مطالعات میدانی با رهیافت قوم باستان شناسی و روش توصیفی- تحلیلی، ارتباطی بین مدل های جمعیت پذیری استقرارهای امروزی منطقه سیستان در حوزه شیب آب در شهرسوخته ایجاد شود و مدلی نوین برای برآورد تراکم جمعیت در هکتار برای این منطقه در دوران باستان ارائه گردد. از این رو اندازه و مقدار جمعیت 41 روستا از 154روستای حوزه جنوبی دشت سیستان مورد مطالعه قرارگرفتند. نتایج مطالعات نشان داد که تراکم جمعیتی در هر هکتار از مناطق مسکونی این منطقه در حدود20 نفر می باشد. براین اساس، احتمالا شهرسوخته در دوره I (دوره شکل گیری) دارای وسعت 30 هکتار با جمعیتی در حدود600 نفر بوده است. در دوره II و III (سال های 2800 تا 2200 پیش از میلاد: دوره شکوفایی و شهرنشینی)، وسعت محوطه به حدود 100 هکتار رسیده و جمعیتی در حدود 2000 نفر را در خود جای می داده است. در نهایت در دوره IV (دوره افول) با وسعت20 هکتار، جمعیتی در حدود400 نفر را دارا بوده است.
فرزند آوری و افزایش جمعیت از منظر آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱۷ و ۱۱۸
۲۰۰-۱۸۵
حوزههای تخصصی:
فرزند آوری و افزایش رشد جمعیت یکی از مقوله های مهمی است که مورد تأکید عالمان ربانی و متخصصان جمعیت قرارگرفته است و آن را یکی از ضروری ترین و مهمترین مولفه های قدرت جمهوری اسلامی به حساب می آورند. قرآن کریم نیز به این امر مهم در آیات متعددی اشاره و آن را تأیید کرده است. روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی است که در نظر دارد از منظر قرآن کریم فرزندآوری را تحلیل نماید. هدف از پژوهش تبیین اهمیت فرزندآوری به ویژه در عصر حاضر و اثبات ممدوح بودن فرزندآوری در همه زمان ها را دارد. از نتایج پژوهش حاضر این است که 24 آیه قرآن در 6 دسته موضوعی به صورت مستقیم و غیر مستقیم به فرزندآوری و ممدوح بودن آن در همه برهه های زمان اشاره کرده است. نگارنده بر این باور است که فرزندآوری همواره ممدوح و هیچ موقع مذموم نبوده و نخواهد بود.
رختو و لافو: تهیه رخت و رختخواب نوزادان در سیرجان
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
151-174
حوزههای تخصصی:
تحلیل جایگاه درخت کنار در فرهنگ، ادبیات و باورهای عامیانه فارس با تکیه بر شهرستان جهرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
123 - 148
حوزههای تخصصی:
در ایران درخت کنار، بیشتر در مناطق جنوب می روید و ریشه هایی سخت و زمین گیر و تنه ای استوار دارد. برگ آن ارزش اقتصادی دارد و میوه آن نیز خوراکی است. در فارس، کنار را درختی مقدس می دانند و معمولاً این درخت را در جوار امامزادگان، آتشکده ها، قبرستان ها و سایر اماکن مذهبی و دینی می توان مشاهده کرد. حضور درازدامن این درخت در اساطیر و ادیان، نقوش مختلفی را به آن در فرهنگ عامه داده و منجر به برخی باورها چون: تقدّس، جاودانگی، تناوری، بقا و دیرسالی، ریشه داری، باروری و زایش و نماد بلندی مرتبه شده که به ادبیات عامیانه نیز راه یافته است. در رسوم عامه نیز درخت و اجزای آن در مراسم تولد، سوگواری و اعیاد مذهبی مثل آیین شب برات، حضوری گسترده دارند. در فرهنگ عامه از درختان کنار به عنوان تعیین مرز و نشانگر نیز استفاده می شد و واژه کُنار در پهلوی به معنای مرز بوده و مرزبان، کنارنگ خوانده می شده است. در فرهنگ شفاهی شهرستان جهرم، درختان کنار کهنسال دارای نامند که علاوه بر جنبه تعیین مرز می توان با باور به انسان پنداری و تقدّس این درخت مرتبط دانست. این مقاله با بررسی میدانی و کتابخانه ای به روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی جایگاه و اهمیت این درخت در فرهنگ، باورها و ادبیات عامیانه مردم فارس با تکیه بر مردم جهرم پرداخته و ضمن بیان نمونه های مختلف، آن ها را تحلیل و تشریح کرده است.
بررسی انسان شناختی هنر صنعت چاریقچی آلین مشکین شهر مطالعه موردی؛ مستندنگاری تجارب استاد تاپدیق علی احمدی
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
43-59
حوزههای تخصصی:
واکاوی علل و عوامل سیاست جابه جایی کردها در دوره شاه عباس اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جغرافیای سرزمینی متعلق به کردها در دوران صفویه شامل نواحی غرب و شمال غربی ایران و قسمت هایی از شرق قلمرو دولت عثمانی بوده است. دولت صفویه در مواجهه با کردها سیاست های خاصی را از برخوردهای صلح آمیز گرفته تا سرکوب یا استفاده از آنها در سیاست داخلی و خارجی خود اتخاذ کرد. جابه جایی ایلات کرد در عهد شاه عباس صفوی، متأثر از شرایطی چند است که این ایلات در آن قرار داشتند. یکی از علل خارجی مؤثر، مجاورت جغرافیای زیست ایلات کرد با مرزهای دولت عثمانی بود که موجب می شد هم به عنوان رعایای ایران تحت فشار دولت عثمانی باشند و هم به عنوان دستاویزی برای حمله به قلمرو شاه عباس مورد استفاده قرار گیرند یا به وسیله دولت عثمانی برای شورش علیه دولت مرکزی تحریک شوند. از دیگر علل خارجی محرک شاه عباس در کوچاندن ایلات کرد به شرق ایران، تهاجمات ازبکان به خراسان بود. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، عوامل درونی و بیرونی جابه جایی کردها در عصر شاه عباس اول را تبیین نمود. یافته های این پژوهش نشان داد که جابه جایی ایلات کرد علل چندگانه داشت که سیاست تخلیه غرب ایران جهت مهار دولت عثمانی، انتقال کردها برای مقابله با اقوام مهاجم به شرق و شمال شرق ایران، جلوگیری از تراکم ایلات کرد در غرب ایران، ترمیم کمبود جمعیت در دیگر نقاط قلمرو صفوی و احیای کشاورزی و اقتصاد مرزهای شرقی ایران از جمله این علل است.
تحلیل سلسله مراتب نظام شهری استان آذربایجان غربی بر مبنای عامل جمعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱۷ و ۱۱۸
۱۴۲-۱۲۳
حوزههای تخصصی:
عدم توجه به سلسله مراتب نظام شهری و نحوه پراکنش مراکز و کانون های شهری در پهنه سرزمین از یک سو و رشد شتابان جمعیت شهری از سوی دیگر، به گسیختگی و عدم انسجام در ساختار فضایی منجر خواهد شد. در چنین شرایطی بسیاری از سیاست های توسعه در سطح ملی و منطقه ای کارآمدی خود را از دست داده و نتایج مورد انتظار را به همراه نخواهند داشت. هدف این مقاله تحلیل و بررسی سلسله مراتب نظام شهری استان آذربایجان غربی بر مبنای عامل جمعیت است. روش تحقیق به صورت تحلیل محتوا و آماری می باشد. اطلاعات مورد نیاز به صورت اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده و ضمن پردازش و طبقه بندی داده ها به بررسی سلسله مراتب نظام شهری استان آذربایجان غریی با مدل های مختلف مثل؛ مدل حد اختلاف طبقه ای، مدل رتبه- اندازه و شاخص های نخست شهری پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شهر ارومیه به دلیل مرکزیت سیاسی، اداری و مالی به عنوان نخست شهر برتر در نظام شهری استان قرار دارد و نقش شهرهای میانی و کوچک در سیستم شهری استان بسیار کم است. در مجموع هنوز سلسله مراتب شهری در نظام شهری استان با مدل رتبه اندازه و شاخص های نخست شهری متعادل فاصله دارد. لذا با ارائه خدمات و تقویت شهرهای کوچک و میانی در استان آذربایجان غربی، می توان باعث توزیع بهینه جمعیت و خدمات شهری در سطح استان گردید.
پوشاک و آرایه های رخت و رخسار عروس در دهه چهل خور بیابانک
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
141-149
حوزههای تخصصی:
پردازش و درک پارادایمی از انسان ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
189 - 225
حوزههای تخصصی:
شهرستان ممسنی، زیستگاه انسانِ ممسنی است. این انسان از بدو مهاجرت به قلمرو جغرافیایی شولستان و تغییر نام قلمرو اخیر به ممسنی به کنش گری در بستر ساختار ایلی عشیره ای پرداخته است. از این حیث، انسانِ ممسنی و فضای زیست ایشان به طور متقابل به یکدیگر قوام بخشیده اند. هرگونه شناخت علمی از انسان، نیازمند استفاده از چارچوب پارادایمی معینی است. تحلیل و پردازش انسانِ ممسنی سوای از این امر نیست و نیازمند پارادایم خاصی است. از این رو هدف از پژوهش حاضر پردازش و درک پارادایمی انسان ساکن در فضای جغرافیایی ممسنی است. بنیان پژوهش کنونی بر این سؤال استوار است که پردازش و درک پاردایمی از انسان ممسنی چگونه بوده و چه نتایجی به همراه دارد؟ برای این منظور نویسندگان ضمن بررسی و تجزیه و تحلیل این انسان از منظرهای گوناگون تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی، روانشناختی، اقتصادی، سیاسی و ژئوپلیتیک با اتکا بر پارادایم های اثباتی، تفسیری، انتقادی و پست مدرن به تبیین پارادایمی از این انسان پرداخته است. پژوهش حاضر از ماهیتی بنیادی برخوردار است و داده کاوی به صورت توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات مبتنی بر داده های کتابخانه ای و یافته های میدانی (مصاحبه و مشاهده) است. نتایج تحقیق نشان داد چنین پارادایم های شناختی در پردازش انسانِ ممسنی و نیل ایشان به کیش شخصیت تأثیرگذار هستند.
تحلیل متن های آستانه ای در شاهنامه های مصور دوره شاه عباس اول با رویکرد تولید اجتماعی هنر (نمونه موردی شاهنامه 490)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
281 - 297
حوزههای تخصصی:
متن های آستانه ای به مثابه صفحات بدرقه اند که مخاطب برای ورود به متن اصلی با آن ها مواجه می شود. در میان متن های مصور موجود در دوره های مختلف، شاهنامه نگاری از جایگاه ویژه ای برخوردار است. صفحات آستانه ی شاهنامه های مصور تا پیش از دوران شاه عباس اول به دو موضوع رزم و بزم پادشاهان، تمثال فردوسی و شعرای غزنه محدود شده اند؛ در حالی که در آستانه های بیشتر شاهنامه های مصور دوره شاه عباس اول مانند شاهنامه 490، تصاویری از به تخت نشستن سلیمان و بلقیس مشاهده می شود. بنابراین پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به تفاوت و جایگزینی این پیرامتن ها با دیگر متن های آستانه ای در شاهنامه های موجود است. از آنجا که هدف پژوهش، خوانش متن های آستانه ای در شاهنامه های دوره ی شاه عباس با تکیه بر شاهنامه 490 و تبیین نقش شرایط اجتماعی و فرهنگی در این تحول است، برای دستیابی به اهداف مورد نظر بر اساس نظریه تولید اجتماعی هنر می توان متن های موجود را تحلیل کرد. لذا شیوه گردآوری مطالب کتابخانه ای و به روش توصیفی- تحلیلی است. در تحلیل تصاویر بر اساس دیدگاه جانت ولف می توان به این نتیجه رسید که اغلب صفحات بدرقه تا پیش از دوران شاه عباس اول، آشکارا به سفارش دهنده اختصاص داشته است. درحالی که تغییر این پیرامتن از پادشاه دوران به سلیمان نبی، بیانگر آن است که در این دوران هدف بر آن بوده که به طور ضمنی شاه عباس را در قالب سلیمان معرفی کنند. به بیان دیگر نگارگران با جایگزینی شاهان در حال به تخت نشستن، با تصاویری به صورت پادشاه- پیامبر سعی بر این همانی با او و مشروعیت بخشی به حکومت مذکور را داشته اند.
فیلم مستند و عدالت زیست محیطی: تحلیل مستندهای مرتبط با بحران آب در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
121 - 150
حوزههای تخصصی:
در جهان بصری امروز، فیلم های مستند می توانند جنبه هایی از زیست انسان، تلقی اجتماع و نگرش تمدن بشری را درباره آن آشکار کنند. هر چارچوبی موضوعات زیست محیطی را به شیوه ای روایت و چارچوب بندی می کند. همچنین هر چارچوبی تأثیرهای متفاوتی بر رفتارهای مسئولانه در موضوع محیط زیست دارد و می تواند نشانه ای از نگرش اجتماعی یا رسانه ای به موضوع باشد. این پژوهش به کمک نظریه و روش تحلیل چارچوب، به تحلیل 22 فیلم مستند دهه های 1380 و 1390 می پردازد تا به این سؤال پاسخ دهد که مستندهای بحران آب در ایران چگونه این موضوع را در چارچوب عدالت زیست محیطی قرار می دهند و این چارچوب را به چه نحو و با چه جزئیاتی ارائه می کنند. این تحلیل نشان می دهد چارچوب عدالت زیست محیطی در این فیلم ها فراوانی چندانی ندارد. در آن دسته از فیلم هایی که موضوع را در چارچوب عدالت زیست محیطی ارائه می کنند، محور «نابرابری در علل اجتماعی شرایط زیست محیطی» مبتنی بر دلایل طبیعی و مقصردانستن محیط زیست به مثابه امری خودبنیاد، مستقل، قدرتمند و خارج از اختیار انسان بدون اشاره به دلایل انسان ساز خشکسالی است. این چارچوب در ضلع «نابرابری در تبعات شرایط زیست محیطی»، تقسیم نابرابر منافع توسعه یا تغییرات اقلیمی را با نشان دادن جزئیات زیست مردم محلی و با مقایسه وضعیت پیش و پس از لحظه فاجعه در زندگی آنان نشان می دهند. در اینجا محیط زیست «منبع استفاده» مردم است که به نحو نابرابر نقصان یافته است و مردم آسیب دیده مردمی ناتوان و منفعل اند. محور «نابرابری در عواقب سیاست ها و مدیریت های زیست محیطی» غایب است و مشکلات و تنازع اجتماعی بر سر سیاست های جبرانی محیط زیستی در چارچوب ارائه مستندها جایی ندارد. چارچوب کلی مستندها در تعریف «ما و دیگری» اغلب براساس تقسیمی جغرافیایی در درون یک واحد ملی بنا شده است.
بررسی و تحلیل قالیچه های طرح محرابی بلوچ از منظر انسان شناسی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
229 - 335
حوزههای تخصصی:
قالیچه ها، یکی از مهم ترین مؤلفه های هویتی و فرهنگی قوم بلوچ و از برجسته ترین ساحت های مستعد مطالعه و واجد بررسی و تحلیل در منظومه انسان شناسی و رویکرد انسان شناسی هنر می باشد. در این میان، معرفی قالیچه های محرابی(جانمازی، سجاده ای) ایشان به عنوان هویت هنری و مصداق های تصویری از نظام بافندگی و هم چنین شناخت و رسیدن به فهم و درک معنای فرهنگی طرح ها و نقش های قالیچه ها از منظر و دیدگاه آفریننده این نقوش و ارتباط آن ها با مؤلفه هایی چون فرهنگ، اساطیر، عقاید و باورها، آداب و رسوم که مقصد و منظور انسان شناسی هنر است، هدف این پژوهش است. چه این که محتوای قالیچه های بلوچ در سایه و با تکیه بر درک، اندیشه و باور بافندگان آن ها معنا و مفهوم می یابد. بر این مبنا پرسش اصلی این است که قالیچه های محرابی بلوچ از دیدگاه انسان شناسی هنر، دارای چه ویژگی ها و شاخص هایی هستند و چگونه می توان از گذار این دیدگاه و زمینه-های فرهنگی به فهم معنایی و زیبایی نقوش این قالیچه ها پی برد؟ برخی از یافته های پژوهش چنین است. این قالیچه ها در ساحت کارکردشناختی دارای ظرفیت کاربردی، نمادین و تزئینی است. در بُعد معناشناختی، بازنمایی نقوش با شیوه غیر شمایلی(البته بر مبنای ارجاع به گذشته و مصداق بیرونی) صورت گرفته و مفاهیم و نقوشی هم چون محراب(دروازه و درگاه بهشت)، درخت زندگی[مقدس](نماد جاودانگی و معاد) و طاووس، بر کیفیت هرچه بیش تر این بُعد، افزوده است. در وجه زیباشناختی نیز، بافنده با بهره گیری از سبک هندسی(انتزاعی و تجریدی) و آفرینش نقوش انتزاعی و تجریدی با رنگ های گرم، تند و تیره، تشخص و هویتی خاص به فضای قالیچه ها بخشیده است. این پژوهش از نوع کیفی و بنیادین و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است.
پوشاک سنتی زنان عشایر شاهسون دشت مغان
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
15-42
حوزههای تخصصی:
معرفی کتاب: قوم شناسی بلوچ
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
179-179
حوزههای تخصصی:
سوژه تراجنس به مثابه سوژه زبان و میل: تحلیل انسان شناختی از برساختِ اجتماعی جنسیت به مثابه اجراگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تلاش دارد نحوه برساختِ فرهنگی-اجتماعیِ جنسیت و تحقق ناپذیریِ امر جنسیتی را بواسطه نظریاتِ ژک لکان و جودیت باتلر با تمرکز بر سوژه تراجنس بررسی کند. ابتدا از طریق برهم کنشی نظم هایِ سه گانه لکان (تخیلی، نمادین و واقع) به چگونگی شکل گیریِ سوژه تراجنس بواسطه شکاف میانِ هویت تخیلی (منِ آرمانی) و هویت نمادین (آرمانِ من) پرداخته می شود. سپس به فرایندِ گذار جنسی از طریق عمل جراحی تطبیق جنسیت به منظور راهی برای به رسمیت شناسیِ میلِ سوژه توسط دیگری/دیگری بزرگ اشاره می شود. لکان تفاوت جنسی را ورای اندام های جنسی و مبتنی بر دال های زبانی بعنوان ایده آل های هنجارین و باتلر آن را به مثابه ساختارهایِ گفتمانی می داند که بطور زمان مند بدن ها را شکل داده و در قالب اجراگری بیان می شود. روش تحقیق این مقاله، کیفی است و داده ها بوسیله مصاحبه گردآوری و در قالب روایت پژوهی از طریق مفاهیم نظری تحلیل شده است. میدان تحقیق، شهر تهران و مشارکت کنندگان، هفت نفر از افراد تراجنس است که بصورت هدف مند با روش گلوله برفی انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهد ناممکن بودگیِ تحقق جنسیت به مثابه مدلول، جنسیت را تنها از طریق دالِ بدنی و در قالب اجراگری ارائه می دهد. تلاشِ سوژه در نظم نمادین (عمل جراحی تطبیق جنسیت) برای همسویی با جنسیت تخیلی (آنچه سوژه از خودِ جنسیتی در ذهن دارد) در برخورد با امر واقع، شکافی پُرناشدنی است؛ که تمرکزِ تفاوت/هویت جنسیتی بر محوریت دال/بدن در نظم نمادین موجب می شود تا فقدانِ جنسیت از طریق اجراگری در قالب فانتزی همزمان سوژه را ساخت و تخریب کند. در نتیجه، جنسیت بیش از آنکه امری درون ماندگار باشد، امری زبان شناختی و اجراگرایانه است.
واکاوی علل تغییر الگوی سنی ازدواج روستاییان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰ و ۷۱
148 - 171
حوزههای تخصصی:
تغییر الگوی سنی ازدواج و بالارفتن آن، به همراه پیامدهایی که در سطوح سه گانه فردی، خانوادگی و اجتماعی دارد، به یکی از مسائل مهم اجتماعی در دهه های اخیر تبدیل شده است. این پژوهش که از نوع کاربردی و از نظر روش، پیمایشی و از نظر نوع، توصیفی است، به بررسی عوامل مؤثر در تغییر الگوهای حاکم بر سن ازدواج روستادیان در شهرستان ایلام پرداخته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه زنان و مردان واقع در گروه سنی 18-40 سال روستاهای شهرستان ایلام بود. حجم نمونه به تعداد 375 نفر از طریق جدول مورگان انتخاب شد. در این پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بهره گرفته شد. برای گردآوری اطلاعات نیز از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید که روایی آن از طریق اعتبار محتوا و پایایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده گردید. شاخص های آماری توصیفی مورد استفاده، عبارت بودند از: جداول فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد (جهت عینی ترشدن نتایج به دست آمده). به منظور تأیید یا عدم تأیید فرضیه های پژوهش نیز از روش همبستگی پیرسون استفاده شد.یافته های پژوهش نشان داد که مؤلفه های سطح انتظارات افراد، ازدواج هراسی به واسطه وجود ناهنجاری های اجتماعی، قدرت تصمیم گیری در خانواده، مدرنیته و مادی گرایی، دسترسی به فضاهای همسرگزینی، ادامه تحصیل و وضعیت روانی در تحولات سنی ازدواج جوانان تأثیر دارند. یافته های استخراج شده همچنین حاکی از آن است که بالارفتن سن ازدواج و گرایش به زندگی مجردی و رویگردانی از امر ازدواج به صورت یک معضل و آسیب اجتماعی، روند فزاینده ای در جامعه دارد که ضرورت دارد برنامه ریزان و مسئولان به این مهم توجه نمایند.
پاسداشت محسن میهن دوست افسانه پژوه (یادداشتی به بهانه یک عمر قصه پژوهی)
منبع:
فرهنگ مردم ایران پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
193-194
حوزههای تخصصی: