فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۸۴۷ مورد.
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۰
383 - 420
با توجه به تداوم مسأله خودکشی زنان در ایلام در سال های گذشته، مقاله حاضر درصدد است به متغیر ورود به دانشگاه و نقش آن در کاهش تمایل خودکشی دختران ایلامی بپردازد. از رهیافت های نظری فشار اجتماعی، توسعه انسانی و جنسیتی و بازاندیشی هویتی برای تدوین فرضیه ها استفاده بعمل آمده است. پژوهش حاضر پیمایش است، جامعه آماری این پژوهش را دختران دانشجوی ایلامی تشکیل می دهند و حجم نمونه باتوجه به جامعه نامحدود، براساس فرمول کوکران 384 نفر محاسبه شده است. گردآوری داه ها در به دلیل شرایط کرونایی در بازه زمانی نیمسال دوم سال 1399 از طریق پرسشنامه آنلاین انجام شده و داده ها با استفاده از نرم افزارهای س پی اس اس و لیزرل تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که ورود به دانشگاه از طریق افزایش دسترسی به فرصت های برابر و شاخص های توسعه انسانی؛ کاهش فشار اجتماعی و بازاندیشی دختران در هویت جنسیتی خود بر کاهش افکار خودکشی دختران ایلامی تاثیر گذاشته است. باتوجه به یافته ها پیوند دانشگاه (بویژه رشته های مرتبط) و جامعه بویژه با زنانِ در معرض آسیب، استفاده از دانشگاه به عنوان اتاق فکر برای تدوین دستورالعمل و یا کاربست اجتماعی- فرهنگی مداخلات کاهش خودکشی و افزایش توانمندی زنان و دختران توسط سازمان های متولی و بازیگران طرح های پیشگیری از خودکشی از جمله پیشنهادات پژوهش برای کاهش مساله خودکشی در ایران است.
روش شناسی پارادایمیک مقالات اثباتی فقر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
فقر یکی از مسائلی است که ابعاد گوناگون زندگی انسان را متأثر می سازد و برآمده از علل و عوامل بسیاری از حوزه های گوناگون است و برای مبارزه با آن به نظریه ای علمی و کارآمد نیاز است. یکی از موانع مبارزه با فقر در ایران فقدان نظریه ای بومی است که بسیاری از صاحب نظران معتقدند به دلیل غیرعلمی بودن و ناکارآمدی پژوهش های جامعه شناختی در ایران است. ما بر این باوریم که یکی از علل اصلی این غیرعلمی بودن، به معنای پارادایمیک نبودن یا فقدان انسجام پارادایمی این پژوهش هاست. یکی از راه های برطرف کردن این مسئله، نقد روش شناختی یا روش شناسی پارادایمیک پژوهش های انجام شده است تا این کاستی ها را آشکار سازد و به مرور در پژوهش های اجتماعی کاهش یابند و پژوهش ها بیشتر به چهارچوب های پارادایمی پارادایم مرجع خود نزدیک شوند و به دستاوردهای علمی تر و کارآمدتری دست یابند. بر همین اساس، در این پژوهش به دلیل اینکه اغلب مقالات جامعه شناختی درباریه فقر ذیل پارادایم اثبات گرایی انجام شده اند، به کمک لوازم روش شناختی پارادایم اثبات گرایی به روش شناسی پارادایمیک این پژوهش ها پرداختیم و کوشیدیم اثبات کنیم این پژوهش ها دست کم فاقد یکی از ویژگی های بنیادین پژوهش اثباتی هستند که بر این اساس، نقدهای بنیادین پارادایمیک به این پژوهش ها عبارت اند از: ۱. نتایج ازپیش معلوم و فقدان معرفت افزایی؛ ۲. فقدان پیش بینی و پیشنهاد و کنترل؛ ۳. فقدان سنجش بی طرفی ارزشی؛ ۴. بی توجهی به ملزومات نظریه بار بودن مفاهیم.
رفتارهای پرخطر پیامد عضویت در شبکه های مجازی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز گنبد کاووس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
149 - 169
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه عضویت در شبکه های اجتماعی مجازی و وقوع رفتارهای پرخطر انجام یافته است. روش پژوهش پیمایشی با طرح تحقیق مقطعی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه پیام نور مرکز گنبدکاووس به تعداد 2000 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران یک نمونه 313 نفری از آن با استفاده از نمونه گیری طبقه ای نسبتی و تصادفی انتخاب شده است. ابزار تحقیق شامل سه پرسشنامه: اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه شبکه های اجتماعی مجازی و پرسشنامه استاندارد رفتارهای پرخطر می باشد. کار تجزیه و تحلیل و پردازش داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS انجام شده است. یافته ها نشان دادند: بین استفاده از شبکه اجتماعی مجازی و وقوع رفتار پرخطر(انحراف جنسی و خودکشی) با توجه به مقدار معنی داری (0. 20 برای انحراف جنسی و 0. 62 برای خودکشی) رابطه ای وجود ندارد (مقادیر کمتر یا مساوی 0. 05). اما در دو رفتار پرخطر خشونت و مصرف مواد مخدر این رابطه معنادار بوده است. به طوری که مقدار معنی داری در هر دو رفتار 0. 000 شده است. با توجه به مقدار ضریب همبستگی شدت این دو رفتار پرخطر متوسط رو به پایین می باشد (برای متغیر خشونت مقدار ضریب 0. 39 و برای متغیر مصرف مواد مخدر، مقدار ضریب 0. 24 می باشد). هم چنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که نوع و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی توان پیش بینی وقوع رفتارهای پرخطر را دارند
بازنمایی مسائل اجتماعی جنگ ایران و عراق در نمایشنامه های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
جنگ تحمیلی عراق و دفاع یکپارچیه مردم ایران از سرزمین و اعتقاداتشان، از مهم ترین رخدادها در تاریخ معاصر ایران است که ابعاد اجتماعی پیچیده و چندوجهی دارد. یکی از بسترهای بازتاب دهندیه روندِ تحول صورت بندی های گفتمانی این رخداد، متون نمایشی است. در این پژوهش که برپاییه الگوی تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف انجام گرفته است، شخصیت های محوری نمایشنامه های وقت وصال (حسین جعفری)، چکّه؛ صدای دریا (محمدمهدی رسولی)، کانال کمیل (سیدحسین فدایی حسین) و 31/6/77 (علیرضا نادری)، با هدف دستیابی به مؤلفه های بنیادینِ گفتمانی و نحویه تعامل با وجوه اجتماعی مسئلیه جنگ، تجزیه وتحلیل شدند. این نمایشنامه ها، در فاصلیه زمانی سال های 1359 تا 1384 منتشر و توسط گروه های شاخص اجرا شده و همچنین منتخب جشنواره های معتبر داخلی بوده اند. یافته های این پژوهش، آشکارکنندیه سه گفتمان محوری درزمینیه نحویه بازنمایی رزمندگان و پیامدهای مربوط به آن است: گفتمان جنگ و ایدئولوژی انقلابی، گفتمان دفاع مقدس و گفتمان پسا/ضدجنگ. در بطن گفتمان نخست، تصویری خودتجویزگرانه از رزمندگان در تبیین رویکرد انقلاب اسلامی، تاریخ تشیّع و دفاع از سرزمین و همسو با گفتمان حاکم عرضه می شود. در مرحلیه دوم و پس از تداوم و گسترشِ محدودیه فرهنگی جنگ، این رویکرد، به گونه ای خودبیان گری معرفت شناختی و الوهی بدل می شود و جلوه های دینی و عرفانی در آن پررنگ تر می گردد، اما پس از پایان جنگ و بروز تغییرات وسیع اجتماعی، نگاهی انتقادی شکل می گیرد که در برزخ حفظ ارزش ها و یا مقابله با مصادره به مطلوب گفتمانِ دفاع مقدس معلق است و درنهایت جایش را به رویکردی نقادانه و پرسشگرانه می دهد که از طریق آنتروپی گفتمان حاکم، شکلی متفاوت را با دانشِ زمینه ای رویداد جنگ عرضه می کند.
کرونا و داغ ننگ: روایت بهبودیافتگان بیماری از تجربه طرد اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
367 - 398
شیوع ویروس کووید 19، توأم با پیامدهایی چون تمایزگذاری و فاصله اجتماعی در میان افراد جامعه بوده و فجایع روحی-روانی بسیاری را برای جامعه به میراث گذاشته که تا سال ها شاهد اثرات ناخوشایند آن بر جسم و روان افراد خواهیم بود. هدف از پژوهش حاضر، روایت بهبودیافتگان مبتلا به بیماری کرونا از تجربه ی طرد اجتماعی است. این پژوهش با بهره مندی از افکار و آراء گافمن و تعداد دیگری از نظریه پردازان حوزه ی جامعه شناسی، داده های خود را به میانجی رویکرد کیفی و استفاده از روش تحلیل روایتِ مضمونی و انجام مصاحبه با 16 نفر (11 مرد و 5 زن) از بهبودیافتگان بیماری به دست آورده است. نمونه ها به صورت هدف مند انتخاب شده اند. یافته های به دست آمده از تجزیه و تحلیل مفاهیم، نشان دهنده ی 11 تِم اصلی شامل: اختلالات روحی-روانی، گسست روابط اجتماعی، فروکاست منزلت اجتماعیِ افراد، دگردیسی میدان دین و گزاره های دینی، تضعیف اعتماد اجتماعی، کاهش ارزش های اخلاقی-انسانی، شکل گیری هویت پنهان، بیکارشدن، رونق بازارِ دلالیِ کالاهای بهداشتی، ترس از روایت بیماری، تبعیض در دریافت خدمات درمانی؛ 22 مفهوم محوری و 59 مقوله ی عُمده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تجربه ی طرد اجتماعی از جانب بیماران مبتلا به ویروس کووید 19، با پیامدهای مخربی چون از دست دادن پایگاه اجتماعی، انزواطلبی، اخراج از حلقه های گروهی و تشدید ترس و اضطراب درونی و در نهایت، رشد تنش و التهاب اجتماعی در سطح گسترده را به همراه دارد. از طرفی نیز وضعیت پیش آمده سبب سوءاستفاده برخی سودجویان و دامن زدن به بحران موجود به میانجی احتکار کالاهای بهداشتی-درمانی و متعاقباً گران فروشیِ این اجناس می شود. در نهایت یافته ها حاکی از نوعی خشونت نمادین در قبال مبتلاشدگان به کرونا و واپس زدن آنها از حلقه های گروهی و اجتماعی است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر بهبود عملکرد راهنمایان گردشگری (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
411 - 451
عملکرد حرفه ای راهنمایان، عامل کلیدی موفقیت تجربیه گردشگری است؛ لذا، بهبود عملکرد راهنمایان، یکی از دغدغه های سازمان های گردشگری محسوب می گردد که آنها می توانند با شناسایی عوامل مؤثر بر بهبود عملکرد، توجه ویژه ای به آن عوامل مبذول نموده و در نتیجه عملکرد راهنمایان گردشگری را ارتقا دهند. پژوهش پیش رو، با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر بهبود عملکرد راهنمایان گردشگری شهر تهران انجام پذیرفت. نوع پژوهش حاضر براساس هدف، کاربردی بوده و ماهیت توصیفی دارد. با توجه به نوع داده های گردآوری شده و دیدگاه استقرایی-قیاسی مورداستفاده، رویکرد پژوهش، ترکیبی (کیفی-کمی) محسوب می گردد. جامعیه آماری، شامل خبرگان در حوزیه راهنمایی گردشگری در انجمن صنفی راهنمایان تور شهر تهران می گردد که 15 نفر خبره شناسایی و با توجه به تعداد کم آنها به صورت سرشماری برگزیده شده اند. با استفاده از ادبیات پژوهش و نظرات خبرگان، 15 عامل مؤثر بر بهبود عملکرد راهنمایان گردشگری شناسایی شدند. عوامل شناسایی شده، در قالب پرسش نامیه سلسله مراتبی تدوین گردیدند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، تکنیک سلسله مراتبی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهند که عوامل سازمانی به مثابیه مهم ترین عوامل اصلی، آموزش به عنوان مهم ترین عامل سازمانی، رضایت شغلی به منزلیه مهم ترین عامل فردی و عوامل قانونی به عنوان مهم ترین عوامل محیطی مؤثر بر بهبود عملکرد راهنمایان گردشگری شهر تهران تلقی گردیدند. در پی شناسایی عوامل براساس دیدگاهی یکپارچه و با اولویت بندی انجام شده، عوامل دارای اهمیت و اولویت بیشتری آشکار شدند که برای بهبود عملکرد راهنمایان، مورد توجه ویژه ای قرار خواهند گرفت.
تحلیل جامعه شناختی عوامل مؤثر بر کاهش همکاری علمی در بین اعضای هیئت علمی دانشکده های علوم اجتماعی (مطالعه موردی دانشگاه های تهران، تربیت مدرس، علامه طباطبایی، شهیدبهشتی، تربیت معلم، الزهرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
91 - 119
سؤال اساسی این طرح عبارت است از:چه عواملی بر کاهش همکاری علمی اساتید علوم اجتماعی تأثیر دارند؟ هدف اصلی پژوهش نیز، توصیف و تبیین میزان همکاری علمی در بین اساتید علوم اجتماعی در دانشگاه هایمورد نظر است.برای رسیدن به هدف پژوهش، از چهارچوب نظری استفاده شده است؛ که شامل مبانی توصیفی – تبیینی همکاری علمی، نظریه بن داوید و مرتن است. فرضیات پژوهش نیز بر مبنای پرسش آغازین، اهداف پژوهش و مبانی نظری مشتمل بر 3 فرضیه علی و همبستگی است.
روش پژوهش «کمی- پیمایشی» است؛ و از تکنیک پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 101 نفر از اساتید علوم اجتماعی شش دانشگاه مورد نظر است که به شیوه نمونه گیری احتمالی طبقه بندی انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری مختلفی نظیر رگرسیون، همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر بهره گرفته شده است. آزمون فرضیه های تحقیق نشان می دهند که اخلاق گروه علمی، میزان ارتباطات و تعاملات علمی و متغیرهای زمینه ای مورد نظر (جنس، سن، مرتبه علمی، وضعیت تأهل و...) بر همکاری علمی تأثیر معناداری دارند. علاوه بر این، یافته ها نشان می دهند که همبستگی مثبت و معنی داری میان اخلاق گروه علمی و میزان ارتباطات و تعاملات وجود دارد. بر اساس تحلیل داده ها می توان استنتاج کرد که ضعف اخلاق گروه علمی و ضعف تعاملات و ارتباطات باعث شده است همکاری علمی در بین اساتید علوم اجتماعی شش دانشگاه مورد نظر پایین باشد. علاوه بر این میزان تولیدات علمی و پژوهشی اساتید مورد مطالعه بسیار کم است.
بررسی برخی عوامل مؤثر بر نشاط اجتماعی دانشجویان (مورد مطالعه: دانشجویان پیام نور استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۰
163 - 192
یکی از نیازهای مهم افراد جامعه و به ویژه دانشجویان، نشاط اجتماعی است. نشاط اجتماعی، مجموعه ای از شرایط فردی و اجتماعی است که باعث نگرش های مثبت افراد نسبت به محیطی می شود که آن ها را فراگرفته است. این پژوهش با هدف "بررسی برخی عوامل موثر بر نشاط اجتماعی دانشجویان" با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. حجم نمونه تعداد 400 نفر تعیین گردید و نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه استفاده شد. میانگین نشاط اجتماعی دانشجویان 31/2 بوده است. یافته های تحلیل دو متغیری نشان داد بین متغیرهای احساس امنیت، سلامت اجتماعی، احساس بی عدالتی، سرمایه اجتماعی، احساس محرومیت نسبی، میزان استفاده از فضای مجازی، احساس بیگانگی اجتماعی، پایبندی دینی با نشاط اجتماعی دانشجویان رابطه معنی دار وجود دارد. اما بین سن و نشاط اجتماعی دانشجویان رابطه معنی داری وجود نداشته است. همچنین نشاط اجتماعی دانشجویان برحسب جنس و وضعیت تأهل دانشجویان تفاوت معنی داری وجود داشته است. یافته های تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد بجز متغیرهای احساس محرومیت نسبی، وضعیت تأهل، احساس امنیت، سرمایه اجتماعی و میزان استفاده از فضای مجازی سایر متغیرهای مستقل از معادله رگرسیون خارج شدند. این متغیرها توانسته اند 28 درصد واریانس متغیر وابسته نشاط اجتماعی دانشجویان را تبیین کنند.
اعتیاد، طرد اجتماعی و کارتن خوابی در شهر تهران؛ پژوهشی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
کارتن خوابی پدیده ای است که سابقه زیادی در کشور ما ندارد و در چند سال اخیر توجه عمومی را به خود جلب کرده است. این مطالعه با روش تحقیق کیفی و با استفاده از رویکرد "مسیر بی خانمانی" به جستجوی علل و ریشه های کارتن خوابی در شهر تهران پرداخته است. داده های این تحقیق از مصاحبه های عمیق با سی و دو کارتن خواب مرد شهر تهران بدست آمده و با استفاده از روش تئوری مبنایی مراحل کار تدوین و نتایج تحلیل شده اند. نتایج نشان می دهد سه مساله مهم اعتیاد به مواد مخدر، ناتوانیهای جسمی و روانی و عدم تطابق با محیط پس از مهاجرت از عوامل تسهیل کننده ورود افراد به مسیر بی خانمانی هستند.
نقش سرمایه اجتماعی در مدیریت بحران؛ مطالعه موردی سیل استان لرستان در سال ۱۳۹۸(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
219 - 236
هدف این پژوهش بررسی نقش مولفه های سرمایه اجتماعی در بحران و تاثیر آنها بر کیفیت مدیریت بحران است. روش تحقیق کیفی و با استفاده از مصاحبه (گروه های کانونی) انجام شده است. برای تحقق اهداف، پنج گروه کانونی براساس ویژگی های افراد سیل زده (جنسیت، سن، محل سکونت، شغل و آسیب پذیری) تشکیل شد و با روش کیفی و براساس رهیافت کمترساخت یافته و سپس متمرکز(قیف)، مصاحبه ها انجام شد. بستر مطالعاتی تحقیق، بحران سیل سال ۱۳۹۸ در استان لرستان و جامعه مورد بررسی سیل زدگان این استان است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که وضعیت سرمایه اجتماعی پیش از سیل همچون وضعیت اقتصادی مطلوب نبود و مشکلات معیشتی متعددی وجود داشت. با بروز بحران عواملی مانند بی اعتمادی، مشارکت اجتماعی ضعیف، پیوندهای اجتماعی کم رمق، روحیه داوطلبی پایین، کم توجهی به ظرفیت های رسانه ای در بحران از سوی نهادهای امدادی و نبود تصمیم گیری موثر و کارآمد باعث تضعیف سرمایه اجتماعی شد و تاثیر بدی بر کیفیت مدیریت بحران داشت. در این تحقیق مدیریت بحران با رویکرد بحران پذیر مدنظر است که در آن بحران فرصتی برای توسعه درنظر گرفته می شود. با توجه به یافته های تحقیق، وضعیت مولفه اعتماد بیش از سایر مولفه ها نامطلوب است که اثرات محسوس و نامحسوسی بر میزان اثربخشی مدیریت بحران می گذارد.
روند معناسازی در تقابل تهیدستان شهری و دولت: مطالعه شهر تهران 1358-1345(مقاله علمی وزارت علوم)
تهیدستان شهری از ابتدای قرن بیستم تا کنون در تغییر چهره شهر تهران موثر بوده اند. با این وجود بررسی ابعاد و کیفیت تاثیر گذاری این گروه با دشواری روبه رو است. کنش تهیدستان شهری جز در مواقعی خاص کنشی سازماندهی شده نیست و یا تهیدستان از طریق رسانه ها، مطالبات خود را به عنوان یک کل واحد با هویت مشخص به گوش جامعه نمی رسانند. نادیده ماندن کنش این گروه اجتماعی این را برای طرح یکی از پرسش های بنیادی این مقاله فراهم می سازد: تهیدستان شهری گروهی فعال اند یا منفعل و واکنش محور؟ هدف این مقاله تبیین فعال بودن کنش تهیدستان شهری با استفاده از صورت بندی رابطه این گروه و دولت بر مبنای کشمکشی گفتمانی است. هم چنین تلاش کردیم تا نشان دهیم چرا تحلیل گفتمان می تواند روشی مناسب برای تحلیل جنبش تهیدستان شهری باشد. با توضیح تقابل تهیدستان شهری و دولت کوشیده ایم تا به جای توضیح کنش این گروه بر مبنای ضرورتی صرفا اقتصادی، آن را از جنبه سیاسی-فرهنگی نیز تحلیل کنیم. برای نشان دادن رابطه دولت و تهیدستان شهری از آرای لوفبور، برای تحلیل استراتژی های فعالانه کنش تهیدستان شهری از نظریه تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه (رویکردی غیر ذات گرا) و برای ارائه تاریخی مختصر از شیوه های کنش تهیدستان در تهران عمدتا از آثار آصف بیات بهره گرفته ایم. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش اسنادی تاریخی است. این پژوهش محدود به شهر تهران و بازه زمانی 1358-1345 است. علت انتخاب این بازه، تاثیر انقلاب بر تقابل میان دولت و تهیدستان و تحلیل آن بر مبنایی گفتمانی است.
کمک های رسمی توسعه و آموزش و شاخص امید به زندگی: مطالعه موردی کشورهای منطقه مدیترانه شرقی (EMRO)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۰
123 - 162
وضعیت سلامت و امید به زندگی در افراد یک جامعه معیاری از توجه آن کشور به تهیه کالاها و خدمات بهداشتی و درمانی می باشد. دولت ها با صرف هزینه در این زمینه ها می توانند در بهبود امید به زندگی موثر باشند. علیرغم اهمیت این موضوع در توسعه کشورها، برخی از آن ها به دلیل کمبود منابع مالی و سرمایه ای و یا پایین بودن کیفیت سرمایه گذاری در بخش های بهداشتی و خدماتی نیازمند کمک سازمان های بین المللی از جمله سازمان ملل متحد (UNDP) می باشند. سازمان ملل متحد با توجه به اهداف توسعه هزاره با ارائه کمک های رسمی توسعه به کشورهای مختلف، گام های موثری در این زمینه برداشته است. با توجه به اهمیت این موضوع، در این پژوهش به بررسی تاثیر کمک های رسمی توسعه سرانه و آموزش بر امید به زندگی در کشورهای منتخب منطقه مدیترانه شرقی (EMRO) طی دوره ی زمانی 2019-2000 ، با استفاده از تخمین زن های حداقل مربعات معمولی کاملا اصلاح شده (FMOLS) و حداقل مربعات معمولی پویا (DOLS) پرداخته می شود. نتایج به دست آمده بیانگر این است که کمک های رسمی توسعه سرانه، آموزش، مخارج بهداشتی و تولید ناخالص داخلی تاثیر مثبت و معناداری بر شاخص امید به زندگی در کشورهای مورد بررسی داشته اند. همچنین یافته-های تحقیق حاکی از تاثیر منفی و معنادار میزان مرگ و میر مادران بر امید به زندگی در این کشورها می باشد.
پدیدارشناسی تجربه سالخوردگان قبل و بعد ورود به سرای سالمندان (مورد مطالعه: خانه های سالمندان شهرستان شمیرانات استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
197 - 238
پژوهش حاضر با استفاده از روش پدیدارشناسی به بررسی تجربه افراد سالخوره در قبل و بعد از ورود به سرای سالمندان می پردازد. مبانی نظری نشان می دهد که نظریه های مرتبط با سالمندان در سه سطح خرد، میانه و کلان تقسیم می شوند که در این مطالعه، نظریه های رشد روانی اجتماعی، خرده فرهنگ و وابستگی ساختاری و برای چارچوب مفهومی پژوهش نظریه سیستم های بوم شناسی مورد بررسی قرار گرفت. مصاحبه ها از نوع نیمه ساختاریافته و تجزیه و تحلیل داده ها با مدل کلایزی صورت گرفته. جامعه هدف پژوهش شامل سالخوردگان ساکن در سراهای سالمندان شهرستان شمیرانات استان تهران می باشد. از مصاحبه با شرکت کنندگان، تعداد 2 مضمون اصلی (شرایط زمینه ای و تجربه زیسته)، 7 مضمون فرعی (تنش های روحی-روانی، مشکلات جسمی، نبود انتخاب شخصی برای ورود به سالمندسرا، روزمره گی، نداشتن استقلال، نداشتن احساس راحتی با هم خانه ها و احساس مراقبت بیشتر نسبت به قبل ورود) و 21 زیرمضمون یافت شده که در بخش یافته ها آمده است. نتایج نشان می دهد که سالخوردگان از کیفیت زندگی لازم برخوردار نیستند و این موضوع جنبه ذهنی و عینی دارد. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﺿﺮوری اﺳﺖ ﮐﻪ با اتخاذ برنامه های مناسب شرایط برای بهبود وضعیت ساکنان مهیا شود و خانواده ها و سازمان های حمایتی نیز از ﻋﻮارض و ﻋﻮاﻗﺐ ﻧﺎﺷﯽ از تجربیات زیسته سالمندان آﮔﺎه باشند و اقدامات لازم در جهت حمایت و امنیت اجتماعی آنان صورت گیرد.
بررسی جامعه شناختی سهم مولفه های سرمایه اجتماعی در تبیین رفتارهای مخاطره آمیز (مورد مطالعه: جوانان 34-15 شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
75 - 101
پژوهش حاضر با هدف بررسی سهم مولفه های سرمایه اجتماعی در تبیین رفتارهای پرخطر در بین جوانان صورت گرفته است. روش تحقیق پیمایش و جامعه آماری کلیه افراد واقع در سنین 34-15 سال شهر تبریز به تعداد 579694 نفر است. از این تعداد، 630 نفر با استفاده از فرمول آماری کوکران و شیوه خوشه ای چندمرحله ای به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای SPSS 22 و Smart-PLS استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که همبستگی معکوس و معنی داری بین تمامی مولفه های سرمایه اجتماعی شامل حمایت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، آگاهی اجتماعی، انسجام اجتماعی و اعتماد اجتماعی با بروز رفتارهای پرخطر در سطح معناداری کمتر از 01/0 وجود دارد. نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری پژوهش نیز نشان داد که متغیرهای حاضر در مدل مسیر توانسته اند 6/17 درصد از تغییرات متغیر وابسته رفتارهای مخاطره آمیز را تبیین نمایند
بررسی تاثیر خانواده، دوستان و محله بر مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران سال اول زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴
130-150
مطالعه حاضر تلاش دارد تا با اتکاء به تئوریهای کنترل اجتماعی، یادگیری و بوم شناسی انسانی به بررسی تاثیر آسیب زایی محله، کنترل خانوادگی، انسجام خانوادگی، حساسیت خانواده به مصرف مواد مخدر توسط فرزندان، و تاثیر داشتن دوستان کجرو بر مصرف مواد مخدر بپردازد. جامعه آماری این مطالعه نوجوانان و جوانان 15 تا 29 مراکز شهرستان های استان مرکزی و حجم نمونه 4000 بوده، اطلاعات با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شده است و با استفاده از نرم افزار لیزرل تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که تاثیر دوستان کجرو و دارای تجربه مصرف مواد مخدر بیش از سایر عوامل بوده است. متغیر انسجام فقط بطور مستقیم تاثیر گذار بوده و تاثیر آسیب زایی محله عمدتاً از طریق دوستان و تاثیر مستقیم آن اندک بوده است.
بررسی شرایط آنومیک و مشارکت اجتماعی جوانان در دو جامعه ایران و تاجیکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱
141 - 165
متن حاضر درصدد بررسی شرایط آنومیک و مشارکت اجتماعی جواناندر دو کشور ایران و تاجیکستان بوده است. از این منظر، پس از بسط فضای مفهومی موضوع، از رویکردهای نظری آنومی اجتماعی امیل دورکیم، تئوری بی سازمانی اجتماعی رابرت مرتن و تئوری احساس از خود بیگانگی ملوین سیمن برای تبیین موضوع استفاده شده است. با کاربرد روش پیمایش و با استفاده از تکنیک پرسشنامه بر روی 768 نفر از جوانان 20 29 ساله که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از دو شهر تهران و دوشنبه انتخاب شده بودند، اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شد. برای به دست آوردن اعتبار شاخص ها از اعتبار محتوایی صوری،برای به دست آوردن روایی شاخص ها از ضریب آلفای کرونباخ با دامنیه صفر تا یک استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد علاوه بر اینکه بین مشارکت اجتماعی جوانان در دو جامعیه ایران و تاجیکستان تفاوت معناداری مشاهده شده است، متغیرهای احساس نابهنجاری اجتماعی، احساس بیگانگی اجتماعی سیاسی و احساس از خودبیگانگی رابطیه معناداری را با مشارکت اجتماعی جوانان نشان دادند و در مجموع 69درصد از واریانس مشارکت اجتماعی جوانان را در دو جامعیه ایران و تاجیکستان تبیین کردند.
عوامل اجتماعی مؤثر بر تداوم عدم سوء مصرف مواد مخدر در بین جوانان معتاد به مواد مخدر صنعتی و سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱
167 - 190
پژوهش حاضر سعی دارد عوامل اجتماعی مؤثر بر ترک اعتیاد را بررسی کند. بیشتر پژوهش های انجام شده در زمینیه اعتیاد بر عوامل مؤثر بر اعتیاد تأکید داشته اند و کمتر پژوهشگری این پدیده را از منظر عوامل مؤثر بر ترک اعتیاد بررسی کرده است و اگر هم پژوهشی انجام شده، بر عوامل روانی و فیزیولوژیکی تأکید داشته است و پژوهشی که صرفاً بر عوامل اجتماعی مؤثر بر ترک اعتیاد یا به عبارت بهتر بر کنترل قطع سوء مصرف پرداخته باشد، انجام نگرفته است. بر همین اساس بر آن شدیم تا در این پژوهش از منظر خاص عوامل اجتماعی به مسئلیه ترک اعتیاد نگاه کنیم و نقش عوامل اجتماعی مثل خانواده، انجمن NA، دوستان، منزلت شغلی، پایگاه اجتماعی، همچنین اعتقاد به هنجارها و اصول اخلاقی و همچنین تعلیمات دینی و مذهبی را در این مسئله بررسی کنیم.
برخلاف رویکردهایی که اعتیاد و ترک اعتیاد را بیشتر ناشی از عوامل فردی و فیزیولوژیکی می دانند، پژوهش حاضر موفقیت در ترک اعتیاد را بیشتر ناشی از عوامل اجتماعی می داند. برای تحلیل این موضوع نیز از تئوری کنترل اجتماعی بهره برده ایم. با استفاده از این تئوری می توان گفت که با بیشتر شدن کنترل اجتماعی در مورد افراد، موفقیت در قطع سوء مصرف بیشتر می شود.
روش مورد استفاده در این پژوهش برای بررسی میزان صحت فرضیه های مذکور، روش پیمایشی است. جامعیه آماری تحقیق را اعضای جوان انجمن NA شهرستان میانه تشکیل می دهند. جمع آوری داده ها نیز از طریق پرسشنامه و در قالب طیف لیکرت انجام گرفته است.
نتایج حاصل از بررسی روابط میان این متغیرها، به طور خلاصه، این است که متغیر تعهد بیشترین تأثیر مستقیم و غیر مستقیم را و متغیر مشغولیت کمترین تأثیر غیر مستقیم را بر ترک اعتیاد داشت. به عبارت بهتر، نتایج این پژوهش نشان می دهد افرادی که از تعهد بالایی برخوردارند، موفقیت بیشتری را در قطع مصرف و تداوم در ترک از خود نشان می دهند.
کنترل اجتماعی در تداوم ترک معتادانی که هر دو مواد مخدر صنعتی و سنتی را مصرف می کردند، نسبت به کسانی که فقط مواد سنتی مصرف می کردند، تأثیر بیشتری داشته است.
بررسی عوامل اجتماعی و روان شناختی مؤثر بر گرایش به خودکشی: نمونه موردی زنان 16 تا 40 ساله شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲
209 - 233
خودکشی پدیده ای چند بعدی و فرایندی است که از ناراحتی، تمایلات به خودکشی، خودکشی نافرجام تا خودکشی کامل را شامل می شود. اکثر پژوهش های پیشین، با اتکای بر متغیرهای جامعه شناختی یا روان شناختیِ صرف با تکیه بر آمارهای رسمی و داده های سری های زمانی، تنها خودکشی کامل را مورد توجه قرار داده و گرایش به خودکشی را نادیده گرفته اند. از این رو، مقاله حاضر با در نظر گرفتن هر دو دسته متغیرهای جامعه شناختی و روان شناختی، و با روش پیمایشی مقطعی به بررسی میزان گرایش به خودکشی زنان 16- 40 ساله ساکن شهر یاسوج پرداخته است. بر اساس نتایج پژوهش مجردها نسبت به متأهل ها، جوانان نسبت به میان سالان، و بیکاران و دانشجویان نسبت به شاغلان و خانه داران گرایش بیشتری به خودکشی داشته اند. همبستگی متغیرهای دینداری و افسردگی با گرایش به خودکشی، به ترتیب، منفی و مثبت بوده است. مهم ترین متغیر تأثیر گذار بر گرایش به خودکشی افسردگی و تأثیر دینداری بر گرایش به خودکشی بیشتر غیر مستقیم بوده است. در نهایت دو متغیر افسردگی و مجرد بودن توانسته اند بیش از نیمی از واریانس (53 درصد) گرایش به خودکشی پاسخ گویان را تبیین کنند.
کاوش فرایند اجرای ارزیابی تاثیر اجتماعی با رویکرد مبتنی بر نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
143 - 163
ارزیابی تاثیر اجتماعی یکی از حوزه های جدید و بین رشته ای در جامعه شناسی شهری و از ابزارهای راهبردی مهم در جهت دست یابی به کیفیت زندگی و توسعه پایدار است. هدف این پژوهش شناسایی کیفی فرایند اجرای ارزیابی تاثیر اجتماعی در ایران به ویژه پروژه های شهری، بررسی چالش ها و مشکلات پیش روی محققان در اجرای آن و شناسایی عوامل مداخله گر و راهبردی و نیز پیامدهای حاصل از اجرای این فرایند بود. به منظور نیل به این هدف رویکرد پژوهش کیفی و روش نظریه زمینه ای به کار گرفته شد.شرکت کنندگان در این پژوهش 22 نفر از متخصصان و مجریان ارزیابی تاثیر اجتماعی، کارشناسان و ناظران بودند که با پرسشنامه نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس سه روش کدگذاری مورد استفاده در نظریه زمینه ای شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها حاکی از 22 مقوله کلی است که در مدل پارادایمی شامل شرایط علی (نگاه فن سالارانه، ضعف مشارکت اجتماعی، ضعف اعتماد اجتماعی و امور مالی و پرداخت)، پدیده محوری (اجرای فرایند ارزیابی تاثیر اجتماعی)، شرایط مداخله گر (ضعف حکمروایی شهری، مشکلات نهادینه شده پژوهش های اجتماعی)، زمینه (ضعف نهادهای میانجی، نظارت بر اتا، تفکر بین رشته ای)، راهبردها (شایستگی مجریان، گسترش دامنه اتا، قوانین الزام آور) و پیامدها (مثبت: توسعه زمینه علمی اتا، افزایش مطالبه گری اجتماع، ارتقای جایگاه شغلی جامعه شناسان؛ منفی: دولتی شدن اتا، تقلیل اتا به پژوهش های مرسوم، عدم استفاده از کاربست؛ بلند مدت: شهروند فعال، کیفیت زندگی و توسعه پایدار) نشان داده شده است. نتایج این پژوهش می تواند در راستای بهبود فرایند اجرای ارزیابی تاثیر اجتماعی و برطرف شدن نقایص آن مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه ویژگی های شخصیتی، احساسات عاطفی و ابراز رضایت از همسر در زنان شوهر معتاد و زنان شوهر سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های شخصیتی، احساسات عاطفی و روابط با همسر در زنان همسر معتاد و زنان همسر سالم است. این پژوهش به روش مقطعی (علی مقایسه ای) بین دو گروه زنان همسر معتاد و زنان هسر سالم انجام شد. در کل 400 نفر از زنان (200 زن همسر معتاد و 200 زن همسر سالم) مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد احساسات منفی از قبیل بدگمانی و بی اعتمادی، حقارت و ناتوانی، خجالت و شرمندگی، ترس و نگرانی، عدم امنیت، ناامیدی و پرخاشگری زنان همسر معتاد نسبت به زنان همسر سالم بیشتر است. زنان همسر معتاد از پایداری هیجانی و وظیفه شناسی کمتری نسبت به زنان همسر سالم برخوردارند، همچنین زنان همسر معتاد از حضور همسر در منزل، حمایت عاطفی، حمایت اقتصادی و رضایت جنسی از همسر ابراز رضایت کمتری داشتند.