فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۰۶۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
طی دهه های گذشته استان همدان رشد شهری گسترده ای را تجربه کرده است که منجر به پیدایش و افزایش حاشیه ها در اطراف این شهر شده است. در این مقاله با استفاده از پیمایش های میدانی محقق در نواحی حاشیه شهر همدان در تابستان سال 1384 و پاییز 1387، داده های طرح توانمندسازی حاشیه نشینان، یافته های گزارش ارزیابی اجتماعی در طرح توسعه محلی، و نیز یافته های مطالعه جرائم زنان و جوانان در شهر همدان در سال 1389 سیمای حاشیه نشینی در شهر همدان مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته و در نهایت برخی توصیه های سیاستی جهت اداره بهتر حاشیه ها بر مبنای یافته های فوق ارائه شده است.
مقایسه هویت ملی و مذهبی در افراد معتاد به اینترنت و غیرمعتاد
حوزههای تخصصی:
از آنجاکه عصر ارتباطات واژه ای مناسب برای دوران کنونی است، وسایل ارتباط جمعی مخصوصاً اینترنت و انحرافات ناشی از آن (نظیر اعتیاد به اینترنت) می تواند بر ارزشها ، باورها و در مجموع بر هویت ما تاثیر گذاشته یا با آنها رابطه داشته باشد. همچنین، مجاورت طولانی با فضای مجازی می تواند به فرهنگ پذیری یک طرفه و تاثیرپذیری افراطی از هنجارها و ارزشها انجامیده و تعلقات ملی و سنتی کاربران را تحت تاثیر قرار دهد.
پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی بر روی 250 نفر از کاربران دانشجوی دانشگاههای شهر اصفهان به مقایسه هویت ملی و مذهبی و خرده مقیاسهای این دو مقوله در افراد معتاد به اینترنت و غیر معتاد و همچنین به رابطه میان اعتیاد به اینترنت و هویت مذهبی و ملی و تجزیه و تحلیل آنها با استفاده از نرم افزار SPSS پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که استفاده زیاد از اینترنت و محیط های مجازی و اعتیاد به آن می تواند با نقایصی در برخی جنبه های هویت ملی و مذهبی مرتبط باشد.
نوجوانی و بی مبالاتی جنسی
حوزههای تخصصی:
تأثیر رسانه های جمعی در وقوع و گسترش نزاع های فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نزاع های فردی همانند بسیاری از جرایم دیگر معلول عوامل گوناگونی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر محتوای رسانه های جمعی بر وقوع و گسترش نزاع های فردی و به عبارت دیگر تعیین سهم رسانه های ارتباط جمعی در میان سایر عوامل اجتماعی اثرگذار (مانند خانواده، وضعیت اقتصادی- اجتماعی، محل و محیط زندگی) بر وقوع و گسترش نزاع های فردی است. روش: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایش بر روی 210 نفر از مراجعه کنندگان به کلانتری ابوذر (فلاح) مورد بررسی قرار گرفت. روش گردآوری اطلاعات میدانی و ابزار آن پرسش نامه محقق ساخته است. برای سنجش روایی پرسش نامه، از روش منطقی و برای سنجش پایایی آن از روش آلفای کرونباخ، استفاده شد. آلفای کل برابر با 89/0 بوده است. یافته ها: ضریب همبستگی پیرسون با اطمینان 99/. نشان داد که سطح معناداری متغیر «رسانه های جمعی» با مقدار آماره ضریب آزمون تی برابر 714/. و سطح معناداری 000/. معنادار بوده و ضریب بتای متغیر یادشده 412/. است. نتایج: پژوهش حاضر با تأکید بر همبستگی عوامل مؤثر با نزاع های فردی مشخص کرد که «رسانه های جمعی» به عنوان متغیر مستقل بر وقوع نزاع های فردی تا اندازه زیادی تأثیرگذار بوده است. این به این معناست که رسانه های جمعی بر مخاطبان هم تأثیرات مثبت (تولید و پخش برنامه هایی برای آگاهی مردم از پیامدهای منفی نزاع های فردی، دعوت از کارشناسان، ارائه گزارش های علمی و پخش فیلم های مستند از صحنه های نزاع های فردی) و هم تأثیرات منفی (ازطریق ذی حق جلوه دادن جوانان و نوجوانان و الگوسازی ازطریق رسانه ها) دارد.
تحلیل جامعه شناختی درک و تصوّر کنشگران اجتماعی نسبت به جرایم زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به روش کیفی انجام شده و تلاش می کند تحلیلی جامعه شناختی از درک و تصور کنشگران اجتماعی از جرایم زنان ارائه دهد. بی تردید جرایم زنان ابعاد پیچیده ای دارد که در بسترهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه ریشه دارد و با شناخت و فهم این ریشه ها می توان به دلایل زنان در ارتکاب جرم پی برد و زوایای پنهان آن را آشکار کرد.
یافته های این تحقیق براساس مصاحبه های عمیق کیفی با 51 زن و مرد تهرانی به دست آمده و سعی دارد تصوّر کنشگران اجتماعی و نوع قضاوت آنها را دربارة جرایم زنان دریابد. از دید کنشگران اجتماعی، جرایم زنان با عواملی چون فقر، نیاز مالی، اوضاع نامساعد زندگی، نارضایتی از همسر، استیلای مردانه قابل تبیین است. انجام این گونه تحقیقات زمینه ای را فراهم می سازد تا فاصلة میان واقعیت اجتماعی جرایم زنان و ذهنیت اجتماعی شناسایی شود. ذهنیت اجتماعی درباب جرایم زنان برحسب جنسیت می تواند تصاویر متفاوتی ارائه کند. باتوجه به کیفی بودن تحقیق، نویسندگان به هیچ وجه قصد تعمیم یافته های تحقیق را در سطح کلان ندارند، هرچند یافته های این پژوهش با بسیاری از تحقیقات کیفی و کمی و نیز نظریات مختلف جامعه شناسی و جرم شناسی مطابقت دارد.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر گرایش به ""قتل به خاطر شرف"" در دشت آزادگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر مسئله ""قتل به خاطر شرف"" را در خوزستان از منظر جامعه شناختی مورد بررسی قرار داده است. با وجود اهمیت موضوع مذکور، تاکنون تحقیق تجربی شایسته ای در ایران در این خصوص صورت نگرفته است. این تحقیق با رویکردی نو به مسئله ""قتل به خاطر شرف"" پرداخته است و زمینه نظری آن عبارت است از: نظریه های مربوط به جامعه سنتی و مدرن (دیدگاه نوسازی) با محوریت نظریات ردفیلد و دورکیم. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار آن پرسش نامه با گویه ها و پرسش های محقق ساخته است. جمعیت آماری این تحقیق را، افراد 64 18 ساله مناطق شهری و روستایی شهرستان دشت آزادگان تشکیل می دهد. نمونه گیری به صورت خوشه ای و احتمالی انجام شده است. سؤال اساسی تحقیق این است که کدام عوامل اجتماعی در گرایش افراد به ""قتل به خاطر شرف"" مؤثرند؟ تحقیق بر این فرض استوار است که تعلق به جامعه قبیله ای با گرایش به قتل به خاطر شرف رابطه دارد که این فرضیه بر اساس یافته های تحقیق تأیید شد.
نقش رسانه در بزهکاری کودکان و نوجوانان (مقایسه دو گروه مددجویان کانون اصلاح و تربیت و شهروندان غیرکانونی 13-18 ساله شهر شیراز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تعامل گسترده انسان با کار باعث شده تا افراد در هر مکان و موقعیتی که باشند درجه ای از فشارهای عصبی یا فشار را در محیط کار احساس می کنند و این واقعیت امری معمولی و انکارناپذیر در تمام سازمان های مدرن امروزی است. این پژوهش با هدف بررسی آسیب شناختی پیامدهای دوری محل کار از خانه بر فرد و خانواده مورد مطالعه کارخانه سهامی ذوب آهن اصفهان (کارکنانی که در داخل و خارج از استان اصفهان مشغول به کار هستند) در سال 1393 انجام شده است. روش این بررسی پیمایشی بوده و داده هایی جمع اوری شده به کمک پرسشنامه محقق ساخته در میان افراد توزیع و جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل 250 نفر از کارکنان ذوب آهن بوده که در سه شهر همدان، زرند کرمان و یزد کار می کنند، اما ساکن شهر اصفهان هستند. حجم نمونه به کمک جدول مورگان برآورد شد و 150 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها بویژه تحلیل رگرسیون نشان داد که بین مجموعه متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق همبستگی نسبتاً قوی وجود دارد و مقدار ضریب تعیین تعدیل شده برابر با 389/0 است که این مقدار گویای این واقعیت آماری است که 39 درصد از کل میزان پیامدهای دوری محل کار از زندگی وابسته به 6 متغیر مستقل؛ شدت روابط خویشاوندی و خانوادگی، رضایت زناشویی، فرهنگ کار، دلزدگی شغلی، درآمد و رضایت شغلی است.
اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت (SFBT) بر پیشگیری از عود اعتیاد .کاوه قادری بگه جان ،(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت (به عنوان یکی از مداخلات مددکاری اجتماعی کلینیکی و روانشناختی) را بر تاب آوری و پیشگیری از عود مردان وابسته به مواد مخدر شهرستان قروه مورد بررسی قرار داده است. این مطالعه به روش نیمه آزمایشی و به صورت اجرای پیش آزمون- پس آزمون بر روی دو گروه (آزمایش و کنترل) همراه با پیگیری سه ماهه انجام شده است، گروه نمونه دربرگیرنده ۳۰ آزمودنی مرد مبتلابه اعتیاد در شهر قروه بود که به صورت قضاوتی و با داشتن ملاک های لازم از بین مراجعه کنندگان به کلینیک ترک اعتیاد انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون و ابزار آزمایشگاهی تست تشخیص سریع استفاده شد. پس از انجام پیش آزمون برای دو گروه آزمایش و کنترل، مداخله درمان راه حل مدار طی 7 جلسه (یک و نیم ساعته) بر روی گروه آزمایش اجرا شد. درنهایت، در پس آزمون پرسشنامه تاب آوری برای دو گروه و تست تشخیص سریع استفاده شد و متعاقب آن، در فاصله سه ماه، آزمون پیگیری به عمل آمد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات گروه آزمایش در تاب آوری افزایش یافته است و میزان عود در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کمتر بوده است. نتیجه این که درمان راه حل مدار کوتاه مدت به عنوان یکی از مداخلات مددکاری اجتماعی و روانشناختی از قابلیت عملی خوبی در افزایش تاب آوری و کاهش عود افراد وابسته به مواد مخدر برخوردار است.
تحلیل جامعه شناختی عوامل اثرگذار بر رفتارهای وندالیستی (مطالعه موردی: در کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وندالیسم بیماری مدرن و نوظهوری است که تا نیم قرن اخیر به مثابه معضلی اجتماعی مطرح نبوده است. این پدیده به مفهوم داشتن نوعی روحیه بیمارگونه به کار رفته که مبین تمایل به تخریب آگاهانه، ارادی و خودخواسته اموال، تأسیسات و متعلقات عمومی است. در این مقاله، با ترکیبی از رویکردهای جامعه شناختی و با استفاده از روش پیمایشی به تحلیل مقایسه ای عوامل اجتماعی مؤثر بر بروز رفتارهای وندالیستی بین گروه های وندال و غیروندال در کلانشهر مشهد پرداخته شده است. جامعه آماری با استفاده از فهرستی از وندال ها که از سازمان های متولی (شهرداری مشهد، اتوبوسرانی) اخذ شده و با استفاده از تکنیک پرسشنامه مصاحبه ای برای حجم نمونه 100نفر با استفاده از نمونه گیری قضاوتی و هدفمند، با ضریب آلفای کرونباخ در حدود 74 درصد، به دست آمده است. به کارگیری آماره های توصیفی و آزمون مقایسه ای (T) بین گروه های مورد مطالعه نشان دهنده این است که بیشتر افراد وندال در مناطق پایین شهر زندگی می کنند. همچنین، نتایج حاکی از آن است که از نظر میزان، تعلق شهروندی، نابسامانی خانوادگی و رضایت از خدمات شهری در بین شهروندان وندال و غیروندال تفاوت معناداری وجود دارد. این تفاوت از نظر میزان رفتارهای وندالیستی در بعد گرایش به رفتار با اختلاف میانگین کمی است؛ ولی در بعد شدت رفتار اختلاف میانگین بالاست. بر اساس نتایج رگرسیون، مهم ترین عامل تأثیرگذار در بروز رفتارهای وندالیستی متغیر های مشارکت و تعلق شهروندی است که بیشترین میزان بتا (75/0) را داشته است و بعد از آن، نابسامانی خانوادگی (56/0) و خدمات شهری (55/0)، بیشترین تأثیر را بر روی متغیر وابسته رفتارهای وندالیستی داشته است. یافته های تحلیل مسیر، بیانگر این است که متغیر مشارکت و تعلق شهروندی، نابسامانی خانوادگی و خدمات شهری اثر مستقیم و متغیرهای ناکامی اجتماعی و نابرابری اقتصادی و اجتماعی اثر غیرمستقیم را بر رفتار وندالیستی در بین پاسخگویان جامعه مورد مطالعه داشته است. همچنین، نتایج نشان می دهد که معادله پیش بینی شدت گرایش به رفتارهای وندالیستی می تواند 6/71 درصد از واریانس متغیر وابسته رفتار وندالیستی را تبیین کند. در نهایت، پیشنهادهایی برای این تأثیرگذاری مطرح می شود.
بررسی مقایسه ای عوامل مرتبط با ترس از جرم زنان و مردان؛ مطالعه موردی زنان و مردان ساکن شهر کرج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با روش پیمایش سعی در مقایسه رابطه بی سازمانی اجتماعی با ترس از جرم در بین زنان و مردان 18 ساله به بالای شهر کرج را داشته است. بدین منظور نمونه ای شامل 413 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند. یافته ها حاکی از آن بود که تنها متغیر بی نظمی محله ای بصورت مشترک در مردان و زنان رابطه معناداری با ترس از جرم دارد. از میان سایر متغیرها ترس از جرم در زنان با متغیرهای پیوند محله ای، رضایت از پلیس، سن و نوع مسکن و در مردان با متغیرهای تعلق خاطر به محله، مدت اقامت در محله و ناهمگونی قومیتی دارای رابطه معناداری بود. در نهایت متغیرهای وارد شده به معادله رگرسیون به شیوه گام به گام، توانستند در زنان و مردان به ترتیب 3/18 و 5/17 درصد از واریانس متغیر وابسته تحقیق را تبیین نمایند.
بررسی عوامل مؤثر بر جرایم معافیت های پزشکی در امور وظیفه عمومی و راه های پیشگیری ازآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله و هدف: این تحقیق و بررسی پیرامون جرائم معافیت های پزشکی در امور وظیفه عمومی، علل و عوامل و راه های پیشگیری از آن در سطح فرماندهی انتظامی تهران بزرگ در سال های 85 و86 صورت گرفته است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر جرایم معافیت پزشکی در امور وظیفه عمومی و راه های پیشگیری از چنین جرایمی است.
روش: این پژوهش از نظر نوع کاربردی و از نظر روش پیمایشی است. این تحقیق در محدوده مرکز وظیفه عمومی تهران بزرگ انجام گرفته و جامعه آماری آن نیز از خبرگان , مدیران وظیفه عمومی و پزشکان را تشکیل می دهند که محقق روی آنها شناخت قبلی داشته و حجم نمونه آماری 120 نفر است به صورت تمام شمار مورد بررسی قرار گرفته اند.
نتایج: نتایج این پژوهش نشان میدهد که عوامل آموزشی، قانونی، مالی، ضعف سیستمی و پیشرفت فناوری می تواند در به وجود آوردن جرایم معافیت پزشکی و سوء استفاده باندهای جاعل مؤثر باشد. از طرفی دیگر کیفی کردن رسیدگی، آموزش و برخورد با مجرمین، آگاه سازی مشمولان و خانواده های آنان، دقت و تعامل سازمانی ، معاینه دقیق توسط پزشکان حاذق و کنترل فنی و رفع خلأ های قانونی نیز میتواند در پیشگیری و کاهش جرایم معافیت پزشکی وظیفه عمومی تاثیر داشته باشد.
جایگاه جنسیت در آسیب پذیری ناشی از آثار و پیامدهای زمین لرزه
حوزههای تخصصی:
"ممکن است در بازسازی زمین لرزه در ذهن، مفروض کردن رابطه جنسیت با این مقوله نامربوط به نظر رسد . ""خشونت ناگزیر""(The tyranny of the urgent) می تواند مقوله جنسیت را گونه ای تجمل جلوه دهد، اما هدف و نیت این مقاله آزمودن جایگاه جنسیت در سنجش استعداد آسیب پذیری و تسکین و تخفیف زلزله است. در متن مقاله موارد متعددی از تحلیل جنسیتی ارائه می شود که به آسیب پذیری زنان در برخی حوادث و رخدادها می پردازد. سپس به توصیه های لازم در باب آگاهی جنسیتی(gender-aware) که موجب تخفیف و کاهش آلام می شود پرداخته می شود و بعد درباره مرکزیت جنسیت در فجایع و بلایا از نظر سیاست های تصمیم گیری و روش های اجرایی بحث می شود. در ادامه، به قابلیت بالقوه تبدیل شوندگی (Transformative potential) موجود در بلایای زلزله، در ارزیابی و بازبینی مجدد رابطه جنسیت و بلایا، اشاره خواهد شد.
"
توزیع جغرافیایی مسکن گروه های کم درآمد شهری و رابطه آن با اعتیاد: با تاکید بر شهر بابل "
حوزههای تخصصی:
"این بررسی کوششی در جهت ارزیابی رابطه توزیع جغرافیایی مسکن گروه های کم درآمد و فراوانی اعتیاد در مناطق مختلف شهر بابل است. در این پژوهش، 73 حوزه آماری شهر بابل بر اساس دو شاخص درصد اعتیاد و درصد خانوارهای چهار نفره و بیشتر ساکن در یک اتاق مورد بررسی قرار گرفته و با نرم افزار GIS نقشه های آن ترسیم گردیده است. نویسنده در این مقاله با بررسی درصد خانوارهای چهار نفره و بیشتر ساکن در یک اتاق و تراکم معتادان نشان می دهد که در مناطق جنوب و حاشیه شهر درصد بیشتری از مساکن نامناسب و اعتیاد وجود دارد. همچنین با استفاده از آنالیز رگرسیون و فرضیه HO رابطه مثبت معنادار میان دو متغیر افزایش مسکن نامناسب و فراوانی اعتیاد تایید می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد در مناطقی که درصد خانوارهای چهارنفره و بیشتر ساکن در یک اتاق افزایش می یابد، درصد اعتیاد آن منطقه نیز رو به فزونی می گذارد. به عبارت دیگر، با تراکم جغرافیایی فقر مسکن، میزان اعتیاد، در جنوب و حاشیه شهر بابل افزایش می یابد.
"
گزارش یک مورد سوء استفاده جنسی
حوزههای تخصصی:
"کودکان همواره آسیب پذیرترین اقشار جامعه هستند. به دلائل مختلف از جمله سن و نداشتن مهارت های کافی آنها قادر به حفاظت و حمایت کامل از خود نبوده و نیازمند حمایت بزرگسالان به خصوص والدین خود می باشند. در صورت عدم کفایت و شایستگی والدین بیشترین مسائل و مشکلات از جمله انواع کودک آزاری در خانواده و توسط والدین رخ می دهد که از زور و قدرت بیشتری برخوردار هستند. کودکان اغلب با حقوق خود آشنا نیستند و نمی توانند از خود در برابر انواع بد رفتاریها در خانواده محافظت کنند. کودک آزاری معضل بزرگ اجتماعی است که همه جوامع چه پیشرفته و چه در حال توسعه را در برمی گیرد و آثار کوتاه مدت و بلند مدت متعددی بر کودک وبزرگسال آینده باقی می گذارد که گاه جبران ناپذیر است. بنابراین پیشگیری از بروز انواع کودک آزاری (جسمی، جنسی، غفلت و بی توجهی عاطفی) اصل است و در تدوین تمامی برنامه های پیشگیری از بروز انواع کودک آزاری باید به ابعاد حقوقی، آموزشی، حمایتی آن توجه کرد.
"
حقوق بزه دیدگان و خواسته های آنان از پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اثر ارتکاب جرم ، آسیب های مادی و معنوی گوناگونی متوجه جان ، مال، ناموس، آبرو و روح و روان بزه دیدگان و بستگان آنان می شود. نحوه پاسخ دهی مراجع دولتی به بزه دیدگان می تواند در کاهش آسیب های آنان مؤثر واقع شود. نقش پلیس به عنوان اولین نهادی که بزه دیدگان به آن مراجعه می کنند، در کاهش آسیب ها و خسارات و تأمین نیازها و خواسته های آنان بسیار چشمگیر و قابل توجه است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی وتعبیین نیازها و خواسته های حقوقی بزه دیدگان از پلیس است.
روش: این پژوهش از نظر نوع پژوهش اسنادی است که محقق از منابع کتابخانه ای و مدارک موجود پژوهشی درون سازمانی و برون سازمانی در تدوین آن استفاده کرده است. همچنین از تکنیک تحلیل محتوای برای تحلیل اسناد، شاهد است و مصاحبه استفاده کرده است. جامعه آماری پژوهش را بزه دیدگان جرایم مختلف در کلانتری ها و اداره های پلیس آگاهی و اساتید دانشگاه علوم انتظامی رؤسای کلانتری ها و پاسگاه ها تشکیل می دهند که به صورت تصادفی ساده از بین آنها 62 نفر مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. ابزار گردآوری اطلاعات این پژوهش را مشاهده و مصاحبه تشکیل می دهد.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان میدهد که حق دسترسی سریع و آسان به پلیس، حق دسترسی به پلیس زن برای زنان بزه دیده، خوش رفتاری و مهربانی پلیس با بزه دیدگان، حمایت عاطفی و روانی از آنان و بالاخره کشف جرم، شناسایی و دستگیری متهمان و انجام صحیح و دقیق تحقیقات مقدماتی توسط پلیس، از دیگر حقوق و نیازها و همچنین خواسته های بزه دیدگان از پلیس می باشد، که لازم است از سوی پلیس مورد توجه قرار گیرند و تأمین شوند.
نتایج: نتایج این تحقیق نشان می دهد که مهم ترین خواسته های بزه دیدگان از پلیس عبارت اند از: احترام به بزه دیده، سرعت در رسیدگی به کار بزه دیده، دقت در انجام تحقیقات و تشکیل پرونده ، حمایت از حقوق بزه دیده، حضور سریع تر پلیس در صحنة جرم، سهولت در دسترسی بزه دیده به پلیس، شناسایی و دستگیری متهم و تأمین امنیت بزه دیده .
مباحث نظری/ حقوق بشر و معتادان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
در خصوص افرادی که از نظر اجتماعی رفتار آن ها نابهنجار جلوه می کند یا از دید قانونگذار مجرم تلقی می شوند، ممکن است این تصور در جامعه یا ذهن قانون گذار ایجاد شود که افراد مزبور باید مشمول مقررات محدود کننده سخت تری از نظر حقوق بشری قرار گیرند. ولی باید بر این تصور خط بطلان کشید؛ چون در باب افرادی که در معرض این نوع طرز تلقی قرار دارند، هر چند جامعه از یک طرف حق اعمال اقدامات محدود کننده حقوق آن ها را داشته باشد، ولی از طرف دیگر تکلیف دارد که آن ها را، تا حد امکان، از حقوق بشری محروم نکند. یک دست از این افراد، اشخاصی هستند که جامعه به آن ها برچسب اعتیاد می زند. این برچسب، صرف نظر از محدودیت هایی که قانون گذار تحمیل می کند، با توجه به نگرش منفی جامعه به این افراد، فی نفسه محدود کننده است. و وقتی که تضییقات قانونی برآن اضافه می شود محدودیت ها مضاعف می شوند. در این مقاله در مقام بررسی این نکته هستیم که آیا قانون گذار حق دارد در مقام مقابله با این دسته از افراد جامعه آن ها را از حقوق بشری شان محروم کند؟ آیا اساسا قانون گذار ایرانی برای این دسته از افراد حقوق بشری قایل است؟ چه مقدار؟ و اگر قایل نیست علت آن چیست؟ و یا این که این اقدام قانون گذار اساسا مخالفتی با مقررات حقوق بشری ندارد؟